بفرمایید داخل، آخه شما هم دعوت هستید!

مقدمه: ویژن در حال اتو کردن کت و شلوارش بود. از چهره‌ی عرق‌کرده و بی‌قرارش مشخص بود که اظطراب داره. آخه دیگه وقتش رسیده بود، توی کارت دعوت نوشته بودند ساعت هشت شب جشن شروع میشه. او کت و شلوار مشکلی رنگش رو به تن کرد، کراواتش رو به گردن آویخت و بر سنگ روی پیشانی‌اش هم دستی کشید و آماده‌ی رفتن شد. همه چی برای مراسم عقد و عروسی این زوج عاشق محیا بود، ثور از قهرمانان دعوت شده پذیرایی میکرد و تونی استارک هم ِکل میزد! اشک در چشمان مگنیتو حلقه زده بود، چرا که اون روز، روز عروس شدن دخترش بود. واندا باورش نمی شد که بالاخره زمانش رسیده بود. آن شب، شام مرغ پاپریکا میدادند. سپس حاج آقا راجرز شروع به خواندن خطبه عقد کرد و در نهایت با گفتن "بله" توسط عروس، دست این دو گل نوشکفته در دست هم قرار گرفت.

الحق که عروسی های دنیای کمیک یه چیز دیگه هستند، چرا که معمولا شاهد سر و سامون گرفتن کسانی هستیم که پیش از این تنها آن ها را در میدان نبرد می دیدیم! از این رو، بعضی اوقات رخداد هایی بسیار فان تلقی می شوند و برای کمیک‌فن‌ها تا حدی عجیب و غریب به نظر می رسند. گاهی این عروسی ها هرگز اتفاق نمی افتند، گاهی توسط ابرخبیث ها خراب می شوند و حتی گاهی اوقات هم شده که یکی از طرفین یه اسکرال از آب در اومده! به عبارتی، به ندرت شاهد یک عروسی بی دردسر و معمولی در کمیک هستیم. حال ما تصمیم گرفتیم در باب این موضوع، مقاله ای بنویسیم و 15 تا از بزرگترین عروسیهای تاریخ کمیک رو معرفی کنیم.

- کیتی پراید و کلاسس / گمبیت و روگ

پیش از اینکه شماره سی‌ام از داستان های X-Men Gold بیرون بیاد، مارول اعلام کرده بود که قراره توی این شماره شاهد "عروسی بزرگ قرن" باشید! آخه اون موقع قرار بود کیتی پراید و کلاسس باهم ازدواج کنند. البته حتی نیازی به گفتن نداره که عروسی کلاسس و کیتی پراید به شدت قابل پیش بینی بود، باید بگم این دو از اولین باری که در اوایل دهه 80 میلادی همدیگه رو ملاقات کردند، احساس عاشقانه ای بینشون شکل گرفت و شیفته هم شدند، به همین دلیل هم احتمال میرفت بزودی باهم ازدواج بکنند. البته، از زمانی که کلاسس در طی رویداد عظیم جنگ های پنهان به او خیانت کرد، رابطه بین این زوج هم کمرنگ شد. از طرفی، جالبه بدونید قبل از نامزدی کیتی پراید با کلاسس، او قرار بوده با پیتر کوئیل ازدواج بکنه و رابطه عاشقانه ای هم بینشون شکل گرفته بوده! اما خب قسمت نبود و سرنوشت باعث جدایی آن ها از هم شد. در کل، در روز عروسی او با کلاسس، نظر کیتی پراید تغییر میکنه و مجلس رو ترک میکنه و میره! بدین ترتیب، این دو باهم ازدواج نکردند. اما، یعنی مارول سرمون رو کلاه گذاشت؟! نه! در کمال تعجب، اون شب گمبیت طی اقدامی شگفت آور از روگ خواستگاری میکنه و این دو نفر همونجا باهم ازدواج میکنند!

این ماجرا بعدا منجر به انتشار سری کمیک های آقا و خانم ایکس (Mr. and Mrs. X) از سوی مارول شد.

15- دکتر اختاپوس و زن عمو می

راستش این یکی از اون ایده هاییه که هواداران مرد عنکبوتی اصلا دل خوشی ازش ندارند! ولی خب تاریخچه ای طولانی داره، یعنی توی کمیک‌بوک های اسپایدی همیشه شاهد ارتباط متفاوت و نزدیکی بین دکتر اختاپوس و زن عمو می بوده‌ایم! اما خب شما که باور نمیکنید دکتر اختاپوس واقعا عاشق زن عمو می شده باشه؟ میکنید؟ هرچند، ممکنه هم بگی نگی علاقه‌ای نسبت بهش داشته باشه اما قضیه در حقیقت چیز دیگری‌ست. اصل ماجرا توی شماره 131 از داستان های مرد عنکبوتی فاش شد، همون داستانی که در اون دکتر اختاپوس اقدام به ازدواج با زن عمو می میکنه! در این شماره، خوانندگان متوجه میشن که زن عمو می به طور مرموزی جزیره ای دارای راکتور هسته‌ای به ارث برده که حتی روحشم خبر نداره، این در حالیه که دکتر اختاپوس از این قضیه مطلع هست و به همین دلیل هم تصمیم میگیره باهاش ازدواج بکنه! او اینطوری میتونه به تاسیسات اتمی اون جزیره دسترسی پیدا بکنه. بنابراین، تمام اون عشق و علاقه ها کشکی بوده و دکتر اختاپوس فقط میخواسته به مقاصد شوم خودش برسه، اما خب برای سال‌ها علاقه‌ی بین اونا برای خوانندگان تثبیت شده بود و ازدواجشون هم چندان دور از انتظار نبود تا اینکه اصل ماجرا فاش شد، به همین دلیل هم هست که این گزینه توی مقاله گنجانده شده. اگرچه این ازدواج هرگز صورت نگرفت و در لحظه آخر توسط مرد عنکبوتی بهم خورد.

14- بت من و کت وومن (زمین 2)

نقطه‌ی قوت این داستان گفت‌وگوی صادقانه‌ایه که در سراسر کمیک بین بت من و کت وومن وجود داره. در حقیقت توی این داستان، بت من و کت وومن میشینن و باهم درباره‌ی گذشته و اریجین‌هاشون حرف میزنند. مثلا کت وومن اقرار میکنه اون فراموشی‌ای که بعد از سانحه‌ی هوایی براش ایجاد شد، دروغی بیش نبوده و بروس وین هم از هویت و سرگذشت خودش باهاش حرف میزنه. در هر صورت، این دو در شماره‌ی 197 از کمیک های Brave and the Bold که در زمین 2 اتفاق افتاد، باهمدیگه ازدواج کردند. توی این داستان دیدیم که چطور اونا بعد از همکاری‌هایی که باهم داشتند، یاد گرفتند به‌هم اعتماد کنند. به عبارتی، اونا توی این داستان حسابی خودشون رو خالی کردند و هرچی حرف ناگفته توی دلشون بود رو بیرون ریختند. این مسئله باعث شد که اونا از ترس‌هایی که مانع ارتباط و باعث ایجاد جدایی بین اونا شد، رها شوند. در نهایت، هر دوی اونا نقاب های روی چهره‌شون رو کنار زدند و تمام ترس‌ها و محدودیت‌هایی که داشتند رو از میان بردند. بعد هم تصمیم گرفتند باهم ازدواج کنند و طی یک عروسی شیرین که در اوج و انتهای داستان به وقوع پیوست، نسبت‌به‌هم‌َمحرم شدند!

13- ویژن و اسکارلت ویچ

توی شماره چهارم از داستان های Giant-Sized Avengers شاهد دو پیوند مختلف میان قهرمانان کمیک بودیم. هرچند، اغلب از این شماره به عنوان داستانی که در آن ویژن و اسکارلت ویچ به عقد هم در اومدند، یاد میکنند و کمتر کسی هست که عقد مانیتس و شمشیرباز رو هم به یاد داشته باشه و یا توجه‌ای بهش بکنه. اما پیوند این دو زوج چطور شکل گرفت؟ در واقع، توی این کمیک‌نسبتا‌طولانی می بینیم بعد از اینکه ویژن، اسکارلت ویچ رو از دست دورمامو نجات میده، بلافاصله فرصت رو غنیمت میشماره و ازش خواستگاری میکنه! در این بین، ایمورتوس (Immortus) هم قبول میکنه که اونارو به عقد هم در بیاره و این‌گونه لحظه‌ای و مهم و تاریخی در کمیک‌های مارول رقم میخوره. اما چیزی نمیگذره که سر و کله کانگ فاتح پیدا میشه و به همه چی گند میزنه! در هر حال، ویژن و اسکارلت ویچ همیشه یه زوج تاریخی و عاشق در دنیای کمیک به حساب می آیند، درسته که فراز و نشیب های زیادی رو سپری کرده‌اند، اما همیشه به‌هم وفادار و علاقه‌مند بودند. متاسفانه بعدها اتفاقاتی پیش اومد و شخصیت ویژن توسط یک کامپیوتر بیگانه تغییر کرد و حتی بچه‌هاشون هم ازشون گرفته شد! در کل، این حوادث باعث نمیشه که اون دوران ماندگار و منحصر به فردی که باهم داشتند رو فراموش بکنیم.

