به مناسبت حضور این کاراکتر در فیلم اختصاصی بیوه سیاه، وب سایت اسپایدی این مقاله را تقدیم شما میکند.
مقدمه : تم جاسوسی از زمینه‌های محبوب و عامه پسندی است که میتوان بر اساس آن داستان های جذابی نوشت و کاراکتر های محبوبی خلق کرد. مارول در تم جاسوسی بسیار خوب عمل کرده است و میتوان گفت استاد خلق کاراکترها و داستان‌هایی با تم جاسوسی است، کاراکترهای عمیق و خوش ساختی که گل سرسبدشون ناتاشا رومانوف معروف به بلک ویدو و نیک فیوری هستند. البته کلی جاسوس معروف و محبوب دیگر نیز در دنیای مارول وجود دارند. یلنا بلوو یکی از جاسوس های کمتر شناخته شده دنیای مارول است. شاید تا قبل از انتشار تریلر و تیزرهای فیلم اختصاصی بیوه سیاه (black widow) کمتر کسی میدانست که این شخصیت در دنیای مارول وجود دارد. برای اینکه بیشتر و بهتر حضور این کاراکتر را در فیلم بلک ویدو درک کنید باید یک دید و آشنایی کلی نسبت به این این کاراکتر داشته باشید. به همین دلیل وب سایت اسپایدی در این مقاله به معرفی او پرداخته است.
1- یلنا بلووا در یک نگاه
نام کامل : یلنا فیودورونا بلووا (Yelena Fyodorovna Belova)
اولین حضور : شماره پنج از جلد دوم کمیک‌های ناانسان‌ها (Inhumans #5)
خالقین : دیوین گریسون (Devin Grayson) ، جی جی جوناس (J.G. Jones)
یلنا بلووا برای اولین بار در سال ۱۹۹۹ در شماره پنجم از سری دوم کمیک بوک های نا انسان ها قدم به جهان مارول گذاشت. او یک جاسوس و قاتل روسی است و استایلش هم بسیار شبیه به هم وطنش ناتاشا رومانوف است. یلنا بلووا از جاسوسان کار کشته و کمتر شناخته شده مارول است که در آکادمی اتاق سرخ آموزش دیده و مهارت‌های جاسوسی خود را فرا گرفته است. او دومین بیوه سیاه (black widow) در دنیای کمیک بوک های مارول است که دشمن و گاهاً هم به عنوان متحد ناتاشا رومانوف (بلک ویدو اورجینال) شناخته میشود. او نیز همچون ناتاشا رومانوف برای مدتی به رؤسای خود وفادار بود ولی بعدها اهداف خود را دنبال کرد. با اینکه یلنا برای مدتی به عنوان قهرمان فعالیت میکرد ولی خودمختاری و ستون اخلاقی ناتاشا را نداشت. او همیشه تنش جذابی با ناتاشا داشته است، گاهی متحد و گاهی دشمن او بوده و اغلب به او حسادت میکرده، اما با تمام اینها، به نظرم تعامل و تنش آنها از جذابیت و زیبایی خاصی برخوردار است که میتواند از نقاط قوت فیلم اختصاصی بیوه سیاه در دنیای سینمایی مارول باشد.
2- او یک جاسوس آموزش دیده است
او محصول یکی از معتبر ترین و برترین مدارس و کارخانه‌های جاسوس سازی در یونیورس مارول است. او همچون ناتاشا رومانوف مهارت ها و توانایی های خود را در آکادمی اتاق سرخ آموزش دیده است. به نوعی میتوان گفت که او از تمام توانایی های ناتاشا رومانوف آگاهی دارد و خودش همان توانایی ها را آموزش دیده است. یلنا به دلیل حضورش در اتاق سرخ دارای مهارت های رزمی و توان مبارزه تن به تن بسیار بالایی است و میتواند از انواع سلاح های سرد و گرم به مفید ترین حالت ممکن استفاده کند. او همچون نسخه اول بلک ویدو یعنی ناتاشا رومانوف، از قوای بدنی، استقامت و چابکی بسیار بالایی برخوردار بوده و بدنش به دلیل ورزش‌ها و مأموریت های پی در پی در آماده ترین حالت ممکن بوده و او یک ژیمناست قهار نیز است.
3- او بلک ویدوی دوم مارول است
یلنا بلووا، بلک ویدو دوم در دنیای کمیک بوک های مارول است. او درست مثل بلک ویدو اورجینال یعنی ناتاشا رومانوف، در اکادمی اتاق سرخ آموزش دیده است. به همین دلیل او آموزش‌ها و مهارت هایی که ناتاشا در اتاق سرخ فرا گرفته است را به خوبی میداند، به همین دلیل حدس زدن برنده مبارزه بین آنها کار آسانی نیست. پیوتر استارکوفسکی (Pyotr Starkovsky) مربی ناتاشا بود و از همان دوره نوجوانی مهارت های مبارزه‌ای را به او آموزش میداد. یلنا مثل یک پدر به او نگاه میکرد ولی پیوتر افکار ناجوری نسبت به شاگردش داشت. در ادامه استارکوفسکی به شکل عجیبی به قتل میرسد. یلنا مامور میشود تا درباره این مرگ تحقیق کند. او در نهایت قاتل مربی‌اش را پیدا میکند که دختری به نام پیترا (Petra) بود. یلنا او را بدون تعلل میکشد. بعد از موفقیت در این ماموریت، یلنا عنوان بیوه سیاه (black widow) را از سوی سران KGB (کمیته امنیت دولتی شوروی سابق) دریافت میکند.
4- اولین رویارویی با ناتاشا رومانوف
سرهنگ خان (Colonel khan) از ارتش راپاستان (Rhapastan، که یک کشور آسیایی در دنیای مارول است)، دانشمندی را استخدام کرد تا سلاحی بیولوژیکی به نام Deathless Frenzy برایش بسازد. روسیه و آمریکا که نمیخواستند همچین سلاح قدرتمندی دست یک کشور کوچک باشد، هردو بلک ویدوهای خود را دنبال آن فرستادند. (البته یلنا با خواست و اصرار خودش به این ماموریت فرستاده شد). این دو در اولین برخورد مبارزه چندانی باهم نداشتند و موضوع به گفت و گو کشید. در این گفت و گو یلنا آشکار میکند که به عنوان بلک ویدو جدید انتخاب شده است و ناتاشا هم یه فکر بکری به سرش میزند. ناتاشا دانشمندی که همان سلاح را ساخته بود پیدا و مجبور به ساخت واکسن میکند. بعداً با جعل مرگ خود باعث میشود که یلنا به راپاستان برود. ناتاشا از یلنا به عنوان یک حواس پرتی استفاده میکند تا خودش سرم را نابود کرده و افراد خان را که آلوده شده بودند، واکسینه کند.
5- تغییر چهره
ناتاشا میفهمد که رئیس اتاق سرخ که جنرال یوری استالینکو (General Yuri Stalyenko) هستش، قبلا یک اوباش و آدم کش بوده است. او به همراه فیوری و دردویل (البته دردویل خیلی مخالفت میکرد) یلنا را از آپارتمان خودش میدزدند و با یک عمل جراحی چهره او را عوض میکنند. در واقع با این عمل جراحی چهره ناتاشا رومانوف به یلنا بلووا و چهره یلنا بلووا هم به ناتاشا منتقل میشود (!) بعدا یلنا در آپارتمان شخصی ناتاشا و با چهره خود ناتاشا به هوش می‌آید (دردویل هم اونجا بود) یلنا حسابی گیج میشود و وقتی که خود ناتاشا (با چهره یلنا) در ملأ عام با او درگیر میشود حسابی سردرگم و گیج تر نیز میشود. ناتاشا از این کار دو هدف داشت، اولی این بود که به استالینکو نزدیک شود و سر از کار او در بیاورد (چرا که استالینکو رئیس یلنا بود). در واقع استالینکو مقداری تجهیزات هسته‌ای در نیویورک انبار کرده بود. هدف دومش هم این بود که چهره واقعی استالینکو را یه یلنا نشان دهد، چرا که تمام این مدت استالینکو از یلنا سواستفاده میکرده. بعداً دو بیوه سیاه باهم استالینکو را دستگیر میکنند اما بعد از این کار یلنا به ناتاشا حمله میکند ولی ناتاشا اهدافش از این کار را فاش میکند و به یلنا میگوید که هدفش نجات او بوده است.
6- بازنشستگی
یلنا که ذهنش حسابی درگیر حرف های ناتاشا بود، تصمیم گرفت که از عرصه جاسوسی بازنشسته شود و یک زندگی عادی برای خود دست و پا کند. او به کوبا نقل مکان کرد و آنجا صاحب یک شغل شد. شغل او مدل لباس بود که خیلی هم موفق از آب در آمد و آنجا حسابی پول به جیب زد. اینجا بود که سومین رویارویی او با ناتاشا شکل گرفت. از قضا ناتاشا هم توسط آکادمی اتاق سرخ تحت تعقیب بود و چند نفر هم کشته بود، به همین دلیل او نیز به کوبا فرار کرد و دید که یلنا چه زندگی لوکسی واسه خودش درست کرده است. بعدا ناتاشا توسط چند قاتل ربوده شد ولی یلنا و دردویل او را نجات دادند. ناتاشا چند روزی در کوبا ماند تا حالش جا بیاید و در نتیجه همین ماجرا، او و یلنا با هم رفیق شدند.
7- او یک بار تقریبا کشته شد
مگر میشود جاسوس باشی و با شیلد درگیر نشوی؟ یلنا بعد از اتفاقات مورد قبلی دوباره به کار قبلی خود بازگشت و به عنوان یک جاسوس مشغول به کار شد. اما این بار طرف آدم خوب ها را گرفت و برای شیلد کار کرد. شیلد که نوعی خاص از ویبرانیوم که بهش s.l.v (مخفف Savage Land Vibranium) یا ویبرانیوم B میگفتند را پیدا کرده بود که تنها در سرزمین وحشی (Savage Land) یافت میشود. شیلد تصمیم گرفت که خودش این ویبراینوم را به صورت غیر قانونی استخراج کند و یلنا را مسئول این کار کرد. از شانس بد یلنا، انتقام‌جویان جدید (New Avengers) دنبال خبیثی به اسم کارل لایکوس (Karl Lykos) بودند که میتوانست خود را به یک اژدهای پرنده تبدیل کند. انتقام‌جویان جدید هنگام تعقیب با یلنا برخورد کردند و وارد یک مبارزه شدند. در هنگام مبارزه کارل لایکوس که به اژدها تبدیل شده بود، همانطور که در عکس بالا میبینید، یلنا را سوزاند A.I.M یلنا را از آنجا دزدید و جانش را نجات داد :
شاید اگر نجاتش نمیدادند اوضاع برای یلنا بهتر میبود.
8- او یک بار تبدیل به «سوپر آداپتوید» شد!
یلنا توسط A.I.M از مرگ نجات یافت ولی اگر نجات نمیافت شاید برایش بهتر میبود، چرا که بدن او دیگر به کل از بین رفته بود و سراسر زخم، شکستگی و سوختگی بود. تصور کنید او چه درد عظیمی را تحمل میکرد. A.I.M به او پشنهاد داد که ذهن او را داخل جسم «سوپر آداپتوید»/Super Adaptoid منتقل کنند. اینگونه او میتوانست برگردد و از انتقام جویان جدید انتقام بگیرد. Super Adaptoid هم مثل موداک، یکی از دست گل های A.I.M است که میتواند قدرت‌های کسی را که با او تماس پیدا میکند، کپی کند. یلنا با چشمانی اشکبار پذیرفت که ذهنش به جسم Super Adaptoid منتقل بشه و بعدش راهی مقر انتقام‌جویان شد. نکته جالب‌تر این بود که این کمیک همان کمیک ازدواج لوک کیج و جسیکا جونز بود و یلنا هم به آنجا حمله کرد و ازدواج را موقتا متوقف نمود. او قدرت های سنتری را دریاف کرد. شرایط برای انتقام‌جویان جدید سخت بود ولی نهایتاً تونی استارک با ربات های خودش او را شکست داد. رئیس یلنا در A.I.M که احساس کرد یلنا شکست خورده است، (ظاهراً) او را نابود کرد.
9- عضویت در سازمان های مختلف
همانطور که در بالا گفته شد، یلنا یک جاسوس آموزش دیده است و مهارت های خود را در یکی از معتبر ترین کارخانه جاسوس سازی در دنیای مارول فرا گرفته است. توان بدنی و مهارت‌های او در زمینه جاسوسی، باعث میشود مورد توجه سازمان‌های بسیار قرار گیرد. او در سازمان مخوف A.I.M عضو بوده و حتی زمانی که A.I.M کشور اختصاصی خود را داشتند، یلنا از وزیران آنجا بود (!) که بعد در درگیری با ماکینگ‌برد باز دوباره کشته شد. مدتی نیز در تیم گم نام نشان Vanguard فعالیت میکرده است که تیمی مخفی متشکل از نخبگان عملیات ویژه بود که متخصص ترور در سراسر جهان بودند. همچنین او یک مامور سطح پنج (Level 5) شیلد نیز بوده است کسانی که سریال مامورین شیلد را دیده‌اند با این سطوح آشنا هستند، برای مثال گرنت وارد در سریال، مامور سطح هفت بود و در دنیای کمیک هم ماکینگ‌برد سطح شش و ناتاشا رومانوف سطح دسترسی هفت را دارا است. او همچنین مدتی را برای سازمان امنیت دولتی شوروی یعنی KGP کار میکرده است. حتی ناتاشا با استفاده از چهره یلنا در تیم نورمن آزبورن که تاندربولتس (Thunderbolts) نام داشت، فعالیت میکرده است(البته به عنوان جاسوس دو جانبه برای شیلد). مورد عجیب این بود که تمام این مدت نورمن آزبورن میدانست که او یلنا بلووا واقعی نیست زیرا یلنای واقعی دست نورمن بود که او را درمان میکرد.
