این نویسندگان برجسته کمک کردند تا مرد عنکبوتی به یکی از شناخته شده ترین شخصیت های کمیک بوکی تمام دوران تبدیل شود.

مقدمه: از سال 1962 تا به حال کاندیدهای زیادی برای فهرست بهترین نویسنده کمیک بوک های مرد عنکبوتی وجود داشته. درسته که استن لی این شخصیت را به همراه استیو دیتکو در اوایل دهه 60 میلادی خلق کرد ولی از آن موقع به بعد ما یک عالمه نویسنده خلاق و حرفه ای و برجسته مثل راجر استرن، تام دی فالکو، پیتر دیوید، برایان مایکل بندیس و .. داشته ایم که کمک کرده اند تا مرد عنکبوتی محبوب ترین شخصیت تخیلی دنیا شود. مقاله زیر را هم بخوانید:

10 طراح برتر تاریخ کمیک بوک های مرد عنکبوتی

10- «دیوید میشلینی» (David Michelinie)

«دیوید میشلینی» یا «میکلینی» (David Michelinie) نویسنده ای است كه تاثیرات زيادي روی دنیای مرد عنكبوتی گذاشته است. او یك run بسیار موفق در كمیك های Iron Man داشت و سپس ماموریت یافت تا نویسنده كمیك های Web of Spider-Man شود. اما پس حدود یك سال مارول به او گفت كه برای عنوان اصلی مرد عنكبوتی یعنی The Amazing Spider-Man انتخابش كرده! او هم قبول كرد (كیه كه نخواد نویسنده كمیك درجه 1 اسپايدرمن باشه؟!) اما هنوز به خودش نیامده بود كه معلوم شد مارول  قصد داره پیتر پاركر و مری جین با هم زن و شوهر بشن!!! بنابراین میشلینی كسی بود كه در سال 1987 شماره های 290 تا 292 و همچنین شماره 21 annual كمیك مرد عنكبوتی شگفت انگیز را نوشت؛ يعني همان شماره هايی كه در آنها پیتر برای بار دوم از مری جین خواستگاری و در نهایت با هم ازدواج كردند. میشلینی انصافا به خوبی از عهده این كار برآمد و داستانی كه نوشت كلیشه ای نبود و پیچش های آن باعث شد تا ازدواج پیتر و مری جین در تاریخ اسپایدرمن ماندگار شود (این مقاله را بخوانید).

پس از وقفه ای كوتاه او یكی از طولانی ترین run های تاریخ مرد عنكبوتی شگفت انگیز را به نام خود ثبت كرد و از شماره 295 تا 388 نویسنده این كمیك باقی ماند! او در این مدت حتی چند شماره از كمیك های Spectacular Spider-Man و یا Web of Spider-Man Annual را هم نوشت و نشان داد نویسنده ای بسیار فعال و خوش قول است و ميتواند به موقع كميك ها رو تحويل دهد. سبك نویسنده گی او تركیبی از ملودرام با اكشن و وقایع مهم بود. به طور مثال برخی از خطوط داستانی كه در این مدت خلق كرد كاملا ملودراماتیك بودند مثل "سیگار كشیدن مری جین و ترك كردن او". یا "مری جین و پیتر خانه خود را از دست میدهند و دیگر  جایی برای ماندن ندارند" و .. اما همیشه این قصه ها را با مهارتی مثال زدنی با موضوعات هیجان انگیز یا وقایع بزرگ (مثل "بازگشت پدر و مادر پیتر پاركر به صورت رُبات") تركیب میكرد. به همین دلیل میشلینی موفق شد در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 میلادی كه صنعت كمیك بوك رونق یافته بود، همواره The Amazing Spider-Man را در لیست Top 10 ماهیانه نگه دارد. كمیك های او آنقدر پرفروش شد كه مارول حتی برای مدتی نسبتا طولانی تصمیم گرفت هر ماه دو شماره از The Amazing Spider-Man منتشر كند! البته بايد اعتراف كرد كه در اين دوره ميشلينی خيلی خوش شانس بود كه با طراحان سوپراستار و پرطرفداري مثل تاد مك فارلين و مارك بگلی همكاري ميكرد. در ضمن یادمان نرود كه میشلینی نویسنده ای بود كه به همراه دو طراح مذكور  دو تن  از محبوب ترین دشمنان مرد عنكبوتی یعنی «ونوم» و «كارنیج» را به ترتیب در شماره های 299 و 361 مرد عنكبوتی شگفت انگیز خلق كرد (اولین حضور کارنیج را میتوانید در اینجا با ترجمه فارسی بخوانید).

البته خیلی ها میگویند كه بزرگترین اشتباه میكلینی استفاده بیش از حد از ونوم و كارنیج در داستان های  خود بود. در واقع در زمان او ونوم به دلیل محبوبیت بالای خودش آنقدر در كمیك های مرد عنكبوتی دیده میشد كه آدم فكر میكرد تبدیل به یكی از شخصیت های مكمل ثابت مرد عنكبوتی شده است!!! ضمنا در دوران او برخی كراس اُورهای پرزرق و برق و سراسر اكشن ولی بی منطق مثل Round Robin: Sidekicks' Revenge ،  Maximum Carnage و یا Inferno و ... خلق شدند كه برای خواندن آنها باید برخی از دیگر عناوین مارول را هم خریداری میكردید. حتی داستان بازگشت پدر و مادر پیتر و سپس معلوم شدن اینكه آنها رُبات هستند هم علیرغم اینكه ایده بدی نداشت ولی چون قریب به دو سال طول كشید، داد هواداران مرد عنكبوتی را درآورد. البته شاید میشلینی در تمامی این موارد بی تقصیر بود چون مارول آن زمان بیشتر به پول فكر میكرد تا كیفیت و حتما مارول ازش میخواسته تا چنین كراس اورها و داستان های طولانی بنویسد.

9- «مارو وُلف من» و «کِرت بیوزیک» (Marv Wolfman & Kurt Busiek)

«مارو ولف من»  (Marv Wolfman) از شماره 182 تا 204 نویسنده كمیك های مرد عنكبوتی شگفت انگیز بود و معلوم بود خیلی از نوشتن كمیك های مرد عنكبوتی  لذت میبرد. او تاثیرات فراوانی روی مرد عنكبوتی و دنیای او گذاشت . مثلا او كسی بود كه شخصیت مهمی همچون «گربه سیاه» (Black Cat) را خلق كرد که میتونید داستانش را در اینجا با ترجمه فارسی بخونید.

همچنین مارو ولف من نویسنده ای بود كه توانست داستان های جالبی با حضور برخی از بیخود ترین دشمنان مرد عنكبوتی مثل «بیگ ویل» یا «راكت ریسر» بنویسد (برای آشنایی بیشتر با 10 دشمن بیخود مرد عنكبوتی این مقاله را بخوانید). مارو ولف من بر روی زندگی شخصی پیتر پاركر هم تاثیرات  زیادی گذاشت و آن را دستخوش تغییرات فراوانی كرد. به طور مثال او رابطه پیتر و مری جین را برای مدت نسبتا طولانی قطع كرد. حتی شاهد بودیم كه مری جین اولین درخواست پیتر برای ازدواج را رد كرد. در اینجا بود كه یكی از داستان های ماندگار تاریخ مرد عنكبوتی نوشته شد و ما دیدیم كه «بتی برنت» دوباره سعی دارد با پیتر پاركر رابطه رومانتیک برقرار كند ولی پیتر حاضر به این كار نبود چون دوست نداشت با زنی كه هنوز شوهر دارد هیچ رابطه ای داشته باشد (آن موقع بتی برانت با شوهرش ند لیدز قهر كرده بود ولی هنوز رسما زنش بود). برای كسب اطلاعات بیشتر درباره این لحظه ماندگار حتما این مقاله را بخوانید. ولی قطعا مهم ترین و معروف ترین داستانی كه مارو ولف من تا به حال برای مرد عنكبوتی نوشته مربوط به شماره 200 مرد عنكبوتی شگفت انگیز میشود (برای خواندن این داستان به زبان فارسی، اينجارا كليك كنيد). در این داستان  تاریخی قاتل عمو بن پس از سالها دوباره برمیگردد. ولف من در داستان خود توضیح میدهد كه چرا این سارق خانه عمو بن را برای سرقت انتخاب كرده بود و در آنجا با عمو بن روبرو شد و مجبور شد او را به قتل برساند. اوج داستان زمانی است كه پیتر بلاخره با قاتل عمو بن مواجه میشود و شاهد هستیم كه پیتر علیرغم میل باطنی ، از كشتن قاتل عمو بن خودداری میكند. (براي كسب اطلاعات كافي درباره قانل عمو بن، اين مقاله را بخوانيد). در كل، دورانی كه مارو ولف من نویسنده مرد عنكبوتی شگفت انگیز بود به نیكی یاد میشود و هواداران اسپایدرمن خاطرات خوشی از آن دارند چون تقریباً هر شماره حاوی رخدادی ویژه یا لحظه ای  بیاد ماندنی بود.

«كرت بیوزیك» (Kurt Busiek) هم نویسنده برجسته و نامداری است كه با نوشتن كمیك خارق العاده Marvels نام خودش را در تاریخ كمیك جاودانه كرد (برای دانلود این كمیك اینجا را كلیك كنید). یکی از شماره های این کمیک تاریخی به مرگ گوئن استیسی اختصاص داشت. اما کرت بیوزیک قبل از آن و در سال 1991 ، سه  شماره از كمیك We of Spider-Man را نوشت و دو شماره از كمیك Spectacular Spider-Man . او همچنین مینی سریز سه قسمتی  Spider-Man and X-Factor Shadowgames را در سال 1994 نوشت. ولی باید قبول كرد كه هواداران مرد عنكبوتی همگی او را بیشتر با سری حیرت انگیز "قصه های ناگفته مرد عنكبوتی" (Untold Tales of Spider-Man) میشناسند. او در این سری 25 قسمتی به طور اعجاب انگیزی داستان هایی اریجینال نوشت كه همگی در دل داستان های اولیه مرد عنكبوتی كه در ابتدای دهه 60 میلادی توسط استن لی و استیو دیتكو خلق شدند، جریان داشتند.

جالب اینكه این سری هرگز داستان های لی و دیتكو را نقض نکرده، بلكه آنها را غنی تر و كامل تر هم میکرد! جالب تر اینكه این سری هویت، حال و هوا و حتی شخصیت های خبیث خاص خودش را نیز داشت. (البته 4، 5  شماره از این سری را کرت بیوزیك به كمك «تام دی فالكو» و «راجر استرن» نوشت). اگر شما داستان های اولیه مرد عنكبوتی را خوانده باشید و سپس Untold Tales of Spider-Man را بخوانید، پی میبرید كه کرت بیوزیك چه شاهكار استادانه ای خلق كرده است. كار بزرگ دیگری كه او در این كمیك ها كرد این بود كه به برخی از شخصیت های جانبی  كمیك های كلاسیك مرد عنكبوتی، نقش و هویت بزرگتری داد. مثلا «سالی آوریل» (Sally Avril) كه شاید فقط در یكی دو پانل داستان های استن لی و استیو دیتكو دیده شد، در كمیك های Untold Tales of Spider-Man به یكی از شخصیت های اصلی تبدیل شد. بیوزیك در ضمن سعی كرد انگیزه های برخی از شخصیت ها مثل «جی جونا جیمسون» را منطقی تر كند (شما میتوانید سری Untold Tales of Spider-Man را اینجا دانلود كنید).

8- «بیل مَنتلو» (Bill Mantlo)

«بیل منتلو» (Bill Mantlo) از نويسنده هاي باسابقه كميك های مارول است. او اولین بار در كمیك های Marvel Team-Up بود كه به طور منظم و مستمر نویسنده داستان های مرد عنكبوتی شد. بدین ترتیب او شماره های 38 تا 56 این كمیك را نوشت. او در همین شماره ها بود كه یك شخصیت مكمل جدید و جذاب به نام «جین دی ولف» (Jean DeWolff) به ماجراهای مرد عنكبوتی اضافه كرد. دی ولف یك افسر پلیس بود كه مثل دهه 30 میلادی لباس میپوشید و بر خلاف اكثر همكاران خود به اسپایدرمن اعتماد داشت و از او بدش نمی آمد (لازم به ذكر است كه دی ولف در نهایت در داستان مشهور "مرگ جین دی ولف" كشته شد. برای كسب اطلاعات بیشتر درباره این داستان اینجا را كلیك كنید). منتلو سپس نویسنده كمیك های  Spectacular Spider-Man شد و دو دوره (run) طولانی را تجربه كرد: یكی از شماره 9 تا 40 و دیگری از شماره 61 تا 89. در طول دوره اول او ابتدا بنا به سفارش مارول داستان های نسبتا كلیشه ای ولی سرراست و عامه پسند مینوشت و شخصیت های نه چندان به ياد ماندنی خلق كرد. اما ناگهان منتلو در شمار های 25 تا 31 از Spectacular Spider-Man داستانی بسیار مشهور نوشت  كه به عقیده خیلی ها یكی از بهترین های مرد عنكبوتی است (برای دانلود این شماره ها اینجا را كلیك كنید). او در این داستان شخصیت خبیث جدید و مرموزی به نام «كاریون» (Carrion) را معرفی كرد.

معلوم بود او از هویت مخفی مرد عنكبوتی با خبر است . میخواهد از پیتر پاركر انتقام بگیرد. به همین دلیل خوانندگان مدام از خود میپرسیدند كه او كیست و چه ربطی به پیتر پاركر دارد؟ در نهایت در شماره 31 Spectacular Spider-Man معلوم شد كه كاریون يك كلون ناقص از «پرفسور مایلز وارن» است و به خاطر همین میخواهد از پیتر انتقام بگیرد (برای كسب اطلاعات بیشتر درباره مایلز وارن این مقاله را بخوانید). بیل منتلو در دوره دومی كه نویسنده Spectacular Spider-Man شد هم داستان های فوق العاده ای برای مرد عنكبوتی نوشت.

او به خوبی توانست رابطه میان اسپایدرمن و «گربه سیاه» را تعمیق بخشد و فلیشیا هاردی را به یكی از محبوب ترین كاركترهای عالم اسپایدرمن بدل سازد. اما بدون شك بهترین داستان او برای مرد عنكبوتی در شماره های 73 تا 79  Spectacular Spider-Man چاپ شد كه اگر این مقاله را خوانده باشید حتماً میدانید یكی از 10 داستان برتر  تاریخ كمیك های مرد عنكبوتی است و منجر به لحظه ماندگاری شد كه در آن اسپایدرمن بازوان مكانیكی دكتر اختاپوس را از تنش جدا میكند.

7- «جان مایكل استرازینسكی» (J. Michael Straczynski)

 او مثل یك آمپول تقویتی بود كه داستان های اسپایدرمن به شدت بهش احتیاج داشت. چون تا قبل از آن كمیك های مرد عنكبوتی داستان جنجالی Clone Saga را تجربه كرده بود و بعد از آن هم یك بار ریبوت شده بود ولی نویسندگانی همچون «جان بیرن» و «هاوارد مكی» نتوانسته بودند انتظارات را برآورده كنند. بنابراین فروش كمیك های مرد عنكبوتی تا حد نگران كننده ای پایین آمده بود. اما استرازینسكی به همراه طراحی نابغه به نام «جان رومیتا جونیور» خون جدیدی در رگ های اسپایدرمن جاری و از همان ابتدا نظرات هواداران و كارشناسان را به خود جلب كردند. استرازینسكی از شماره 30 سری دوم Amazing Spider-Man نویسنده این كمیك شد و تا شماره 58 ادامه داد. سپس سیستم شماره گذاری كمیك های مرد عنكبوتی به حالت سابق برگشت و بنابراین استرازینسكی از شماره 500 تا 544 را هم نوشت. در هر حال استرازینسكی run فوق العاده اش را با داستانی معركه به نام Coming Home آغاز كرد و ایده «توتم عنكبوتی»  (spider totem) یا همان "انرژی درونی عنكبوتی ها"  را برای اولین بار مطرح كرد (این داستان عالی در اینجا ترجمه شده است). به عبارتی دیگر او میخواست بگوید كه شاید عنكبوتی كه پیتر پاركر را سالها پیش نیش زده یك عنكبوت معمولی نبوده و در واقع یك عنكبوت جادویی بوده ! به عبارتی ساده تر، او گفت كه این عنكبوتی قبل از اینكه پیتر را نیش بزند توانایی های خاص و مرموز داشته است و وقتی به رادیو اكتیو اغشته شده نیروهایش را به پیتر داده و سپس مرده! استرازینسكی در ضمن شخصیت مرموزی به نام «ازیكیل» را معرفی كرد (میتوانيد در اینجا اطلاعات بیشتری درباره او بدست آورید). همچنین در این داستان برای نخستین بار با شخصیت خبیث جدیدی به نام «مورلان» آشنا شدیم. در نتیجه یكی از برترین نبردهای تاریخ كمیك های مرد عنكبوتی  پدید آمد (برای كسب اطلاعات كافی درباره این نبرد این مقاله را بخوانید). اسپایدرمن برای اولین بار با دشمنی میجنگید كه نه با پیتر پاركر مشكل داشت و نه با مرد عنكبوتی بلكه فقط میخواست از انرژی درونی  اش تغذیه كند!

چنین دشمنی سابقا در كمیك های  او نظیر نداشت. ضمن اینكه میدانید مورلان بعدها نقش اساسی در داستان موفق و پرفروش "دنیای عنكبوتی" (Spider-Verse) ایفا كرد. یكی دیگر از شاهكارهای استرازینسكی این بود كه به پیتر پاركر شغل جدید داد. یعنی او شد معلم همان دبیرستانی كه سابقا خودش در آنجا درست میداد. همین مسئله فرصت های بسیار خوبی برای داستان های جذاب در كمیك های مرد عنكبوتی ایجاد كرد. به عبارتی دیگر، پیتر اینگونه بود كه در تعامل مستقیم با زندگی شاگردان خود قرار گرفت و این بر جذابیت داستان های او افزود. همچنین دیدیم كه زن عمو می بالاخره پس از سالها از هویت مخفی پیتر پاركر آگاه شد. در واقع پیتر كه خسته و درمانده از نبرد با مورلان برگشته بود، متوجه حضور زن عمو می نشد و او پیتر را با صورت زخمی و لباس پاره مرد عنكبوتی دید. این مسئله باعث شد تا شخصیت زن عمو می از هر نظر ارتقا یابد و او نقش جالب تر، بزرگ تر و اساسی تری در كمیك های  مرد عنكبوتي ایفا كند. سپس استرازینسكی یكی از بهترین داستان های مرد عنكبوتی به نام Conversation را نوشت (در شماره  38 از سری دوم Amazing Spider-Man) كه در آن پیتر و زن عمویش در طول داستان با هم صحبت میكنند و پس از صحبتی طولانی انگار بار بزرگی از روی دلشان برداشته میشود چون پیتر به زن عمویش میگوید كه خودش را مسئول مرگ عمو بن میداند و زن عمویش هم میگوید كه او هم مقصر است چون شب حادثه با عمو بن جر و بحث کرده و به همین دلیل عمو بن نارحت شده و رفته جلوی در خونه و اونجا بوده که بهش شلیک شده. این داستان هم اینجا ترجمه شده است. ضمن اینکه داستان او برای شماره مهم 500 مردعنکبوتی شگفت انگیز هم بسیار جالب و خواندنی بود که آنهم اینجا ترجمه شده.

یكی دیگر از كارهای بزرگ و مثبت استرازینسكی این بود كه دوباره پای مری جین را به زندگی مرد عنكبوتی باز كرد. پس از چند شماره دیدیم كه پیتر و مری جین (كه برای مدتی دور از هم زندگی میكردند) دوباره زندگی زناشویی خود را از سر گرفتند. استرازینسكی بدون اغراق بهترین نویسنده ای است كه تا به حال برای یك پیتر پاركر متاهل داستان نوشته.

6- تام دی فالکو (Tom Defalco)

«تام دی فالكو»  (Tom DeFalco) از نویسندگان بسیار با سابقه كمیك های مرد عنكبوتی است. در واقع او در دهه های 80، 90 میلادی و همچنین سالهای ابتدایی قرن بیست و یکم همواره نامش به نوعی با اسپایدرمن گره خورده است. او كمیك های بسیار زیادی برای مرد عنكبوتی نوشته اما هواداران بیشتر او را با شماره های 251 تا 284 كمیك "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" به خاطر می آورند. در واقع، او در آن شماره ها به همكاری طراحی چیره دست به نام «ران فرنز» (Ron Frenz) توانست به خوبی راهی كه قبل از او توسط نویسنده بزرگ داستان های اسپایدرمن یعنی «راجر استرن» شروع شده بود را ادامه دهد. دی فالكو همچنین كسی است كه لباس سیاه رنگ فضایی اسپایدرمن را به طور گسترده در داستان هایش مورد استفاده قرار داد و او بود كه برای نخستین بار به خوانندگان نشان داد كه این لباس میتواند تاثیرات بد و مخربی روی ذهن و رفتار «پیتر پاركر» بگذارد. یكی دیگر از داستان هایی كه دی فالكو نوشت و بسیار در تاریخ اسپایدرمن ماندگار شده است  در شماره 257 "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" به چاپ رسید. یعنی وقتی «مری جین» فاش كرد كه سالها پیش از هویت مخفی اسپایدرمن خبر داشته است! (برای كسب اطلاعات دقیق و كامل درباره این داستان حتما این مقاله را بخوانید).

دی فالكو همچنین شخصیت های مهمی نیز برای دنیای اسپایدرمن خلق كرد، شخصیت هایی نظیر «سیلور سیبل» (Silver Sable) و «پوما». او داستان های بسیار احساسي و ماندگاری هم نوشت. مثلا شماره 271 "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" كه در آن مرد عنكبوتی پس از سالها با «كراشر هوگان» مواجه میشود و به او كمك میكند (كراشر هوگان همان كشتی كج كاری است كه مرد عنكبوتی به خاطر كسب پول در شماره 15 از "فانتزی شگفت انگیز" با او در رینگ جنگید). یا شماره های 269 و 270 "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" كه در آن مرد عنكبوتی با دشمنی شكست ناپذیر ، قدرتمند و مغرور به نام Firelord مواجه میشود اما هرگز تسلیم نمیشود و در انتها به تنهايی او را شكست میدهد و موجب  حيرت گروه «اونجرز» ميشود! دی فالكو سالها بعد بار دیگر به كمیك هاي مرد عنكبوتی بازگشت و نویسنده شماره های 407 تا 439 "مرد عنكبوتی شگفت انگیز" شد. منتهی آن شماره ها مصادف شد با داستان بدنام "سرگذشت كلون" (Clone Saga) كه هواداران خاطره خوشی از آن ندارند. او شماره های 215 تا 229 كمیك Spectacular Spider-Man و همچنین به صورت جسته و گریخته داستان هایی برای عناوین مختلف اسپایدرمن مثل Webspinners یا Spider-Man Unlimited نوشته است. اما شاید بتوان بزگترین دستاورد دی فالكو را نوشتن سری بسیار خواندنی و پرطرفدار "دختر عنكبوتی" (Spider-Girl) دانست. او در این سری نشان داد كه پیتر پاركر بازنشته شده است و  دختر او به نام «می دی پاركر» جایش را گرفته است (برای كسب اطلاعات كافی درباره كمیك های "دختر عنكبوتی"، این مقاله را بخوانید) این كمیك به لطف حمایت های هواداران پرشور خود بارها از خطر كسنل شدن گریخت ولی بلاخره پس از بیش از صد شماره و كسب عنوان "بادوام ترین كمیكی كه براساس یك شخصیت مونث مارول نوشته است"، به كار خود پايان داد.

در هر حال باید گفت دی فالكو كسی است كه خیلی خوب اسپایدرمن و دنیای او را میشناسد. او نویسنده خلاق و باوفایی است كه خوانندگان همیشه میتوانند رویش حساب كنند. او مظهر ثبات است. یعنی شاید همه كمیك هایش "شاهكار" نباشند ولی در عوض هیج وقت فاجعه آمیز نیستند.

5- برایان مایکل بندیس (Brian Micheal Bendis) 

«برایان مایكل بندیس» (Brian Michael Bendis) را قطعاً باید یكی از موفق ترین و پولساز ترین نویسنده های سالهای اخیر در دنیای كمیك دانست. او از معماران اصلی دنیای مدرن مارول است و بسیاری از فیلم ها و انیمیشن های اخیر مارول از داستان ها و ایده های او اقتباس شده اند. شما میتوانید به راحتی رد پای او را در داستان های عظیمی كه مارول هر ساله تحت عنوان "رخداد اصلی" یا event منتشر میكند ببینید. او كاری كرد كه هیچ كس باورش نمیشد: تبدیل كردن "اونجرز" (Avengers) به پرفروش ترین كمیك مارول و سبقت گرفتن آن از كمیك های "مردان ایكس"! اما شاید سخت ترین و سنگین ترین وظیفه ای كه تا به حال داشته سال 2000 بر روی دوش های پرتوان اش قرار داده شد! یعنی زمانی كه مارول تصمیم گرفت با انتشار مجموعه جدید به نام "مرد عنكبوتی نهایی"  (Ultimate Spider-man)، كاراكتر شماره یك خود را به روز كند! "مرد عنکبوتی نهایی" که داستان هایش در اینجا ترجمه شده است، سعی میكرد به این پرسش پاسخ دهد: "اگر پیتر پارکر به جای دهه 60 میلادی، در قرن بیست و یکم خلق میشد، چه میشد؟" بدین ترتیب خوانندگان این مجموعه با اسپایدرمنی روبرو بودند که بار دیگر یک نوجوان دبیرستانی شده بود و تمام دنیای اطرافش به روز تر و منطبق با قرن جدید به نظر میرسید.

در هر حال، ابتدا خیلی ها نسبت به "مرد عنكبوتی نهایی" بدبین بودند و فكر میكردند كه مارول فقط میخواهد بازهم با انتشار یك مجموعه مقطعی،  پول كلاني  به جیب بزند ولی بندیس به كمك طراحی بینطیر به نام «مارك بگلی»  (Mark Bagley) به آنها ثابت كرد كه اشتباه ميكنند! او  داستان هایی خلق كرد كه به جای آنكه صرفاً اكشن باشند، روی شخصیت پردازی استوار بودند. او به طرز ملموسی دنیای نوجوانانه پیتر پاركر را به خوانندگان نشان میداد و با نوشتن دیالوگ های جذاب و واقعي ، روابط میان او و اطرافیانش (به خصوص «زن عمو می» و «مری جین») را در دل فضایی باورپذیر جای میداد.  در واقع نوع رابطه میان پیتر و مری جین نقطه اوج مجموعه در طی شماره ای آغازین بود و برای پی بردن به آن فقط كافی است شماره 13 از كمیك "مرد عنكبوتی نهایی" كه در آن پیتر هویت مخفی خود را برای «مری جین» آشكار میكند، بخوانید! داستانش اینجا ترجمه شده. در واقع بندیس در شماره های ابتدایی بیشتر سعی داشت تا داستان ها و شخصیت های كلاسیك داستان های اسپایدرمن را از نو و با تفاوت های نسبتاً جزئی عرضه كند و در این راه هم به موفقیت هایی دست یافت. بندیس نحوه پیدایش مرد عنكبوتی را نیز شرح و بسط و حتی شخصیت های مهمی مثل «نورمن آزبورن» را به آن ربط داد! او شخصیت پردازی «ادی براك» را هم بسیار جالب تر و باور پذیر تر كرد و كاري كرد كه رابطه او با پيتر پاركر بسيار شخصي تر شود.  به عبارتی دیگر، ادی براك در كمیك های "مرد عنكبوتی نهایی" به جای آنكه یك خبرنگار ناراضی باشد، به دوست و همكلاسی سابق پیتر تبدیل شد  منشاء سیمبیوت را هم غیرفضایی کرد (داستانش اینجا ترجمه شده است). 

بندیس حتی در داستانی بسیار تاثیرگذار به نام "مرگ اسپایدرمن" (The Death of Spider-Man) که در اینجا ترجمه شده است، پیتر پاركر را در نتیجه نبردی نابرابر با خطرناك ترین دشمنانش كشت و شخصیتی سیاه پوست به نام «مایلز مورالز» را به عنوان اسپایدرمن جدید معرفی كرد و این شخصیت هم الان برای خودش یکی از بهترین های مارول است (کمیک های مایلز مورالز را میتوانید در اینجا بخوانید).

4- جری کان وِی (Gerry Conway)

باید قبول كرد كه پس از «استن لی» كسی كه بیشترین نفوذ و تاثیر را روی تاریخ داستان های اسپایدرمن داشته، كسی نیست جز آقای «جری كان وی» (Gerry Conway)! جالب است بدانید كه وقتی او در سال 1972 جانشین استن لی شد، تنها 20 سال داشت!!!! او در ضمن یكی از معدود نویسندگان تاریخ اسپایدرمن است كه برای سه عنوان اصلی این كاركتر  نویسندگی كرده (یعنی نویسنده كمیك های Amazing Spider-Man، Spectacular Spider-Man و Web of Spider-Man بوده!) ولی بیشتر به خاطر داستان های بسیار مهمی كه در "اسپایدرمن شگفت انگیز" نوشت شهرت دارد. در واقع ، او از شماره  111 تا 149 (آگوست 1972 تا اكتبر 1975) نویسنده این كمیك بود و به همراه طراحی زبردست به نام «راس اندرو»، این داستان ها را خلق كرد: «مرگ گوئن استیسی و گرین گابلین"، "تبدیل شدن هری آزبورن به گرین گابلین دوم" و "سرگذشت كلون"!

تمام این داستان ها آنقدر تاثیرگذار بودند كه پس از گذشت بیش از 40 سال  هنوز هم تاثیر و تبعات آنها در داستان های اسپایدرمن حس میشود.  به علاوه، جری كان كسی بود كه پس از مرگ گوئن استيسي،  رابطه میان «پیتر پاركر» و «مری جین» را گسترش داد و عشقی حقیقی میان آنها برقرار كرد. او شخصیت های خبیث  مهمی هم مثل «شغال» (كسی كه درهیبت پروفسور «مایلز وارن» از روی پیتر پاركر و گوئن استیسی كلون ساخت)، «رتيل»، «توم استون»، «كله چكشی» و  همچنین ضدقهرمانی معروف به نام «پانیشر» (The Punisher) را خلق كرد (آيا ميدانستيد كه پانیشر اولین بار در شماره 129 از كمیك "اسپایدرمن شگفت انگیز" خلق شد؟!). كان وی همچنین نویسنده كمیك تاریخ ساز "سوپرمن در برابر اسپایدرمن شگفت انگیز" (Superman vs. the Amazing Spider-Man.) است كه سال 1976  چاپ شد  و نخستین همكاری مشترك (crossover) دو غول دنیای كمیك یعنی «ماورل» و «دی سی» در زمینه كمیك های ابرقهرمانانه  محسوب میشود (چون مارول و دی سی قبلاً یكبار كمیكی به نام "جادوگر شهر از" را به صورت مشترك تولید كرده بودند). (برای كسب اطلاعات بیشتر درباره "سوپرمن در مقابل اسپایدرمن شگفت انگیز"، اینجا را كلیك كنید).

یكی دیگر از كمیك های مهم  جری كان وی، "زندگی های موازی" (Parallel Lives) نام دارد كه او در آن به زیبایی رابطه رومانتیك میان پیتر و مری جین را از ابتدا تا زمان ازدواج آنها روایت كرد.

3- پیتر دیوید (Peter David)

واقعاً در عالم كمیك بوک كم پیدا میشود نویسنده ای كه اولین داستان دنباله داری كه مینویسد با موفقیت چشمگیری روبرو شود  اما این اتفاق برای «پیتر دیوید» افتاد! در واقع، داستانی كه او سال 1985  تحت عنوان "مرگ جین دی ولف" (The Death of Jean DeWolff) برای كمیك بوک The Spectacular Spider-Man نوشت هنوز هم به عنوان یكی از بهترین های تاریخ اسپایدرمن شناخته میشود و اینجا براتون ترجمه شده. "مرگ جین دی ولف" داستانی چهار قسمتی و بسیار تكان دهنده و تاثیر گذار بود كه در آن قاتلی سریالی ملقب به Sin-Eater یكی از افسران زن پلیس به نام جین دی ولف (كه بر خلاف همكاران دیگرش، همواره رابطه خوبی با اسپایدرمن داشته است) را به طور فجیعی  قتل میرساند و باعث میشود تا اسپایدرمن جستجوی پرهیجانی را برای یافتن قاتل آغاز كند. پیتر دیوید به طرز فوق العاده ماهرانه ای بر تنش و جذابیت  موجود در داستان می افزاید و در نهایت آن را با نبردی غیر كلیشه ای میان اسپایدرمن و «بی باك» (Daredevil) به پایان میرساند. او در ضمن موفق میشود سئوالات مهمی درباره اینكه "عدالت واقعی چیست و چه طور اجرا می شود؟" مطرح كند و ذهن مخاطب را به چالش بكشد.برای خواندن این داستان معرکه به زبان فارسی اینجا را کلیک کنید.

در کل پیتر دیوید نویسنده ای است كه میتواند به راحتی و با موفقیت تمام لحن داستان هایش را از تاریك و خشن به مفرح و طنز آمیز تغیر دهد. مثلاً او در "مرگ جین دی ولف" فضایی  به غایت  سرد و جدی خلق كرد در حالیكه درست چند ماه قبل   برای شماره 267 از كمیك بوک "اسپایدرمن شگفت انگیز" داستانی نوشته بود كه احتمالاً بامزه ترین و خنده دار ترین داستانی است كه تا به حال درباره اسپایدرمن نوشته شده!!! شما میتونید این داستان را هم در اینجا با ترجمه ی فارسی بخوانید. ضمناً او نویسنده ای بود كه شخصیت «گربه سیاه» و برخی دیگر از كاراكترهای داستان های اسپایدرمن را مجدداً احیا كرد. دیوید همچنین تخصص ویژه ای در رفع حفره های داستانی كه توسط نویسندگان دیگر در ماجراهای اسپایدرمن به وجود می آیند دارد و خیلی اوقات در داستان های خود به طور قانع كننده ای به سئولاتی كه از قبل بی پاسخ مانده اند پاسخ میدهد (به عبارتی ساده تر، او گند كاری دیگر نویسندگان را جبران میكند!). 

دیوید در ابتدای دهه 90 میلادی به به همراه طراحی به نام «ریك لئوناردی» شخصیت «میگل اهارا» یا همان «مرد عنكبوتی 2099» را خلق كرد و داستان های بسیار خوب و جالبی نوشت كه در ذهن هواداران اسپایدرمن باقی مانده است.

2- راجر استرن (Roger Stern)

«راجر استرن» (Roger Stern) ابتدا در سال 1980 به عنوان نویسنده كمیك های "اسپایدرمن خارق العاده" (The Spectacular Spider-Man) برگزیده شد. او 18 شماره در این عنوان نویسنده بود تا اینكه ارتقا پیدا كرد و از شماره 224 (ژانويه سال 1982) نویسنده كمیك اصلی مرد عنكبوتی یعنی  "اسپایدرمن شگفت انگیز"  (The Amazing Spider-Man)  شد! اما جالب اینجاست كه استرن در مدتی كه نویسنده كمیك های "اسپایدرمن خارق العاده" بود، شخصیت هایی خلق كرد یا داستان هایی نوشت كه بعداً با خودش به كمیك های "اسپایدرمن شگفت انگیز"  برد و در آنجا آنها را شرح و بسط داد (مثلاً یكی از این كاراكترها «رادریك كینگزلی» بود كه سالها بعد معلوم شد همان «هاب گابلین» است!).

در هر حال همانطور كه گفته شد راجر استرن به زودی و از شماره 224 نویسنده كمیك های اسپایدرمن شگفت انگیز شد و با داستان های فوق العاده ای كه نوشت سطح این عنوان را به شدت بالا برد. او ابتدا بار دیگر «گربه سیاه» (Black Cat) را به داستان ها برگرداند و از او شخصیتی محكم و جذاب ساخت. او بر خلاف برخی دیگر از نویسندگان قبل و بعد از خود، اصلاً سعی نداشت قدرت های فیزیكی و فوق بشری اسپایدرمن را كم و  بی اهمیت جلوه دهد. برعكس، او داستان هایی ماندگار نوشت كه در آن اسپایدرمن با حریفان بسیار تنومند و قدرتمندی مبارزه میكرد و مجبور ميشد از نهايت قدرت هاي خود استفاده كند. یكی از تحسین شده ترین این داستان ها "هیچ چیز نمیتواند جلوی بولدوزر را بگیرد" (Nothing Can Stop the Juggernaut) نام داشت؛ داستانی كه به زیبایی هر چه تمام به خواننده نشان میداد كه اسپایدرمن هرگز در برابر مشكلات تسلیم نمیشود حتی اگر قرار باشد با كسی مبارزه كند كه از او چندین برابر نیرومند تر است. این داستان استاندارد جدیدی درست كرد و از آن موقع تا به حال از سوی بسیاری از نویسندگان دیگر مورد تقلید قرار گرفته است (برای دانلود این داستان به زبان فارسي اینجا را كلیك كنید).  البته از یاد نبریم كه استرن خوش شانس بود كه طراحی های داستانش را هنرمندی به نام «جان رومیتا جونیور» (پسر «جان رومیتا» طراح افسانه ای كمیك های اسپایدرمن) انجام میداد. راجر استرن «مری جین» را نیز پس از مدت ها غیبت به داستان های اسپایدرمن برگرداند و بار دیگر از او كاراكتری موثر و تاثیرگذار ساخت. در مجموع استرن جان تازه ای به كاراكترهای مكمل (supporting cast) داستان های اسپایدرمن بخشید و كاری كرد تا بار ديگر پس از سالها ركود از آنها به عنوان برترین كاراكترهای مكمل دنیای كمیك  یاد شود. استرن در ضمن پیشینه و گذشته برخی از دشمنان كلاسیك اسپایدرمن مثل «والچر»، «كینگ پین»، «میستریو»  و ... را غنی تر از قبل كرد.

اما شاید بیشتر از هر چیزی او را به خاطر خلق «هاب گابلین» بشناسند. هاب گابلین در دوره ای خلق شد كه «گرین گابلین» مرده بود و مارول نتوانسته بود جانشین لایقی برای او پیدا كند. اما هاب گابلین انصافاً خیلی خوب جای خالی او را پر كرد زیرا شخصیت پردازی چند وجهی و جذابی داشت. استرن حتی پس از آنكه از نویسندگی داستان های اسپایدرمن كنار گذاشته شد، هویت هاب گابلین را مخفی نگه داشت و حتی به مارول هم نگفت كه چه كسی پشت ماسك مخوف او پنهان شده! تا اینكه پس از 15 سال كمیك بوکی 3 قسمتی تحت عنوان «هاب گابلین زنده است» (Hobgoblin lives) نوشت و در آن فاش كرد كه هاب گابلین  در تمام این سالها، تاجری پرنفوذ به نام «رادریك كینگزلی» بوده است كه به كمك برادر دوقلوی خودش توانسته بوده هویت خود را پنهان نگه دارد. اما قطعاً بهترین داستانی كه راجر استرن برای اسپایدرمن نوشت در شماره 248 "اسپایدرمن شگفت انگیز" به چاپ رسید و "بچه ای كه عكس های اسپایدرمن را جمع میكرد"  (The Kid Who Collected Spider-Man) نام داشت.

این داستان كوتاه اما بسیار ماندگار و احساسی، به بهترین شكل ممكن جوهره پیتر پاركر را به تصویر میكشد و نشان میدهد كه تفاوت های دلپذیرش را با ابرقهرمانان دیگر به رخ میكشد: اسپایدرمن از یك نفر میشنود كه پسر بچه ای سرطانی در بیمارستان است و بزرگترین آرزویش این است كه با اسپایدرمن ملاقات كند. پس به دیدار او میرود و تمام عكس هایی كه از اسپایدرمن در آلبومش جمع كرده می بیند، با حوصله به حرفهایش گوش میدهد ، از تار عنكبوتش برای او تاب درست میكند و با او بازی میكند و ... او حتی ماسك خود را برمیدارد و به پسرك نشان میدهد كه پیتر پاركر است. او در پایان پسرك را در آغوش میكشد و با چشمانی اشك بار از بیمارستان میرود. برای خواندن این کمیک به زبان فارسی اینجا را کلیک کنید. در هر حال دوران نویسندگی استرن در كمیك های "اسپایدرمن شگفت انگیز" كوتاه بود به طوريكه آخرين شماره اي كه براي اسپايدرمن نوشت، شماره 252 از كميك "اسپايدرمن شگفت انگيز" (ماه مي 1984) بود. البته  او در سالهای اخیر به طور جسته و گریخته كمیك هایی را برای اسپایدرمن نوشته كه هرگز به پای داستان هایی كه او در دهه 80 میلادی نوشت نمیرسد.

1- استن لی (Stan Lee)

بدون شك محبوب‌ترین ابرقهرمان انتشارات مارول كاميكس كه به عقیده بسیاری از كارشناسان مجلات کمیک یكی از شناخته‌شده‌‌ترین مظاهر تخیلی عصر معاصر به شمار می‌رود، «اسپايدرمن» است. او به سختی وارد عالم کمیک شد. سال 1962 بود كه استن لی به فكرش رسید تا به كمك طراحی نابغه به نام استیو دیتكو كاراكتري جدید خلق كند كه با دیگر شخصيت‌هايشان تفاوت عمده‌ای داشته باشد. او نزد رییس وقت مارول يعني مارتين گودمن رفت تا موضوع را با وی در میان بگذارد. اما رییس به او گفت: "اولا، تو نمی‌توانی اسم یك قهرمان کمیک‌ را اسپايدرمن، بگذاری؛ چرا که مردم از عنكبوت‌ نفرت دارند. ثانیاً قهرمان نمی‌تواند یك نوجوان كم سن و سال باشد. نوجوانان فقط باید دستیار باشند. همین و بس". بدین ترتیب ایده استن لي با استقبال چندانی از سوی كله گنده‌های مارول رو به رو نشد اما او امید خود را از دست نداد. تا این که موقعیتی مناسب فراهم آمد. یكی از مجلات مارول با نام "فانتزی شگفت‌انگیز" (Amazing Fantasy) فروش خوبی نداشت و مارول ديگر نمي‌خواست آن را چاپ كند. قرار شد شماره آخر مجله مذكور (شماره 15) را استن لی بنویسد. معمولاً ناشر اهمیتی به محتویات شماره پاياني یك مجله كم فروش نمی‌دهد، در نتيجه استن لی از فرصت استفاده كرد و داستان "اسپايدرمن" را در آن گنجاند. چند ماه بعد، وقتی آمار مجلات برگشتی به دست مارول رسید، معلوم شد كه همان شماره ركورد فروش را شكسته است! گودمن در حالی كه از خوشحالی خنده بر لب داشت، نزد استن لی آمد و گفت: "استن! یادت می‌آید چقدر از ایده اسپايدرمنت خوشم آمده بود؟! اگر جای تو بودم يك سری ماهانه از این شخصیت‌ با حال در می‌آوردم!". بدین ترتیب اسطوره اسپايدرمن آغاز شد و از آن زمان تا به حال علاقمندان با خواندن کمیک‌های این قهرمان دوست‌داشتنی، پا به دنیایی سرگرم‌کننده گذاشته‌اند كه شالوده‌اش را از سویی ماجراجویی و فانتزی و از سویی دیگر مضامین انسانی و مسئولیت‌پذیری تشكیل می دهند. اما به راستی استن لی چه چيزی در شماره آخر "فانتزی شگفت‌انگیز" خلق کرد كه توانست این چنین ذهن مخاطبان را به خود مشغول سازد؟ در واقع استن لی و استیو دیتکو با اسپايدرمن تمام قوانین مرسوم و كلیشه‌ای آن دوران را شكستند و برخلاف ابر‌قهرمانان دیگر كه همیشه و از هر نظر ایده‌آل و كامل بودند، اسپایدرمن در اغلب اوقات با مشكلات عدیده‌ خانوادگی و اجتماعی مواجه بود و هیچ دل خوشی از قدرت‌های استثنايی اش نداشت زيرا مجبور بود مدام با بی‌پولی دست و پنجه نرم كند و برای پرداخت قبض خدمات، اجاره‌خانه و خرج بیمارستان زن عموی مهربانش، مشكل داشت!

اسپایدرمن حتی چندین و چندین بار تصمیم گرفت حرفه سوپر‌قهرمانی را كنار بگذارد اما همواره در لحظه آخر و با به یاد آوردن حرف‌های عمو‌یش از این كار منصرف می شد تا به مردم كمك كند؛ مردمی كه غالباً از او نفرت داشتند، زيرا جی جونا جیمسون، ناشر بداخلاق و خسیس روزنامه دیلی بیوگل با انتشار مقالاتی انتقادی، چهره‌ای خبیث و فرصت‌طلب از او در افكار عمومي ساخته بود.

تمام موارد مذكور که توسط استن لی و استیو دیتکو در ذات اسپایدرمن قرار داده شد، باعث شد تا خوانندگان به راحتی با اسپايدرمن همذات پنداری كنند. او با قهر‌مانان دیگر فرق داشت. او نه بيگانه‌ای شكست‌ناپذير بود كه از سیاره دیگری آمده باشد و نه میلیونری خوشگذران كه با تجهیزات پیشرفته‌اش به جنگ تبهكاران شهر برود. او یكی از "ما" بود، یكی از مردم عادی كوچه و خیابان كه همواره سعی داشت كاری را كه درست است انجام دهد و اطرافیانش را از خود راضی نگه دارد، هر چند كه گاهی اوقات مرتكب اشتباه می‌شد و حسابي گند می زد! و به همین دلیل استن لی در این فهرست در رتبه ی نخست قرار میگیرد زیرا با داستان هایش کاری کرد تا شخصیت پردازی بی نظیر اسپایدرمن شکل بگیرد.

مهدی ترابی مهربانی

All rights reserved © Spidey.ir 2023

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

10 طراح برتر تاریخ کمیک بوک های مرد عنکبوتی

بزرگان تاریخ كمیك بوک های مرد عنكبوتی

لحظات ماندگار در كمیك‌ های مرد عنکبوتی: اسپایدرمن خودش را از زیر آوار خلاص میكند!

قسمت آخر بهترین داستان مرد عنکبوتی با حضور دکتر اختاپوس ترجمه شد + لینک دانلود

میراث "مرد عنكبوتی نهایی" (ULTIMATE SPIDER-MAN)

اولین و مهم ترین کمیک بوک مرد عنکبوتی به فارسی ترجمه شد!

20 پانل ماندگار در تاریخ كمیك بوك - قسمت اول

20 پانل ماندگار در تاریخ كمیك بوك - قسمت دوم

داستان "هیچ چیز نمیتواند جلوی جاگرنات را بگیرد" ترجمه شد! + لینک دانلود

بهترین داستان مرد عنكبوتی ترجمه شد + لینك دانلود مستقیم

سری جدید کمیک بوک های "مایلز مورالز: اسپایدرمن" ترجمه شد + لینک دانلود

10 نویسنده و طراحی که بیشترین تعداد کمیک را برای یک شخصیت خلق کرده اند!

بهترین داستان های مرد عنکبوتی در 10 سال گذشته

چطور استن لی دنیای ابرقهرمانان را "انسانی" تر کرد

10 کمیک برتر «استن لی»

 10 حضور افتخاری ( کامئو ) برتر " استن لی " در فیلم های سینمایی

چطور استن لی دنیای مدرن ابرقهرمانی را پایه گذاری کرد

10 شخصیت برتر دنیای کمیک که توسط «استن لی» (STAN LEE) خلق شدند

15 حقیقت شگفت انگیزی که درباره استن لی نمیدانستید!

مارك میلار: استن لی از والت دیزنی مهم تر است

10 قهرمان مارول که احتمالا نمیدانستید توسط استن لی خلق شده اند!

حضور استن لی در فیلم ها و بازی های مرد عنكبوتی

بزرگان تاریخ كمیك های اسپایدرمن: استن لی و استیو دیتکو

این مطلب را به اشتراک بگذارید :