12- پسِر آذرخش و دختِر زحل

تا به حال شاهد عروسی های زیادی توی گروه لژیون ابرقهرمانان بوده ایم ، ظاهرا هر کسی که به عضویت این گروه در میاد، زود عاشق میشه و ازدواج میکنه! اما بدون تردید یکی از مهمترین عروسی‌های تاریخ این لژیون را میتوان به دو تن از بنیان‌گذاران آن نسبت داد، یعنی پسر آذرخش (Lightning Lad) و دختر زحل (Saturn Girl). این عروسی انقدر با اهمیت و خاص بود که د‌ی‌سی کامیکس تصمیم گرفت در قالب Treasury Edition بیرونش بده (این نسخه از داستان‌ها سایز و ابعاد بسیار بزرگتری نسبت به کمیک‌های معمولی دارند و خوانندگان میتونند داستانها مورد علاقه‌شون و طراحی‌های اونارو در اندازه‌های بالاتر و با جزئیات بیشتری ببینند) اما اتفاق غیر منتظره‌ای رخ میده و درست وسط عروسی‌شون شاهد حمله‌ی شخصیت خبیثی به نام صیاد زمان (Time Trapper) بودیم، او توی این داستان تاریخ رو تغییر داده بود و برنامه ریخته بود که بنیان‌گذاران لژیون رو از بین ببره. در ادامه، گروه ابرقهرمانان با یکدیگر متحد شده و در مقابل صیاد زمان می جنگند، اونا از دستگاهی به نامMiracle Machine   استفاده کردند تا او را تبعید کنند و سپس تاریخ رو به روز اولش برگردوندند.

11- بری آلن و آیریس وست

رابطه‌ی بری آلن و آیریس وست یکی از بادوام ترین ها در تاریخچه فلش های گوناگون دی سیه. او خیلی دیر اقدام به ازدواج با آیریس وست -که برای مدتها باهاش رابطه داشت- کرد و از شانس بدش زمانی که تصمیم گرفت باهاش ازدواج بکنه، فلش معکوس به سرش زد که عروسیشون رو خراب کنه! البته او قصد نداشت مثل اغلب داستان ها یهو وارد عروسی بشه و به فلش حمله بکنه و به همه چی گند بزنه! بلکه بری آلن رو اسیر گرفت و خودش رو جای او جا زد تا بره و با آیریس وست ازدواج بکنه! البته خداروشکر فلش موفق شد خودش رو آزاد و همه‌ی برنامه های فلش معکوس رو هم نقشه بر آب بکنه، بدین ترتیب شاهد عروسی شیرین و رومانتیکی بین بری آلن و آیریس وست بودیم. شاید براتون جالب باشه بدونید توی عصر نقره‌ای مد بود که قهرمانان هویت مخفی خودشون رو از همسرشون پنهان کنند، به همین دلیل هم بری هیچوقت به آیریس نگفته بود که در واقع همون فلشه، تا اینکه درست بعد از عروسی آیریس متوجه راز او میشه، حالا بگید چطوری؟ در حقیقت بری آلن اون شب توی خواب حرف میزنه وهمه چی رو از A تا Z لو میده! در هر حال، بدون شک بری آلن و آیریس وست یکی از نمادینی‌ترین زوج‌های کمیک می‌باشند، طوری که با موفقیت سریال تلویزیونی فلش، دی سی تصمیم گرفت توی سریال هم تمرکز اصلی خودش رو روی رابطه‌ی عاشقانه‌ی این دو بذاره تا میان دنیای تلویزیون و کمیک تناقض ایجاد نشه و هواداران بتونند باهاشون همراه بشن.

10- سایکلاپس و جین گری

این همون عروسیه که هواداران و حتی خود سایکلاپس و جین گری بالغ بر بیست و پنج منتظرش بودند! یکی از شگفت انگیزترین جنبه‌های این عروسی هم اینه که مثل عروسی پیتر پارکر کاملا عادی و نرمال بود (اگر این موضوع رو در نظر نگیریم که دقیقا چند ماه قبل از این عروسی، مگنیتو در اقدامی بی‌رحمانه ولی ماندگار فلز ادمانتیوم رو از میان استخوان‌های ولورین بیرون کشید) جالبه که ولورین خودش گفته قرار نبود به این عروسی بره، او در اون زمان توی جنگل بود و سیبرتوث باعث شد که از این عروسی با خبر بشه. هر چی که باشه، او هم علاقه زیادی به جین گری داشت، علاقه‌ای که باعث خلق یکی از جذاب ترین مثلث های عشقی تاریخ کمیک شد. ول خب در نهایت، این سایکلاپس بود که دل جین رو به دست آورد و باهاش ازدواج کرد. در واقع، درسته که جین گری مدتی هم رابطه عاشقانه‌ای با ولورین داشته و به هم نزدیک شده بودند، ولی خب عشق میان او و سایکلاپس چیز دیگری‌ست و اونا انگار برای هم زاده شده اند و صد البته تاریخچه ای طولانی نیز باهم دارند (البته اینم بگم که متاسفانه بعدا معلوم شد اونی که سایکلاپس باهاش ازدواج کرده در حقیقت کلون جین گری بوده!)

9- سوپرمن و لوئیس لین (زمین 2)

توی شماره‌ی 484 از سری Action Comics   ، سوپرمن زمین 2 تصمیم میگیره با لوئیس لین ازدواج بکنه. توی این داستان همچنین ما با شخصیتی به نام جادوگر (The Wizard) آشنا میشیم که قصد داره سوپرمن رو از جهان حذف بکنه. در نتیجه، توی این شماره شاهد یورش و حملات سخت جادویی او به سوپرمن هستیم، این جادوگر در نهایت کاری میکنه که کلارک کنت حتی فراموش بکنه که خود سوپرمنه! طوری که مثل بقیه مردم در عجبه که چه بر سر سوپرمن اومده! از این رو، در این داستان با بهترین ورژن کلارک کنت رو به رو هستیم، او دیگر سوپرمن نیست، وقت زیادی رو با لوئیس لین میگذرونه و رابطه‌ای عاشقانه با او برقرار میکنه که در نهایت به ازدواج این دو ختم میشه. سپس زمانی که به ماه عسل میرن، با مهمانان ناخوانده و خشنی رو به رو می شوند که از آینده میان و قصد نابودی کلارک کنت رو دارند. درست اینجا بود که لوئیس از ماجرا با خبر میشه و میفهمه که چه بلایی سر کلارک اومده. او تصمیم میگیره به دنبال جادوگر بره و پیداش بکنه تا او را متقاعد کنه که حافظه‌ی سوپرمن رو برگردونه. جادوگر به درخواست لوئیس لین عمل میکنه و بنابراین، بار دیگر سوپرمن به شهر برمیگرده. او اول حساب جادوگر رو میرسه، سپس با عشق همیشگی‌ش لوئیس لین، به‌سوی مقر مخفی خودش پرواز میکنه و در آنجا عهد و پیمانی که برای ازدواج بسته بودند را تجدید می‌کنند.

8- استورم و پلنگ سیاه

این ازدواج درست وسط رویداد کراس اور جنگ داخلی (Civil War) اتفاق افتاد، و جالب اینجاست که حتی این عروسی بسیار مجلل و بزرگ هم نتونست مرد آهنی و کاپیتان آمریکا رو حداقل به طور موقتی هم آشتی بده! در هر صورت، عروسی استورم و پلنگ سیاه رویدادی بسیار مهم و با اهمیت بود طوری‌که حتی واچر هم توی عروسیشون حضور پیدا کرد! رابطه عاشقانه اونا برای بار اول در شماره 100 از کمیک Marvel Team-Up در دهه هشتاد میلادی کلید خورد، از همون زمان مشخص بود که قراره در آینده شاهد رابطه قوی تر و نزدیک تری بینشون باشیم. مارول همچنین توی داستان های مختلف هم به ارتباط عاشقانه این دو نفر اشاره کرد تا اینکه در کراس اور جنگ داخلی به صورت رسمی ازدواج کردند. حقیقت هم اینه که این زوج نقاط اشتراک زیادی باهم دارند، اونا همچنین هردوشون از خاندان سلطنتی به شمار میان، به همین دلیل هم یه عروسی بزرگ و باشکوهی گرفتند که بیا و ببین! متاسفانه، ازدواج اونا عاقبت چندان خوشی نداشت و در رویداد "انتقام جویان علیه مردان ایکس" دیدیم نیمور -که در اون زمان تحت تاثیر قدرت نیروی فونیکس بود- به واکاندا حمله و با یک موج آبی کل کشور رو به نابودی میکشونه. این اتفاق باعث شد پلنگ سیاه ازدواجشون رو باطل بکنه چون اعتقاد داشت استورم توی اون شرایط سخت باید در کنارش می بود.

7- عروسی دوم بری آلن

این یکی به خاطر اهمیت بسیار بالای این رویداد برای بری آلن تا این حد رتبه‌ی بالایی رو اتخاذ کرده. درسته که این عروسی هیچ وقت رخ نداد، ولی ماجراهایی رو به دنبال داشت که موجب خلق یکی از بهترین داستان های فلش شد. در حقیقت، مدت‌ها قبل از اینکه بری آلن عاشق فیونا وب (Fiona Webb) بشه و قصد ازدواج با او رو پیدا بکنه، عاشق آیریس وست بود. ولی متاسفانه آیریس توسط فلش معکوس -بزرگترین دشمنی که فلش تا به حال باهاش رو به رو شده- کشته شد و به همین دلیل هم زندگی برای بری آلن برای مدتی طولانی به جهنم تبدیل شده بود. خلاصه اینکه بعد ها، درست زمانی که بری میخواست با فیونا ازدواج بکنه، دوباره سر و کله فلش معکوس پیدا میشه. بری آلن هم یاد اون خاطره‌ی تلخی که از آیریس داشت، میفته و تصور میکنه که فلش معکوس میخواد فیونا رو هم بکشه. برای همین هم در اقدامی تاریخی گردن فلش معکوس رو میشکنه و میفرسته‌ش اون دنیا! این مسئله باعث شد که فلش به خاطر قتل فلش معکوس دستگیر و محاکمه بشه، محاکمه‌ی او Storyline اصلی کمیک های فلش برای مدتی طولانی بود که از اون به عنوان یکی از مهم ترین داستان های این شخصیت نام برده میشه. البته اینم بگم که هم فلش معکوس در نهایت برمیگرده و هم مشخص میشه که آیریس وست اصلا نمرده بوده!

6- پسر غلتان و دوشیزه مضاعف

اولین ازدواجی که در لژیون رخ داد مربوط به این زوج جوانه که احتمالا بهترین ازدواج تاریخ این گروه نیز می باشد. در واقع در شماره‌ی 200 از کمیک‎های سوپربوی میبینیم که این دو تصمیم به ازدواج میگیرند، ولی در آستانه‎ی عروسیشون، شخصیت خبیثی به نام Starfinger   پیداش میشه و دوشیزه‌ی مضاعف (Duo Damsel) رو میدزده. بعدا مشخص میشه که او این کارو کرد تا بتونه از روی خودش کلون بسازه، چرا که این طوری تعداد بیشتری از خودش داره و میتونه راحت‌تر به اهدافش برسه. در نهایت، اعضای لژیون به کمک عضو سابق این گروه سوپربوی موفق میشن که او را از دست Starfinger نجات بدن، و اینگونه بود که پسر غلتان (Bouncing Boy) و دوشیزه‌ی مضاعف تونستند یک مراسم عروسی باشکوه با ولخرجی های آن چنانی در مریخ بگیرند! از طرفی، در پشت صحنه‌ی این کمیک هم اتفاقات زیادی افتاد و در حقیقت همین موقع ها بود که طراح مشهور دیو  کاکرام تصمیم گرفت از دی سی خارج بشه و دیگه هرگز طراحی داستان‌های لژیون ابرقهرمانان رو به عهده نگیره. دلیلش هم این بود که او از ابتدا قصد داشت طراحی اولیه و اوریجینال صحنه‌ی عروسی این زوج در کمیک رو برای خودش نگه داره، اما با مخالفت دی سی مواجه شد، از این رو، بلافاصله این کمپانی رو ترک کرد و رفت سراغ مارول. جالب اینجاست که او در این کمپانی هم غوغایی به پا کرد و ایده‌هایی که قرار بود در طراحی داستان های لژیون به کار بگیره رو در کمیک‌های مردان‌ایکس پیاده کرد.

5- بن گریم و آلیشیا مسترز

بن گریم (ملقب به ثینگ) و آلیشیا مسترز یکی دیگر از زوج های عاشق و دوست‌داشتنی مارول هستند که مدت‌هاست در کنار یکدیگرند، هرچند اونا هم تا به حال چندین بار بینشون جدایی افتاده که البته در میان تاریخچه‌ی آمیخته به عشق و طولانیشون چندان به چشم نمی‌آیند. همونطور که اطلاع دارید، ثینگ یکی از خوش‌قلب‌ترین شخصیت های ماروله ولی خب ظاهر زشت و کریهی داره! همین مسئله باعث شده بود که کسی بهش دل نبنده تا اینکه با دختری به نام آلیشیا مسترز آشنا میشه که در واقع یک هنرمند مسجمه‌ساز نابینا بود. از اونجایی که آلیشیا نمیتونه ببینه، عاشق شخصیت و قلب مهربان ثینگ میشه، در اصل همین ویژگی‌های شخصیتی منحصر به فرد و نقص‌هایی که هرکدوم دارند، باعث شده رابطه‌ی اونا تا این حد جذاب و ماندگار بشه. در هر حال، حدودا دو سال پیش شاهد ازدواج این دو نفر در سری داستان های چهار شگفت انگیز بودیم. به‌نظرم یکی از باحال‌ترین بخش های عروسی اونا هدیه‌ایه که رید ریچاردز بهشون میده! هدیه‌ای که فقط در داستانهای چهار شگفت انگیز میتونید ببینید. در حقیقت، درست زمانی که ثینگ و آلیشیا میخوان ازدواج بکنند و قال قضیه رو بکنند، سر و کله دکتر دووم پیدا میشه! ثینگ هم به شدت داغ میکنه که چرا تا همه چی خوب پیش میره، باید یه اتفاق بدی بیفته! درست اینجا بود که رید ریچاردز از هدیه‌ش رونمایی میکنه و دستگاهی در میاره که باعث میشه دیگران ثابت و بدون حرکت بشن! گویا رید ریچاردز حدس زده بود که ممکنه چنین اتفاقی رخ بده برای همین هم این دستگاه رو ساخته بود. بدین ترتیب، ثینگ و آلیشیا مسترز از این فرصت استفاده و باهم ازدواج میکنند. از این رو، میتونیم این عروسی رو خودمونی‌ترین و جمع‌وجورترین عروسی این لیست بنامیم، چرا که علیرغم جمعیت کمی که برای این عروسی گرد هم اومده بودند، دیگران هم همه خشک و ثابت شده بودند و بدین‌ترتیب تونستیم شاهد بازگشت و گردهمایی نخستین خانواده‌ی مارول به‌شکلی کاملا ماندگار و فراموش‌نشدنی باشیم.

4- یلوجکت و واسپ

عروسی یلوجکت و واسپ هم باعث ایجاد پیوند مهم و بزرگی در دنیای مارول شد، منتها راستش رو بیخواید، ایده‌ی خراب شدن عروسی به اون شکل تا حد زیادی کلیشه‌ای به‌نظر میومد. در واقع توی این داستان میبینیم در کمال تعجب یلوجکت از واسپ خواستگاری میکنه، چرا که اون موقع همه تصور میکردند یلوجکت قاتل هنک پیمه (در حقیقت، مدتی بعد از اینکه هنک پیم هویت گولیاث رو برای خودش انتخاب کرد، سر و کله‌ی شخصیتی جدید به نام یلوجکت پیدا شد که همه گمان می‌بردند یه خبیثه! چرا که عهد کرده بود گولیاث رو نابود میکنه) نقطه ضعف داستان اینه که وسط عروسی، یهو گروه مسخره‌ی سیرک جنایت (Circus of Crime) پیداشون میشه و همه چی رو بهم می‌ریزند (اگر میخواید با سیرک جنایت و دیگر گروه های مسخره و مذخرف خبیث دنیای کمیک آشنا بشید، میتونید به اینجا برید!) اونا اومده بودند تا حساب انتقام جویان رو برسند، در نهایت هم حین نبردی که با انتقام جویان داشتند همه میفهمند که یلوجکت همون گولیاث (هنک پیم) هست! در هر صورت، همونطور که گفتم حضور سیرک جنایت بیشتر به بدنه‌ی داستان صدمه میزنه تا این‌که بهترش بکنه، اما بدون در نظر گرفتن اون، با داستانی خوب و مهم سر و کار داریم که ماجرای عاشقانه‌ی یکی از زوج‌های دوست‌داشتنی و محبوب مارول رو روایت میکنه. از طرفی هم نمیشه از طراحی فوق‌العاده‌ای که جان بیوسمای بزرگ برای این داستان پیاده کرده بود، غافل بشیم. همچنین اینم بگم که در آخر کمیک شاهد پایان رضایت‌بخش و خوشی برای هنک پیم و واسپ بودیم و دیدیم سرنوشت این‌طور مقدر شده بود که این دو نفر بار دیگر کنار هم برگردند.

3- دانا تروی و تری لانگ

بهترین عروسی تاریخ دی سی کامیکس! ازدواج دانا تروی در طی مراسمی آرام، دلنشین با حضور تعداد زیادی ابرقهرمان صورت گرفت و نکته‌ی خوبش هم اینه که سر و کله‌ی هیچ ابرخبیثی هم پیدا نشد که عروسی رو خراب بکنه. در این داستان دانا تروی با آقایی به نام تری لانگ -که پروفسوری ساده‌زیست در دانشگاه می باشد- ازدواج میکند، می بینید؟ زیبایی این عروسی در سادگیش نهفته شده. همچنین در طی مراسم عروسی شاهد گفت‌وگویی احساسی و جذاب بین بروس وین و دیک گریسون هستیم. گریسون از بروس میپرسه که چرا بروس هیچ وقت سعی نکرد که او را به فرزند خواندگی قبول بکنه، بروس هم با مهربانی باهاش هم‌صحبت میشه و بهش قوت قلب میده، در آخر هم بهش میگه که چه‌قدر بهش افتخار میکنه. واندر وومن هم در این شماره حضور داره، هر چی که باشه او خواهر عروسه و وجودش لازمه. در این شماره متوجه میشیم که رابطه‌ی واندر وومن با خواهرش دانا تا چه اندازه زیبا و صمیمیه و چقدر این دو نفر هوای همدیگه رو دارند. مثلا میبینیم که دایانا با لطافت و خوش‌رویی پیش خواهرش میره و سعی میکنه استرس قبل از عروسیش رو از بین ببره و بهش روحیه بده. در آخر هم ملکه هیپولیتا را در پانلی باشکوه میبینیم که برای این زوج عاشق آرزوی خوشبختی و دعای خیر میکنه. بدین گونه بود که شاهد یک عروسی دلچسب و شکوهمند آمیخته با تعدادی کامئو و به‌دور از هر گونه درگیری و خشونت و توطئه بودیم. بدون شک این همان عروسی‌ایه که طرفداران دی‌سی همیشه میخواستند.

2- پیتر پارکر و مِری جین واتسون

عروسی پیتر پارکر یک عروسی کاملا طبیعی و عادی بود و او مثل هر کس دیگه‌ای به خاطر این تغییر بزرگی که داشت توی زندگیش رخ میداد، فوق‌العاده استرس داشت! شاید براتون جالب باشه بدونید پیتر پیش از این هم چندبار از مری جین خواستگاری کرده اما جواب رد شنیده! در هر حال، طی شماره بیست‌ویکم داستانAmazing Spider-Man Annual    دیدیم همان جوانی که سال‌های سال به عنوان مرد عنکبوتی فعالیت میکرده و هوای عزیزانش رو داشته، بالاخره قراره سر و سامون بگیره و مری جین واتسون رو هم به مسئولیت‌هاش اضافه بکنه. نکته‌ش هم همینجاست، اینکه پیتر پارکر مثل ماها یک انسان کاملا عادیست و اتفاقاتی که ماها توی زندگی پشت سر میگذاریم، برای او هم رخ میده و همین باعث میشه بتونیم باهاش همذات‌پنداری بکنیم. ما توی این داستان -که توسط دیوید میکلینی قهار و زبردست و پل رایان نوشته و طراحی شده بود- دیدیم که چطور پیتر با خودش کلنجار میره که آیا تصمیم او برای ازدواج با مری جین کار درستیه یا نه! به هر حال او مرد عنکبوتیه و احتمال میداد شخصیت متفاوت و دوگانه‌ای که داره روی زندگی اش با مری جین اثر بزاره. پیتر همچنین خاطره تلخی که از گوئن استیسی داشت رو مدام جلوی چشماش مرور میکرد. در نهایت برخلاف انتظارات، عروسی اونا به هیچ طریقی به‌هم نمیخوره و سر و کله هیج ابرخبیثی هم پیدا نمیشه که همه چی رو خراب بکنه! بدین ترتیب بود که پیتر پارکر و مری جین در داستانی تاریخی باهم ازدواج کردند.

1- رید ریچاردز و سوزان استورم

همه چی از اینجا شروع شد! در شماره سوم از داستان های Fantastic-Four Annual  ، آقای شگفت انگیز و زن نامرئی یک ازدواج تاریخی به راه انداختند. عروسی اونا پر از سلبریتی های گوناگون و محبوب بود، حتی جالبه بدونید که استن لی و جک کربی –که سازندگان خود کمیک هستند- هم به صورت  Cameo در این داستان حضور پیدا کردند! خوشبختانه، ابرخبیث هایی که حین عروسی هجوم آوردند نتوانستند عروسی این زوج رو خراب کنند، هرچی که باشه این عروسی با بقیه عروسی ها فرق داره و مهمانانش رو تمام قهرمانان عالم مارول تشکیل میدن! به همین دلیل هم آدم واقعا باید تنش بخاره که بخواد این عروسی رو خراب بکنه! این داستان به معنای واقعی کلمه هر چیزی که باعث خلق یک عروسی کمیکی کلاسیک و ماندگار بشه رو داره. از طرفی، حضور دیگر قهرمانان رو هم میتونیم یکی از نکات مثبت این عروسی بدونیم که به داستان گرما میداد و بر اهمیتش می افزود، دلیلش هم اینه که توی عصر نقره‌ای مارول کامیکس سعی میکرد کراس‌اور هایی رو میان شخصیت های خودش انجام بده تا خوانندگان کاملا حس کنند که این شخصیت ها همگی متعلق به یک جهان واحد هستند. همچنین این داستان، داستان یک عشق واقعی و استواره که برای مدت‌ها میان رید ریچاردز و سو استورم وجود داشته. در نهایت، میتونم بگم تنها یک دلیل وجود داره که عروسی های بعد از این در دنیای کمیک از همین فرمول پیروی کردند و الهام گرفتند، دلیلش هم اینه که این "استن لی" و "جک کربی" بودند که این جریان رو به راه انداختند، و چه زیبا و ظریف هم این‌کار رو انجام دادند...

محمد امین حیاتی (PotterCap-Spider)

 All rights reserved © Spidey.ir 2020

   (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

20 زوج عاشق برتر در دنیای کمیک

لحظات ماندگار در كمیك‌های مرد عنکبوتی: پیتر پاركر و مری جین ازدواج میكنند!

75 لحظه ماندگار در كمیك های مارول – قسمت چهارم

10 كميك مهم فلش (THE FLASH)

15 حقیقتی که باید درباره پلنگ سیاه بدانید

15 حقیقت مهمی که باید درباره دکتر اختاپوس (DOCTOR OCTOPUS) بدانید

معرفی هویت های مختلف «هنک پیم» (مرد مورچه ای) در دنیای کمیک

10 حقیقت مهمی که باید درباره‌ی ویژن (VISION) بدانید

20 حقیقتی که باید درباره "زن عمو مِی" (AUNT MAY) بدانید

20 لحظه جنجالی دنیای کمیک بوک در سال 2018

20 زوج بی ربط (!) در دنیای کمیک

این مطلب را به اشتراک بگذارید :