این کمیک بسیار خوبه چون دو سری قبلیش عالی بودن و بسیار هم مهمه چون به رویداد "پادشاه سیاه پوش" مربوطه که بزرگترین رویداد چند سال اخیر ماروله!
پس از وقایع نخستین «جنگ‌های پنهان» (Secret Wars)،پیتر پارکر با لباس مخصوصی جدید، که فکر میکرد ساختۀ تکنولوژی بیگانگان است، به نیویورک بازگشت. آن لباس می‌توانست به تک‌تک افکارش واکنش نشان دهد، خودش را به شکل لباس روزمرۀ او تغییر دهد و حتی مایع تار خاص خود را به اندازۀ نامحدود بسازد! حال پیتر پارکر، به عنوان مردعنکبوتی شگفت‌انگیز در لباس تماماً سیاه جدیدش، می‌کوشد تا بین زندگی شخصی و ابرقهرمانی‌اش تعادل برقرار کند!در حالی که پیتر خود نمی‌داند، لباس بیگانه‌اش ممکن است بیشتر از چیزی باشد که به نظر می‌رسد...
ضمنا سری های قبل از این کمیک رو میتونید اینجا و اینجا بخونید. سری بعدی را هم در اینجا.
توضیح: داستان این کمیک و شماره های بعدی آن حالت فلش بک دارد. یعنی در گذشته (دهه 80 میلادی) میگذرد؛ زمانی که پیتر پارکر تازه صاحب لباس سیمبیوتی فضایی خودش شده بود و با فلیشیا هاردی (گربه سیاه) رابطه رومانتیک داشت.
همچنین یکی از شخصیت های اصلی داستان، «شوالیه سیاه» میباشد که برای آشنایی با او حتما لازمه این مقاله را بخوانید.
Symbiote Spider-Man: King in Black #1
مترجم: محمد صالح حیدری
ناظر ترجمه : مهدی ترابی مهربانی
ادیتور ، گرافیست و طراح کاور: آرشام باهنر
لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)
Symbiote Spider-Man: King in Black #2
مترجم: محمد صالح حیدری
ناظر ترجمه : مهدی ترابی مهربانی
ادیتور ، گرافیست و طراح کاور: احمد فقیه
لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)
Symbiote Spider-Man: King in Black #3
مترجم: محمد صالح حیدری
ناظر ترجمه : مهدی ترابی مهربانی
ادیتور ، گرافیست و طراح کاور: آرشام باهنر
لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)
Symbiote Spider-Man: King in Black #4
مترجم: محمد صالح حیدری
ناظر ترجمه : مهدی ترابی مهربانی
ادیتور ، گرافیست: علی نامور مطلق
لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)
Symbiote Spider-Man: King in Black #5
مترجم: محمد صالح حیدری
ناظر ترجمه : مهدی ترابی مهربانی
ادیتور ، گرافیست: سینا محدثی
لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)
نظر شما چیست؟ آیا این داستان توانست انتظارات شما را برآورده کند؟
برای خواندن دیگر كمیك هایی كه در سایت ترجمه كرده ایم اینجا را كلیك كنید.
مطالب مرتبط:
چگونه در كامپیوتر یا سیستم اندروید كمیك بخوانیم؟
شماره آخر از کمیک "مرد عنکبوتی سیمبیوتی: تقاطع" ترجمه شد + لینک دانلود
شماره آخر از کمیک "مرد عنکبوتی سیمبیوتی" (SYMBIOTE SPIDER-MAN) ترجمه شد + لینک دانلود
رویداد پادشاه سیاه پوش (KING IN BLACK) را با ترجمه فارسی بخوانید
10 حقیقت مهمی که باید درباره سیمبیوت (SYMBIOTE) ها بدانید
10 حقیقت مهمی که باید دربارهٔ شخصیت «شوالیهٔ سیاه» (BLACK KNIGHT) بدانید
20 حقیقتی که باید درباره شخصیت ونوم (VENOM) بدانید
10 حقیقت مهمی که باید درباره خدای سیمبیوت ها، کِنال (KNULL) بدانید
شماره آخر از کمیک "مرد عنکبوتی سیمبیوتی: حقیقت بیگانه" ترجمه شد + لینک دانلود
شماره آخر از کمیک "مرد عنکبوتی سیمبیوتی" ترجمه شد + لینک دانلود
بهترین داستان های مرد عنکبوتی در 10 سال گذشته
بهترین کمیک های مرد عنکبوتی به زبان فارسی
معرفی تمام سیمبیوت (SYMBIOTE)ها در کمیک های مارول
تمام عشق های پیتر پاركر!
20 حقیقتی که باید درباره شخصیت ونوم (VENOM) بدانید
معرفی شخصیت های مكمل كمیك های مرد عنكبوتی
10 دشمن برتر مرد عنکبوتی
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
دیدگاه‌ها
اومد بالاخره!
زدم دانلود شه
قطعا شاهکاره
داستانش خیلی روانه. اگه ۱۰۰ صفحه هم بود، آدم دوس داشت بازم بخونه.
خوب این داستان فرعیه که ادامش باقی مونده، باید تکمیل بشه تا بگیم که داستان خوبی داشته یا نه؟ اما اینکه سیمبیوتها بتونن جلوی نور خورشید رو بگیرن یا اینکه ببلعنش خیلی ترسناکه. این کمیکها مدام به قدرت کنال اشاره میکنن.
کینگ این بلک شروع شد
ممنون از عوامل ترجمه و ادیت،خسته نباشید
واقعا مغزم شلوغ شد و مطمعنا شب نمیتونم بخوابم چون مغزم درگیر شده با جملاتی که واچر و آقای ای درباره گذشته و آینده گفتند
یا من اشتباه میکنم یا اینطوره چون من فکر میکنم اون خورشید گرفتگی به خاطر اتفاقاتی هستش که توی آینده کنال انجام میده و عالم رو به تاریکی مطلق رها میکنه
قطعا همینطوره آقای ترابی. فقط اینکه من چند تا سوال داشتم.
۱) با اومدن پادشاه سیاه پوش، تکلیف اسپایدی خودمون چی میشه؟!
۲) قطعاالان در پادشاه سیاه پوش نه اسپایدرمن رو ببینیم نه تیم عنکبوتی و دکتر استرنج رو. بعد اینطوری لطمه ای اسپایدی نمی بینه؟! چون هر دو سری کمیک بوک قطعا عالی هستن و خب ممکنه بخاطر کمیک بوک پادشاه سیاه پوش یک سری تغییراتی در قسمت های بعدی اسپایدی داده بشه؟!
۳) کلا تکلیف اسپایدی این وسط چی میشه؟!
ممنون میشم اگه به سوالاتم جواب بدید.
نکتۀ جالبی که وجود داشت، تسلط دیوید به تاریخچۀ مارول بود که بارها ثابت شده بهمون. این «آقای ای» (Mister E) که دیدید، همونطور که در پانویس کمیک توضیح دادیم یکی از ویلن‌های بسیار قدیمی و گم‌نام مارول بود که تنها یک بار در دنیای کمیک حاضر شده بود:
توی تبلیغات این شماره ولی متوجه شدیم که ایشون از مخلوقات اولیۀ کنال (احتمالاً قبل از سیمبیوتها) بوده. باید دید که دیوید چه میکنه با این کاراکتر...
در آخر هم من فقط پیشنهاد میکنم اگر قصدتون اینه که این رویداد رو ترجمه‌شده بخونید، به هیچ وجه نرید سراغ سایت‌ها و کانال‌های متفرقه که با کیفیت بسیار پایینِ ترجمه و ادیت پرپر میکنن داستان رو!
یه مقدار بیشتر صبر کنید تا با ترجمه و ادیت واقعاً درجه‌یکِ سایت بخونید.
به نقل از spider az:
این حدس منطقی‌ایه.
چون قاعدتاً وقتی دارن در مورد آینده و تأثیری که روی گذشته می‌ذاره صحبت میکنن، منظورشون باید حملۀ کنال باشه.
یک‌بار دیگه هم وقتی واچر به کامپیوتر کانگ متصل شده بود، به این قدرت کنترل زمان و تغییر سیر زمانیِ کنال اشاره شد.
تا جایی که میدونم قرار نیست اسپایدرمن شگفت انگیز بخشی از رویداد کینگ این بلک باشه ولی خود اسپایدرمن احتمالا تو سری اصلی داستان حضور خواهد داشت
واقعا حیف میشه اگه اسپایدرمن در داستان نباشه چون بالاخره قضیه سیمبیوت از اسپایدی شروع شد و باید حضور پر رنگ تری نسبت به بقیه ابرقهرمانا داشته باشه. ممنون آقای ترابی بابت توضیحاتتون.
والا من اینطور فکر نمیکنم . چون الان اسپایدرمن تو رویداد آخرین بقایا به قدر کافی مشکل داره و گر قرار بود تو رویداد ونوم هم نقش زیادی داشته باشه به نظرم منطقی نبود و توهین بود به شعور خوانندگان
ضمن اینکه او به طور فلش بک در همین داستان مرد عنکبوتی سیمبیوتی حضور داره
آقای ترابی شما اشتباه برداشت کردین. من گفتم نقش زیادی داشته باشه گفتم نقش پر رنگ تری داشته باشه یجورایی حالت کمیک مثل امپراطوری مخفی باشه ولی نقش اسپایدی مثل کمیک کارنیج مطلق باشه. چون تو کمیک امپراطوری مخفی اسپایدی هیچ نقشی نداشت و یکم به شخصه تو ذوق من خورد. خواستم فقط نقشش بیشتر باشه. بازم ببخشید اگه منظورم رو اشتباه رسوندم.
موافقم. باید جوری برنامه ریزی میکردن رویدادها با هم تلاقی نمیکردن
از سوی دیگه مشخصه که رویداد کینگ این بلک تمرکز خودش رو گذاشته روی ادی و پسرش . حالا شماره 1 که ایشالا فردا روی سایت قرار بگیره هدف اصلی کنال رو متوجه میشید
سلام
خیلی کمیک جذابی بود و همینطور مرموزبه خاطر چند صحبت مشکوک از آقای ای و واچر.
همینجوری که معلوم شد گویا کنال اونقدر قوی هس که توانایی تغییر گذشته هم داره (که خود این موضوع آدم واقعا گیج می کنه).
ولی اون حرف یواتو خیلی جالب بود که در پایان گفت اون داره منو می بینه، واقعا یعنی منظورش کنال بود؟
همونطور که مستر ای گفت این دفعه اربابم بابت فرصت دوباره بهم داد پشیمون نمیشه(که یعنی قبلا هم اقداماتی برای کنال انجام داده) و مستر ای از سوی کنال ماموریتی داره و به احتمال زیاد هدفش سیمبیوت ونوم نیست چون بعد از دیدنش کلی خوشحال شد و ازش کمک خواست، که واقعا خیلی هیجان زده برای شماره بعدم تا ببینم واقعا مستر ای دنبال چیه و هدفش چه تاثیری رو کنال داره.
فکر کنم کنال علاوه بر تغییر گذشته قدرت ارتباط با دنیا های دیگه هم داشته باشه(به خاطر کدکس و ویرانی التمیت)
خیلی ممنون بات ترجمه خارق العاده تون واقعا، عالی بود من واقعا به خوبی تونستم داستان رو درک کنم
یا علی
ممنون آقای ترابی بابت وقتی که می گذارید. برای من به شخصه خیلی باارزشه
و....اقا ترکوندید دست مریزاد خیلی خوبه !
این کنال چقد خوفه
ما فهمیدیم که شمشیر آبنوس (متعلق به شوالیه سیاه" چیزیه که میتونه کنال رو به نابود کنه
خیلی جالب شد. شمشیر آبنوس سلاح مرگبار در مقابل کنال!
تازه گفت یکی از سلاحها. البته از ویژگی های شمشیر آبنوس زیاد خبر ندارم. فقط یه بار خوندم که از یک شهاب سنگ توسط مرلین ساخته شده و اینکه میتونه با روح و روان صاحبش تعامل داشته باشه.
البته مثل اینکه کنگ فاتح و راکت راکون از این جریان هم خبر دارن. کنجکاوم که میخوان با شوالیه سیاه چیکار بکنن؟
فک نکنم رویدادا با هم تلاقی کنن اخه ادی براک و دیلان یک وسالو خورده ای طول کشید که به دنیای اصلی برگردن و تا اون موقع اسپایدی مشکلاتش حل شده در واقع من فک کنم این رویداد تو یک سال و خورده ای جلو تر از تایم لاین اخرین بقایا اتفاق افتاده
دنیای اصلی.
فقط داستان توی دهۀ ۸۰ رخ میده.
یه سوال: باید برای اینکه خوب این کمیکو بفهمیم کمیک دیگه ای بخونیم یا نه؟
فقط همون سری اصلی پادشاه سیاه پوش کافیه
شمشیر آبنوس یکی از معدود سلاح هایی هستش که کنال رو شکست میده خیلی منتظر هستم که ببینم سلاح های دیگه چیه
کانگ هم فکر کنم فقط برای اینکه کنال قلمرو های زمانیش رو تصخیر میکنه وارد داستان شده
خیلی ممنون
داستان را دانلود کزدم داستانی بسیار عالی بود رویداد پادشاه سیاه پوش خیلی رویداد جالب و هیجان انگیز هست مخصوصا سری کمیک های فرعی این رویداد
خیلی این داستان جالب بود چون مرد عنکبوتی داستانش در دهه ۸۰ میلادی اتفاق می افته به نظر من دهه ۷۰ و ۸۰ بهترین دوران مرد عنکبوتی بود با نویسنده و طراح های عالی مخصوصا اقای تاد مک فارلین با سبک طراحیشون
ممنونم از آقای ترابی بابت نظارت به ترجمه ی کمیک
نمره ی من به این سه کمیک
ادیت و ترجمه ۱۰
طراحی ۹.۵
داستان ۱۰
چقدر خوبه که مرد عنکبوتی رو سیمبیوتی هر از چند گاهی ببینیم.
واقعا داستان خوش ساختی داره. خیلی خوب ماجرا رو از زمین به فضا بردن. حضور همه‌ی شخصیتها هدفمند صورت گرفته و اضافه نیستن. این درحالیه که هر شخصیتی تم خاص خودش رو داره. در این بین حضور راکت راکون خیلی فان بود. واقعا چن جا خندم گرفت.
شمشیر آبنوس در یک قدمی نابودی قرار داره. مشتاق قسمت بعدی هستیم.
طراحی هم تم دهه هشتادی خودش رو داشت. مخصوصا ظاهر راکت راکون و کنگ فاتح و اسپکتروم(همون کاپیتان مارول).
با تشکر بابت ترجمه و ادیت. خسته نباشید میگم. الان چند روزه که کمیکها مدام بالا میان. خدا قوت.
خیلی ممنون بابت ترجمه این کمیک دمتون گرم خیلی خوبین
خطر اسپیول
با این حساب این یکی از عنواین فرعی مهم یا شاید هم مهم ترن عنوان فرعی کینگ این بلک هستش ( که استاد گفتن )
به نظرم پیچش داستان هم خیلی باحال و یهویی بود که مرلین تو زرد از آب در اومد و اسپایدی هم فهمید و رفت دنبالش ولی راکت راکون اینا بردنش
من فکر کنم این کانگ فاتح هم یه ریگی تو کفشش باشه حالا باید ادامشو ببینیم.
به نظر من اسپایدی خودمون و شوالیه سیاه( البته شمشیرش ) میتونن نقش مهمی داشته باشن توی این رویداد داشته باشن
همین که شمشیر رو پس بگیرن خودش خیلیه.
و چون این یه فلش بک هستش اسپایدی هم مطمئنا اینو به یاد میاره در آینده و کنال هم طبیعتاً باید اولش بره سراغ شوالیه سیاه. البته اگه شمشیر رو پس بگیرن که من واقعاً نمیتونم حدس بزنم ولی اگه پس بگیرن اینجا احتمالا ارتقاء دادنش به عهده استرنج باشه نه مرلین.
هر سه این کمیک ها خیلی حالت طنز داشتن از بگو مگوی بین شوالیه سیاه و مرد عنکبوتی تا راکت راکون و ....
دمتون گرم خیلی ممنون
داستان : ۱۰
ترجمه : ۱۰
طراحی هم : ۱۰
ادیت : ۱۰
امیدوارم نقدم رو نقد کنید.
خیلی ممنون از تیم زحمت کش ترجمه و ادیت اسپایدی.
دست گلتون درد نکنه انشاالله همیشه سالم و سرحال باشید.
سری مرد عنکبوتی سیمبویتی جز اون دسته از داستان هاییه که من دوستشون دارم دو سری قبلی هم که شاهکار بودن. ولی این سری شاید شاهکار تر باشه چون جز tie-in های مهم یا شایدم مهمترین عنوان فرعی کینگ این بلک باشه. چون شمشیر آبنوس (( شمشیر شوالیه سیاه )) تنها راه شکست دادن کنال قلمداد شده و این سری هم با محوریت هم شمشیر نوشته شده. و از سمت دیگه دیدن مرد عنکبوتی توی لباس سیمبویتی خودش جذابه و داستان های کلاسیک اسپایدی هنوز هم که هنوزه جذابیت خاص خودشونو دارن و این کمیک هم برای حال و هوای اون دوران نوشته شده. و یه دلیل شخصی هم برای دوست داشتن این سری دارم اونم اینه که توی دهه ۸۰ توجه خاصی به رابطه پیتر و فلیشا میشد. از این جهت هستش که من مرد عنکبوتی رو جز تاثیر گذار ترین های کینگ این بلک میدونم چون اولا که توی این فلش بک دنبال ابنوسه و دوما که توی زمان حال ( خطر اسپیول ) مراقب دیلان پسر ادی براکه که اونم جز شخصیت های محوری این رویداد و مثل آبنوس میتونه توی شکست کنال نقش مهمی داشته باشه.
و اما با نقد شماره 4 از کمیک مرد عنکبوتی سیمبویتی در خدمتتون هستم
خطر اسپیول
.
.
.
.
.
خب اینجا یه تیم آپ جذاب رو شاهد هستیم یه تیم جذاب و باحال که خودش از جذابیت های داستان هستش. ادامه مطلب رو توی بخش شخصیت ها بخونید...
داستان : داستان خیلی باحال و جذاب بود. مگه میشه جذاب نباشه مخصوص که به کنال خدای سیمبویت ها مربوط باشه. با پیچش فوق‌العاده داستانی که یهو یؤاتو ( واچر ناظر زمین ) رو وارد داستان کرد. این یواتو بازم نتونست جلوی خودشو بگیره و توی اتفاقی که بهش نظارت میکنه دخالت کرد و این دخالت مارو مطمئن کرد که آبنوس حتما به درد میخوره.
با خوندن این کمیک بیشتر به کانگ شک کردم چون کالکتور توی دیالوگش به جایزه اشاره کرد. این جایزه رو کانگ بهش داد پس حتما در ازای انجام کاری! و اون کار چیه؟؟ فقط نویسنده میدونه.
طراحی ها : طراحی ها بسیار جالب و دیدنی بودن و مرد عنکبوتی شگفت انگیز در لباس سیمبویتی رو به صورت با کیفیت و به روز شده به نمایش میگذاشتند دست طراح درد نکنه.
نقطه اوج : به نظرم نقطه اوج داستان رو میشه ورود عجیب و تعجب انگیز و حضور یوآتو داسنت که به سختی حاضر میشه در اتفاقات دخالت کنه مگر اینکه موضوع جدی باشه. و این حضور نشون داد که موضوع جدیه و یه بار دیگه ثابت کرد که اسپایدرمن سیمبویتی مهم ترین tie-in کینگ این بلک هستش.
شخصیت ها : ...حضور کانگ فاتح که باعث میشه یه جور تنش و بی اعتمادی بین او و اسپایدی شکل بگیره که در نوع خودش جالبه. خب این طبیعیه کانگ تشنه قدرته و جز دشمنان انتقام جویانه. مطمئنا همه اعضای سایت به حسن نیت کانگ فاتح شک داریم مخصوصا که اولش میخواست تجربیات یکی از واچر هارو به خودش منتقل کنه. ( به نظرم واسه این اتفاق میشه یه آرک جذاب نوشته بشه ). و شخصیت راکت راکون که بخش فان داستانه. و شخصیت مونیکا رمبو که کاپیتان مارول خوبیه و میشه روش حساب کرد. و در نهایت اسپایدی خودمون که یکم به همین شماره 4 دقت کنید میفهمید همه کاره این گروهه باهوشون که اونجایی که کانگ اقای E رو پیش کالکتور فرستاد تنها کسی بود که فهمید شمشیر نیست و در صحنه های اکشن هم حضور موثری داشت و با شوخی های باحال خواننده رو جذب دیالوگاش میکرد. خب حالا کیه که از این تیم خوشش نیاد؟؟
خب رابطه بین یولیکا و بردارش هم در نوع خودش جذابه دوتا غول خواهر و برادر که به خون هم تشنه ان چون میخوان ببینن که کدومشون برتره و اون شایسته زنده موندنه!!
حضور کاراکتر کازمو هم جز جذابیت ها بعلاوه یکم فان داستان بود این سگ. حاصل رقابت ایالات متحده و شوروی سابقه که بر سر زودتر فضانورد فرستادن کل کل داشتن و این سگ میره فضا و جهش میابه و میشه اینی که الان هست.
و کالکتور که جز ارشد های عالمه و علاقه زیادی به جمع کردن گونه های حیات داره و حالا اقای E هم به کلکسونش اضافه شد.
و آلیستار اسمایت که کاراکتری نام آشنا برای اسپایدی فن هاست پسر پروفسور اسپنسر اسمایت و سازنده ربات های قاتل عنکبوتی.
امیدوارم نقدمو نقد کنید
ببخشید یکم عجله ای نوشتم شاید به بعضی موارد کامل اشاره نکردم!
uplooder.net/.../...
بنده چندین سال هست که مطالب سایت رو دنبال می کنم و به شکل وصف ناپذیری ازشون لذت می برم.خوشحالم که بالاخره در امروز تونستم عضو این سایت زیبا بشم.
برای جبران زحمات عوامل این سایت،قصد دارم کمیک های ترجمه شده از جمله همین کمیک رو نقد کنم.
نقد کمیک symbiote spider man : king in black#5
نویسنده : پیتر دیوید
طراح : گرگ لند
مقدمه : پیتر دیوید،قطعا یکی از بهترین و برجسته ترین نویسندگان کمیک هست و کمیک های خارق العاده ای تو کارنامش داره.ولی بیشتر بخاطر نوشتن run های حرفه ای و برتر برای کمیک های ایکس فورس،آکوامن،سوپ رگرل،هالک و صد البته اسپایدرمن شناخته میشه.کسی که برای اسپایدرمن داستان های فوق العاده زیادی از جمله مرگ جین دی ولف نوشته.گرگ لند هم طراحی های بشدت زیبایی داره ولی کمیک هایی که قبلا روشون کار کرده عنوان های شاخی نیست.پس چه بهتر که این تیم با یکدیگر،اومدن و یکی از بهترین تای این های ایونت عالی کینگ این بلک رو نوشتن.پس ببینیم آیا از پس این تای این مهم براومدن یا نه...
داستان : پیتر دیوید به خوبی میدونه خواننده چی لازم داره و اومده اون ها رو تو این کمیک جمع آوری کرده.داستان واقعا لذت بخشه و ریتم خودش رو از دست نمیده.پیتر دیوید مثل همیشه شوخ طبعی بینظیرش رو به نمایش گذاشته و خواننده ازش خسته نمیشه.با این حال،داستان کاملا بی نقص نیست.مثلا برخی شخصیت ها مثل مونیکا رمبو یا اون دو تا غول (که فکر کنم اسم یکی شون یولیک بود)کاملا اضافی هستن و فقط بار طنز دارن! ولی بقیه شخصیت ها تقریبا تونستن جایگاه خودشون رو حفظ کنن.از اون جاه طلبی اعصاب خردکن و البته دوست داشتنی کنگ تا مرموزیت خاص واچر و جوک های بامزه و تموم نشدنی اسپایدرمن! بحث جوک های اسپایدرمن شد،فکر می کنم پیتر دیوید یکم تو جوک های اسپایدرمن زیاده روی کرده و من خودم آخرهای داستان دیگه از جوک های اسپایدرمن بالا اورده بودم! البته شوخ طبعی از ویژگی های معروف اسپایدرمن هست اما هیچ چیزی رو نباید از سطح خودش بالا برد.با همه این ها پیتر دیوید یه داستان دوست داشتنی درست کرده و کمتر کسی از خوشش نمیاد!
طراحی : همینطور که تو مقدمه گفتم،کمیک هایی که آقای گرگ لند کار کرده کمیک های خاصی نیستند و بیشتر مفهوم تجاری دارن مثل هالک ورینس و زامبی های مارول : روز های مرده...اما منظورم این نیست که طراحیش بده! منظورم اینه که متاسفانه کیفیت پایین این کمیک ها باعث کمتر دیده شدن طراحی گرگ لند شده و آندرریتد بودن این نویسنده هست.خوشبختانه پیتر دیوید همونطور که تو داستان نویسی مهارت داره تو انتخاب هم مهارت داره و طراحی رو انتخاب کرد که طراحی هاش فوق العاده ان! طراحی های گرگ لند یه نکته ای دارن که من خیلی ازش خوشم میاد.اینکه طراحی بعضی جاها کاملا حالت رئالیسم و طبیعی داره و بعضی جاها حالت فانتزی و تخیلی داره.آدم از این پارادوکس واقعا لذت میبره.خلاصه طراحی های گرگ لند تو چهره و محیط ها و در کل خود کمیک عالیه و طراحی فوق العاده ای به نمایش می ذاره.
ترجمه و ادیت : نمی دونم سایت اسپایدی این همه اشخاص بااستعداد و حرفه ای رو از کجا میاره! ترجمه آقای حیدری بسیار عالی هست و لحن عامیانه ای که به داستان اضافه میکنه بشدت دوست داشتنی هست و در استفاده از این لحن زیاده روی نمیکنه.ادیت آقای محدثی هم واقعا حرفه ای هست و به خوبی حروف رو جاساز کرده.اونقدر که آدم فکر می کنه خود کمیک فارسی هست! از زحماتتون سپاسگزارم!
نتیجه : کمیکی با داستان لذت بخش و طراحی های بینظیر که همین ها کمیک را به اثر بسیار خوبی تبدیل می کند و یکی از بهترین تای این های ایونت کینگ این بلک را به نمایش می گذارد
داستان : 8 از 10
طراحی : 10 از 10
ترجمه : 10 از 10
ادیت : 10 از 10
طراحی : 10 از 10
سلام خدمت دست اندرکاران اسپایدی ، مدیریت گرامی ، استاد عزیز و دوستان خوبم .
قبل از نقد یه تشکری داشته باشم از تیم ترجمه فوق حرفه ای اسپایدی که واقعا با نهایت سرعت و بهترین کیفیت کمیک رو ترجمه و ادیت میکنید. دست گلتون درد نکنه.
نقد و بررسی کمیک شماره 5 مرد عنکبوتی سیمبیوتی
( Spider-Man Symbiote #5 )
!!!هشدار این نقد هاوی اسپیول است!!!
.
.
.
.
.
.
.
داستان :
داستان قسمت آخر این سری بود که همین باعث میشد حسابی هایپ بشیم واسه خوندنش. درواقع فکر میکردیم ماجرا توی قسمت قبل تموم شد و آقای ای به کلکسیون کالکتور اضافه شد و شمشیر آبنوس رو هم پس گرفتن. ولی قضیه تموم نشده بود و آقای ای ارتقاء یافته برگشت و حسابی نشون نداد که بابا این پسر کناله بیا و ببین پدره چند مرد حلاجه.
ابرقهرمان ها بحث میکردن که کی لایق استفاده از اون شمشیر علیه کناله؟! خب کانگ کهدخودشو بهترین میدونست ولی مونیکا انتخاب شد.
خب این آقای ای زد همه قهرمانا رو ناکار کرد.
قهرمانان با تمام قدرت سعیشون رو کردن ولی موفق نشدن، اما لحظه آخری مونیکا زد به سیم آخر و زد یارو رو داغونش کرد. خب فکر کنم اینجا دیگه مرد. و فکر کنم که اون لحظه آخری مونیکا خورشید گرفتگی رو برداشت یا چیکار کرد؟؟ نقشه یوآتو هم عملی نشد ولی نقشش این بود که به نسخه آینده خودش رو مطلع کنه و توی نبرد آینده شرکت کنه؟!؟ درست فهمیدم؟؟
محافظان کهکشان جدید؟!؟ این اسپایدی عجب کاراکتر باحالیه واقعا همه جا یه چیزی واسه گفتن داره حتی توی همچین لحظه‌ای.
خب هنوز نفهمیدم که اسپایدی چطور نقشش مهم بود؟!؟ البته همین که خودش زیادی از حد مهم بود، ولی یه حسی بهم میگه قراره خیلی مهم تر از این باشه. پس کجا قراره بهش اشاره بشه؟؟ خدا میدونه.
الان هم آبنوس دست مونیکاس و مونیکا توی زمان حال چیکاره‌س؟ کسی میدونه؟؟ چون که توی کمیک هایی که من از کینگ این بلک خوندم حضور نداشته و نمیدونم کجا قراره حاضر بشه! و اصلا ابنوس این وسط چیکارس چون اصلا تا حالا به چشم نخورده ولی شاید توی قسمت‌های پایانی رو بشه.
فضای داستان یکم با ۴ شماره قبلی متفاوت بود و تیره تر بود.
داستان ریتمش جوری بود که من عاشقشم یعنی گاها بالا میرفت گاها پایین که باعث میشد تا آخر هیجان داشته باشیم. کلا جوری غرقش میشدیم که از اتفاقات دوربر بی خبر بودیم.
شروع داستان دقیقا از پایان شماره قبلی شروع شد و آزادی مستر ای هم که فکر کنم آغاز خوب و جالبی بود شاید بهترین آغاز بین این ۵ شماره بود.
پایانش به کنجکاو کننده ترین حالت ممکن بود. یعنی یه اشاره‌ای به فلیشا میشه که فکر نکنم چیز مهمی بود ولی مد عنکبوتی میگه هنوز نگفتی من اینجا چیکار میکنم؟!؟ این خودش هایپه واسه سری بعدی. و همینطور آزادی خورشید و افتادن شمشیر دست مونیکا هم پایان خوبی بود.
دیالوگ ها که یکمی رمز و راز آلود بودن. داستان های اسپایدی معمولاً دیالوگ‌هایی ساده و بعضا رمز و رازی دارن ولی عمرا پیچیده نیستن و قشنگ میفهمی چی شد، ولی اینجا یکم دیالوگ های یوآتو منو گیج کرد. که توی بالا اشاره کردم.
تعاملات مثل همیشه عالی بود. اون بزن قدش آخری پیت و مونیکا و حضور اسپایدی و راکت که دیگه نوبرش بود تا یوآتو که یه جور با اقتداری با بقیه حرف میزنه. من که از تعاملات راضی بودم.
پیچش خاصی که در کار نبود ولی حسابی پر از فان و صحنات اکشن بود.
امتیاز من طبق نقد بالا به داستان:
امتیاز 10 از 10
--------------------------
طراحی :
صحنه های اکشن کاملا درجه یک و عالی بود انگار داشتی خودت مبارزه میکردی.
چهره ها خیلی خوب و عالی طراحی شده بود درجه یک بود.
رنگ پردازی و بک گراند رو من مشکلی ندیدم.
واقعا طراح کارشو خوب آنجام داده به نظرم. دستش درد نکنه.
امتیاز من به طراحی طبق نقد بالا:
امتیاز : 10 از 10
-------------------------
شخصیت پردازی :
شخصیت پردازی اسپایدی که درست بود. یعنی چیزی نبود که شخصیت پیتر رو نقد کنه.
با شخصیت پردازی بقیه هم آشنایی زیادی نداشتم ولی طبق این 5 شماره کاملا درست بود. از اقتدار یوآتو تا غرور کانگ و مستر ای، جوک های پیت و بامزگی راکت و.... مونیکا هم فکر کنم درست بود.
امتیاز من به شخصیت پردازی طبق نقد بالا :
امتیاز : 10 از 10
--------------------------
ترجمه و ادیت :
به شخصه عاشق کار های آقای حیدری هستم. از « آی ددم وای » شماره قبلی گرفته تا ترجمه ابر دیالوگ ها به صورت روون و قابل فهم. واقعا دستتون درد نکنه.
از آقای محدثی هم یه تشکر ویژه دارم این روزا حسابی توی سایت جا افتادن و دستشون درد نکنه.
و آقای ترابی که واقعاً زحماتتون غیر قابل جبرانه تقریبا توی همه سطوح و فعالیت های سایت نقش دارید. دستتون درد نکنه. واقعا دیگه آدم نمیدونه در تشکر چه کلمه ای به کار بگیره.
امتیاز من به ترجمه و ادیت طبق نقد بالا :
امتیاز 100 از 10
---------------------------
جمع بندی کمیک :
کمیکی که گل سر سبد این سری بود. واقعا باید بخونی که بدونی چیه. با حال و هوایی کیهانی دهه ۸۰ که اسپایدی هنوز توی اون سیمبویت تماشاییه.
--------------------------
این هم امتیاز کلی من به کمیک طبق نقدی که بالا انجام دادم:
امتیاز :10 از 10
باز هم ممنون از زحمات شما اساتید محترم
نقد شده توسط : Ehsan Spider
داداش ها منتظر نقدهای شما هستم. واقعاً ای سری شاهکار چرا باید سه شماره آخرش فقط یه کامنت داشته باشه اونم مال یه نفر. تازه اصلا معلوم نیست که به جز مدیریت توجهی به این کامنتا میشه یا نه؟؟؟
لطفاً نقدمو نقد کنید.
سلام استادان عزیز
فکر کنم این توی ترجمه نبود؟؟؟ یعنی خودتون اضافه کردید؟!؟
ولی هرچی بود راست میگفت. دقیقا توی دیالوگ قبلیش آقای ای به راحتی شمشیر رو ازت میقاپه!!
خب دو سه بار اینو خوندم و بعدش دوهزاریم افتاد. البته توی کمیک های کلاسیک اسپایدی هم این اتفاق زیاد می افتاد.
سلام داداش
خوبی خوشی سلامتی؟!؟
به جمع ما خیلی خوش اومدی
خوشحالم که خیلی زود شروع به نقد کردن کردی و خوشحالترم که نظرت رو خوندم.
راستش چون خودم خیلی میگم نقد ها باید نقد بشه الان هم لازم دونستم نظرمو راجب بخش داستان نقدت بدم.
این دوتا غولی که گفتی همون یولیک و یولیکا، از این جهت اضافه به نظرت رسیدن، چون که شماره های قبل رو نخوندی، چون حضورشون توی 2 شماره قبلی خوب و مفید بود و درواقع اگه نویسنده اونارو کنار میزاشت باید شاکی میشدیم که اونا قسمت قبلی همونجا بودن، الان چی شدن؟؛؟؟! شخصیت مونیکا هم که قطعا اضافه نبود چون اون بود که مستر ای رو زد و خورشید و تمیز کرد شاید اصلا حضورش زیادی هم بوده باشه.
باز این نظر من بود، قطعا من کوچیک اعضای سایتم و اطلاعاتم هم کافی نیست.
ببخشید آقای ترابی که مزاحم شدم ولی می خواستم بدونم نظرتون درباره نقدم چی بود؟
خودم سعی کردم بهترین نقد رو که می تونستم بنویسم ولی خیلی خوشم نیومد.شاید چون تجربه ای تو نقد کردن نداشتم
اگه خوشتون اومده ایشالا بتونم برم سراغ بقیه کمیک های ترجمه شده و نقد هام هم تقویت کنم
اولا خوش امد میگم ورود شما رو به سایت
نقد هم عالی بود
نشون دادید اطلاعاتتون خیلی بالاست
به کارت ادامه بده
فقط درباره جوک های اسپایدرمن به نظرم دلیلش اون چیزی بود که خورد!
واسه همین زیاده روی کرد
در مجموع این سری به نظرم از دو سری قبلی ضعیف تر بود
البته هنورم خوب بود ولی پیتر دیوید کلا حال نمیکنه در قالب رویداد کار کنه و عنوان tie-in بنویسه چون آزادی عملش کم میشه
خیلی ممنون که جواب دادید.واقعا خوشحال شدم
حواسم به نوشیدنی اسپایدرمن نبود اصلا
منم خودم دو سری قبلی رو بیشتر دوست داشتم.کلا پیتر دیوید از بدشانس ترین نویسنده هاست.اون از سری friendly neighborhood spider man که گفتن باید حتما سندمن باشه و اسپایدرمن لباس سیمبیوتی داشته باشه و اون از سری اسمایدرمن 2099 که درگیر اسپایدرورس و secret wars شد.
ولی با این حال کمیک های بدی نبودن.شاید به پای بقیه آثارش نرسه ولی نمیاد کمیک بدی بنویسه.
این خصلت پیتر دیوید رو خیلی دوست دارم.
باز هم ممنون که جواب دادید
سلام آقا احسان
همیشه از نقد و نظراتتون خیلی خوشم میومد.خوشحالم که نقدم رو نقد کردید.
در مورد کمیک،باید بگم که اتفاقا من شماره های قبلی رو خوندم چون همونطور که گفتم چندین سال هست که سایت رو دنبال کردم.اگه شماره های قبلی رو نمی خوندم که هیچی از کمیک نمی فهمیدم!
ببینید،منظورم از اون شخصیت ها اینه که شخصیت پردازی های خوبی نداشتن و واقعا نبود حضورشون تو داستان فرقی نمی کرد.
مونیکا درسته که خورشید رو نابود کرد اما آیا شخصیت پردازی خوبی داشت؟نه.واسه من که این شخصیت جالب نبود.یولیک و یولیکا هم اصلا چیز خاصی نبودن.فقط بار طنز داشتن.همین.شخصی ت هاشون توخالی بود.
اگه ایرادی تو حرف هام دیدید خوشحال میشم بگید.باز هم ازتون بابت نقدتون بر نقد من (چه جمله قلمبه سلمبه ای شد :lol:) تشکر می کنم
سلام
با حرفتون موافقم.
من اشتباه متوجه شدم. فکر کردم شما گفتید که مونیکا اضافه بود و بحث شخصیت پردازی کلا توی ذهنم نبود.
راجب اون غول ها هم فکر کنم یولیک که کلا معلوم نبود چرا اینجاست ولی یولیکا باز در حد خودش نقشی داشت.
خوشحال شدم از گفت و گو با شما و اینکه واقعاً اطلاعاتون بالاست و در ادامه شاهد موفقیت هاتون خواهیم بود و از اطلاعاتون استفاده میکنیم.
سلام خدمت دست اندرکاران اسپایدی ، مدیریت گرامی ، استاد عزیز و دوستان خوبم .
قبل از نقد یه تشکری داشته باشم از تیم ترجمه فوق حرفه ای اسپایدی که واقعا با نهایت سرعت و بهترین کیفیت کمیک رو ترجمه و ادیت میکنید. دست گلتون درد نکنه.
نقد و بررسی سری سوم از کمیک های مرد عنکبوتی سیمبویتی.
(Symbiote Spider Man v3)
!!!هشدار این نقد هاوی اسپیول است!!!
.
.
.
.
.
نویسنده : جناب پیتر دیوید نویسنده این سری بودن. نویسنده کار بلد و با تجربه که دیگه به اون درجه از تجربه رسیده که بدونه چی باید بنویسه که خواننده خوشش بیاد. چه کمیک هایی که برای آکوامن نوشته یا کمیک هایی که برای کپ مارول نوشته یا حتی واسه میگل اوهار خودمون هم کمیک نوشته، کسی که اولین دیدار مرد عنکبوتی با میگل اوهار و به تصویر کشید و کمیک هایی هم برای مرد عنکبوتی نوشته از web of Spider-Man تا همین سه سری مرد عنکبوتی سیمبیوتی و.... کلا نویسنده هستش که داستان هایی با رمز و راز خوب می‌نویسه و خیلی بهتر و قانع کننده تر جواب میده.
این سری یه سری ویژه بود، از این جهت که دو سری قبلی شاهکار بودن و این باید شاهکار تر میبود و همینطور به رویداد بزرگ مارل یعنی کینگ این بلک مربوط بود و نوشتنش حساسیت خاصی داشت. به نظر بنده جناب پیتر دیوید خیلی خوب از پس این کمیک بر اومد و بنده رو که حسابی شاد و دلخوش کردن. شاید مثل دو سری قبلی شاهکار نبود ولی میشه گفت سری خوبی بود، البته تقصیر پیتر دیود نیست، چون دستش یکم بسته بود و این کمیک هم از عنوانی فرعی کینگ این بلک بود، ولی ایشون با هنرمندی خاصی این سری رو تبدیل به مهمترین یا یکی از مهم ترین عناوین فرعی کینگ این بلک کرد.
درواقع از همون اول به موضوعی پرداخت که باعث خاص شدن این سری شد. یعنی یکی از نقطه ضعف های پادشاه سیاه پوش.
این سری یه نقطه عطفی داشت اونم این بود که اسپایدی اینبار با کاراکتر هایی تیم آپ میکرد که قبلا زیاد مشاهده نشده بود. درواقع این تیم آپ‌ها و تعاملات به زیبایی جواب دادن و خوب از آب درآمدن. به نوعی تنش و رابطه زیبایی بین اسپایدی و کاراکتر هایی که قبلا کمتر کنارشون بوده ایجاد شد که حتی لحظاتی کمیک رو ول میکردیم و حسابی میخندیدیم یا باهاشون همراه میشدیم و ارتباط خوبی میگرفتیم. از نظر من همین تازگی و تعاملات از نکته عطف های درست حسابی این سری بود. مثلا تعامل و تیم آپ بین اسپایدی و شوالیه سیاه توی شماره های اولیه حسابی جذاب ، فان و گرم از آب در آمد و به نوعی حسابی غرقمون میکرد. یا تیم آپ اسپایدی با راکت راکون که این دو تقریباً کل باز فان داستان رو به زیبایی و حرفه ای به دوش میکشیدن و کلا انگار از اون دسته از زوج هایی هستن که حسابی کنار هم جواب میدن و به نوعی انگار واسه هم ساخته شدن. و انتظار میره در mcu هم همانند جنگ آبدیت که البته این دو زیاد کنار هم نرفتن، ولی اگه در آینده کنار هم قراره گیرن حسابی جواب میدن، به خصوص اینکه راکت راکون هم حسابی توی mcu فان تر شده و انشاالله که در ادامه شاهد همچین تیم آپی باشیم. و تیم آپ اسپایدی با کانگ که خاص ترین تنش رو توی این سری داشت و به نوعی میشه به تعامل و تنش اسپایدی با گربه سیاه تشبیهش کرد، یه نوع بی اعتمادی خاصی بین این دو بود که داستان رو خاص تر میکرد، انگار این دو مخالف هم بودن، یکی مغرور یکی متواضع، یکی به دنبال تسخیر دنیا یکی به دنبال آزادی، یکی هیرو یکی ویلن یکی دشمن انتقام جویان و دیگری به نوعی انتقام جو. توی این داستان هدف این دو کاراکتر به نوعی مشابه بود ولی هردو با دلایل و اهداف منحصر به فرد خودشون در راه این هدف می‌جنگیدند که کاملا با هم متفاوت بود.
ریتم این سری از اونایی بود که اجازه نمیداد وسط داستان ازش دل بکنی یعنی توی داستان یه جایی حسابی سر به فلک میکشید و هیجان به دلمون مینداخت یه جایی پایین می‌اومد، آرام میشد و یه استراحتی بهمون میداد، ولی نویسنده اینقدر با تسلط و دقت آرک داستانی و وقایع رو جایگذاری کرده بود با فکر و استادانه داستان رو روایت کرده بود که جوری باشه که باید باشه، جوری باشه که درخور محبوب ترین کاراکتر دنیای کمیک باشه. جوری باشه که خواننده رو به ادامه تشویق کنه و با تایم استراحت های به موقع نفسی به خواننده میداد و زمان فکر کردن.
درواقع روایت این داستان هنرمندانه انجام شده بود و هیچ عجله ای یا اصراری در کار نبود و پیتر دیوید خیلی آرام آرام و با برنامه پیش میرفت، خیلی زیبا و استادانه آقای ای رو معرفی کرد، خیلی خوب آلیستار اسمایت را وارد آرک کرد و وقتی کارش باهاش تموم شد به واسطه یه کاراکتر کمکی به اسم کازمو، اون رو از داستان خارج کرد.
شروع داستان استادانه بود، درواقع شماره اول با حضور دشمن گم نام و کلاسیک اسپایدی یعنی آلیستار اسمایت که مدت ها بود که خبری ازش نبود و این داستان جون تازه ای به این شخصیت داد. شروع به گونه ای بود که خیلی آروم و آروم میرفت سراغ اصل مطلب و اصلا داستان رو عجله و هول‌هولکی آغاز نمیکرد، و طبق معمول داستان های کلاسیک اسپایدی، یه طرف شروع داستان، مربوط به دیلی بیوگل و جیمسون میشد که هیچوقت تکراری نمیشه و همیشه جذابیت خاص خودشو داره.
پایان داستان هم به زیبایی روایت شده بود و نبرد حماسی آخر لحظه ای جذابیت خاصی داشت، پایان جوری بود که تقریباً میشه گفت در خور شخصیت اسپایدی و خود پیتر دیوید بود.
من اون بالا نظر مثبت خودم رو با بقیه کاراکتر ها گفتم ولی به نظرم این سری نسبت به دو سری قبلی یه نقطه ضعفی داشت. پیتر دیوید خوب از شخصیت ها استفاده میکنه و اصلا کاراکتر اضافی به کار نمیگیره، ولی به نظرم توی این سری این اشتباه رو مرتکب شد و به واسطه این داستان از فضای اسپایدرمنی و ابر قهرمان تک رو خارج شد و برخی کاراکتر ها رو خیلی زود وارد کرد و برخی رو هم نتونست خارج کنه، البته نمیدونم کدوم سری بود احتمالا سری دوم مرد عنکبوتی سیمبویتی بود که همین کار رو کرد و دکی استرنج و بلک ویدو که همون فلیشا باشه رو وارد داستان کرد ولی داستان از اون تم و حالت اسپایدی گونه خودش خارج نشد. مثلا به نظرم نقش مونیکا توی آخر داستان لازمش شد ولی خیلی زود آوردش توی داستان ولی مثلا کالکتور و آلیستار رو خیلی خوب و به جا وارد و خارج کرد، یا مثلا غول دوم یولیک اضافه بود و اگر هم وارد کرده بود باید توی همون شماره ۴ جمش میکرد.
دیالوگ ها از نکات قوت این سری بود یعنی به گونه ای دیالوگ هارو نوشته بود که ما رو به فکر وا میداشت و سوالاتی ایجاد میکرد ولی ابر دیالوگ خاصی توی داستان وجود نداشت که این دور از داستان های مرد عنکبوتیه، یعنی باید یه اشاره ای هرچند کوچیک به مشکلات پیتر و عقیده و احساساتش میکرد، ولی کلا همونطور که خود مرد عنکبوتی هم گفت انگار سری مال نگهبان کهکشان بود و مختص به یک شخصیت اصلی نبود. این چشمگیر ترین نقطه ضعف این سری بود از نظر من.
درباره کاراکتر اصلی داستان که توضیحاتی دادم. و حالا کاراکتر خبیث داستان که همون آقای ای باشن، به نظرم ایشون رو خیلی خوب انتخاب کرده بودن و با این انتخاب نشون دادن که از تاریخچه کمیک شناخت دارن، ولی احساس میشد که این کاراکتر به تنهایی کافی نبود و اون اوبحت لازم رو نداشت ولی توی شماره اول و همچنین شماره آخر این ضعف نبود چراکه شماره آخر یه مستر ای متفاوت و ارتقاء یافته تحویلمون داد و شماره اول هم به واسطه وجود موجودات سایه ای دیگر جبران شد.
پیچش خاص و چشمگیری توی داستان نبود ولی پیچش بدی هم به نظر وجود نداشت گه صدامونو در بیاره.
این کمیک سرشار از لحظات فان بود و شاید بعضی جاها پا رو فراتر میزاشت. صحنه های اکشن خیلی خوب و به اندازه بود و همین دلیل بر این شده بود که این کمیک درام و حالت کارآگاهانه خوبی به خودش بگیره، البته زیاد چشمگیر نبود ولی بالای متوسط بود.
نمره من به داستان این سری به واسطه نقد بالا.
8 از 10
--------------------------
طراح : آقای گرگ لند طراحی این سری رو بر عهده داشت، به نظرم طراحی های ایشون خیلی زیبا و پر اوبحت بود و اسپایدرمن از لحاظ بصری خیلی مقتدر طراحی شده بود، ایشون که دو سری قبلی رو هم با پیتر دیوید بودن کارشون خوبه از همین سری معلومه طراح خوبی‌ان. کار های زیادی واسه مرد عنکبوتی البته تک و توک و به عنوان بخشی از تیم طراحی این کار رو کردن واسه مردان ایکس هم طراحی زیادی انجام دادن واسه نایت وینگ هم کار هایی کردن.
طراحی:
صحنه های اکشن خیلی زنده و جون‌دار طراحی شده بودن، به نظرم هر چی که میشد با دیدن طراحی عین همون توی ذهنت محرک میشد و کاملا میشد تصور کرد که چه اتفاقی افتاده.
چهره ها هم از نقاط قوت طراحی بود یعنی احساسات رو خیلی با احساس طراحی کرده بود.
رنگ پردازی و پس زمینه ها جذاب و سازگار با نوع کمیک و شخصیت ها بود و با فضای کیهانی سازگاری خاصی داشت.
امتیاز من به طراحی این سری طبق نقد بالا:
امتیاز : 10 از 10
-------------------------
شخصیت پردازی :
شخصیت اصلی یا همون اسپایدی، شخصیت پردازی تقریباً درستی داشت ولی اون احساس گناه سر مجروح شدن شوالیه سیاه رو که باید میدیدم ازش، ندیدیم، ولی کالا خوب بود مثل مرد عنکبوتی همیشگی گاها جک میگفت و گاها فراتر از فان میرفت ولی در کل میشه گفت تقریبا درست بود.
کاراکتر خبیث داستان که من آشنایی نداشتم و شخصیت خاصی هم نداشت ولی تون ضمیر سوم شخصیه که آقای حیدری اشاره کردن جالب بود و کمی هم مغرور بود و وفادار به کنال و اربابش.
شخصیت های مکمل هم فکر کنم درست بودن، ولی از انصاف رد نشیم اصلا چیزی مهمی راجب شخصیتشون ارائه نشد. مونیکا که تقریبا فکر کنم درست بود، کمیک زیادی ازش نخوندم ولی کلا چیز خاصی از شخصیتش رو نشد و فقط در همین حد که زن قوی بود و به کانگ شک داشت.خب این به نظرم کافی نبود. شخصیت پردازی راکت رو بنده طبق آشنایی سطحیم با ایشون، فکر میکنم درست تر از این نمیشد و اون بامزگی خاص خودش رو حفظ کرده بود و به نوعی عاملی بود که تمام اختلافات داخلی رو توی گروه کنترل میکرد. کانگ فاتح هم به نظرم درست و به جا بود یعنی مغروریت و جاه طلبی رو داشت، همراه عقل و هوش بالای خودش که درست و به جا بود.
امتیاز من به شخصیت پردازی طبق نقد بالا :
امتیاز : 9 از 10
------------------------
جمع بندی سری: درست مثل دو سری قبلی که شاهکار بودن، سری خوبی بود صد البته ارزش خوندن رو داشت، مربوط به رویداد مهمی میشد که احتمالا نقش مهمی هم توی اون رویداد ایفا میکنه.
--------------------------
این هم امتیاز کلی من به کمیک طبق نقدی که بالا انجام دادم:
امتیاز : 9 از 10
باز هم ممنون از زحمات شما اساتید محترم
نقد کلی بر سری سوم مرد عنکبوتی سیمبویتی تقدیم به شما.
نقد شده توسط : Ehsan Spider
منم همینطور و از بحث مفید خیلی لذت بردم.
بابا این حرفا چیه :lol:،من هنوز یک درصد اطلاعات آقای ترابی رو ندارم.بقیه اساتید بماند
فرصتی که کنال دوباره به آقای ای داد باعث شد که داستان دوباره به خط اصلی خودش برگرده و دوباره سر شمشیر آبنوس نبردی شکل بگیره.چیزی که اذیتم کرد این بود که ضربه شمشیر راکت راکون اثری نکرد ولی بعدش مشخص شد که باید با یک قدرتی که منشا نور داره ترکیب بشه تا اثر داشته باشه.
ew
در نهایت هم داستان سرگرم کننده‌ای داشت که به عنوان اثر فرعی مناسب بود.
کاور واریانت
uplooder.net/.../...
این احتمالاً اشاره ای نبود به دیالوگ اسپایدی در سیزن ۲ و قسمت ۱ مرد عنکبوتی خارق‌العاده که به میستریو گفت
میشه بگین که اون چیزی که خورد چی بود بعد خوندن این کمیک ذهنم خیلی مشغول شد
خوراک‌خوان (آراس‌اس) دیدگاه‌های این محتوا