به مناسبت انتشار فیلم Black Panther: Wakanda Forever این مقاله دوباره در صفحه نخست سایت قرار میگیره.
مقدمه: پلنگ سیاه (تچالا) دنیای غنی و خاص خودش را داشته و دارد. بنابراین طبیعیه که دشمنان او نیز ریشه در دنیای کمیک های منحصر به فرد او داشته باشند. در این مقاله به معرفی 10 دشمن او میپردازیم.
نکته مهم: قبل از خواندن این مقاله توصیه میشه به اینجا بروید تا با شخصیت پلنگ سیاه بیشتر آشنا شوید.
10- ببر مرگ (Death Tiger)
نام واقعی: ؟
اولین حضور در دنیای کمیک : شماره 3 از سری دوم کمیک های Avengers: Earth's Mightiest Heroes (فوریه 2007)
خلق شده توسط: جو کیسی، ویل روسادو
راستش رو بخواهید تاریخچه و نام واقعی این شخصیت در هاله ای از رمز و راز هستش. فقط میدانیم که یکی از اعضای فرقه مخوف "مرگ" در واکاندا هستش که بعد از مدتی به دشمن گروه اونجرز و پلنگ سیاه تبدیل شد. او را میتوان نسخه پلید پلنگ سیاه دانست چون پنجه های مرگبار و قوی داره و در شمشیربازی، مبارزات تن به تن، کار با اسلحه های سرد و گرم و مخفی کاری استاده.
9- نیمور (Namor)
نام واقعی: نیمور مكنزی (Namor McKenzie)
خلق شده توسط: بيل اورت
اولین حضور در عالم كمیك: شماره 1 كمیك Motion Picture Funnies Weekly (آوریل 1939)
همانطور که در این مقاله معرفی شده، «نیمور» ملقب به پادشاه آتلانتیس یا "ساب مرینر"، از شخصیت های مهم و بسیار قدیمی ماروله که یه جورایی میتوان بهش لقب ضد قهرمان داد. او را میتوان یکی از مغرور ترین شخصیت های مارول لقب داد چون فقط به خودش و آتلانتیس اهمیت میده. اولش او و تچالا با هم تفاهم داشتند چون هر دو از خاندان سلطنتی به شمار میان و به همین دلیل هر از گاهی به هم کمک میکردند . تا اینکه نیمور کاری نابخشودنی انجام داد. او که تحت تاثیر "نیروی فونیکس" قرار داشت کشور واکاندا را با موجی عظیم از اقیانوس دچار سیل کرد و صدها نفر رو کشت و خرابی زیادی بر جا گذاشت. تچالا بعدها به عضویت گروه "ایلومیناتی" (Illuminati) در آمد که در آن مهم ترین و تاثیرگذارترین شخصیت های مارول مثل «دکتر استرنج» ، «هنک مک کوی»، «بلک بولت» ، «رید ریچاردز» ، «تونی استارک» عضو بودند. نیمور هم بود . ولی تچالا هرگز بهش اعتماد نداشت . بارها هم بهش اخطار کرد که به خاطر کاری که کرده میکشتش. یک بار هم با چاقو زد به سینه اش .
این کارش باعث شد تا بلک بولت صدای خودش رو آزاد کنه و باعث بشه نیمور پرت بشه پایین. ولی جان سالم به در برد ...
8- تتو (Tetu)
نام واقعی: تتو
خلق شده توسط: تانیشی کوتس، برایان استلفریز
اولین حضور در عالم كمیك: شماره 1 از سری ششم کمیک Black Panther (ژوئن 2016)
«تتو» اهل واکاندا هستش و همیشه دوست داشته صاحب تاج و تخت بشه. از قدرت های خودش هم استفاده کرد تا گروهی تروریستی ایجاد کنه تا در واکاندا هرج و مرج به راه بیندازه. این گروه او شباهت زیادی به تروریست های "داعش" در دنیای واقعی داره. در واقع او مدتی از واکاندا خارج شد تا به دانش و معرفت عرفانی دست پیدا کنه وقتی هم که برگشت عقاید بسیار تند و افراطی پیدا کرده بود! همچنین قادر شده بود روی نیروهای عالم طبیعی تاثیر بگذاره؛ به ویژه گیاهان و نباتات . همچنین میتونه بعد از اجرای برنامه ای مذهبی توفان درست کنه. در ضمن او با شخصیت پلیدی به نام «زنزی» هم متحد شده تا بتونه بر پلنگ سیاه غلبه کنه (در همین مقاله درباره زنزی توضیح داده شده است).
7- فرشته های نیمه شب (Midnight Angels)
نام واقعی: آنکا، آیو
خلق شده توسط: جاناتان مابری، اسکات ایتون
اولین حضور در عالم كمیك: شماره 5 از کمیک Doomwar (آگوست 2010)
همانطور که حتما اطلاع دارید پلنگ سیاه یک گروه بادی گارد یا محافظ شخصی داره که همشون مونث هستند و جنگجویان قوی هم به شمار میان. اسم این گروه هستش: Dora Milaje . اونا آموزش های اختصاصی و رزمی ویژه ای دیده اند تا از جان پادشاه واکاندا یعنی پلنگ سیاه مراقبت کنند. اما از بین اعضای این گروه دو نفر بودند به نام های «آنکا» (Aneka) و «آیو» (Ayo) که از بقیه گروه جدا شدند (چون از حکومت تچالا ناامید و سرخورده شده بودند). بنابراین علیه پلنگ سیاه شدند و نام خود را فرشتگان نیمه شب گذاشتند. آنها زره خاصی برتن دارند که بسیار قوی هستش. از فن آوری پیشرفته ای هم برای ارتباط با هم استفاده میکنند به نام Kimoyo Beads (این سیستم به فلز گرانبهای واکاندا یعنی «وایبرینیوم» وصل هستش و خارج از واکاندا کار نمیکنه).
6- زنزی (Zenzi)
نام واقعی: زنزی
خلق شده توسط: تانیشی کوتس، برایان استلفریز
اولین حضور در عالم كمیك: شماره 1 از سری ششم کمیک Black Panther (ژوئن 2016)
«زنزی» یک موجود جهش یافته و تروریست است که البته از قربانیان «اریک کیل مانگر» محسوب میشه (کیل مانگر دشمن شماره یک پلنگ سیاه هستش و در همین مقاله معرفی شده). زنزی رهبر گروهی نظامی به نام "ارتش نیگاندان" (Nigandan Army) هستش و بارها سعی کرده تاج و تخت تچالا را سرنگون کنه. معمولا هم به ایجاد آشوب و فتنه و فعالیت های تروریستی در واکاندا مشغول بوده است. درباره گذشته او باید گفت وقتی بچه بود قربانی جوخه های مرگ اریک کیل مانگر شد و چیزی نمانده بود سر از گورهای دسته جمعی در بیاره ولی از قدرت های ذاتی خودش استفاده کرد و گریخت. همانطور که گفته شد یک جهش یافته (mutant) قدرتمنده که میتونه روی احساسات و عواطف دیگران تاثیر بگذاره . اونقدر از این نظر قوی هستش که میتونه دیگران رو از مغز و ذهن تهی کنه!
5- گرگ سفید (White Wolf)
نام واقعی: هانتر
خلق شده توسط: کریستوفر پریست، مارک تکسیرا
اولین حضور در عالم كمیك: شماره 4 از سری سوم کمیک Black Panther (فوریه 1999)
«گرگ سفید» برادر ناتنی تچالا هستش . قبل از اینکه تچالا به دنیا بیاد، پدرش یعنی «تچاکا» او را به فرزند خواندگی قبول کرد. ولی رابطه اونا هرگز خیلی خوب نبوده. چون از وقتی تچالا به دنیا آمد او احساس کرد جایی در تاج و تخت ندارد. گرگ سفید همیشه از تچالا متنفر بوده و حتی او را مقصر مرگ پدر تچالا (یعنی تچاکا) میداند. با این حال او رئیس پلیس کشور واکاندا هستش که بهش میگن Hatut Zeraze. منتهی در برخورد با شورشی ها خیلی سخت و سنگدلانه عمل کرد و همین باعث شد تچالا باهاش برخورد کنه. از اون موقع با هم دشمن شدند. تچالا او را تبعید کرد ولی همیشه دنبال این بوده که برگرده و تاج و تخت رو صاحب بشه. او از تجهیزات خاصی استفاده میکنه که از فلز وایبرینیوم ساخته شده اند . مثلا در چکمه هایش از این فلز استفاده شده که بهش اجازه میده اگر از ارتفاع زیاد هم سقوط کنه آسیبی نبینه. همچنین یونیفرمی داره که باعث میشه به راحتی بتونه مخفی کاری کنه. ضد گلوله هم میباشد.
4- کشیش اشیبه (Reverend Achebe)
نام واقعی: دکتر مایکل ابن الحج اشیبه
خلق شده توسط: کریستوفر پریست، مارک تکسیرا
اولین حضور در عالم كمیك: شماره 2 از سری سوم کمیک Black Panther ( دسامبر 1998)
هویت و گذشته او تا حد زیادی ناشناخته است ولی برخی میگویند او یک کشاورز فقیر بود و اهل کشور Ghudaza که همسایه واکاندا به حساب میاد . تا اینکه یک روز توسط سربازان دولتی به قتل رسید و خانه و کاشانه اش سوزانده شد و زنش را بردند.ولی او روح خودش را به مفیستو (شیطان عالم مارول) فروخت تا دوباره زنده شود. او تبدیل به کسی شد که لبخندی شیطانی بر لب دارد و با عروسک خودش ، داکی، همچون مشاور خودش حرف میزند! گفته میشه چندین دکترا از کشور آمریکا گرفته و با برخی از مقامات یاغی سازمان جاسوسی آمریکا هم ارتباط داره و به همین دلیل میخواد در واکاندا آشوب درست کنه تا به اسرار اونجا پی ببرند. او نابغه ای است که هوش سیاه زیادی دارد و در استفاده از مواد منفجره نیز استاد است.
3- من – ایپ (Man-Ape)
نام واقعی: ام باکو (M'Baku)
خلق شده توسط: روی توماس، جان بیوسما
اولین حضور در عالم كمیك: شماره 62 از سری اول کمیک Avengers ( مارس 1963)
نام واقعی اش «ام باکو» است است و رقیبی برای تچالا در تاج و تخت واکاندا محسوب میشود. او قبل از اینکه به «من – ایپ» تبدیل شود، یکی از بزرگترین جنگجویان واکاندا بود. او از قبیله "جاباری" است . وقتی پلنگ سیاه به گروه اونجرز پیوسته بود، ام باکو فرقه منحل شده "گوریل سفید" را احیا کرد. سپس خون و گوشت یک گوریل سفید نادر واکاندایی را خورد و به طور مرموزی به قدرت های او دست یافت و خودش را من – ایپ نامید. به خاطر اینکه رهبر این فرقه خطرناک شده بود تبعید شد ولی برگشت و از آن موقع دنبال تاج و تخت واکاندا بوده. بر خلاف تچالا که دنبال علم و پیشرفت و تکنولوژی برای کشور خود است، من – ایپ به سنت های قدیمی مثل شکار و ... اعتقاد دارد
2- کلا (Klaw)
نام واقعی: یولیسس کلا (Ulysses Klaw)
خلق شده توسط: استن لی، جک کربی
اولین حضور در عالم كمیك: شماره 53 از کمیک Fantastic Four ( آگوست 1966)
«یولیسس کلا» یک فیزیکدان با اصلیتی هلندی است که روی دستگاهی کار میکرد که هدفش تبدیل امواج صوتی به ماده فیزیکی بود ولی به فلزی به نام «وایبرینیوم» نیاز داشت تا کاملش کنه. بنابراین به جایی رفت به نام واکاندا که این فلز فقط در آنجا یافت میشه. او با سلاح خودش مردم یکی روستاهای واکاندا را نابود کرد تا اینکه پلنگ سیاه از سلاح او بر ضد خودش استفاده نمود و دستش را قطع کرد . «کلا» هم به دنبال انتقام افتاد و دست قطع شده اش را با سلاحی صوتی تعویض کرد . اما بار دیگر از پلنگ سیاه و گروه چهار شگفت انگیز شکست خورد. سپس به هیولایی ساخته شده از امواج صوتی تبدیل شد . از اون موقع تا به حال به گروه های خبیث زیادی مثل "اربابان شرارت" یا "چهار مخوف" پیوسته . ضمنا در برخی از داستان های پلنگ سیاه اشاره شده که وی در مرگ پدر تچالا یعنی تچاکا نقش مهمی داشته. اما در کل همواره به عنوان خبیثی به تصویر کشیده میشود که به دنبال به دست آوردن ثروث واکاندا (فلز وایبرینیوم) هستش. ضمن اینکه خانواده اش از متحدین آلمان نازی بوده اند و پدرش هم به دنبال غارت واکاندا . پس او و خانواده اش از دشمنان قدیمی واکاندا و پلنگ سیاه هستند.
1- کیل مانگر (Killmonger)
نام واقعی: N'Jadaka
خلق شده توسط: دان مک گرگور، ریک باکلر
اولین حضور در عالم كمیك: شماره 6 از سری دوم کمیک Jungle Action (سپتامبر 1973)
نام اصلی او N'Jadaka هستش (که بعدا به «اریک کیل مانگر» تغییرش داد). وقتی یک پسر کوچک بود، خانواده اش در واکاندا مجبور شد به « یولیسس کلا» خدمت کند. ولی وقتی کلا شکست خورد، خانواده کیل مانگر نیز به محله هارلم نیویورک تبعید شد ( در آمریکا موفق شد مدرک دکتری خودش را بگیرد). به همین دلیل کیل مانگر هم از کلا متنفر شد و هم از پلنگ سیاه. ضمن اینکه خانواده پلنگ سیاه را مسئول مرگ والدین خودش میدانست . او سپس به واکاندا برگشت و از آن موقع به طور بی وقفه ای تلاش کرده حکومت تچالا را سرنگون کند. او چون از همان معجون جنگلی که پلنگ سیاه ازش استفاده میکنه، استفاده کرده بنابراین قدرت های یکسانی با پلنگ سیاه دارد. (این گیاه، Heart-Shaped Herb نام داره و طبق افسانه ها هدیه ای است از جانب خدای پلنگ ها به واکاندا و فقط هم در این کشور رشد میکند). ضمن اینکه از نظر هوش بسیار در سطح بالایی قرار دارد و یک استراتژیست اقتصادی/سیاسی بزرگ محسوب میشود.
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2018
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
نقد و بررسی فیلم پلنگ سیاه (BLACK PANTHER)
15 قابلیت شگفت انگیز لباس پلنگ سیاه
رتبه بندی قوی ترین فلزات در دنیای کمیک
10 کمیک برتر "پلنگ سیاه" (BLACK PANTHER)
15 حقیقتی که باید درباره پلنگ سیاه بدانید
معرفی 10 دشمن برتر پلنگ سیاه (BLACK PANTHER)
اولین حضور پلنگ سیاه در دنیای کمیک
10 شخصیت قدیمی کمیک بوک که هم نام کاراکترهای معروف مارول و دی سی هستند!
دیدگاهها
ببخشید یه سوال داشتم: جین (011)، تو سریال اتفاقات عجیب همون جین گری خودمونه؟
من تا قبل از تماشای سریال بی باک اون قدر به لطف دنیای سینمایی مارول عاشق ایده نجات دنیا شده بودم که فکر میکردم ویلنی که نخواد دنیارو تصرف یا نابود کنه مفت نمی ارزه اما بعد از تماشای ویلسون فیسک توی سریال فهمیدم که سخت در اشتباه بودم اونقدری که از فیسک توی سریال بی باک ترسیدم از آلترون و ملکیت تو دنیای سینمایی مارول نترسیدم حالا شما که داری میگی پلنگ سیاه دشمن نمادین نداره بهت قول میدم بعد از دیدن فیلم دوباره میای مقالرو میخونی و ازش لذت میبری
به سنگ روح اشاره شد یا نه؟؟
سنگ روح تو واکاندا است؟؟
خیلی ممنون ميشم با تشکر از همگی بزرگان سایت
سلام
نه اشاره ای نمیشه
اصلا به هیچ سنگی اشاره نمیشه
ولی تچالا میتونه با ارواح درگذشتگان حرف بزنه
همین نشون میده سنگ روح اونجاست که میتونه با ارواح حرف بزنه دیگه!
نمرات فیلم پلنگ سیاه خیلی عالی بود. آدم حس میکنه حتما دشمن خفنی داره.
ولی وقتی دیدم که کیل مانگر تواناییاش با تچالا یکیه یاد اون جمله تو هری پاتر افتادم که میگه؛ توانایی ها تعیین نمیکنند که ما کی هستیم، بلکه انتخابها تعیین کننده هستند.
خب من اگر باشم برای قسمت دوم بلک پنتر اون جادوگره که روحشو به مفیستو فروخت رو انتخاب میکنم...بنظر کاریزماتیک میاد...البته من ایپ هم معرفی شده داخل فیلم اول که حضورش هم خیلی جالب و متفاوت از دنیای کمیک هست...کلا شخصیت های فیلم پلنگ سیاه ذره ای شباهت به دنیای کمیک ندارن از نظر اورجین خصوصا کیل مانگر و کلاو که کلا تغییر کرده...
#۱
تا اینجا رکورد فروش افتتاحیه اونجرز دوران التران(۱۹۱میلیو ن) توسط فروش افتتاحیه پلنگ سیاه (۱۹۲ میلیون) زده شده و دومین فروش افتتاحیه برتر تاریخ(بعد از انتقام جویان) بین فیلم های کمیکی رو داره...
#۴
بله...پلنگ سیاه با ۵۳ نقد مثبت نمره ی ۸۸ رو گرفته در حالی که شوالیه تاریکی یا مرد عنکبوتی ۲ نمرات ۸۲ و ۸۳ گرفته بودند که نقد متوسط هم داشتند!
#۶
اصلا...حتی اشاره کوچکی هم نشد...البته رایان کوگلار گفته بود مارول اصلا از اول برنامه ای نداشته سنگ رو تو واکاندا بزاره...
راستش ببخشید مقاله نقد هنوز نیومده ولی من این مطلب رو به این مقاله نسبتا مربوط اختصاص میدم.
کم و بیش اسپویل(البته چون همه میخواید اخیرا فیلم رو ببینید دیگه مهم نیس به نظرم):
من فیلم رو دیدم با کیفیت داغون و تقریبا نصف فیلم فقط صدا میومد ولی همون قدر که دیدم برام کافی بود تا بگم فیلم خوش ساختی بود اکثر فیلم به کمیک هاش وفادار بود و موسیقی فیلم میشه گفت بی نظیر بود (مخصوصاً اینکه هر کدوم از شخصیت های اصلی حتی کشور واکاندا تم اختصاصی خودشونو داشتن).ناگفته نماند ایستراگ های خفن و جذابی داشت از صحنه پرت شدن تی چالا تا مهار کردن اون کرگدن دست آموز(که حالا اگر تو مقاله ایستراگ بهش اشاره نشد میگم ولی اون دوتا ایستراگ داره اون صحنه)
ولی یکی از ایرادات اصلی فیلم که منو به شخصه خیلی اذیت کرد این بود که شخصیت ها خیلی زود حذف میشدن و فقط به نظرم به اریک کیلمانگر اونجور که باید پرداخته شد.
تا جایی که من دیدم(گفتم نصف فیلم معلوم نبود)اسمی از سنگ بینهایت برده نشد و اون توانایی دیدن روح گذشتگان مربوط میشد به اون گیاه خاص که اسمش رو درست متوجه نشدم ولی فک کنم همون heart shaped herb باعث میشد که با گذشتگان یا خاطراتی از اونا ارتباط بر قرار کنن.
نکته دیگه ای که بود و من متوجه نشدم چرا لباس بلک پنتر( تی چاکا) دارای تکنولوژی بود (مظورم اون پنجه هایی که بیرون میومدن)امیدوارم بار دیگه که نسخه با کیفیت تر رو میبینم جواب این سوالم رو بگیرم.ولی در کل خیلی میشد مانور داد رو شخصیت خبیث ها که متاسفانه تو همون فیلم اول دوتا از اصلیترین دشمنای پلنگ سیاه مردن.
ضمناً یه نکته دیگه هم بگم اینکه واقعا فیلم قوی بود ولی...
روتن 97 براش خییلی زیاد بود درکل باید نمره بالای 80 میگرفت چون واقعا فیلم خوبی بود ولی 97؟؟؟نه.
به نظرم نمره متاکریتیک واقعی تر بود.
با این حرکت امتیاز 40 از 50 امتیاز ممکن رو گرفت و در مجموع هم نتونست امتیازات لازم رو برای حضور در فینال بدست بیاره و حذف شد.
و چه قدر بهش پرداخته شده ؟
چه استفاده ای ازش شده ؟
خواهش میکنم اگه نمی دانید تو سایت های خارجی در بیارید . با تشکر .
نه اینطوری فیلم پیچیده میشه
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا