هالووین از راه رسیده و ما دوباره یاد موضوعات ترسناک و چندش آور افتاده ایم!
مقدمه: درسته که اسپایدرمن به خودش لقب friendly neighborhood داده است (این مقاله را بخوانید) ولی این دلیل نمیشه که داستان هایش همیشه حال و هوای friendly (= دوستانه) داشته باشند و خیلی وقتها شده که قصه هایی با تم و لحن دارک و ترسناک در دل سری های کمیک بوکی اش خلق شده اند. اصلا خود اسم Spider-Man میتونه ترسناک باشه و اشاره ای باشه به اینکه یک آدم به عنکبوت تبدیل شده و این اتفاق رخ داده (این مقاله را بخوانید). پس مرد عنکبوتی با این سبک داستان ها بیگانه نیست و من امروز (با بهتره بگم امشب!) میخواهم به مناسبت فرا رسیدن هالووین 10 داستان ترسناک قهرمان محبوب خودم را به شما معرفی کنم!
10- سرگذشت کلون (دنیای آلتمیت)
بارها گفته ام که داستان سرگذشت کلون (Clone Saga) در دنیای اصلی مارول که ابتدا در دهه 70 منتشر شد از داستان های محبوب منه و اینجا هم به طور کامل ترجمه شده و حتما میدونید یا لااقل شنیده اید که داستانش درباره اینه که یکی از دشمنان مرد عنکبوتی به نام «شغال» که در واقع استاد پیتر در دانشگاه بود به سرش میزنه به خاطر شیفتگی خاص که به یکی از دانش جویان خودش به نام گوئن استیسی داشت از رویش کلون بسازه و بعد معلوم شد از روی پیتر هم کلون ساخته و ... بعدا در دهه 90 میلادی هم داستانی طولانی به نام سرگذشت کلون منتشر شد که به نوعی ادامه سری قبل بود ولی خیلی داستان منفوریه (این مقاله را بخوانید). و اما در کمیک های Ultimate Spider-man هم شاهد اقتباس این داستان بودیم که خیلی هم فرق داشت و در واقع به جای شغال این دکتر اختاپوس و دکتر کانرز بودند که پشت قضیه بودند. داستان از شماره 97 Ultimate Spider-Man شروع شد (سال 2006) و در آن شاهد کلون های متنوعی از روی پیتر بودیم (مثلا یکی که در واقع اسکورپیون دنیای التمیت بود یا یکی که نسخه مونث پیتر بود و ...!). داستان حالتی عجیب و و البته ترسناک داره. البته نه به خاطر اینکه فقط لحظات چندش آور و دلهره آور خلق میکنه بلکه به خاطر اینکه نشون میده آزمایشات ژنتیک چقدر میتونه خطرناک و از نظر اخلاقی نامناسب باشه. شما میتونید این داستان را در اینجا با ترجمه فارسی بخونید.
9- مرد عنکبوتی: مهلک (Spider-Man: Feral)
داستانی که سال 2006 چاپ شد و در آن یک بیماری مرموز باعث میشه شخصیت های دنیای مرد عنکبوتی که حالت حیوانی دارند (مثل پوما، لیزارد، مَن وُلف، گربه سیاه و ...) خوی درنده و وحشی به خود بگیرند! در واقع خبیثی مرموز وسیله ای را به شهر نیویورک می آورد که روی خلق و خوی مردم تاثیر منفی میگذارد و باعث خشمگین شدن آنها میشود. ولی در این میان تاثیرات ذهنی و مخرب آن روی دشمنان مرد عنکبوتی بیشتر است (فکرش رو بکنید مثلا لیزارد از کنترل خارج بشه و بخواد مردم شهر رو بخوره!) این وسط متحدین سنتی مرد عنکبوتی هم مثل گربه سیاه قاط میزنند (گربه سیاه میخواد لیزارد رو بکشه). داستانی هیجان انگیز با فضایی دلهره آور که در آن اسپایدرمن باید با هیولاهای مختلفی دست و پنجه نرم کنه. البته تا یادم نرفته بگم که این داستان اینجا در سایت ما ترجمه شده است.
