این مقاله نشان میدهد که قهرمانان دنیای غرب در چه زمینه های غریبی احتمالا از امامان گرامی ما الهام گرفته اند.
توضیح مهم : این مقاله قصدش این نیست كه خدای ناكرده شخصیت سوپرمن و شخصیت های داستان های او را با امام حسین (ع) و با یارانش مقایسه كند چون قطعا این بزرگواران از نظر شان و منزلت بسیار از سوپرمن بالاتر هستند و اصلا حتی نمیتوان آنها را با هم مقایسه كرد.
مقدمه: کمیك برتر تاریخ سوپرمن تحت عنوان "چه بر سر مرد فردا آمد؟" (Whatever Happened to Man of Tomorrow) با ترجمه فارسی روی سایت ما قرار گرفته. اگر آن را نخوانده اید پس اینجا را كلیك كنید.
چند وقت پیش كه داشتم تلفنی با عمو مختار صحبت میكردم یكهو بحث این كمیك مطرح شد. اولا ازم تشكر كرد كه این داستان شگفت انگیز رو بهش معرفی كردم و توصیه كردم كه حتما بخونه. بعدش بهش گفتم كه قراره تو سایت مشترکا ترجمه اش كنم. اینجا بود كه بهش پیشنهاد كردم وقتی نسخه ترجمه شده روی سایت قرار گرفت یك نقدی هم براش بنویسه. چون واقعا كمیك خارق العاده ايه. من قبلا خیلی به این داستان فكر كرده بودم. یك نكته و چیز غریبی در آن هست كه آدم رو به خودش جلب میكنه و درست مثل همه كمیك هایی كه «آلن مور» كبیر مینویسه آدم احساس میكنه با داستان های دیگه فرق داره و نكته منحصر به فردی در آن وجود داره. ولی این یكی به نظرم حتی از دیگر داستان های آلن مور هم خاص تره. یه چیزی واقعا ويژه اي توش هست كه خیلی سعی كردم كشف اش كنم و مختار ناگهان جرقه ای در ذهن من زد: تا به حال متوجه شده بودی این داستان چقدر به واقعه عاشورا شباهت داره؟!!!
ناگهان از تعجب خشكم زد. اون نكته ای كه این همه سال دنبالش بودم همین بود. بیخود نبود اینقدر روی من تاثیر گذاشته بود. به عمو مختار گفتم بهتره خودش یك مقاله با محوریت عاشورا برای این كمیك بنویسه. اولش گفت باشه مینویسم ولی بعدش گفت ذهنش آشفته است و نمیتونه و بنابراین تصمیم گرفتم خودم این مقاله رو براتون بنویسم ...
ببینید .. اولا كه این داستان از همون صفحه اولش سعی میكنه از سوپرمن یك شهید بسازه یعنی كسی كه قبلا جونش رو فدا كرده و مجسمه اش رو هم تو شهر ساختن و هنوزم كه هنوزه مردم شهر بهش ادای احترام میكنن و این دقیقا همون چیزیه كه امام حسین (ع) در ذهن ما شیعیان و حتی خیلی دیگر از انسان ها هست.
بعدش در داستان میبینیم كه بسیاری از دشمنان قدیمی سوپرمن فرق كردند و بر خلاف گذشته كه اصلا دنبال آدم كشتن نبودن و به قول سوپرمن "فقط مزاحمت" ایجاد میكردن اما ناگهان قاتل میشوند و تصمیم میگیرند سوپرمن را بكشند. در واقعه كربلا هم همچون چیزی اتفاق افتاد و واقعا چه كسی حتی فكرش را میكرد كه یزید حتی فكر كشتن نوه پیغمبر اسلام را بكند؟ در واقع همانطور كه در این داستان تبدیل شدن دشمنان سوپرمن به قاتلین امری جدید و شوكه آور محسوب میشود، كشتن نوه پیامیر گرامی اسلام و خاندان او توسط یزید نيز واقعا شوكه كننده بود، اين در حاليست كه پدر يزيد بارها به وي گوشزد كرده بود كه همچين كاري نكند.
و اما میرسیم به جایی كه سوپرمن عزیزان خودش را جمع میكند و به "قلعه تنهایی" خودش میبرد. این هم باز مرا به یاد سفر امام حسین (ع) به كوفه میندازد كه یارانش و اعضای خانواده اش را با خود برد.
جالبه كه در قلعه تنهایی، گروه لژیون های ابرقهرمانان از آینده و از قرن 30 به او مراجعه میكنند و بهش خبر میدهند كه نبرد سختی در پیش خواهد داشت و بهش حالی میكنند كه قراره كشته بشه.
شما هم حتما شنیده اید كه پیامبر گرامی اسلام هم از مدتها قبل خبر شهادت امام حسین (ع) را داده بود و ايشان از مدتها قبل از سرنوشت خويش آگاه بوده چون حتما آن روایت را شنیده اید كه گلوی امام حسین را بوسیده و به مادرش حضرت فاطمه فرموده بود:
"هر آینه ما از آن خداییم و به سوى او باز ميگردیم. دخترم، فاطمه جان! اكنون این برادرم جبرئیل است كه از خداى بزرگوار به من خبر ميدهد؛ حسن (علیه السلام) سرانجام با زهرى كه همسرش، دختر اشعث به او ميخوراند از دنیا رحلت ميكند. از این رو، من لبان او را كه محل تماس با زهر است، بوسیدم و بوییدم. اما حسین (علیه السلام) با شمشیر شمر، سرش از تن جدا ميشود و به شهادت ميرسد؛ از این رو، من گلوى او را كه محل تماس شمشیر است، بوسیدم و بوییدم".
و اما میرسیم به بیشترین شباهت های این داستان با واقعه كربلا. من هر بار كه مبارزه نهایی سوپرمن با دشمنانش رو میبینم و میخوانم لرزه بر اندامم میفتد و به یاد روز عاشورا میفتم. ببینید كه دشمنان چطور سوپرمن و یارانش را دقیقا مثل امام حسین (ع) و یاران با وفایش، محاصره میكنند؟
وقتی گروه "لژيون تبهكاران" از آینده به زمان حال می آیند تا به لكس لوثر/برینیاك در كشتن سوپرمن كمك كنند آدم بار دیگر یاد روز عاشورا و پیوستن افراد مختلف از جاهای مختلف به لشگر عمر سعد می افتد:
شب قبل از نبرد با دشمنان و آنجایی كه سوپرمن گریه میكند و یارانش را میبینیم كه با هم درد و دل میكنند و نوعی جو حزن انگیز داستان را فرا گرفته دقیقا آدم را یاد روز تاسوعا و شب قبل از عاشورا میندازد:
ميبينيد دوستان سوپرمن و حتی سگ باوفایش (كریپتو) چطور تك تك از قلعه تنهایی بیرون می آیند و عزم خودشون رو جزم میكنند تا با دشمنانش بجنگند؟
وفاداری آنها به سوپرمن شما را یاد یاران امام حسین (ع) نمی اندازد؟ آیا كشته شدن آنها شما را به یاد شهادت حضرت علی اكبر و دیگر یاران امام حسین (ع) نمی اندازد؟
یك نكته بسیار جالب دیگر این است كه در برخی از روایات هم بیان شده است که فرشتگانی برای کمک به امام حسین (ع) آمدند، در مرتبۀ اول اجازه جنگیدن به آنها داده نشد، ولی در مرتبه دوم وقتی آمدند که امام حسین (ع) شهید شده بود؛ مانند این روایت از امام صادق (ع): "چهار هزار فرشته نازل شدند تا همراه امام حسین (ع) بجنگند، ولی به آنان اجازه جنگیدن داده نشد. دوباره اذن گرفتند و فرود آمدند و این وقتی بود که حسین (ع) کشته شده بود...".
در این داستان هم شاهد هستیم كه گروه جاستیس لیگ به كمك سوپرمن آمدند تا بهش كمك كنند ولی به خاطر آن حبابی كه برینیاك درست كرده بود نتوانستند وارد میدان شوند:
و وقتی هم كه حباب برداشته شد، متوجه شدند كه سوپرمن و اطرافیان او كشته شده اند:
و درست همچون واقعه كربلا كه حضرت زینب زنده ماند تا مظلومیت امام حسین (ع) را روایت كند، در پایان این داستان هم دیدیم كه چطور لوئیس لین زنده میماند تا داستان نبرد آخر سوپرمن را تعریف كند ...
و در آخر اینكه شخصیت خبیث اصلی این داستان یعنی «مكسپزپتلك» من رو یاد یزید میندازه چون او هم اهل خوشگذرانی بوده (برای هزاران سال) و الان چون حوصله اش سر رفته میگه میخوام آدم بكشم و جالبه كه میگه شاید بعدا توبه كردم چون گفته میشه یزید بعدا توبه كرده :
البته قطعا توفیق توبه که از جانب خداوند متعال است به امثال یزید ملعون، عنایت نمی شود. بلکه بالاتر از این، از آیات و روایات شریفه به خوبی استنباط می شود که گناه اینگونه افراد، معصیت نابخشودنی (ذنب لایغفَر) است و زمینه برای ترحم و جلب رحمت خداوند رحمان و رحیم را از دست می دهند؛ و به بیان عبرت انگیز قرآن کریم، این گونه افراد نه تنها اهل جهنم بلکه تبدیل به هیزم جهنم شده اند و اتفاقی كه در پایان داستان برای مكسپزپتلك افتاد دست كمی از تبديل شدن به هیزم جهان نداشت ...
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2016
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
آموزش فلسفه با ابرقهرمانان کمیک بوکی!
10 شخصیت مکمل برتر داستان های سوپرمن
10 حقیقت مهمی که باید درباره سوپرمن (SUPERMAN) بدانید
کمیک بوک های سوپرمن به زبان فارسی
معرفی 10 دشمن برتر سوپرمن (SUPERMAN VILLAINS)
10 كمیك برتر سوپرمن (SUPERMAN)
10 ابرقهرمانی كه بهترین اریجین (ORIGIN) را دارند + ویدئو
دیدگاهها
واقعا لقب کبیر برازنده آلن مور و داستان هاشه
ولي پيشنهاد ميكنم اول داستان رو به زبان فارسي بخونيد و بعد اين مقاله رو بخونيد تا واقعا مغزتون منفجر بشه
هیچ کلمه یا جملاتی برای توصیف مقالتون ندارم.
انقدر که این مقاله فوق العاده، قشنگ، عبرت آمیز و احساسی بود.
هر متن از مقاله که را می خواندم مو به تنم سیخ شده بود و واقعا حیرت زده شده بودم که چقدر عالی شباهت ها را پیدا کردید و انقدر خوب به توصیف اون پرداختید حالا که می فهمم شما بزرگترین فن کامیکی هستید که می شناسم و افتخار می کنم که عضو سایتی هستم که شما مدیر و مدبر آن هستید
اما متوجه شدم که اطلاعات تاریخی و مذهبی که دارید هم مثل اطلاعات کامیکیتون بالا و شگفت انگیز است.
