خُب سال ۲۰۱۹ رسما به پایان رسید و وقتشه طبق روال همیشگیمون، نگاهی به فیلمهای ابرقهرمانی سال ۲۰۱۹ بیندازیم...
مقدمه: سینمای ابرقهرمانی این روزها بیش از پیش جای خودش رو در برنامهی ثابت سینما و سینماروها باز کرده و ما شاهد این هستیم که هر ساله بر میانگین تعداد این فیلمهای ساخته شده افزوده میشود؛ تازه از سال آینده باید منتظر سالی چهارتا فیلم و سهچهار تا سریال از MCU باشیم! البته خب موفقیت بی حد و حصر مارول در این زمینه هم باعث شد تا تعداد بیشتری از استودیوهای فیلمسازی هالیوودی هم به تکاپو افتاده و به ساخت اثرهایی ابرقهرمانانه یا با منشئی ابرقهرمانه روی بیاورند. با این حال، خواه این آثار موفق باشند و خواه ناموفق، به هر جهت این روزها مردم دنیا اون قدر عاشق سینمای ابرقهرمانی هستند که پرفروشترین فیلم هالیوود یک اثر ابرقهرمانی باشه و همین کافیه تا استودیوها به خودشون جرئت ریسک کردن رو بدهند. سال ۲۰۱۹ اما سال پر حادثهای بود برای این آثار؛ از پرفروشترین فیلم تاریخ سینما(اند گیم) گرفته تا یکی از جنجالیترین فیلمهای سالهای اخیر (جوکر) تا فیلمهای ناامیدکننده و فراتر از حد انتظاری که همه و همه امسال رو به سال خاصی برای این حوزه تبدیل کردند. خب اینم همین اول کاری و مقدمتا بگم که این لیست شخصی بندست و ممکنه با یک سری رتبهها موافق نباشند و بهتره از الآن خودتونو آماده کنین... . البته که خب طبیعتا ما یاد گرفتیم برای حرفها و نظراتمون دلیل داشته باشیم و خب بدون ادله حرف نمیزنیم؛ خلاصه در ادامه شاهد رتبهبندی برترین فیلمهای ابرقهرمانی سال ۲۰۱۹ خواهید بود. با ما همراه باشید...
راستی داشت یادم میرفت، فیلمهای سالی که گذشت رو که من اینجا بررسی میکنم، ولی برای معرفی فیلمهای ابرقهرمانی سال پیشرو و معرفی شخصیتهای آیندهی MCU این مقاله و این مقاله رو هم بخونید.
9- پسر جهنمی (Hellboy)
خب فکر نمیکنم کسی حرفی تو این رتبه داشته باشه! این فیلم مصداق بارز بینظمی، بیهدفی، شلوغی مقوایی و تقلید بیثمر بود. به قول آقای فقیه این اثر واقعا به بشکن تانوس نیاز داشت! واقعا چه نیازی بود که لاینزگیت بخواهد فیلم بیبدیل گیرمو دلتورو رو ریبوت کنه در حالی که ایدههایی برای ساخت قسمت سومش بود و این اثر زباله رو تحویلمون بده؟! به شخصه دو بار تلاش ناموفق برای دیدن فیلم داشتم تا بالاخره تونستم تمومش کنم. فیلمی که فقط سعی داشت با ارائهی صحنههای خشن و اسلشر بیهوده مخاطب رو گول بزنه. از موسیقیهای ناهمگون هم نگم براتون. فیلم هلبوی از آن دسته فیلمهایی بود که نمونهی بارز ولع بدون برنامهی استودیوهای هالیوودی در تقلید از مارول در ساخت فیلمهای ابرقهرمانی بود؛ مسئله اینجاست که این استودیوها به علت موفقیتهای مارول توجهی نمیکنند و صرفا قصد دارند تا ظواهر فیلمسازی مارول را تقلید کنند و با ساخت ساختمانی بدون فوندانسیون، سبب ایجاد بنایی میشوند که با کوچکترین بادی فرو میریزد. به همین سبب بود که اگر مارول ۱۰ سال برنامه ریخت تا به اینفینیتی برسد، هلبوی سریعا سراغ انتهای مسیر رفت و خواست دهها پله را یکدفعه پشت سر بگذارد و نتیجهاش هم شد سقوط با کله و تبدیل شدن به زیاندهترین و شکستخوردهترین و بدترین فیلم ابرقهرمانی سال ۲۰۱۹ هالیوود.
8- فونیکس سیاه (Dark Phoenix)
وقتی صحبت از فرانچایز ایکسمن میشه، واقعا ما مخاطبها حسابمون درست با خودمون معلوم نیست! حالا چرا؟ چون ما در این فرانچایز همه مدل فیلمی داریم؛ از شاهکاری مثل "لوگان" گرفته که میتونه توی تاپلیست هر سینما دوستی از فیلمهای ابرقهرمانی قرار بگیره، تا آثاری خیلی خوب و خوبی مثل "روزهای گذشته و آینده" و یا "کلاس اول" تا فیلمهایی متوسط مثل "ولورین" و یا آثار نسبتا ضعیفی مثل "آپوکالیپس" و خب اثر زبالهای مثل "دارک فونیکس". حالا خودتون میتونید ددپولها رو هم به لیست اضافه کنید. خلاصه که به همین دلیله که میگوییم حساب ما با خودمون معلوم نیست سر این فرانچایز؛ اما بیشک بر سر فیلم آخر این فرانچایز خیلی هم خوب حسابمون با خودمون معلومه. یک اثری که میتونید بعنوان پسوند هر صفتی را که میخواهید حوالهاش کنید؛ خب شاید بگویید زیادی با این اثر نامهربونم ولی هر کس که به این فرانجایز ارادت داشته، قطعا این اثر شاکیش کرده، چرا، چون این فرانچایز با تمام فراز و نشیبهایش میتونست با لوگان، یک پایان درخور و زیبا و باشکوه رو تجربه کنه و سکان ناخدایی این فرانجایز رو تو طبقی گلگون، به مارول و دیزنی تقدیم کنه؛ اما با این اثر، این فرانچایز در یک طبق آش و لاش به مارول حواله شد! نمیخواهم و جاش هم نیست،که زیاد روی فیلم مانور بدیم و شما میتونید نقد فیلم رو در سایت به صورت تفصیلی بخوانید؛ اما در هر صورت "دارک فونیکس" یک فیلم شکست خورده بود، هم به لحاظ مالی و هم از دید هواداران، این اثر بدترین فیلمی بود که فرانچایز ایکسمن تا به حال به خود دیده. خب حقیقتا این فیلم رقابت تنگاتنگی با پسر جهنمی برای تمشک طلایی ما داشت که نهایتا خیلی میلیمتری اون رو از سر گذروند.
7- برایتبورن (Brightburn)
خب چی میشه اگه قدرتهای سوپرمن در راه خباثت خرج بشه؟! سوال و ایدهی جالبیه نه؟! ولی اگه فکر میکنین خروجی این ایده و فیلم برایتبورن تونسته به همون اندازه خوب باشه باید بگم ناامید خواهید شد! خب این اثر به تهیهکنندگی جیمز گان در سالی که که گذشت با درجه سنی بزرگسال و در ژانر وحشت روی پرده رفت که خب متاسفانه نتونست اونطور که انتظار میرفت عمل کنه و بسیار ناامیدکننده ظاهر شد. در واقع این فیلم نه ایدهی آنچنان بکری داشت که بتوان از آن دفاع کرد و نه در مرحلهی اجرا کاری میکند که از ایدهها و خلاءهایش بگذریم و در حالی که مثلا قصد کلیشهشکنی در سینمای ابرقهرمانی داشت، بدتر خود به معضلی در ذهن تماشاچیان تبدیل شد که دیگر علاقهای به تکرارش ندارد.
6- شیشه (Glass)
خب حقیقتا به شخصه برای ام.نایت.شیامالان خیلی احترام قائلم؛ فردی که با unbreakableاش تو زمان خودش انقلابی به پا کرد در فیلمهای ابرقهرمانی و واقعا کلیشهشکن بود؛ از طرفی فیلم split هم واقعا با بازی حیرتآور مکآوی و داستان جالبش تقریبا همه رو راضی کرد و در این بین وقتی شیامالان خیر ساخت فیلم glass رو تایید کرد و در کنارش اعلام کرد که این فیلم به همراه دو فیلم قبلی در یک دنیا جریان دارند دیگه واقعا قند تو دل مخاطبین آب شد و همه منتظر ماجراجویی در قلب یک فیلم کلیشهشکن دیگه از شیامالان بودند؛ اما متاسفانه نتیجه اون چیزی نبود که انتظارشو میکشیدیم. فیلم طوری بود که انگار شیامالان صحنهی پایان فیلم رو تو ذهنش داشته و بعد کل فیلم رو بر اساس رسیدن به اون پایان، سرهمبندی کرده؛ بازی بروس ویلیس هم اون چیزی نبود که بعد از غیبت طولانیش در این نقش انتظارشو میکشیدیم و نشون داد این روزها دیگه کم فروغ شده. در مجموع فیلمی بود که تنها از بازی خوب مکآوی و تا حدودی الجکسون بهرمند بود و تا حدودی پایانی خوب داشت؛ پایانی که تاثیرش با فیلمنامهی شلخته و نادرستش بسسار کمتر از حد استحقاقش شد و باعث شد این فیلم پر پتانسیل، چیزی نباشه که انتظارشو میکشیدیم.
5- کاپیتان مارول (Captain Marvel)
خب اینجای لیست هم جای مناسبیه برای اینکه یکی از بدترین فیلمهای مارول استودیو رو جای بدیم؛ دیگه الآن مجال مناسبی برای نقد فیلم نیست و استاد اینجا به حد کافی توضیح دادند؛ ولی خب ببینید وقتی بعد از این همه فیلم خوب، شما بیای و افت کنی و تبلیغاتت رو برمبنای دروغ بچینی و انتظارات رو بالا ببری و بگی فلان کاراکتر قویترینه ( مثل اینکه این روزها این صفت یک دستآویز تبلیغاتی برای مارول شده و به شتری تبدیل شده که یک روز جلوی خونهی کارول میخوابه، یک روز اترنالز و حالا هم واندا😐 خب بعدی نوبت کیه؟!) و بعد با ارائهی یک فیلم شلخته و ناهمگون همه چیز رو خراب کنی، نتیجهاش میشه همین؛ میشود این که با وجود فروش میلیاردی ولی سران مارول به قدری نامطمئن هستند که نمیان اعلام رسمی ساخت قسمت دوم رو بکنن(با این که ما میدونیم اون فروش خودش گارانتی محسوب میشه برای ساخت قسمت بعدی). به هر حال امیدواریم این فیلم به تجربهای برای سران مارول بدل شده باشه و گریبان پروژههای ریسکی آیندشون رو نگیره؛ چون همونطور که میدونیم اترنالزی در راهه که میتونه خیلی ریسکی محسوب بشه و اگر قرار باشه از فرمولی مثل فیلم کاپیتان مارول استفاده بشه، قطعا به بنبست خواهد خورد. امیدواریم که این طور نشه...
4- جوکر (Joker)
خب به جنجالیترین قسمت لیست رسیدیم که اتفاقا متعلق به پر حرف و حدیثترین فیلم لیست هم هست! خب با اغماض باتوجه به محتوا و داستان فیلم باید جوکر رو جزو فیلمهای کمیکی و ابرقهرمانی قرار داد؛ اما برم سر اصل مطلب. خب واقعا جوکر فیلم خوبی نیست! فیلمی که در هرگونه الهامگیری از بطون آثار منبع الهامش با کله سقوط میکند و تنها نقطه مثبت فیلم که از قضا بار کل فیلم رو میکشد بازی حیرتآور فینیکس و موسیقی فیلمه و بس! تاد فیلیپس با کارگردانی ناامیدکنندهاش نشون داد که واقعا وارنر خیلی روی فیلم جوکر حساب باز نمیکرده، چون نه تنها برای فیلم خیلی خرج نکرد، بلکه همه چیز رو با یک کمپانی دیگه سهیم شد تا اگر یک وقت اوضاع قاراشمیش شد و جوکر شکست خورد خیلی ضرر نکنه و خب کارگردان مناسبی رو هم برای این فیلم انتخاب نکرد! قبلا اینجا به طور مفصل از دلایل خشمم از فیلم جوکر و نقاط شکست فیلم صحبت کردم و آقای فقیه هم تو نقدشون همه نکات رو بیان کردند(اینجا). در مجموع این فیلم در جایگاه بدتری نیست، چون بازی فینیکس(راستی تبریک به هواداران بابت گلدن گلوب ایشون) و تعدادی چند از عوامل دیگری از یک فیلم خوب رو داره و همزمان در جایگاه بهتری هم نیست، چون علاوهبر کارگردانی و فیلمنامهای ترسو ضمن الهامگیری دستوپاشکسته از آثار اسکورسیزی(که فیلیپس و دوستاش از روز اول بعنوان یک محل تبلیغ مفت و مجانی روش مانور میدادن بعنوان فیلمی به سبک دو اثر معروف اسکورسیزی یعنی سلطان کمدی و راننده تاکسی) در الهامبرداری از تمامی بطون فیلمهای منبع الهامش با کله سقوط میکند و در حالی که قرار بود کلیشهشکن و ناجی سینمای ابرقهرمانی جریان اصلی هالیوود باشد، خودش همراه با این قافله به فیلمی صرفا جهت پول در آوردن بدل میشه. راستی آقای فیلیپس که از روز اول دائما اذعان میکرد که هرگز جوکر را برای قسمتهای بعدی نمیسازد، حال نه تنها به این کار علاقه پیدا کرده، بلکه به ساخت فیلمی از بتمن در دنیای جوکر هم ابراز تمایل کرده(😳). امان از پول که چهارچوبهای آدم رو جابجا میکنه...
3- شِزِم (SHAZAM)
خب هر چقدر دیسی با جوکر ناامیدم کرد، شزم من رو به آیندهی دیسی امیدوار کرد؛ قبلش بگم این نکته رو که شما باید هر فیلم رو در جایگاه خودش بسنجید؛ یعنی صرفا این که من جوکر رو در جایگاه پایینتری از شزم قرار میدم به دلیل مقایسهی این دو اثر با یکدیگر نیست بلکه هر فیلم بر اساس ادعای خودش و شرایط پیرامونی و مستقلا بررسی میشود. شزم از اول قرار نبود که اثری دگرگون کننده باشه ولی در عین حال فراتر از انتظارات ظاهر شد و در عین حال که از بودجهی پایین و تبعا نقاط ضعفی رنج میبرد و بعضا فیلمنامهی ناهماهنگی در برخی صحنات داشت(سکانسهای فان و خندهداری که به یکباره جای خودشون رو به سکانس دارک و خشن کشتن پدر و اعضای شرکت به دست دکتر سیوانا میداد) ولی به قدری سرگرمکننده بود که بتوانیم آن را در رسیدن به هدفش تا حدودی موفق بدانیم. ولی جوکر فیلمی پرگو و پرمدعی بود که قصد یک انقلاب در این ژانر را داشت و قرار بود مثلا الهامگیرنده از بهترین آثار اسکورسیزی باشد ولی نتیجه فیلمی شد که خود اسکورسیزی هم میلی به دیدنش را ندارد.
در مجموع شزم و جوکر از معدود فیلمهایی بودند که من در نظرم نسبت به اونها با اجماع منتقدها یکی بود و شزم هم نشون داد که میتونه فیلم پتانسیلداری برای آینده و ادامه دادن باشه.
2- مردعنکبوتی: دور از خانه (Spiderman: Far from Home)
فیلم اسپایدرمن: دور از خانه حقیقتا فیلمی بود که نشون داد که هواداران چقدر میتونن به ورژن MCUی مردعنکبوتی اعتماد کنن و از طرفی نشون داد که جان واتس چه کارگردان آیندهداریه برای مارول و در کنار پیتون رید و جیمزگان تنها کارگردانیه که یک سگانهی کامل رو برای MCU میسازه. اما به خود فیلم برگردیم؛ فیلم تقریبا همه چیز داشت؛ از وفاداری به کمیک گرفته تا چالش و قوس شخصیتی و بحرانهای تینیجری و جلوههای ویژهی فوقالعاده که در حد و اندازههای فیلم دکتر استرنج بود و برای شخص من جزو برترین Cgiهای مارول بود گرفته تا فیلمبرداری زیبا و آنتاگونیستی پُر کاریزما و موسیقی خوب و صد البته یک کلیفهنگر در صحنهی پس از تیتراژ که علاوهبر اینکه مخاطب رو دیوانه و استرسی میکنه، عملا فیلم رو برای ادامهی راه به چالش میکشه. به شخصه عاشق کارهایی هستم که علاوه بر خوب بودنشون، سعی دارند روی دست خودشون بلند بشوند و این خصیصهایه که فیلم دور از خانه بهش مزینه. لو رفتن هویت اسپایدی علاوه بر این که کارشو سخت میکنه، کار اتاق فیلمنامهنویسی MCU رو هم بسیار دشوار میکنه؛ چرا که بقیهی فیلمها هم بیشک تحت تاثیر این پیچش عظیم قرار خواهند گرفت. چه لو رفتن هویت اسپایدی، و چه لو رفتن هویت نیک فیوری!