8- کمیک های "مرد عنکبوتی نوآر"
کمیک های مرد عنکبوتی نوآر رو خوندید؟ اگه نخوندید حتما بخونید چون واقعا فوق العاده است (ما اینجا و اینجا تو سایت ترجمه کردیمش. سری سومش هم اینجا در حال ترجمه شدنه که البته ترسناک نیست و بیشتر حال و هوای ماجراجویانه داره). داستان این کمیک در دهه 30 میلادی قرن بیستم آمریکا یعنی در اوج دوران رکود بزرگ اقتصادی این کشور رخ میده و حال و هوای فیلم های گانگستری قدیمی رو داره. همه چیز کلا حال و هوای دارک و خفن داره. دشمنان مرد عنکبوتی هم همین طور هستند. به طور مثال «والچر» (آدریان تومز) در سیرک کار میکرده و از افراد «نورمن آزبورن» به شمار میاد. او حالتی کاملا حیوانی داشت و گوشت آدم میخورد. این والچر نقش کلیدی هم در اریجین مرد عنکبوتی داشت چون او بود که به دستور نورمن ازبورن، «عمو بن» را خورد! خود نورمن آزبورن هم یک موجود عجیب الخلقه و زشت بود. در سری دوم هم شاهد آزمایش های دکتر اختاپوس روی سیاه پوستان بودیم که پیشانی آنها را سوراخ میکرد تا ازش تبعیت کنند یا خبیثی به نام «ارباب جنایت» با چاقو صورت فلیشیا هاردی را از ریخت انداخت! خلاصه سری های اول و دوم حال و هوایی داشتند که اصلا انتظارش را ندارید!
7- کارنیج، آمریکا (Carnage, USA)
سیمیوت های فضایی میتونند میزبانان خودشون رو وادار کنند تا دست به هر کاری بزنند. یعنی باعث میشوند خشن بشوند و به خوردن گوشت و مغز انسان ها بپردازند! در کمیک 5 قسمتی Carnage, USA که سال 2012 منتشر شد، « کلتوس کسدی» به عنوان میزبان سیمبیوت کارنیج، دست به وحشیانه ترین اقدام گوشت انسان خوری خودش میزنه! او در این داستان سری به کارخانه بسته بندی گوشت شهری به نام دورتون میزنه و میبینیم که داره گوشت حیوانات تازه ذبح شده را میخوره. بعد که شناسایی میشه شروع میکنه به خوردن سر چهار هزار گاو و گوسفند و البته کل کارکنان اون کارخانه و البته این تازه آغازی بود بر این داستان ترسناک ...
6- پوست انداختن (Shed)
یکی از آزار دهنده ترین داستان های تاریخ مرد عنکبوتی در شماره های 630 تا 633 از سری "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" منتشر شد که خیلی ها آن را به عنوان یکی از بهترین داستان های مرد عنکبوتی هم میدانند و خیلی ها نیز از آن بدشون میاد و ازش انتقاد کردند که من هم یکی از آنها هستم! دلیلش هم وقایع وحشیانه و جنجالی آن است (البته طراحی های آقای کریس باچالو هم مثل همیشه میتونه دلیل خوبی برای تنفر از آن باشه! چون غیر قابل تحمل و زشت هستند!). خلاصه اینکه داستان نشون میده که اگه زمانی نیمه مارمولکی و حیوانی لیزارد (دکتر کرتیس کانرز) بهش غلبه کنه، چه فاجعه ای رقم میخوره. یعنی در این داستان دکتر کانرز کاملا خودش رو به هویت لیزادی میبازه در نتیجه پسر خودش «بیلی کانرز» رو میخوره در حالی که نیمه مقهور شده هویت دکتر کانرز در ذهن و روحش از دیدن این صحنه جیغ میزنه و میگه: Stop! البته قبلش هم لیزارد رئیس زورگوی کانرز رو خورده بود. در هر حال، لیزارد پس از خوردن پسرش پوست میندازه و به فُرم جدیدی تبدیل میشه و قدرت های جدیدی مثل قابلیت های تله پاتیک دست پیدا میکنه! این یکی از دارک ترین داستان های مرد عنکبوتیه ... شک نکنید!