واقعا دست مریزاد آقای ترابی حتی خیلی از دی سی فن های بزرگ هم نمی توانند همچین مقاله را بنویسند اما شما آقای ترابی توانستید و واقعا واقعا توی این زمینه خیلی خیلی موفق بودید و توانستید این کار سخت را به خوبی انجام بدهید شاید هرکس دیگه ای که بود نمی توانست انقدر صحنه به صحنه ، واقعه به واقعه را آنقدر خوب توضیح بده این مقالتون بهترین مقاله ای بود
که خواندم و مطمئن هستم این مقاله نه تنها توی سایت بلکه در کل زمینه کامیک جاودانه خواهد شد
واقعا خسته نباشید آقای ترابی
!Very very nice
چشم
کاپتان مارول 4 هم مونده
ولی بدون خوندن هم قضیه رو گرفتم
عکس ها به جا بودند
برای فهمیدن مقاله هم دو سه بود خوندمش بهترین و جامع و کاملترین دیدگاه و مقاله ای بود که خوندم و مطمئن هستم که هر بنی بشری اینو بخونه پی میبره که این سایت بهترینا رو داره
واقعا واقعا واقعا عالی، حیرت انگیز،احساسی و کامل بود
و خسته نباشی استاد ترابی
بازم به خاطر این کمیک فوق العاده و از اون بهتر این مقاله ی بی نظیر متشکرم
من وقتی بخش اول داستان رو میخوندم یاد صحنه اول فیلم سوپرمن یک افتادم ، اونجایی که یهه توضیحی درباره دیلی پلنت میده و از ناامیدی در شهر موج میزنه بعدش میره به سمت فضا تا برسه به کریپتون !
این جمله هم درباره سوپرمن جالبه که تو کیل بیل بود :
سوپرمن فرق اساسی اش با قهرمانای دیگه اینه که اون خودش سوپرمن بدنیا اومده! حتی وقتی نوزاده رو حوله دورش علامت اس داره ...
منم زمانی که این کمیک رو خوندم حسی داشتم که این داستانو قبلا شنیده بودم و با این مقاله عالی متوجه رابطه این کمیک با داستان عاشورا شدم
کشف جالبی بود !
عالی بود
واقعا عالی بود !
میگم آقای ترابی شما فکر کنم باید با عمو مختار همیشه راجب کمیک بحث کنید چون هم به خوبی حرف همدیگرو میفهمید و هم افکارتون به هم نزدیکه ...... واقعا کیف کردم !
دست هر دوی شما درد نکنه !
اره برای منم غیرقابل باور که همچین کاری کرده باشه
اساتید عزیز و محترم مگه کسی گفت الن مور همچین کاری کرده؟ کجای مقاله همچین چیزی نوشته؟ حالتون خوبه؟
اونا هم میخواستن به امام کمک کنن ولی دشمن جلوشون رو گرفت .
اسپیلبرگ گفته همراه پیتر جکسون دارن برنامه های قسمت جدید رو میریزن !!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من از خوشحالی خوابم نمی بره . تا یه مدت دیگه کم کم باید منتظر خبر ها باشیم !!!!!!
عالیه!!!!!! من به شدت عاشق کاپیتان هادوک و دوپون و دوپونه هستم!
برای این انیمیشن لحظه شماری میکنم! ولی نمیبینمش تا نسخه دوبله فارسیش بیاد،کلا تمام خاطرات ما با دوبله بی نقص این انیمیشن هست!
img07.deviantart.net/.../...
اره
مشکل داشت
سوپرمن نمرده. داستان رو با دقت نخوندی
اون شوهر جدید لوییز، همون سوپرمنه.
عجب مقاله ای
خسته نباشید آقای ترابی
اون رو متوجه شدم
یعنی قصد ابتدایی سوپرمن خودکشی بوده یا این که میخواسته خودش رو مرده جلوه بده؟
این مقاله رو بخون:
spidey.ir/.../...
من چرا اینجا دوتام ؟!
s7.picofile.com/.../sdsad.png
اینو خونده بودم ولی ممنون
من سوال برای خودم نپرسیده بودم پرسیدم ببینم کی یادشه ولی بازم ممنون
اینجوری خواسته خودش رو بازنشسته کنه و کسی نفهمه
ولی بهتر بود اسم اقتباس رو بهش میدادیم تا مقایسه...
چون این اتفاق هایی که برای سوپرمن افتاد،یک هزارم بلاهایی که سر امام حسین(ع) هم اومد،نیستن...
آقای ترابی!اطلاعات مذهبیتون فوق العاده اس...
وقتی خوندم که گفتین معاویه هم به یزید گوشزد کرده بود که این کار رو نکنه،کف کردم!
چون طبق این روایته:
معاویه وقتی داره میمیره،یزید رو فرا میخونه و در مورد سه نفر از کسانی که با یزید مخالفت خواهند کرد،باهاش حرف میزنه...
1.در مورد عبدا... بن عمر که میگه اون با توئه پس رهاش نکن...
2.عبدا... بن زبیر:(حاکم مکه که تو مختارنامه دیدیم!)
میگه آدم نیرنگ بازیه!گرفتی تیکه تیکه اش کن!
3.امام حسین(ع):(کپی روایت رو مینویسم!)
اما حسین(ع)!میدانی که چه بهره ای از پیامبر دارد و پاره ای
از گوشت و خون رسول خدا(ص) است و میدانی که عراقیان
سرانجام او را به سوی خود فرا خواهند خواند و سپس یاری
نمی کنند و تباهش می سازند!اگر بر او دست یافتی،حق و
جایگاهش را نسبت به رسول خدا(ص) بشناس و به
کارهایش او را مواخذه نکن.علاوه بر این ما با او خویشاوندی
داریم.مبادا که با او بدی کنی و از تو رفتار ناشایستی ببیند!
///////////////////////////////////////////////////
میبینید؟معاویه که کلی بلا سر امام علی(ع) و امام حسن(ع)
آورد،به یزید گفت که با امام حسین(ع)چطور رفتار کنه ولی
دیگه دیگه یزید ژنش خراب بوده!
استاد که ابتدای مقاله گفتن اصلا بحث مقایسه مطرح نیست
i know
استاد عزیز و محترم من هم کی گفتم که توی مطلب این حرف گفته شده؟ من نظر خودمو گفتم و فکر کردم که این شباهت ها به احتمال زیاد تصادفی بودن
اصلا امام حسین علیهالسلام برای جنگ نرفته بود
به درخواست های زیاد مردم کوفه یا مردم عراق به سمت کوفه حرکت کرد که یزید جلوش را گرفت
لعنت بر یزید و خاندانش
کسانی هم که مشکل داشتن تا اینجایی که من از نظرات خوندم زیاد با تاریخ نینوا آشنا نیستن!
به نقل از tezar:
گلم امام حسین به جنگ نرفت ! عزیزم امام که بـ.. جنگ نرفتن!
به دستور خداوند هم نبردند!امام میدونستن که شهید میشن حتی روایت داریم که تو این مسئله ، اما بنا بـ.. خواهش مردم کوفه راهی اونجا شدن.
به نقل از amir a. ghaderi:
قسمتی گفته شده که شاید از این واقعه الهام گرفته ...
اما از طرفی اطلاعات تاریخ برخی از اعضا همچنین استاد توپه توپه!
فقط کاپیتان امریکا یا سوپر گرل همچین داستانی ندارن؟؟؟
بعد از خوندن مقاله فکم چسبید کف زمین. کف کردم. هنگ کردم. مُخم سوتید! (سوت کشید) و...
الآنم میخوام برم تو افق محو شم.
بازم ممنون بابت مقاله و اینکه خــــــیلی آقایی
آقای ترابی شما واقعا یه استادید.من واقعا به شما غبطه میخورم که چقدر با اطلاعات هستید.
از کجا معلوم نویسنده این کمیک از شیعیان ما نباشه
مقالتون مثل همیشه عالی
راستش توی داستانهای مختلف یک سری از این ارتباط ها وجود داره که بعضی هاشون اتفاقی اند ولی توی این داستان قضیه فرق میکنه .
يعني به نظرت اتفاقي نيستن؟
البته من يادمه تو فيلم v for vendetta كه از اثر الن مور اقتباس شده هم چند بار صحبت از قرآن ميشه. نميدونم آلن مور قرآن رو باهاش آشنايي داره يا نه؟
می دوند این یعنی چی؟یعنی آمریکای هاهم به ذات موضوع فداکاری و مضلومیت پی برده اند! اما داوما باخودشون لج می کنند و شیعه هارو بد نشون می دهند و روز وشب مارو آزار میدن و هیچوقت دست برنمی دارند,شاید به قدرت و توانایی اینگونه نهضت ها پی برده اند!
تو این داستان شباهت های زیادی وجود داره ولی داستانهای زیادی هستند که توش از این سری اتفاقهای تراژدی مثل از دست دادن نزدیکان . متحد شدن نیروهای دشمن . سیاه تر شدن قلب دشمنان دیروز و دیر رسیدن دوستان برای کمک
ولی از اونجا که نویسنده بزرگی پشت این داستانه و به قول
دوستمون که در فیلم v for vendetta هم یکی از شخصیت های مخالف حکومت یه نسخه از قران رو تو خونش مخفی کرده که همون هم باعث اعدامش میشه این ارتباط ها بی ربط نیستند و نویسنده از واقعه عاشورا به طور نا محسوسی اقتباس گرفته.
کمیکای اینجوری زیاد هستن که بشه تحلیلای این مدلی ازشون در آورد...
#48:
آلن مور خیلی فرد با اطلاعاتیه... ولی فکر نکنم اسمی از قرآن تو کتابش برده باشه، چون فیلم یه سری فرق ها داشت با کمیک ها..
اون لحظه ای که اعضای جاستس لیگ بیرون حباب بوده اند و نمیتونستن وارد بشن خیلی ناراحت کننده بود چون بر طبق روایتی قرار بود انسان هایی برای کمک نزد امام حسین(ع) بروند اما دیر رسیده بودند و منطقه محاصره شده بود
شب قبل از نبرد هم واقعا شبیه بود چون دیگه همه ناامید بودن و هیچ کس هیچ حال خوشی نداشت و غم انگیز ترین صحنه ی این شماره بود یا حتی زمانی که لانا و اولسون به جنگ دشمنان هم رفتند واقعا شبیه به زمانی بود که یاران امام به جنگ میرفتند.
ولی خدایی خیلی خوب و خیلی به موقع این مطلب رو نوشتی دستت درد نکنه توب به هم ربط دادی
یا حسیییین ای خداااا هی خیلی دلم پر برم گریه کنم
این مقاله واقعا عالیه
و دقیقا به موقع دوباره رو سایت قرارش دادین
نشستم و یک بار دیگه خوندمش
واقعا هر وقت این مقاله رو میخونم میگم که واقعا به درستی هر چه تمام تر به هم این دو اتفاق ربط داده شده
و اینکه دقیقا وقتی اول مقالرو میخونم جایی که ربطش رو با حادثه عاشورا قراره بگین با خودم میگم دقیقا ! کاملا این کمیک مانند الهامی از اون روز است و تا به حال از دونستنش غافل بودم...
هر چیزی از یه جنبه ای باعث جلب ما به خودش میشه ماهم فقط ازش لذت میبریم و معمولا دنبال دلیلش نیستیم
دلیل زیبایی این کمیک ربطش با حادثه عاشورا است که چقد خلاقانه در این مقاله شباهت هاش گفته شده ...
خیلی ممنون بابت این مقاله فوق العاده...
میشد به شهادت رسیدن امام حسین (ع) رو به مرگ سوپرمن ربط داد و اینکه بعد از مردن سوپرمن او در بین ما زندگی میکرد و هنوز زنده بود رو به همچنان موندن یاد و خاطر امام حسین (ع) و زنده بودن روح او در بین ما تشبیه کرد...
He'll live in our hearts and memories forever
واقعا حادثه عاشورا اينقدر عميق و تأثير گذاره که حتى وقتى ازش اقتباس بشه يا الهام گرفته بشه بازم تأثير گذار و غم انگيزه
حالا ديگه به اين که برترين کميک سوپرمنه با تمام وجود پى بردم و حتما بعدا ميخونمش
اما اينقدر از اين شباهت ها به طور مخفى استفاده شده که فقط افراد بزرگى مثل آقاى ترابى ، عمو مختار و... متوجه ميشن و مقاله عالى اى مثل اين رو مينويسن تا ما هم در جريان باشيم
وقتى نويسنده کميک هم آلن موره پس حتما اتفاقى نبوده چون که تو داستان هاى آلن مور هميشه يک نکته و مفهوم خاصى وجود داره و حتما همين که از حادثه عاشورا استفاده کردن يا الهام گرفتن اينقدر اين کميک رو خاص کرده و همه اتفاقات هم با هم همخوانى دارند
فقط من قبلا اين کميک نخونده بودم و مقاله رو خوندم اما مطمئنم که امکان نداشت که اگه اول کميک ميخوندم متوجه ميشدم
و بخاطر معرفى ، ترجمه اين کميک و همچنين اين مقاله عالى ازتون سپاسگذارم
در آخر روز عاشورا و شهادت امام حسين رو به همه تسليت ميگم
بازم ممنون
spidey.ir/.../...
اولین بار که این مقاله رو خوندم به معنای واقعی کلمه منفجر شدم ! الانم دوباره یه همچین حسی بهم دست داد !
عجب !
همین دیروز داشتم با خودم میگفتم کاش فردا به مناسبت روز عاشورا، این مقاله رو سایت قرار بگیره !
این مقاله بهترین مطلب تاریخ سایته ! تا حالا هیچ مقاله یا مطلبی رو سایت قرار نگرفته که در حد این یکی باشه... از نظر من برترین مقاله سایت همینه و هر کی نخونش واقعا نصف عمرش بر فناست ! اخه مگه موضوع بهتر از اینم داریم ؟ چقد قشنگ با دلیل و مدرک شباهت های داستان برتر و نمادین سوپرمن و روز بزرگ عاشورا رو بیان میکنه...
همچین مقالاتی ماندگار میشن و برای همیشه توی ذهن ها میمونن... از آقای ترابی هم نهایت تشکر رو میکنم که چنین مقاله ای برای ما ها نوشت و جدا از اینکه جریان روز عاشورا رو برای ماها بیشتر شفاف سازی کرد، نشون داد دنیای کمیک فقط اون عالم تخیلی ای نیست که خیلیا فکر میکنن و درس ها و مفاهیم زیادی درش نهفته...
راستش مقالات اینجوری رو که میخونم روحیم برا مقاله نوشتن خیلی تضعیف میشه ! به قول عمو مختار با خودم میگم اگر این مقاله ءس پس مقاله هایی که من مینویسم چیه !
بازم ممنون بابت مقاله...
He'll live in our hearts and memories forever
اگرچه شباهت هاش رو هم نمیشه منکر شد.
خوشمون بیاد یا نه نفوذ فرهنگی وجود داره و دوست داشته باشیم یا نه قهرمانهای محبوبمون با هدفهایی ساخته شدن.مخصوصا این مسئله تو سوپرمن اونم ورژن قدیمیش بیشتر نمود پیدا میکنه شاید چون جزو اولینهاست.
ممنون از مقالۀ زیباتون و دقتی که دارید
اول از همه عاشورای حسینی رو به تمامی اعضای سایت تسلیت میگم
در مورد داستان باید بگم یکی از عجیب ترین و تکان دهنده ترین داستان سوپرمن هست ، کافیه هنگام خوندن به اون اتمسفر خفقان آوری که حاصل از ترس و هیجان هست رو احساس کنید تا بفهمید چه قدر کمیک متفاوتی هست ! از اینکه شباهت هایی میان واقعه ی روز عاشورا و این داستان وجود داره نمی دونم چی بگم ! شاید اتفاقی باشه شاید هم نه ! واقعه ی عاشورا اینقدر حماسی و غم انگیز بود که بعد از گذشت 1400 سال همچنان نیز عزاداری انجام میگیره ! امکان داره که این واقعه جرقه ای باشه در ذهن نویسنده .....
هنوزم که هنوزه بهترین مطلب سایته!
روز عاشورا رو هم به تمام عوامل سایت و عزاداران امام حسین (ع) در سر تا سر جهان تسلیت میگم
He'll live in our hearts and memories forever
به نظر من بهتر بود این مقاله نوشته نمیشد چون قیام عظیم عاشورا نباید با یک داستان پیرامون یک شخصیت خیالی ارتباط داد . ظاهرا الن مور واقعه عاشورا رو منبع نوشتنخودش قرار داده اما به نظرم بهتر بود این تشابعات رو بولد نمیکردید چون باعث کسر شان مقام امام حسین ع و یاران و همراهان ایشون میشه
با اینکهقصدتون مقایسه نبود اما به نظرم شایسته بود این مقاله نوشته نشه
هر کسی نظری داره واسه خودش ...
ولی به نظرم با این مقاله شان امامان ما حتی بالاتر رفت
چون معلوم شد کسی مثل الن مور هم میتونه ازشون الهام بگیره
و متشکرم از spidey.ir
بازم ثابت کردید تو ایران هیشکی نه تخصص شما رو داره و نه جسارت شما رو
واسه همینه همیشه no. 1 هستید
من میخوام شروع به خوندن کمیک کنم یه چند تا سوال داشتم ممنون میشم پاسخ بدین.
1- برای خوندن کمیک توی گوشی چه برنامه ای رو پیشنهاد میکنید؟
2- برای شروع چیرو پیشنهاد میکنید اگه میشه انگلیسی باشه ک انگلیسیم هم تقویت بشه .
ممنون.
یه 3 ، 4 سالی از زمانی که این مقاله نوشته شد، میگذره!
و من خوشحالم که این مدت رو با این سایت گذروندم.
توی تمام این مدت، تقریبا هر روز حداقل یک بار به سایت سر میزدم.
من عاشق این مقالم و مطمئنا یکی از دلایلی که این سایت رو خاص کرده، همین مقالات عمیق و احساسیش هست که واقعا از این دست مطالب کم نداریم:
spidey.ir/.../...
spidey.ir/.../...
یا چنین مقالات تاریخچه ای که توی هیچ جای دنیا جز Spidey نمیتونید پیدا کنید:
spidey.ir/.../...
spidey.ir/.../...
spidey.ir/.../...
ماه محرم رو به همه تسلیت میگم.
آره خیلی زود میگذره... ازون موقع هرسال این مقاله رو روز عاشورا خوندیم...با خوندنش هربار ذهنمونو درگیر میکنه... فک کنم ثواب زیادس واسه آقای ترابی داشته باشه...
یک سوال داشتم استاد که همیشه ذهنم رو مشغول میکنه این هست که میزان اعتقاد به خدا یا جایگاه خدا توی کمیک های مارول یا دی سی که کلی خدایان افسانه داره به خصوص مارول چقدره؟
چون تو چنین زمان کمی این تعداد نظر ارسال شد.
استاد ترابی دستتون درد نکنه واقعا لقب بهترین مقاله سایت برازنده این مقاله هست
راستش من یادنه اولین بار که این تیتر رو دیدم دوست نداشتم بخونمش(اون موقع خیلی با این سایت و استاد اشنا نبودم) و هی ردش میکردم تا یکم بیشتر با سایت اشنا شدم متوحه شدم که استاد واقعا اطلاعات مذهبی فوقالعاده ای دارن و به قولی دل رو زدم به دریا و مقاله رو خوندم(خدا رو شکر قبلش کمیک رو خونده بودم) و واقعا روم تاثیر گزاشت بسیار شگف زده شدم جوری که انگار برق از سرم پریده بود راستش من اون موقع هنوز عضو سایت نبودم و نمیتونستم نظر بدم واسه همین الان دارم نظر میدم و خیلی از استاد تشکر میکنم که واقعا حرف نداشت مقالتون
مرسی از شما آقای ترابی
ممنون بابت مقاله.
بدون شک این مقاله اگر بهترین نباشه یکی از بهترین مقالات سایت هست. آقای ترابی واقعا ثابت کردن چرا ایشون رو "استاد" صدا میکنند. ایشون ثابت میکنند که همونطور که در زمینه های کمیک، فیلم، سریال، انیمیشن، بازی و... تبحر خاصی دارند در مسائل مذهبی هم چیز های زیادی میدونند. اول بگم من بعد از خوندن این مقاله (که شاید تقریبا یک سال پیش بود) رفتم سراغ خوندن کمیک "چه بر سر مرد فردا آمد؟" و واقعا متحیر موندم. این کمیک بدون شک بهترین داستان سوپرمنه. برای منی که سوپرمن دومین قهرمان مورد علاقه ام هست (بعد اسپایدی) این داستان باعث شد که بیشتر اون رو درک کنم و دوستش داشته باشم. مخصوصا اونجایی که سوپرمن به نوعی باعث مرگ "مکسپزپتلک" شد جملاتی که گفت واقعا معرکه بودند. او اعتراف میکنه که کسی نباید بی دلیل جان انسان ها رو ازشون بگیره (وقتی هم که قدرت های خیلی زیادی داره) و بعد اسم هایی رو میگه و در نهایت به جایی میرسه که به نظرم نقطه اوج این داستان هست.
" (بعد از اینکه سوپمرن اسم چند نفر رو آورد و گفت که نباید جان انسان ها رو بگیرند میگه) حتی سوپرمن، مخصوصا سوپرمن!"
یادمه یه جایی گفته میشد که شخصیتی مثل سوپرمن مثل این میمونه که قدرت جا به جا کردن کو ها رو داشته باشی اما سعی کنی آزارت به مورچه هم نرسه! و اینجا معلومه میشه که واقعا "قدرت زیاد مسئولیت زیاد به همراه دارد." وقتی که تو قدرت زیادی داری مسئولیتت هم بیشتر میشه. بیشتر باید مراقب این باشی که به کسی آسیب نرسونی. غیر از این هم کل داستان خیلی خوب از شخصیت های مکمل و خبیث های سوپرمن در داستان استفاده میکنه و التهاب و تنش رو هم بالا میبره و پایان بسیار جالبی هم داره. قطعا من این داستان رو به هر طرفدار سوپرمن و هر طرفدار دنیای کمیک توصیه میکنم چون یه شاهکار هست.
و اما درباره موضوعیت این مقاله. من بر خلاف برخی از دوستان که فکر میکنند تشابهات اتفاقی بوده چنین به نظرم نمیاد. وقتی استن لی داستان هاش رو با رباعیات خیام مینوشت چنین چیزی هم دور از ذهن نیست. آلن مور قبلا وقتی که "فرانک میلر" کمیک "۳۰۰" رو نوشت و آلن مور بهش خرده گرفت و گفت:"برو چند تا کتاب تاریخ بخون." نشون داده که احتمالا از تاریخ ایران چیز هایی سر در میاره و بهشون علاقه مند هست. پس چرا این مسئله درباره واقعه عاشورا صدق نکنه؟ برای داستانی که تنها مخصوص شیعیان نیست و خیلی از خارجی ها و کسانی که دینشون اسلام نیست هم ازش میدونند و سر در میارن. من قبلا چیز های زیادی از کسانی دیدم که مسلمان نیستند اما از واقعه عاشورا چیز هایی میدونند و بعضا براشون مهم هم هست. پس چرا آلن مور که نشون داده آدم با مطالعه ای هست از این واقعه که هر سال در روز اربعین اون همه جمعیت رو به کربلا میکشوند خبر نداشته باشه. این همه تشابه به نظرم اتفاقی نمیتونه باشه و من هم نمیگم که "آلن مور این واقعه عاشورا رو گذاشته جلوش و از روی اون داستان نوشته!" اما به نظرم او چیز هایی ازش شنیده و دربارش تحقیق کرده و به نوعی ازش الهام گرفته. (قطعا بهترین الگو واقعی رو برای داستان خودش انتخاب کرده.) و چقدر هم داستان خوبی نوشته که همگان اون رو تحسین میکنند.
و البته به نظرم این وسط اون چیزی که باعث حسرت هست وضعیت سینما و تلویزیون خودمون هست وقتی که در تاریخ و دینمون این همه داستان پر پتانسیل و زیبا هست و اون وقت فیلم هایی میان که اکثراً چیزی به جز چند کلمه ناسزا یه شوخی های بی ادبانه نیستند و درباره تلویزیونمون هم کلا حرف نزنم بهتره. خود واقعا عاشورا و قبل و بعد اون به نظرم پتانسیل و داستان های بسیار عظیمی داره، خیلی عظیم! میشه سریال های زیادی ازش درست کرد. به نوعی هم با سریال های امام علی، تنهاترین سردار، معصومیت از دست رفته، مختارنامه، ولایت عشق و با فیلم هایی مثل کربلا جغرافیای یک تاریخ، ناسور، خورشید نینوا، محمد رسول الله و... سعی شده که حق مطلب ادا بشه اما به نظرم کافی نیست. (از این رو که هر سال اونقدر کمبود هست که فقط مختارنامه پخش میشه. و البته این واقعه عاشورا اونقدر عظیم هست که نشه فقط توی یک فیلم بهش پرداخت.) در حالی که غربی ها از تاریخ تقریبا نداشته شون اونقدر فیلم و سریال ساختند که حد و حساب نداره! حالا میگیم که برای موضوعات دینی به اندازه کافی پرداخته شده (که نشده!) پس تاریخ ایران چی؟ ایران که به عنوان اولین و پر داستان ترین کشور جهان شناخته میشه چرا باید کمترین استفاده رو داشته باشه در حالی که در غرب در حالی که کمترین معدن رو دارند بیشترین استخراج رو میکنند؟ چرا داستان های از شاهنامه یا داستان های تاریخ واقعیمون مثل آریوبرزن و یاران وطن دوستش، سیاوش، داستان های زال، رودابه، اسفندیار، رستم، سهراب (البته انیمیشنی بر اساس داستان "رستم و سهراب" ساخته شده.) یا حتی داستان های تاریخ مون مثل تحولات ایران در دوران مادها، داستان هایی پادشاهی های کوروش و داریوش، سقوط هخامنشیان و به کار اومدن سلوکیان، داستان های اشکانیان و جنگ با رومیان، دوران ساسانیان و مشکلات داخلی و اتفاقات بعد از دوران اسلامی محصولات حداقلی وجود داره. قطعا میزان ارتباط برقرار کردن با این مسائل به اندازه داستان های امروزی راحت نیستیم اما اگر تیم مستعدی روی کارش بیان هیچ چیز غیر ممکن نیست. برای یه سری مسائل کم اهمیت هم بودجه زیادی هست اما برای چنین موضوع هایی نه و بعضی وقت ها معلومه سازنده ها چقدر در مضیقه بودند. و البته یه چیزی هست که درباره اقتباس از این داستان ها به نظرم تا داستان خوبی نداریم سراغشان نریم بهتره چون باعث تلاش ناموفق میشه. باید روش کار بشه. در کل به نظرم در این مسائل و اقتباس برای اون ها خیلی ضعیف هستیم و وقتی این کار رو نکنیم حق این رو نداریم که گله کنیم که چرا نوجوانان و جوانان به تاریخ ایران علاقه ندارند و... وقتی ما فیلم "آریوبرزن" نسازیم خارجی ها "۳۰۰" رو به بازار میدن و به راحتی تاریخ رو تحریف میکنند. اما در کل این مقاله و کمیکنه "چه بر سر مرد فردا آمد؟" فوقالعاده هستند.
در آخر از آقای ترابی بابت این مقاله عالی تشکر میکنم و تاسوعا و عاشورا حسینی رو به همه ایرانیان، شیعیان، مسلمانان و مردم جهان تسلیت میگم.
فقط میتونم بگم که هر باری که میخونمش، همینطور مات و مبهوت و متحیر میمونم...
عاشورای حسینی (ع) رو خدمت همهٔ شما عزیزان تسلیت عرض میکنم.
این مقاله هم از نظر من بهترین مقاله سایت هست .
چیز زیادی نمیتونم راجب مقاله بگم و فقط کیف کردم و بگم
و به نظر بهترین مقاله سایت هست
عاشورا حسینی تسلیت میگم به همه شما عزیزان
ببین توی خود مدینه و مکه میخواستن ایشون رو بکشن برای همین با توجه ب نامه ها و یجورایی برای خودشون و خانوادشون رفتن اونجا از ی طرفی هم خبر داشتن چی میشه و برای مردن نرفته بودن چاره دیگ ای هم نداشتن چون همه جا محاصره بود و وقتی ک حرکت کردن از عمد توی محرم حرکت کردن ک جنگ داخلش حرومه ... عملا ایشون هرکاری واسه جلوگیری از جنگ کردن
الحق و شاهکاره
بازهم این مقاله زیبا به صفحه اول سایت اومد و ما بازهم کیف کردیم. واقعا هم مقاله و هم کمیک عالی بود و واقعا این الهام های زیبا در این کمیک به چشم میان. این کمیک فوقالعاده بازهم برای چندمین باز ثابت میکنه که برخلاف باور عموم، سوپرمن شخصیت خسته کننده و کسل آوری نیست و فقط به چند تغییر نیاز داره که صاحب اقتباس های زیبایی بشه. همین کاپیتان آمریکا رو ببینید. در دنیای کمیک استیو راجرز اگر بچه مثبت تر و شعاری تر و سانتی مانتال تر نباشد (مخصوصا در کمیک های قدیمیش) کمتر نیست. پس چرا اینقدر شخصیت پردازی جذابی در mcu دارد؟ به خاطر دنیای جذاب اطراف او و اینکه شخصیت او جوری هست که نه سیخ بسوزد و نه کباب. نه شخصیت خسته کننده ای باشه و نه جوری بشه که مخاطب بگه "این کاپیتانی نیست که من میشناسم". درحالی که متاسفانه برای سوپرمن، سازندگان اقتباس های او به جای اینکه راه حلی برای شخصیت مثبت او پیدا کنند، با دارک کردن بیش از حد او فقط صورت مسئله را پاک میکنند. و شاهکاری که آلن مور در "چه بر سر مرد فردا آمد؟" (Whatever happened to man of tomorrow) شخصیت جذاب او رو به خوبی به مخاطب ثابت کرد.
#80
باورم نمیشه که یکسال از این کامنت من میگذره! هنوزم باور دارم که الهام برداری آلن مور از روی واقعه عاشورا، چندان دور از ذهن نیست و ممکنه واقعی باشه.
منم باور دارم، مشابه شما!
آلن مور از اون دسته افرادی هستش که کاملا اهل مطالعه هستش و کتاب میخونه، مثل همون موقعی که سر داستان منفور «۳۰۰» به فرانک میلر برگشت گفت: برو چند تا کتاب تاریخ بخون.
خب این جمله نشون دهنده این هستش که آلن مور با تاریخ ایران و اسلام و کلا منطقه خاورمیانه آشنایی داره، ضمن اینکه من داشتم درباره «تهاجم نویسندگان بریتانیایی» به صنعت کمیک مطلبی میخوندم که نوشته بود با ورود افرادی مثل آلن مور، نیل گیمن و گرنت موریسون به صنعت کمیک، اصلا لحن و نوع گفتار و نوشتار جملات از لحاظ ادبی تغییرات پیدا کرد.
تقریبا یک چهارم جمعیت جهان رو مسلمانان تشکیل میدهند، اون از اون یک چهارم، درصد قابل توجهی شیعه هستند، و یکی از مهم ترین و محترم ترین روزها برای شیعیان، روز عاشورا هستش؛ و واقعا هم بعید و دور از ذهن نیستش که آلن مور تحت تاثیر چنین واقعه بزرگ و تاثیر گذاری، چنین داستان مهم و موفقی هم نوشته باشه.
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا