میدونم خیلی وقته منتظر این مقاله هستید ...

مقدمه: کارشناسان و هواداران کمیک بوک در اینکه «نورمن آزبورن» یا همان «گرین گابلین» (Green Goblin) بزرگترین و اصلی ترین دشمن «پیتر پارکر/اسپایدرمن» است هیچ شکی ندارند. در واقع گرین گابلین از هر فرصتی استفاده کرده تا زندگی پیتر پارکر را به جهنمی تمام عیار تبدیل کند...

«گرین گابلین» در اصل یک دانشمند، کارخانه‌دار و شیمی‌دان جاه‌طلب به نام «نورمن آزبورن» است که به دلیل حادثه‌ای دچار اختلالات ذهنی شده و به نیروهای فوق بشری دست یافت. او پدر «هری آزبورن»، بهترین دوست پیتر پارکر است و جزو معدود دشمنان اسپایدرمن می‌باشد که از هویت مخفی او آگاه است. بدون شک شرورانه ترین اقدام گرین گابلین به قتل رساندن «گوئن استیسی» بود. سپس او به ظاهر در جدال با اسپایدرمن كشته شد، اما پس از دو دهه دوباره به عرصه بازگشت (در طول غیبت او، پسرش هری به گرین گابلین دوم بدل شد تا انتقام مرگ پدرش را از پیتر پاركر بگیرد). در سال‌های اخیر گرین گابلین توانسته مردم را فریب دهد و خودش را خیرخواه جامعه معرفی كند و حتی مثل دکتر دووم یا لکس لوثر به دشمن دیگر ابرقهرمانان مارول نیز تبدیل شود. در این مقاله میخواهیم 20 داستان برتری که با حضور این شخصیت مهم دنیای کمیک نوشته شده را خدمتتان معرفی کنیم ...

20- محاصره (Siege)

چاپ شده در شماره های 1 تا 4 از کمیک Siege و کمیک Siege Cabal (سال 2010)

داستان "محاصره" بیشتر درباره «نورمن آزبورن» است تا «گرین گابلین» ولی واقعا با در نظر گرفتن اینکه این دو همیشه یکی بوده اند پس باید این داستان را در لیست قرار بدهیم. "محاصره" نقطه اوج داستان قبلی مارول یعنی "سلطنت تاریک" (Dark Reign) است که در آن شاهد بودیم نورمن آزبورن پس از وقایع رویداد "تهاجم مخفی" (که اینجا ترجمه شده) تونست خودش را به عنوان ناجی بشریت درمقابل تهاجم اسکرال های خبیث و بیگانه به مردم دنیا نشان بده. او سپس سازمان "شیلد" را منحل و به جای آن سازمان دیگری به نام "هَمر" (H.A.M.M.E.R) را تاسیس کرد و خودش رئیس آن شد و سپس گروه "دارک اونجرز" را تاسیس کرد و به تعقیب قهرمانان مارول پرداخت! (او همه این کارها را با تایید دولت آمریکا انجام داد!). پس میبینید که چقدر حیله گر و باهوش است و توانست با عوام فریبی خودش را دوست مردم جهان نشان دهد ولی در واقع در پوشش همین انسان دوستی داشت به اهداف خبیث خود میرسید. ضمناً، خودش نیز هویت «آیرون پاتریوت» را انتخاب کرد. در هر حال در این داستان (که «لوکی» هم در آن نقش داشت)، آزبورن زد به سیم آخر و با تیم دارک اونجرز خود به محاصره آزگارد (که آن موقع به کره زمین منتقل شده بود!) پرداخت و به خدایان آزگاردی اعلان جنگ کرد! در هر حال نکته اصلی درباره این داستان و البته داستان های دارک اونجرز و سلطنت تاریک این است که نورمن آزبورن را تبدیل کرد به دشمن کل ابرقهرمانان مارول. یعنی او دیگر تنها دشمن مرد عنکبوتی نبود. ضمناً حتما بهتون توصیه میکنم کمیک "گرین گابلین: سلطنت تاریك" را با ترجمه فارسی از اینجا دانلود کرده و بخونید چون به همین داستان "محاصره" ربط دارد.

19- ملت گابلین (Goblin Nation)

چاپ شده در شماره های 27 تا 31 از کمیک "مرد عنکبوتی برتر" (سال 2014)

وقتی دکتر اختاپوس وارد جسم و ذهن پیتر پارکر شد و به "مرد عنکبوتی برتر" تبدیل گشت، به زندگی اسپایدرمن حسابی گند زد و البته برخی کارهایش هم جالب بود. مثلا مدرک دکترای پیتر پارکر را برایش گرفت ، تجهیزات پیشرفته ای برایش ساخت ولی از سوی دیگر یک سری آدم بدهایی را کشت که اگر پیتر خودش بود دستگیرشون میکرد و یا با دختری به نام «آنیا ماریا مارکونی» رابطه برقرار کرد که بعدا وقتی پیتر وقتی به جسم خودش برگشت حسابی خجالت زده شد (!) و ... در هر حال آن موقع به نظر میرسید تنها راه برای بازگشت پیتر واقعی به جسم و ذهن خود فقط یک نفر باشد: نورمن آزبورن/گرین گابلین! ما شاهد بودیم که گرین گابلین قوی تر از هر وقت دیگری برگشته و اسم خودش را "شاه گابلین" گذاشته و تونسته خلافکاران شهر را هم تحت کنترل خودش دربیاره و به یاران باوفای خودش تبدیلشون کنه ! تهدید او این بار خیلی بزرگ شده بود و آماده بود تا کل شهر نیویورک را به تسخیر خودش دربیاره و مردم را به خاک و خون بکشه که تا حدی هم موفق شد ! دکتر اختاپوس در قالب مرد عنکبوتی برتر واقعاً قادر به مقابله با این گابلین نبود . به همین دلیل برای نجات دوست دختر عزیزش راضی شد تا اجازه بده پیتر پارکر واقعی به جسم و ذهن خودش برگرده (این مقاله را بخوانید) تا اینجوری شاه گابلین شکست بخوره. در هر حال با بازگشت پیتر پارکر شاهد نبردی واقعا حماسی بین او شاه گابلین بودیم ... شما میتونید این داستان را با ترجمه فارسی در اینجا بخوانید (شماره های 27 تا 31). 

18- کمیک بوک اختصاصی "گرین گابلین"

چاپ شده در شماره های 1 تا 13 از کمیک Green Goblin (سال 1995)

گرین گابلین از وقتی خلق شد یک ابرخبیث بی رحم بوده است ولی در سال 1995 وقتی که هم نورمن آزبورن و هم پسرش (هری آزبورن) مرده پنداشته میشدند، ناگهان به سر مارول زد تا برای اولین بار یک سری اختصاصی به نام Green Goblin منتشر سازد! ولی چه کسی زیر ماسک گرین گابلین بود؟ «فیل یوریک» (برادرزاده خبرنگار معروف، «بن یوریک») ! و اما نکته جالب این بود که این گرین گابلین سعی داشت یک قهرمان باشه. نویسنده این سری آقای «تام دی فالکو» بود که از نویسندگان بسیار کاربلد و باسابقه داستان های اسپایدرمن به حساب میاد. او در این سری نیز تونست داستان های فان و سرگرم کننده خلق کنه و شاهد بودیم که این گرین گابلین با امثال راینو، آرکید و حتی رَبات های سنتینل روبرو شد! اما خب حتما میدونید که بعدها حسابی گند زده شد به شخصیت «فیل یوریک» و او به طور غیر قابل توضیحی تبدیل شد به یک خبیث (این مقاله را بخونید). اخیرا هم که در داستان "شکست جانانه" به دست نورمن آزبورن کشته شد ...

17- هویت آزبورن (The Osborn Identity)

چاپ شده در شماره های 25 تا 28 و 31 از سری جدید کمیک های "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" (سال 2017)

این همه داستان معرکه از مرد عنکبوتی با حضور نورمن آزبورن نوشته شده و آدم واقعا از خودش میپرسه که آیا باز هم میشه یک داستان جدید و جذاب نوشت؟ ولی آقای «دَن اسلات» با نوشتن این داستان (که به طور کامل در  اینجاترجمه شده ) بار دیگر ثابت کرد که میشه!  ما شاهد نبردی بسیار حماسی بین اسپایدرمن و نورمن آزبورن بودیم که در این داستان به معنای واقعی کلمه پوست انداخته بود . یعنی هم صورتش عوض شده بود و هم اینکه وارد عرصه تجارت اسلحه شده بود . نورمن با ملکه کشور سیمکاریا به نام کُنتِس کارکوف همدست شده بود تا نقشه های خودش رو پیش ببره. پیتر هم اون موقع عوض شده بود و صاحب شرکت "صنایع پارکر" بود ولی نبرد آخر مثل همیشه بین پیتر پارکر و نورمن آزبورن بود ،  مرد و مردونه ...!

16- در چنگ گابلین (In The Grip of the Goblin)

چاپ شده در شماره های 96 تا 98 از سری اول کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز (سال 1971)

این نه تنها یک داستان بسیار مهم در تاریخ داستان های مرد عنکبوتی بلکه کل دنیای کمیک است زیرا از چند جهت مهم است. اولا اینکه یک داستان و نبرد جالب را بین اسپایدرمن و گرین گابلین را در آن شاهد هستیم (نورمن آزبورن بعد از مدتی دوباره گرین گابلین شده بود). دوماً اینکه برای اولین بار در این داستان نشان داده شد که بهترین دوست پیتر پارکر یعنی هری آزبورن مواد مخدر مصرف میکند. این باعث شد تا شخصیت پردازی او برای همیشه دگرگون شود و از اهمیت بسزایی در میان شخصیت های مکمل ماجراهای مرد عنکبوتی برخوردار شود. سوماً، استن لی میخواست با این داستان پیام مهمی به خوانندگان درباره مضر بودن مواد مخدر بده. اما مساله اینه که آن موقع سازمانی بود به نام "اداره نظارت بر محتوای کمیک بوک" که به اختصار CCA نامیده میشد و میگفت کمیک های ابرقهرمانی حق ندارند هیچ اشاره ای به مواد مخدر بکنند. بنابراین استن لی در اقدامی شجاعانه در روی کاور شماره 96 از "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" (که به درخواست اداره مبارزه با مواد مخدر آمریكا نوشته شده بود تا به مخاطبان جوان و نوجوان درباره اثرات مخرب استفاده از مواد مخدر هشدار داده شود)، نشان داد که جوانی سیاه پوست به دلیل مصرف مواد مخدر به چه روزی افتاده است. سردبیران مارول و در راس آنها، استن لی، مشکلی در این داستان نمی‌دیدند، اما اداره ی مذکورمی‌گفت که در کمیک‌ نباید هیچ اشاره‌ای به مواد مخدر شود و حاضر نشد آرم خود را روی جلد کمیک مذکور بگذارد و حتی تهدید کرد که از فروش آن جلوگیری خواهد نمود. اما استن لی به این حرف‌ها توجهی نکرد و این کمیک را بدون آرم تایید سازمان منتشر کردو در انتظار واکنش خوانندگان باقی ماند. همان طور که انتظار می‌رفت، آن‌ها بی‌نهایت از داستان خوش‌شان آمد و در نامه‌های خود از مارول و استن لی به دلیل اقدام شجاعانه‌‌ خود تقدیر کردند. شما میتونید این داستان مهم و تاریخی را در اینجا با ترجمه فارسی بخوانید.

15- اولین حضور گرین گابلین در دنیای کمیک

چاپ شده در شماره 14 از نخستین سری از کمیک های "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" (سال 1964)

تا قبل از اینکه شاهد خلق شدن گرین گابلین باشیم ، مرد عنکبوتی در دنیای کمیک با لشکری از ابرشرورهای جذاب رو به رو شده بود : آفتاب پرست، والچر، مرد شنی، لیزارد، دکتر اختاپوس، رباتی به نام "مغز زنده" (Living Brain) ، الکترو، جنایتکاری به نام بیگ من و مزدورانش ملقب به مجریان جنایت (The Enforcers) و میستریو! (برای آشنایی با آنها بروید اینجا) همه این ویلن ها در فاصله زمانی بسیار کمی در حدود یک تا یک و نیم سال خلق شدند و همین نشان میده چقدر زوج استن لی و استیو دیتکو خلاق بودند چون اکثر این خبیث ها پس از گذشت بیش از 60 سال هنوز هم درجه یک های اسپایدرمن هستند. و این پایان کار نبود چون در شماره 14 مرد عنکبوتی شگفت انگیز شخصیتی خلق شد که بعداً به بزرگترین دشمنش تبدیل شد: گرین گابلین! میگن اولش گرین گابلین قرار بود کاملا متفاوت باشه. یعنی استن لی این مشخصات رو به دیتکو داده بوده تا از رویش گرین گابلین رو خلق کنه: عوامل یک فیلم سینمایی مشغول فیلمبرداری هستند که یک مقبره مصری پیدا میکنند. در داخل آن یک دیو یا شیطان باستانی هستش که آزاد میشه و اسمش هست گرین گابلین! ولی دیتکو مخالفت میکنه و میگه همچین ایده ای برای کمیک های اسپایدرمن مناسب نیست چون پیتر پارکر معمولا با دشمنانی سر و کار داره که پیشینه فانتزی یا جادویی ندارند و مثل خودش رئالیستی هستند. جالبه که استن لی هم قبول میکنه و گرین گابلین یک خبیث انسانی میشه! در هر حال درسته که از نظر داستانی این شماره به پای خیلی از داستان های کلاسیک مرد عنکبوتی نمیرسه و نقشه گرین گابلین هم تا حد زیادی مسخره به نظر میاد (او به کمک مجریان جنایت سعی میکنه یک کارگردان سینما رو متقاعد کنه تا از روی اسپایدرمن فیلم بسازه و بعد به اسپایدرمن میگه که برای ستاره شدن به محل فیلمبرداری بیاد در حالی که میخواسته اونجا حسابش رو برسه و ...!) ولی در مجموع بسیار داستان خوبیه که در اینجا ترجمه شده است. راستی هالک هم یک حضور افتخاری در این داستان داره.

14- اتحاد گرین گابلین و ارباب جنایت

چاپ شده در شماره های 26 و 27 از نخستین سری از کمیک های "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" (سال 1965)

در این داستان بود که برای اولین بار ما اسپایدرمن را به صورت یک قهرمان تمام عیار "سطح خیابانی" (street-level) دیدیم (یعنی قهرمانی که با مجرمین و بزه کاران بدون قدرت های فوق بشری مبارزه میکنه). این مساله به لطف حضور خبیثی جدید به نام «ارباب جنایت» (Criem Master) به وجود آمد (همین دیروز این شخصیت را در سایتمون معرفی کردیم. بروید اینجا). ضمنا تا قبل از این داستان میشد گفت دکتر اختاپوس بود که دشمن اصلی اسپایدرمن به شمار می آمد ولی نقشه استادانه ای که گرین گابلین در این داستان کشید (به کمک ارباب جنایت) و همچنین این حقیقت که هویت او همچنان برای خوانندگان مخفی باقی مانده بود باعث شد تا جهش  بلند خودش را به سمت برترین دشمن مرد عنکبوتی آغاز کند (نکته مهم این بود که گرین گابلین موفق شد مرد عنکبوتی رو اسیر کنه! تصویرش اینجاست). در این داستان ، گرین گابلین به همراه ارباب جنایت شراکتی را ایجاد کرده بود و هدفشان این بود که تمامی دسته های خلافکاری مستقل شهر که زیر چتر مافیا (که در دنیای مارول "ماژیا" نامیده میشود) فعالیت میکنند را با هم متحد سازند اما در نهایت ارباب جنایت به ضرب گلوله پلیس کشته میشه ...

13- بازگشت گرین گابلین (The Return of the Green Goblin)

چاپ شده در شماره های 136 و 137 سری اول کمیک های "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" (سال 1974)

بدون شک یکی از مهم ترین شخصیت های مکمل در داستان های مرد عنکبوتی، هری آزبورن پسر نورمن آزبورن و بهترین دوست پیتر پاركر است. او هميشه با مشكلات روحی روانی خاصی دست و پنجه نرم ميكرده و همانطور که اشاره شد حتي برای مدتی هم به مواد مخدر معتاد شد. در واقع همیشه به نظر ميرسید هری از سوی پدرش تحت فشار بوده و به همين دليل دچار عقده های متعددی شده است. تا اینکه هری در این داستان دو قسمتی، پس از مرگ پدرش لباس گرین گابلین را بر تن كرد تا از اسپایدرمن انتقام بگیرد (او متوجه شده بود پیتر پارکر همان اسپایدرمن است و ...). این پیچش واقعا سرنوشت ساز بود و قرار داده شدن دو دوست قدیمی رو در روی یکدیگر باعث شخصی تر شدن نبرد خانواده های پارکر و آزبورن شد. چالش جالبی هم برای پیتر ایجاد کرد و نمیدانست چطور با این گرین گابلین روبرو شود زیرا نمیخواست به دوستش آسیب برساند. ضمن آنکه هری با گروگان گرفتن عزیزان پیتر پارکر ثابت کرد درست مثل پدرش میتواند یک گرین گابلین خطرناک باشد. در کل این داستان مهم، نقطه عطفی بزرگ در تاریخ شخصیت هری آزبورن به حساب میاد. اما در مجموع او هیچ وقت یك گرین گابلین كاركشته و درست و حسابی نشد زیرا تهِ دلش یک خبیث نبود ...

12- شیوه های جدید مُردن (New Ways to Die)

چاپ شده در شماره های 568 تا 573 سری اول کمیک های "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" (سال 2008)

داستان فوق العاده كه در آن «نورمن آزبورن» به همراه گروه خبیث خودش یعنی "تاندربولتس" به شهر نيويورك می آید تا مرد عنكبوتی را دستگیر كند! ما شاهد یكی از پرهیجان ترین كمیك های اسپايدرمن در این داستان هستیم . واقعا چه كسی دوست ندارد مرد عنكبوتی را علیه نورمن و رفقای روان پریش اش ببيند؟! تنها نقطه ضعف داستان این است كه متاسفانه در دورانی اتفاق می افتد كه نورمن هویت مخفی اسپایدرمن را فراموش كرده و بنابراين مقابله او با پیتر مثل گذشته از حالت شخصی برخودار نیست. طراحی های «جان رومیتا جونیور» هم حرف نداره . راستی، شخصیت «آنتی ونوم» (ضد ونوم)  هم اولين بار در این داستان خلق شد.

11- مرگ اسپایدرمن (The Death of Spider-Man)

چاپ شده در شماره های 156 تا  160 از کمیک Ultimate Spider-Man (سال 2011)

مرد عنکبوتی نهایی یا Ultimate Spider-Man اولین و مهم ترین سری از کمیک های Ultimate موسوم به  مارول بود که تو این مقاله راجع بهش توضیحات داده شده است و در اینجا هم ترجمه شده اند. در واقع «برایان مایکل بندیس» و «مارک بَگلی» از سال 2000 که این کمیک رو شروع کردند، پایه های استواری برای دنیای Ultimate خلق نمودند. ولی سال 2011 در اقدامی شوکه کننده شاهد مرگ پیتر پارکر در این دنیا بودیم. ما قبلا در این مقاله به طور کامل این رویداد مهم را پوشش داده بودیم ولی به طور خلاصه باید گفت که پیتر پارکر در طی نبردی نفس گیر با گرین گابلین و در راستای محافظت از خانواده خودش کشته شد که لحظه ای واقعا دردناک و احساسی بود. کشته شدن پیتر پارکر در هر جایی و در هر دنیایی یک اتفاق مهم است ولی این نسخه از پیتر پارکر برای خیلی از خوانندگان مهم بود. اما خوشبختانه بندیس بلافاصله جانشین خوبی برای او به نام «مایلز مورالز» پیدا کرد که بعدا بسیار محبوب شد ولی در مجموع مرگ پیتر پارکر دنیای التمیت برای همیشه دنیای کمیک های Ultimate را تغییر داد. دلیل اصلی اینکه این داستان در top 10 قرار نگرفته این است که گرین گابلین در دنیای التمیت از هر نظر نسبت به گرین گابلین دنیای اصلی مارول افت داشت و آدم را به یاد هالکی احمق و  آتشین می انداخت! این داستان زیبا در اینجا براتون ترجمه شده.

10- انتقام گرین گابلین (The Revenge of the Green Goblin)

چاپ شده در شماره های 1 تا 3 از کمیک Revenge of the Green Goblin  و شمار های 25 از سری دوم کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز و سری دوم کمیک های Peter Parker Spider-Man   

گرین گابلین سالها سعی كرد تا پیتر پاركر رو نابود كنه تا اینكه در سال 2000 و در جریان داستان "انتقام گرین گابلین" (Revenge of the Green Goblin) ، نورمن آزبورن تصمیم گرفت تا شیوه كاملا متفاوتی را برای مقابله با دشمن خودش در پیش بگیره. او از طریق خمیر دندان پیتر، مسموم اش كرد و باعث شد دچار توهم بشه و رفتار غیر منطقی از خودش بروز بده. بعد نورمن وقتی زمان را مناسب دید، پیتر را دزدید و  اونقدر شكنجه فیزیكی داد تا روشنایی را كنار بگذاره و تاریكی را در آغوش بگیره! بعد پیتر ازش پرسید كه چرا به جای اینكه بكشتش داره شكنجه اش میده. نورمن هم پاسخ داد: "میخواهم كاری كنم تا حریفم سُرم گابلین را بنوشه و تبدیل بشه به وارث من"!  البته پیتر پیشنهاد نورمن رو رد میكنه و باهاش میجنگه ولی در هر حال نورمن مقداری شك و تردید در دل و ذهن پیتر كاشت. در یكی از لحظات ماندگار این داستان، نورمن درب اتاق پیتر رو باز میكنه و ناگهان موجی از نور وارد  و باعث میشه تا پیتر چشمان اش رو ببنده و از ترس در گوشه ای بنشینه (این تصویر) اینجاست كه نورمن میگه : "دیدی؟ نور زیاد درد آوره. به علاوه، همیشه سایه و تاریكی اونایی كه نورانی تر هستند بیشتره". این نشون میده كه این شكنجه چقدر برای پیتر دردناك بود و بیشتر جنبه روحی داشت تا فیزیكی. (لازم به ذكره كه «سم ریمی» از این داستان ایده گرفت و ما در فیلم "مرد عنكبوتی 1" شاهد هستیم كه چطور نورمن انگار دوست داره به جای هری ، پیتر پسرش بود. به همین دلیل هم گرین گابلین در این فیلم به مرد عنكبوتی پیشنهاد میده تا بهش ملحق بشه).

9- هویت گرین گابلین فاش میشود (Green Goblin Unmasked)

چاپ شده در شماره های  39 و 40 از سری نخست کمیک بوک های "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" (سال 1966)

در كمیك های اولیه مرد عنكبوتی، گرین گابلین نقشه های ساده ای داشت: حكومت بر شهر و در دست گرفتن  كنترل گروه های خلافكار شهر. او خصومت شخصی با مرد عنكبوتی نداشت ولی ازش به شدت متنفر بود چون جلوی نقشه هاش می ایستاد. تا اینكه در شماره 39 كمیك مرد عنكبوتی شگفت انگیز، گرین گابلین دست به كاری زد كه تا آن موقع هیچ كدام از دیگر دشمنان مرد عنكبوتی موفق به انجامش نشده بودند: دستگیر كردن مرد عنكبوتی، برداشتن ماسك از روی صورتش و پی بردن به هویت مخفی او! در حقیقت در این كميك، گرین گابلین و مرد عنكبوتي هر دو از هویت مخفی یكدیگر آگاه شدند (قبلا درباره این داستان مقاله ای اختصاصی نوشته بودم که میتونید در اینجا آن را بخوانید) همین جا نقطه آغازی شد بر سالها خصومت و كینه عمیق بین گرین گابلین و مرد عنكبوتی . شاید بهتره بگیم بین نورمن آزبورن و پیتر و پاركر و حتی خانواده های آنها. از اين جا به بعد بود كه نوع رابطه و تعامل بین آنها كاملا دگرگون شد و باعث شد تا گرین گابلین دشمن شماره یك مرد عنكبوتی شود و هر جا كه میتونست و هر طور كه میخواست به پیتر و نزدیكانش ضربه بزنه. به قول معروف دشمني آنها ديگر بوی خون ميداد!  جالبه كه از همون اول هم گابلین رفت سراغ یكی از نزدیكان پیتر (یعنی زن عمو می).   پس میبینید که این داستان چقدر در تاریخ کمیک بوک های مرد عنکبوتی اهمیت داره ... یک خبر خوب هم بهتون بدم که این داستان دوقسمتی در سایت ما ترجمه شده است (در اینجا).

8- کودک درون (The Child Within)

چاپ شده در شماره های 178  تا 184 ، 189، 190 و 200 از کمیک Spectacular Spider-Man (سال 1992 و 1993 )

در طول تاریخ كمیك های مرد عنكبوتی، همواره شاهد رابطه پیچیده ای بین «هری آزبورن» و «پیتر پاركر» بودیم. هری مرد عنكبوتی را مقصر مرگ پدرش (نورمن آزبورن) میدانست. همانطور که در مورد شماره 13 گفته شد، نفرت او تا جایی پیش رفت كه هری برای مدتی به گرین گابلین دوم تبدیل شد و سعی كرد با ضربه زدن به عزیزان پیتر  ازش انتقام بگیرد. ولی پس از مدتی هری با «لیز الن» ازدواج كرد و صاحب پسری به نام «نورمی» شد. اینجا بود كه به نظر میرسید هری دیگر خوب شده و دچار جنون گابلینی نمیشود. تا اینكه نویسنده ای به نام «جی ام دی متیوس» (که استاد نوشتن داستان هایی است که در آن شخصیت ها به خاطر گذشته و کودکی خود دچار تنش ها و تناقض های درونی هستند) ، تصمیم گرفت دوباره هری را خبیث كند و ما در داستان The Child Within دیدیم كه او دوباره درگیر خاطرات  پدرش شده و در نتیجه گرین گابلین میشود تا از مرد عنكبوتی/پیتر پارکر انتقام بگیرد.  در واقع  با داستانی فوق العاده که کاملا شخصیت محور است طرف هستیم که نشان میدهد هری چطور آرام آرام به جنون گرین گابلین تن میدهد در حالی که خاطره نحس پدرش مثل بختک هر جا میرود همراهش است.  از سوی دیگر پیتر  دیگر خسته  و درمانده شده و نميداند با هری كه هنوز دوستش دارد ، چطور برخورد كند (این در حالی است كه هری دارد عزیزان پیتر را تهدید میكند) . تا اینكه داستان در شماره 200 از كمیك Spectacular Spider-Man به اوج خودش میرسه و میبنیم كه هری که انگار مرد عنكبوتی را شكست داده،  ولش  میكنه تا در ساختمانی كه قراره به زودی منفجر بشه، بمیره. ولی ناگهان حس گناه بهش دست میده و بر میگرده تا مرد عنكبوتی را نجات بده . ولی درست پس از انجام این كار قهرمانانه، بر زمین می افته و در آمبولانس میمیره. چیزی كه مرگ هری را  تاثیر گذار میكنه اینه كه نویسنده و طراح بدون گفتن حتی یك كلمه و فقط با تصویر مرگ او را روایت میكنند. ما میبینیم كه بدون هیچ دیالوگی رفاقت صمیمانه هری و پیتر بهمون یادآوری میشود . صفحه آخر داستان هم عكسي است از آلبوم خانوادگی پیتر پاركر كه او را وقتی جوان تر بود در كنار هری نشان میدهد . اینجاست كه باید سالهای گذشته و دوران خوش پیتر و رفقایش می افتیم ... (شما ميتوانيد اين داستان را اينجا با ترجمه فارسي بخوانيد)

7-  مرگی در خانواده (A Death in the Family)

چاپ شده در شماره های 44 تا 47 از کمیک Peter Parker Spider-Man (سال 2002)

 «گرین گابلین» عاشق اینه که هر طوری شده به پیتر پارکر ضربه و زندگی اش رو بهم بزنه. هر کاری هم میکنه تا به هدف خودش برسه و هرگز از اینکه به دوستان و عزیزان پیتر ضربه بزنه یا بهشون حمله کنه باکی نداره. ما در داستان "مرگی در خانواده" که توسط یکی از بهترین نویسندگان مرد عنکبوتی به نام «پل جنکینز» نوشته شد، شاهد بودیم که یکی از بهترین دوستان پیتر پارکر یعنی «فلش تامپسون» رو گرفت و به زور چند بطری مشروب بهش داد بخوره و بعدشم گذاشتش پشت فرمان یک کامیونی که با سرعت در حال حرکت بود! مقصد این کامیون هم مدرسه ای بود که پیتر پارکر در آن درس میداد! سپس دیدیم که فلش تامپسون به خاطر این سانحه شدید دچار ضایعه مغزی شده و چندین ماه در کما بود .... در واقع نورمن میخواست با این کارش اونقدر پیتر رو عصبانی کنه تا بکشتش! اما او پس از شکست دادن گرین گابلین  و بدون اينكه بخواد ازش انتقام بگيره، ميزاره ميره. اونوقت گابلين شروع ميكنه درباره گوئن و مری جين پرت و پرت گفتن  تا پيتر رو عصبانی تر كنه.بعدشم به پیتر ميگه كه اين نبرد دائمی ميان اونا بلاخره يه روز با مرگ يكيشون بايد تموم بشه و حتی به پيتر پيشنهاد ميكنه كه بكشتش! ولی پيتر جمله ای بهش میگه که فرق بین او و قاتلی مثل نورمن رو نشون میده: "هر روز كه از خواب بيدار ميشم دوست دارم بكشمت ولی به خودم ميگم كه نبايد ازت متنفر باشم. با اين كار گوئن رو تو دلم زنده نگه ميدارم. چون اگه تسليم خشم و نفرت بشم، ياد و خاطره گوئن هم برای هميشه ميميره ... ولي گوئن از هر پيشنهادي كه ممكنه به من بكنی، برام عزيزتره" (اینجا را ببینید). افسوس و صد افسوس كه طراحی های اين كميك توسط «هامبرتو راموس» انجام شد (وقتی تازه حرفه اش رو شروع کرده بود!) و شاهد برخی از بيخود ترين آرت های کمیک بوکی در آن بوديم. يقينا اگر اين داستان توسط طراحی ديگر انجام ميشد، يكی از پنج  داستان برتر تاريخ مرد عنكبوتی لقب میگرفت.

 این داستان در اینجا در وب سایت spidey.ir ترجمه شده است.

6- شبِ گابلین (The Night of Goblin)

چاپ شده در شماره 75 از کمیک Peter Parker Spider-Man #75 (سال 1996)

"سرگذشت كلون" قطعا یكی از منفور ترین داستان های تاریخ اسپایدرمنه و سمبل تصمیمات غلطی كه ناشرین كمیك بوكی در دهه 90 میلادی میگرفتند. (البته این "سرگذشت كلون" رو با اونی كه دهه 70 میلادی چاپ شد اشتباه نگیرید چون اون یكی از 10 داستان برتر مرد عنكبوتیه). در هر حال این داستان اونقدر بیخودی كش پیدا كرد كه از كنترل خارج شد. ما شاهد بودیم که به پیتر پارکر گفته شد تمام این مدت یک کلون بوده و در عضو «بن رایلی» ، پیتر پارکر واقعی بوده! همین باعث شد پیتر پارکر به همراه همسرش مری جین تصمیم بگیره از شهر بره و بازنشسته بشه و بن رایلی هم مرد عنکبوتی شد! این موضوع هواداران اصیل اسپایدرمن را بسیار عصبانی کرد و موجب گردید از فروش کمیک بوک های مرد عنکبوتی کاسته بشه. در نتیجه مارول به غلط کردن افتاد و خودش هم میدونست که تنها با یک راه میتونه این گند رو جمعش کنه: بازگشت نورمن آزبورن! (این در حالیه که نورمن سالها بود پس از مرگ خودش و گوئن استیسی در دنیای کمیک مرده پنداشته میشد). خلاصه اینکه نورمن پس از سالها در شماره 75 از کمیک Peter Parker Spider-Man بازگشت و معلوم شد این همه مدت زنده بوده (او به اروپا رفته بوده و رهبر یک فرقه شده بود. این مقاله را بخوانید) . در ضمن معلوم شد قضیه سرگذشت کلون در تمام این مدت زیر سر نورمن بوده  و او بوده که باعث شده پیتر دچار تردید بشه و به اشتباه فکر کنه یک کلون است! اما از همه اینها که بگذریم باید گفت این کمیک یکی از بهترین قصه ها و نبردهای بین مرد عنکبوتی و گرین گابلین را  نیز روایت میکنه و انصافا زیباست. مخصوصا جایی که نورمن عزیزان پیتر را در یک ساختمان دور هم جمع کرده (بدون آنکه خودشان بدانند چه کسی آنها را دعوت کرده). دیالوگ های رد و بدل شده بین او و پیتر پارکر موقع نبرد نیز واقعا فوق العاده است. ضمن اینکه در جریان این نبرد ، «بن رایلی» توسط گرین گابلین كشته شد. این ضایعه خیلی برای پیتر دردناك بود چون بن رایلی را مثل برادر واقعی خودش دوست میداشت.

5- شوالیه های مارول: مرد عنکبوتی (Marvel Knights: Spider-Man)

چاپ شده در شماره های 1 تا 12 از کمیک Marvel Knights: Spider-Man (سال 2004)

یكی از هیجان‌انگیز‌ترین و حماسی‌ترین داستان‌های تاریخ اسپایدرمن كه در آن او از با تمام دشمنان مشهور و كلاسیك خود دست و پنجه نرم می‌كند و از نظر روحی و جسمی تا سر حد مرگ پیش می‌رود. یكی از نقاط قوت اصلی این داستان نحوه تعامل اسپایدرمن با دشمنان‌اش است كه بسیار بدیع و جذاب از كار درآمده. به علاوه، نویسنده آنقدر ایده‌های حیرت‌انگیز در طول داستان رو می‌كند كه خواننده مات و مبهوت می‌شود. در واقع این داستان زمانی چاپ شد كه از آن به عنوان یكی از دوران طلایی اسپایدرمن یاد میشود. یعنی زمانی كه اسپایدرمن با همسرش «مری جین» زندگی میكرد، «زن عمو می» در كنار آنها بود و پس از سالها از هویت مخفی پیتر باخبر شده بود، پیتر پاركر به عنوان معلم در دبیرستان سابق خود مشغول تدریس بود، «نورمن آزبورن» از هیچ تلاشی برای به جهنم تبدیل كردن زندگی پیتر  و خانواده اش فرو گذاری نمیكرد و به همین دلیل نبردهای  میان او و اسپایدرمن بسیار حماسی و شخصی بود و ...  در این  داستان شگفت انگیز ،  که به طور کامل در اینجا توسط سایت ما ترجمه شده ، دیدیم که نورمن نقشه پیچیده ای کشیده تا پیتر پارکر رو عذاب بده. او ابتدا سنگ قبر عمو بن را خراب کرد و وقتی پیتر با کلی ناراحتی از قبرستان به خانه برگشت فهمید زن عمویش دزیده شده. پیتر که حدس زده بود کار نورمنه، رفت زندان تا باهاش ملاقات کنه ولی نورمن  انکار کرد و گفت برای اینکه بهش کمک کنه تا زن عمویش رو پیدا کنه باید از زندان نجاتش بده! مرد عنکبوتی هم علیرغم میل باطنی اش این کار را کرد ولی دست آخر فهمید که کار خود نورمن بوده و در تمام این مدت زن عمویش رو بیهوش در یک قبر نگه داشته بوده: قبر عمو بن!  صفحه پایانی داستان که نامه نوشته شده توسط  آزبورن برای پیتر را نشان میدهد ، یکی از بخش های مورد علاقه من در طول تاریخ مرد عنکبوتی است. زیرا بیانگر این است که چقدر رابطه بین نورمن و پیتر عمیق است و اینکه نورمن در درون خودش چقدر به حریفی مثل اسپایدرمن نیاز دارد و بهش احترام میگذارد. پیشنهاد میشه حتما این داستان رو بخونید .

4- سقوط آزاد (Freefall)

چاپ شده در شماره 95 از کمیک Spider-Man (سال 1998)

و حالا میرسیم به یک داستان تک قسمتی که همیشه از محبوب ترین های من بوده. اولش توضیح بدم که این داستان زمانی چاپ شد که نورمن پس از سالها برگشته بود و از هویت مرد عنکبوتی هم خبر داشت (پس از وقایع داستان "شب گابلین" که در مورد شماره 6 بهش اشاره شد). اول داستان پیتر و مری جین رو میبینیم (آن موقع زن و شوهر بودند). مری جین میخواست با تاکسی بره خونه ولی پیتر فقط 1 دلار تو جیبش داشت! تا اینکه نورمن آزبورن و نوه اش (نورمی) سر میرسن و نورمن 100 دلار بهشون پیشنهاد میده ولی مری جین با عصبانیت بهش میگه ترجیح میده تا خونه پیاده بره تا از اون پول قبول کنه! سپس هنگام ورود به ساختمان روزنامه "دیلی بیوگل" ، یک تروریست اجیر شده از سوی «ویلسون فیسک» (کینگ پین) جلوی دور آسانسور خودش رو منفجر میکنه. در نتیجه پیتر و نورمن  به همراه نورمی و بتی برنت در آسانسور (که چیزی نمونده سقوط کنه)، گیر میفتند. این وسط نورمن حاضر نیست از توان فوق بشری خودش استفاده کنه و جون نوه اش رو نجات بده چون میترسه دوربین های مدار بسته فیلمش رو بگیرن و لو بره که گرین گابلینه! او شروع میکنه به یادآوری عزیزانی که تا به حال به خاطر پیتر جان خودشان را از دست داده اند (گوئن استیسی و ...)  تا اینجوری با اعصاب و روان او بازی کنه. ولی پیتر هم تو اون شرایط سخت جواب های دندان شکنی بهش میده (اینجا، اینجا، اینجا و اینجا را ببینید) و در نهایت از قدرت فوق بشری خودش استفاده میکنه تا جان بتی، نورمی و حتی نورمن را قبل از سقوط آسانسور نجات بده (چون برخلاف نورمن، جان دیگران برایش مهم تره و اهمیتی نمیده اگه این وسط  هویتش لو بره) . در کل داستانی به شدت حساب شده و گیرا که بار دیگر نشان میده چه چیز وجز تمایز بین پیتر و نورمنه. طراحی «جان رومیتا جونیور» هم بی نظیره. متاسفانه تاکنون نسخه دیجیتالی این کمیک منتشر نشده و گرنه تا به حال  براتون ترجمه ش کرده بودیم. البته خودم نسخه فیزیکی این کمیک را دارم که هر وقت برگردم ایران یک اسکن خوب ازش تهیه میکنم تا بتونیم با کیفیت عالی تقدیمتون کنیم.

3- گابلین زنده است! (Goblin Lives!)

چاپ شده در شماره 2 از کمیک Spectacular Spider-Man Magazine (سال 1968)

خب اگر دنبال یک داستان کلاسیک از گرین گابلین با طراحی های کلاسیک میگردید که در آن یک نبرد کلاسیک بین مرد عنکبوتی و گرین گابلین روایت میشه این گزینه بهترینه! یعنی من خودم وقتی چشمانم را میبندم و به Green Goblin Vs. Spider-Man فکر میکنم همیشه این داستان برام تداعی میشه. داستانی که عصاره تمامی المان های  رویارویی جاودانه این دو شخصیت را در خودش داره. داستان در یک کمیک ویژه و 60 صفحه ای منتشر شده . بنابراین نویسنده و طراح (استن لی و جان رومیتا) فرصت داشته اند کاملا آن را شرح و بسط بدهند. شاهد هستیم که نورمن پس از آخرین نبردش با اسپایدرمن (که باعث شده بود تا حافظه اش رو از دست بده) دوباره یادش میاد که گرین گابلین بوده. در نتیجه پیتر هم دوباره وحشت میکنه از اینکه نکنه نورمن بیاد سراغ عزیزانش یا بخواد هویتش رو لو بده! شبها هم کابوس میبینه (اینجا را ببینید) تا اینکه نورمن پیتر و دوستانش رو به یک میهمانی دعوت میکنه. پیتر میفهمه که نورمن قصد داره تو این میهمانی هویتش رو لو بده! تو مراسم هم شاهد هستیم که نورمن مرتبا پیتر رو تهدید به لو دادن هویتش میکنه (اینجا و اینجا را ببینید) (سم ریمی از قضیه این میهمانی در اون سکانس میهمانی فیلم "مرد عنکبوتی 1" که پیتر و نورمن و هری و دیگران  سر میز ضیافت نشسته بودند و نورمن هویت مخفی اسپایدرمن رو کشف میکنه، الهام گرفته). خلاصه اینکه داستان بسیار پرتنشی را شاهد هستیم. تا اینکه پیتر با ترفندی از میهمانی خارج میشه و نبردی جانانه را با گرین گابلین در سطح شهر آغاز میکنه. جان رومیتا یکی از بهترین طراحی های عمر خودش رو در این داستان ارائه میده. رنگ آمیزی خاص این کمیک هم حالتی سحر آمیز به آن داده است! ژست نمادین گرین گابلین روی کاور نیز  بارها مورد تقلید قرار گرفته. متاسفانه تا به حال نسخه دیجیتالی یا با کیفیت این داستان منتشر نشده که بخواهیم برایتان ترجمه اش کنیم ولی میتونید در اینجا به زبان انگلیسی آن را دانلود کنید.

2- قسمت آخر از داستان "شکست جانانه"

چاپ شده در شماره 800 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز (سال 2018)

اولش یه کم تردید داشتیم که آیا آقای «دن اسلات» میتونه از پس این شماره تاریخی (milestone) بربیاد یا نه؟ چون ایشون گاهی اون شماره های آخر رو خراب میکنه. یعنی استاد زمینه چینی هستش ولی گاهی تو اون فینال داستان کم میاره. در واقع اسلات در شماره های قبلی اونقدر داستان و فضا رو سنگین کرده بود که آدم تردید داشت که آیا میتونه از پسش بربیاد یا نه؟ ولی وقتی کمیک منتشر شد (و اینجا هم ترجمه شده) ثابت شد که بله کاری کرده که تک تک صفحات این کمیک 80 صفحه ای مهم، هیجانی، تاثیر گذار و عاطفی باشه. و این کار کمی نیست. اسلات واقعا با این کمیک از حد توقعات فراتر رفت. چون قبلا داستان های معرکه و مهم بسیاری با حضور گرین گابلین/نورمن آزبورن خونده بودم و همش فکر میکردم آیا نورمن که حالا با سیمبیوت کارنیج پیوند خورده و تهدید هم کرده که تمام عزیزان پیتر پارکر رو میکشه ، واقعاً  تهدیدش رو عملی میکنه؟ آیا این همه زمینه چینی درباره نورمن و برخورد با اعضای خانواده اش به نتیجه ای واقعی و ملموس ختم میشه یا نه؟ و همانطور که گفتم اسلات این دفعه واقعا گل کاشت و به معنای واقعی کلمه یک داستان تاریخی و ماندگار خلق کرد. یعنی از اون داستان هایی که آدم بعد از چند سال وقتی بهش نگاه میکنه به خودش میگه "سزاوارش بود در شماره ای تاریخی مثل 800 چاپ بشه".

1- مرگ گوئن استیسی (The Death of Gwen Stacy)

چاپ شده در شماره های 121 و 122 از سری نخست کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز  (سال 1973)

علاقندان و كاربران سایت ما قطعا با مرگ گوئن استیسی آشنا هستند چون در مقالات مختلفی به آن اشاره شده است و میدانند كه در سال 1973 و در شماره 121 از كمیك  مرد عنكبوتی شگفت انگیز، گرین گابلین نامزد و اولین عشق حقیقی پیتر پاركر یعنی گوئن استیسی را گروگان گرفت و از بالای پل به پایین پرت كرد. این داستان بسیار تاریخی است چون برای اولین بار دیدیم یك شخصیت معصوم و بدون قدرت فوق بشری توسط شخصیت خبیث كشته شد. چیزی كه مرگ گوئن را غم انگیز تر میكند این است كه مرد عنكبوتی سعی كرد جلوی كشته شدن او را بگیرد ولی با تاری كه به پای گوئن زد باعث شد تا گردن او بشكند. پیتر تا حالا هیچ وقت نتونسته مرگ گوئن رو به دست فراموشی بسپاره و همیشه در عذاب بوده چون خودش رو هم به نوعی مقصر میدونه و از اون بدتر این كه نتونست به قولی كه به پدر گوئن داد عمل كنه و نزاره آسیبی به دخترش برسه. نكته دیگه ای كه اوضاع را پیچیده تر كرد و باعث شد وضعیت داستان های مرد عنكبوتی دراماتیك تر بشه این بود كه در پاپان داستان گرین گابلین هم توسط گلایدر خودش كشته شد. و برای سالهای سال پسرش كه دوست صمیمی پیتر بود (هری)، اسپایدرمن را مقصر میدونست.  یعنی ببینید واقعا پیتر ما چی كشید: از یه طرف عشق اش توسط یك شخص واقعا پلید كشته شد ولی جامعه ازش خبر نداشت و باید خودش تنهایی این غم را تحمل میكرد. از طرفی هم مردم شهر و بهترین دوستش، اسپایدرمن را مسئول كشته شدن نورمن ازبورن و گوئن میدانستند.  واقعا بدبختی از این بیشتر؟  حقیقتاً پس از مرگ گوئن پیتر دیگر هرگز آن آدم سابق نبود.... مورخین كمیك، این داستان را آغاز عصر جدیدی در دنیای كمیك به نام "عصر برنزی" (Bronze Age) میدانند. در طول 40 سال گذشته هواداران و كارشناسان كمیك بوكی این داستان  رو مورد بررسی و موشکافانه  قرار داده اند ولی هنوز ذره ای از قدرت این داستان كم نشده است به طوریکه هنوز هم در اکثر نظرسنجی ها به عنوان قشنگ ترین داستان تاریخ مارول انتخاب میشود. چند سال پیش هم هواداران در یک رای گیری این داستان را به عنوان بهترین داستان تاریخ مارول انتخاب کردند (خبرش اینجاست). میتونید این داستان را با ترجمه فارسی در اینجا بخوانید.

مهدی ترابی مهربانی

 All rights reserved © Spidey.ir 2020

   (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

شماره 14 از کمیک مردعنکبوتی شگفت انگیز ترجمه شد (اولین حضور گرین گابلین در دنیای کمیک)

همه چیز درباره گرین گابلین (GREEN GOBLIN)

داستان تاریخی "بازگشت گرین گابلین" ترجمه شد + لینک دانلود

کمیک "مرگ مردعنکبوتی نهایی" ترجمه شد + لینک دانلود

مهم ترین داستان مردعنکبوتی و گرین گابلین ترجمه شد + لینک دانلود

داستان هویت آزبورن را به صورت کامل و با ترجمه فارسی بخوانید!

سری MARVEL KNIGHTS SPIDER-MAN ترجمه شد! + لینك دانلود

کمیک بوک "اسپایدرمن: مرگی در خانواده" ترجمه شد + لینک دانلود

"مرگ گوئن استیسی" ترجمه شد!

این مطلب را به اشتراک بگذارید :