5- سرگذشت ونوم: فرقهٔ کارنیج
"کارنیج مطلق" رویداد بزرگ اسپایدرمن/ونوم در سال 2019 بود که خودش به تنهایی یک رویداد خفن و ترسناک بود با کلی لحظه غافلگیر کننده چون کلا هر داستانی که کلتوس کسدی ملقب کارنیج در آن حاضر باشه به خودی خود ترسناکه چه برسه به اینکه به دارک کارنیج هم تبدیل بشه و بخواد ستون فقرات میزبان قبلی سیمبیوت فضایی رو دربیاره و پیشکش خدای سیمبیوت ها (کنال) بکنه! (میتونید کل این سری رو با ترجمه فارسی در اینجا بخوانید). اما شاید ترسناک ترین بخش این رویداد را باید در کمیک "سرگذشت ونوم: فرقه کارنیج" جستجو میکردید (اینجا ترجمه شده). بدون شک تا به حال عنوانی به این خفنی با صحنههای ترسناک در دنیای اسپایدرمن نخواندهاید! شخصیتی به نام «میستی نایت» از سوی مقامات بالادست برای پیدا کردن «جان جیمسون» (پسر جی. جوناه جیمسون) به شهری که سابقاً توسط کارنیج و طی داستان Carnage U.S.A نابود شده است میرود و ... (اجازه بدهید بیشتر از این توضیح ندم تا یه وقت اسپویل نشوید. خودتون برید و داستان رو با ترجمه فارسی سایت ما بخونید!).
4- بازگشت زامبی ها مارول
زامبی های مارول! ایده ای درخشان که توسط استاد ژانر زامبی ها یعنی «رابرت کرکمن» در دنیای مارول شروع شد و به دلیل محبوبیت فراوان بارها سری های مختلفی از آن منتشر شده است و ما هم در اینجا و اینجا این سری رو ترجمه کرده ایم. و اما البته سری "بازگشت زامبی های مارول" که آنهم در اینجا ترجمه شده نیز شاهد بودیم که مرد عنکبوتی زامبی شده به دنیایی رفت که در آنجا شش خبیث را آلوده کرد و آنها نیز دوستان مرد عنکبوتی را خوردند و مرد عنکبوتی زامبی هم تلافی کرد و آنها را کشت!!! (تنها عضو شش خبیث که زامبی نشد، مرد شنی بود که بعدا به کمک او تونستند بر زامبی ها پیروز شوند). داستانی چندش آور و باورنکردنی که طراحی های واقعا ترسناکی داره مخصوصا اون جایی که مرد عنکبوتی زامبی پوست صورت خودش رو میکنه!
3- آخرین شکار کریون (Kraven’s Last Hunt)
كمیك 6 قسمتي "آخرین شکار کریون" که اینجا به طور کامل ترجمه شده است در دهه 80 میلادی به قلم «جی ام دی متیوس» و با طراحی «مایك زِك» خلق شد و فضای بسیار متفاوت و تاریكی دارد و همواره یكی از داستان های محبوب طرفداران مرد عنكبوتی بوده (برای كسب اطلاعات بیشتر درباره این داستان حتما این مقاله را بخوانید). این داستان با خودکشی یکی از خبیث های کلاسیک مرد عنکبوتی به نام «سرگی کریون اف» ملقب به «کریون شکارچی» به اتمام میرسه. گفتم که داستان دارک و خفنی است و صحنه های دلهره آوری مثل زنده به گور شدن مرد عنکبوتی داره. ضمنا یکی از چندش آورترین دشمنان مرد عنکبوتی به نام «ورمین» (Vermin) هم در این داستان حاضر بود که درسته که خبیث اصلی نبود ولی در فاضلاب نیویورک پرسه میزد و بارها مردم عادی را شکار کرد و به مخفیگاه خود برد و زنده زنده آنها را میخورد!!!
2- سرگذشت «پاتون پارنل»
ما در داستان "دنیای عنکبوتی " (که اینجا میتونید کامل بخونیدش) با مردان عنکبوتی زیادی از دنیاهای دیگری آشنا شدیم . یکی از آنها «پاتون پارنل» بود که در شماره 4 از کمیک "لبه دنیای عنکبوتی" خلق شد. او در دنیای خودش با عمو بنِ بیرحم خودش زندگی میکرد که مدام آزارش میداد. پاتون بدجوری افتاده بود دنبال دختر همسایه (سارا جین). تا اینکه در آزمایشگاه توسط عنکبوتی گزیده شد . ولی بعد به جای اینکه یک ابرقهرمان بشه ، شروع کرد به خوردن دیگران (عموش رو هم خورد)! سارا جین را هم گاز گرفت. سپس هم توسط «مورلان» کشته شد. آخر داستان هم دیدیم که صدها عنکبوت کوچولو از گردن سارا دارن بیرون میان! خلاصه از این داستان بدتر و وحشتناک تر تو کمیک های مرد عنکبوتی پیدا نمیکنید!
1- هزار (The Thousand)
و حالا میرسیم به چندش آمیز ترین و ترسناک ترین داستان مرد عنکبوتی! «کارل کینگ» (Carl King) یکی از قلدرهای دبیرستان پیتر پارکر بود. در اون روز سرنوشت سازی که پیتر در آن آزمایشگاه به قدرت های فوق بشری خودش دست یافت، او نیز حاضر بود. آنجا بود که کارل هویت مخفی پیتر را فهمید و سعی کرد تا کاری بکنه تا اون عنکبوتی که پیتر را نیش زده بود، او را هم نیش بزنه ولی موفق نشد. بنابراین این عنکبوت را (که آن موقع مُرده بود) خورد!!! اولش به نظر میرسید که قدرت هاش شبیه به مرد عنکبوتیه ولی بدنش خیلی زود تجزیه شد و خودش هم به چندین و چند عنکبوت تبدیل شد و «هزار» (The Thousand) نام گرفت. هزار از گوشت انسان تعذیه میکرد و به شکل آنها در می آمد. یعنی انگار پوست آنها را بر تن میکرد (با هر بدنی که میخورد قوی تر میشد). او سالها پیتر پارکر را زیر نظر داشت و بهش حسودی میکرد زیرا پیتر یک ابرقهرمان شده بود در حالی که خودش یک هیولا شده بود. اما در نهایت مغلوب مرد عنکبوتی شد (این مقاله را هم حتما بخوانید).
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2020
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مقالات مشابه:
کمیک "کلون ساگای نهایی" (ULTIMATE CLONE SAGA) ترجمه شد + لینک دانلود
15 دشمن ترسناک و چندش آور مرد عنکبوتی!
15 دفعه ای که دشمنان مرد عنکبوتی گوشت انسان خوردند!
معرفی معروفترین دشمنان مرد عنکبوتی
آیا ونوم واقعا مغز انسان میخورد؟!
چه بر سر عنکبوتی که پیتر پارکر را نیش زد، آمد؟
15 مرد عنکبوتی دارک در دنیای کمیک!
10 حقیقتی که باید درباره «کاریون» (CARRION) بدانید
زشت ترین قهرمانان دنیای کمیک!
20 كمیك برتر ترسناك (HORROR COMICS)
5 پدر بزرگ و مادر بزرگ خبیث دنیای كمیك!
تریلر بینظیر "زامبی های مارول" (Marvel Zombies) + لینک دانلود
15 شخصیت برتر کمیک های ترسناک مارول
کمیک "تهاجم هیولاها" (MONSTERS UNLEASHED) ترجمه شد + لینک دانلود مستقیم
20 هیولای برتر مارول (TOP 20 MARVEL MONSTERS)
كميك فارسی: زامبی های مارول علیه التران
كمیك "زامبی های مارول" (MARVEL ZOMBIES) ترجمه شد
10 شخصیت برتر ژانر وحشت در کمیک های ابرقهرمانی
دیدگاهها
بنظرم carnage usaخیلی چندش اور و ترسناکه،از اون عکسی که قرار گذاشته شده هم میشه فهمیدش.
من موفق شدم،البته به لطف زحمات این سایت،که کمیک اخرین شکار کریون رو بخونم و واقعا دارک بود،و همچنین درگیر کننده.
مردعنکبوتی نوار هم که کلا تم دارک و خفن داره،ولی بازگشت زامبی های مارول کاملا حالمو به هم زد و تا چند روز موقع غذا خوردن........
خیلی ممنون از شما استاد ترابی به خاطر این زحمات بی دریغتون.
دوم اینکه این یه مقاله است برای اونایی که میگن مردعنکبوتی مال بچه هاس و اینجور چیزا
بیاین حالا یچیز بگین
یالا
بازم مثل همیشه استاد با مقاله های عالیتون به معلومات کمیکیمون اضافه کردید خیلی ممنون
امروز واقعا ترکوندید با 7 8 تا مقاله زیبا و توپ دمتون گرم
من نمیدونستم توی آلمیت هم قضیه کلون ساگا وجود داره
به نظرم ترسناک ترین و چندش ترینش داستان پوست انداختن بود بیچاره دکتر وقتی دوباره انسان شد چه حالی پیدا کرد
عالی بودن.انشاالله که سلامت وموفق باشید
واقعا تنوع ژانر های کمیک های اسپایدی خیلی زیاده که از داستان های فان و طنز گرفته تا تراژدیک و حتی ترسناک.دستتون درد نکنه مقاله عالی بود
فضای داستانهای مرد عنکبوتی درسته اکثرا با شاد و غم آمیخته شده ولی معمولا ترسناک نیستن.
این سرگذشت پاتن پارنل چقد داغون بود. نامصب همه دوست و آشناشو قورت داده. کارنیج که خودش کلا ترسناکه. زنده به گور شدن مرد عنکبوتی دلهره آور بود. لیزارد هم که بچشو خورد بماند.
البته شاید سوالم بی مورد باشه.
(سرش را از ترس زير پتو ميبرد)
مرسي spidey
بهش میگم قاشق زنی یا کاسه زنی بچه ها میرن دم خونه مردم میگم یا بهمون هدیه بده و الا شیطنت می کنم
بعدش این چه سوالیه خدایی...
اصلا میدونی این چه سایتیه میتونستی با یه سرچ ساده تو اینترنت جوابت رو پیدا کنی...
با تشکر از استاد ترابی.
همه اینا کمیکای ترسناکی هستن و عالی برای آماده شدن برای هالووین، خوندن در شب هالووین یا خوندن در هر وقتی که هوس خوندن کمیک ترسناک کردیم.
10-ایده کلون سازی کلا ترسناکه، وقتی که نویسنده ها روی جنبه های ترسناک کلونا تمرکز کنن میتونن داستانای فوق العاده ای مثل سرگذشت کلون خلق کنن.
بیشتر از این که خود کلونا ترسناک باشن، اون دانشمندای دیوونه ای که این بدبختا رو خلق میکنن ترسناکن!
9-ابرشرور هرچقدر دیوونه تر بهتر!
کلا از ایده این که یه چیزی باعث بشه این ابرشرورا از اون چیزی که تو حالت عادی هستن تهدید آمیز تر بشن خوشم میاد.
8-شاید مرد عنکبوتی نو آر زیاد ترسناک نباشه اما اونقدر چیزای ترسناک داره که حس یه داستان ترسناک ابرقهرمانی رو بده، نسخه های ترسناک تر از اسپایدی هم هست اما اکثرشون تقریبا هیچ شباهتی به نسخه اریجینال اسپایدی ندارن و بیشتر شبیه هیولاهای کلاسیک ژانر وحشتن اما اسپایدی نو آر بیشتر از همه به نسخه اصلی شباهت داره واسه همین بیشتر حس یه داستان ترسناک اسپایدی رو میده.
7- 5- من که کارنیج و کمیکاشو همه جوره دوست دارم و همیشه میخونم، حالا چه ترسناک باشن چه نباشن، البته مگه کارنیج بدون رعب و وحشتم میشه ؟! ؟
6-چجوری یه مارمولک گوشت خوار عظیم الجثه میتونه ترسناک نباشه؟
با وجود این که از نحوه ای که لیزاردو به تصویر کشیدن خوشم نمیاد (منظورم طراحیش نیست، شخصیت پردازیشه) اما بدون شک یکی از بهترین داستانای لیزارده.
4- 3-
آخرین شکار کریونو فقط با یه کلمه میشه توصیف کرد: شاهکار، زامبی های مارولم داستان جالبی داره اما هیچکدوم ترسناک تره کمیکای کارنیج نیستن.
2-
1-
از بین شماره های 1 و 2 به نظرم هر دوشون به یه اندازه ترسناکن، من داستان هزارو بیشتر دوست دارم اما از شخصیت پاتول پارنل بیشتر خوشم میاد.
۱۰ راستش من این داستان خوندم همونی که پیتر کلون خودش مثل رتیل زن عنکبوتی عقرب و این کلون که صورتش داغون بود راستش اگه درست یادم باشه آخرش کشته شد این کلون بیشتر دنبال مریجین بود این داستان یجورایی چندش آور بود
۹ من این داستان نتونستم درست بخونم ولی خب نشون میده ابرشرور ها چقدر میتونند ترسناکتر بشن
۸ جهانی که مرد عنکبوتی نو آور توی اون محیطش ترسناک هست و البته نورمن چه توی دنیای اصلی خودش بدون نقاب ترسناک بود پشت اون صورت یک هیولا بود
۷ کارنیج که همیشه ترسناک هست مورد شماره ۵ دانی کیتس که واقعا استاد نوشتن داستان های ترسناک
۶ وقتی ارادت دست هیولا میدی باید بدونی همه چیزی تمومه دکتر کانرز با این که زنده موند خیلی عذاب کشید این داستان خیلی دارک و ترسناک بود
۴ زامبی ها کلا ترسناک هستن و البته چندش آور
۳ آخرین شکار کریون یکی از داستان هایی که خیلی دوستش دارم چون هم دارک هم آدم نگران پیتر و وضعیت رابطه اون و مرجین
۲ این داستان خوندم بد رفتاری عمو بن با پیتر این دنیا هم چین تاثیری گذاشت روش
۱ هزا ر خوندم این هم کلاسی از فلش خیلی بدتر بود و البته خداروشکر مرد این داستان چندش آور و ترسناک بود البته طراحیش زیاد خوب نبود
تشکر
خیلی ها میگن که مارول همش کمیک هاش یا فیلم هاش( بدون اینکه نگاه دقیقی بندازن بهش) بیش از حد فضای لایت داره و بچگونه است.
خداروشکر از وقتی این کمیک ها وارد بازار شدن تونستن که رضایت دارک طلبا رو هم بگیرن
چون به نظر من این کمیک ها انقد خوب طراحی شدن که حتی با اینکه ممکنه شخصیت های چندش و خیلی ترسناکی داخلش باشن،هر لحظه با ورق زدن کمیک آدرنالین ادمو بالا ببره و حس کنه واقعا داخل صحنه اس و هیجان کاراکتر هارو قشنگ درک کنه
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا