10-کمیک-داستان-برتر-بهترین-قصه-بوک-کامیک-لیزارد-مارمولک-تمساح-دشمن-مرد-عنکبوتی-اسپایدرمن-lizard

به مناسبت حضور در فیلم "مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست"، 10 داستانی را معرفی میکنیم با حضور لیزارد!

مقدمه: «لیزارد» یکی از دشمنان کلاسیک و قدیمی مرد عنکبوتی است که اغلب به عنوان هویت خبیث دکتری خوش قلب به نام «کرتیس کانرز» (که البته بیشتر با نام کِرت کانرز صدایش میکنند) شناخته میشود. یعنی دکتر کانرز به هیولایی به نام لیزارد تبدیل میشود و با اسپایدرمن دشمنی میکند (درست مثل بروس بنر که به هالک تبدیل میشود). پس لیزارد به عنوان هویتی مستقل و حیوانی از کانرز، جسم و مغز او را در برمیگیرد و باعث میشود خوی درنده و وحشی پیدا کند و در سالهای گذشته دیده ایم که رفته رفته در حال تبدیل شدن به هویت غالب کرت کانرز بوده ولی او سعی کرده از آن جلوگیری کنه و هر طور شده ذات انسانی اش را حفظ کند. ولی خودِ دکتر کانرز خیلی وقتها به کمک مرد عنکبوتی آمده و حتی گاهی اوقات لیزارد هم به صورت یک ضدقهرمان یا یکی از متحدین مرد عنکبوتی به شمار آمده است. حالا بیایید اطلاعاتی فراتر از این چیزهایی که گفتم بهتون ارائه بدم!

مقاله های زیر را هم فراموش نکنید:

10 حقیقت مهمی که باید درباره "لیزارد" (LIZARD) بدانید

نسخه های عجیب و غریب از لیزارد در دنیای کمیک!

10- اولین حضور لیزارد در دنیای کمیک

اولین کمیک لیزارد

اولین حضور لیزارد در دنیای کمیک در شماره 6 از سری نخست کمیک بوک های "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" روی داد و بار دیگر شاهد خلق شدن ابرشروری ماندگار و کلاسیک بدستان پرتوان استن لی و استیو دیتکو بودیم. ما با دکتر کانرز آشنا شدیم که با خانواده اش در منطقه باتلاقی اورگلیدز در ایالت فلوریدا در آمریکا زندگی میکرد و یکی از دستان خودش را از دست داده بود. او که همیشه دوست داشت دست قطع شده اش را به نوعی برگرداند، سعی کرد با مطالعه روی خزندگان و قابلیت آنان در رشد مجدد اندام قطع شده به این هدف برسد و در نهایت به یک سرم آزمایشی دست یافت که از DNA خزندگان گرفته شده بود. او تصمیم گرفت آن را روی خودش امتحان کند و نتیجه هم گرفت چون بازوی قطع شده اش دوباره رشد کرد و برگشت! با این حال این فرمول یک عارضه جانبی بسیار منفی برایش داشت: کانرز به یک هیولای مارمولک مانند تبدیل شد! خبر ظاهر شدن یک هیولای مارمولک مانند در باتلاق های فلوریدا به سرعت در روزنامه ها به چاپ رسید و پیتر پارکر از سوی روزنامه دیلی بیوگل ماموریت یافت تا به آنجا سفر کنه و عکس هایی ازش بگیره. او در هیبت اسپایدرمن با لیزارد مبارزه کرد (کانرز وقتی به لیزارد تبدیل شده بود دیگر هویت انسانی اش را به یاد نداشت. لیزارد هم هدفش این بود که جمعیت انسان های کره زمین را مثل خودش به خزنده تبدیل کنه!). در هر حال اسپایدرمن متوجه قضیه شد و سعی کرد با استفاده از تجهیزات آزمایشگاهی و نوشته های دکتر کانرز نوعی پادزهر پیدا کنه که موفقیت آمیز بود و باعث شد که لیزارد دوباره به حالت انسانی خودش برگرده. یک داستان تک قسمتی کلاسیک و شُسته رفته که بارها در خارج از دنیای کمیک مورد اقتباس قرار گرفته. شما میتونید این داستان را در اینجا با ترجمه فارسی بخونید.

9- سرگذشت کرت کانرز

سرگذشت کرت کانرز

پس از سالها در شماره 6 از سری دوم کمیک های Web of Spider-Man شاهد فاش شدن جزئیاتی بیشتر از گذشته کرت کانرز و اون سانحه ای که باعث شد تا دستش قطع بشه، بودیم. ما با خوندن داستان فهمیدیم که در دنیای کمیک کرت کانرز در ایالت فلوریدای آمریکا به دنیا آمد. او یک جراح زبردست بود که در رشته ژنتیک و بیلوژی هم سرشته داشت و وارد ارتش آمریکا شد و روی سربازان صدمه دیده جراحی میکرد ولی دست راستش در یک انفجار در جنگ عراق صدمه وحشتناکی دید و مجبور شدند آن را قطع کنند و ... ضمن اینکه این داستان پای تد سالیس معروف به «من ثینگ» رو هم به سرگذشت لیزارد و دکتر کرتیس کانرز باز میکنه که به نظر منطقی میاد.

8- مرد عنکبوتی: مهلک

مرد عنکبوتی مهلک

داستان Feral سال 2006 چاپ شده و در آن یک بیماری مرموز باعث میشه شخصیت های دنیای مرد عنکبوتی که حالت حیوانی دارند (مثل پوما، لیزارد، مَن وُلف، گربه سیاه و ...) خوی درنده و وحشی به خود بگیرند! قابل ذکره که لیزارد در این داستان که اینجا ترجمه شده است، پسرش، بیلی ، را به موجودی مثل خودش که لیزارد جونیور خوانده میشه تبدیل کرد. ولی بعدا هر دوی آنها توسط اسپایدرمن به حالت نرمال برگشتند. در مجموع یک داستان فان و سرگرم کننده با اکشنی رضایت بخش و طراحی های اغراق آمیز!

7- لیزارد عنکبوتی!

لیزارد عنکبوتی!

در شماره 39 و 40 از کمیک Spectacular Spider-Man شاهد بودیم اتفاقاتی افتاد که باعث شد مرد عنکبوتی مثل لیزارد بشه و دست به تخریب در سطح شهر بزنه و با نیروهای پلیس درگیر شد .در واقع چند شماره قبل دیده بودیم که پیتر پارکر برای مقابله با خبیثی به نام «ایگوآنا» از دستگاهی ساخت شده توسط دکتر کانرز به نام Enervator استفاده کرده بود (عکسش اینجاست) که اشعه هایش روی خودش تاثیر گذاشته و باعث شد تا به حالت لیزاردی تبدیل بشه). در نهایت کانرز رفت دنبالش و پادزهری بهش داد که باعث شد به حالت اولش برگرده. داستانی جمع و جور که در یاد خیلی از طرفداران باقی مونده.

6- لیزارد: بازگشتی در کار نیست (Lizard: No Turning Back)

کمیک لیزارد و موربیوس

در سالهای اخیر بیشتر شاهد بودیم که موربیوس به داستان های مرد عنکبوتی برگشت تا خودش را درمان کند و از شر نفرین خون آشامی خود خلاص گردد. این مساله بیشتر در این داستان که در شماره های 688 تا 691 مرد عنکبوتی شگفت انگیز چاپ شد، دیده شد. این باعث شد تا پیتر پارکر (که آن موقع در موسسه ای علمی – تحقیقاتی به نام "هورایزن لابز" کار میکرد) ناگهان متوجه شود مدتیه که موربیوس هم آنجا مشغول تحقیقات بوده در حالی که کسی به جز مکس مادل (رئیس هورایزن لابز) از موضوع خبر نداشت. در واقع موربیوس داشت نه تنها روی علاجی برای خود بلکه برای لیزارد هم کار میکرد. در داستان چهار قسمتی "لیزارد : هیچ برگشتی در کار نیست"، موربیوس علیرغم نیت خوبی که داشت به طور تصادفی باعث شد تا هویت و پرسونای لیزارد بر هویت انسانی دکتر کانرز غالب گردد و به شخصیتی بسیار خبیث تبدیل شود. سپس این دكتر كانرز پلید خون به هوای محیط تزریق كرد و باعث شد تا موربیوس تحریك شود و به كاركنان هورایزن حمله كند. در نهایت اسپایدرمن موربیوس را تعقیب و او را دستگیر كرد. اما موربیوس موفق به فرار شد.

5- پوست انداختن (Shed)

پوست انداختن (Shed)

یکی از آزار دهنده ترین داستان های تاریخ مرد عنکبوتی در شماره های 630 تا 633 از سری "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" منتشر شد که خیلی ها آن را به عنوان یکی از بهترین داستان های مرد عنکبوتی هم میدانند و خیلی ها نیز از آن بدشون میاد و ازش انتقاد کردند که من هم یکی از آنها هستم! دلیلش هم وقایع وحشیانه و جنجالی آن است (البته طراحی های آقای کریس باچالو هم مثل همیشه میتونه دلیل خوبی برای تنفر از آن باشه! چون غیر قابل تحمل و زشت هستند!). خلاصه اینکه داستان نشون میده که اگه زمانی نیمه مارمولکی و حیوانی لیزارد بهش غلبه کنه، چه فاجعه ای رقم میخوره. یعنی در این داستان دکتر کانرز کاملا خودش رو به هویت لیزادی میبازه در نتیجه پسر خودش «بیلی کانرز» رو میخوره در حالی که نیمه مقهور شده هویت دکتر کانرز در ذهن و روحش از دیدن این صحنه جیغ میزنه و میگه: Stop! البته قبلش هم لیزارد رئیس زورگوی کانرز رو خورده بود. در هر حال، لیزارد پس از خوردن پسرش پوست میندازه و به فُرم جدیدی تبدیل میشه و قدرت های جدیدی مثل قابلیت های تله پاتیک دست پیدا میکنه!

4- مرد عنکبوتی: 1602

مرد عنکبوتی: 1602

"1602" در واقع نام کمیکی معرکه و باحال به قلم نویسنده برجسته دنیای کمیک یعنی «نیل گیمن» است که در انگلستان اوایل قرن 17 میلادی رخ میداد! در این دنیا یا بهتره بگیم در این دوره زمانی، کرتیس کانرز یک فیلسوف بود که به طاعون خیارکی مبتلا شد. او نوعی اکسیر درست کرد از جنین تخم های دایناسورها که او را به موجودی خزنده مانند تبدیلش کرد که شبیه به دایناسوری از نوع ولاسیرپتر بود. او برای بارون ویکتور اکتاویوس (که در اینجا معرفی شده) کار میکرد تا مرد عنکبوتی این دنیا را به دام بیندازه (آنها به دنبال خون مردعنکبوتی بودند). او در نهایت در نبرد نهایی و پس از آنکه به بولزآی حمله کرد و به کمک مردعنکبوتی آمد، ضربه ای از اکتاویوس دریافت کرد که باعث شد به رودخانه سقوط کنه و مشخص نشد که مرد یا زنده ماند. شما میتونید این داستان را به طور کامل در اینجا با ترجمه فارسی بخونید و ازش لذت ببرید.

3- توطئه کلونی (The Clone Conspiracy)

توطئه کلونی

در رویداد "توطئه کلونی" که به طور کامل در اینجا ترجمه شده است متوجه شدیم که شغال (بن رایلی) برای آنکه دکتر کانرز (که در هیبت لیزاردی فرو رفته بود) را راضی کنه تا بهش ملحق بشه از روی زن و بچه او کلون ساخته و اینجوری آنها را دوباره زنده کرده است! بدین ترتیب او راضی شد تا به شغال کمک کنه تا قدرت های الکترو (مکس دیلون) رو بهش برگردانند که در نهایت موفق نبودند و مکس کشته شد و دختری به نام «فرانسین فرای» به الکتروی جدید تبدیل شد (این مقاله را بخوانید). اما وقتی ویروس کاریون فعال و باعث شد تا کلون های ساخته شده توسط شغال دچار فروپاشی شوند، لیزارد تونست جلوی ویروس رو با تزریق فرمول لیزاردی به زن و بچه ش بگیره و اینطوری اونا زنده موندند ولی به شکل لیزاردی درآمدند!

2- شکار شده (Hunted)

کمیک شکار شده - هانتد

پس از وقایع رویداد "توطئه کلونی" دیدیم که دکتر کانرز به دانشگاه امپایر استیت (محل تحصیل سابق پیتر پارکر) برگشته و تدریس میکنه. او از تراشه خاص و بازدارنده ای که در پشت گردنش تعبیه شده بود استفاده میکرد تا هویت لیزاردی خودش را تحت کنترل درآورد و نتواند به انسان ها حمله کند (کانرز همچنین از پیتر حمایت کرد تا بتواند مدرک دکترای خودش را پس بگیرد). تا اینکه وقایع رویداد "شکار شده" شروع شد (کلش اینجا ترجمه شده). لیزارد مثل خیلی از شخصیت های دارای تم حیوانی توسط مزدوران کریون شکارچی اسیر شد و دیدیم که کانرز در کنار مرد عنکبوتی در سلولی افتاده و آنها به طور زنده روی مانیتور شاهد بودند که بیلی کانرز به همراه گربه سیاه در حال شکار شدن توسط افراد کریون هستند (لیزارد همچنین به پیتر فاش کرد که دکتر استرنج بهش گفته روح پسر واقعی اش در بدن کلون شده او است). سپس کانرز متوجه شد که پسر کریون میخواد بیلی را بکشه و از اسپایدرمن خواست تا تراشه را از گردنش خارج کنه تا بتونه به لیزارد تبدیل بشه و پسرش رو نجات بده. اسپایدرمن در دو راهی گیر کرده بود چون میدونست با این کار ممکنه کانرز فلج بشه ولی این کار رو کرد (کل این سناریو عمدا از سوی کریون زمینه چینی شده بود تا اسپایدرمن رو به جنگجوی بی رحمی که میخواست تبدیل کنه). در هر حال کانرز به لیزارد تبدیل شد و پسرش را نجات داد و همانطوری که قول داده بود بهش آسیبی نزد.

1- شماره 365 از مرد عنکبوتی شگفت انگیز

شماره 365 از مرد عنکبوتی شگفت انگیز

یک شماره ویژه با اون جلدهای خاص دهه 90 میلادی که در برگیرنده همه چیز از قصه لیزارد است. یعنی کاملا اون درگیری دائمی بین کرتیس کانرز و خانوده اش که به دلیل تبدیل شدن به لیزارد وجود داره را به نمایش میگذاره. در حقیقت، از همان ابتدای خلق شدن شخصیت لیزارد شاهد بودیم که میخواهد دیگران را به شکل خودش دربیاورد و اسپایدرمن سر میرسد و جلویش را میگیرد و این وسط خانواده اش درگیر ماجرا میشوند و مورد تهدید لیزارد قرار میگیرند. در نتیجه غالبا بیلی و مارتا را در درد و رنج بابت تبدیل شدن های گاه و بیگاه دکتر کانرز به لیزارد میدیدیم و در این شماره کار به اوج خودش میرسه چون بیلی که همیشه از اینکه پدرش به هیولایی زشت تبدیل میشه در عذاب بود، سعی میکنه با چاقو لیزارد را بکشه (!) ولی در نهایت با چشمانی گریان با پدرش صلح میکنه. ضمن اینکه طراحی های زیبای این کمیک توسط استاد مارک بگلی انجام شده.

مهدی ترابی مهربانی