به هر حال راحتترین انتخاب برای این لیست دقیقا همین رتبهی اول و دوم لیست بودند، چون اون قدر نکات مثبت داشتند که دیگر نیازی به فکر نداشته باشیم. البته خب نیاز آنچنانیای هم به این خصیصهها نداشتند چون حقیقتا سال ۲۰۱۹ در مجموع سال خیلی پرفروغی نبود برای سینمای ابرقهرمانی؛ چرا که از ۹ فیلم لیست، تقریبا بیش از نیمی از آنها یا به لحاظ کیفی و یا مالی شکست خوردند ویا نتوانستند انتظارات را آنطور که جوسازی کرده بودند برآورده کنند.
1- انتقامجویان: پایان بازی (Avengers: Endgame)
برترین و عظیمترین و بزرگترین فیلم کمیکی تاریخ و پرفروشترین فیلم تاریخ سینما واقعا از سر سال ۲۰۱۹ زیاده حقیقتا؛ چون همون طور که گفتم سال ۲۰۱۹ نسبتا سال کم فروغی برای سینمای ابرقهرمانی بود.
این فیلم واقعا کار سختی رو باید بر دوش میکشید چرا که پایان دادن به ۱۱سال دنیاسازی کار بسیار سختیه، چرا که شما باید علاوه بر یک پایان معقول که در عین حال دریچههایی رو به آیندهی سینماییت باز کنه، باید بتوانی آرکهای داستانی شخصیتهات رو خوب به اتمام برسونی، خصوصا اگر اون کاراکترها دو تا از محبوبترین و کلیدیترین شخصیتهای کل دنیای سینمایی باشند. اما اندگیم به بهترین طریق ممکن این کار رو انجام داد. به طور مثال برای درک سختی کار به اثر اخیر استاروارز نگاه کنین که به منظور آرکهای زیادی که باید به سرانجام میرسوند چقدر ناموقق بود.
اندگیم فیلمی بود که در اون صحنات اکشن و مبارزهای به اوج خودش رسیده بود، بازی بازیگرها به اوج پختگی و پتانسیل خودش رسیده بود و روسوها هم بهترین و پختهترین کارگردانیشونو ارائه دادند. شما اکشن پایانی فیلم رو حتی تو هیچ پنل شلوغ و جذاب کمیک هم پیدا نمیکنید. فیلمنامهی فیلم هم اگر نگم بهترین فیلمنامهی MCU بود، یکی از بهترینها بود. دقت و ریزبینی سازندهها هم که شمّهای از آن را میتوانید در تعداد ایستراگها و وفاداری فیلم به منبع اقتباسش رو در عین پیوستگی با مدرنیسم امروزی ببینید. در کل دلایل زیادی وجود داره که شما رو به یقین میرسونه که این فیلم نه فقط بهترین فیلم ابرقهرمانی امسال، بلکه جزو بهترین فیلمهای قهرمانی تمام تاریخ سینما است که به تنها گوشهای از دلایل این مسئله اشاره کردم و شما برای کسب اطلاعات تکمیلی میتونین مقالات مربوط به این فیلم رو در سایت بخونید. در مجموع این فیلم نتیجهی دنیاسازی درست و شالودهی احترام به هواداران در عین باج ندادن به آنها و توجه صحیحی به اِلِمانهای درست فیلمسازی ابرقهرمانی بود که خروجی هم چیزی بود که دیدیم.
محمدعلی رضائیهنجنی
(MoAli)
All rights reserved © Spidey.ir 2020
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
آیا واقعاً باید از اُسکار گرفتن "جوکر" خوشحال بشویم؟!
نقد و بررسی فیلم "انتقام جویان 4: پایان بازی"
نقد و بررسی فیلم "مرد عنکبوتی: دور از خانه"
نقد و بررسی فیلم شزم (SHAZAM)
نقد و بررسی فیلم جوکر (THE JOKER)
نقد فیلم کاپیتان مارول (CAPTAIN MARVEL)
نقد و بررسی فیلم «فونیکس سیاه»
نقد و بررسی فیلم «شیشه» ( GLASS )
نقد و بررسی ریبوت فیلم "پسر جهنمی" (HELLBOY 2019)