شماره آخر از رویداد "نهایت کارنیج" (Extreme Carnage) ترجمه شد + لینک دانلود

رویداد-نهایت-کارنیج-extreme-carnage-ترجمه-شد-لینک-دانلود-کلتوس-کلیتوس-کسدی-کاسدی-فارسی-دوبله-کمیک-بوک-کامیک-استریپ-2021-اکستریم-حد-نهایی-مفرط

وب سایت spidey.ir با افتخار جدیدترین رویداد سیمبیوتی را با ترجمه فارسی تقدیم شما میکند!

پس از وقایع رویداد "پادشاه سیاه پوش" که منتهی شد به شکست خدای سیمبیوت ها (کنال) و جانشینی او توسط ادی براک (ونوم) و همین طور زنده شدن فلش تامپسون (مامور آنتی ونوم) حالا سیمبیوت کارنیج برگشته تا به شکلی جدید انتقام بگیره!

توجه: ما آخرین بار کارنیج را در داستان جزیره ونوم (شماره های 20 تا 25 کمیک ونوم که اینجا ترجمه شده) و همچنین در شماره دوم از کمیک "کارنیج: سیاه، سفید و خون" دیدیم که سیمبیوت کارنیج ، به یک کوسه بزرگ پیوند خورده و حالا ادامه داستان!

 

Extreme Cranage: Alpha

شماره 1 از رویداد "نهایت کارنیج" (Extreme Carnage) ترجمه شد + لینک دانلود

مترجم: سبحان حیدری

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور، گرافیست: امیر حسین ابراهیم بای

برگردان کاور: امیر حسین رجبی

لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)

لینک دانلود غیر مستقیم (مدیافایر)

 

Extreme Cranage: Scream

شماره 2 از رویداد "نهایت کارنیج" (Extreme Carnage) ترجمه شد + لینک دانلود

مترجم: محمد آزادگان

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور، گرافیست و برگردان کاورامیر حسین ابراهیم بای

لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)

لینک دانلود غیر مستقیم (مدیافایر)

 

Extreme Cranage: Phage

شماره 3 از رویداد "نهایت کارنیج" (Extreme Carnage) ترجمه شد + لینک دانلود

مترجم: پوریا گلسرخی

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور، گرافیست و برگردان کاورامیر حسین ابراهیم بای

لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)

لینک دانلود غیر مستقیم (مدیافایر)

 

Extreme Cranage: Lasher

شماره 4 از رویداد "نهایت کارنیج" (Extreme Carnage) ترجمه شد + لینک دانلود

مترجم: سبحان حیدری

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور، گرافیست و برگردان کاور: پویا دبیب

لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)

لینک دانلود غیر مستقیم (مدیافایر)

 

Extreme Cranage: Riot

شماره 5 از رویداد "نهایت کارنیج" (Extreme Carnage) ترجمه شد + لینک دانلود

مترجم: سبحان حیدری

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور، گرافیست: علیرضا عباسی

برگردان کاور: امیرحسین خلیلی

لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)

لینک دانلود غیر مستقیم (مدیافایر)

 

Extreme Cranage: Toxin

شماره 6 از رویداد "نهایت کارنیج" (Extreme Carnage) ترجمه شد + لینک دانلود

مترجم: سبحان حیدری

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور، گرافیست و برگردان کاور: امیررضا امیری

لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)

لینک دانلود غیر مستقیم (مدیافایر)

 

Extreme Cranage: Agony

شماره 7 از رویداد "نهایت کارنیج" (Extreme Carnage) ترجمه شد + لینک دانلود

مترجم: سبحان حیدری

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور و گرافیست:  علیرضا عباسی

برگردان کاور:  سحاب نصراللهی

لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)

لینک دانلود غیر مستقیم (مدیافایر)

 

Extreme Cranage: Omega

شماره 8 از رویداد "نهایت کارنیج" (Extreme Carnage) ترجمه شد + لینک دانلود

مترجم: سبحان حیدری

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور و گرافیست:  علیرضا عباسی

برگردان کاور:  سحاب نصراللهی

لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)

لینک دانلود غیر مستقیم (مدیافایر)

 

ادامه ی این داستان را میتونید در اینجا با ترجمه فارسی بخونید.

نظر خودتون رو درباره داستان و طراحی های این کمیک با ما در بخش نظرات در میان بذارید.

برای خوندن دیگر کمیک هایی که ترجمه کرده ایم اینجا را کلیک کنید.

 

مطالب مرتبط:

چگونه در كامپیوتر یا سیستم اندروید كمیك بخوانیم؟

سری جدید کمیک بوک های "کارنیج" (2023) ترجمه شد + لینک دانلود

کمیک "کارنیج: سیاه، سفید و خون" ترجمه شد + لینک دانلود

10 حقیقت مهمی که باید درباره تاکسین (TOXIN) بدانید

10 حقیقت مهمی که باید درباره فلش تامپسون (FLASH THOMPSON) بدانید

رویداد بزرگ ونوم در سال 2019 (کارنیج مطلق/ABSOLUTE CARNAGE) - کامل + لینک دانلود

10 حقیقتی که باید درباره کارنیج (CARNAGE) بدانید

10 میزبان سیمبیوت کارنیج به غیر از «کلتوس کسدی»!

رویداد «کارنیج مطلق»  چطور آغاز شد؟

15 قدرتی که کارنیج دارد ولی ونوم ندارد!

10 تا بدترین و وحشتناک ترین کارهایی که کلتوس کسدی/کارنیج تا به حال انجام داده است!

 کمیک "سرگذشت ونوم" (WEB OF VENOM) ترجمه شد + لینک دانلود

نویسنده کمیک بوک های VENOM به مرگ تهدید شد!

معرفی تمام سیمبیوت (SYMBIOTE)ها در کمیک های مارول

داستان کمیک بوکی "دنیای ونومی" (VENOMVERSE) به زبان فارسی (کامل)

قسمت آخر از کمیک "کمپانی ونوم" (VENOM INC) ترجمه شد + لینک دانلود

 5 چیزی که همیشه در كمیك های کارنیج یافت میشود!

20 ضد قهرمان (ANTI-HERO) برتر در دنیای کمیک بوک

نگاهی به VENOM های مختلف کمیک های مرد عنکبوتی

10 تا از برترین، خشن ترین، عجیب ترین و باحال ترین مبارزات ونوم!

لینك دانلود كمیك ونوم – VENOM

20 حقیقتی که باید درباره شخصیت ونوم (VENOM) بدانید

75 لحظه ماندگار در كمیك های مارول – قسمت دوم

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دیدگاه‌ها   

Agent bishop
#1 Agent bishop 1400-05-29 09:25
کمیک معمولی بود . برای شروع بد نبود البته هنوز خیلی چیز های داخل داستان رو باید تو قسمت های بعد توضیح بده . اینکه مردم بخوان با یک همایش یا سازمان خواهان خارج شدن غیر زمینی ها از زمین باشند چیز جدیدی نیست ولی اگه با داستان سرایی خوب بهش پرداخته شود حتی به خاطر هدف خبیثانه بازم جذابیت خودش رو داره و اگه واکنش غیر زمینی هوایی مثل ثور رو هم تو قسمت های بعدی نشون بدن که بهتره .
طراحی خوب و خفناک بود مخصوصا بعضی صحنه ها که قشنگ ترسناک میشد مثل اون صحنه ای که فلش تو ماشین کارنیج از خواب بیدار میشه .
ادیت و ترجمه هم مثل همیشه عالی هست دستتون درد نکنه .
نقل قول کردن
Geralt of Rivia
#2 Geralt of Rivia 1400-05-29 10:34
من خوندن این کمیک رو توصیه میکنم به خاطر
بازگشت فلش تامپسون
بازگشت خوفناک کارنیج حضور مرد آهنی
طراحی و فضای رعب آور و دارک
داستان جذاب
مطرح کردن این ایده که پیوند کارنیج با یک سیاستمدار چقدر میتونه مخرب باشه
بهترین کیفیت ادیت و ترجمه موجود در آسیا
نقل قول کردن
The amazing spiderman
#3 The amazing spiderman 1400-05-29 10:45
رویدادش مشخصا داره به عنوان دنباله ای برای پادشاه سیاه پوش عمل میکنه . قبلا سازمان دوستان بشریت رو به عنوان دشمنان جهش یافته ها دیده بودیم اما حالا پس از وقایع رویداد پ.س. گیر دادن به بیگانه ها که ایده جدیدیه براشون
طراحی کمیک هم عالیه
از یه سری پانل های کارنیخ واقعا ترسیدم که نشان از تبحر طراح داشت
نقل قول کردن
The amazing spiderman
#4 The amazing spiderman 1400-05-29 10:47
یادم رفت از ترجمه حیرت انگیز اقای سبحان حیدری تشکر کنم )چقدر اون ترانه ای که تو ماشین رو قشنگ و پرمعنا و در عین حال ترسناک ترجمه کردن ایشون)
آقای ابراهیم بای هم قطعا یکی از سه ادیتور برتر حال حاضر سایت هستن
نقل قول کردن
the Witcher
#5 the Witcher 1400-05-29 10:50
کاش یه هشدار "نامناسب برای کودکان " میزدین. داداش کوچولوی من کمیکو دیشب خوند تا صبح از ترس نخوابیده :sigh:
نقل قول کردن
امیرحسین زارع
#6 امیرحسین زارع 1400-05-29 12:52
من از نحوه روایت داستان خیلی لذت بردم. نوع قرار گرفتن پانل ها و شیوه ای که ما با شخصیت های اصلی اشنا شدیم بسیار جذاب و حرفه ای بود
طراح بسیار خوب تونسته بود در خلق یک فضای اتمسفریک و سنگین در صحنه های دهشتناک مربوط به کارنیج موفق عمل کنه
و البته مثل همیشه با بهترین کیفیت ترجمه و ادیت مواجه بودیم که باعث شد از خوندنش بسیار لذت برده و منتظر شماره های بعدی باشم
10 از 10 به همه چیز
نقل قول کردن
Scarlet Speedster
#7 Scarlet Speedster 1400-05-29 13:56
بسم الله الرحمن الرحیم

نقد و بررسی شمارهٔ ۱ از رویداد "نهایت کارنیج" (Extreme Carnage: Alpha)
هشدار: این نقد حاوی اسپویل است!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مقدمه:

کلتوس کسدی/کارنیج (Carnage) این اواخر خیلی شر به پا کرده! اول از همه مأموریت پیدا کرد که کدکس ها رو از تمام افرادی که حداقل یکبار سیمبیوتی رو به تن کردن جدا کنه تا خدای سیمبیوت ها، کنال (Knull) رو پس از سالها از خوابش بیدار کنه و اینطوری رویداد "کارنیج مطلق" (Absolute Carnage) رو رقم زد. خودش هم در جریان این رویداد کشته شد. اما سیمبیوت کارنیج باز هم به زندگی ادامه داد و بعد از یه سری جریاناتی که با ادی براک/ونوم داشت، در جزیرهٔ استخوان ها رها شد. مدتی گذشت و کنال در رویداد "پادشاه سیاه پوش" (King in Black) از ادی براک شکست خورد. حالا دیگه ادی به پادشاه سیاه پوش تبدیل شده و فلش تامپسون/مأمور آنتی ونوم هم به زندگی برگشته. ولی باز هم اتفاقات تازه‌ای قراره بیفته و سیمبیوت کارنیج در این رویداد برگشته تا انتقام بگیره. و بازگشتش هم قراره حسابی خونین و خشن باشه. این رویداد توسط فیلیپ کندی جانسون نوشته شده و مانوئل گارسیا هم وظیفهٔ طراحی اون رو بر عهده داشته. با بنده یعنی «Scarlet Speedster» در نقد شمارهٔ نخست این رویداد همراه باشید...

داستان (پروتاگونیست و آنتاگونیست):

به طور کلی داستان این رویداد قصد داره تا تأثیراتی که وقایع رویداد پادشاه سیاه پوش روی عموم مردم و برخی از کسانی که این چند وقت با ماجرا هاشون همراه بودیم گذاشته رو نشون بده و به نظر من که تا اینجا در این مورد خیلی خوب عمل کرده. کمپینی تو شهر راه افتاده که اعتراض مردم نسبت به هر موجود غیر انسانی که قدرت های بیگانه داره رو نشون میده. مردم میخوان که این موجودات دیگه روی زمین ساکن نباشن؛ دوست باشن یا دشمن هم براشون فرقی نداره. من خیلی با این نگاه جذاب نویسنده به وقایع از دید مردم حال کردم و به نوعی باهاش همذات پنداری میکنم. حقیقت اینه که تا الان هیچ تهدیدی به بزرگی و ترسناکی حملهٔ کنال به زمین وجود نداشته، حداقل هیچ تهدیدی که به طور مستقیم مردم رو تهدید کنه و موجب ترس اونها بشه. مردم الان با این قضایای سیمبیوت و... آشنا هستن و ازش میترسن. پس طبیعیه که دست به چنین کاری بزنن و همچین چیزی رو از کله گنده ها بخوان. این وسط فردی به نام سناتور پیتر کرین (Peter Krane) بیشتر از همه در این خصوص فعالیت میکنه تا بلکه خودش رو تو دل مردم جا کنه و در آینده به رئیس جمهور آمریکا تبدیل بشه. این‌طور که این شماره روی این شخصیت تمرکز کرده، فکر کنم کرین یکی از پا های ثابت این رویداد باشه و این اتفاق در انتها میتونه خیلی جذاب باشه. من که از شخصیت کرین و سیاست ها و کار هایی که داره انجام میده خیلی خوشم اومد و به نظرم خوبه که توی کمیک ها یه نماینده از مردم داشته باشیم تا صدای اونها رو به همه جا برسونه (مگه اینکه خلافش ثابت شه و کرین تو زرد از آب در بیاد :-* ) و البته یه حسی به هم میگه که کرین نمیتونه ذاتاً آدم خوبی باشه و این‌طور به نظر میاد که یه قصد شومی تو ذهنش هست. به جز کرین، ما تو این شماره فلش تامپسون رو هم داریم که به نظرم از اونجایی که از ادی براک تا الان خبری نشده، میتونه پروتاگونیست این رویداد باشه. فلش اخیراً از مرگ برگشته و تازه داره با شرایط جدید کنار میاد. اما خبر نداره که دردسر جدیدی داره شروع میشه و کارنیج هم مصبب این دردسر ـه. راستی گفتم کارنیج... کارنیج توی این شماره درست مثل همون دوران کلاسیکش بود. کسی که به هیچ چیزی جز طغیان و آشوب و هرج و مرج اهمیت نمیده و از خون‌ریزی و کشتار بیشتر از هر چیزی لذت میبره. از اونجایی که کارنیج الان میتونه تو جلد هر کسی باشه، یه حالت مرموز و چالش برانگیزی توی داستان به وجود اومده که حتی برای فلش تامپسون و تونی استارک هم میتونه یه چالش باشه. چه کسی "خوب" و چه کسی "بد" ـه؟! آیا میشه به هر کسی اعتماد کرد در حالی که کارنیج میتونه همون لحظه توی وجود اون شخص باشه؟! (مثلاً فلش از هنک درخواست همکاری کرد چون که از کسایی ـه که بهشون اعتماد داره، ولی اکه هنگ هم تحت کنترل کارتیج به فلش نارو بزنه چی؟) حتی به افراد قابل اعتماد هم دیگه نمیشه اعتماد کرد! (به نظرم حتی کرین هم میتونه به سیمبیوت کارنیج آلوده شده باشه) کارنیج که به خاطر اتفاقای اخیر حسابی به سیم آخر زده، بیشتر از هر موقعی خطرناک شده و هر چیزی ازش بر میاد. و برای فلش که قطعاً به اندازهٔ کسی مثل ادی براک تجربه نداره و زیاد با کارنیج و طغیان گری هاش رویارویی نداشته ممکنه سخت‌ترین چالش ممکن باشه. و حالا که تونی استارک هم به عنوان تنها امیدش به فلش تکیه میکنه، وظیفهٔ فلش خیلی سنگین‌تر از اینی که هست میشه. مثل اینکه این بار کارنیج فلش رو هدف اصلی خودش قرار داده و این دفعه قراره با روح و روان اون بازی کنه. اینم یگم که من عاشق اون بازی های ذهنی کارنیج و فلش شدم. به نظرم تقابل بین این دو شخص از طریق ذهن‌شون میتونه خیلی جذاب باشه و قطعاً اگه نویسنده در شماره های بعدی بیشتر از این مورد استفاده کنه، داستان میتونه خیلی جذاب‌تر بشه. در مجموع من خیلی این شماره رو دوست داشتم و به نظرم به عنوان یه شمارهٔ اول هم خیلی خوب پیامد های قضایای پیش اومده در گذشته رو پوشش داد و هم یک قدم رو به جلوی بزرگ رو برای شماره های بعدی برداشت. امیدوارم جانسون در شماره های بعدی هم بتونه همین فرمون رو بگیره و در همین راستا حرکت کنه.

پروتاگونیست:

راستش من تمام چیز هایی که میخواستم راجع به شخصیت های اصلی داستان و به خصوص فلش تامپسون بگم رو بالاتر گفتم و دیگه نکته‌ای یه ذهنم نمیرسه که بهش اضافه کنم. پس با اجازه به جای این بخش میخوام به دیگر بخش های این شماره بپردازم...

آنتاگونیست:

راجع به خبیث و شخصیت منفی داستان یعنی کارنیج هم تا جایی که به ذهنم میرسید بالاتر توضیحات و نظرات خودم رو ارائه دادم و نکتهٔ دیگه‌ای هم ندارم. پس از این بخش هم گذر میکنیم...

طراحی:

(فکر کردید از این بخش هم گذر میکنیم؟! زهی خیال باطل :-* :lol: ) این‌طور که معلومه طراحی این رویداد رو طراحی به نام "مانوئل گارسیا" بر عهده داره که از کارش و سبک طراحیش میتونم هم چند تا نقطهٔ قوت نام ببرم و هم یه سری نقاط ضعف. در نگاه اول، سبک طراحی گارسیا کاملاً به درد روایت داستان های سیمبیوتی میخوره. نمیدونم منظورم رو چطوری برسونم... مثلاً گارسیا شکل ظاهری سیمبیوت ها رو خیلی رئالیستیک و با جزئیات به تصویر میکشه که واقعاً ازشون لذت میبرم. طراحی ها خیلی روی ظاهر و حرکاتی که کارنیج انجام میده تمرکز میکنن و در نتیجه هم خورجی پانل هایی که کارنیج توشون حضور داره عالی از آب در اومده. از اونجایی که این رویداد قراره تمرکز ویژه‌ای روی کارنیج و انتقام خونین و خشن‌ـش داشته باشه، نمیدونم چرا انتظار داشتم که با صحنات خیلی خشن و چندش‌آور تری رو به رو بشم. که خداروشکر گارسیا تا اینجای کار زیاد افراطی عمل نکرده و حد وسط و متعادلی از خشونت رو نشون داده. طغیان‌گری های کارنیج و قتل هاش هم خوب به تصویر کشیده شدن و جوری‌ان که هم نشون داده شدن و هم نشدن؛ یعنی گارسیا علارغم اینکه رد خون و خونی که همه جا پاشیده شده رو به ما نشون میده، ولی تا جای ممکن این لحظات خشن رو به طور مستقیم نشون نمیده و من این رو نکتهٔ مثبتی قلمداد میکنم. توجه خوبی هم به جزئیات پس‌زمینه ها شده و برای من راضی کننده ست. مهم تر از همه اینه که گارسیا تونسته به بهترین شکل ممکن داستان رو با طراحی هاش روایت کته و یه نقل داستان فوق‌العاده داشته باشه. اما همهٔ این نکات مثبت به کنار، من یه سری مشکلات هم با طراحی های گارسیا دارم... بزرگترین مشکل من مربوط میشه به چهرهٔ کاراکتر ها که خیلی با ایده‌آل های من فاصله دارن. نه فلش تامپسون، نه تونی استارک و نه تقریباً هیچ شخصیت دیگه‌ای توی داستان از طراحی چهره و ظاهر خوبی برخوردار نیست. بذارید یه مثال براتون بزنم... برای مثال این پانل رو ببینید: [ s4.uupload.ir/.../... ] این شما رو یاد فلش تامپسون میندازه؟! این چطور: [ s4.uupload.ir/.../... ] این چهرهٔ همون تونی استارکی ـه که شما تو ذهنتون تصورش میکنید؟! من که فکر نمیکنم (البته ممکنه من یه خورده سختگیرانه عمل کرده باشم و واکنش یکم زیادی افراطی باشه، ولی در کل این چهره ها چیزی نیستن که باب میل من باشن و ازشون لذت ببرم) هیچ کدوم از این چهره ها نتونستن خوب احساسات رو به من منتقل کنن. طراحی آناتومی انسانی شخصیت ها هم برام قابل قبول نیست و بعضی جا ها به نظرم با هم نمیخونن و سازگاری ندارن. در کل من طراحی های گارسیا برای این شماره رو قابل قبول میدونم و از نکات مثبتی که داره لذت بردم و هر چند برخی از نقاط ضعفش آزارم میده، ولی زیاد به روند داستان آسیب نمیرسونن و امیدوارم با کاسته شدن از این نکات در شماره های بعدی بتونم خیلی بیشتر از طراحی ها لذت ببرم.

ترجمه:

از ترجمه های جناب سبحان حیدری خیلی لذت بردم. درست مثل ترجمه های دیگهٔ سایت با کیفیت، ساده، گیرا، روون، و دراماتیک، خصوصاً در ترجمهٔ دیالوگ های کارنیج. ضمن تبریک ورودتون به جمع مترجم های کار درست و با استعداد سایت، بابت ترجمه های زیباتون بهتون خسته نباشید میگم! مثل همیشه هم از استاد ترابی عزیز هم بابت نظارت بر ترجمه ها سپاسگزارم!

ادیت:

ادیت های ناب آقای ابراهیم بای هم واقعاً عالی بودند. مثل همیشه دیدنی و درجه یک. بابت ادیت های زیباتون متشکرم! از آقای رجبی هم بابت برگردوندن کاور تشکر میکنم!
.
.
نکات مخفی، اشارات و ایستر اگ (Easter Egg) ها:

_ در صفحهٔ ۱۲ شاهد اشاره‌ای به پا های مصنوعی فلش تامپسون هستیم که در واقع اشاره داره به این قضایا که فلش در گذشته در جنگ عراق شرکت کرده بوده و در حین انجام عملی فداکارانه هر دو پاش رو از دست داده بود و بعد که به مأمور ونوم تبدیل شد تونست به کمک سیمبیوت راه بره. اما حالا کار خودش رو راحت کرده و با گذاشتن پای مصنوعی دیگه به سیمبیوت برای راه رفتن احتیاج نداره.
[ s4.uupload.ir/.../... ]
.
.
جمع بندی:

شماره‌ای رو داشتیم که به عنوان یه شمارهٔ اول کارش رو خیلی خوب انجام داد و همون‌طور که گفتم پوششی بر وقایع داستان های گذشته و قدم رو به جلویی برای داستان های آینده بود. شخصیت پردازی های جذابی هم داشت و امیدواریم که بتونه از پتانسلی که داره استفاده کنه. به علاوهٔ طراحی هایی که اگرچه بعضی از نکاتش آزارم میدن ولی از نقاط قوتش بیشتر لذت میبرم. در کل اگه خواستار یه رویداد پر هیجان و نفس‌گیر هستید، این شماره رو از دست ندید...!

نمرات:

داستان: ۸.۵/۱۰
طراحی: ۷.۵/۱۰
ترجمه: ۱۰/۱۰
ادیت: ۱۰/۱۰

در پایان، سپاس از تیم بی‌نذیر اسپایدی که این شماره از این سری هیجان‌انگیز رو در اختیار ما قرار دادند. منتظر شمارهٔ بعدی هستیم!
همچنین تشکر میکنم از کسانی که تا اینجا نقد و بررسی بنده رو تحمل کردند.
روز و روزگارتون خوش!
نقل قول کردن
s.p.i
#8 s.p.i 1400-05-29 20:28
سلام
خیلی ممنون بابت ترجمه و ادیت این کمیک

داستان: داستان از سخرانی سناتور شروع میشه که در رابطه با حمله فضایی ها و حادثه در یک پارک و بناب یادبود که قرار است احداث شود صحبت میکنه ولی می‌گوید کافی نیست و به رهبری نیاز داریم که به تونی استارک و چارلز اگزاویر بگه کافیه و سازمان بشریت که تشکیل شده و همکاریش با او را اعلام میکنه و سناتور میخاد رئیس جمهور بشه و کارنیج هم یک راننده رو میکشه از اون ور کارنیج با فلش ارتباط برقرار میکنه و فلش هم بعد از این ماجرا تونی فلش پیدا و در مورد قضیه کارنیج با تونی استارک صحبت میکنه و فلش باید جون سناتور از دست کارنیج نجات بده البته خبر نداره سناتور همون کارنیجه و عملیات فلش هم از دوستانش کمک میگره

اینجا نشون میده کسی مثل کارنیج میتونه همه چیز از پشت پرده کنترل بگیره و الان نه تنها نیرو های امنیتی و مردم بلکه کارنیج برای فلش هم دردس رد ست کنند

طراحی از طراحی خوش اومد طراحیش مشکلی نداشت احساسات منتقل‌ می‌کرد


ترجمه و ادیت مثل همیشه عالی و تشکر میکنم سبحان حیدری امیر حسین ابراهیمی بای و امیر حسین رجبی و آقای ترابی


داستان ۸.۵ از ۱۰
طراحی ۸ از ۱۰
ترجمه و ادیت ۱۰ از ۱۰

مرسی spidey
نقل قول کردن
Pooyan mirzahosseini
#9 Pooyan mirzahosseini 1400-05-29 23:34
سلام خسته نباشید ممنون برای ترجمه و ادیت
همونطور که در بالا گفتن روایت داستان خوب بود و البته مهم هم بود چون واقعاً روایت داستان چیز خیلی مهمی هست که واقعاً در تأثیر گذاری بر روی مخاطب نقش زیادی داره مخصوصاً در آغاز یک آرک داستانی یا آغاز یک رویداد یا سری که بنظرم این رویداد آغاز خوبی داشت و آغاز اون به خوبی روایت شده بود و واقعاً اگر همچین رویدادی نبود تعجب میکردم چون واقعاً با حمله کردن کنال یا همون نال به زمین و بعد از یه جنگ بزرگ طبیعی هست که در داستان های بعد تأثیرات مخرب اون اتفاق رو بر روی دنیا رو ببینیم که خوب تونستن این رو به تصویر بکشن و البته به این هم اشاره شد که همه مردم عادی از حمله کنال به زمین وحشت کردن و از حظور تعداد زیادی از فضایی ها روی سیاره باخبر شدن برای همین بیشتر از همیشه احساس خطر میکنن و خواهان این هستن که همه ابرانسان ها از زمین برن که چیز جدیدی نیست ولی چیزی هست که می‌تونه فضای جالبی رو توی داستان به وجود بیاره درکل از این شماره خوشم اومد
نقل قول کردن
Amir-Ali-2020
#10 Amir-Ali-2020 1400-06-15 11:44
من که عاشق این داستان و طرحیهای آن شدم. شماره ۲ بسیر هیجان انگیز بود
نمره به ادیت و ترجمه هم ۱۰۰ از ۲۰
نقل قول کردن
Amir-Ali-2020
#11 Amir-Ali-2020 1400-06-15 11:46
حرکت اندی بنتون خیلی باحال و فن بود
سیمبیوت خودش (اسکریم( رو با آتش جهنمی زد کشت؟ :o
نقل قول کردن
the Witcher
#12 the Witcher 1400-06-15 11:49
به نقل از Amir-Ali-2020:
حرکت اندی بنتون خیلی باحال و فن بود
سیمبیوت خودش (اسکریم( رو با آتش جهنمی زد کشت؟ :o

بله این کارو کرد . اندی بنتون آتش جهنمی داره و سیمبیوت ها هم به آتش نقطه ضعف دارن
نقل قول کردن
the Witcher
#13 the Witcher 1400-06-15 11:50
به نظرم این کمیک خیلی بهتر از اونیه که تصورش رو داشتم. هم آرتش خبه همون داستانش. پر از عافلگیری و پیچش داستانی و دیالوگ های عمیق و غیر کلیشه ای
نقل قول کردن
s.p.i
#14 s.p.i 1400-06-15 13:08
سلام
خیلی ممنون بابت ترجمه و ادیت این کمیک

داستان تو این قسمت داپل گانگر از ازمیشگاه الکمکس فرار میکنه و با اسکرینم رو در و وارد نبرد میشه و البته اندی به خاطره صداهای تو سرش میبینه کمی از حال میره و وارد فاضلاب و کارنیج وارد ذهن اون میشه در مورد پادشاهی براک حرف میزنه و اسکریم علیه میزبان خودش اندی میشه و البته اندی سیع میکنه اسکریم سر عقل بیاره ولی موفق نمیشه و البته اندی اسکریم براش مثل خانواده هست و دوست نداره به اون آسیبی بزنه ولی اندی موفق میشه با آتش جهنم از دست اسکریم راحت میشه ولی اسکریم میمیره و اندی نارحت میشه

خب انتظار داپل گانگر نداشت و جالب بود که معلوم شد کارنیج پسر هستش
نکته جالب اینجاست که کارنیج در شکل یک سیاست مدار میتونه هم انسان هارو بکشه و هم از پشت پرده همه چیز تحت کنترل داشته باشه
و همچینین نشون میده نوعی عشق بین سیمبیوت و انسان هست که توی ونوم و ادی دیدیم

داستان ۸ از ۱۰
طراحی ۸.۵ از ۱۰
ترجمه و ادیت ۱۰ از ۱۰

تشکر
نقل قول کردن
Scarlet Speedster
+1 #15 Scarlet Speedster 1400-06-16 05:41
بسم الله الرحمن الرحیم

نقد و بررسی شمارهٔ ۲ از رویداد "نهایت کارنیج: اسکریم" (Extreme Carnage: Scream)
هشدار: این نقد حاوی اسپویل است!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مقدمه:

کلتوس کسدی/کارنیج (Carnage) این اواخر خیلی شر به پا کرده! اول از همه مأموریت پیدا کرد که کدکس ها رو از تمام افرادی که حداقل یکبار سیمبیوتی رو به تن کردن جدا کنه تا خدای سیمبیوت ها، کنال (Knull) رو پس از سالها از خوابش بیدار کنه و اینطوری رویداد "کارنیج مطلق" (Absolute Carnage) رو رقم زد. خودش هم در جریان این رویداد کشته شد. اما سیمبیوت کارنیج باز هم به زندگی ادامه داد و بعد از یه سری جریاناتی که با ادی براک/ونوم داشت، در جزیرهٔ استخوان ها رها شد. مدتی گذشت و کنال در رویداد "پادشاه سیاه پوش" (King in Black) از ادی براک شکست خورد. حالا دیگه ادی به پادشاه سیاه پوش تبدیل شده و فلش تامپسون/مأمور آنتی ونوم هم به زندگی برگشته. ولی باز هم اتفاقات تازه‌ای قراره بیفته و سیمبیوت کارنیج در این رویداد برگشته تا انتقام بگیره. و بازگشتش هم قراره حسابی خونین و خشن باشه. حالا این شماره که توسط کلی مک لئود چاپمن نوشته و توسط کریس مونیهام طراحی شده، به طور اختصاصی به سیمبیوت اسکریم میپردازه. با بنده یعنی «Scarlet Speedster» در نقد این شماره همراه باشید...

داستان:

همون‌طور که مشخصه و قبلاً هم کفته شده، توی این سری ما قراره تأثیراتی که رویداد های اخیر یعنی King in Black و Absolute Carnage داشتن رو ببینیم. شماره‌ی قبلی هم به تأثیرات این رویداد روی عموم مردم اختصاص داشت. اما به نظر میرسه که علاوه بر مردم ما قراره تأثیرات این رویداد ها رو روی خواهران و برادران کارنیج هم شاهد باشیم؛ یعنی اسکریم (Scream)، لاشر (Lasher)، رایوت (Riot)، آگنی (Agony) و فیج (Phage) که جالبه بدونید که توسط سازمان بنیاد حیات خلق شدن. در این بین شاید اسکریم از بقیه مشهور تر باشه و کلی مک لئود چاپمن هم در این شماره به اون پرداخته. چیزی که در نگاه اول توجه من رو به خودش جلب کرد، تلاش نویسنده برای تمرکز روی رابطه‌ی بین "اندی بنتون" و اسکریم بود. مدت زیادی از پیوند بین این دو نفر نمیگذره، اما همون‌طور که توی این شماره میشد دید، اونها ارتباط خیلی نزدیک و صمیمی رو بین خودشون تشکیل دادن. در ادامه هم دیدیم که وقتی ارتباط اندی با اسکریم قطع شد، چقدر براش سخت بود و انگار بخش مهمی از وجودش رو از دست داده بود. اما اسکریم که به طور کامل تحت کنترل برادرش کارنیج قرار گرفته بود که اصلاً نمیتونست حرف های اندی رو درک کنه و تقریباً تا مرز خفه کردن و کشتن اون هم پیش رفته بود؛ اما خب اندی برای حفاظت از جونش به طور ناخودآگاه از آتش جهنمیش استفاده کرد و چون سیمبیوت ها نسبت به آتش نقطه ضعف دارن، همین موجب مرگ و نابودی اسکریم شد! واقعاً عجب پیچش غافلگیرانه و شوکه کننده‌ای! اگه خوب به اندی و حرف هایی که بعد از نابود کردن اسکریم میزنه توجه کنیم، میتونیم کاملاً اون غم بزرگی که بهش دست داده رو در درونش ببینیم. در کل به نظرم رابطه‌ی بین اندی و اسکریم خیلی توی این شماره پررنگ و روش تمرکز شده. تعاملات جالبی رو هم بین اندی و سیمبیوتش شاهد بودیم که من دوستشون داشتم. از خود شخصیت اسکریم هم خوشم اومد و به نظرم جالب بود که هنگام حرف زدن با خودش فقط به دنبال خانواده‌ی سیمبیوتیش میگرده و با اینکه قطعاً اندی رو خیلی دوست داره، ولی چون کاملاً مطیع کارنیج شده نمیتونه مقاومت کنه و در انتها هم پایان و سرانجام ترازیکی به سراغش اومد. و البته شخصیت خبیث داستان رو یامون نره... کارنیج! که در این شماره باز هم به عوضی بازی هاش (!) ادامه میده و این بار هم اومده سراغ خواهر سیمبیوتی خودش اسکریم تا تحت کنترل قرارش بده و بیشتر به طغیان و هرج و مرج بپردازه. در ادامه هم موفق شد تا به نحوه‌ای روی اسکریم تأثیر بذاره و اون رو به همراه اندی بکشونه داخل فاضلاب و اونجا بهشون حمله کنه. البته نه به صورت فیزیکی، بلکه به صورت ذهنی! در واقع اسکریم صدایی رو شنید که اون رو به داخل فاضلاب کشوند و بعد هم اندی خودش و کارنیج رو توی سرش تنها دید، در حالی که کارنیج کنترل اسکریم رو به دستش گرفته و با ترکیب کردن خودش با اون به یه اسکریم وحشی‌تر تبدیل میشه که حسابی دمار از روزگار نگهبانان آلکمکس در میاره. این وسط این اندی ـه که در زندان سیمبیوتی کارنیج در ذهنش گیر میفته و برای نجات اسکریم و بیرون اومدن از اون قفس تقلا میکنه. اما کارنیج باز هم کوتاه نیومد و اسکریم رو وادار کرد تا به اندی حمله کنه و اندی هم که در نهایت مجبور شد از آتش جهنمیش برای متوقف کردن اسکریم استفاده کنه و... همه‌ی این ماجرا ها و تقابلی که با کارنیج داشت هم در سرش بودن و مشخصه که کارنیج تا چه حدی به مغز اون نفوذ و کاملاً بازیچه‌ی دست خودش کرده بوده. به نظر میاد که انتقام کارنیج قراره خیلی جدی‌تر از چیزی باشه که فکر میکردیم... و البته فکر نکنم که نابودی خواهرش اسکریم به کفشش (!) هم باشه و حالا معلوم نیست که در ادامه‌ی انتقامش به کدوم یکی از خواهر و برادر های خودش سر میزنه (البته طبق اعلام خود کمیک، بعدی نوبت فیج ـه!) خیلی هم تعاملات و تقابلی که اندی با کارنیج داشت رو دوست داشتم و به نظرم در قالب یه نبرد ذهنیِ خیلی خوب بود. از دیالوگ ها هم لذت بردم و به نظرم مناسب به کار گرفته شده بودن. یه نوع حس و حال و فضای تاریک و ترسناکی هم در داستان وجود داره که من رو یاد همین دو رویداد آخر سیمبیوتی میندازه و میشه گفت این رویداد با وسعت کوچیک‌تری نسبت به اونها تونسته همون حس و حال مشابه رو ایجاد کنه. ریتم داستان هم خیلی خوب و مناسب بود و محاله که وسط خوندن کمیک خسته بشید و قطعاً هیجان‌تون همون بالا باقی خواهد ماند. حضور داپل گانگر در ابتدای کمیک هم به نظر من در یک کلام "مختصر و مفید" بود و خوشحال شدم که بعد از این همه مدت بالاخره دیدیمش! اشاراتی هم به سناتور پیتر کرین که توی شماره‌ی قبلی دیدیمش شد و دیدیم که توی تلویزیون های عمومی به سخنرانی پرداخته و احتمالاً داره بیش از پیش کار های رسیدگی به وضعیت مردم و ترس‌شون از فرا انسان ها رو پیش میبره. آلکمکس هم مثل همیشه به شرارت های علمیش میپردازه و حالا هم که به سیمبیوت ها علاقه‌مند شده، حسابی تلاشش رو برای گیر انداختن اونها میکنه و توی این شماره هم سدی رو به روی اسکریم بود. دیگه فکر نکنم نکته‌ای از فلم مونده باشه و احتمالاً همه‌ی چیز هایی که قصد داشتم بگم رو گفتم. فقط در انتها باز هم میخوام بگم که واقعاً از این شماره لذت بردم و نسبت به شماره‌ی قبلی بیشتر دوستش داشتم و حسابی من رو به ادامه‌ی رویداد امیدوار کرد. با تشکر از کلی مک لئود چاپمن که این داستان جالب و زیبا رو خلق کرد و منتظرم تا ببینم که ماجرای اندی و اسکریم (البته اگه جون سالم به در برده باشه) به کجا کشیده میشه...

طراحی:

مسئولیت طراحی این شماره رو طراحی به نام "کریس مونیهام" بر عهده داشته که به شخصه واقعاً از طراحی هاش لذت بردم و در ادامه دلایلم رو هم خدمتتون عرض میکنم... اول از همه بگم که داستان فضا و حس و حالی که به مخاطب القا میکنه رو به طراحی ها مدیونه. طراحی های به نحو احسن تونستن یه جو دارک و رعب‌آوری رو به وجود بیارن که هم جذابه و هم جفت و جور با لحن داستان. برای همین هم به خوبی تونستن از پس به تصویر کشیدن و نقل داستان بر بیان. و البته یه جاهایی هم ترسناک و وحشتناک میشدن که به نظرم با وجود شخصیتی مثل کارنیج در داستان ایم قضیه میتونه برای خودش نکته‌ی مثبتی باشه. طراحی های مونیهام از یه سبک خاصی پیروی میکنن که هم مدرن ـه و هم کلاسیک. یعنی هم برای مخاطبان جدید جذاب به نظر میان و هم برای مخاطبان قدیمی که عاشق سیمبیوت ها و... هستن. من ظاهر کاراکتر ها رو هم دوست داشتم. به نظرم به قدر کافی به همون همیگشی ها وفادار بودن و به جای خلق ظاهر های جدید، سعی کردن تا همون ظاهر های همیشگی رو به طور جذابی به تصویر بکشن. از چهره های شخصیت ها هم خیلی خوشم اومد و به خوبی احساسات رو بهم منتقل میکردن. جزئیات زیبا و زیادی رو هم میشه در پس زمین‌ی پانل ها دید که خیلی دوستشون داشتم و به نظرم جلوتر به کمک پانل های اکشن هم اومدن. راستی گفتم اکشن... اکشن این شماره هم با اینکه خیلی کوتاهه و چیز خاصی نیست (در کل ما بیشتر نبرد اندی با کارنیج رو در ذهنش دیدیم) ولی به نظرم قابل قبوله و اتفاقاً اینکه این شماره اکشن زیادی هم نداشت به جورایی به نفع داستان تموم شد. چون فرصتی پیدا کردن برای پرداخت بیشتر به جدال های بین اندی و کارنیج. در مجموع بازم میگم که طراحی های کریس مونیهام برای این شماره رو دوست داشتم و مشکلی باهاشون ندارم. امیدوارم طراحی های این سری در همین مسیر برای بهتر شدن حرکت کنه...

ترجمه:

از ترجمه های آقای آزادگان واقعاً لذت بردم. کاملاً مشخصه که خیلی به کارتون واردید و ترجمه های خیلی ماهرانه‌ای رو از خودتون ارائه دادید. درست مثل ترجمه های دیگه‌ی سایت روون، ساده و غیر پیچیده، گیرا و دراماتیک (خصوصاً در ترجمه‌ی تعاملات بین شخصیت ها) و... ضمن تشکر فراوان بابت ترجمه های بی‌نقص‌تون، وردوتون به جمع مترجمان بااستعداد سایت رو تبریک میگم. از استاد ترابی عزیز هم بابت نظارت بر ترجمه ها تشکر میکنم.

ادیت:

ادیت های آقای ابراهیم بای عزیز هم عالی و چشم نواز بودن. مثل همیشه ادیت های با کیفیت و استادانه‌ای رو از خودتون ارائه دادید و سرعتی که توی کارِتون دارید هم واقعاً فوق‌العاده ست. و البته شگفت زده شده شدم که افکت های صوتی رو هم به فارسی برگردونید تا خوندن این کمیک با لذت واقعی کمیک بوکی همراه شده باشه. روی جلد هم به بهترین شکل ممکن برگردونده شده بود. بابت تمام زحماتی کشیدید بهتون خسته نباشید میگم.

جمع بندی:

من از این شماره حتی بیشتر از شماره‌ی قبلی لذت بردم و به نظرم به خوبی به پیچیدگی های شخصیتی و رابطه‌ی بین اندی بنتون و اسکریم پرداخت داشت. از کارنیج هم به بهترین شکل ممکن در داستان استفاده شد. از طراحی ها هم راضی بودم و به شخصه مشکلی در اونها نمیبینم. اگه دنبال یه داستان سیمبیوتی میگردید که هم واضح و ساده باشه و در اون به جای تنها کشتن و خون‌ریزی یکم درام و شخصیت پردازی محکم ببینید، این شماره رو بهتون پیشنهاد میکنم...!

نمرات:

داستان: ۹/۱۰
طراحی: ۸.۵/۱۰
ترجمه: ۱۰/۱۰
ادیت: ۱۰/۱۰

در پایان، سپاس از تیم بی‌نذیر اسپایدی که این شماره از این سری هیجان‌انگیز رو هم در اختیار ما قرار دادند. منتظر شماره‌ی بعدی هستیم!
همچنین تشکر میکنم از کسانی که تا اینجا نقد و بررسی بنده رو تحمل کردند.
روز و روزگارتون خوش!
نقل قول کردن
mtm
#16 mtm 1400-08-02 20:46
تشکر میکنم از همه کاربران سایت بابت اینکه حتی یک نظر هم بابت شماره ۳ ندادن! حیف از این ترجمه دقیق و صد حیف از این ادیت درجه ۱ امیرحسین.‌البته ما همچنان با قدرت به کارمون ادامه میدیم و آمار بالای دانلود کمیکای ما نشون میده خیلی ها دانلودشون میکنن و میخونن ولی من شرمنده همکاران عزیزم شدم ...
نقل قول کردن
s.p.i
+1 #17 s.p.i 1400-08-02 21:46
سلام
خیلی ممنون بابت ترجمه و ادیت این کمیک
نقد شماره۳ کمیک نهایت کارنیج




بسم الله رحمان رحیم
خب توی این شماره بر محوریت فیج هست میگه نمونه آزمایشگاهی بود یک برادر بود که خب حالا تبدیل به یک حیوان شکارچی شده و البته صاحب خودشو بدستور کارنیج میکشه که خب کارنیج اونو هم تحت کنترل میگیره و البته وارد الکسمکس میزاره و البته اندی بنتو هم اونجا هست که دستگیر شده و البته فلش هم میره کمک کنه که ناگهان فیج اندی میکشه این صحنه خیل یشبیه صحنه کشته شدن الکترا بدست بولزای بود یا کشته شدن پیتر کوئیل بدست گامورا

داستان داستان میشه گفت قتل فجیع یک آدم شاهد بودیم و البته نشون میده کارنیج دوباره بیشتر داره قدرتمند میشه

طراحی خوب بود البته بگم چهره ها واضح طراحی شده

ترجمه و ادیت که مثل همیشه عالی و فوق العاده

داستان ۹ از ۱۰
طراحی ۹ از ۱۰
ترجمه و ادیت ۱۰ از ۱۰

تشکر
نقل قول کردن
Jastice.SLH
+1 #18 Jastice.SLH 1400-08-03 08:33
به نام خدا
نقد قسمت سوم رویداد نهایت کارنیج
هشدار اسپویل داستان
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
داستان : خب این قسمت در مورد یکی از فرزندان گمنام ونوم به نام فیج هست ولی کل داستان رو فیج شامل نمیشد و فلش تامپستون و اندی بنتون هم توی این قسمت نقش مهمی داشتن
با خوندن شماره قبل و این قسمت کم کم داره از اندی بنتون خوشم میاد :lol: شخصیت و قدرت جذابی داره ، روابطش با اسکریم هم خیلی جالب بود(و البته پر از تنش)
خیلی ناراحت شدم که توی صفحه آخر اندی مرد :sad: تازه داشتم میشناختمش :cry:
با چیزی که تو سه شماره قبل گذشت ، میتونم بگم که کارنیج میخواد تمام خاندان ونوم(!) رو جمع کنه تا به هدف ؟ برسه . بنابراین تمام فرزندان و حتی شاید نوه های ونوم(تاکسین) هم در این داستان دخیل بشن
پس منتظر یک جدال خانودگی از نوع سیمبیوتیش باشید دوستان ;-)
من موندم که خود ونوم کجاس :-* دعوای خانواگی که بدون پدر معنا نداره!! :lol:
ولی دوستان ونوم باشه یا نباشه ، میتونم بهتون قول بدم که قهرمان اصلی این رویداد فقط و فقط فلشه ;-)
ولی خب این قسمت یک نقطه ضعف هم داشت : این کمیک اصلا سعی نکرد توضیحات بیشتری راجبع فیج بده و شخصیتش رو برامون شرح بده!
قبول دارم که این شماره مربوط به یک رویداد بزرگتر بود ولی فیج اینجا نتونست درست معرفی بشه کجا میتونه؟؟؟ :-|
من که خودم فیج برام ناشناخته بود و امید داشتم با این کمیک یکم اطلاعاتم ازش بیشتر بشه اما هیچی به هیچی!

طراحی : طراحی هم فوق العاده بود :lol: . کلا از این سبک طراحی خیلی خوشم میاد مخصوصا طراحی چهره هاش!
طراحی چهره های فلش و اندی بنتون خیلی عالی بود
طراحی فیج هم خیلی خفن و عالی بود
و صحنه های اکشن هم عالی طراحی شده بودن و ما خیلی خوب متوجه زد و خورد ها میشدیم
این سبک از همین حالا رفت توی لیست طراحی های مورد علاقه ام 8)

ترجمه و ادیت : مثل همیشه ترجمه خیلی خوانا و عالی بود و ادیت هم فونت ها و رنگ حباب ها مناسب هر شخصیت بود و بقیه کارهای ویراست هم عالی انجام شده بود
با تشکر از آقایان گلسرخی و ابراهیم بای

بی صبرانه منتظر قسمت های بعد هستم ;-)

داستان : 7/5 از 10
طراحی : 10 از 10
ترجمه و ادیت : هر دو 10 از 10

مخلص شما Jastice.SLH ;-)
با تشکر از سایت اسپایدی
نقل قول کردن
hassan91
+1 #19 hassan91 1400-08-04 01:18
با سلام.

بازم یه آرک دیگه از سیمبیوتها و بازم یه رویداد دیگه از کارنیج. به نظر میرسه مارول دیگه تو دستش افتاده که با سیمبیوتها چیکار کنه. من چون هر سه شماره رو تو یکی و دو روز اخیر خوندم سعی میکنم گریزی هم به دو شماره قبلی بزنم.

این رویداد داره به بازگشت کارنیج و همچنین به دوران پس از هجوم سیمبیوتها توسط کنال میپردازه. فنها هم منتظر همین رویداد بودند و شروع خوبی هست که دوباره سیمبیوتها دور هم جمع بشن. یه نکته دیگه هم اینه که بعد از سالها دوباره شاهد بازگشت فلش تامپسون / مامور آنتی ونوم هستیم. که از قضا ونوم اونو به اونجرز و مرد آهنی پیشنهاد داده بود.

آنتی ونوم متوجه میشه که از سمت کارنیج یه حرکاتی انجام میشه که مرتبط با فعالیتها سیاسی سناتور پیتر کرین هست. و همچنین مرد آهنی هم تو این قضیه کمک حالش هست.

بعد شماره یک این رویداد یکی و یکی به اعضای سیمبیوتی که فرزندان ونوم هستن میپردازن. در شماره ۲ کارنیج به سیمبیوت اسکریم تسلط پیدا میکنه و اندی بنتون به عنوان میزبان اسکریم مجبور میشه که سیمبیوت خودش رو نابود کنه.

در شماره ۳ به شخصیت فیج پرداخته میشه. خیلی سریع و خلاصه فیج رو معرفی میکنن. شخصیتی که دوست داره تغذیه کنه (با توجه به اسمش) و به دور از گرفتاریهایی بنیاد حیات یا هر شرکت دیگه‌ای که دنبال سیمبیوتها هستن، باشه. دیگه به نظرم نخواستن اضافه کاری کنن. فقط تا همین اندازه بسنده کردن که فیج تشنه کشتن و خوردن هستش. با توجه به همین ویژگی اون ترجیح داده که یک سگ شکاری رو به عنوان میزبان انتخاب کنه. حالا که ندای کارنیج رو میشنوه درخواستش رو میپذیره و به طریق وحشتناکی صاحب سگ رو میکشه. به نظرم همین پنج صفحه کافی بود که هم فیج رو معرفی کنن و هم این که به ارتباط تنگاتنگ فیج و کارنیج بپردازن. چرا که فیج هم مثل خود کارنیج از پیچیدگیهای شخصیتی برخوردار نیست و به قول خودش کارهای ساده رو دوست داره. حالا هم کارنیج درخواستش رو اجابت کرده و میتونه این خواسته اونو به شکل بهتری براورده کنه!

بعد این بخش نویسنده به بهترین شکل ممکن داستانکهای دو قسمت قبلی رو سریع به هم وصل میکنه. اندی بنتون رو میبینیم که اسیر شرکت الکمکس شده و فلش هم داره قضیه کارنیج رو پیگیری میکنه. فیج هم به عنوان یکی از زیردستان کرین وارد معرکه میشه. و قصد داره تا اندی بنتون رو بابت سوزندن سیمبیوت اسکریم بخوره! اون پنچ صفحه اخر اکشن جذابی داشت و ضرب آهنگ داستان رو به شدت بالا برد. که در نهایت گویا منجر به مرگ اندی بنتون شد!

طراحیها به جذابیت داستان افزوده بود. شخصیتهای سیمبیوتی فیج و مامور آنتی ونوم طراحیهای خوبی داشتن و که جسه های بزرگشون رو به خوبی نمایش داده بود.

با سپاس.
نقل قول کردن
masiha_87
#20 masiha_87 1400-08-09 23:39
سلام سلام سلام!
گوش شیطون کر حجم تکالیف و درسا کم شدن پس شروع میکنم درو کردن کمیکای جدید سایت! انشاالله همین روزا نقدمو مینویسم و یه تشکر فوق العاده زیاد از تیم ترجمه و ادیت؛ نه اینطوری نمیشه... باید تک تک تشکر کرد!
آقای حیدری، آقای آزادگان و جناب گلسرخی که کار اصلی یعنی ترجمه ی این کمیک رو انجام دادن و شدیدا به همگی شون خسته نباشید گرم میگم.
آقای ابراهیم‌بای، آفای رجبی و جناب دبیب که از هر جهت به بهترین نحو ممکن کاور ها و صفحات خارق العاده خلق کردن. واقعا ادیت یه تصویر خیلی سخته چه برسه به یه کمیک!
و در نهایت از استاد عزیز، استاد ترابی که کلا از هرجهت برای سایت زحمت میکشن و من واقعا از ته دل شرمندم اگه یه وقت کامنت نمیدم یا نقد نمیکنم چون با این وضعیت آنلاین کلاسا، اگه یه نفر خودش درسش رو نخونه دیگه واویلا!
تا اینجا میخونمشو با سرعت هرچه تمام یه نقد تپل ازش مینویسم! خوشی‌هاتون مانا ;-)
نقل قول کردن
king venom
#21 king venom 1400-08-10 06:42
من وقتی که این شماره رو برای بار دوم ولی منتها اینبار با ترجمه شیرین سایت خوندم هنوزم میگم واووووو!!!:
این شماره به جرئت یکی از خشن ترین و خون بار ترین کمیک های مربوط به سیمبیوت ها هستش ولی باز بهتون اطمینان میدم که قسمت آخر این کمیک شاهد کلی خون ریزی فراوان به سبک کارنیج خواهید بود! چقدر دلم برای فلش تامپسون تنگ شده بود خیلی انصافا ونوم گنگ و خفنیه!!! و مهم تر از همه ممنون بابت ادیت و ترجمه حرفه ای تون! :D
نقل قول کردن
masiha_87
#22 masiha_87 1400-08-10 13:30
سلام و ظهر به خیر خدمت همگی
نقد قسمت های اول تا چهارم کمیک "نهایت کارنیج"...
اول از همه خسته نباشید فراوان به همه مترجم ها و ادیتور های سایت؛ خسته نباشید میگم خدمت همگی!
امکان داره حتی اگه این متن اسپویلی نداشته باشه ولی یه چیزای خیلی ریز از داستان لو بره. پس با اجازه...
(خطر اسپویل)
همونطور که از اسم این رویداد پیداست ما قرار با کارنیج سرکار داشته باشیم؛ ولی خوب به چه قیمتی؟! تمام پتانسیل کارنیج، برمیگرده به خشن بودن و عشق به کشتنش با اینکه رویداد هنوز تموم نشده ولی به جرات میشه گفت که نویسنده ها دارن از این پتانسیل سوء استفاده می کنن! وقتی که پتانسیل درست استفاده نشه داستان بی هدف میشه و نسخه قابل توجهش رو در همین رویداد میتونیم مشاهده کنیم. وقتی که به قسمت، قسمت بودن این کمیک توجه نکنیم، میشه پی برد که بیشتر با صحنه های اکشن طرف هستیم تا یه داستان معین! از طرف دیگه ما اصلاً با کاراکترهای این کمیک ارتباط برقرار نمی کنیم چون عمقی ندارن ولی داستان پر از اوجه! کاراکتر های کمتر شناخته شده ای مثل سیمبیوت های بنیاد حیات، در این داستان نقش بسیار مهمی ایفا می کند پس چرا ما نباید بیشتر با اونا آشنا بشیم؟ یه جورایی انگار نویسنده این ماجرا رو (آشنایی با ۵ سیمبیوت دیگه رو) اختصاص داده به پی نوشت های پایین صفحه! ما تقریباً به جز رابطه بین سیمبیوت و میزبانش هیچ چیز دیگه ای دریافت نکردیم. فقط به لطف داستان، تونستیم یه سری حقیقت در مورد اسکریم و میزبانش متوجه بشیم. از طرف دیگه این داستان چرا نباید شخصیت اصلی و پایه داشته باشه؟ درسته که ما از قبل با تمامی شخصیتا آشنا شدیم، ولی حتی کارنیج که اسمش روی تیتر این کمیکه، شخصیت اصلی نیست! در واقع اصلا داستان دنبال نمی کنیم از اونجایی این حرف رو میزنم که فقط سیمبیوت ها و میزبانان شون یه سری حرف میزنن و میرن و تمام! کارنیج ویلنه ولی حتی اون هم نیست که داستان رو پیش میبره. یه جورایی میشه گفت این رویداد بین زمین و هوا معلقه و تکلیفش با موضوعش مشخص نیست! البته این انتقادات من از نوع روایت داستان بود نه از خود داستان. نکته ی دیگه ای که می خوام عرض کنم اینه که کارنیج بیشتر یه وسیله‌ برای پیش بردن داستان به تصویر کشیده شده و از این جهت ما نمی تونیم با هدفش ارتباط بگیریم. البته احتمالش بالاست که این نظرات من تا انتهای داستان تعقیر کنه چون فعلا فقط تا قسمت چهار خوندم. ولی جدا از همه اینها، یه سری پیچش به چشم میخوره که حواس ما با دیدن اون ها از نقاط ضعفش (داستان) پرت میشه. البته میشه گفت خود اون پیچش ها گاهی باعث به وجود آمدن داستانک‌های می‌شن که تا وسط یا تا آخر داستان ادامه دارن ولی به نتیجه نمی رسن! به عنوان مثال یکی از داستانک های فرعی کاملاً جدا، ماجرای زره تونی استارک بود. تهش چی شد؟ اصلاً چرا این ماجرا رو پیش کشیدن؟ و باز هم ما هدر رفتن یه سری پتانسیل رو در شخصیت ها می بینیم؛ تونی استارک هم مثل کارنیج یه وسیله بود! منتها تونی وسیله‌ای بود برای شروع داستان ولی کارنیج وسیله ای برای به اتمام رسوندن داستان!
(خیلی نوشتم امیدوارم کسی باشه که بخونه! :sigh: )مطمئن باشین این نقد من فقط تا اینجای داستان رو صدق میکنه؛ چون کارنیج فقط به یکی از سیمبیوت های خانواده اش دسترسی پیدا کرده و داستان اصلی و هدف اون تازه داره به رخ خواننده کشیده میشه.
راستش در مورد طراحی و ایستراگ ها نظر خاصی ندارم چون طراحی که محشر بود و ایستراگی هم نتونستم پیدا کنم :lol:
ولی ترجمه و ادیت...
راستش نمیدونم این یه مورد رو چه جوری نقد کنم چون از هر جهت فوق‌العاده بود و من ایرادی درش ندیدم!
سپاس فراوان از آقایان ادیتور و مترجم که گل کاشتن ;-)

و در نهایت ممنون از تیم خارق العاده ی spidey!
نقل قول کردن
s.p.i
#23 s.p.i 1400-08-10 14:27
سلام
خیلی ممنون بابت ترجمه و ادیت کمیک

داستان
خب توی این شماره اندی توسط یک سیمبیون دیگه به اسم فیج آسیب دیده و البته سیمبیوت دیگری داریم به اسم لاشر که بدن بی جون یک پیرمرد مال خودش اگرچه کارنیج اون پیرمرد فریب میده تا لاشر پیش کارنیج بیاره وبه دروغ بهش میگه همسرش خلاصه یک تصویر دروغ تو ذهنش میکاره و البته لاشر تو خانه سالمندان آشوب به پا میکنه و یک عالمه پیرمرد و پیر زن میکشه که واقع وحشتناک پیرمرد و پیر زن هایی که شاید چیزی یادشون نیاد اینجوری کشته میشن و البته اندی هم با سیمبیوتی پیوند میخوره که انگار ترکیبی از اسکریم و آنتی ونوم هستش که به طور عجیبی سیمبیوت به اسم سایلنس بیرون میاد و البته فیج شکست میده و از اون ور تاکسین که با یک پسر بچه پیونده خورد میخواد بره به کمک پدرش اندی انگار چیزی یادش نمیاد البته لاشر به دست کارنیج میاد و اون پیرمرد هم میمیره
داستان ور نوع خودش هیجان انگیز و تا حدی پر خون

طراحی طراحی خوب بود صحنه های اکشن داستان که عالی بود چهره تا حدی بی ثبات بود ولی احساسات مثل اون قسمت که اون پسر نگران پدرش تو الکسمکس شده بود میرسوند

ترجمه و ادیت که مثل همه عالی

داستان ۹ از ۱۰
طراحی ۹ از ۱۰
ترجمه و ادیت ۱۰ از ۱۰

تشکر
نقل قول کردن
king venom
#24 king venom 1400-08-10 18:05
به نقل از masiha_87:
سلام و ظهر به خیر خدمت همگی
نقد قسمت های اول تا چهارم کمیک "نهایت کارنیج"...
اول از همه خسته نباشید فراوان به همه مترجم ها و ادیتور های سایت؛ خسته نباشید میگم خدمت همگی!
امکان داره حتی اگه این متن اسپویلی نداشته باشه ولی یه چیزای خیلی ریز از داستان لو بره. پس با اجازه...
(خطر اسپویل)
همونطور که از اسم این رویداد پیداست ما قرار با کارنیج سرکار داشته باشیم؛ ولی خوب به چه قیمتی؟! تمام پتانسیل کارنیج، برمیگرده به خشن بودن و عشق به کشتنش با اینکه رویداد هنوز تموم نشده ولی به جرات میشه گفت که نویسنده ها دارن از این پتانسیل سوء استفاده می کنن! وقتی که پتانسیل درست استفاده نشه داستان بی هدف میشه و نسخه قابل توجهش رو در همین رویداد میتونیم مشاهده کنیم. وقتی که به قسمت، قسمت بودن این کمیک توجه نکنیم، میشه پی برد که بیشتر با صحنه های اکشن طرف هستیم تا یه داستان معین! از طرف دیگه ما اصلاً با کاراکترهای این کمیک ارتباط برقرار نمی کنیم چون عمقی ندارن ولی داستان پر از اوجه! کاراکتر های کمتر شناخته شده ای مثل سیمبیوت های بنیاد حیات، در این داستان نقش بسیار مهمی ایفا می کند پس چرا ما نباید بیشتر با اونا آشنا بشیم؟ یه جورایی انگار نویسنده این ماجرا رو (آشنایی با ۵ سیمبیوت دیگه رو) اختصاص داده به پی نوشت های پایین صفحه! ما تقریباً به جز رابطه بین سیمبیوت و میزبانش هیچ چیز دیگه ای دریافت نکردیم. فقط به لطف داستان، تونستیم یه سری حقیقت در مورد اسکریم و میزبانش متوجه بشیم. از طرف دیگه این داستان چرا نباید شخصیت اصلی و پایه داشته باشه؟ درسته که ما از قبل با تمامی شخصیتا آشنا شدیم، ولی حتی کارنیج که اسمش روی تیتر این کمیکه، شخصیت اصلی نیست! در واقع اصلا داستان دنبال نمی کنیم از اونجایی این حرف رو میزنم که فقط سیمبیوت ها و میزبانان شون یه سری حرف میزنن و میرن و تمام! کارنیج ویلنه ولی حتی اون هم نیست که داستان رو پیش میبره. یه جورایی میشه گفت این رویداد بین زمین و هوا معلقه و تکلیفش با موضوعش مشخص نیست! البته این انتقادات من از نوع روایت داستان بود نه از خود داستان. نکته ی دیگه ای که می خوام عرض کنم اینه که کارنیج بیشتر یه وسیله‌ برای پیش بردن داستان به تصویر کشیده شده و از این جهت ما نمی تونیم با هدفش ارتباط بگیریم. البته احتمالش بالاست که این نظرات من تا انتهای داستان تعقیر کنه چون فعلا فقط تا قسمت چهار خوندم. ولی جدا از همه اینها، یه سری پیچش به چشم میخوره که حواس ما با دیدن اون ها از نقاط ضعفش (داستان) پرت میشه. البته میشه گفت خود اون پیچش ها گاهی باعث به وجود آمدن داستانک‌های می‌شن که تا وسط یا تا آخر داستان ادامه دارن ولی به نتیجه نمی رسن! به عنوان مثال یکی از داستانک های فرعی کاملاً جدا، ماجرای زره تونی استارک بود. تهش چی شد؟ اصلاً چرا این ماجرا رو پیش کشیدن؟ و باز هم ما هدر رفتن یه سری پتانسیل رو در شخصیت ها می بینیم؛ تونی استارک هم مثل کارنیج یه وسیله بود! منتها تونی وسیله‌ای بود برای شروع داستان ولی کارنیج وسیله ای برای به اتمام رسوندن داستان!
(خیلی نوشتم امیدوارم کسی باشه که بخونه! :sigh: )مطمئن باشین این نقد من فقط تا اینجای داستان رو صدق میکنه؛ چون کارنیج فقط به یکی از سیمبیوت های خانواده اش دسترسی پیدا کرده و داستان اصلی و هدف اون تازه داره به رخ خواننده کشیده میشه.
spidey!

ببین خب شاید علت این مشکلات داستانی که اشاره کردی اینه که این داستان توسط سه تا نویسنده تقریبا درجه دو نوشته شدن که مث دانی کیتس یا جیسون آرون نیستن! به همین دلیل نتونستن اون طور که باید از شخصیت ها استفاده کنن ولی منی که تا آخر داستان رو میدونم میتونم بگم درحد خودشون کارشون خوب بوده! پایانش هم بد نیست هرچند میتونسته خیلی بهتر باشه ولی خب همش مقدمه ایه برای ران ال اوینگ که داره میاد!
نقل قول کردن
masiha_87
#25 masiha_87 1400-08-10 20:39
به نقل از king venom:
به نقل از masiha_87:
سلام و ظهر به خیر خدمت همگی
نقد قسمت های اول تا چهارم کمیک "نهایت کارنیج"...
اول از همه خسته نباشید فراوان به همه مترجم ها و ادیتور های سایت؛ خسته نباشید میگم خدمت همگی!
امکان داره حتی اگه این متن اسپویلی نداشته باشه ولی یه چیزای خیلی ریز از داستان لو بره. پس با اجازه...
(خطر اسپویل)
همونطور که از اسم این رویداد پیداست ما قرار با کارنیج سرکار داشته باشیم؛ ولی خوب به چه قیمتی؟! تمام پتانسیل کارنیج، برمیگرده به خشن بودن و عشق به کشتنش با اینکه رویداد هنوز تموم نشده ولی به جرات میشه گفت که نویسنده ها دارن از این پتانسیل سوء استفاده می کنن! وقتی که پتانسیل درست استفاده نشه داستان بی هدف میشه و نسخه قابل توجهش رو در همین رویداد میتونیم مشاهده کنیم. وقتی که به قسمت، قسمت بودن این کمیک توجه نکنیم، میشه پی برد که بیشتر با صحنه های اکشن طرف هستیم تا یه داستان معین! از طرف دیگه ما اصلاً با کاراکترهای این کمیک ارتباط برقرار نمی کنیم چون عمقی ندارن ولی داستان پر از اوجه! کاراکتر های کمتر شناخته شده ای مثل سیمبیوت های بنیاد حیات، در این داستان نقش بسیار مهمی ایفا می کند پس چرا ما نباید بیشتر با اونا آشنا بشیم؟ یه جورایی انگار نویسنده این ماجرا رو (آشنایی با ۵ سیمبیوت دیگه رو) اختصاص داده به پی نوشت های پایین صفحه! ما تقریباً به جز رابطه بین سیمبیوت و میزبانش هیچ چیز دیگه ای دریافت نکردیم. فقط به لطف داستان، تونستیم یه سری حقیقت در مورد اسکریم و میزبانش متوجه بشیم. از طرف دیگه این داستان چرا نباید شخصیت اصلی و پایه داشته باشه؟ درسته که ما از قبل با تمامی شخصیتا آشنا شدیم، ولی حتی کارنیج که اسمش روی تیتر این کمیکه، شخصیت اصلی نیست! در واقع اصلا داستان دنبال نمی کنیم از اونجایی این حرف رو میزنم که فقط سیمبیوت ها و میزبانان شون یه سری حرف میزنن و میرن و تمام! کارنیج ویلنه ولی حتی اون هم نیست که داستان رو پیش میبره. یه جورایی میشه گفت این رویداد بین زمین و هوا معلقه و تکلیفش با موضوعش مشخص نیست! البته این انتقادات من از نوع روایت داستان بود نه از خود داستان. نکته ی دیگه ای که می خوام عرض کنم اینه که کارنیج بیشتر یه وسیله‌ برای پیش بردن داستان به تصویر کشیده شده و از این جهت ما نمی تونیم با هدفش ارتباط بگیریم. البته احتمالش بالاست که این نظرات من تا انتهای داستان تعقیر کنه چون فعلا فقط تا قسمت چهار خوندم. ولی جدا از همه اینها، یه سری پیچش به چشم میخوره که حواس ما با دیدن اون ها از نقاط ضعفش (داستان) پرت میشه. البته میشه گفت خود اون پیچش ها گاهی باعث به وجود آمدن داستانک‌های می‌شن که تا وسط یا تا آخر داستان ادامه دارن ولی به نتیجه نمی رسن! به عنوان مثال یکی از داستانک های فرعی کاملاً جدا، ماجرای زره تونی استارک بود. تهش چی شد؟ اصلاً چرا این ماجرا رو پیش کشیدن؟ و باز هم ما هدر رفتن یه سری پتانسیل رو در شخصیت ها می بینیم؛ تونی استارک هم مثل کارنیج یه وسیله بود! منتها تونی وسیله‌ای بود برای شروع داستان ولی کارنیج وسیله ای برای به اتمام رسوندن داستان!
(خیلی نوشتم امیدوارم کسی باشه که بخونه! :sigh: )مطمئن باشین این نقد من فقط تا اینجای داستان رو صدق میکنه؛ چون کارنیج فقط به یکی از سیمبیوت های خانواده اش دسترسی پیدا کرده و داستان اصلی و هدف اون تازه داره به رخ خواننده کشیده میشه.
spidey!

ببین خب شاید علت این مشکلات داستانی که اشاره کردی اینه که این داستان توسط سه تا نویسنده تقریبا درجه دو نوشته شدن که مث دانی کیتس یا جیسون آرون نیستن! به همین دلیل نتونستن اون طور که باید از شخصیت ها استفاده کنن ولی منی که تا آخر داستان رو میدونم میتونم بگم درحد خودشون کارشون خوب بوده! پایانش هم بد نیست هرچند میتونسته خیلی بهتر باشه ولی خب همش مقدمه ایه برای ران ال اوینگ که داره میاد!

همونطور هم که خودتون گفتید، شما تا آخر داستان رو خوندید و این نقد من تا اینجای کمیک بوده. از طرف دیگه فعلا تا انتهای داستان رو نخوندم و نمیتونم جوابی بهتون بدم.
نقل قول کردن
masiha_87
#26 masiha_87 1400-10-07 12:32
به نام خدا
نقد شماره ی ۵ از رویداد "نهایت کارنیج"

توجه توجه! این نقد به هیچ عنوان اسپویل ندارد!

با توجه به رویداد های سیمبیوتی اخیر، دیگه هر کدوم از این موجودات ترسناک و چسبنده دارای داستان خاص خودشون شدن. سری "نهایت کارنیج" سعی بر این داره که بعد از رشد هر کدوم از این سیمبیوت ها، اونا رو وارد داستانی بزرگتر بکنه با تمرکز بر روی کارنیج! در نقد قبلی این سری اشاره کردم که کارنیج بیشتر یه وسیله برای مطرح کردن داستانه تا یه وسیله برای خود داستان! کارنیج داستان رو پیش نمیبره، کارنیج هیچ کاری نمیکنه و فقط توی چند تا پانل ظاهر میشه! ضعفی که در هر شماره از "نهایت کارنیج" به چشم میخوره، یه داستان ثابته که میشد در همون دو جلد اول سریع روایتش کرد و اینطوری خواننده حوصله ی بیشتری برای ادامش داشت. عناصر داستانی مثل شخصیت پردازی درست، در این داستان بسیار کم به چشم میاد چون شخصیت ها حتی انگیزه ی درستی هم ندارن. نمونش همین کارنیج! داستان در همون بخش مقدمه باقی مونده؛ نویسنده عوض اینکه بیاد یه ماجراجویی خفن با یه داستان درست روایت کنه، ایده ی کلی رو در بخش میانی پخش کرده! این نشون میده پایان داستان چندان حساب شده نیست. من واقعا نقطه ی قوتی تو این کمیک نمیبینم به این دلیل که ضعف ها واقعا تو چشم میان!

مختصر نوشتم که حوصلتون سر نره و بتونید راحت بخونید.
این کل چیزیه که از داستان گیرم اومد. یعنی گذاشتن این داستان در یک جلد و سری اختصاصی کاملا اشتباهه. داستان حول اتفاقات قبلی میچرخه و نمیتونه اختصاصی باشه! فعلا هنوز نظرمو جلب نکرده.

نمره به داستان: ۴/۵ از ۱۰

نمره به ترجمه و ادیت: ۲۰ از 20

نمره به طراحی جلد ۵: ۷/۵ از ۱۰
دلیل نمره ی نسبتا کم به این جلد (جلد ۵) اینه که طراحی های شماره های قبلی، واقع گرایانه تر بودن. سایه پردازی درست، طراحی استایل خاص برای شخصیت ها، بیان عواطف از طریق صورت و... ولی این جلد خیلی کمتر تمام جوانب رو رعایت کرده منتها در نوع خودش جالبه!

ممنون بابت ترجمه و ادیت دمتون گرم
نقل قول کردن
masiha_87
#27 masiha_87 1400-10-07 13:11
26#:
آقا من یه سوتی افتضااااااح دادم!
نمرم به ترجمه و ادیت ۱۰۰۰ از ۲۰
وقتی فهمیدم کم مونده بود سکته بزنم :lol:
ببخشید مترجمان! و ادیتور ها!
نقل قول کردن
mjkp
#28 mjkp 1400-11-04 23:28
سلام من تازه شروع به خوندن این مجموعه کردم
کمیک اول خیلی جالب بود
ترجمه و ادیت خیلی عالی بود و اصطلاحات و آهنگ به خوبی ترجمه شده بودند
و داستان هم دارک بود و همکاری بین فلش و تونی جالب بود
فقط چرا خبری از پیتر پارکر نیست؟ اون هم تجربه جنگ با سیمبیوت هارو داره و هم پیوند خوردن باهاشون
کمیک دوم همچنان ادیت و ترجمه عالی
داستان خوب
مبارزه بین اندی و اسکریم مهیج بود
ایده ی کارنیج برای جمع کردن خواهر برادراش دور هم جالب بود
اندی واقعا اسکریم رو کشت؟ کارنیج هم به سادگی دست رو دست میزاره؟
و باز هم دشمنان مرد عنکبوتی هستن و بهش اشاره میشه ولی حضوری توی کمیک نداره
شاید جایی درگیره؟
کمیک سوم هم همونطور که حدس زدم کارنیج برای انتقام اقدام کرد
و فلش خیلی به موقع اومد و روبروش ایستاد
تونی استارک کجاست؟ مگه توی کمیک اول پیش فلش نبود؟
کمیک چهار هم جالب بود و تازه داره داستان شکل میگیره و همچنان خبری از اسپایدرمن و مرد آهنی نیست
توی کمیک پنج اندی گفت ونوم رو توی کندو نمیتونه حس کنه
راستی ونوم اصلا کجاست؟
برای جواب سوالام‌ چه کمیکی رو باید بخونم؟
نقل قول کردن
mjkp
#29 mjkp 1400-11-05 00:23
ممنون کمیک شماره شش خیلی خوب ادیت و ترجمه شده بود
خیلی جذابه که همزمان این کمیک ها داستان های موازی که به هم ربط دارن جلو میبره
آخرش هم جذاب بود که سه نفره تصمیم میگیرن با کارنیج بجنگن
یه جورایی میشه گفت ما شاهد تقابل سیمبیوت های خوب و بدیم
یه سوال دارم این کمیک ها هنوز ادامش منتشر میشه یا قبلا تموم شده پخشش؟
نقل قول کردن
king venom
#30 king venom 1400-11-05 21:38
به نقل از mjkp:
ممنون کمیک شماره شش خیلی خوب ادیت و ترجمه شده بود
خیلی جذابه که همزمان این کمیک ها داستان های موازی که به هم ربط دارن جلو میبره
آخرش هم جذاب بود که سه نفره تصمیم میگیرن با کارنیج بجنگن
یه جورایی میشه گفت ما شاهد تقابل سیمبیوت های خوب و بدیم
یه سوال دارم این کمیک ها هنوز ادامش منتشر میشه یا قبلا تموم شده پخشش؟

سلام
اگه اشکال نداره من جوابتون رو بدم!
خب بخوام سریع بگم اره تموم شده و خب چون این داستان مقدمه ران ال اوینگ و رام وی هست که انتشارش شروع شده پس میشه راحت اینو فهمید!!
سوالات بالاتون هم تو شماره بعد جواب داده میشه!!
نقل قول کردن
Amir-Ali-2020
#31 Amir-Ali-2020 1400-11-14 18:54
به نظرم هر چی داستان جلو رفت جذاب تر شد
این شماره هم نقشه اصلی کارنیج برملا شد
بنظرم‌پیچش جالبی بود
شماره بعد آخرشه و براش اشتیاق دارم
تشکر از مترجم‌ و ادیتور عزیز
نقل قول کردن
The Lizard
#32 The Lizard 1400-11-25 06:30
عالی بود این سری. عاشق هر چی سیمبیوت شدم. خیلی داستان مهمی بود و برای کل قضیه سیمبیوت ها در سالهای اینده پایه ریزی کرد
هر کی نخوند بدجور ضرر کرد
نقل قول کردن
The Lizard
#33 The Lizard 1400-11-25 06:31
علیرضا عباسی و سبحان حیدری این روزا همه جا دارن میدرخشن
نقل قول کردن
Amir-Ali-2020
#34 Amir-Ali-2020 1400-12-05 11:50
ممنون بابت به سرانجام رسوندن این سری که به بهترین شکل ممکن انجام شد
شماره اخر بسیار مهیج و جذاب بود
در عین حال ما رو به آینده هم‌مشتاق کرد و سوالات زیادی ایجاد نمود و این‌خاصیت یک کمیک و داستان خوبه
نقل قول کردن
Amir-Ali-2020
#35 Amir-Ali-2020 1400-12-05 11:51
و باز هم نام علیرضا عباسی میدرخشه :-)
نقل قول کردن
daniyel
#36 daniyel 1402-12-21 14:57
4 کیمک آخر لینک هاش خراب هستن میشه درست کنید
نقل قول کردن
mtm
#37 mtm 1402-12-21 18:25
به نقل از daniyel:
4 کیمک آخر لینک هاش خراب هستن میشه درست کنید

فردا لینکای اپلودر همه شون درست میشه
نقل قول کردن
daniyel
#38 daniyel 1402-12-21 20:32
به نقل از mtm:
به نقل از daniyel:
4 کیمک آخر لینک هاش خراب هستن میشه درست کنید

فردا لینکای اپلودر همه شون درست میشه

لینک های ایونت جنگ های پنهان سری تجدید عهد شماره اول
سری ایکس من شماره 5
دنیای جنگ Ultimateشماره 5
دنیای عنکبوتی شماره های 3 و5
هم خراب هستن
نقل قول کردن
mtm
#39 mtm 1402-12-21 21:20
به نقل از daniyel:
به نقل از mtm:
به نقل از daniyel:
4 کیمک آخر لینک هاش خراب هستن میشه درست کنید

فردا لینکای اپلودر همه شون درست میشه

لینک های ایونت جنگ های پنهان سری تجدید عهد شماره اول
سری ایکس من شماره 5
دنیای جنگ Ultimateشماره 5
دنیای عنکبوتی شماره های 3 و5
هم خراب هستن

تجدید عهد رو که چند روز پیش خودم همه لینکاشو درست کردم
بقیه هم به تدریج درست میشن
نقل قول کردن
mtm
#40 mtm 1402-12-22 12:23
به نقل از mtm:
به نقل از daniyel:
4 کیمک آخر لینک هاش خراب هستن میشه درست کنید

فردا لینکای اپلودر همه شون درست میشه

درست شدن
نقل قول کردن
daniyel
#41 daniyel 1402-12-22 17:01
به نقل از mtm:
به نقل از mtm:
به نقل از daniyel:
4 کیمک آخر لینک هاش خراب هستن میشه درست کنید

فردا لینکای اپلودر همه شون درست میشه

درست شدن

ممنون آقای ترابی
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

42

کمیک هویت آزبورن

کمیک های پادشاه سیاه پوش - فارسی - کامل

تولد مجدد قهرمانان

پاسخ به سئوالات مردعنکبوتی

مقالات اسپایدرمن راهی به خانه نیست

حقایق کمیک بوکی

50

 

27

کمیک امپراتوری مخفی

توطئه کلونی

دنیای ونومی

41

کمیک بوک های superman

Telegram     Facebook    Youtube red

Aparat     Instagram     Discord                                                                                   

       

 

کمیک بوک های امازینگ اسپایدرمن

14

18

بزرگان تاریخ اسپایدرمن

مهم ترین داستان های مرد عنکبوتی

006

 

38

0010

اسپایدرمن در تلویزیون

21

30

29

 لحظات ماندگار اسپایدرمن

008

009

39

24

بهترین داستان های اسپایدرمن

لباس های مختلف اسپایدرمن

دشمنان معروف مرد عنکبوتی

بررسی فیلم های مرد عنکبوتی

48

37