10- جریان‌های کلونی
اتاق قرمز برنامه‌ای داشت به منظور برگرداندن برترین مامورین خود در صورت مرگ. یلنا هم جز این برنامه بود و چندین کلون از او درست شده است. هنگامی که ناتاشا رومانوف در رویداد امپراتوری مخفی توسط کاپیتان آمریکای هایدرایی کشته شد، اتاق قرمز کلونی از ناتاشا را فعال کرد. یکی از کلون های ناتاشا از این برنامه باخبر شد و تصمیم گرفت تا علیه آنان اقدام کند. او در این راه چندین کلون از یلنا را فعال کرد و از آنها برای رسیدن به هدفش که نابودی تمامی کلون های اتاق سرخ بود استفاده کرد. تا یادم نرفته بگویم که این کلون ها حافظه و اخلاقیات نسخه های قبلی در ذهنشان گنجاده میشد پس تفاوت چندانی با نسخه اصلی نداشتند. او در نهایت موفق شد که کلیه کلون های اتاق سرخ را نابود کند و همچنین با یک پایانی دردناک، ناتاشا یلنا بلووای اصلی را نیز کشت تا همانجا به رفاقت و رقابتش با او پایان دهد.
نویسنده: احسان زینالی
Ehsan Spider
All rights reserved © Spidey.ir 2021
(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)
مطالب مرتبط:
10 دشمن برتر «بلک ویدو» (BLACK WIDOW)
15 شرور برتر دنیای کمیک که قهرمان شدند: بیوه سیاه
10 حقیقت مهمی که باید درباره "بلک ویدو" (BLACK WIDOW) بدانید
معرفی 15 رهبر برتر هایدرا
100 شخصیت برتر مارول: بلک ویدو
معرفی 10 دشمن برتر "انتقام جویان" (THE AVENGERS)
10 ابرقهرمان برتر اهل روسیه
تحلیل و بررسی نخستین تیزر تریلر فیلم «بلک ویدو»
معرفی 25 سازمان مخفی برتر در دنیای کمیک
شماره پایانی از کمیک "مقدمه فیلم سینمایی بیوه سیاه" (BLACK WIDOW) ترجمه شد + لینک دانلود
15 حقیقت مهمی که باید درباره «سرباز زمستان» (WINTER SOLDIER) بدانید
10 مرگ جنجالی در دنیای کمیک بوک که هواداران را شاکی کرد!
اولین حضور بلک ویدو (BLACK WIDOW) در دنیای کمیک ترجمه شد + لینک دانلود
20 زوج بی ربط (!) در دنیای کمیک
5 مثلث عشقی برتر دنیای کمیک
10 شخصیت قدیمی کمیک بوک که هم نام کاراکترهای معروف مارول و دی سی هستند!
10 جاسوس برتر دنیای کمیک بوک!
10 حقیقت مهمی که باید درباره هاک آی (HAWKEYE) بدانید
10 تغییر لباس مهم در قهرمانان كمیك
10 لباس برتری كه جان رومیتا برای شخصیت های مارول خلق كرده است
15 جنجال بزرگ در فیلم های سینمایی مارول (MCU)
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
دیدگاه‌ها
خیلی ممنون از استاد ترابی عزیز که این مقاله رو به بنده سپردند واقعاً خوشحال شدم که توانستم در سایت محبوبم تاثیری داشته باشم و کمکی کرده باشم. خودم در جریان نوشتن این مقاله خیلی به اطلاعاتم اضافه شد و بیشتر از همه لذت بردم.
مورد ۳ به قول خود استاد یکم گیر فنی داشت. منم سعی کردم کلیت قضیه رو بیان کنم و به اون گیر فنی دست نزنم. امیدوارم خوشتون بیاد.
اینم بدونید که یلنا بلووا در سری جدید کمیک بوک های بلک ویدو در قالب White Widow برگشته و احتمالا دلیلش هم اینه که حضورش در فیلم بلک ویدو مهم و تأثیرگذار بوده.
بازم دستتون درد نکنه.
ممنون بابت مقاله.
به به آقا احسان گل هم که رفت بالا بالا ها! یعنی هر چی شما بیشتر توی سایت کار میکنید من بیشتر احساس بی عرضگی میکنم.
ولی از شوخی گذشته... مقاله خیلی جالبی بود. لحن مقاله هم که شبیه نظراتی هست که مینویسی. خب شروع طوفانی بود! اصلا نمیدونستم یلنا اینقدر بدبختی داشته! اما انگار توی mcu سعی کردند شخصیتش رو مثبت تر نشون بدن. (البته صحنه تیتراژ پایانی فیلم بلک ویدو نشون میده که شاید یه درگیری با هاکای داشته باشه. به لطف اون خانومه که توی سریال فالکون و سرباز زمستان هم بود.) اما انگار هر نویسنده ای راه میرسیده یا این رو آتیشش میزده یا قیافش رو عوض میکرده یا یه بدن دیگه براش میذاشته! صحبت از عوض کردن قیافه شد... این مورد ۵ مثل عنوانش آدم رو بد جور یاد فیلم "تغییر چهره" با بازی نیکلاس کیج میندازه! مقاله خیلی خوب بود و باعث شد تا شخصیت یلنا رو در دنیا کمیک بهتر بشناسم.
امیدوارم هم در سایت و هم در هر کاری دیگه موفق باشی. (جوگیر شدم نه؟ دارم مثل مامان و باباها حرف میزنم!
خب دیگه من برم آهنگ "من ماندم تنهای تنهههااااا" رو گوش بدم!
با تشکر.
سلام خدمت دست اندرکاران اسپایدی ، مدیریت گرامی ، استاد عزیز و دوستان خوبم .
نگاهی به فیلم اختصاصی بیوه سیاه
!!!هشدار اسپویل!!!
.
.
.
.
.
داستان :
شروع فیلم به نظرم خیلی خوب بود. همون اول بدون هیچ حرف اضافه ای رفتن سراغ چیزی که همه ما میخواستیم. یعنی بلک ویدو کیه؟ چیه؟ از کجا اومده؟ ولی باز با احساساتمون بازی کردنو خب من همون اوایل حدس میزدم که همچین ارجینی داشته باشه. به واسطه اختلاف سنی که از هاربر و اسکارلت هم توی تریلر یه نظر میرسید به نوعی میگفتم این بابا به جای این که همسر ناتاشا باشه بیشتر پدرشه!! که خب مارول اینو به خوبی رعایت کرد. خودم سر اون صحنه جدایی دو تا خواهر واقعا قلبم به درد اومد. عاشق صحنه اون هواپیما هستم که میخواستن فرار کنن. رفاقت یلنا و ناتاشا توی بچگی منو به وجد میاره چون به نوعی خودم هم یه همچین چیزی رو با خواهرم دارم.
اون جریان بوداپشت هم باحال بود با اینکه بهش گفتن بوداپست هستش ولی در جریان فیلم فکر کنم بازم بوداپشت صداش میزد. خلاصه رد بشیم. به نظرم ملاقات و تعامل دو تا خواهر جذاب و دیدنی بود. خیلی تعاملاتشون رو دوست داشتم. به نظرم رفاقتی که امیر حسین میگفت خیلی زود گرم گرفتن خب من خودمم بعد 21 سال خواهر یا برادرمو ببینم از خود بی خود میشم. یعنی گرم بگیرم چیه آتیش میگیرم.
خب به نظرم تعاملاتشون با پدر مصنوعیشون (!) خیلی واقعی بود. چون همون اول به نظر میرسید که یکم میخوان لقدمالش کنن بعدا یلنا یکم تو فارسی چی میگن؟ آها نرم شد (حدود 5 دقیقه طول کشید این کلمه پیدا کردم) و آخرش هم به اوج خودش رسید. به نظرم الکسی هر چند از تریلرش هم معلوم بود که بار طنز داستان رو دوش هاربر هستش ولی به نظرم الکسی از لحاظ عمق و بار احساسی هم کم نزاشت و به نظرم هاربر توی بازی گل کاشت. به نظرم مادرشون با اینکه نمیخواست نشون بده ولی آخرش مجبور شد با زبون بی زبونی نشون بده که دختر و حتی شوهر جعلی خودشو دوست داره. یلنا به نظرم بین کاراکتر ها شاید عمیقترین بود و بازیگرش هم خیلی خوب نقششو بازی میکرد. احساسات رو به زیبایی منتقل میکرد. سر صحنه گریه کردنش خیلی تحریک شدم. البته من عادت دارم فیلما رو با چاشنی احساس نگاه کنم نمیدونم چرا ولی خیلی بهم حال میده. وقتی میخواست حرکت یا ژست ناتاشا رو تقلید کنه خیلی خوب بازی کرد قشنک معلوم بود از اون تعقیب و گریزه خسته شده. خب به نظرم ناتاشا با بازی بلک ویدو اینجا عمیق تر شد. قشنگ اون باوری که من ازش داشتم لقدمال شد. یعنی من فکر میکردم ناتاشا یه ماشین کشتار بی احساسه و چون انتقام جویان باهاش گرم گرفتن رفته سراغ اونا و البته اینم توی ذهنم بود که دنبال اکشن بازی و هیجان بوده ولی به نظرم مارول برای اینکه ناتاشا رو عمیق تر بکنه و یه وداع جانانه با بیوه سیاه داشته باشیم، مجبور شد تسکمستر رو قربانی بکنه ولی همچنان من میگم باز کس دیگه ای میتونه پشت اون نقاب قرار بگیره و البته با کیا هم موفقم پتانسیل تسک مستر لقد مال شد ولی فکر میکنم اینجا فضا یا اصلا وقت نبود که بخوان تسک مستر رو بکنن آنتاگونیست و ببشتر با ناتاشا و یلنا درگیرش کنن ولی نظرم اینه که فکر کنم نظر شما راجب استفاده نکردن به طور کامل از پتانسیل تسک مستر خیلی درسته و منم باهاتون هم نظرم. به نظرم هویتش یه غافلگیری خاص بود خودم فکر میکردم هرچی باشه مونث نیست ولی زد تو ذوقم. اما بازم من دوستش داشتم و ایشالا تسک مستر مذکر یا حتی خود همین تسک مستر رو دوباره در قالب یه خبیث ببینیم. به نظرم ملاقات خانوادگی شون خوب بود هرچند میشه گفت این فیلم در حدی عالی نبود ولی منو که خودمو یه طرفدار ام‌سی‌یو میدونم راضی کرد. آزاد کردن پدرشون هم یه سکانس هیجان انگیز رقم زد که واقعاً باحال بود.
مبارزه آخرشون با دریکوف هم به نظرم خیلی خاص و بسیار جاسوسی بود و با یه نقشه حساب شده رفتن سر دریکوف رو کلاه بزارن.
من نمیدونم چرا شما به اکشن هاش ایراد گرفتید من که اکشن های فیلم رو چشم نواز دیدم. به نظرم اکشن اولی یلنا واقعا جالب بود استفاده کاملا واقعی و خلاقانه از چاقو یا نبرد اول ناتاشا با تسک مستر هم به نظرم حسابی جوون پسند بود استفاده خلاقانه از سپر و اون ریسمان رو دوست داشتم. و گل سر سبدش هم اون نبرد اول یلنا با ناتاشا است که استفاده از پرده خیلی ایده جالب و خلاقانه ای بود و اینجا بازم فهمیدیم که ناتاشا واقعا یلنا رو دوست داره.
ریتم فیلم و پرش از این صحنه به اون صحنه خیلی باحال بود. به نظرم قشنگ سویچ میکرد و خیلی ساده و در عین حال زیبا بود.
به نظرم کار خوبی که این فیلم کرد زمینه سازی برای ادامه یلنا و همینطور بنای دنیای اختصاصی بیوه سیاه در mcu بود.
دیالوگ ها به نظرم خوب بود. این بین یه شاه دیالوگ داشتیم که توی یک جمله کل ارجین، عمق و شخصیت ناتاشا رو توصیف میکرد! قشنگ و درست توی دل این دیالوگ گذشته، حال و آینده ناتاشا نهفته است. درد تو رو قوی میکنه. این قدرت از شدت درد و رنجی که داشته به دست اومده.
پیچش خاصی توی قضیه نبود ولی دوتا پیچش توی قضیه خیلی مهم بودن. یکی اون جایی که فهمیدیم اون چیزی که اول فیلم دیدیم یه فیلمی بود که در دل فیلم گنجانده شده بود یعنی نه یلنا با ناتاشا خواهر هستن و نه اونا دخترای ملینا و الکسی اند.
دومین پیچش که شاید عجیب و غیر قابل پیش بینی ترین هم بود همین هویت تسک مستر بود.
فان و اکشن فیلم رو هم من خیلی دوست داشتم.
به نظرم شخصیت پردازی ناتاشا متناسب با فیلم های که قبلا دیده بودیم بود و الکسی و مخصوصاً یلنا خیلی وفادار و شبیه به نسخه کمیک بوکی شون بودند.
راستی فکر میکنم یه دو، سه اپیزود از سریال هاکای هم احتمالا احتمالا لو رفت و اماده درگیری هاکای و یلنا باشید. کسی میدونه این والنتینا توی mcu چند چنده؟ و چرا میخواد با افراد قدرتمند و قوی مثل یلنا و جان واکر کار کنه؟
به نظرم نمیشه روی جلوه های ویژه مارول اصلا حرف زد. دمشون گرم. به نظرم اگه بخوام نمره بدم منم نمره در حد :
7 از 10 یا 6.5 میدم.
---------------------------
منتظر بحث‌های شما هستم
مخلص شما : Ehsan Spider
این حرفا چیه داداش.
من همیشه مخلص تو و رفقای سایت بودم و هستم. مخصوصاً تو و کیا که ما سه تا میشه گفت همکلاس و هم دوره ای هستیم و همه باهم از یه کارمون توی سایت رو استارت کردیم.
ولی به نظرم دنیای بلک ویدو خیلی عجیب و درست مثل خود ناتاشا و ارجینش مرموزه. مثلا همین یلنا یا حتی رد گاردین که خیلی بگیر نگیر داشته. ولی اینا توی فیلم اختصاصی بیوه سیاه به نظرم کنار گذاشته شدن و دنیای بیوه سیاه دیگه اون مرموزی خاص خودشو نداره. البته میشه گفت داره ولی در حد دنیای کمیک نیست. حالا که فکرشو میکنم میبینم ناتاشا هم از اون دسته از کاراکتر هایی هستش که مثل آیرون من و حتی خود کپ امریکا توی mcu بهتر شدن و فیلم اختصاصی بیوه سیاه هم به نظرم یه جهشی بزرگ در زمینه عمیق شدن ناتاشا بود. ولی این بین یلنا به دنیای کمیک وفادار بوده و در عین حال توی دنیای سینما با تغییرات خوبی باعث شده من فکر کنم که شاید عمق شخصیتی یلنا توی همین فیلم با ناتاشا برابری بکنه. به نظرم فلورنس پیو کاملا با بازیش گل کاشت فقط اون صحنه که ادای ژست گرفتن ناتاشا رو در میاره نگاه کن یا اونجایی که سر میز خانوادگی گریه میکنه.
بازم دمت گرم بابت نظرت داداش.
اونا که شوخی بودند! کلا من توی خونه ام هم شوخی و جدیم رو از هم تشخیص نمیدن! (البته اون بخش بی عرضگی رو جدی گفتم!! اما همین الان که جدی میگم هم دارم میخندم. گفتم که نمیشه شوخی و جدی رو از هم تشخیص داد. کلا آدم نرمالی نیستم!)
.
.
.
.
#3
خطر اسپویل!
.
.
.
.
درباره شروع فیلم باهات موافقم. به نظرم مقدمه بدی نبود. در مورد اون که گفتم رابطه ناتاشا و یلنا زود گرم شد اینه که توی همون یک صحنه قبل ناتاشا گفت:" تونی خواهر کوچک من نیستی!" برای همین به نظرم زود با هم خوب شدند. منظورم این نیست که باید تا آخر فیلم با هم جنگ و دعوا داشته باشند و یهو آخرش بشن خواهر هم منظورم اینه که به نظرم یه صحنه نوشابه خوری برای گرم شدن رابطه اونا زود بود. دوست داشتم بیشتر بهش پرداخته بشه. البته شاید این ایراد خیلی بزرگی نباشه و به چشم من اومده.
درباره اکشن که گفتی... ببین این فیلم اکشن فاجعه و خیلی بدی نداشت اما مسئله اینه که فیلم های مارول اکشن های بسیار چشم نوازی دارند و برای همین میگیم اکشن این فیلم نا امید کننده بود. به عبارتی دیگه من نمیام اکشن این فیلم رو با فیلمی مثل "لیگ عدالت" مقایسه کنم که اکشن های سرگرم کننده ای نداشت من این فیلم رو با "کاپیتان آمریکا نخستین انتقام جو" و "کاپیتان آمریکا سرباز زمستان" مقایسه میکنم که قهرمانشون در همین سبک بود. (تازه این فقط مال فیلم های کاپیتان آمریکاست.) برای همین میگیم اکشن نسبی این فیلم خوب نبود. وقتی فیلم های مارول صحنه های اکشنی دارند که زبان زد همه است نمیشه که اکشن این فیلم به نسبت ضعیف باشه. برای همین میگم اکشن نا امید کننده بود و گرنه شاید از خیلی از فیلم های حال حاضر بهتر بود اما در مقیاس کلی در حد "خوب" و در مقیاس مارول در حد "ضعیف" میمونه. البته این نظر منه.
درباره تسک مستر که واقعا به نظرم نابود شد. اولا از اکشن شروع میکنیم. پتانسیل این شخصیت در اکشن بسیار بالاست. اما توی این فیلم تقریبا هیچ چی ازش ندیدیم! یعنی مثل "کراس بونز" میاد جلو و مشت میزنه! یه بار هم ادای بلک ویدو و پلنگ سیاه رو در آورد! همین! در حالی که تحدید تسک مستر میتونست خیلی بزرگتر باشه. از اینکه اون رو یک موجود ترسناک در ابتدای فیلم نشون دادن خیلی خوشم اومد اما توی اکشن ها واقعا ناامید شدم. اما درباره هویتش. تسک مستر ویلنی هست که در اغلب محصولات هویت او مهم نیست. یعنی بیشتر به عنوان یک تحدید فیزیکی حساب میشه تا خبیثی عمیق. من گله ندارم که حالا چرا هویتیش کردن چون این ساز و کار ماروله که از خبیث ها (و قهرمانان ) که اهمیت زیادی ندارند کاراکتر های مهمی بسازه مثل ایگو. اما توی این فیلم اصلا این مسئله خوب شکل نمیگیره. یعنی اصلا تسک مستر فرصت و اجازه درخشش رو پیدا نمیکنه و زیر سایه دریکوف میمونه. چهره او نشون داده میشه و بعدش داستانکی که میه باهاش درست کرد به کلی میره زیر سایه داستان اصلی و تقریبا به فراموشی سپرده میشه. یه چیز دیگه هم که هست اینه که میشد با هویت او کمی به ناتاشا عذاب وجدان داد. یعنی ما میدونیم که بزرگترین دشمن او گذشته اش هست اما این خیلی خوب شرح داده نمیشه. هویت تسک مستر (که البته من خیلی ازش خوشم نیومد.) میتونست فرصتی برای این باشه که ناتاشا خودش رو سرزنش کنه. (به عنوان مثال میتونست وقتی میخواست تسک مستر رو از اون سلول در بیاره بیشتر باهاش حرف میزد و ما احساسات اون رو میدیدیم.) یعنی تسک مستر در این فیلم نابود شد! بود و نبودشون هیچ فرقی نداشت.
اون صحنه آزاد کردن الکسی رو هم باهات موافقم هیجان انگیز بود.
درباره بازی فلورنس پیو هم موافقم که بازی او خیلی خوب بود.
درباره دریکوف هم باز میگم که چیز دندان گیری نبود. او در یک سوم پایانی فیلم حضور داشت و فرصت خوبی بود اما به نظرم راحت شکست خورد.
#3
این فیلم پتانسیلش خیلی بیشتر از این حرفا بود. تم این فیلم برای من نامشخص بود. حتی اگه این فیلم تمی داشت مختص خانواده ناتاشا بود نه خود ناتاشا در حالیکه اسن این فیلم "بلک ویدو" بود. من انتظار داشتم بیشتر به لایه های شخصیتی ناتاشا پرداخته میشد ولی به جاش تمرکز رفت سمت تعاملات خانوادگی اعضای خانوادش (که همشونم دشمنان کمیکیش بودن).
به نقل از Ehsan Spider:
من با ابن بخش مشکل دارم. این فیلم ویلینش افتضاح بود. دریکوف یک شخصیت تک بعدی و مزخرف بود و نمیدونم چرا به عنوان ویلین اصلی انتخابش کردن. حالا از این موضوع بگذریم، نمیدونم چطور میگی ناتاشا عمق شخصیتیش خیلی زیاد بود؟ این فیلم دو ساعت و ربع زمان داشت ولی اصلا لایه های شخصیتی جدیدی به ناتاشا اضافه نکرد. ناتاشای اول فیلم با انتهاش چه فرقی داشت؟ احتمالا الان میخوای بگی اول فیلم یه خانواده افتضاح بودن ولی آخرش شدن یه خانواده واقعی. ولی این درباره خانواده ناتاشاست نه خودش. برای همینه که میگم شخصیت اصلی ناتاشا نبود. صحنه های اکشنم به نظر خودت کافی بود؟ همون فرار رد گاردین چیزی بیشتر از یه مشت تفنگ بازی نبود. تنها صحنه اکشن نسبتا خوب همون نبرد اول نات و یلنا بود فقط. من اگه بخوام نمره بدم نهایتا ۴ از ۱۰ میدم.
هشدار اسپویل شدید. لطفاً مسائل امنیتی رو رعایت کنید موقع خوندن.
به نقل از AM SM BM SM:
به نظرم اینجا داری یکم سخت میگیری. من این حس بهم دست داد که اونا باهم توی رو در واسی (اگه اشتب تایپ کردم ببخشید) باهم جنگیدند. به نظرم نات فکر میکرد یلنا قابل اعتماد نیست و یلنا هم همین احساس رو به نات داشت. به نظرم ایده درستی هم بود چون بالاخره ۲۱ سال بود همدیگر رو ندیده بودند و همچین چیزی طبیعیه. ولی وقتی ناتاشا توی مبارزه تقریباً یلنا رو خفه کرد دلش براش سوخت یا به نوعی احساس خواهرانش گل کرد. به نظرم شاید درست بگی یکم روز گل و بلبل شدن ولی فیلم 2 ساعت و اگه درست یادم باشه ۱۳ دقیقه بود و باید از یه چیزی میزدن تا اون یکی رو درست کنن. ولی به نظرم اصلا زود گرم نشدن چون هردو اعتقاد داشتن که اون دوران براشون واقعی بوده. (یلنا سر میز و ناتاشا هم آخر فیلم اینو تایید کرد)
به نقل از AM SM BM SM:
به نظرم حرفت درسته. من همیشه طرفدار اکشن های این سبکی بودم و همچنان سکانس اکشن های مأمورین شیلد رو ستایش میکنم. به نظرم این فیلم بیشتر میخواست اکشن رو ازمون قایم کنه. مثلا اکشن های یلنا توی اتاق سرخ اصلا خوب نبودن. منم همون توی نقدم گفتم نمیگم این فیلم عالی بود و نظرم اینه متوسط به بالا. ولی معمولاً توی هر فیلمی بیشتر از مثلا ۴،۵ تا سکانس اکشن از اون برتر هاش نداره و اگر هم پر اکشن باشه در حد متوسط و سطح پایینه. به نظرم این فیلم توی اکشن های اصلی عملکردش عالی بود این کارش رو میتونم با کپ امریکا سرباز زمستان مقایسه کنم. والا شوما درست میگی اکشنش کم بود کیا هم میگه که اکشنش کافی نبود. خب اینجا رو هستم باهاتون ولی اینجا باید توجه کنیم که سر اکشن های اصلی عملکر فیلم خوب بوده. مثلا درگیری اول نات با تسک مستر رو خوشت نیومد؟ یا نبردش با یلنا برات جذاب نبود؟ یا اون اکشن پایانی که نات با ویدو ها درگیر میشه به نظرم وجد آور بود. ولی اینجا هستم که اکشن فیلم کم بود. به نظرم صحنه فرار الکسی و حتی اون هواپیمای اول فیلم از هیجان خوبی برخوردار بودند ولی اکشن کافی توشون وجود نداشت. و مهم تر اینکه اکشن های فرعی خودشون خوب نبودن. من اکشن هاش رو متوسط یا یکم رو به پایین میبینم. از اینم نگزریم که مقصر اصلی خود مارول هستش که اکشن های بی نظیری از بلک ویدو قبلا تحویلمون داده بود و اینکه قبل از اکران هم انتظارات توی ابرا بودن و شاید وقتی اونی نمیشه که انتظار داشتی یکم حالت خراب میشه. من انتظار اکشن رو داشتم ولی بیشتر فکرم سر ارجین ناتاشا و تعاملاتش بود. .
فکر کنم نظرات شما راجب تسک مستر درسته و منم اینو میگم که واقعاً با اکشن اول ناتاشا و تسک مستر خیلی حال کردم و قشنگ گفتم تا اخر همینطوری میره. ولی به نظرم اون بیوه ها مانع این کار شدن. فکر میکنم اره اون اول که ترسناک نشونش دادن یکم خودمم ترسیدم ولی بعداً دیدم آلت دست دریکوفه که اونم انگار بیشتر دوست داره از بیوه هاش استفاده کنه تا تسک مستر. فکر میکنم حداقل باید سر فرارشون از دست تسک مستر یه چند تا حرکتی باهاش میزدن. من اینجا هویت تسک مستر برام جالب بود و به نظرم بیشتر تسک مستر قربانی شد تا به قول امیر حسین به ناتاشا عذاب وجدان بدن و شخصیتش رو عمیق تر کنن.
به نظرم کیا نظر تو راجب اینکه بیشتر به لایه های شخصتی ناتاشا پرداخت نشد درسته. من خودم قبل فیلم فکر میکردم با چند تا فلش بک مارو به حال و هوای اون دورانی میبرن که نات نوی رد رووم بود و چطور از اونجا در رفت. البته از فلش بک کشتن دریکوف خوشم اومد ولی انتظار اینم داشتم.
راستش تو میگی اینکه عمق شخصتی یلنا زیاد بوده خوب نبوده. ولی من فکر میکنم اینجا توجه نسبت به یلنا ویژه بود چرا که میخواستن با یه تیر دو نشون بزنن. یعنی میخواستن ارجین و عمق یلنا رو توی فیلم بلک ویدو روایت کنن و در ادامه (احتمالا تبدیل به بلک ویدو جدید مارول کنن). راجب خانوادش که میگی من خودم این تعاملات رو دوست داشتم و این که میگی پرداخت بیش از حد به خانواده باعث این شد که لایه های شخصتی ناتاشا برات باز نشه درست نیست. چون با دوتا فلش بک به اون دوران رد رووم این حل میشد ولی مسأله تو به نظرم اینه که باید یکم از این خانواده کم میکردن تا به اون فلش بک ها بپردازن. حالا من اینجا نظری ندارم چون نمیدونم اگه سکانس های خانوادگی کمتر میشد بازم این خانواده رو دوستش داشتم یا نه؟
یه پیش‌بینی هم بکنم که احتمالا یلنا هم به دست هاکای وارد انتقام جویان میشه و هویت بلک ویدو رو میگیره.
اینم بگم که بی صبرانه منتظر نقد منتقدین سایت هستیم و واقعا میخوام ببینم اولین فیلم مارولی که توی سایت بابتش نظر دادم و دیدگاه های مختلف نوشتم از نظر حرفه‌ای تر ها چطوره و قطعا سولات بی پاسخی هم دارم که میخوام جوابشو توی این نقد ها پیدا کنم. بازم ممنون از زحمات استاد و شما رفقای عزیز از اینکه وقت گذاشتید.
خیلی ممنون از آقا احسان بابت مقاله خوبه این شخصیت معرفی کردی
تشکر
یه تشکر از آقا احسان
بعد از این همه انتظار فیلم نتونست به پتانسیل خود دست پیدا کنه و وداع اسکارلت جوهانسون با بلک خوب نبود حالا این مقایسه کنیم با رابرت داونی یا هیوجکمن این فیلم باید ۶ یا ۵ سال پیش ساخته میشد
و بعد از این همه تریلر آخرش این در اومد
صحنه اکشن اول فیلم خوب بود ولی بعدش نه
تمش برای من نامشخص بود از همه مهم تر پتانسیل تسک مستر حروم شد و البته ویلین اصلی خوب نبود نمیدونم چرا تسک مستر اینجوریی کردن
به نظرم شخصیت پردازی یلنا و ناتاشا خوب بودن اما خیلی به این دو نفر پرداخته نشد
نمره من به فیلم ۷ از ۱۰
تشکر از آقا احسان بابت مقاله
دیگه اینجا منطقه مین گذاری اسپویل هست دیگه حواستون باشه!
.
.
.
.
#7
میدونم که شاید دارم درباره رباطه ناتاشا و یلنا سخت میگیرم. همونطور هم که گفتم احتمالا این فقط نظر منه. یعنی به شخصه اینطور احساس کردم که دوست داشتم رفته رفته رابطه شون با هم بهتر بشه. شاید هم دارم اشتباه میکنم.
درباره اکشن. اول بگم همونطور که گفتم از درگیری اولیه نات با تسک مستر خوشم اومد. گفتم که حس ترسناکی به تسک مستر داد که متاسفانه در ادامه فیلم خراب شد. (گرچه واقعا باورش برام سخته که کسی که ماشینش تازه منفجر شده چطور میتونه اینطور بجنگه. حتی اگر اون شخص ناتاشا رومانوف باشه.) سکانس اکشن یلنا و نات هم خوب بود اما بقیه اکشن ها اصلا چنگی به دل نشدند. ببین این فیلم هم از نظر تعداد هم کیفیت به نظرم ضعیف بود. مثلا ما میگیم که فینال فیلم کاپیتان مارول ضعیف بود. خب این درسته. اما یه چیز که گفتم من وقتی که از پای فیلم بلک ویدو پاشدم خیلی حس خوبی نداشتم (توی مقاله ۱۰ دشمن برتر بلک ویدو گفتم.) اینکه این فیلم اصلا فینالی نداشت. فینالش کجا بود؟ اون مبارزه ضعیف نات با تسک مستر؟ اصلا اون مبارزه جذاب بود؟ اگر مبارزه پایانی فیلم کاپیتان مارول در حد عالی نبود و خوب موند این فیلم که اصلا فینال نداشت! دوست داشتم یه همکاری باحال بین نات و یلنا (یا حتی کل خانواده) رو ببینم با یک موسیقی جذاب! که مثلا افراد دریکوف بریزن سرشون! اما به جاش چی دیدیم؟ مبارزه نات با ویدو ها که هم خیلی کوتاه بود هم چنگی به دل نمیزد. (تازه اکشن پایانی باید با خبیث ها باشه نه کسایی که تحت شستشو مغزی هستند!) در کل من اکشن های این فیلم رو قبول ندارم.
درباره شخصیت ناتاشا من یه جورایی با آقا کیارش موافقم. شاید دوست داشتم تمرکز بیشتری روی شخصیت او باشه اما خب یه پیشرفت هایی هم داشت اما به نظرم از جایی که میرن سراغ الکسی تا اون صحنه پایانی که ناتاشا با اون مرده حرف میزنه یه جورایی دیگه ناتاشا شاید به حاشیه میره. اسکارلت جوهانسون خیلی فرصت نمیکنه که بدرخشه. این وسط من دیالوگ ها رو هم به جز چند تا خیلی دوست نداشتم.
حالا از اینا گذشته غیر ما سه نفر (که یکی هم نویسنده مقاله است) کس دیگه ای نظر نداره؟ بابا آقا احسان مقاله اولشه بعد کسی یه تشکر هم نمیکنه؟ نمیخوام از این کلمه استفاده کنم ولی این نامردی نیست پس چیه؟
همیشه ما تازه کارا هستیم و میخونیم و یاد میگیریم
داداشم مقاله خیلی عالی بود واقعا لذت بردم و همینطور ازت ممنونم که این اطلاعات جامع و کامل رو در اختیار ما قرار دادی
راستش من ادیتورم و مسلما نمیتونم مثل اساتید مقاله ها یا کمیک هارو نقد کنم اما وظیفه خودم دونستم که بهت تبریک بگم و ازت یه تشکر جانانه بکنم
امیدوارم همیشه موفق باشی داداشم.
نقد فیلم سینمایی بحث بر انگیز(!) بلک ویدو:
خطر اسپویل
.
.
.
.
دید کلی: اگر بخوام روراست باشم باید بگم که بلک ویدو فیلمی نبود که همه ی انتظارات ما رو بر آورده کنه ولی به نظر من انتظاراتی که من(خودمو مثال میزنم که به بقیه ی رفقا توهین نشه) داشتم مثل نبرد های سنگین و اکشن های خفن با تسک مستر و … خیلی کوچک‌تر از چیزی بودن که توی بلک ویدو به نمایش گذاشته شد.نمیگم انتظارات من غلط بودن ولی حتماً نباید این انتظارات بر آورده بشن و به نظر من خیلی چیز های بهتری توی این فیلم وجود داشتن. فعلاً نمیخوام درباره ی صحنه‌های اکشن و از این دست چیز ها حرف بزنم دلم میخواد درباره ی چیزی بگم که واقعاً ناتاشا و فیلم بلک ویدو سعی داشت به ما بگه... این فیلم حقیقتاً صحنه‌های زیادی داشت که آدمو به فکر فرو میبرد و حتی اگه یه ذره بر عکس من قلبتون از سنگ نباشه
آنتاگونیست ها:
تسک مستر: خب خیلی حرفا میشه درباره ی تسک مستر تو این فیلم زد و انتقاد های زیادی بهش وارده ولی نکات خوبی هم دربارش به ذهنم میرسه.
تسک مستر بر خلاف اون چیزی که تریلر ها بهمون میگفتن ویلن اصلی فیلم نبود ولی بازم قراره یکی از آدم بدا باشه که شخصیت اصلی باهاش روبروئه...اگه بخوام درباره ی قدرتای خودش بگم که به نظرم خیلی تهدید آمیز هستن مثلاً تو مبارزه ی اول ناتاشا باهاش چند تا از حرکتای ناتاشو رو به خودش زد یا مثل کاپبیتان آمریکا سپر پرت میکرد و توی مبارزه با رد گاردین هم مثل پلنگ سیاه جنگید(اینکه حتی از چنگال هم استفاده میکرد خیلی برای من جالب بود) ولی جدا از این قدرت‌ها که به تنهایی تهدیدی ترسناک به شمار میان شخصیت زیر ماسک ایشون هم برای ناتاشا دردناکه چرا که باید با یکی از چیز هایی که خیلی عذابش میداده بجنگه...چیزی که تقریباً خودش باعث شده به وجود بیاد و همیشه براش عذاب وجدان بوده...
ولی جدا از این نکات بازم تسک مستر پتانسیل خیلی بیشتری برای نمایش داشت و مارول الکی فیلمو شلوغ کرد با بیوه ها با اینکه به نظرم اگه تنها خود تسک مستر ویلن میبود خیلی قشنگ‌تر میشد و از این دیدگاه ضعیف عمل کرد تا حدی.
(از وفاداری به کمیک هم نگم که زدن کلاً اوریجن تسک مسترو پوکوندن
دریکوف: با اغماض خیلی زیاد میتونم به عنوان ویلن اصلی قبولش کنم و میشه گفت ازونا بود که خودش تهدیدی نیست ولی خوب بلده تهدید بسازه. من خودم به شخصه ازش تنفر پیدا کردم در طول فیلم و وقتی مرد حسابی کیف کردم
حرف آخر:
در کل بلک ویدو فیلمی بود که هر لحظش مرگ ناتاشا رو برامون سخت تر میکرد و وقایعش به خود ناتاشا هم یاد دادن که خانواده و دوستان ارزش هر کاری رو دارن.
به نظر من نمره ی 7 از 10 برای این فیلم مناسبه به این دلیل که کلاً یه ذره اکشن ها ضعیف بودن و به قول خودمونی اونی که میخواستیم نبود.ولی من فهمیدم که نباید فقط چشمم به قسمتای اکشن باشه و این فیلم لحظات احساسی بی‌نظیری رو رقم زد و مخصوصاً رابطه ی بین یلوا و ناتاشا خیلی برای من خاص و به یاد موندنی بود.
اگه بخوام تو یه جمله فیلم رو توصیف کنم باید بگم "یادبودی خوب برای قهرمانی خوب" و مارول با این فیلم ناتاشا رو تو دل هممون جا کرد(البته بهتره بگم بیشتر از قبل جا کرد) و من آخر فیلم واقعاً دلم نمیخواست که قبول کنم ناتاشا دیگه مرده و پذیرش این موضوع خیلی برام سخت بود.
با تشکر از آقای زینالی و یارویسی و حیدری و مرادی و همه ی عزیزانی که زحمت کشیدن تا درک ما از فیلم کامل‌تر بشه خسته نباشید.
و اما در پاسخ به امیر حسین جان و مهدی آقا عبدالحسینی عزیز:
من کلا اکشن ها رو با شما هستم امیر حسین جان و نظرم اینه این فیلم تعداد اکشنش که اولا کم بود اینو قبول دارم (البته خیلی برام مهم نیست) و اینکه سر اکشن های فرعی مثل نبرد یلنا توی رد رووم هم برام جالب نبود. ولی من از اکشن های اصلی فیلم خیلی خوشم اومد. مثلا اون نبرد اول با تسک مستر، نبرد با یلنا، نبرد با ویدو هارو خیلی دوست داشتم. عاشق اون صحنه ای هستم که نات با دریکوف بحث میکرد و آخرش هم عصبش رو قط کرد.
ولی بحث خانوادگی این فیلم رو من خیلی دوست داشتم البته اینم بگم که تقریباً هیچی بهمون نگفتن چطور ناتاشا در رفته از رد رووم و به نظرم یکی یا دوتا فلش بک اینجا واسه فیلم لازم بود.
از شما مهدی آقا هم بابت نقدت تشکر میکنم. (آقا تازه کار چیه شما که سابقت از ما بیشتره) به نظرم زاویه دید شوما خیلی شبیه به منه. منم مثل شما فیلم رو با چاشنی احساس نگاه میکنم و اصلاً نمیتونم بی احساس فیلم ببینم و زود خسته میشم. به نظرم این فیلم تحریک احساسات خوبی داشت شاید واسه همین بود که منم ازش خوشم اومده.
به نظرم ناتاشا عمق خوبی داشت ولی همونطور که کیا گفت به لایه های شخصتی و حتی گذشته اش توی رد رووم زیاد پرداخت نشد. چیزی که من زیاد دوست داشتم شخصیت پردازی یلنا بود به نظرم کار نویسنده ها اینجا یه تیر و دو نشون بود. یعنی هم یه فیلم اختصاصی برا بیوه سیاه ساختن و هم به نوعی ارجین یلنا رو بنا کردن و زیر بنای شخصتی یلنا رو ساختن و به نوعی به من یکی که قبولوندن از الان به بعد اصلا باید به جای ناتاشا اینو ببینیم.
دمتون گرم منم نظرم همون روی ۷ یا ۶.۵ از ۱۰ هستش ولی بی صبرانه منتظر نقد اساتید و نمرات اسپایدی هستم.
راستش از این شخصیت خیلی خوشم اومد مثلاً دیدین که دوتا دشمن دقیقاً نقطه مقابل هم هست و از جاهای متفاوتی به هم رسیدن اما یلنا بلووا و بلک ویدو اینکه به نوعی از یه جا شروع کردن و یه جا آموزش دیدن و رقابت جالبی شکل گرفته و ایشون هم به عنوان یک جاسوس زندگیش دردسر ها و فراز و نشیب های زیادی داشته و برای سازمان های مختلف شرور و قهرمان کار کرده به نظر من یکی از جالب ترین مورد های تو لیست شماره 10 هست واقعاً خیلی خوبه و خب به نظرم با اتاق قرمز هم به نوعی جور در میاد احسان جان واقعاً خیلی خوب بود
راستش به نظرم بلک ویدو میبایست فیلم بهتری داشته باشه خیلی بهتر ولی به نظرم بجای بلک ویدو میبایست اسمش رو میزاشتن مشاور خانواده برای خانواده های عجیب و غریب
اون صحنه اکشن درگیری بین بلک ویدو و تسک مستر رو خیلی دوست داشتم خفن بود اون ماشین که منفجر شد و به صورت کلی باحال بود اما بعدش یه مقدار مسخره و غیر قابل باور شد که ناتاشا ماشینش منفجر شده هیچ آسیبی ندیده و مثل همیشه هست به نظرم اگر توی اون صحنه در مبارزه با تسک مستر آسیب میدید به نظرم جالب تر میشد به صورت کلی بلک ویدو نسبت به چیزی که من انتظار داشتم خیلی پایین تر بود و واقعاً شخصیتی مثل ناتاشا حقش خیلی فیلم بهتری بود اما به صورت کلی خیلی هم بد نشد
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا