این شماره را نیز مثل قسمت های قبلی تقدیم میکنیم به عشاق مرد عنکبوتی که دوست دارند درباره گذشته و اسرار ناگفته این شخصیت بدانند!
برای خواندن قسمت های قبلی بروید اینجا.
- آیا میدانستید «استن لی» از اولین سریال مرد عنکبوتی در دهه 70 میلادی متنفر بود؟
"اسپایدرمن شگفت انگیز" (The Amazing Spider-Man) یك سریال 13 قسمتی بود كه سال 1977 روی آنتن شبكه CBS آمریكا رفت و در آن پیتر پاركر درست مثل كمیك هایش توسط یك عنكبوت رادیو اكتیو گزیده میشود. او سپس تصمیم میگیرد در هیبت اسپایدرمن با تبهكاران بجنگد. متاسفانه این سریال هرگز نتوانست نظر مثبت هواداران اسپایدرمن را به خود جلب نماید زیرا بودجه كمی داشت و پر بود از افكت های ویژه ساده و ناامید كننده (البته انصافاً صحنه های خزیدن اسپایدرمن روی دیوار آسمان خراش های شهر كه توسط یك بدل كار حرفه ای انجام شده بود، خیلی خوب بودند).
از طرفی دیگر، «نیكولاس هاموند» (Nicholas Hammond) به هیچ وجه گزینه مناسبی برای ایفای نقش پیتر پاركر/اسپایدرمن نبود و نقش خود را بسیار خشك، بی روح و كسالت آور بازی میكرد. در ضمن از میان كاركترهای مكمل در كمیك های اسپایدرمن، فقط «زن عمو می» و «جی جونا جیمسون» بودند كه در سریال حضور مستمر و پررنگی داشتند (تازه شخصیت پردازی جیمسون تا حد زیادی تغییر یافته بود). از همه بدتر اینكه هیچ یك از دشمنان معروف اسپایدرمن در این سریال حضور نیافتند و اسپایدرمن مجبور بود در اكثر اوقات با خلافكاران معمولي يا اراذل و اوباش رزمی كار (!) كه هیچ نیروی فوق بشری نداشتند مواجه شود!!!
با این حال "اسپایدرمن شگفت انگیز" سریال موفقی از نظر تعداد بیینندگان بود (قسمت پایلوت آن پربیننده ترین برنامه شبکه CBS در آن سال لقب گرفت). ولی شبكه CBS در آن زمان سریال های كمیك بوکی دیگری نیز روی آنتن داشت (مثل سریال "هالك شكست ناپذیر"، "زن اعجاب انگیز" و ...). به همین خاطر مدیران CBS كه نمیخواستند مردم شبكه آنها را فقط با ابرقهرمانان بشناسند، تعدادی از این سریال ها را حذف كردند كه یكی از آنها "اسپایدرمن شگفت انگیز" بود. البته یک روایت هم هست که طبق آن هزینه های بالا و گزاف ساخت این سریال هم در تصمیم سران شبکه مذکور بی تاثیر نبوده است.
اما جالبه که بدونید ظاهراً «استن لی» (یكی از دو خالق اسپایدرمن) از این سریال متنفر بود و بارها از آن به دلیل ایجاد تغییرات در شخصیت اسپایدرمن و حال و هوای ماجراهایش، انتقاد كرد. این در حالیه که اون موقع ها استن لی از هر فرصتی برای مطرح ساختن شخصیت های مارول استفاده میکرد و تلاش داشت تا جای ممکن اونا رو جلوی چشم مخاطبین عام قرار بده. او در مصاحبه ای که سال 2004 انجام داد چنین گفت: "آنها ذات و جوهره شخصیت مرد عنکبوتی را از دست دادند زیرا در تلاش نافرجام خود برای اینکه سریال را برای آدم های بزرگسال جذاب کنند، خیلی از المان های اصلی این شخصیت را دور انداختند. مثلا شوخ طبعی مرد عنکبوتی را حذف کردند. ولی از همه بدتر اینکه اشاره ای نمیشد به این حقیقت که ابرقهرمان بودن تا چه حد برای پیتر پارکر هزینه داره و زندگیش رو پیچیده میکنه. در حالی که مسائل روزمره همیشه بخش اصلی از جذابیت این کاراکتر بوده است. همه اینها باعث شد که او یک ابرقهرمان معمولی و تک بعدی جلوه کنه. البته از نظر بصری و یک سری جلوه های ویژه به نظر سریال از زمان خودش جلو تر بود".
- آیا میدانستید استن لی پایان نخستین تیم آپ بین مرد عنکبوتی و گروه انتقام جویان رو عوض کرد؟
استن لی اون اوایل خیلی سرش شلوغ بود و نمیرسید به طور دقیق و کامل همه داستان ها را بنویسه. بنابراین روشی را اختراع کرد که بهش "متد مارول" یا Marvel Method میگن. یعنی خط کلی داستان به ذهنش میرسید. بعد با طراح جلسه میزاشت و دوتایی داستان را شکل میدادن. اونوقت طراح میرفت و خودش داستان رو طراحی میکرد و به استن عودت میداد تا فقط به پانل ها دیالوگ اضافه کنه. البته پس از مدتی از میزان مشاوره استن لی کاسته شد و کسانی مثل استیو دیتکو یا جک کربی بدون هیچ مشورتی با استن خودشون یه داستانی به ذهنشون میرسید و بعد طراحیش میکردن و فقط برای دیالوگ نویسی مزاحم استن میشدن! البته استن همچنان در برخی عناوین مارول سعی میکرد بیشتر به عنوان نویسنده وقت بزاره . مثلا برای کمیکی مثل Iron Man که ابتدا «دان هک» و بعد «جین کولان» طراحش بودن. بنابراین استن برای اینکه تو وقتش صرفه جویی کنه سعی میکرد داستان هایی خلق کنه که بشه تو چند شماره آن را کش داد! بعدش هم میدادش دست طراح تا بره و مثلا تو 4 شماره اون رو طراحی کنه. این مساله رفته رفته باعث شد مارول در خلق داستان های چند قسمتی تخصص پیدا کنه و در نتیجه چیزی به نام "آرک" (arc)در عالم کمیک به وجود بیاد که الان خیلی مرسومه. این در حالیه تا قبل از اون دی سی خیلی به ندرت داستانی چاپ میکرد که در یک شماره تموم نشه. ولی بعد از مدتی دی سی هم از همین روش مارول استفاده کرد. در هر حال این روش باعث رشد خلاقیت و آزادی عمل طراحان گردید و باعث شد طراحان مارول بیش از طراحان دی سی به چشم بیان. استن لی و طراحانش هم راضی بودند. اما قضیه برای شماره 11 از سری اول کمیک های Avengers فرق داشت زیرا استن لی اونقدر از داستانش بدش اومد که خودش مداخله کرد و پایانش را عوض کرد! استن لی حتی در بخش نامه های خوانندگان در این کمیک نوشت که از نسخه ابتدایی داستان ناراضی بوده!
طراح این کمیک «دان هک» بود و ایشون خودش طرح اصلی داستان را پیاده کرده بود. در این داستان «کنگ» (که از دشمنان قوی اونجرز است و میتونه در زمان سفر کنه و شما در اینجا میتونید درباره اش اطلاعات بیشتری کسب کنید)، نسخه دارک خاص خودش رو از اسپایدرمن خلق کرد. او از فن آوری قرن 30 میلادی بهره گرفت تا رُباتی بسازه که تمام قدرت ها و خاطرات مرد عنکبوتی رو داشت ولی تحت کنترل کنگ بود. او این ربات را، Timespinner نامید و او را به زمان حال فرستاد تا خودش را به جای مرد عنکبوتی واقعی جا بزنه. نقشه این بود که عضو اونجرز بشه و بعد بهشون خیانت کنه ولی مرد عنکبوتی واقعی موفق شد که جلوش رو بگیره و ... اما اولش اینجوری نبود!
یعنی قرار بود تا آخر داستان همون مرد عنکبوتی رباتی رو داشته باشیم که با اونجرز میجنگه! اما استن لی از این ایده بدش اومد زیرا به نظرش نوعی دروغ و نیرنگ بود برای جلب نظر خواننده. چون روی جلد نشان داده بود که اسپایدرمن داره با اونجرز میجنگه. پس اگه خواننده میدید که اسپایدرمنه قلابی هستش ، نا امید و سرخورده میشد. بنابراین برای احترام به مخاطب مداخله کرد و در نتیجه صفحات آخر مرد عنکبوتی وارد داستان شد و اونجرز را هم نجات داد.
- آیا میدانستید "مرد عنکبوتی شگفت انگیز 2" یکی از نایاب ترین بازی های مرد عنکبوتی است؟
سال 2012 و به مناسبت اکران فیلم "مرد عنکبوتی شگفت انگیز"، شرکت اکتی ویژن (Activision) که سالیان سال بود رایت ساخت بازی از روی مرد عنکبوتی را در اختیار داشت یک بازی جدید براساس این فیلم روانه بازار کرد که در مجموع خوب و قابل قبول بود (اینجا نقدش کردیم) و به نوعی داستان فیلم را هم ارتقا میداد. سپس دو سال بعد قسمت دوم این بازی هم به بازار آمد که قرار بود اقتباسی باشه از فیلم "مرد عنکبوتی شگفت انگیز 2" ولی متاسفانه این بازی با استقبال چندانی روبرو نشد زیرا ضعیف بود و داستانش هم شلوغ و آشفته بود. گیم پلی و گرافیکش هم انگار نسبت به بازی قبلی افت کرده بود (این بازی را اینجا نقد کرده ایم). شخصیت های خبیثی جدیدی هم که داستان اضافه شده بودند چنگی به دل نزدند و در پیشبرد داستان نقش مثبتی نداشتند. در هر حال ، آن موقع به خاطر دعواهای حقوقی که بین سونی و دیزنی قبل از پیوستن مرد عنکبوتی به MCU وجود داشت، شرکت Activision حق انتشار بازی های مرد عنکبوتی را از دست داد و بعدش معلوم شد که این حق به شرکت "اینسومنیاک" که چند سال بعد بازی فوق العاده "مرد عنکبوتی" را برای کنسول اختصاصی PS4 ساخت، داده شده است. همین مساله باعث شد که نسخه های فیزیکی محدودی از این بازی عرضه شود و نسخه های دیجیتالی هم مدتهاست که دیگر موجود نیستند. در واقع عرضه نسخه فیزیک بازی روی سی دی، دو هفته با تاخیر مواجه شد و در کل 45 هزار نسخه از این بازی به فروش رفت. به همین دلایلی که عرض شد، "مرد عنکبوتی شگفت انگیز 2" به عنوانی نایاب تبدیل شده و به سختی میشه نسخه ای از آن پیدا کرد و الان مدتیه که در برخی سایت ها نسخه فیزیکی آن به قیمت 400 دلار و حتی بالاتر به فروش میرسد!
- آیا میدانستید «پیتر دیوید» یکی از داستان های مرد عنکبوتی را در کمیک بوک های هالک جوری تغییر داد که انگار همه چیز فقط یک رویا بوده؟!
در شماره 381 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز که سال 1993 منتشر شد و نویسنده اش «دیوید میکلینی» و طراحش هم «مارک بگلی» بود، شاهد بودیم که هالک که دارای هوش و عقل بنر شده بود در فرودگاه نیویورک حضور داره و تازه از هواپیما پیاده شده و میخواد وارد شهر بشه:
او سپس با «داک سامسون» ملاقات میکنه و بعد اتفاقاتی میفته که در نتیجه آن کی ویروس باعث دیوانگی مقطعی سامسون میشه و هالک و اسپایدرمن سعی میکنند او را آرام کنند و باهاش میجنگند:
اما در پایان داستان این ویروس به هالک منتقل میشه و در نتیجه در شماره بعد شاهد نبردی بین مرد عنکبوتی و هالک هستیم ولی در نهایت به لطف صحبت های مرد عنکبوتی او موفق میشه خودش را از کنترل ویروس خارج کنه و عادی بشه.
در مجموع به نظر میرسید این داستان فقط میخواسته یک نبرد تماشایی بین مرد عنکبوتی و هالک را به نمایش بزاره و همین! ولی «پیتر دیوید» از این مساله راضی نبود! ایشون اون موقع نویسنده کمیک های "هالک " و شماری از بهترین داستان های این شخصیت را خلق کرد. او از این داستان راضی نبود زیرا با اتفاقاتی که همزمان در داستان های هالک میفتاد مغایرت داشت. در واقع آن موقع هالک با سازمانی به نام Pantheon همکاری داشت و از منابع گسترده آنها استفاده میکرد که شامل هواپیماهای آنان نیز میشد. بنابراین معنی نداشت که او بخواد سوار هواپیماهای عادی مسافری بشه! ضمن اینکه او از سوی شیلد به خاطر اعمال مجرمانه اش تحت تعقیب بود. پس این هم معنی نداشت که به راحتی و بدون هیچ مزاحمتی از سوی آژانس های دولتی وارد فرودگاه بشه. پس این داستان از نظر او بی معنی بود و با عقل جور در نمی آمد. بنابراین پس از چند ماه در شماره 413 از کمیک Incredible Hulk داستانی نوشت که در آن نشان داده شد همه چیز در واقع خوابی بوده که «داک سامسون» دیده بوده!
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2022
(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
