در ماه دسامبر «الیور كوئین» به عنوان شخصیت اصلی سریال Arrow در نبردی با «راز الغول» (Ra’s al Ghul) كشته شد. شاید این مرگ برای برخی از بینندگان تلویزیونی شوكه آور بوده باشد ولی برای خوانندگان كمیك بوك های ابرقهرمانی مثل روز روشن بود كه او به زودی زنده شده و برمیگردد چون آنها به خوبی میدانند كه مرگ در عالم كمیك را اصلا نباید جدی گرفت!
به همین مناسبت سایت comicbook.com چند وقت پيش مقاله ای نوشت كه در آن به غیر قابل باور ترین زنده شدن ها در دنیای كمیك پرداخته شدن است. واقعا مقاله جالبيه! ضمنا مقالات زیر را هم بخوانید:
10 دفعه ای که پیتر پارکر/مردعنکبوتی دنیای اصلی مارول کشته شد
15 دفعه ای که مرد عنکبوتی کشته شد!
10- هاكای (Hawkeye)
این اونجر محبوب در داستان جنجالی Avengers Disassembled كشته شد ( این مقاله را بخوانید) اما چند ماه بعد و در جریان داستان House of M (که اینجا ترجمه شده است) دیدیم كه اسكارلت ویچ یك دنیای مجازی و غیر واقعی خلق كرده كه در آن به قول معروف همه خوش و خرم دارند زندگی میكنند! ناگهان هاكای هم در میان دیگران دیده شد (بدون اینكه یادش بیاید چه بلایی سرش آمده و چگونه كشته شده است). سپس بعضی ها فهمیدن كه كاسه ای زیر نیم كاسه است و دنیایی كه در ان زندگی میكنند واقعی نیست. هاكای هم فهمید و به اسكارلت ویچ حمله كرد و در نتیجه اسكارلت ویچ مجبور شد او را یكبار دیگر از هستی محو كند (در واقع پسرش این کار را کرد) در نهایت اسكارلت ویچ همه چیز را به حالت اول خودش برگرداند (پس در نتیجه هاكای هم باید هنوز مرده باشد). اما در كمال تعجب دیدیم كاپیتان آمریكا یكی از لباس های هاكای و همچنین بریده ای از یك روزنامه درباره مرگ او پیدا میكند كه نشان میدهد «كلینت بارتون» هنوز زنده است! اي بابا! پس اون مردنش تو عالم اصلي و عالم غیر واقعی كشك بود؟!
9- نورمن ازبورن (Norman Osborn)
دشمن شماره یك مرد عنكبوتی یعنی «نورمن آزبورن» (ملقب به «گرین گابلین» ) به شكلی كاملا ماندگار و به یاد ماندنی در شماره 122 كمیك "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" كشته شد، یعنی پس از كشتن گوئن استیسی. همانطور كه میدانید او و مرد عنكبوتی در شماره مذكور نبرد سختی را در یك انبار متروكه انجام دادند ولی در لحظه آخر مرد عنكبوتی از كشتن گرین گابلین منصرف شد تا اینكه گلایدر گابلین به خودش اصابت كرد و او را كشت.
20 سال بعد مارول تصمیم گرفت نورمن را دوباره برگرداند (در واقع داستان Clone Saga آنقدر جنجال به پا كرده بود و آنقدر هواداران مرد عنكبوتی را كفری كرده بود كه فقط بازگشت نورمن میتوانست چاره كار باشد!) بدین ترتیب دیدیم كه جناب نورمن پشت قضیه ساخت كلون از روی مرد عنكبوتی بوده و او بوده كه باعث شده پیتر پاركر به اشتباه فكر كند در تمام این سالها كلونی بیش نبوده است.
با وجود اینكه بازگشت نورمن باعث تقویت و جذاب تر شدن كمیك های مرد عنكبوتی شد، اما توضیحاتی كه ارائه شد چندان با عقل جور در نمی آمد: نورمن در سردخانه جای خودش را با یك جسد عوض كرده و در تمام این مدت در اروپا زندگی و علیه پیتر پاركر دسیسه چینی میكرده! حالا یكی نیست بپرسد چرا نورمن وقتی هری در قالب گرین گابلین جدید مرتب از اسپایدرمن شكست میخورد، هیچ عكس العملی نشان داد ؟ یا وقتی هری مرد، كجا بود؟؟؟؟؟؟ چرا نيروهايش را نفرستاد تا از هري مراقبت كنند؟؟؟؟
8- باكی بارنز (Buckey Barnes)
مرگ «باكی بارنز» (دستیار نوجوان كاپیتان آمریكا در دوران جنگ جهانی دوم) سالها دست نخورده باقی مانده بود. به طوریكه ضرب المثلی در عالم كمیك به وجود آمده بود كه میگفت: در عالم كمیك هر شخصیتی بمیره برمیگرده به جز «باكی» ، «عمو بن» و «گوئن استیسی»
اما تقریباً 10 سال پیش و در طی كمیك های مشهور و تحسین شده ای كه «اد برو بیكر» و «استیو اپتینگ» برای كاپیتان آمریكا خلق كردن خوانندگان متوجه شدند كه باكی در تمام این سالها زنده بوده! در واقع پس از سقوط از هواپیما، باکی به درون آب افتاده و توسط عده ای از دانشمندان سازمان اطلاعاتی شوروی سابق (KGB) نجات داده شده و با شستشوی مغزی به قاتلی خطرناك و خونسرد بدل گشته است! آنها حتی بازوی قطع شده باكی را هم با یك بازوی فلزی تعویض كرده بودند. خلاصه اینكه این باكی با آن باكی سابق زمین تا آسمان فرق میكرد و یك ماشین آدم كشی تمام عیار بود! Cap سرانجام متوجه قضیه میشود و رفیق سابق اش را متقاعد میكند كه تا به هویت اصلی خودش بازگردد. البته باید قبول كرد كه بازگشت باكی خیلی به كمیك های كاپیتان آمریكا كمك كرد و پس از دهه ها یك تكان اساسی به آنها داد. خیلی ها این داستان ها را كه به Winter Soldier معروف است از بهترین های تاریخ Cap و مارول میدانند (این داستان آنقدر معركه بود كه در فیلم موفق "كاپیتان آمریكا: سرباز زمستان" هم مورد اقتباس قرار گرفت) ولی در هر حال هنوز هم باورش سخت است باكی این همه سال زنده بوده ولی استیو راجرز با آنهمه ارتباطاتی كه با سازمان های مختلف همچون "شیلد" داشته روحش هم از قضیه خبر نداشته!
7- جین گری (Jean Grey)
بدون شك داستان "حماسه فونیكس سیاه" (Dark Phoenix Saga) نه تنها یكی از بهترین های تاریخ كمیك های مردان ایكس بلكه كل مارول است. در پایان این داستان «جین گری» كه توسط نیروی مخرب و بسیار نیرومندی تسخیر شده دست به خودكشی میزند تا بقیه نجات پیدا كنند. گفته میشود كه سردبیر ارشد مارول در آن زمان یعنی «جیم شوتر» به نویسنده این داستان گفته بوده كه فونیكس سیاه دست به جنایات زیادی زده و باید مجازات شود. نویسنده هم قضیه خودكشی را پیش كشیده تا بدین ترتیب نه سیخ بسوزد نه كباب! این موضوع تا آن موقع بی سابقه بود چون هیچ ابرقهرمانی دست به خودكشی نزده بود.
سپس در دهه 80 میلادی و زمانی كه مارول میخواست سری جدیدی به نام X-Factor چاپ كند به مشكل برخورد. چون در X-Factor قرار بود اعضای اولیه مردان ایكس حضور داشته باشن پس باید جین گری هم در آن حضور پیدا میكرد. در نتیجه جین گری زنده شد! گفته شد كه او این همه مدت زنده و داخل پیله ای در ته خلیج جامائیكا گیر افتاده بوده!!! در توضیح این سئوال که "مگه او اینهمه آدم بیگناه را نكشته بود؟" ، هم گفته شد: «جین» نبود كه! اون نیروی پلید "فونیكس" بود كه اون بدبخت ها رو كشت !!!!
6- سوپرمن (Superman)
عجب جنجالی شد وقتی دی سی در دهه 90 ميلادي بزرگترین نماد خود یعنی «سوپرمن» را كشت! یعنی واقعا كشتن شخصیتی مثل سوپرمن كه از یك شخضیت كمیك بوكی فراتر رفته و خودش را وارد فرهنگ پاپ جهان كرده امری بی سابقه بود. همانطور كه میدانید این داستان بسيار پرفروش شد چون انواع و اقسام ترفندها برای فروش بیشتر آن به كار رفت (برای كسب اطلاعات بیشتر در این زمینه حتما اين مقاله را بخوانید) . اما در كمال تعجب فقط پس از یك سال سوپرمن دوباره برگشت! در طی داستانی به نام Superman Reign ابتدا 4 شخصیت مختلف وارد شهر متروپلیس شدند و ادعا كردند كه سپورمن هستند ولی بعدا قضیه پیچیده شد و معلوم شد آنها هیچ كدام سوپرمن نیستند تا اینكه سر كله سوپرمن واقعی پیدا شد و ... بگذریم قضیه اش خیلی طولانی و گیج كننده است!
5- چهره سنگی (The Thing)
در اواسط run محبوبی كه تقريبا 14 سال پيش «مارك وید» و «مایك ویرینگو» ی مرحوم برای كمیك های "چهار شگفت انگیز" خلق کردند، دیدیم كه در شماره 511 Fantastic Four «بن گیم» ملقب به The Thing پس از اینكه روح و جسم اش توسط «دكتر دووم» به تسخیر درآمد به دست «رید ریچاردز» كشته شد. ولی «رید» كه دانشمند بزرگی محسوب میشود سعی كرد راه چاره ای بیابد تا رفیق صمیمي اش دوباره برگردد. او متوجه میشود كه اگر بتوان روح بن را از بهشت برگرداند، شاید زنده شود! عجیبه نه؟ حالا كجاش رو دیدید! ریچاردز و بقیه به بهشت میروند و در آنجا با خدا مواجه میشوند!!! (خدا در این داستان به صورت یك نقاش كه از نظر ظاهری به خالق چهار شگفت انگیز یعنی «جك كربی» شباهت دارد، به تصویر كشیده شد!!! ) سپس خدا «بن» را از نو طراحی كرد و او هم زنده شد و به زندگی برگشت!
4- الفرد پنی ورث (Alfred Pennyworth)
شما فكر كردید بازگشت از مرگ فقط مخصوص ابرقهرمانان است؟ نخیر! چون در شماره 328 كمیك Detective Comics دستیار با وفای بتمن یعنی جناب «آلفرد پنی ورث» در حالیكه سعی میكرد بتمن و رابین را نجات دهد، دچار سانحه رانندگی شد و جان به جان آفرین تسلیم كرد. سپس برای مدتی به جای او «عمه هریوت» (Aunt Harriet) در داستان های بتمن وظایفش را انجام میداد! (عمه هریوت بعدها در سریال تلویزیونی "بتمن" هم حضور یافت) . پس از 6 ماه دیدیم كه یك مزاحم تلفنی به بتمن زنگ میزند و خودش را Outsider مینامد. دی سی هویت او را مخفی نگه داشت تا اینكه در شماره 356 Detective Comics بتمن با Outsider مبارزه میكند و شكست اش میدهد. بعدش او به آلفرد پنی ورث تغییر شكل میدهد در حالیكه هیچ یادش نمی اید كجاست و در طول 6 ماه گذشته چیكار میكرده!!!!!!!!!!
3- بتمن (Batman)
چنین مرگ و بازگشتی فقط از نویسنده ای مثل «گرنت موریسون» كه به داشتن ایده های ناب و عجیب معروف است بر می آید. در سال 2008 و در جریان داستان final Crisis (كه خود موریسون آن را نوشت) بتمن به طور شوكه كننده ای توسط «دارك سید» كشته شد (فقط اسكلت او باقی ماند كه سوپرمن با غم و اندوه فراوان آن را با خود حمل كرد) سپس دست پروده بتمن یعنی «دیك گریسون» (رابین سابق) به عنوان بتمن جدید انتخاب شد. ضمنا پسر بتمن به نام «دیمین» رابین جدید لقب گرفت. ماجراهای آنها در كمیكی به نام Batman and Robin منتشر شد كه انصافا كمیك خوبی بود (این كمیك را هم موریسون نوشت)
اما بدیهی است كه پس از تقریبا یك سال دی سی تصمیم گرفت بتمن اصلی را برگرداند. موریسون هم برای این كار ایده عجیبی را برگزید: در كمیك "بتمن: بازگشت بروس وین" دیدیم كه بتمن توسط دارك سید كشته نشده بلكه جسم او به گذشته دور فرستاده شده! سپس بتمن به زمان حال برگشت (البته وسط راه چند دست لباس غارنشینی باحال هم تنش كرد!)
2- جیسون تاد (Jason Todd)
سال 1989 داستانی معروف در كمیك های بتمن به نام Death in the Family نوشته شد كه در ان رابین شماره 2 به نام «جیسون تاد» (که یه بچه تخس و پررو بود!) به دست جوكر و به طور وحشیانه ای كشته شد ( تصمیم مرگ او توسط خوانندگان كمیك بوكی گرفته شد! یعنی دی سی شماره های تلفنی داد كه میتوانستی با آن رای بدهی كه جیسون تاد زنده بماند یا بمیرد ولی انگار خوانندگان هیچ دل خوشی از این رابین نداشتند و رای اكثریت حكم به مرگ وی داد!)
دی سی بارها اعلام كرد كه تاد دیگر مرده و هرگز باز نمیگردد چون بتمن هم باید یه جورایی مثل اسپایدرمن (كه گوئن را از دست داده بود) عزیزی را از دست میداد تا از رقیب قدیمی در این زمینه كم نیاورد! تازه بتمن كلی هم ژست و افه افسرده میگرفت و شنل جیسون تاد را در غار خود آویزان كرده بود تا همیشه در ذهنش بماند ...
ولی 15 سال بعد و در جریان رویداد Infinite Crisis (كه قسمت دوم رویداد مهم Crisis on the Infinite Earths به شمار میرفت) ، شخصیتی به نام Superboy Prime آنقدر خشمگین میشود كه با مشت به جریان زمان میکوبد و در نتیجه خیلی از اتفاقات قدیمی در كمیك های دی سی undo شد یكی از از این تغییرات بازگشت جیسون تاد بود. او در تابوت خود زنده شده و از آن بیرون آمد! حال كردید؟ به این میگن یه بازگشت راحت! يعني هيچ زحمتي براي توجيه يا توضيح بازگشت ايشون ارائه نشد!
1- زن عمو می (Aunt May)
بیچاره زن عمو می! تا به حال بارها تا لب گور (و حتی داخل گور!) رفته و برگشته. ولی بلاخره در شماره 400 كمیك "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" كه توسط «جی ام دی متیوس» نوشته و توسط «مارك بگلی» طراحی شد «دار فانی را وداع گفت! این داستان فوق العاده زیبا بود و هنوز هق هق گریه کردن های پیتر روی پیکر بی جان زن عمو می در ذهن و خاطره هواداران مرد عنكبوتی باقی مانده. خیلی ها دیگه داشتند به نبود زن عمو می عادت میكردند كه ناگهان معلوم شد زن عمو می زنده است! بله دوستان در داستان Final Chapter كه اواخر دهه 90 میلادی چاپ شد پیتر میفهمد كه نورمن ازبورن یك بازیگر زن را استخدام كرده بوده و سپس با انجام جراحی پلاستیك ، او را به شكل زن عمو می درآورده!!!! او حتی هویت مخفی مرد عنكبوتی را به این بازیگر گفته!!!! پس اونی كه مرده بود زن عمو می نبوده ، اون بازیگره بوده!!!!! در واقع ، نورمن زن عمو می واقعی را ربوده و یك بمب ژنتیكی هم در سرش كار گذاشته بود كه اگر كسی سعی میكرد خارج اش كنه، منفجر بشه!!!
به جان مادرم همه اینایی كه گفتم واقعا اتفاق افتاده...!
فقط میتونم به مارول بگم: لعنت به تو ... یعنی از این احمقانه تر نمیشد یكی رو دوباره زنده كرد. ضمنا، گند زدی به یكی از بهترین داستان های تاریخ مرد عنكبوتی (همون شماره 400 amazing spiderman رو میگم!)
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2015
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
دیدگاهها
یادمه وقتی فیلم Star Trek رو میدیدم (نسخه 2009) آخرش که سفینه دشمن رو میفرستن تو یه سیاهچاله فضایی. داداشم گفت : "الان رئیسشون تو قسمت دوم برمیگرده و میگه من تو دستشویی سفینه قایم شده بودم پس زنده موندم و حالا میخوام انتقام بگیرم "
این دقیقا حکایت دوباره زنده شدن نورمن آزبورنه.
گند زد به داستان فوقالعاده Death of Spider-Man
البته در عوض خوب بود که تو یه دنیا پیتر و مریجین به هم رسیدن.
اصلا نابود شدم
زنده شدن thing عجیب ترینشون بود و بدون منطق هم زیاد بود ولی زنده شدن تو سینما یه چیز دیگه است.
باید ببینیم مارول ریسک میکنه یا نه . دی سی که اول راهه فعلا نمیتونه کسی رو بکشه. البته مارول میتونهخیلی راحت با دستکش بینهایت این کار رو بکنه.
یه سوال ... ولورین هم زنده میشه ؟...نکنه شده ؟
نورمن ازبورن چی شد؟
تا جاییکه یادمه روح و ذهن استیو نمرده بود
یه جایی گیر کرده بود که دوباره برگشت به جسم اش
حالا باز اگه کس دیگه ای بهتر یادشه یه توضیح کامل تری بده ممنون میشم
???WHAT
!!??WHAT
!!!???WHAT
تمام واکنش های من زمان خوندن این مقاله .
من موندم، اینقدر ساختن شخصیت های جایگزین سخته؟! اگر اینقدر شخصیت مهمّی هستن از اوّل نکشیدشون!
یه شرکت هم که نمیتونه عامل پولسازیش رو بگذاره کنار. مجبوره اون رو برگردونه.
شماره 2و3 به نظرم خوب بودن
واقعا خسته نباشین مقاله خیلی خوبی بود. من خودم ماجرای هاک آی تو House of M رو خیلی دوست داشتم. یجورایی اون شخصیت یه دنده هاک آی تو داستان خودنمایی میکرد
#11:قبل از کمیک مرگ وولورین اعلام کردن که وولورین حداقل تا سال 2016 برنمیگرده. ولی مطمعن باش بالاخره برمیگرده. منتها چیزی که اینجا قابل ذکره اینه که Secret wars داره رخ میده تا چند وقت دیگه و ما شاهد یه عالمه وولورین خواهیم بود مطمعنا یا یکی از اینا جایگزین میشه یا خود خودش برمیگرده چون مارول حاضر نیست شخصیتی مثل وولورینو کنار بذاره
#14:تو داستان جنگ داخلی ما میبینیم که شارون استون که با نقشه های red skull هیپنوتیزم شده بود با تفنگش استیو راجرزو میکشه. تو داستان کاپیتان آمریکا ریبورن شارون متوجه میشه که قبل از اینکه استیو رو بکشه اون تفنگی که داشته رو با یه تفنگ مخصوص عوض کرده بود ، این تفنگ خاص وقتی به استیو شلیک شد باعث شد روح یا به قولی ذهنش تو یه فضایی محبوس بشه. تو همین بین Red skull بدن استیو رو دزدید و ذهن خودشو وارد بدن استیو کرد(اون زمان Red skull هم جسم نداشت و توی ذهن رییس جمهور روسیه (فکرکنم! :دی) حضور داشت و همه این نقشه ها رو هم با همون جسم رهبری میکرد) بعد از یه سری کش و قوس بالاخره استیو با کمک شارون و آیرون من و دوستان(!) تونست راه خودشو به جسمش باز کنه و دوباره برگرده
بهترین ایده برگشت واسه بروبیکر و سرباز زمستان بود
بقیه اش اکثرا مضحک بودن !!
ممنون اقای ترابی
از بین اینها شماره های 8و9 به نظرم از همه بهتر بود
ولی تو انیمیشن Batman : Under the red hood
جیسون تاد رو به عنوان رد هود برگشت که راس الغول تو دریاچه ی معروف خودش که مرده ها رو زنده میکرد برگشت.
آره راست میگید. بیشتر منظورم قسمتی بود که پیتر خودشو مسئول مرگ زن شوکر میدونه و حرفه ابرقهرمانی رو برای یه مدت میذاره کنار
#13
من خودم هم وقت نکردم کامل بخونم ولی تا جایی که فهمیدم فرمول Oz که پیتر رو اسپایدی کرده بود و نورمن رو گابلین، بهشون قدرت نامیرایی داده، یعنی هردوشون یه مدته کوتاه مرده بودن ولی Oz زندشون کرد
ولی توضیحی ندادن که چرا هری زنده نشده
آخرش هم پیتر و مریجین با هم فرار میکنن و از نیویورک میرن
پیتر هم اسپایدی بودنو به مایلز میسپاره که به نظر من بی مسئولیتیه
در عوض حداقل تو یه دنیا پیتر و امجی به هم رسیدن
یه چیزی ...
من یادم نیست کجا ولی تو یه کتابی خوندم که ونوم اولش قرار بوده زن باشه!
یعنی ایده اولیه این بوده که یه خانمی اسپایدی رو به اشتباه مقصر در مرگ بچه اش بدونه بعد سیمبیوت باهاش ترکیب بشه و تبدیل بشه به ونوم
منتهی یادم نمیاد دقیقا چرا ولی این ایده رها میشه (شایدم به خاطر اینکه ایده کشته شدن بچه به نظر سردبیر اسپایدرمن زیاد مناسب نبوده یا .... ولی در هر حال به نظرم جالب میشد اگه اسپایدرمن صاحب یه دشمن مونث قوی میشد
در واقع باید قبول کنیم وجود کسی مثل ادی براک به سیمبیوت شخصیت داده وگرنه یه زن که باید احساسات زنونه شو بروز بده داخل سیمبیوت چیز جالبی نمیشد!
الآن فکر میکنم دشمن زن شماره یک اسپایدرمن لیز آلن باشه
خداییش من که جذابیت خاصی نمیبینم شما میبینید؟
اخرش بتمن پی میبره که خودش خون اشام شده بعد الفرد این اخرین ومپایر گاتام رو به وسیله یه تیرک چوبی می کشه
موافقم
البته به نظرم باکی بارنز و نورمن اونقدرا هم غیر واقعی نبودن.
واقعا عالی بودند
ولی thing . . . . . . .
هنوزه هم مرگ هاکای رو نفهمیدم
کلا اینا عجیب ترین ها بودند
چهره سنگی
جین گری
بتمن
جیسون تاد (کلا بازگشت خفن و خنده داری داشت )
زن عمو می
هاکای
ولی باکی بارنز عالی ترین و ماندگار ترینشون بود (منم کلا از شخصیت سرباز زمستانی خوشم میاد )
نه چون اصلا داستانی برای زنده شدنش نگفتند که غیر باور باشه!
خیلی شیک و مجلسی از گور در اومد و رد هود شد(!!!!!!!)
چرا گیر میدین به بدبخت؟
یعنی رفتن اونجا دادن اون یارو که مثلا خدا بود دوباره کشیدتش
اولیش همین جریان COIE بود که با شکستن خط زمان جیسون از قبر بیرون میاد و بعدا از Lazarus Pit برای برگشتن حافظش استفاده میشه، وقتی این ایونت تموم شد و در دنیای New Earth (اون موقع کمیکهای اصلی DC توی این زمین بود) ماجرا داشت به شروع فلشپوینت میرسید مشخص شد بعد از اتفاقات COIE اصلا خط زمانی شکسته نشده! جیسون نبش قبر شده و جنازش توی Lazarus Pit قرار گرفته تا زنده بشه! بعد از فلش پوینت هم که New52 شروع شد و دنیای اصلی DC هم شد Prime Earth و این اواخر هم یه ریبوت نصفه و نیمه Rebirth که المانهای زیادی از New Earth رو وارد Prime Earth کرد هنوز همون قرار گرفتن جسدش توی Lazarus Pitه و دست نخورده باقی مونده.
توی کمیکهای Fantastic Four از این جور داستانا زیاده!
مخصوصاً توی run معرکهٔ «مارک وید»! (به شخصه آرک Unthinkable یکی از بهترین کمیکهایی ـه که تا حالا خوندم!)
ولی خدایی ایدهٔ قشنگیه که برن پیش «جک کربی» مرحوم تا چهرهٔ «ثینگ» رو دوباره طراحی کنه.
به نقل از ctothejay:
قبول داری یه جورایی این زنده شدن غیر قابل قبول رو اومدن جمعش کنن با این حرکت؟!
یعنی نویسنده عش قش کشیده که رابین دوم زنده بشه (!) و یه توجیه غیرمنطقی واسش آورده؛ بعد نویسندههای بعدی یه جوری جمعش کردن!
(البته این ایده بود که دستمایهٔ انیمیشن Batman: Under the Red Hood شد)
اگه بخوایم توضیح چرند نویسنده رو واقعا رسما یه حساب بیاریم کل داستان حماسه فونیکس سیاه رو باید بریزیم تو سطل زباله بخصوص بخش فداکاری جین رو ...
بنابراین از اونجایی که این داستان همچنان برترین داستان تاریخ ایکس منه پس باید گفت مارول فن ها مثل قضیه اغوا شدن گوئن استیسی توسط نورمن آزبورن همچین داستان هایی رو ندید حساب میکنن ، دی سی فن ها هم همینطور
کلا کمیک فن جماعت بعضی وقت ها بعضی چرندیاتی رو که یه سری نویسنده احمق مینویسن رو باید ندید حساب کنه
فکر کنم شما چند ساله کمیکای اسپایدرمنو نمیخونی چون قضیه اغوا شدن گوئن ثابت شد که حقیقت نداشته
spidey.ir/.../...
بعدشم اینا ربطی به مارول فن یا دیسی فن یا هر چی فن بودن نداره
دنیای کمیک اگه قرار بود همه چیزش منطقی باشه و با عقل جور دربیاد که میشد فیلم "مستند"
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا