در این مقاله به سراغ 5 ایدهٔ داستانی می‌رویم که قرار بود در سریال What If… مورد استفاده قرار بگیرند امّا در نهایت به مرحلهٔ اجرا نرسیدند...
اولین سریال کارتونی مارول استودیوز یعنی «What If...» روی آنتن دیزنی‌پلاس رفته و بینندگان را به دنیایی معرفی کرده که در قسمت اولش سرُم ابرسرباز به «پگی کارتر» تزریق و موجب خلق قهرمانی جدید به نام «کاپیتان کارتر» شده بود. فصل اوّل این سریال شامل 9 اپیزود بود و پخش فصل دوم آن هم به تازگی به پایان رسید. اینک «ای.سی. برادلی» (سرپرست نویسندگان سریال) ایده‌های داستانیِ استفاده‌نشده‌ای را در اختیار Vanity Fair قرار داده که هیچ‌گاه به مرحلهٔ اجرا نرسیدند. در این مقاله به این ایده‌ها می‌پردازیم...
چه میشد اگر...استیو راجرز به هایدرا ملحق میشد؟
اوّلین ایدهٔ داستانی لیست چندسال پیش در دنیای کمیک در قالب داستان Secret Empire عملی شد و سروصدای زیادی به پا کرد! در این داستان شاهد نسخه‌ای از کاپیتان آمریکاییم که تبدیل به خدمتگزار هایدرا شده‌است. ایدهٔ اصلی داستان از این قرار است که «چه میشد اگر به جای باکی، این استیو راجرز بود که از روی قطار سقوط میکرد و به دست نیروهای هایدرا می‌افتاد؟» برادلی در گفت‌وگو با وب‌سایت Vanity Fair اینطور گفت:
ایدهٔ من این بود که اگر استیو از روی قطار سقوط میکرد، ما با یک پرش زمانی مواجه بودیم. نسخهٔ استیو راجرز از «سرباز زمستان» عملیات‌هایش را مخفیانه و در سایه انجام نمی‌داد، بلکه آشکارا و بی‌پرده اهدافِ اربابانِ خبیث جدیدش را دنبال میکرد.
همچنین در این داستان، قرار بود استیو راجرز از یک مأمور عادی هایدرا بسیار فراتر برود تا حدّی که جای رد اسکال را به عنوان فرماندهٔ این سازمان بگیرد! پیچش دیگر داستان اینجا بود که «رد اسکال» برای پس‌گرفتنِ جایگاهش با پگی کارتر، هاوارد استارک و باکی بارنز متّحد میشود تا بر استیو راجرزی که حالا لقب «کاپیتان هایدرا» را یدک می‌کشد غلبه کند. در پایان داستان نیز قرار بود افرادِ یادشده این وظیفه را به موفقیت به پایان برسانند و کاری کنند که راجرز هویّت واقعی‌اش را به یاد بیآورد.
با اینکه دست آخر مارول داستانِ «کاپیتان کارتر» (که در قسمت نخست دیدیم) را انتخاب کرد، امّا این ایدهٔ داستانی باعث شد که خانم برادلی برای شغل سرپرست نویسندگانِ این سریال انتخاب شود.
چه میشد اگر...تونی استارک به شخصیتی شبیه «ایندیانا جونز» تبدیل میشد؟
این یکی ایده حول محور رابطهٔ نه چندان خوشِ «تونی استارک» با پدرش هاوارد می‌چرخید. در واقع این داستان که قرار بود از سریال The Young Indiana Jones Chronicles الهام بگیرد، قرار بود بر روی رابطهٔ تونی و پدرش در طول سال‌ها متمرکز باشد. ظاهراً برادلی قصد داشت به کشمکش و جدال بین این دو شخصیت و تأثیر آن بر روی تونی بپردازد. او در مصاحبه‌اش گفت:
احتمالاً نوید واقعیِ این داستانِ موازی این بود که نشان‌مان دهد تونی استارک پیش از اینکه به بدبینی‌ای که به نخستین زرهِ نامرئی او تبدیل شد روی بیآورد، چه کسی بود.
چه میشد اگر...لوکی لیاقت بلندکردن میولنیر را داشت؟
قانون و محدودیت سفت‌وسختی که سازندگان سریال What If... با آن روبه‌رو بودند این بود که نباید زیاد روی شخصیت‌هایی که صاحب سریال اختصاصی در دیزنی‌پلاس بودند متمرکز می‌شدند. امّا زمانی که تیم سازندگان مشغول کار روی ایده‌های اوّلیه‌شان بودند از این قانون مطلع نبودند و این داستان را در سر داشتند که «چه میشد اگر لوکی می‌توانست چکش ثور را بلند کند؟» (شبیه صحنهٔ حذف‌شده‌ای از فیلم Thor: The Dark World که لوکی در تصورش میولنیر را بلند کرده بود.) جدا از قانون یادشده و البته اینکه تبدیل شخصیت لوکی از یک شرور به قهرمان چیزی بود که در سریال اختصاصی این شخصیت در دست کار قرار داشت، دغدغه‌ای که دربارهٔ این ایده وجود داشت این بود که چطور می‌توان لوکی را لایق بلندکردن میولنیر نشان داد و در هویّت و شخصیتِ او دست نبرد؟ این تغییر ناگهانی شخصیت سؤالات متعددی را به وجود می‌آورد و باید از زوایای متعددی مورد بررسی قرار می‌گرفت. همهٔ این دلایل باعث شدند پای این ایده به سریال باز نشود.
چه میشد اگر...اسپایدرمن تبدیل به عنکبوتی غول‌پیکر میشد؟
می‌دانیم که در اپیزود زامبیِ سریال که در آینده منتشر خواهد شد، شاهد حضور اسپایدرمن خواهیم بود. امّا ظاهراً ایدهٔ داستانی به‌شدّت دارک‌تر با محوریت این شخصیت در مراحل اولیهٔ ساخت سریال وجود داشت که در آن عنکبوتی که با نیش‌اش پیتر پارکر را به اسپایدرمن تبدیل کرد، این‌بار او را به هیولایی حشره‌ای‌شکل (شبیه داستانِ «مسخ» کافکا) تبدیل می‌کند. برادلی علاقه‌مند بود تا داستانی تاریک با دستمایه‌های وحشت جسمی (به سبک آثار «دیوید کروننبرگ») با محوریت اسپایدرمن بنوسید که با مخالفت مارول روبه‌رو شد. در واقع دارک‌بودن زیادِ این اپیزود درجهٔ سنی R را می‌طلبید که برای شبکه‌ای مثل دیزنی‌پلاس مشکل‌ساز بود. در نهایت مارول اجازهٔ ساخت اپیزودی زامبی‌محور را به سازندگان داد.
چه میشد اگر...تونی استارک و پپر پاتز به دلِ فضا می‌زدند؟
یکی دیگر از ایده‌های برادلی برای این سریال، اپیزودی در ژانر اپرای فضایی و رومانتیک-کمدی و الهام‌پذیرفته از «اودیسهٔ» هومر با حضور «تونی استارک» و «پپر پاتز» بود. در این داستان تونی و پپر قرار بود به دل فضا بزنند به ماجراجویی بپردازند. او قصد داشت از شخصیت‌هایی همچون «راکت‌من» را نیز استفاده کند و به شوخی گفته بود که می‌خواهد شخصیت‌های دنیای «جنگ ستارگان» را نیز وارد این اپیزود کند!
مشکلی که با این داستان وجود داشت این بود که برای یکی از اپیزودهای What If... بیش از حدّ بزرگ بود و اینکه داستان‌های متعدد دیگری با تمرکز روی وجهه‌های شخصیت تونی استارک قابل‌روایت‌اند. برادلی در آخر افزود که این ایدهٔ دیوانه‌وار بیشتر یک شوخی بوده‌است!
محمد صالح حیدری
Spider-Fan
All rights reserved © Spidey.ir 2023
منبع: Murphy’s Multiverse
(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)
مطالب مرتبط:
10 داستان "وات ایف"(WHAT IF) که ممکنه در MCU ببینیم!
آیا سری انیمیشنی WHAT IF…? کلید بازگشت اسپایدرمن به دنیای سینمایی مارول است؟!
15 دفعه ای که مرد عنکبوتی کشته شد!
10 کمیک WHAT IF كه واقعاً اتفاق افتادند!
10 شخصیت مارول که احتمالا خبر نداشتید در MCU حضور دارند!
رتبه بندی 15 سلاح قدرتمند در دنیای سینمایی مارول (MCU)
لینک دانلود کمیک های WHAT IF? مرد عنکبوتی
10 شخصیت مارول که احتمالا خبر نداشتید در MCU حضور دارند!
15 صحنه در دنیای سینمایی مارول که مستقیما از کمیک بوک گرفته شدند!
15 خطوط داستانی مهم که از دنیای سینمایی مارول (MCU) حذف شدند
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
دیدگاه‌ها
ممنون بابت مقاله.
جدیدترین سریال مارول استودیوز یعنی سریال "چه میشد اگر...؟" (?...What If) چهارشنبه این هفته اولین قسمتش منتشر شد که به اوریجین کاپیتان کارتر و نقش استیو راجرز توی اون میپرداخت. اینکه پگی کارتر به جای استیو به نخستین انتقامجو تبدیل بشه ایده خیلی جالبی هست چون شخصیت پگی کارتر هم در فیلم "کاپیتان آمریکا: نخستین انتقامجو" و هم در سریال "مامور کارتر" برای هواداران خیلی جالب بود و البته اینکه یک شخصیت زن به چنین قدرتی دست پیدا کنه قطعا محدودیت هایی برای او در برابر مردان پیش میاد و این رو در سریال هم دیدیم. به هر حال ساخت و فکر به ایده برای ساختن داستانی در این سریال اولین قدم برای ساختن داستان خوبی هست. باید به ایده ای فکر بشه که پتانسیل بالایی داشته باشه و حتی اسمش هم بیننده رو به فکر ببره. اگر ایده خوبی مطرح نشه پس خشت اول اشتباه بنا شده. پس قطعا در راه فکر به قالب های داستان ها ایده هایی بودند که به هر دلیلی مورد استفاده قرار نگرفتند که در این مقاله ۵ تای از اون ها رو میبینیم.
داستان "امپراتوری مخفی" که توسط نویسنده ای به نام "نیک اسپنسر" نوشته شد رویداد فوق‌العاده ای بود که البته کم جنجال نداشت. اما بدون شک مهم ترین جنجالی که این داستان درست کرد پیوستن استیو راجرز به هایدرا بود که لحظه خیلی شوکه کننده ای بود. اقتباس کاپیتان هایدرا از این داستان میتونه جذاب باشه. ایده اینکه به جای باکی بارنز این استیو راجرز باشه که از روی قطار سقوط میکرد هم فرصت خوبی بود اما راستش من داستان کاپیتان کارتر رو ترجیح میدم چون به نظرم موقعیت بسیار جذابی هست.
مورد مربوط به تونی استارک و ایندیانا جونز راستش خیلی توی این خلاصه چیز جالبی توی اون ندیدم اما شاید میشد در اجرا داستان خوبی رو شاهد باشیم.
ما توی سریال "لوکی" با نسخه رستگار لوکی آشنا شدیم و اون رو شاهد بودیم پس معلومه که مارول در برابر ایده ای شبیه به این در سریال "چه میشد اگر...؟" راحت کوتاه نمیاد. اما بلند کردن میولنیر توسط لوکی همانقدر که ایده جذابی هست همانقدر هم ممکنه سخت و مشکل ساز باشه. اینکه لوکی در چه شرایطی و چطور میتونه میولنیر رو بلند کنه اهمیت مهمی داره و البته لوکی هم در شرایط معمولی خیلی نمیتونه ۱۸۰ درجه فرق کنه. در کل ایده جالبی بود اما بعد از سریال لوکی نپرداختن به اون خیلی مهم نبود.
اسپایدی به عنوان شخصیت اول مارول قطعا در این سریال نقش مهمی داره. مثلا ما اسپایدی شکارچی زامبی رو توی اسباب بازی ها دیدیم. اما اینجا ایده هست که دارک تر از ایده زامبی ها بود. اینکه پیتر به یک عنکبوت نفهم و بدون شعور تبدیل بشه خیلی ایده نابی به نظر نمیاد اما اگر بر خلاف این بود میشد با توجه به ظاهر وحشتناک او ناراحتی هاش رو به نمایش گذاشت. (مثل هالک) شاید هم بعد از اون اتفاق میدونستیم نوع دیگه ای از یک پیتر پارکر که شاید دیگه خیلی به قهرمان بودن علاقه ای نداره رو شاهد باشیم. اما پخش این داستان در دیزنی پلاس مشکلاتی رو هم داشت و البته شاید مارول هم خیلی دوست نداشت بچه ها شخصیت اولش رو اینطوری به یاد بیارند.
و در آخر ایده داستانی رفتن به فضا تونی استارک و پپر پاتس. این ایده کنجکاوی تماشاچی رو برانگیخته میکنه و البته داستان مفرحی هم میتونه باشه. اما شاید همونطور که در مقاله گفته شد این ایده برای چنین سریالی بیش از حد بزرگ بود.
با تشکر.
به نظر من قضیه لوکی خیلی خوب از آب در میومد و البته کاپیتان هایدرایی ولی واقعا براشون کار سخت در میومد چون اگه می خواستن قضیه لوکی رو وسط بکشن خیلی ها اینو با سریال در نظر می گرفتن و خرده می گرفتن که چرا تو سریال اشاره ای بهش نشد به نظر من کارخوبی از آب دراومده و من که به شخصه خیلی از قسمت اول what if خوشم اومد امیدوارم ادامه داستان هم همینطور گیرا باشه
قسمت اول ?What if یا چه میشد اگر منتشر شد که داشت پگی کارتر رو در نقش کاپیتان کارتر و استیو رو در نقش همراه اون نشون میداد که داستان خیلی جالبی رو نشون میداد که اگر داستان اصلی اینطوری بود پگی کارتر تبدیل به یکی از نمادین ترین شخصیت های زن در دنیای کمیک میشد و البته اینکه نشون میداد که خیلی از مرد ها فکر میکنند زن ها ضعیف هستن اما اینطور نیست این داشت جالبی رو داشت که من از قسمت اول این سریال خیلی خوشم اومد حالا درمورد این قسمت باید بگم که راستش اگر استیو تبدیل به سرباز زمستان میشد بنظرم خیلی جالب تر میشد و احساسات پگی رو هم در سریال میدیدم و اینکه وقتی استیو به جای باکی افتاد من فکر میکردم که هایدرا اونو تبدیل به سرباز زمستان میکرد اما اینطور نشد که بنظر اگر این اتفاق می‌افتاد داستان بهتر میشد و شرایط متفاوتی برای ابرقهرمان که پگی بود ایجاد میشد
درمورد گزینه دوم که میگه چه میشد اگر تونی استارک به شخصیتی مثل ایندیا جونز تبدیل میشد راستش خیلی برام جالب نیست
چه میشد اگر لوکی لیاقت بلند کردن میولنیر را داشت
این بنظرم میتونه خیلی جالب باشه نمیشه گفت که اصلاً در شخصیت اون دست نبرن میشه گفت که شخصیتی میشد با قدرت زیاد که سعی میکنه کار درست رو انجام بده باهوش هست و البته تقریباً عوضی هم هست یعنی تغییر صدرصد در شخصیت اون انجام نشه چون اینطوری واقعاً جذابیت شخصیت اون از بین نره و البته شرور هم ساب نشه اینطوری بنظرم ابرقهرمان جالبی میشد که متأسفانه این ایدۀ مورد استفاده قرار نگرفت البته بازم میگم نمیشه در شخصیت اون دست برده نشه و نمیشه که صدرصد اونو تغییر بدن
چه میشد اگر اسپایدرمن تبدیل به عنکبوتی غول پیکر تبدیل میشد
که مورد استفاده قرار نگرفت و واقعاً بیش از حد دارک بود اما اگر بخوایم از درجه سنی بگذریم جالب میشد که یه داستان با فضای خیلی دارک داشته باشیم البته مردعنکبوتی که فقط یه عنکبوت بدون درک و فهم باشه خیلی جالب نیست ولی بنظرم اگر در شخصیت اون هم در این ایده تغییر ایجاد میکردن خوب میشد مثلاً پیتری که عنکبوت اون رو نیش میزنه و خودش عنکبوت بزرگ میشه بخاطر ظاهرش هم ناراحت میشه وقتی هم که عمو بن میمیره خیلی روش تأثیر می‌ذاره و قاتل اون رو می‌کشه و کلا تبدیل به شخصیت دارکی میشه این داستان کلاً شخصیت اسپایدی رو تغییر میده ولی داستان جالب و متفاوتی میشه
درمورد آخر هم که بنظرم خیلی جالب هست ولی واقعاً باید خودش یه سریال جدا داشته باشه و برای این سریال بیش از حد بزرگ هست
مرسی از آقای حیدری
من خودم خیلی دوست داشتم اون رابطه تونی و پدرش رو ببینم مخصوصا بعد از اون سکانس بینشون که توی اندگیم بود واشک همه رو درآورد.
ولی فکر میکنم این که از داستان من-اسپایدر استفاده نشد و داستان پیتر پارکر به دکتر استرنج ربط پیدا کرد یه ربط ریزی هم به فیلم اسپایدرمن نو وی هوم داشته باشه چون توی تصاویر منتشر شده از اون دیدیم که توی یه تصویر اسپایدرمن داخل اون لباس سیاهش که جای عنکبوت ی حلقه نورانی داشت، بود و نوشته شده بود magic with a twip و ما رو یاد فیلم جنگ بی نهایت می انداخت و احتمالش هست تو اپیزود اسپایدی این سریال ی چیزایی مربوط به نو وی هوم ببینیم
ممنون
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا