اینها صحنه هایی هستند که اصلا انتظار نداشتیم در فیلم های کمیک بوکی ببینیم ولی دیدیم و هنوز برایمان علامت تعجب هستند!
10- فداکاری مرلین
فیلم "کینگزمن 2" پر از لحظات شوکه کننده بود. فیلم با نابودی کامل کینگزمن آغاز شد که شامل کشتن راکسی میشد و سپس فاش شد که هری/گالاهاد به لطف کمک Statesmen از گلوله ای که به سرش اصابت کرده زنده مونده. پس از تمام اینا و البته این حقیقت که تمامی کینگزمن ها کشته شده اند، آدم خیال میکرد که نویسنده های فیلمنامه از شوکه تر کردن مخاطب اجتناب خواهند کرد ولی اشتباه میکردند! در واقع اگزی وقتی داشت دزدکی وارد مجتمع جنگلی پاپی آدامز میشد، به نظرش رسید که ایده خوبیه که روی یک مین بره! مرلین هم برای رفع این موضوع این ایده رو داره که جایش رو بگیره. در نتیجه صحنه عاطفی را شاهد هستیم که طی آن مرلین نظر تعدادی نگهبان را به سوی خودش جلب میکنه (با خوندن ترانه Take me home!) و سپس خودش و اونا با هم منفجر میشن! نکته عجیب تر این بود که اگزی و هری بقیه نگهبان ها رو آسان شکست دادن! پس واقعا چه نیازی به این کار بود؟!!
9- گوس بوده که یه چشم فیوری رو کور کرده!
یکی از سئوالات بزرگی که هواداران MCU داشتند مربوط به این میشد که نیک فیوری چطور یک چشم خودش را از دست داده. مخصوصا با توجه به اینکه خودش به کاپیتان آمریکا در فیلم "سرباز زمستان" گفته بود که آخرین باری که به کسی اعتماد کرده بوده یک چشم خودش را از دست داده. پس از اینکه تایید شد نیک فیوری در فیلم "کاپیتان مارول" هست و البته اسکرال ها هم هستند همه منتظر بودیم تا این قضیه به اریجین کاپیتان مارول یا حتی اسکرال ها ربط پیدا کنه و انتظار داشتیم درست مثل فیلم های جاسوسی شاهد یک خیانت غافلگیر کننده باشیم. ولی در عوض چیزی بهمون تحویل دادن که اصلا انتظارش رو نداشتیم: فیوری گربه کاپیتان مارول (گوس) رو زیادی به صورت خودش نزدیک کرد و اونم چشمش رو کور کرد! (اون همه انتظار و آخرش این نصیب ما شد؟!).
8- ثورِ چاق!
گروه اونجرز تا فیلم سوم خودشان قادر بودند بر هر تهدیدی فایق بیایند ولی نتونستند جلوی ثانوس رو بگیرند و میلیاردها زندگی به دست او نابود شد. بنابراین چنین شکست وحشتناکی مشخص بود روی سلامت جان و روان آنها تاثیر منفی میگذاره. ولی با این وجود هیچ کس نمیتونست پیش بینی کنه که مارول قراره تو فیلم "پایان بازی" ثور را به این شکل به تصویر بکشه. البته اصلا هم بد نبود. این تصمیم مارول بسیار جسورانه، شجاعانه و منحصر به فرد بود و از نظر داستانی هم هدف داشت. شاید المان شوکه کننده تر این لحظه (یعنی دیدن ثور چاق و افسرده) این بود که او در ادامه فیلم همین جوری الکی به ظاهر لاغر خودش برنگشت و خیلی ها عقیده دارند این تصمیم حتی از تصمیم اولی هم جسورانه تر بود.
7- «ماندارین» اصلی فاش میشود!
یکی از بزرگترین پیچش ها در تاریخ فیلم های کمیک بوکی را در فیلم مرد آهنی 3 شاهد بودیم. یعنی وقتی که فاش شد «ماندرین» مرموز (با بازی «بن کینگزلی» کبیر)، در واقع بازیگری بیش نیست و او تنها پوششی بوده برای عملیاتی که یک دانشمند یاغی اجرا میکرده. کلا این اقای بازیگر که اسمش «ترور اسلتری» (Trevor Slattery) بود، بار کمدی فیلم را به دوش میکشید و یک معتاد بود! در مجموع این قضیه به مذاق خیلی از هواداران مارول خوش نیامد و به عقیده آنها باعث شد تا حسابی گند بخوره به شخصیت ماندرین که دشمن شماره 1 مرد آهنی در دنیای کمیکه. به همین دلیل مارول مجبور شد فیلم کوتاهی بسازه که در آن معلوم شد ماندرین واقعی هنوز اون بیرونه. شما میتونید این فیلم کوتاه را اینجادانلود کنید. البته قراره ماندارین اصلی را در فیلم شانگ چی ببینیم.
6- جان بلیک همان رابین است!
در تاریخ سینما «رابین» ملقب به پسر اعجوبه و دستیار باوفای بتمن فقط در فیلم های "بتمن برای همیشه" و "بتمن و رابین" حضور داشته. در این فیلم ها نقش او را «کریس اودانل» بازی میکرد که بسیار عجول و کله شق بود. ولی در هر حال این فیلم ها تلاش صادقانه ای داشتند برای اینکه این شخصیت را وارد دنیای سینما بکنند. نولان هم میتونست با توجه به سرگذشت تراژیک رابین او را به راحتی وارد دنیای واقعی و جدی خودش بکنه. ولی در عوض تماشاچیان «جان بلیک» گیرشون اومد. بدون هیچ تردیدی او یکی از اضافات بیخود تمام فیلم های نولان بود. بلیک یک افسر پلیس شهر گاتهام بود که به طور عجیبی به هویت بتمن پی برد (از طریق شناختن یه نگاه خاص در چشمان بروس!). احمقانه بود. در پایان فیلم بروس کلید غار بتمن رو بهش میده و نام رابین برای بلیک فاش شد. ولی به نظرم واقعا اینکه رابین رو در حد یک ایستراگ دور انداختنی تقلیل دادند خیلی اشتباه بود.
5- فاش شدن هویت آرس!
همه میدونستند که «واندروومن» قراره اولین فیلمی باشه که براساس یک قهرمان مونث "اصلی" دنیای کمیک ساخته میشه. ولی شخصیت خبیثش چی؟ حالا دیگه میدونیم: «آرس»! در واقع «دایانا» در طول فیلم بر این باور بود که برای پایان دادن به جنگ جهانی باید آرس را که براساس اعتقادات یونانیان باستان خدای جنگ است، بکشه. ما ناگهان فهمیدیم که آرس در واقع همان «سر پاتریک مورگان» است . او خودش رو جای یکی از اعضای کابینه انگلستان جا زده بود و داشت از دایانا استفاده میکرد تا جنگ همچنان ادامه پیدا کنه. این خودش پیچش جالبی بود ولی از اون جالب تر این بود که دایانا سپس سعی کرد از شمشیر "خدا کش" (Godkilling sword) خودش استفاده کنه تا آرس رو نابود کنه ولی فهمید بی فایده است. بعدش طبق معمول تغییری بزرگ در سرگذشت و اریجین واندروومن شاهد بودیم و آرس به او چیزی گفت که مادرش هرگز بهش نگفته بود: او (واندروومن) به عنوان دختر « هیپولیتا» و «زئوس»، خودش « قاتل خدایان» است!
4- لوکی برای بار سوم میمیرد!
معمولا در دنیای کمیک مرگ شخصیت ها اهمیت چندانی ندارد زیرا اکثر آنها خیلی زود دوباره برمیگردند، اونم با لباس یا قدرتی جدید! تا به حال MCU از این قاعده دوری کرده منتهی یک استثنای بزرگ هست: لوکی! در اولین فیلم ثور شاهد بودیم که در بخش فینال لوکی خودکشی کرد ولی بعدا معلوم شد اینطور نبوده. در ثور 2 هم ظاهرا او جان خودش را برای ثور فدا کرد ولی دوباره معلوم شد خدای شیطنت حقه دیگری به کار برده است! پس از دو مرگ و چندین آرک رستگاری هیچ کس انتظارش را نداشت که لوکی در فیلم جنگ بینهایت بار دیگر و این بار درست و حسابی کشته شود ولی این اتفاق در دقایق ابتدایی این فیلم روی داد!
3- ویژن چکش ثور را برمیدارد!
قبل از "اونجرز 2" شاهد ساخته شدن 10 فیلم در دنیای سینمایی مارول بودیم و راستش رو بخواهید هیچ کس انتظارش رو نداشت که در این فیلم چنین چیزی رخ دهد. یعنی جوری تثبیت شده بود که فقط ثور و اودین قادر هستند میولنیر (چکش ثور) را بلند کنند. حتی کاپیتان آمریکا هم به قدر کافی لایق نشان داده نشده بود. ولی انگار قانون برای ربات های انسانی تازه متولد شده که سنگ بینهایت بر پیشانی دارند صدق نمیکنه زیرا او خیلی زود و سریع و آسان این کار رو کرد و حتی خود اونجرز هم شوکه شدند. واقعا ویژن چکار کرده بود که لایق بلند کردن میولنیر شده بود؟!
2- از روی ولورین کلونی ساخته شده که درست عین خودشه!
هیچ کس انتظار این رو نداشت چون قبلا در تریلرهای فیلم لوگان حتی اشاره ای کوچک هم بهش نشده بود و چیزی هم ازش لو نرفته بود که قراره شاهد کلونی خبیث باشیم که از روی ولورین ساخته شده باشد (ایکس 24) . او دقیقا مثل خود لوگان بود منتهی جوان تر و وحشی تر! همانطور که گفته شد شرکت فاکس تا قبل از اکران فیلم به هیچ وجه اجازه نداده بود هیچ اثری از این شخصیت در اینترنت لو بره. به همین دلیل کاملا ما را غافلگیر کرد و اصلا و ابدا انتظار دیدن همچین کلونی را از ولورین نداشتیم. ضمن اینکه از نظر تماتیک خیلی به داستان کمک میکنه. چون در واقع به ما نشون میده اگه تعالیم پرفسور اگزاویر نبود خود لوگان هم میتونست یه همچین موجود وحشی و بیرحمی بشه که حتی «اگزاویر» رو هم کشت یا دست به قتل عام اون خانواده بیچاره زد. در حقیقت ایکس 24 ما رو خیلی به یاد ولورینی می اندازه که 17 سال پیش در ابتدای فیلم "مردان ایکس 1" دیدیم. به علاوه، مرگ لوگان در پایان فیلم به نوعی میخواست بگه که او به دست خودش کشته شد. یک موضوع دیگه که البته کمی بی ربطه به قضیه اینه که حضور این کلون در فیلم باعث شد تا ما صحنه های نبرد بسیار نفس گیر ببینیم که ما رو به یاد فیلم های "ترمیناتور 1 و 2" انداخت.
1- بازگشت جی. کی. سیمونز در نقش جیمسون!
در اولین صحنه پس از تیتراژ فیلم "مردعنکبوتی راهی به خانه نیست" که دقیقا بعد از پایان فیلم به نمایش در میآید شاهد پیتر و «ام.جی» هستیم که برفراز آسمان خراش های نیویورک در حال تاب خوردن هستند. بعد از این که پیتر، «ام.جی» را به زمین فرود آورد و روی یکی از تیرهای چراغبرق پرشی بلند انجام میدهد اما ما ناگهان گزارشی خبری را در یکی از مانیتور های بزرگ “مدیسن اسکوئر گاردن” (یکی از مشهورترین جاهای نیویورک) می بینیم که در حال پخش خبری فوریای طرف دیلی بیوگل دات نت (TheDailyBugle.net) است اما... سورپرایز بزرگ مارول همینجا آشکار می شود! این خبر فوری در واقع ویدئویی اختصاصی از نبرد پایانی فیلم است اما ناگهان همه چی کنار رفته و «جی جونا جیمسون» روی صفحه می آید که توسط «جی کی سیمونز» بازی شده است!!!!! امان از دست تو مارول!
سارا عفتی
All rights reserved © Spidey.ir 2021
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
10 پیچش داستانی برتر در فیلم های کمیک بوکی
15 خطوط داستانی مهم که از دنیای سینمایی مارول (MCU) حذف شدند
15 صحنه پایانی که از فیلم های ابرقهرمانی حذف شدند!
10 صحنه جالبی كه از فیلم های مارول حذف شدند
10 صحنه برتری که در تریلرهای دنیای سینمایی مارول بودند ولی در خود فیلم نبودند!
15 صحنه غم انگیز، احساسی و ناراحت کننده در فیلم های کمیک بوکی
15 صحنه پایانی که از فیلم های ابرقهرمانی حذف شدند!
50 فیلم ابرقهرمانی و کمیک بوکی برتر تاریخ سینما
10 صحنه برتر و تاثیرگذار فیلم "انتقام جویان: پایان بازی"
15 شخصیت بزرگ مارول که از فیلم ها حذف شدند !
20 صحنهٔ پس از تیتراژ برتر فیلم های کمیک بوکی
15 صحنه برتر فیلم های کمیک بوکی سال 2017
دیدگاهها
تو بعضی مورد ها داشتین میکوبوندین و تو بعضی دیگه تعریف میکردین تا حالا چنین مقاله ای تو سایت ندیده بودم .
گمن خودم فکر میکردم خیلی باید اتفاقی حماسی باشه ولی وقتی فیلم رو دیدم کلا نامید شدم,
سر مورد ویژن هم اون طلسم روی ربات و ماشین ها تاثیری نداره
داغ دلمون تازه شد. فیوری به گربه اعتماد کرد و کور شد!
حالا که صحبت از زن شگفت انگیز شد باید گفت که تو فیلم ww84 هر چی تو فیلم اول ww ریخته بودن پنبه کردن. فیلم دومش خیلی عذاب آور بود. واقعا بزور تا آخر تماشا کردم. آدم دیگه نمیخواد خبری ازش بشنوه
واقعا موجب حسرتمون خواهد شد که تونی استارک/مرد آهنی رو مقابل ماندارین ندیدیم
مرد عنکبوتی هم باید منتظر سوپرایزهای زیادی ازش باشیم.
به نقل از s3000:
خو تو تریلرش نشون دادن که همون لوکیه که تو اند گیم نشون دادن. یعنی همون که تسارکت رو برداشت و غیب شد
ببین مشکل از نوع شخصیت پردازی کاراکترهای دی سیه که متاسفانه بسیار سطحی و توخالیه. چون اکثرا در دهه 40 میلادی خلق شدن و اون موقع برای جذب مخاطب تمرکز میکردن روی نشان دادن قدرت های فوق بشری زیاد از حد
برعکسش اما مارول شخصیت هاش اکثرا دهه 60 میلادی خلق شدن که مخاطب دیگه این نوع قهرمانان رو پشت سر گذاشته بودند و دلشون چیز عمیق میخواست . بنابراین قهرمانان مارول شخصیت محور شدن و دارای نقطه ضعف و اینجوری ما باهاشون بیشتر ارتباط برقرار میکنیم و اون قسمت alter ego برامون جذاب تره (مثلا برای ما خیلی وقتا جذاب تره پیتر رو ببینیم تا اسپایدرمن ولی این قضیه برای بتمن و بروس وین جذاب نیست و بروس برای ما جذابیتی نداره و ...)
این مشکل در فیلم های دی سی هم به چشم میخوره. قسمت اولشون ممکنه جذاب باشن چون بحث همون دهه 40 و قدرت فوق بشری و این حرفاست ولی واقعا تو قسمت دوم جذابیتی برای بیننده ندارن و مشکلات شخصیتی شون کاملا به چشم میاد. این مساله دقیقا برای واندرومن صدق میکنه . قسمت اول یه چیز جدید و دنیای جدید بود و ملت بدشون نیومد ولی این شخصیت پتانسیل قسمت های بعدی رو نداره و اینجوری میشه
آکوامن هم همینه. با این تفاوت که آکوامن حتی قسمت اولش هم آشغال بود و ارزش سینمایی و شخصیتی نداشت و فقط به خاطر نو بودن فضاش و جلوه های ویژه و اینکه قهرمان زیر دریایی ندیده بودیم در دنیای سینما در گیشه موفق شد و حالا صبر کنید و ببیند چه بلایی در قسمت دوم بر سرش میاد ...
(کما اینکه اگر مارول قبلش فیلم نیمور رو ساخته بود آکوامن همون فروش رو هم نمیکرد!)
البته سوپرمن و بتمن تا حدی قضیه شون فرق میکنه . مخصوصا بتمن که کشش مثلا سه فیلم رو داره ولی بقیه شخصیت های دی سی ندارن و اگر داشتن الان dceu خیلی گسترده تر از الان بود
ولی برعکس مارول اون شخصیت های جذابی داره که حتی درجه 2 و 3 هم به راحتی یه تریلوژی یا حتی سری 4 تایی فیلم جذاب از روشون میشه ساخت و تماشاچی هم همچنان علاقمند بمونه
البته میدونم این چیزی که گفتم به مذاق یه سری دی سی فن نفهم خوش نمیاد ولی در هر حال حقیقته و درستی اش در سالهای قبل ثابت شده
چرا که اگر دی سی شخصیت جذاب داشت اولا از کمپانی های دیگر شخصیت نمیخرید در این طول سالهای گذشته و دوما اینکه اینقدر اریجین و شخصیت پردازی شون رو زرت و زرت عوض نمیکرد تا شاید برای مخاطب جذاب تر بشن
لطفا این کامنت رو پاک نکنید چون چند ماهه هر چی میزارم رو پاک میکنید. ناسلامتی ما قبلا تو این سایت نویسنده بودیم ...
منظورمن اینه که کسی که توی اونجرز 3 مرد لوکی اصلی نیست لوکیه سریاله بحث بازی با زمانه من میگم
من یه توضیحی دربارهی گزینهی سوم و ماجرای "شایستگیِ کسبِ قدرتهای ثور" بدم که فکر میکنم خیلی از فنها رو سردرگم کرده.
اول اینکه موضوع هیچوقت "بلندکردنِ میولنیر" نبوده، موضوع کسب قدرتهای ثوره! همونطور که روی خود پتک نوشته شده:
«هرکس که این پتک را بهدست بگیرد، اگر شایسته باشد، قدرتهای ثور را بهدست میآورد»
این مسئله رو «اودین» توی «ثور: راگناروک» هم مطرح میکنه، جایی که به «ثور» میگه:
«تو ثور، خدای پتکها هستی؟!»
که بعدش دیدیم ثور تونست بدون پتکش از قدرتهاش استفاده بکنه و صاعقه رو تحتکنترل خودش بگیره، بهعبارتی، میولنیر وسیلهای بود که به ثور اجازه میداد به قدرتهاش دسترسی پیدا بکنه، ولی خودِ «میولنیر» -همونطور که اودین گفت- جایگاه خاصی بین قدرتهای ثور نداره.
الآن دیگه مشخص شد که چرا «ویژن» هیچوقت این شایستگی رو بهدست نیاورده، یا در حداقلترین حالتِ ممکن، هنوز این شایستگی رو ثابت نکرده. او فقط پتک رو تونست بلند بکنه، که دلیلش هم احتمالاً همون استدلالیـه که آخر فیلم دوم انتقامجویان دربارهش بحث میشه، اینکه ویژن ذاتاً یه موجودِ زنده نیست و فقط یه ربات فوقپیشرفتهست، عملاً فرقی با یه آسانسور نداره!
از طرف دیگه، ویژن هیچوقت نتونست صاعقه رو فرا بخونه، درنتیجه نمیشه گفت شایستگی قدرتهای ثور رو داره.
دربارهی «کاپیتان آمریکا» هم بگم که -طبقِ حرفهای کوین فایگی- او از همون اول شایستگی بلندکردنِ میولنیر رو داشته ولی به خواستِ خودش اینکارو نکرده، یه به قولِ فایگی میخواسته آبروداری کنه !!
البته این موضوع توی Endgame واضح بود، چون کاپیتان تنها کسی بود که علاوهبر بلندکردنِ میولنیر، تونست مستقیماً از قدرتهای ثور استفاده بکنه.
مقاله جذاب و جالبی بود،مخصوصا رتبه بندی؛شماره اول واقعا عالی بود
من با دیدن نحوه کور شدن نیک فیوری،خیلی جا خوردم.منتظر یه سکانس پر هیجان و داستان باحالی بودم،ولی....اخه پنجه گربه(البته فلرکن )!!
ممنون از شما
من خودم وقتی جی کی سیمونز رو تو دورازخانه دیدم مغزم پوکید
برای شوالیه تاریکی فکر کردم ادامه داره و یه سگانه دیگه قراره ببینم عوانش رابین اغاز میکند رابین رابین بر میخزد
آره دیگه حرفی واسه گفتن نیست جز اینکه علاوه بر اینها اصن این فیلم نه ایستراگی نه اشارهای کلا هیچ رفرنسی به DCEU نداره مثل اکثر فیلماش (برخلاف اسمش که گستردهاس ) مارول از فاز ۱ اشارتی این چنین داشت کما اینکه مامور کولسن رو هم داشت ولی دیگه فازهای بعدی پر از ارجاع بودن. مثلا همین فیلم «کاپیتان امریکا اولین انتقامجو» هم با تونی استارک ارتباط داره هم با ثور ارتباط رو نشون میده هم اینکه بعدها آزمایش استیو منبع و مبنایی میشه برای آزمایشاتی که بروس بنر باهاش مواجه بوده و ... بعدش هم که از دل این فیلم (یا داستان) سازمانی مثل هایدرا میاد که به خاطرش شیلد تاسیس میشه حالا از سپرش هم بگذریم که ویبرانیومه که واکاندا و پلنگ سیاه رو هم بهش وصل میکنه.
درسته. وارنر مشکلش از اریجینه و این که واسه داشتن یه دنیای سینمایی ارتباط منسجمی مثل داستانهای مارول نداره که تو سینما هم خیلی به چشم میاد. حالا همین استدلالها رو میگیم فنهای متعصب از کوره در میرن. در حالی که این ضعفها خیلی راحت به چشم میان حتی واسه من که یه فیلم بین و کیمک خوان معمولی هستم.
مورد یک ، یک اتفاق بسیار زیبا و مهم بود که اتفاق افتاد که همه را شوکه و خوشحال کرد یعنی بازگشت جی کی سیمونز
گربه کاپیتان مارول هم که واقعا اتفاق شوکه کننده و تقریبا مسخره ای بود .
لوکی هم که صد درصد برمیگرده
ممنون از اسپایدی .
یعنی قشنگ مقاله رو نگاه کنید مورد اولی میگه برید کنار ببینم من از همتون مهم ترم!
آیا واقعا میشه کسی رو جای جی کی سیمونز برای نقش جی جونا جیمسون گذاشت؟ به هیچ عنوان!
و بقیه هم جای خودشون رو دارند ( مخصوصا گربه نیک فیوری! یادم باشه منم دیگه به گربه ها اعتماد نکنم!)
به نقل از hassan91:
کلا من از زن شگفت انگیز خوشم نمیاد واقعا خیلی ابرقهرمان بیخودیه.
دلیل اصلیش رو می خواید بدونید برید اینجا
spidey.ir/.../...
با تشکر بابت مقاله
میدانید به نظر من دلیل موفقیت قبلی هم خود واندر ومن نبود بلکه محیط اطرافش خوب بود و پیچش های خوبی داشت. یعنی چی؟ بذارید این جا رو از یکی از حرف های آقای ترابی بگم. ایشون همیشه میگفتند میزان ملموس بودن و ارتباط برقرار کردن یک شخصیت میشه سنجید. یعنی چی؟ یعنی که ما آیا می تونیم با یه آدم از جنگ جهانی دوم که یک سرم ابرسرباز بهش خورده و ۷۰ سال توی یک یخ بوده ارتباط کامل برقرار کنیم؟( آره منظورم کاپیتان آمریکاست) نه! و اگر هم بدونیم خیلی سخت میشه. اما وقتی کپ توی یک محیط ملموس و قابل باور با شخصیت های ملموس قرار میگیره و تضاد های اون رو مثلا با مرد آهنی میبینیم میشه اون رو باور کرد و خودمون رو جای کاپیتان بذاریم. فیلم واندر ومن هم همین بود یعنی من اصلا و هیچ وقت با شخصیت واندر ومن حال نکردم و نخواهم کرد، اما وقتی توی اون محیط ملموس قرار میگیره و باز اون شخصیت های خاکی رو به رو میشیم می تونیم اون رو باور کنیم. و البته پیچش های عالی هم بی تقصیر نبودند. من هنوز فیلم واندر ومن ۱۹۸۴ رو ندیدم ولی اگر این فیلم موفق نبوده چیز عجیبی نیست. فیلم واندر ومن قاعدتا نباید موفق باشه مگر اینکه کارگردان خیلی خوب باشه. مشکل اینه که فیلم قبلی انتظارات ما رو خیلی بالا برد.
و یک دلیل دیگه همون بحث تم نامشخص که عمو مختار هم گفتند.
ولی به نظرم توی این مقاله باید بدترین صحنه شوکه کننده مال رابین توی شوالیه تاریکی برمیخیزد و بهترینش مشترکاً مال فیلم لوگان و بازگشت جی کی سیمونز بود البته مال فیلم واندر ومن هم خوب بود. بعضی ها هم که خیلی به داستان ربط نداشت و معمولی بود.
با تشکر مجدد.
من تو مورد 4 و1 واقعا غافلگیر شدم
دمتون گرم!
به نظرم یکی از دلایلی که واقعا اهمیت بالایی تو سینما داره و حتی باعث محبوبیت بالای یه فیلم میشه غافلگیریه(مثل اون ۲۰ دقیقه پایانی تو فیلم رفتگان یا پایان فیلم باشگاه مشت زنی)
و حالا وقتی یه فیلمی بر اساس کمیک بوک ساخته میشه،داخلش خیلی بدنبال غافلگیر شدنیم!
و به نظرم مورد های ۱،۴،۶،۹ واقعا غافلگیری هایی بودن که اصلا و اصلا انتظارشون رو نداشتیم که برای من خیلی شوکه کننده بودن.
واقعا عالی توضیح دادین در واقع قضیه اسانسور یک اشاره مخفی به ویژن بود.
(به هر حال ممنون از خانم عفتی که این مقاله رو داخل سایت قرار دادن)
و یک چیز دیگه راجب همون قضیه «ماندارین» هستش، حقیقتا من زیاد از تاریخچه مرد اهنی چیزی نمیدونم و تنها اطلاعاتم راجب این شخصیت کمیک اولین حضورش و بیشتر از فیلم های سینمایی اونجرز و سه گانه مرد اهنی و انیمیشن های اختصاصی که از روش ساختن می شناسمش ولی تا جایی که شناختمش و راجب دشمناش خوندم.
(فهمیدم که ماندارین دشمن درجه یک مرد اهنی و یکی از قویترین هاشون هم هست پس جوری که مارول تو فیلم مرد آهنی 3 نمایشش داد، دیگه هر کاری هم که بکنه نمیتونه این شخصیت رو مثل قبل مشهور کنه ولی امیدوارم که بتونه چون تا حالا که موفق بوده* (در واقع یک جورایی بعد از خارج شدن اسطوره های مارول مثل مرد اهنی و کاپیتان امریکا جا برای شخصیت های دیگه ی مارول برای اسطوره شدن و مشهور شدن باز میشه) احتمالا تو سریال "شانگ چی" همون اون انگشتر هاشو بدست بیاره
خیلی وقت بود منتظر همچین مقاله ای بودم . خودم برای اولین بار که این فیلم هارو میدیدم ، در موارد 1، 3 و 4 خیلی بیشتر از بقیه موارد شوکه شدم .
بازم ممنون از مقاله خوبتون
یا شاید چون ویژن به کمک رعد و برقی که از چکش تور رد شده بود ، زنده شد تونست چکشو بلند کنه
فکر کنم ترکش رفته بود توی چشمش
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا