10 طراح برتر تاریخ کمیک بوک های مرد عنکبوتی

10 طراح برتر تاریخ کمیک بوک های مرد عنکبوتی

این طراحان برجسته کمک کردند تا مرد عنکبوتی به یکی از شناخته شده ترین شخصیت های کمیک بوکی تمام دوران تبدیل شود.

مقدمه: از سال 1962 تا به حال کاندیدهای زیادی برای فهرست بهترین طراح کمیک بوک های مرد عنکبوتی وجود داشته. درسته که استیو دیتکو این شخصیت را به همراه استن لی در اوایل دهه 60 میلادی خلق کرد ولی از آن موقع به بعد ما یک عالمه طراح حرفه ای و برجسته مثل تاد مک فارلین، جان رومیتای پدر و پسر و .. داشته ایم که کمک کرده اند تا مرد عنکبوتی محبوب ترین شخصیت تخیلی دنیا شود. مقاله ی زیر را هم بخوانید:

10 نویسنده برتر تاریخ کمیک بوک های مرد عنکبوتی

 

10- مارکوس مارتین (Marcos Martin)

مارکوس مارتین

«ماركوس مارتین» (Marcos Martin) طراح برجسته ای است كه برنده جایزه معتبر آیزنر شده و اصلیتی اسپانیایی دارد و در شهر بارسلون متولد شده. كسانی كه از گذشته های دور با طراحی های «ماركوس مارتین» آشنا هستند خوب میدانند كه او حتی قبل از آنكه كمیك های مرد عنكبوتی را طراحی كند، كارش حرف نداشت ولی  چندان شناخته شده نبود و در حقیقت با كميك هاي مرد عنكبوتی شگفت انگیز بود كه جایگاه خودش را به عنوان یكی از برترین های طراحان حال حاضر دنیای كمیك تثبیت كرد. او بدون شك بهترین طراحی است كه در سالهای اخیر كمیك های مرد عنكبوتی را طراحی كرده است. مارتین شماره های 578 ، 579، 655 ، 656،   659 تا 661 از كمیك های مرد عنكبوتی شگفت انگیز را به همراه داستانهای فرعی (back up) در شماره های 655 تا 656  و یك عالمه طرح جلد واریانت و ... خلق كرده است.

مارکوس مارتین

سبك ماركوس مارتین ساده و مینی مالیستی است و خواننده را تا حد زیادی به یاد آثار «استیو دیتكو» میاندازد و در عین حال به طور غریبی مدرن به نظر می آید. حالت سیال و انعطاف پذیر فیگورهای او به زیبایی با قدرت خطوط مینی مال و ساده اش در هم آمیخته و پانل هایی بسیار دلربا می آفریند. در ضمن لی اوت (layout) و  شیوه چينش و پانل بندی او منحصر به فرد است و بسیار خلاقانه به نظر میرسد. كافی است به این صفحه از شماره 655 مرد عنكبوتی شگفت انگیز دقت كنید تا متوجه منظور من شوید. و یا این صفحه را در نظر بگیرید تا به اوج نبوغ مارتین در لی اوت پی ببرید. دیدید مارتین چقدر استادانه این صحنه را تاثیرگذار و قدرتمند خلق كرده؟ واقعا خواننده درد و رنج اسپایدرمن زیر آنهمه بار سنگین  و در حاليكه در تونلي تنگ و تاريك سعي ميكند به بقيه كمك كند، را حس میكند. مارتین روی جلدهای ماندگاری را هم برای اسپایدرمن خلق كرده كه اگر یادتان باشد در قسمت های اول  و دوم از مقالات "برترین كاورهای تاریخ اسپایدرمن" به آنها اشاره شد. او همچنین به مناسبت 50 سالگی مرد عنكبوتی در عالم كمیك ، 5 كاور زیبا به عنوان سمبل دهه های گذشته خلق كرد كه واقعا تماشایی هستند. متاسفانه او فعلا به جز طراحي كاور واريانت براي مرد عنكبوتي چيزي خلق نميكند  ولي اميدواريم بار ديگر او را در صفحات مرد عنكبوتي ببينيم زيرا سبك طراحي اش بسيار براي دنياي مرد عنكبوتي مناسب به نظر ميرسد wink.

 

9- گیل كین (Gil Kane)

گیل کین طراح

با وجود آنكه «گیل كین» (Gil Kane) طراح داستان هایی است كه همواره از مهم ترین ها و تاثیرگذارترین های تاریخ كمیك های  مرد عنكبوتی به حساب آمده اند  اما خیلی ها با او آشنایی ندارند. شاید به خاطر اینكه سبك او بیش از حد شبیه سبك ديگر طراح افسانه ای مرد عنكبوتي يعني «جان رومیتا» بود. البته این موضوع به این خاطر است كه در ابتدای دهه 70 میلادی جان رومیتا پس از دورانی بسیار موفق جای خود را به «گیل كین» ولی تا مدتها به عنوان طراح كاورهای مرد عنكبوتی كارش را ادامه داد و حتی خیلی اوقات طراحی های گیل كین را روتوش میكرد.  به همین دلیل بسیاری از خوانندگان كمیك های مرد عنكبوتی در دهه 70 میلادی  وقتی به طراحی های گیل كین نگاه ميكردند رد پای جان رومیتا را ميديدند! در هر حال همان طور كه گفته شد گیل كین شماری از مهم ترین كمیك های تاریخ اسپایدرمن را طراحی كرده است. به طور مثال او شماره 90 از كمیك "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" را طراحی كرد؛ شماره ای  كه در آن سروان «جورج استیسی» (پدر «گوئن استیسی»، دختری كه پیتر پاركر عاشقش بود) كشته شد (برای كسب اطلاعات كامل درباره این داستان اینجا و اینجا را كلیك كنید).

سپس او و «استن لی» در سال 1971 داستانی سه قسمتی در شماره های 96 تا 98 از كمیك بوک "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" خلق كردند كه در تاریخ ماندگار شد. چون در این سه شماره برای اولین بار با "اداره نظارت بر محتویات كمیك" (Comics Code Authority) مخالفت شد (برای کسب اطلاعات بیشتر در این باره، این مقاله را بخوانید). گیل كین اندكی بعد به همراه نویسنده ای به نام «روی توماس»  یكی دیگر از لحظات ماندگار كمیك های مرد عنكبوتی را در شماره 100 "اسپایدرمن شگفت انگیز" رقم زد زيرا در آن پیتر پاركر كه دیگر از اسپایدرمن بودن خسته شده بود محلولی درست كرد تا با خوردن آن قدرت های فوق بشری اش را از دست بدهد ولی در عوض 4 دست جدید درآورد!!! در شماره بعدی گیل كین شخصیت مهمی به نام «موربیوس خون آشام» را خلق و وارد داستان های مرد عنكبوتی كرد. اما بدون شك بیاد ماندنی ترین داستانی گیل كین براي هواداران مرد عنكبوتی در شماره های 121 و 122 از "اسپایدرمن شگفت انگیز" روی داد یعنی داستان "مرگ گوئن استیسی". البته بازهم تاكید میشود كه طراحی های گیل كین در تمام این چهار  داستان مذكور توسط «جان رومیتا» روتوش و گاهی اوقات اصلاح میشد. اما باید اعتراف كرد كه گیل كین تبحر بسیاری در خلق سكانس های اكشن داشت . ضمنا او  ظاهر پیتر پاركر را خیلی جذاب و ورزیده به تصویر میكشید.

 

8- سارا پیکلی (Sara Pichelli)

 سارا پیکلی (Sara Pichelli)

«سارا پیکلی» طراح ایتالیایی الاصل که کارش را با انتشارات IDW شروع کرد و مارول او را در سال 2008 و در حالی که 25 ساله بود استخدام کرد تا روی کمیک های NYX و "فراری ها" کار کند و در نهایت ارتقا یافت و طراح Ultimate Comics: Spider-Man شد و طراحی کمیک مهم Ultimate Fallout که شخصیت بسیار مهمی به نام «مایلز مورالز» در آن خلق شد. بنابراین پیکلی به همراه «برایان مایکل بندیس» خالق شخصیت مایلز مورالز است و شکل ظاهری و لباس نمادین او را خلق کرد.

مایلز مورالز سارا پیکلی

سبک منحصر به فرد پیکلی در طراحی باعث شد تا کمیک های مایلز مورالز از طراوت خاصی بهره مند شوند و مخاطبین خاص خود را پیدا کنند و باعث شوند تا مایلز به عنوان یکی از برترین شخصیت های خلق شده توسط مارول در یک دهه اخیر لقب بگیرد. در واقع پیکلی از آن دسته از طراحانی است که دیزاین شخصیت ها را بر پایه خصوصیات اخلاقی آنها پایه گذاری میکند. در نتیجه پیش زمینه فرهنگی و اجتماعی، گویش و زبان بدن و حتی مدل لباس پوشیدن آنها در خلق ظاهر و حال و هوای مخلوقات او تاثیرگذار هستند. پیکلی کمیک بوک های مهمی مثل "مردان عنکبوتی" و دنباله آن را به همراه بندیس خلق کرده که در اینجا و اینجا ترجمه شده اند. او در سال 2011 جایزه معتبر Eagle را در رشته محبوب ترین طراح تازه وارد را به خودش اختصاص داد. آقای مارک پانیکیا از سردبیران ارشد مارول درباره او گفته: "هر دفعه که صفحه ای جدید طراحی شده توسط سارا به دستم میرسد میبینم که او به عنوان طراح دارد رشد میکند. او الان کارش شگفت انگیزه و واقعا نمیدونم در آینده چقدر شگفت انگیز تر خواهد شد"! تام برورت نیز درباره او گفته که یک استعداد شگرف است که به زودی دنیای کمیک را منفجر خواهد کرد. منتقدین نیز توجه او به جزئیات را مورد ستایش قرار داده اند، به ویژه شیوه ای که طبق آن مو و حالات صورت و زبان بدن کاراکترها را به تصویر میکشد و باعث میشود تا اتمسفر و داستان سرایی در آثار او به سطح بالایی ارتقا پیدا کنند. آنها همچنین طراحی او را برای مایلز مورالز در کمیک های Ultimate Spider-Man، انرژیک، سینماتیک و باطراوت لقب دادند.

 

7- ران فرنز (Ron Frenz)

ران فرنز (Ron Frenz)

«ران فرنز» (Ron Frenz) طراحیه كه بهترین داستان مرد عنكبوتی را به تصویر كشیده! یعنی داستان "پسر بچه ای كه عكس های مرد عنكبوتی را جمع میكرد"  (اگر این داستان را با ترجمه فارسی نخوانده اید اینجا را كلیك كنید). سپس او طراح اصلی كمیك مرد عنكبوتی شگفت انگیز شد و به همراه «تام دی فالكو» شماره های 251 تا 248  را طراحی كرد (البته در اين بین شايد یكی دو تا از شماره ها را یك طراح دیگر انجام داد).

کمیک اسپایدرمن

ران فرنز را به عنوانی يكی از معدود طراحان اسپایدرمن میشناسند كه توانست به طور حیرت انگیزی سبك استیو دیتكو را با جان رومیتاپیوند بزند. یعنی طراحی هایش از اكشن جذاب رومیتا و سبك نامتعارف و خاص دیتكو در طراحی حركت و ظاهر شخصیت ها بهره مند بود. به طور مثال ظاهر پیتر پاركر در طراحی های او بسیار شبیه به ظاهری بود كه استیو دیتكو از پیتر خلق میكرد. در ضمن فرنز یك قصه گوی خارق العاده بود و بسیار با نوشته های تام دی فالكو جفت و جور بود.  شما میتونید در اینجا نبوغ او را در طراحی درگیری ذهنی پیتر پاركر بر سر لباس سیمبیوت فضایی را ببینید. در هر حال run او با تام دی فالكو در كمیك های مرد عنكبوتی شگفت انگیز بسیار برای هواداران مرد عنكبوتی خاطره انگیز است چون داستان های مهمی نظیر سیمبیوت سیاه فضایی یا ادامه ماجرای «هاب گابلین» در این  دوران روایت شدند. سالها بعد او و دی فالكو شخصیت دختر عنكبوتی (Spider-Girl) را خلق كردند و ران فرنز بسیاری از كمیك های دختر عنكبوتی را هم طراحی كرد. تا یادم نرفته بگم كه فرنز چند شماره از سری تحسین شده Untold Tales of Spider-Man را هم طراحی كرد. او در ضمن سال 1997 كمیك سه قسمتی Hobgoblin Lives را طراحی كرد. این كمیك كه توسط «راجر استرن» نوشته شد بالاخره پس از سالها هویت واقعی هاب گابلین را فاش كرد.

  

6- راس اندرو (Ross Andru)

راس اندرو

وقتی «راس اندرو» (Ross Andru) در سال 1973 و  از شماره 125 طراح سری اصلی مرد عنكبوتی یعنی "اسپایدرمن شگفت انگیز" شد، خوانندگان و هواداران اسپایدرمن چندان به او روی خوش نشان ندادند زیرا تغییراتی را حس میكردند. در واقع، آنها كاملاً به  سبك طراحی های «جان رومیتا» عادت كرده بودند (تا آن زمان طراحان دیگر هم سعی كرده بودند تا از روميتا تقليد كنند) اما طراحی های  اندرو با وجود آنكه در نگاه اول خیلی هم با طراحی های رومیتا فرق نمیكرد، اما سبك و استیل  خودش را داشت. در ثانی، او كسی بود كه با كوله باری از تجربه از "دی سی كامیكس" به مارول آمده بود. با اين وجود رفته رفته راس اندرو خودش را در دل هواداران باز كرد و نشان داد چه طراح فوق العاده ای است. او بسیار سریع طراحي ميكرد  و با اینكه  از شماره 125 تا 185 طراح اسپایدرمن شگفت انگیز بود و حتی در این بین 5 شماره از كمیك Giant-Size Spider-Man را نیز طراحی كرد اما، معمولاً از جدول برنامه ریزی شده عقب نیفتاد و  بسيار قابل اتكا بود!

راس اندرو

راس اندرو در ضمن برخی از داستان های كلیدی اسپایدرمن را نیز طراحی كرد به طور مثال او داستان معروف "سرگذشت كلون" (Clone Saga) را در شمار های 141 تا 149 از "اسپایدرمن شگفت انگیز" به استادی هر چه تمام خلق كرد . به همین دلیل این داستان تا مدتها در ذهن هواداران مرد عنكبوتی باقی ماند (هر چند مارول در دهه 90 میلادی با انتشار دنباله آن، همه چیز را خراب كرد!!!). او همچنین طراح داستانی بود كه در آن برای اولین بار شخصیت «پانیشر» (Punisher) در عالم كمیك کمیک خلق شد (شماره 129  "اسپایدرمن شگفت انگیز").  و یا داستان  معروف تبدیل شدن «هری آزبورن» به گرین گابلین (شمار های 136 و 137 "اسپایدرمن شگفت انگیز"). اندرو آنقدر خوش درخشید كه مارول و دی سی در سال 1976  برای پروژه ویژه مشترك خود  یعنی "سوپرمن در مقابل اسپایدرمن" از ميان برترين طراحان خود، او را برگزیدند! و بدین ترتیب او با طراحي اين كميك نامش  را همیشه در تاریخ كمیك بوک جاودانه كرد (برای كسب اطلاعات بیشتر درباره "سوپرمن در مقابل اسپایدرمن"، اینجا را كلیك كنید). درباره سبك اندرو هم باید گفت كه او را بیشتر به خاطر خلق صحنه های اكشن خلاقانه میشناسند ولی از نظر صحنه های رومانتیك، عاطفي و پر تنش هم توانایی های خیلی خوبی داشت و لحظلا ماندگاري در كمیك های اسپایدرمن خلق كرد. به طور مثال كافی است به روی جلد شماره 178 از كمیك "اسپایدرمن شگفت انگیز" دقت كنید تا بفهمید او چگونه به بیننده حسی حاكی از تنش را منتقل میكند و چقدر موثر  به او میفهماند كه زن عمو می رو تخت بیمارستان افتاده در حالیكه پیتر در قالب اسپایدرمن دارد با «گرین گابلین» مبارزه میكند! از دیگر نقاط قوت او حتما باید به نحوه طراحی ساختمان ها و معماری شهر نیویورك اشاره كرد كه انصافاً هنوز هم در بین طراحان اسپایدرمن بی نظیر است. ایشان بسیار دقیق شهر نیویورک را در طراحی های خود نشان میداد. 

 

5-  جان روميتا جونيور (John Romita Jr)

جان روميتا جونيور (John Romita Jr)

 «جان رومیتا جونیور» (John Romita, Jr) كه هواداران مرد عنكبوتی او را بیشتر با عنوان JR jr صدا میكنند،  پسر طراح بزرگ و افسانه ای كمیك های مارول و اسپایدرمن یعنی «جان رومیتا» می باشد. با وجود آنكه همگان او را همچون پدرش به عنوان یكی از بهترین طراحان تاریخ كمیك بوك های مرد عنكبوتی میشناسند و با وجود آنكه  یكی از كسانی  است كه  بیشترین  تعداد كمیك  اسپایدرمن را در سی سال گذشته طراحی كرده اند، ولی در كمال شگفتی او در تمام این مدت طراح  بسیاری از دیگر كمیك های مهم  مارول نيز بوده است !  از «اونجرز» و Daredevil گرفته تا «ولورین»، «كاپیتان آمریكا» ، «مرد آهنی» ، «مردان ایكس» و «پانیشر»!!!  در هر حال، اولین طراحی جان رومیتا جونیور برای اسپایدرمن در سال 1977 انجام شد یعنی زمانی كه یك داستان 6 صفحه ای برای كمیك شماره 11 The Amazing Spider-Man Annual خلق كرد. او سپس از ابتدای دهه 80 میلادی به عنوان طراح اصلی كمیك های "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" انتخاب شد ولی آثار درخشانش زمانی شروع شد كه با نویسنده ای فوق العاده خلاق به نام «راجر استرن» همكاری كرد. در حقیقت آثاری كه جان رومیتا جونیور و راجر استرن در شماره های 224 تا 250 كمیك "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" خلق كردند جزو بهترین و به یادماندنی ترین داستان های تاریخ اسپایدرمن به شمار میروند. آنها در ضمن شخصیت بسیار مهمی همچون «هاب گابلین» را خلق كردند و باعث شدند تا اسپایدرمن پس از سالها صاحب یك شخصیت خبیث اصلی و تمام عیار شود.  در آن دوره سبك طراحی جان رومیتا شباهت فراوانی به سبك پدرش داشت و به قول معروف خیلی شسته و رفته و آراسته به نظر میرسید. او بسیار در طراحی صحنه های اكشن مهارت داشت. برای نمونه به این صفحه زیر از داستان معروف "هیچ چیزی نمیتواند جلوی جاگرنات را بگیرد" (كه سال 1982 در شماره های 229 و 230 از "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" چاپ شد)،  توجه كنید تا به سطح بالای مهارت وی در این زمینه پی ببرید. او در ضمن استاد پانل بندی است. به این صفحه نیز كه از كمیك شماره 232 "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" گرفته شده دقت كنید و ببنید او چقدر ماهرانه و خلاقانه  از پانل ها بهره میگرد تا به بهترین نحو ممكن در خدمت داستان باشند. 

جان رومیتا جونیور

جان رومیتا جونیور تقریباً در اواسط دهه 90 میلادی با دیگر به كمیك های اسپایدرمن برگشت و طراحي  مجموعه  Peter Parker  Spider-Man را بر عهده گرفت. منتهی این بار سبك طراحی اش عوض شده بود. نوعی استایل تاریك و نوآر (Noir) مانند در آثارش دیده میشد. بعضی ها اعتقاد داشتند كه او شخصیت ها را تنومند و هیكلی تر از قبل میكشد. ولی سبك جدید او پس از مدت كوتاهی مورد پسند هواداران واقع شد و او كاری كرد تا Peter Parker  Spider-Man به جذاب ترین سری اسپایدرمن در آن دوران تبدیل شود؛ دوران سیاهی كه به خاطر داستان منفور "سرگذشت كلون" (Clone Saga) محبوبیتی نزد هواداران مرد عنكبوتی ندارد. در واقع شاید بتوان شماری از بهترین طراحی های او را در شماره 75 از كمیك  Peter Parker  Spider-Man دید (لازم به ذكر است كه  یكی از برترین نبردهای میان اسپایدرمن و «گرین گابلین» در اين كميك روایت میشود. در حقیقت در آن «نورمن آزبورن» كه سالها در كمیك های مرد عنكبوتی مرده محسوب میشد، دوباره برگشت معلوم شد كه همه قضایای "سرگذشت كلون" زیر سر او بوده است! در ضمن در همین كمیك بود كه «بن رایلی» كشته شد).

داستان مرد عنکبوتی

جان رومیتا جونیور یكی از معدود طراحان قدیمی اسپایدرمن بود كه پس از آنكه مارول در ژانویه سال 1999 تصمیم گرفت كمیك های مرد عنكبوتی را از نو احیا (relaunch) كند، در سمت خود باقی ماند ولی متاسفانه آن موقع مجبور بود شماری از بدترین داستان های تاریخ اسپایدرمن را طراحی كند! اما پس از یكی دو سال، مارول كه میدید فیلم سینمایی اسپایدرمن به كارگردانی «سم ریمی» در راه است تصمیم گرفت كیفیت عناوین اسپایدرمن را  بالا ببرد و در نتیجه "جوزف مایكل استرازینسكی" (ملقب به JMS) را به عنوان نویسنده جدید كمیك "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" برگزید. جان رومیتا جونیور هم از كمیك Peter Parker  Spider-Man به "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" مهاجرت كرد تا در كنار JMS جان تازه ای به داستان های اسپایدرمن بدهند. همكاری آنها بسیار تماشایی و جذاب از كار در آمد و  كمیك های بسیار خوب و ماندگاری را خلق كردند. به طور مثال داستان نخست آنها به نام "coming home"  كه در  شماره های 31 تا 35 از جلد دوم "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" به چاپ رسید، به عنوان برترین داستان سال 2001 برگزیده شد و به جایزه معتبر "ایزنر" دست یافت که میتونید آن را با ترجمه فارسی در اینجا بخوانید. جان رومیتا جونیور و JMS در این داستان شخصیت خبیث جدید و مهمی همچون «مورلان» (Morlun) را خلق كردند و در نتیجه یكی از نفس گیر ترین و به یاد ماندنی ترین نبردهای تاریخ مرد عنكبوتی شكل گرفت. جان رومیتا جونیور در آن زمان باز هم اندكی سبك خود را تغییر داد.  او سعی كرد شخصیت ها را تركه اي و لاغرتر  به تصویر بكشد و به حركات اسپایدرمن نوعی حالت غریب و نامتعارف ببخشد كه خواننده را یاد آثار «استیو دیتكو» می انداخت. او وسواس خاصی در نشان دادن وضعیت روحی و جسمانی اسپایدرمن/پیتر پاركر نشان میداد و بدون اغراق باید ادعا كرد كه هیچ طراح دیگری نمیتواند مثل او و زخم ها و جراحات وارده بر سر و صورت اسپایدرمن را به تصویر بكشد. نحوه ای كه او با خستگي تمام ماسكش را بر صورت ميزند تا با دوباره با «مورلان» روبرو شود هم در نوع خود يك شاهكار است. او همچنین  ثابت كرد كه علاوه بر صحنه های اكشن، در خلق لحظات احساسی و دراماتیك بین شخصیت ها نیز تبحر دارد. به طور مثال به این صفحه زیر كه پیتر پاركر  را هنگام پوشیدن لباس اسپایدرمن و خداحافظی از همسرش «مری جین» (كه خوابش برده!!!) نشان میدهد، دقت كنید. جان رومیتا جونیور  چند سال پیش داستان مهم New Ways to Die (كه نویسنده اش «دن اسلات» بود) و یا شماره 600 از كمیك "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" را طراحی كرد. امیدواریم در آینده نیز شاهد هنرنمایی او در كمیك های مرد عنكبوتی باشیم!

 

 4- تاد مک فارلین (Todd McFarlane)

تاد مک فارلین (Todd McFarlane)

اگر قرار باشد سه طراح را انتخاب كنیم كه بیشترین تاثیر را روی تثبیت لباس، نوع حركات و شكل ظاهري اسپایدرمن در عالم كمیك   داشته باشند قطعاً باید اول از «استیو دیتكو» نام ببریم (چون او به همراه «استن لی» اسپایدرمن را خلق كرد!) بعد باید به «جان رومیتا» اشاره كنیم (چون پس از آنكه جانشین دیتكو شد تغییرات دلپذیری در ظاهر مرد عنكبوتی به وجود آورد و كاری كرد تا ظاهر نمادین او تا سالها  دست نخورده باقی بماند) اما قطعاً نفر سوم كسی نیست جز آقای «تاد مك فارلین» (Todd McFarlane)! در واقع، از همان لحظه اولی كه او در سال 1987  به طراح كمیك های "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" (The Amazing Spider-Man) تبدیل شد، با دیزاین های دینامیك و پویای خود هواداران كمیك بوكی را شگفت زده كرد و آنقدر شكل ظاهری اسپایدرمن را تحت ثاثیر قرار داد كه از آن به بعد تقریباً تمام طراحان داستان های اسپایدرمن به نوعی از او پیروی كردند! اغراق نیست اگر بگوییم كه سبك جدید و منحصر به فرد مك فارلین در طراحی اسپایدرمن - از تارهای عنكبوتی ضخیم و پیچ در پیچ او گرفته تا چشمان درشت او روی ماسك اش یا پیچ و تاب های عجیب و غریبی كه او به حركات و ژست های اسپایدرمن در هوا یا روی در و دیوار  میداد -  الهام بخش نسلی جدید از كمیك های اسپایدرمن در دهه 90 میلادی گردید.

او نه تنها ظاهر اسپایدرمن بلكه ظاهر تمام شخصیت های مكمل و فرعی و حتی شخصیت های منفی را هم دگرگون كرد. در ضمن از یاد نبریم كه این مك فارلین بود كه برای اولین بار ظاهر كاراكتری همچون «ونوم» را خلق كرد و یقیناً ونوم بخش عمده ای از شهرت و محبوبیت خود را مدیون  آن دندان های ترسناك یا آن شكل و قیافه نامتعارفی است كه مك فارلین برایش درست كرد! اما مهارت مك فارلین فقط در خلق شكل ظاهری متفاوت و منحصر به فرد خلاصه نمیشد زیرا او در پانل بندی و چینش موثر تصاویر بسیار زبده بود و به همین دلیل صحنه های اكشن او بسیار سیال و روان به نظر میرسید. در اصل او از پانل بندی سنتی و قراردادی كه اكثر طراحان اسپایدرمن قبلاً آن را رعایت میكردند بیرون آمد و به همین دلیل طراحی های او غیر كلیشه ای و غیر قابل پیش بینی به نظر میرسیدند و مثلاً ممكن بود تارها یا برخی از اعضای بدن اسپایدرمن از پانل بیرون بزنند! كافیست به این تصویر زیر دقت كنید تا كاملاً متوجه منظورم شوید. 

مرد عنکبوتی سیاه

یكی دیگر از نقاط قوت مك فارلین این بود كه او خیلی به موقع كار خودش را تحویل میداد. به عبارتی دیگر ما بارها دیده ایم  كه فلان كمیك به خاطر اینكه طراح اش نتوانسته به موقع طراحی را انجام بدهد با تاخیر منتشر شده ولی مك فارلین اصلاً اینطور نبود او از شماره 298 تا 323 طراح كمیك بوک "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" بود و در طول این زمان طراح دیگری جانشین او نشد. تازه، از یاد نبریم كه شماره 300 یك شماره ویژه بود و 40 صفحه داشت و یا شماره های 304 تا 309 هر دو هفته یكبار منتشر شدند! بعد از "اسپایدرمن شگفت انگیز"، مك فارلین به چنان محبوبیت و شهرتی نزد هواداران اسپایدرمن دست یافته بود كه مارول كمیك  جدیدی را به نام Spider-Man به راه  انداخت كه در آن او همه كاره بود یعنی هم طراح بود و هم نویسنده و هم رنگ آميز و حروف چين! (هرچند مك فارلین نویسنده چندان خوبی نبود!). به همین دلیل شماره یك این كمیك  تبدیل شد به پرفروش ترین كمیك بوک تاریخ ! او سپس از مارول رفت تا خودش یك شركت كمیك  بوکی تاسیس كند و بدین ترتیب كمپانی Image Comics به وجود آمد و شخصیت های معروفی همچون «اسپان» (Spawn) خلق شدند. اما در هر حال همانطور كه گفته شد مك فارلین سبكی را در طراحی اسپایدرمن به راه انداخت كه تاثیر آن تا به امروز احساس میشود!

 

3- مارك بَگلی» (Mark Bagley)

مارك بگلی» (Mark Bagley)

بسیاری از طرفداران جدید اسپایدرمن  و به خصوص آنهایی كه بیشتر كمیك های "مرد عنكبوتی نهایی"  (Ultimate Spider-Man) را خوانده اند، طراحی های  «مارك بگلی» (Mark Bagley) را خوب میشناسند. اما شاید ندانند كه بگلی در اواسط دهه 90 میلادی هم برای مدت نسبتاً طولانی  طراح كمیك های "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" بود و خالق آثار منحصر به فردی شد. در واقع او از شماره 351 (سپتامبر 1991) تا 415  (سپتامبر 1996) طراح "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" بود (البته در این بین معدود شماره هایی هم  بود كه بگلی طراحی نكرد). او  مسئولیت سنگینی را بر دوش خود حس میكرد زیرا هنرمند تازه وارد و نسبتاً بی تجربه ای بود كه جایگزین طراحان فوق العاده محبوبی همچون «تاد مك فارلین» و «اریك لارسن» شده بود ولی توانست خیلی زود سبك منحصر به فرد خودش را جا بیاندازد. بگلی، اسپایدرمن و پیتر پاركر را بسیار لاغر و تركه ای ولی در عین حال خیلی جذاب، گیرا و با ظرافت طراحی میكرد و پویایی خاصی در صحنه های اكشنی كه خلق میكرد، دیده میشد. در واقع، سبك و دیزاین او در طراحی او تركیبی از سبك «تاد مك فارلین» با «جان رومیتا» بود و به همین دلیل به مذاق طرفداران جدید و قدیمی اسپایدرمن خوش می آمد. مارول هم متوجه محبوبیت بگلی نزد هواداران شده بود، از طراحی های او برای تبلیغات و محصولات منقش به اسپایدرمن استفاده كرد. به طور مثال شكل ظاهری اسپایدرمن در سری بازی های مبارزه ای  "مارول بر علیه كپكام" (Marvel vs Capcom) كه در دهه 90 میلادی بسیار نزد بازیبازان محبوبیت داشتند از طراحی های مارك بگلی اقتباس شد. حتی از سبك و طراحی های او در ساخت بازی The Amazing Spider-Man: Lethal Foes كه سال 1995 برای كنسول "سوپرنینتندو" (SNES) و فقط مختص كشور ژاپن به بازار آمد، استفاده شد! بگلی در ضمن تبحر خاصی در داستان سرایی داشت و به همین دلیل نویسنده های "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" كاملاً به او اعتماد داشتند زیرا میدانستند كه به خوبی میتواند از پس طراحی هر نوع داستان – از اكشن گرفته تا درام و احساسی -  بربیاید. برای نمونه به این پانل یا این پانل كه از كمیك شماره 403 "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" گرفته شده اند، توجه كنید تا متوجه قدرت بی نظیر بگلی در انتقال احساسات دراماتیك به مخاطب شوید. 

کمیک کارنیج

البته باید قبول كرد كه بگلی تا حد زیادی بد شانس بود زیرا مجبور بود داستان هایی را طراحی كند كه در نهایت بسیار جنجالی از آب در آمدند ، داستان هایی همچون"سرگذشت كلون" یا "بازگشت پدر و مادر پیتر پاركر" (كه در نهایت معلوم شد روبات هستند كه توسط «هری ازبورن» و برای گرفتن انتقام از «پیتر پاركر» درست شده اند!!!). اما یقیناً یكی از بیادماندنی ترین داستان هایی كه بگلی روی آن كار كرد، شماره 400 از كمیك "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" بود كه در آن «زن عمو می» (Aunt May) درگذشت. البته او بعداً بار دیگر زنده شد ولی در هر حال مرگ او داستان بسیار سوزناكی بود و صحنه هایی ماندگاری داشت مثل صحنه ای پیتر روی جنازه زن عمو می گریه میكند و بخش هایی از قصه ای كه زن عمو می وقتی كودك بود برایش  میخواند را بیاد می آورداما باید قبول كرد كه اوج هنرنمایی او وقتی ظهور كرد كه در سال 2000 مارول تصمیم گرفت با انتشار كمیك ماهانه جدیدی به نام "مرد عنكبوتی نهایی" (Ultimate Spider-Man) ، ابرقهرمان شماره یك خود را در قالب ماجراهایی به روز شده و مدرن به خوانندگان جدید عرضه كند. بدین ترتیب ، مارك بگلی انتخاب شد تا به عنوان طراح آقای «برایان مایكل بندیس» را همراهی كند. همكاری آنها بسیار بسیار موفق بود و بگلی بار دیگر به همگان ثابت كرد چقدر در  داستان سرایی استاد است. به همین دلیل "مرد عنكبوتی نهایی" به كمیكی پرفروش، موفق و پيشرو بدل گشت. بگلی همچنین ظاهر شخصیت های اصلی و فرعی داستان های اسپایدرمن را در كمیك های "مرد عنكبوتی نهايي" با موفقیت اپدیت و مناسب با قرن بیست و یكم كرد. به همين دليل پيتر پاركر، مري جين و بسياري ديگر از شخصيت هاي داستان به صورت نوجوان های دبيرستانی به تصوير كشيده شدند و شخصيت هايی مثل زن عمو می هم جوان تر شدند. بگلي همچنين سعي كرد  ظاهر  برخی از شخصیت های خبیث كلاسيك  اسپایدرمن را نيز به روز كند به ويژه آنهايي كه شايد لباس شان كمي از مد افتاده و قديمي بود (مثل «الكترو» و «شوکر»)

كميك هاي التميت اسپايدرمن

بگلی و بندیس ، 111 شماره از این سری را بدون وقفه با هم کار کردند که هنوز هم از این لحاظ یک رکورد در دنیای کمیک های ابرقهرمانی به شمار می آید (طولانی ترین همکاری بی وقفه بین یک طراح و نویسنده).  بگلی از باوفاترین طراحان شخصیت های مارول و به خصوص مرد عنکبوتی است و همیشه حاضر است در طراحی های این شخصیت کمک کند. به طور مثال علیرغم اینکه بگلی سالهاست طراح اصلی کمیک سری "مرد عنکبوتی شگفت انگیز " نیست ولی اخیرا چندین شماره مهم را طراحی کرده است.  تحقیقات نشان میدهد او تا به حال در حدود 200 کمیک برای اسپایدرمن طراحی کرده است که قطعا در آینده بر تعداد آنها افزوده خواهد شد. در هر حال نشریه معتبر Wizard، بگلی را در لیست 10 طراح برتر دهه نخست قرن بیست و یكم، در رده دوم قرار داد و درباره او نوشت: " در 10 سال گذشته عملكرد بگلی در كمیك های مرد عنكبوتی نهايي رشك برانگیز است و كمیك های او بیشتر از كمیك های هر طراح دیگری به فروش رفت".

 

 2- جان رومیتا (John Romita)

جان رومیتا (John Romita)

پس از آنکه در سال 1966 «استیو دیتکو» بنا به مشکلات و دلایلی که تا به امروز به طور کامل فاش نشده، کمیک  های اسپایدرمن را ترک کرد، «استن لی» سراغ  طراح چیره دست دیگری به نام  «جان رومیتا» (John Romita) رفت تا جانشین دیتکو شود. رومیتا ابتدا سعی داشت به نوعی از سبک دیتکو تبعیت کند تا خوانندگان جای خالی او را حس نکنند اما به زودی به سبک خاص خودش روی آورد و باعث شد تا اسپایدرمن حتی محبوب تر از دوران دیتکو شود! در واقع، با وجود آنکه استیو دیتکو لباس و شکل ظاهری اسپایدرمن را خلق کرده بود، اما این طراحی های فوق العاده جان رومیتا بود که باعث شد مرد عنکبوتی به یک نماد و سمبل شناخته شده در سرتاسر جهان تبدیل شود. به طور مثال دیتکو «پیتر پارکر» را همچون نوجوانی ضعیف و لاغر اندام طراحی میکرد اما جان رومیتا او را عضلانی و خوش تیپ تر کرد. در مجموع، او که قبلاً کمیک های زیادی در ژانر رومانس یا عاشقانه خلق کرده بود، ذاتاً کارکترهای مثبت را جوری طراحی میکرد که بسیار زیبا و جذاب از کار در می آمدند به همین دلیل  ظاهر دخترهای جوان کمیک های اسپایدرمن دگرگون شد و کاراکترهایی مثل «گوئن استیسی»، «بتی برانت» و ... ظاهری بسیار مجذوب کننده پیدا کردند. و صد البته از یاد نبریم که این جان رومیتا بود که برای اولین بار «مری جین» را به طور کامل طراحی و به خوانندگان معرفی کرد. در حقیقت، هنر رومیتا، استن لی را تشویق کرد تا داستان هایی بنویسد که در آنها کاراکترهای جوان و تعاملات میان شان نقش کلیدی را ایفا میکردند. در نتیجه در دوره ای که به دوره "لی – رومیتا" معروف است، خیلی وقتها میدیدم که مثلاً پیتر پارکر وقت خود را با دوستانش مثل «هری آزبورن»، مری جین، گوئن استیسی و حتی «فلش تامپسون» در کافه ای به نام "کافی بین" (Coffee Bean) میگذراند. رومیتا اسپایدرمن را نیز خوش هیکل تر از اسپایدرمن دیتکو طراحی میکرد و نوعی جذابیت غیر قابل وصف و حالتی رمزآلود در ظاهر، ژست ها و حرکات او به چشم می آمد. در کل، او کاری کرد تا "اسپایدرمن شگفت انگیز" به پرفروش ترین کمیک ماهانه در آن دوران تبدیل شود. در حقیقت، ظاهر و دیزاینی که او از اسپایدرمن (و دیگر ابرقهرمانان مشهور مارول) خلق کرد نزدیک به سه دهه روی تمام تبلیغات مارول و محصولات منتسب به مرد عنکبوتی دیده میشد و آنقدر نمادین بود که همگان اسپایدرمن را با آن میشناختند. فقط کافی است به تصویر زیر نگاه کنید تا به قدرت و جذابیت جاودانه طراحی های رومیتا پی ببرید:

رومیتا در شماره های 39 تا 88، 93 تا 95 و 106 تا 119 طراح کمیک های "اسپایدرمن شگفت انگیز" بود و حتی وقتی جای خود را به طراح دیگری به نام «گیل کین» (Gil Kane) داد، همچنان به عنوان inker (طراح سیاه قلم) حضور داشت. در ضمن، بعد از آن او سالها به عنوان طراح روی جلد، همکاری خود را با کمیک های اسپایدرمن ادامه داد (او در حال حاضر هم جسته و گریخته و به مناسبت های خاص طراحی هایی از اسپایدرمن خلق میکند). در ضمن يادمان نرود كه او سالهای سال طراح كميك استریپ های روزنامه ای اسپايدرمن بود. رومیتا برخی از معروف ترین دشمنان اسپایدرمن را نیز خلق کرد، دشمنانی همچون «کینگ پین» (Kingpin)، «کرگدن» (Rhino)، «شوکر»  (Shocker) و ... او در ضمن دشمنان کلاسیکی که پیشتر توسط استیو دیتکو خلق شده بودند را با دیزاین و ظاهری جذاب تر خلق کرد. البته درست است که رومیتا از نظر داستان پردازی و روایت قصه های در هم تنیده به پای استیو دیتکو نمیرسید ولی در عوض نبوغ منحصر به فردی در خلق پانل ها و تصاویر ماندگار و دراماتیک داشت.

به طور مثال این پانل معروف زیر از شماره 50 کمیک "اسپایدرمن شگفت انگیز" گرفته شده و مربوط به لحظه ای میشود که پیتر در کوچه ای تنگ و تاریک لباس اش را در سطل آشغال میگذارد چون مشکلات آنقدر به او فشار آورده که میخواهد دیگر اسپایدرمن نباشد. و حتماً میدانید که این پانل آنقدر تاریخی بوده که عیناً در فیلم تحسین شده "مرد عنکبوتی 2" به کار رفت. همچنین، برخی از طراحی هایی که رومیتا برای روی جلد کمیک های اسپایدرمن خلق کرد در زمره بهترین های تاریخ داستان های مصور به شمار میروند و بارها مورد تقلید قرار گرفته اند. مثل همین روی جلد همان شماره 50 "اسپایدرمن شگفت انگیز" که حتی پوستر فیلم سینمایی "هالک باورنکردنی" (The Incredible Hulk) از آن الهام گرفته! (اینجا را ببینید).

 

1- استیو دیتکو (Steve Ditko)

كلاً نمیتوان اسپایدرمن را بدون استیو دیتكو تصور كرد. او نابغه ای بود كه استعداد شگرفی در خلق دیزاین های منحصر به فرد و جاودانه برای ابرقهرمانان و دشمنان خبیث آنها داشت. به همین دلیل است كه میبینیم لباس هایی (costumes) كه او برای اسپایدرمن و دشمنان او خلق كرد هنوز هم پس از گذشت بیش از 50 سال تقریباً دست نخورده باقی مانده اند (البته اسپایدرمن لباس های دیگری نیز بر تن  كرده، ولی حقیقتاً لباس كلاسیك قرمز و آبی او است كه مخاطبین از او در ذهن دارند و همین لباس است كه در اكثر قریب به اتفاق فیلم ها، كارتون ها و بازی های كامپیوتری اسپایدرمن مورد استفاده قرار گرفته و میگیرد). به همین دليل است كه اگرچه لباس كاراكترهايی همچون «الكترو»، «كركس» و «میستریو»  چندين بار مورد تغییر دیزاین قرار گرفته اند ولی دوباره و پس از مدت كوتاهی به دیزاین معروف دیتكو بازگشته اند.

اما نقطه قوت اصلی دیتكو را باید در استعداد خارق العاده او در نقل داستان (story telling) جستجو میكرديد. او قادر بود یك عالمه خطوط داستانی پرجزئیات را در تنها یك شماره جا دهد و خواننده را مجذوب و سرگرم سازد. به همین دلیل است كه خواندن شماره های 1 تا 38 "اسپایدرمن شگفت انگیز" نسبت به كمیك بوک های دیگر، زمان بیشتری طلب میكند. مثلاً شما كافیست به نحوه پیدایش (origin) اسپایدرمن دقت كنید كه در شماره 15 كمیك "فانتزی شگفت انگیز" (Amazing Fantasy) به چاپ رسید. این داستان 11 صفحه بیشتر ندارد ولی دیتكو كاری كرده كه انگار 7 شماره به طول می انجامد! به عبارتی دیگر او طراحی بود كه میتوانست یك عالمه داستان را درون هر شماره جا دهد ولی در عین حال خواننده حتی برای یك لحظه خسته یا كسل نشود. گفته میشود كه دیتكو آنقدر در داستان گویی تبحر داشته كه استن لی فقط كلیات داستان هر شماره را به او میگفته و سپس او میرفته و خودش به میل خودش داستان را طراحی میكرده و در نهایت استن لی فقط دیالوگ ها را  اضافه میكرده. به راستی تركیب ماجراها و سبك طراحي فوق العاده مبتكرانه استیو دیتكو با دیالوگ های جذاب و بیاد ماندنی استن لی از آنها یك تیم رویایی ساخت كه نظیر آن در عالم كمیك تكرار نخواهد شد، تركیبی كه باعث شد اسپایدرمن به یكی از شناخته شده ترین و محبوب ترین كاراكترهای تخیلی جهان تبدیل شود.

شما میتوانید اوج هنر و نبوغ دیتکو  را بهترین شكل در سكانس معروف  شماره 33 كمیك "اسپایدرمن شگفت انگیز" ملاحظه کنید که در اینجا ترجمه شده و  به عقیده كارشناسان مشهورترین سكانس در كل تاریخ كمیك های اسپایدرمن میباشد و بارها توسط طراحان دیگر مورد تقلید قرار گرفته، ملاحظه كنید. یعنی همان جایی که اسپایدرمن زیر آوار گیر کرده ولی امیدش را از دست نمیدهد.   طراحی و پانل بندی استیو دیتكو در این چند صفحه شاهكاری در تاریخ كمیك به شمار میرود. اگر دقت كنید در ابتدا و هنگامی كه نوامیدی همه جا را فرا گرفته، پانل ها هم كوچك و تنگ هستند ولی با امید گرفتن اسپایدرمن پانل ها هم بزرگتر و بزرگتر میشوند تا اینكه اسپایدرمن در یك پانل تمام صفحه ای خودش را خلاص میكند (اینجا، اینجا ، اینجا و اینجا را ببینید). متاسفانه و به دلایلی كه هنوز ناشناخته است استیو دیتكو پس از شماره 38 ، كمیك "اسپایدرمن شگفت انگیز" را ترك كرد و از آن موقع  دیگر هرگز داستانی از اسپایدرمن خلق نكرد. او انسانی بسیار انزواطلب و تا حدی عجیبب و غریب بود به طوریكه در طول عمرش حتی یك بار هم مصاحبه نكرد و هرگز نگفت كه چرا اسپایدرمن و شركت مارول را در حالت قهر ترك كرد. با وجود آنكه اسپایدرمن كاراكتری بوده كه تا به حال میلیون ها دلار سودآوری داشته ولی او  یكبار هم  لب به شكایت نگشود و درخواست حتی یك دلار هم از مارول نكرد! از همه عجیب تر این است كه تنها یكی دو عكس از او موجود است كه مربوط به دهه 60 میلادی میشود. به عبارتی دیگر سالهاست كه هیچ عكسی از او منتشر نشده و او تا پایان عمر پربار خود همچنان در آپارتمان خود در شهر نیویورك و دور از چشم دیگران مشغول طراحی های شخصی خود بود.

 

مهدی ترابی مهربانی

All rights reserved © Spidey.ir 2021

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

10 نویسنده برتر تاریخ کمیک بوک های مرد عنکبوتی

10 شخصیت برتر دنیای کمیک که توسط «جان رومیتا سینیور» خلق شدند

15 کاور برتری که «جان رومیتا» ی پدر برای مردعنکبوتی خلق کرد

بزرگان تاریخ كمیك بوک های مرد عنكبوتی

لحظات ماندگار در كمیك‌ های مرد عنکبوتی: اسپایدرمن خودش را از زیر آوار خلاص میكند!

نقش کلیدی «استیو دیتکو» در خلق و شکل گیری شخصیت «پیتر پارکر/مرد عنکبوتی»

10 کمیک مرد عنکبوتی که سبک هنری منحصر به فردی دارند

قسمت آخر بهترین داستان مرد عنکبوتی با حضور دکتر اختاپوس ترجمه شد + لینک دانلود

میراث "مرد عنكبوتی نهایی" (ULTIMATE SPIDER-MAN)

10 كاور برتر طراحی شده توسط «تاد مك فارلین»

اولین و مهم ترین کمیک بوک مرد عنکبوتی به فارسی ترجمه شد!

20 پانل ماندگار در تاریخ كمیك بوك - قسمت اول

20 پانل ماندگار در تاریخ كمیك بوك - قسمت دوم

داستان "هیچ چیز نمیتواند جلوی جاگرنات را بگیرد" ترجمه شد! + لینک دانلود

بهترین COVER های مرد عنكبوتی

15 شخصیت برتر دنیای کمیک که توسط «استیو دیتکو» (STEVE DITKO) خلق شدند

15 کاور برتر خلق شده توسط استیو دیتکو

بهترین داستان مرد عنكبوتی ترجمه شد + لینك دانلود مستقیم

10 لباس برتری كه جان رومیتا برای شخصیت های مارول خلق كرده است

10 کاور تاریخی و نمادین انتشارات مارول

سری جدید کمیک بوک های "مایلز مورالز: اسپایدرمن" ترجمه شد + لینک دانلود

چیزهای جالبی که درباره مرد عنکبوتی نمیدانستید! قسمت 10

10 نویسنده و طراحی که بیشترین تعداد کمیک را برای یک شخصیت خلق کرده اند!

بهترین داستان های مرد عنکبوتی در 10 سال گذشته

طراحی های شگفت انگیز «الکس راس»!

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دیدگاه‌ها   

mtm
#1 mtm 1400-04-14 11:41
دوستان و کاربران عزیز سایت ازتون خواهش میکنم مثل همیشه مقاله را بخوبی و با دقت مورد مطالعه قرار داده و هر جایی که ایراد تایپی مشاهده کردید اطلاع دهید تا تصحیح شود
نقل قول کردن
AM SM BM SM
+1 #2 AM SM BM SM 1400-04-15 12:29
سلام
ممنون بابت مقاله. نه نه این فقط یک مقاله نبود! یه سوپر مقاله بود! پس ممنون بابت سوپر مقاله.
فضای داستان های اسپایدی بسیار منحصر به فرد هست که هم کار رو برای طراح سخت میکنه و هم دیدنش رو لذت بخش میکنه! خوشبختانه در طول سال هایی که این شخصیت خلق شد طراح های بسیار خوبی روی کار اومدن. (خب هر چی نباشه آرزوی اکثر طراح ها و نویسنده ها اینه که روی کار کمیک های اسپایدی بیان!) تنوع بسیار زیادی هم در داستان ها به چشم میخوره. ممکنه شما با طراحی های استیو دیتکو مواجه بشید که سبک جالبی رو پیروی میکنه یا طراحی های تاد مک فارلین که بسیار جالب و نا متعارف هستند. اکثر این طراح ها هم ویژگی های خاصی دارند که با اونا شناخته میشن. مثلا استیو دیتکو با داستان گویی عالی، جان رومیتا با طراحی به یاد ماندنی ظاهر های کاراکتر ها، تاد مک فارلین با سبک طراحی جدید و جالبش، جان رومیتا جونیور با طراحی بی نظیر صحنه های اکشن، راس اندرو با طراحی عالی شهر نیویورک، مارک بگلی با سبک طراحی بسیار زیباش و... شناخته میشن. پس حداقل از این قضیه نون طرفدار های اسپایدی حسابی تو روغنه! (البته اگر طراح هایی مثل هامبرتو راموس اجازه بدن!) چه موضوع جالب و چشمگیری هم داره: رتبه بندی یکی از دو عنصر اصلی داستان نویسی (منظورم نویسنده و طراح هست) در تاریخ کمیک های اسپایدی! چقدر هم برای هر مورد توضیحات طولانی وجود داره و باعث میشه به خوبی با هر طراح آشنا بشیم. وقتی هم نگاهی به این لیست جالب میندازیم ( که وقتی طراحی از مایلز مورالز هم توش هست نشون میده دنیای اسپایدی چقدر گسترده شده!) متوجه میشیم که اگر طراح جدیدی بخواد بیاد سرکار کمیک های اسپایدی چقدر کار دشواری داره که چنین بزرگانی قبل از او در این سِمَت بودند!
بعضی ها ممکنه بگن که نویسندگی مهم تر از طراحی هست اما طراحی هم در نوع خودش بسیار در داستان و کمیک اهمیت داره. (ما دیدیم که داستان هایی رو طراحی نجات داد و کمیک هایی هم فدایی طراحی های ضعیفشون شدند.) به دلیل اینکه کمیک محصول متحرکی نیست و صدا هم نداره پس طراح باید طوری طراحی کنه و مخاطب به خوبی داستان رو حس و لمس کنه و توی اون فرو بره و خودش رو در داستان تصور کنه. پس میبینید که همچین هم کار راحتی نیست!
راستش تا چشمم به عنوان مقاله خورد مطمئن شدم که استیو دیتکو جایگاه اول رو داره! ناسلامتی ایشون اولین طراح کمیک های اسپایدی بودند و خودش هم کلیات این شخصیت رو مطرح کرد. هر چقدر هم که گفته بشه که طراحی های او به اندازه بقیه موارد این مقاله زیبا و چشم نواز بودند باز هم نمیشه از کار های بسیار عالی استیو دیتکو ( که مثل همه آبانی ها که من جز اونا نیستم کار درسته!) چشم پوشی کرد. اول اینکه لباس نمادین اسپایدی رو که با اختلاف بهترین کاستوم و لباس یک ابرقهرمان محسوب میشه رو خودش خلق کرد.(حتما هم میدونید که طراح بزرگی مثل جک کربی هم نتونست لباسی به این اندازه خوب برای اسپایدی خلق کنه. طرح ایشون این بود. spidey.ir/.../... ) این لباس با ترکیب رنگ های آبی و قرمز به خوبی مخاطب رو مشتاق دیدنش میکنه. تار هایی هم که روی لباس هستند بدون اینکه حتی یک حرف از اسم اسپایدرمن روی لباس باشه اسپایدی رو معرفی میکنند. و ماسکی که کاملا صورت پیتر پارکر رو پوشونده که همه میدونیم دلیلش اینه که او بسیار آدم خجالتی هست. (یعنی دقت به این اندازه در جزئیات رو حال میکنید؟!) طرح کلی لباس هم بسیار خوب هست. به عنوان مثال اون بخش کمربندی لباس که هر وقت در هر اقتباسی مثل فیلم "مرد عنکبوتی شگفت انگیز یا انیمیشن "مرد عنکبوتی ۲۰۱۷" حذف شد انگار لباس یه چیزی کم داره عالی هست. یا تقسیم بخش های لباس برای رنگ های آبی و قرمز که دیتکو به خوبی این کار رو انجام داد. و البته علامت عنکبوت روی لباس که باز هم اسپایدی رو معرفی میکنه. چیز هایی که الان برای طراحی در لباس اسپایدی بسیار ساده و پیش پا افتاده محسوب میشوند رو اولین بار استیو دیتکو ایده شون رو داد. مثل طراحی دستگاه وب شوتر که حرکت بسیار نبوغ آسایی بود! (کما اینکه ما دیدیم در طراحی که جک کربی انجام داده بود از یک جور تفنگ استفاده شد که اصلا در حد و اندازه های ایده وب شوتر نبود و اینکه جدا از بدن اسپایدی بود باعث میشد که.. چطور بگم انگار آدم باهاش راحت نیست هی فکر میکنیم که ممکنه این از دستش بیفته! و البته این تفنگ قابلیت مشت زدن اسپایدی رو کاملا ازش میگرفت.) از طراحی لباس زیبای اسپایدی که بگذریم همه میدونیم که استیو دیتکو بود که ایده چگونگی به دست آوردن قدرت های پیتر و اینکه پیتر چگونه شخصیت باشه رو داد. (به نظرم برای فهم بیشتر نقش کلیدی رو این مقاله رو بخونید: spidey.ir/.../... ) او بود که سهم بزرگی در اوریجین بی همتای اسپایدی داشت و باعث شد که اسپایدی اینقدر ملموس بشه که در همون شماره اول بنایی داستان های این شخصیت گذاشته بشه و خواننده با خودش بگه:" این یکی با بقیه فرق داره!" ما با نوجوانی رو به رو میشیم که مثل همه ما شخصیت آسیب پذیری داره و از نظر جایگاه اجتماعی یک ستاره نیست. نحوه به دست آوردن قدرت های او و استفاده کرد از اون (به عنوان کشتی گرفتن یا شرکت در تلویزیون) بسیار کلیشه شکن بود و البته باعث مهم ترین چیز در اوریجین بی همتای این شخصیت شد: مرگ عمو بن! این تراژدی بزرگ باعث شد تا او معنای مسئولیت رو درک کنه و به یک قهرمان تبدیل بشه. استیو دیتکو به خوبی تونست در خلق یک قهرمان بی همتا نقش عالی داشته باشه. در داستان های "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" هم او تونست با استن لی یکی از بهترین run های دنیای کمیک رو داشته باشه. داستان های او به خوبی شخصیت پیتر پارکر رو به نمایش میذاشتند و آسیب پذیری های او رو نشون میدادند. نبوغ او در داستان سرایی و خلاقیت او حد و مرز نداشت و اون سری از کمیک های اسپایدی از شدت خلاقیت همه رو تحت تاثیر قرار میاد. و البته کی میتونه خلق شخصیت های خبیث به این مهمی و کشیدن لباس های زیبا اون ها رو فراموش کنه؟ شخصیت هایی مثل والچر، دکتر اختاپوس، الکترو، گرین گابلین، میستریو (که جمله ای بسیار جالب در روی جلد اولین حضور او وجود داره که نوشته:"تا حالا دیدید که قهرمانی به خاطر مشکلاتش به روان شناس مراجعه کنه؟ حالا میبینید!" که نشون میده چقدر پیتر پارکر متفاوت و جالب بود که بعضی وقت ها خواننده میخواست کل داستان به جای اسپایدی فقط پیتر و مشکلاتش رو ببینه از بس جذاب هستند.) و... که همه این ها ظاهر زیباشون رو مدیون نابغه ای به نام استیو دیتکو و هستند. شاید بشه حدس زد که اگر او بیشتر در کمیک های اسپایدی میموند ممکن بود شخصیتش رو تغییر بده و به چیزی شبیه کواسچن بکنه! (که شبیه فلسفه ای بود که بهش اعتقاد داشت.) که الان برای هواداران خیلی خوشایند نیست اما اینا همش حدس هست و ممکنه بود هم اتفاق نیفته. اما چیزی که مهمه اینه که بدون تردید حتی با اینکه از نظر زیبایی طراحی های استیو دیتکو خیلی چشم نواز نیستند او به خاطر همه دلایلی که ذکر شد بهترین طراحی تاریخ کمیک های اسپایدی هست.
جان رومیتا طراح بسیار بزرگی که سبکی که او اسپایدی رو طراحی میکرد تا مدت ها به عنوان نماد این شخصیت شناخته میشد. شاید او از نظر خلاقیت در داستان گویی به استیو دیتکو نمیرسید (با وجود اینکه داستان های بسیار خوبی مثل شماره ۵۰ مرد عنکبوتی شگفت انگیز رو داشت.) اما طراحی های او بسیار زیبا و دلنشین بودند و آدم رو مجذوب خودشون میکردند. طراحی شخصیت های مکمل هم در زمان او تغییر کردند و بعضا بهبود یافتند ( مثل طراحی زن عمو می) و او به خوبی خودش رو توی دل هواداران جا کرد و طراحان دیگه هم بعضا از سبک زیبای او تقلید میکردند. طراحی های او باعث شد که اسپایدی بسیار محبوب بشه. او به خوبی خودش رو در جایگاه دوم بهترین طراح های کمیک های اسپایدی تثبیت کرد.
و حالا میرسیم به کسی که به شخصه طراحی هاش رو خیلی دوست دارم. مارک بگلی. طراحی های او بسیار زیبا هستند به طوری که میشه مدت ها به اونا خیره شد. سبکی که او پیتر پارکر و اسپایدرمن رو میکشید جدید و بسیار جالب بود و بسیار هم معروف شد. طراحی های او هم برای کمیک هایی که برای مرد عنکبوتی شگفت انگیز میکشید هم کمیک های مرد عنکبوتی نهایی و هم داستان زندگی مرد عنکبوتی بسیار زیبا، دلنشین و مجذوب کننده بودند و خیلی خوب مخاطب رو با خودشون همراه میکردند. مارک بگلی تونست شخصیتی مثل کارنیج رو خلق کنه که از نظر بصری بسیار جذاب و نامتعارف بود که باعث شد بسیار هم معروف بشه. شماره ۴۰۰ کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز هم با طراحی های زیبایی او بسیار غم انگیز شدند. اوج نبوغ او هم میشه در کمیک مرد عنکبوتی نهایی دید که طراحی های او بسیار جالب و مدرن بودند و به خوبی تونست اسپایدی رو برای قرن ۲۱ به روز بکنه. طراحی های او برای داستان محشر "داستان زندگی مرد عنکبوتی" بسیار ماندگار بودند و در کنار داستان های چیپ زدارسکی باعث شدند که این کمیک خیلی در نزد هواداران محبوب بشه. به شخصه امیدوارم کمیک های بیشتری برای اسپایدی خلق کنه.
بقیه طراحی ها هم چیز های منحصر به فرد زیاد داشتند. کی تاد مک فارلین رو با سبک تار های اسپاگتیش و خلق شخصیت نامتعارفی به نام ونوم و سبک زیبا کشیدن اسپایدی جز بهترین طراح های اسپایدی حساب نکنه؟ یا جان رومیتا جونیور که صحنه های اکشن رو بسیار عالی میکشید. مبارزه اسپایدی با جاگرنات هنوز هم از بهترین مبارزات دنیای کمیک به حساب میاد و نبرد وی با مورلان هم بسیار سخت و طاقت فرسا بود. راس اندرو چی؟ که پر جزئیات ترین نیویورک رو میکشید و طراحی های کمیک های بسیار ماندگاری مثل کمیک "سوپرمن علیه اسپایدرمن" و صد البته داستان بسیار دلنشین "سرگذشت کلون" دهه ۷۰ میلادی رو بر عهده داشت و به خوبی از پسشون بر اومد و لحظه ماندگار زیادی داشت. ران فرنز که طراحی بهترین و تاثیر گذارترین کمیک اسپایدی رو بر عهده داشت چی؟ واقعا اون کمیک بسیار ماندگار هست و سبک طراحی آقای فرنز هم عالی! سارا پیکلی که تونست شخصیت بسیار جالب و در حال حاضر محبوبی مثل مایلز مورالز و خلق کنه و بسیار رشد و پیشرفت خوبی داشته باشه. گیل کین و مارکوس مارتین هم که هر کدوم به خوبی اسپایدی و داستان های اون رو طراحی میکردند و آدم رو خیره به تصویر میکردند. میبینید؟ دیدید چقدر طراح های داستان های اسپایدی عالی هستند؟ خب از خود اسپایدی یاد گرفتند!
با تشکر بابت این مقاله بسیار جالب و جامع و عالی.
نقل قول کردن
black goblin
#3 black goblin 1400-04-15 14:30
سلام این مقاله واقعا عالی است .
طراحی ها بخش عظمی از یک کمیک را تشکیل می دهند.
و خب خودم به شخصه طراحی های شماره های ۱تا ۴ می پسندم.
تاد مک فارلین خالق ونوم و تار اسپاگتی است خوب از نظرم باید توی رتبه ۳ می بود.
ممنون بابت این مقاله زیبا
نقل قول کردن
AmirhoseinJafari2005
#4 AmirhoseinJafari2005 1400-04-15 14:47
من سه طراح مرد عنکبوتی رو خیلی دوست دارم و هیچوقت طراحی هاشون از ذهنم پاک نمیشه: ۱-جان رومیتا ۲-مارک بگلی ۳-تاد مک فارلین
نقل قول کردن
AmirhoseinJafari2005
#5 AmirhoseinJafari2005 1400-04-15 15:13
راستی ریچارد دانر فوت کرد.... خدا رحمتش کنه.... واقعا ناراحت شدم :cry:
نقل قول کردن
s.p.i
#6 s.p.i 1400-04-15 15:19
سلام
مقاله عالی بود
معکوس مارتین من خیلی میخام دوباره برای مرد عنکبوتی طراحی کنه
جان رومیتا جونیور به نظرم طراحیش برای کمیک مرد عنکبوتی خیلی خوب بود و البته داره به مارول برمیگرده امیدوارم دوباره برای مرد عنکبوتی طراحی کنه و البته برای شخصیت های مارول و دیسی طراحی که نظرم خیلی کارش خوبه

طراحی تاد مک فارلین که شکل و طراحیش منحصر به فرد بود

مارک بکلی برای که به نظرم برای التیمت اسپایدرمن خیلی با طراوت بود و همچنان داره برای مرد عنکبوتی طراحی میکنه

جان رومیتا که باعث شد لباس مردعنکبوتی نمادین شود


استیو دیکتو که اسطوره بود و او بود که لباس و ظاهر پیتر طراحی کرد و مردعنکبوتی همراه استن لی شکل داد

تشکر
نقل قول کردن
Pooyan mirzahosseini
#7 Pooyan mirzahosseini 1400-04-15 15:32
سلام استاد مثل همیشه عالی واقعاً خیلی مقاله خوبی بود
باید بگم خودم به شخصه کارهای تاد مک فارلین و استیو دیتکو و جان رومیتا رو خیلی دوست دارم استیو دیتکو رو که تو مقاله های قبلی که درهمین مورد بود گفتم واقعاً دوستش دارم و مخصوصاً کار شماره 33 کمیک اسپایدرمن شگفت‌انگیز همون‌طور که خودتون گفتین اونجا اسپایدرمن زیر آوار گیر کرده ولی ما امید نشده این تصویر از لحاظ مفهومش واقعاً نمادین هست و این طراح بزرگ تونسته به خوبی اون حالت نمادین و عالی رو به تصویر بکشه جوری که فقط با نگاه کردن تصویر اون حس و حال و مفهوم تصویر به آدم منتقل میشه در مورد تاد مک فارلین باید بگم واقعاً فوق العاده بود مخصوصاً اون مدل تار و اون ژست هایی که طراحی می‌کنه که واقعاً آدم جذبشون میشه من خودم به شخصه وقتی ژست ها و مدل تار های اسپایدرمن رو وقتی که این آقا طراحی می‌کنه میبینم خیلی هیجان زده میشم در مورد جان رومیتا باید بگم که ایشون کسی هستن که دنیای اسپایدرمن رو خیلی جذاب تر کردن شخصیت ها از وقتی این آقا اومد خیلی جذاب تر شدن ( خیلی جذاب تر از قبل ) و البته از نظر من طراحی های جان رومیتا یه جوری هست که آدم باهاشون ارتباط برقرار می‌کنه و جذبشون میشه به نظرم این به خاطر این می‌تونه باشه که ایشون همون‌طور که خودتون گفتین کمیک هایی در ژانر عاشقانه خلق کرده و به خاطر همون می‌تونه احساس رو از چیزی که طراحی که به بقیه منتقل کنه من این سه طراح رو خیلی دوست داشتم و دوباره از شما تشکر میکنم بابت این مقاله خوب و عالی
نقل قول کردن
Agent bishop
#8 Agent bishop 1400-04-15 16:02
مقاله ای که خیلی جاش تو سایت خالی بود .
طراحی شاید به اندازه داستان سرایی اهمیت نداشته باشه ولی طراحی خوب باعث تاثیر گذاری بیشتر داستان میشه که این ده تن بهترین طراح ها برای کمیک های مردعنکبوتی هستند که با ایده ها و سبک و سیاق خودشون باعث شدن مردعنکبوتی به اون شخصیتی تبدیل بشه که الان هست .
همه این افراد فوق العاده اند و نمی‌خوام بینشون فرق بزارم ولی خودم به شخصه طراحی های استیو دیکتو ، جان رومیتا ، راس اندرو و مارک بکلی رو بیشتر از بقیه میپسندم تازه مارک بکلی طراح رویداد جنگ خببثان هم هست که باعث میشه ما بیشتر از این رویداد لذت ببریم .

این مقاله رو برای نویسندگان هم بنویسید .
نقل قول کردن
Scarlet Speedster
+1 #9 Scarlet Speedster 1400-04-15 17:59
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد ترابی عزیز.
خیلی ممنون از مقالهٔ زیباتون.
واقعاً اسپایدرمن در طی این تقریباً ۶۰ سال پس از خلقتش طراح های نابغه و خلاق زیادی داشته که هر کدوم به نحوی یه تأثیر بزرگ روی کمیک‌بوک های این شخصیت داشتن و شاید اگه هر کدوم از این طراح ها این تأثیر رو نمیذاشتن، الان اسپایدرمن و دنیای اون کمی متفاوت‌تر از چیزی که هست میبود.
استیو دیتکو واقعاً طراح نابغه‌ای بود. بزرگترین نکتهٔ مثبتی که در طراحی های دیتکو به چشم میخوره، نحوهٔ داستان گویی اونهاست که فکر نکنم تا به امروز رو دستش اومده باشه. اعتراف میکنم اون اوایل زیاد از طراحی های دیتکو خوشم نمیومد؛ چون سبک متفاوتی داشت و شخصیت ها رو هم خیلی لاغر و نحیف به تصویر میکشید. به نظرم ژست های خیلی عجیب و غریبی هم به اسپایدرمن میداد و در کل نظرم رو جلب نکرده بود. ولی کم کم به استعداد درونی دیتکو در طراحی پی بردم و فهمیدم که چرا تا ابد برترین طراح تاریخ کمیک‌بوک های اسپایدرمن باقی خواهد ماند. از همون شمارهٔ ۱۵ Amazing Fantasy که در واقع نخستین حضور اسپایدرمن در دنیای کمیک و روایتگر سرگذشت (origin) اون بود، دیتکو نشون داد که چقدر در طراحی مهارت داره. پانل بندی های دیتکو خیلی ماهرانه بود و به خوبی داستان رو روایت میکرد. کلاً دیتکو حجم بسیاری از مطالب رو در کمترین پانل های ممکن به تصویر میکشید. مثلاً همون origin اسپایدی که تنها در ۱۱ صفحه روایت شد و حجم مطالبی به اندازهٔ چندین شماره داشت (البته شخصاً معتقدم به دلیل اختصاص یافتن صفحات کمی به این شماره و origin اسپایدی، لحظاتی مثل تحول شخصیتی پیتر پارکر یا... نتونستن اونقدر از بار دراماتیکی برخوردار باشن و برای همین هم سالها بعد مارول origin اسپایدی در سری Ultimate Spider-Man رو در چند شماره روایت کرد) البته دیتکو تو این کار خیلی وسواس داشت و همیشه میخواست که پانل های زیادی رو در یک صفحه جا کنه و به همین دلیل هم با ایدهٔ چاق بودن والچر مخالفت کرد؛ چون به نظرش افراد چاق پانل های زیادی رو اشغال میکردن! من فکر میکنم که دیتکو از ابتدای کارش در عنوان ASM، پیشرفت های زیادی داشت. مثلاً اگه برید و خوب طراحی های ۳۸ شمارهٔ نخست این عنوان رو با دقت مشاهده کنید، پیشرفت بزرگ و قابل تحسینی رو در طراحی های دیتکو میبینید که به نظرم در طول شماره های ۲۰ تا ۳۰ رخ داده و واقعاً طراحی های اون رو جذاب‌تر کرده. برای مثال:



تصویر سمت چپ برای شمارهٔ ۱ و سمت راست برای شمارهٔ ۳۱ ASM هستش و واقعاً با همین مثال ها میشه به پیشرفت بزرگ طراحی های دیتکو پی برد. مثل اینکه دیتکو کم کم میخواسته اسپایدرمن رو از اون حالت لاغر و نحیف خارج کنه و یه هیکل خوب بهش بده که در نهایت با اومدن جان رومیتا شاهد رخ دادن تمام و کمال این اتفاق بودیم. تار اندازی های اسپایدی در طول شهر هم به نظرم خیلی بهتر شده بود و در کل طراحی های دیتکو برای شماره های نخست ASM با طراحی شماره های انتهایی run دیتکو و لی قابل مقایسه نیست. دیزاین کلاسیک و نمادین کاستوم قرمز و آبی اسپایدرمن هم که در نوع خودش شاهکاری محسوب میشه و قطعاً هیچ‌کس دیگه‌ای نمیتونست چنین لباس نمادینی برای اسپایدی خلق کنه (حتی جک کربی کبیر!) هنوز هم برام جای تعجب ـه که طراح های کمیک های اسپایدرمن چطوری این همه سال تار های لباس این شخصیت که خیلی هم زیاد هستن رو در هر کدوم از پانل ها ترسیم کردن. به نظر من که واقعاً کار طاقت فرسایی ـه (ولی انصافاً لباس اسپایدرمنی بدون این تار ها انگار یه چیزی کم داره و این تار ها هستن که به این لباس نام و هویت بخشیدن) واقعاً خدا بیامرز دیتکو آدم خاص و نابغه‌ای بود و اگه الان داریم از کمیک‌ های اسپایدرمن لذت میبریم، این رو مدیون این شخص هستیم. روحت شاد مرد بزرگ! در آرامش بخواب! (!Rest in peace)
بعد از رفتن دیتکو، واقعاً پر کردن جای خالی اون کار سختی بود که اومدن جان رومیتا به خوبی این جای خالی رو پر کرد. به نظرم درسته که نحوهٔ داستان گویی طراحی های رومیتا از دیتکو ضعیف‌تر بود ولی انصافاً باید کفت که رومیتا شخصیت های دنیای اسپایدرمن رو خیلی بهتر طراحی میکرد. کلاً به نظرم در اون دورهٔ همکاری بین استن لی و جان رومیتا، شاهد جوان‌ پسندانه‌ ‌ترین داستان های اسپایدرمن بودیم که اغلب هم از شخصیت های مکملی مثل دوستان و همکلاسی های پیتر استفاده میکرد. ظاهر جدیدی که رومیتا به پیتر پارکر داد، باعث شد تا محبوبیت کمیک های این شخصیت سر به فلک بکشه و تا سالها هم این سبک از طراحی توسط طراح های دیگه مورد تقلید قرار بگیره. خوب این تصویر مربوط به طراحی چهرهٔ پیتر رو ببینید و خودتون مقایسه کنید:


(سمت چپی طراحی دیتکو و سمت راستی طراحی رومیتا هستش (البته خدابیامرز دیتکو پیتر پارکر رو شبیه خودش طراحی میکرد)) در طول run رومیتا، شماری از معروف‌ترین و ماندگارترین پانل ها و کاور های تاریخ اسپایدرمن خلق شد که بار ها و بار ها هم بهش اشاره شده. ولی با این همه زیبایی در طراحی، طراحی های دیتکو یه چیز دیگه بود و کلاً روایت داستان خیلی بهتر و خارق‌العاده‌ای داشت. ولی رومیتا هم تأثیر شگرفی رو روی دنیای اسپایدرمن گذاشت.
درسته که گیل کین نتونست بعد از جان رومیتا زیاد معروف بشه و طراحی هاش به شدت به طراحی های رومیتا شباهت داشت، ولی خیلی خوش‌شانس بوده که برخی از مهم‌ترین کمیک های اسپیادرمن رو طراحی کرده و هواداران واقعی اسپایدرمن هم به خوبی با اون آشنایی دارن. چیزی که اینجا گفتنش خیلی مهم ـه، این ـه که همون‌طور که توی مقاله گفته شد جان رومیتا بعد از رفتنش همچنان برخی از طراحی های طراح های بعدی رو روتوش میکرد. و باید گفت که رومیتا این کار رو بیشتر از همه روی طراحی های گیل کین انجام میداد. برای مثال شما این تصویر رو بیینید:


تصویر سمت چپ مربوط به ASM #100 ـه که رومیتا در اون دستی نداشته و سمت راست مربوط به ASM #121 ـه که رومیتا طراحی های گیل کین رو روتوش کرده. تفاوت رو میبینید؟ حتی ظاهر اسپایدی هم بدون روتوش رومیتا خیلی متفاوت ـه:

این هم برای گوئن استیسی:


(فکر کنم باید گفت طراح واقعی این کمیک ها جان رومیتا بوده! :-* ) من که طراحی های گیل کین رو بدون روتوش رومیتا زیاد نمیپسندم.
جان رومیتا جونیور هم در ابتدا سبکی شبیه به سبک پدرش رو در پیش گرفت که خیلی جذاب بود و به شخصه خیلی دوستش داشتم. رومیتا جونیور با طراحی هاش در کمیک هایی مثل Nothing can stop the Juggernaut خیلی خوش درخشید و داشت پله پله رو به موفقیت حرکت میکرد. اما من به شخصه بعد اینکه تلاش کرد تا سبک طراحی متفاوتی رو در پیش بگیره از طراحی هاش خوشم نیومد و فکر کنم که مسئله مربوط به سلیقهٔ من باشه. البته میدونم که رومیتا جونیور با اینکار سعی داشت که خودش رو از پدرش و سبک طراحی اون متمایز بکنه و سبک طراحی منحصر به فرد خودش رو ابداع کنه تا با اون شناخته بشه. اما من زیاد این سبک از طراحی رو قبول ندارم و نمیتونم به قدر کافی ازش لذت ببرم. به نظرم این سبک از طراحی زیاد به درد دنیای کمیک نمیخوره. ولی در مقابل اون کسی مثل مارک بگلی هم سبک طراحیش رو در سالهای اخیر نسبت به سالهای گذشته تغییر داده ولی این تغییر، تغییر مثبتی بوده و من که از هر دو سبکش لذت میبرم.
ران فرنز هم قطعاً کسی بود که طراحی هاش بیشتر از هر طراح دیگه‌ای به سبک استیو دیتکوی مرحم شباهت داشت و برامون حال و هوای اون دوره که دیتکو طراحی کمیک های اسپایدرمن رو بر عهده داشت رو تداعی میکرد. و چه خوب که بهترین داستان تاریخ اسپایدرمن همراه باشه با طراحی های کسی که طراحی های خالق این شخصیت رو برامون زنده می‌کنه.
سومین طراحی که تأثیر زیادی رو در طراحی کمیک های اسپایدی گذاشت، قطعاً تاد مک‌فارلین بود. کلاً مک‌فارلین ظاهر دنیای اسپایدرمن رو عوض کرد و به هر کدوم از شخصیت های این دنیا، ظاهر جدیدی داد و این تغییر مخصوصاً در ظاهر اسپایدرمن به خوبی به چشم میخورد. لنز های بزرگی که تقریباً کل ماسک رو فرا میگرفتن، تار های روی لباس که خیلی زیاد و با جزئیات کار شده بودن، علامت عنکبوت روی لباس که از طراحی های قبلی متفاوت تر بود و... همچنین مک‌فارلین ژست های آکروباتیک و پیچ در پیچی رو به اسپایدی داد و باعث شد تا پانل های مربوط به تاب خوردن اون جذاب‌تر بشه. به خصوص با اون تار های جدیدی که به "تار اسپاگتی" معروف شدن (البته بعداً مشخص شد که خود مک‌فارلین هم این شکل از طراحی تار رو از طراح دیگه‌ای الهام گرفته بوده) انصافاً کی میتونه اون پانل های مربوط به تاب خوردن های اسپایدرمن در آسمان خراش های نیویورک رو ببینه و به وجد نیاد؟ من که طراحی های مک‌فارلین رو خیلی دوست دارم.
مارک بگلی هم شماری از برترین طراحی های تاریخ اسپایدرمن رو خلق کرده که متأسفانه برخی از اونها هم به بدترین داستان های این شخصیت اختصاص پیدا کردن. سبکی که بگلی برای طراحی خودش انتخاب کرد تونست بعد از اون غوغای طراحی های مک‌فارلین توی دل هوادا جا باز کنه. از اون قدیمیا هم فقط مارک بگلی باقی مونده و امروزه شاهد طراحی های اون با سبکی متفاوت از سالهای گدشته هستیم که در بالاتر هم گفتم که به شخصه هر دو سبکش رو خیلی دوست دارم.
طراحی های طراح های دیگهٔ این لیست یعنی راس اندرو و سارا پیکلی و مارکوس مارتین رو هم دوست دارم و خوشحالم که در لیست برترین طراحان تاریخ کمیک‌بوک های اسپایدرمن قرار دارن.

جا داره از دو طراح دیگه هم یاد کنم که به نظرم میتونستن در این لیست حضور داشته باشن:
_ سل بیوسما (Sal Bucema): قطعاً یکی از برترین طراحان مارول در دههٔ ۸۰ میلادی سل بیوسما بود. سبکی که این طراح برای طراحی مورد استفاده قرار میداد شبیه به سبک طراحان دیگه‌ای مثل مارک بگلی و تاد مک‌فارلین و... بود، اما تفاوت هایی هم داشت که این سبک رو منحصر به فرد میکرد. بیوسما همچنین در خلق لحظات دراماتیک استاد بود و در کمیک هایی مثل مرگ هری آزبورن به این نکته واقف بودیم. کافیه این دو صفحه رو ببینید تا به خوبی متوجه منظورم بشید: [ s4.uupload.ir/.../... / s4.uupload.ir/.../... ] میبینید بیوسما چقدر دراماتیک این لحظات رو به تصویر کشیده؟ به طوری که حتی یک دیالوگ کوچیک هم نیاز نبوده! دست مریزاد! من که خیلی طراحی های بیوسما رو دوست دارم.
_ گیوسپه کامیونکولی: کامیونکولی (که نمیدونم اسمشو درست نوشتم یا نه :lol: ) در سالهای اخیر مسئول طراحی کمیک‌بوک های بسیاری از مرد عنکبوتی بوده. سبکی که این طراح داره کاملاً مناسب طراحی دنیای اسپایدرمن ـه و برای مخاطب امروزی هم کاملاً باطراوت و زیبا به نظر میاد. ضمن اینکه در رویداد هایی مثل دنیای عنکبوتی یا کمیک های دیگه هم شاهد درخشش این طراح بودیم و به نظرم در مجموع کامیونکولی در کنار مارکوس مارتین از بهترین طراح های سالهای اخیر کمیک های اسپایدی به حساب میاد.

راستی استاد به نظرم خیلی خوب میشه که مقالاتی مثل " ۱۰ نویسندهٔ برتر مرد عنکبوتی" یا "۱۰ run برتر در کمیک‌بوک های مرد عنکبوتی" هم داشته باشیم.

باز هم تشکر میکنم از شما بابت نگارش این مقالهٔ زیبا. یکی از بهترین مقالاتی بود که این چند وقت اخیر خوندم.
خسته نباشید!
نقل قول کردن
king loki
#10 king loki 1400-04-15 18:20
سلام
مقاله خیلی عالی بود.
مرد عنکبوتی در طول تاریخ شماری از بهترین طراحان را داشته که طبیعی هم هست چون مرد عنکبوتی محبوبترین ابر قهرمان ماروله و طبیعتاً طراح های خوبی مسئولیت طراحی کمیک های مرد عنکبوتی را به عهده می گیرند.
من مورد های 5 تا 1 رو بیشتر دوست دارم.
نقل قول کردن
هالک 2
#11 هالک 2 1400-04-16 09:43
سلام عضو جدید سایت هستم
در گذشته هم بودم اما نمی دونم چی شد که دیگر نتونستم بیام
یک نوجوان عاشق کمیک هستم
اطلاعات بیشتر را هم از اسپایدی می گیرم
اما در رابطه با مقاله شما اقای ترابی
من با مورد ۱.کاملا موافق هستم بنظرم کمیک های دیکتو(اقای دیتکو)یک داستان فوق العاده و طراحی منحصر به فرد خودشون را داره(من از گذشته بیشتر خوشم میاد)اما بنظرم جان رومیتا ...با تاد مک فارلین برابر هست . :roll: :roll:
نقل قول کردن
هالک 2
#12 هالک 2 1400-04-16 18:28
به نقل از AmirhoseinJafari2005:
راستی ریچارد دانر فوت کرد.... خدا رحمتش کنه.... واقعا ناراحت شدم :cry:

خدا بیامرزدش
نقل قول کردن
P.B.P
#13 P.B.P 1400-05-22 20:59
سلام ممنون از استاد ترابی عزیز
مقاله خیلی پر و پیمون و عالی ای بود.
به نظرم من طراحی مهمتر از متن داستان در کامیک بوک است چون خواننده بیشتر اینکه به متن نگاه کنه به عکس نگاه می کنند من جمله خودم(این حرفم به این معنی نیست که متن داستان مهم نیست حرفم اینه که طراحی مهمتره)
من هم چند تا عکس از توی اینترنت جمع کردم از طراحی های مختلف کارکتر های مرد عنکبوتی
اسپایدر من:
s4.uupload.ir/.../...
من خودم تمام طراحی های اسپایدرمن رو دوست دارم چون برام فرقی ندارن چون هر کدامشان به یک سبکی عالین ولی موضوع بیشتر دوست داشتنه و منم اسپایدر من کلاسیک رو بیشتر دوست دارم.
من از طراحی مری جین کلاسیک یا همون طراحی جان رومیتا خوشم میاد.
من خودم از طراحی گوئنه با تل مشکیش یا همون طراحی جان رومیتاش خوشم میاد.
گرین گابلین:
s4.uupload.ir/.../...
راستی من دو طراح اول لیست خوشم میاد.
مقاله عالی بود،خسته نباشید.
نقل قول کردن
RETEPILA
#14 RETEPILA 1401-01-14 12:46
ممنون بابت مقاله
حرفی نیست...واقعا خوش بحال اسپایدرمن که چنین طراحان بزرگ و نابغه ای داشته
از استیو دیتکو بگیر که فارغ از داستانگویی بی نظیری که داشت به خاطر حداقل همون لباس اسپایدرمن تا ابد در صدر این لیست هست
یا از جان رومیتا بگیر که آدم واقعا کیف میکنه وقتی کاورها و طراحی هاش رو نگاه میکنه یا پسرش یعنی جان رومیتا جونیور که شخصا طراح مورد علاقمه و اینکه چالش پذیره و همش از یه سبک خاص پیروی نمیکنه جای تحسین داره...چه زمانی که با راجر استرن یا بعدها که با جی مایکل استرازینسکی بود
تاد مک فارلین و مارک بگلی هم که واقعا کارشون درسته و میشه اینطور گفت که مارک بیشتر به درد پیتر نوجوان میخوره و تاد هم درست در اوایل جوانیش
جا داره از سل بیوسما هم یاد کرد که واقعا گرین گابلین را خوب طراحی میکرد یا حتی کیت پولارد که مثلا بلک کت رو با مارو ولفمن خلق کرد
نقل قول کردن
NOVA
#15 NOVA 1402-06-02 00:37
سلتم ممنون بابت مقاله
من زیاد اهل کمیک نیستم ولی همین مقاله رو که چک کردم
مارتین مارکوس و سارا پیکلی علاوه بر رومیتا جونیو و دیتکو و رومیتا که از قبل شناخت داشتم روشون نظرمو جلب کردن
و اون حالت مینیمال مارتین مارکوس، که در عین سادگی کامله و کم نداره( مثل یسری طراحی های مینیمال که درصد بسیاری از صفحه خالیه منظورمه که نیست) و اون سرزندگی و نشاط توی طراحی های پیکلی
یه چند وقتی بود که این عکس مقاله "چرا اسپایدرمنو دوست داریم" به نظرم جالب اومده بود و حس و حال کمیک و حال و هوای دوران سال های ۲۰۱۴-۲۰۱۱ و این طرفا وکمیک ها و فیلما و انیمیشنای این دور و برا رو میداد ( نمیدونم چرا ۸ سال پیش باید یه وایب دیگه ای بده ولی ظاهرا تغییرات زیاد بوده دیگه) و الان که با طراحی های مایلز مورالز مقایسه کردم شبیه بودن
سوالی که داشتم اینه که طراح این طرح مقاله چرا اسپایدرمنو دوست داریم هم پیکلی هست یا طراحش کس دیگه ایه؟
ممنون
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

42

مردعنکبوتی سیمبیوتی

کمیک های پادشاه سیاه پوش - فارسی - کامل

پاسخ به سئوالات مردعنکبوتی

مقالات اسپایدرمن راهی به خانه نیست

حقایق کمیک بوکی

گرین گابلین

50

تاپ 20 - سایت spidey.ir

27

کمیک امپراتوری مخفی

توطئه کلونی

دنیای ونومی

41

Telegram     Facebook    Youtube red

Aparat     Instagram     Discord                                                                                   

       

 

کمیک بوک های امازینگ اسپایدرمن

نکات جالب مرد عنکبوتی

14

18

26

15

بزرگان تاریخ اسپایدرمن

006

 

0010

21

31

29

 لحظات ماندگار اسپایدرمن

28

25

39

بهترین داستان های اسپایدرمن

لباس های مختلف اسپایدرمن

22

دشمنان معروف مرد عنکبوتی

34

48

45