10 ابرخبیثی که تقریبا زندگی مرد عنکبوتی را نابود کردند!

وب سایت اسپایدی، با افتخار یک مقاله اسپایدرمنی دیگر نیز تقدیم شما کمیک دوستان میکند.

مقدمه : مردعنکبوتی ابرقهرمانی است که برترین و نمادین ترین مجموعه اختصاصی ابرشروران (rogues gallery) را داراست. با اینکه همه آنها از محبوبیت چشمگیری برخوردار هستند اما به هیچ وجه در یک سطح قدرت قرار نمیگیرند و تعدادی هستند که بسیار بالاتر و برترند. با اینکه تمامی خبیث های مردعنکبوتی برای او دردسر ساز هستند اما مشکلات بعضی از آنها، بزرگ نیست و اسپایدی راحت از پسشان بر می‌آید. برخی از شروران پا فراتر گذاشته و زندگی شخصی اسپایدی را مورد هدف قرار دادند، اما آنها نیز از «مرد مسئولیت ها» شکست خوردند. اما قطعاً در بین این همه خبیث رنگارنگ و قدرتمند، کسانی هستند که ضربات مهلکی به اسپایدی وارد کردند. آنها نقطه آسیب پذیر و ضعف اسپایدی را هدف گرفتند و حداقل زندگی او را برای مدتی به سمت تباهی و نابودی کشاندند. با سایت اسپایدی همراه باشید تا در این مقاله به معرفی چندین موارد از این خبیث ها و بلایی که بر سر اسپایدی آورده‌اند بپردازیم.

- سازمان رسیدگی به تناقضات زمانی (TVA)

- سازمان رسیدگی به تناقضات زمانی (TVA)

راستش سازمان رسیدگی به تناقضات زمانی یا time variance authority (به صورت مخفف TVA) که یک سازمان خبیث نیست. ولی من دلم نیومد از این ناراحتی اسپایدی رد بشم واسه همین گفتم یه جایی توی این مقاله بچپونمش. سال ۲۰۱۱ در طی یک مینی سریز شش قسمتی تحت عنوان Astonishing Spider-Man & Wolverine نوشته جیسون آرون و طراحی آدام کوبرت، شاهد بودیم که اسپایدی و ولورین طی اتفاقاتی در زمان سفر کرده و به گذشته میروند. در طول این کمیک اسپایدی یک تراژدی عجیب اما کمتر دیده و شناخته شده ای را تجربه میکند. خب بگذارید توضیح بدم، پیتر پارکر عاشق یک کارمند بانک به اسم «سارا بیلی» (Sara Bailey) می‌شود، البته سارا هم همچین حسی نسبت به پیتر داشت. بعدا کم کم پیتر آماده پیشنهاد ازدواج میشود اما از بخت بد این پسر، TVA دخالت کرده و زمان را به حالت عادی خودش برمیگرداند. با این حال پیتر همه چیز را به یاد داشت، از جمله عشقش به سارا. اما متاسفانه سازمان رسیدگی به تناقضات زمانی، حافظه سارا را پاک کرده بود و او دیگر پیتر را به یاد نداشت که خب این اتفاق هم باعث دلشکستگی پیتر شد. اما یه خبر ویژه براتون دارم : این سری با کمال افتخار توی وب سایت اسپایدی ترجمه شده که برای خوندنش به اینجا مراجعه کنید.

10- رد اسکال (Red Skull)

رد اسکال مرد عنکبوتی

رد اسکال دشمن شماره یک کاپیتان آمریکا است اما تاثیر مهمی در زندگی مردعنکبوتی داشته است. پیتر پارکر از همان اول فکر میکرد که پدر و مادرش در یک سانحه هوایی از دنیا رفتند و افرادی عادی مثل همه مردم جهان بودند. اما بعد ها استن لی در طی داستانی ثابت کرد که آنها همچین هم افراد عادی نبودند، خب پیتر در زیر زمین خانشان چمدانی پیدا میکند که حاوی روزنامه هایی هست که نشان می‌دهند پدر و مادر پیتر، در واقع جاسوسانی بودند که به کشورشان خیانت کردند. اما بعداً فهمید که آنها ماموران دولت هستند که برای دولت از رد اسکال جاسوسی می‌کنند و نهایتاً با دنبال کردن سر نخ هایی فهمید که مرگ پدر و مادرش همش زیر سر رد اسکال بوده و او کسی است که روی این مرگ سرپوش گذاشته است. پیتر با جمع کردن مدارکی در نهایت پدر و مادرش را تبرعه کرد و نشان داد که آنها خائن نبودند. هواداران از این داستان به شدت شوکه شدند و آن را پیچیده خواندند، اما صرف نظر از این، پیتر پارکر حقیقی فهمید که تمام زندگی‌اش حتی فکرش را هم نمیکرد و مقصرش هم کسی نبود جز رد اسکال.

9- کریون شکارچی (Kraven the Hunter)

سرگی کراوینف یکی از برترین ویلن های اسپایدرمن است که تا به حال درگیری های زیادی با او داشته و حتی پیروز هم شده است. مردعنکبوتی با کسانی که سعی میکنن اسم و رسم و همینطور شهرت او را لکه دار بکنند غریبه نیست. کریون شکارچی هم از این افراد است. اما او این اتفاق را به شکل دردناکتری رقم زده، چرا که او مجبور شد قبل از اینکه لباس و هویت اسپایدی را از آن خود کند، از شر اسپایدی خلاص شود. او پیتر را گرفت، بهش شلیک کرد و نهایتاً او را زنده به گور کرد! بعدش لباسش را پوشید و دست به کشتار مجرمان زد و عدالت را به شیوه خودش اجرا نمود. این اتفاق تجربه ای دردناک برای اسپایدی بود که کریون را بیش از پیش ثابت کرد و نشان داد که خبیث و دشمن قابلی است و هر کاری از دستش بر می‌آید. این داستان به طور کامل اینجا ترجمه شده. لازم به ذکر است که بلایی که او اخیراً در رویداد شکار شده سر اسپایدی آورد هم در نوع خودش جالب توجه بود و البته نهایتاً هم توسط پسر خودش کشته شد. این داستان به نظر شخصی خودم کاملا عمق شخصیتی و متفاوت دشمنان اسپایدی را نشان میداد. این داستان زیبا اینجا ترجمه شده.

8- ویلسون فیسک (Wilson Fisk)

دیگه فکر کنم لازم نیست بگم که بیشتر اعضای این لیست از دشمنان اصلی مردعنکبوتی هستند چون همگی حتما جز برترین ویلن های اسپایدی هستند که توانستند بلایایی به این بزرگی سرش بیارند. ولی خب لازمه بگم کینگ پین یکی از گنده بک ترین و هیکلی ترین خبیث های مردعنکبوتی است که از محبوبیت و شهرت بسیار بالایی بین هواداران برخورد است. کینگ پین به صورت مشترک توی تاپ لیست برترین خبیث های اسپایدی و دردویل قرار میگیره. یعنی این بشر به تنهایی داره بلایای بزرگی سر دو ابرقهرمان درجه یک مارول میاره که خب کار هر کسی نیست. یکی از بلایای بزرگی که کینگ پین بر سر اسپایدی آورده، این است که کم مانده بود زن عمویش را بکشد. زن عمو می از افرادی است که برای پیتر بسیار عزیز است و یکی از دلایل مهم اهمیت مخفی بودن هویت اسپایدی است. اما اسپایدی برای نشان دادن خلوص نیتش در جریان جنگ داخلی، هویتش را فاش کرد. فیسک از این فرصت استفاده کرد و تیر اندازی برای کشتن او فرستاد که تیر او به زن عمو می برخورد کرد و این اتفاق خودش به تنهایی گواه میدهد که فیسک چه خبیث خطرناکی است. خب لازمه بگم که این داستان زمینه ساز یک داستان عجیب غریب دیگر شد که توی مورد اول (!) بهش اشاره میشه.

7- قاتل عمو بن

احتمالاً تک تک شما با ارجین اسپایدرمن آشنا هستید که شاید برترین و واقعی ترین سرگذشتی باشد که تا به حال در دنیای کمیک برای یک کاراکتر نوشته شده. درسته که نیش عنکبوت رادیواکتیو، به پیتر پارکر قدرت های عنکبوتی داد، اما این مرگ عمو بن بود که او را به اسپایدرمن تبدیل کرد. بله، اگه پیتر پارکر جنایت آن مرد را نادیده نمیگرفت و او را دستگیر میکرد و در نتیجه عمو بن کشته نمیشد، و قطعا اسپایدرمن این قهرمان محبوبی که میشناسیم نبود. درسته که این اتفاق باعث شد پیتر پارکر نوپا به یک کاراکتر فوق‌العاده ملموس و جذاب تبدیل بشه ولی قطعاً این قتل یکی از بدترین بلایایی است که بر سر اسپایدی آمده که تا به حال نیز به یاد دارد و در مواقع سخت، یادی از بزرگ مرد زندگی اش «بن پارکر» میکند که همه وچیزش را از او دارد، حتی اسپایدرمن بودنش را.

6- بومرنگ

بومرنگ با نام فردریک مایرز یکی از خبیث هایی است که اسپایدرمن همیشه به راحتی او را شکست میداد و اغلب ما شاهد بودیم که او در گروه های مختلف ابر شرور، از اسپایدی کتک می‌خورد. حتی یکبار هم کم مانده بود به دست اسپایدرمن نسخه دکتر اختاپوس کشته شود که به لطف روح پیتر پارکر زنده ماند. اما در داستان های اخیر اسپایدرمن به قلم «نیک اسپنسر» شاهد بودیم که او یک درجه ارتقاء یافت و به کاراکتری تبدیل شد که حتی دست شیطون رو هم از پشت می‌بنده. خب خلاصه بگم اوایل او خودش را به پیتر پارکر نزدیک کرد و با اسپایدرمن رفیق شد و به نظر میرسید که او دیگر اصلاح شده. در این بین شاهد اتفاقات مفرح و فان از جانب این زوج بودیم و تیم آپ های فراوان و زیبایی از آنها دیدیم که هدفشان جمع آوری تیکه های لوح حیات بود. به نظر همه چی خوب پیش میرفت و آنها تیکه آخر را پیدا کرده بودند، تا اینکه بالاخره مشخص شد که این بابا همکار کینگ پین بوده و تمام این مدت داشته نقش بازی میکرده. خب این تیکه آخر رو هم به لطف اسپایدی به دست آورد و کلا انگار تمام اون مدتی که مثل دو تا دوست بودند رو نابود کرد. خب اینجا به نظر میرسید که تمام بلاهای آسمانی سر پیتر خالی شده چونکه این همه مدت داشت سعی میکرد لوح حیات رو از دست فیسک دور نگه داره ولی آخرین و دست نیافتنی ترین قطعه رو هم خودش با دست خودش تقدیم کینگ پین کرد!!! باید بخوندش که ببینید چه آرک جذابیه و چرا باید بومرنگ توی این مقاله قرار بگیره.

5- آفتاب پرست (Chameleon)

آفتاب پرست (Chameleon) یکی از خبیث های باحال و جذاب مردعنکبوتی است که با توجه به قدرت هایش خیلی ساده میتواند بلایای عجیبی به سر اسپایدی بیاورد. آفتاب پرست میتونه خودشو شکل اسپایدرمن بکنه و هر از چندگاهی شهرت و اسم و رسمش رو خراب کنه حتی میتونه باعث ایجاد یک رابطه عاشقانه عجیب هم برای اسپایدی بشه. آفتاب پرست استاد تغییر چهره و اولین ویلنی است که مردعنکبوتی با آن درگیر شده. او مبارزات و درگیری های زیادی با اسپایدی داشته ولی در این بین بلایی بر سر اسپایدی آورده که حتی تصورش هم دردناکه. او به کمک هری آزبورن، ربات هایی درست کرد و به جای پدر و مادر پیتر پارکر جا زد. به نظر میرسید همه چیز خوب است و پیتر کم کم داشت با پدر و مادرش انس میگرفت و خوشحالتر میشد، حتی هویتش رو هم براشون آشکار کرد. ولی این ماجرا پایان خوشی نداشت چون بعد مدتی ماهیت واقعی آن روبات ها آشکار شد وشوک بسیار عجیب و دردناکی به پیتر وارد آمد. در حدی که تا لب چشمه‌ی کشتن آفتاب پرست پیش رفت و خودشو متقاعد کرد که تشنه برگرده. همچین لازمه بگم حتما آرک جدید مرد عنکبوتی تحت عنوان «توطئه آفتاب پرست» رو دنبال کنید چون احتمالا قراره یه بلای عظیم دیگه سر پیتر بیاره.

4- شغال (Jackal)

شغال یکی از دشمنان معروف و اصلی اسپایدرمن هستش که با او خصومت شخصی دارد و تنش بین آنها از عمق بالایی برخوردار است. شغال کسی است که باعث شده پیتر پارکر حتی به واقعی بودن خودش شک کند و همه چیز را زیر سوال ببرد. او کسی است که بعد از مرگ گوئن استیسی، از روی او و پیتر پارکر کلون ساخت، حتی به هویت مخفی اسپایدرمن پی برد و برای مدتی تمام زندگی اسپایدی را تحت شعاع قراد داد و باعث درگیری های فکری بسیاری برای اسپایدی شد. در اواخر آرک کلون ساگا (دهه 70 میلادی) شغال به همراه کلون پیتر پارکر در انفجاری کشته شدند و پیتر پارکر هم شک کرد که نکنه کلون باشه و اونی که مرده پیتر اصلی باشه!! حتی میشه شغال رو مقصر اصلی و غیر مستقیم یکی از بد ترین تراژدی های اسپایدی دانست : زمانی که پیتر فکر میکرد خودش کلون است و بن رایلی اسپایدرمن واقعی است!! همچنین در طول رویداد توطئه کلونی هم شغال نسخه بن رایلی با اسپایدرمن درگیری بسیار خطرناک و عذاب آوری داشت که با خواندنش دلمان برای پیتر میسوزد.

3- دکتر اختاپوس

3- دکتر اختاپوس

کلا وقتی میگیم مردعنکبوتی بهترین مجموعه ابرخبیث هارو توی دنیای کمیک داره، یعنی اینکه اینها یکی از یکی بلا تر هستن و همگی هدفشون نابودی و مبارزه با اسپایدرمن است. در این بین چندین خبیث بسیار ویژه و گردن کلفت وجود دارند که یکی از آنها همین دکتر اختاپوس خودمون هستش. راستش برای بعضی ها خیلی سخته که بین نورمن آزبورن و دکتر اختاپوس یکی را به عنوان دشمن نامبر وان مردعنکبوتی انتخاب کنن. چون که این مرد هم مثل گرین گابلین بلاهای زیادی بر سر اسپایدی آورده و تراژدی های بزرگی برای او رقم زده است. دوکی اوکی که از هویت پیتر هم خبر داره کم مونده بود یه بلای عظیم دیگه سر اسپایدی خالی کنه و با زن عموش ازدواج کنه!!! که خدارو شکر عملی نشد. بعد از این هم کلی اتفاق و دشمنی دیگه نیز با اسپایدی داشته، ولی مهم ترین بلایی که سر اسپایدی آورده، دگرگون کردن زندگی اسپایدی بوده است. یعنی دکتر اختاپوس جسم و ذهنش رو با اسپایدی عوض کرد و کلا هر کاری که دلش میخواست با زندگی و جسم پیتر پارکر انجام داد و به معنی واقعی کلمه، زندگی اسپایدی رو نابود کرد.

2- گرین گابلین (Green Goblin)

«گرین گابلین» کلا بلای زندگی اسپایدی و پیتر پارکر بوده و خواهد بود. این گابلین بلا، اینقدر ضربات وحشتناک و عذاب آوری به اسپایدی وارد کرده که تبدیل به دشمن نامبر وان او شده است. خب بیشتر این بلا هارو عمو مختار توی یک مقاله براتون جمع کردند که میتونید برای خواندنش به اینجا مراجعه کنید. گرین گابلین از ابتدای خلقتش همیشه خدا در حال شکنجه دادن «پیتر پارکر» بوده است. که خب اولین و بزرگترین بلایی که سر پیتر پارکر آورد و تقریباً زندگی او را درب و داغون کرد، کشتن اولین عشق زندگی او بود که یکی از داستان های بی نظیر اسپایدی است. (برای خواندنش به اینجا و برای درک ماندگاری و عمق این داستان به اینجا مراجعه کنید). این داستان هنوز هم که هنوزه یکی از شوکه کننده ترین داستان های اسپایدرمن و کل دنیای کمیک بوک بوده و است. یک اتفاق عجیب دیگر هم راجب او و گوئن استیسی وجود دارد، راستش گوئن بیچاره تازه داشت جا راحت میکرد که اومدن و گفتن که نورمن آزبورن و گوئن استیسی باهم رابطه داشتن (این مقاله را بخوانید) و حتی بچه های نیرومندی هم حاصل این رابطه ناجور و ناراحت کننده بوده‌اند (برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این بچه ها، به این مقاله مراجعه کنید). با اینکه گوئن استیسی چندین بار در طی این سالها زنده شده است، اما همچنان این مرگ، یکی از ماندگارترین مرگ های دنیای کمیک بوک به شمار میرود که زندگی پیتر پارکر را نابود کرده به طوری که حتی در کمیک های مدرن و امروزی نیز پیتر این مرگ را فراموش نکرده است.

1- مفیستو (Mephisto)

هیچ خبیثی تا به حال نتوانسته زندگی پیتر پارکر را به اندازه مفیستو نابود کند. شیطان عالم مارول کسی بود که نه تنها زندگی اسپایدی و مری جین را تباه کرد بلکه موفق شد با قدرت هایش خاطرات افرادی که به مدت زیاد کمیک های مردعنکبوتی را دنبال میکردند، نابود سازد. داستان جنجالی یک روز دیگر، صد در صد نا امید کننده ترین و بد ترین داستان تاریخ اسپایدرمن است که در آن، پیتر برای نجات زن عموی خودش مجبور شد که با شیطان دنیای مارول یعنی مفیستو معامله کند و مفیستو هم در عوض، ازدواج او و مری جین را بر هم زد و به فراموشی سپرد! در واقع مفیستو با این کارش تمامی مدت زندگی مشترک پیتر پارکر و مری جین را به معنای واقعی کلمه نابود کرد که هیچ کدام از خبیث های او، نتوانسته بودند این کار را بکنند.

نویسنده: احسان زینالی

Ehsan Spider