به مناسبت انتشار بازی اسپایدرمن 2 و تبدیل شدن مری جین به شخصیت Scream در آن این مقاله را بار دیگر تقدیم به شما میکنیم.

مقدمه: اولین بار که ونوم در دنیای کمیک حضور پیدا کرد، به سال 1988 بازمیگردد. اون موقع ونوم تنها سیمبیوت شناخته شده دنیای مارول بود. اما الان اوضاع خیلی فرق کرده! در طول سال ها تاریخچه و منشا نژاد سیمبیوت ها گسترده ‌تر و کامل شده و همچنین سیمبیوت های جدید و مختلفی پا به عرصه کمیک گذاشته‌اند. همه سیمبیوت ها یک سری توانایی های مشترک دارند، مانند خاصیت شفابخشی، سرعت، قدرت‌، چابکی، استقامت و هوش فرابشری. اما این واقعیت بدان معنا نیست که قدرت همه سیمبیوت ها با هم برابر است. در طول تاریخ شاهد بودیم که بعضی سیمبیوت ها به توانایی های جدید و گاها عجیبی دست پیدا کرده‌اند. هر وقت حرف از قدرت سیمبیوت ها وسط میاد، دست بالای دست بسیار است! یعنی هر وقت پای یک سیمبیوت قدرتمند وسط میاد، بعید نیست بعدا سر و کله یک سیمبیوت قوی‌‌تر پیدا بشه. بنابراین در این مقاله میخواهیم ببینیم که کدوم سیمبیوت از نظر قدرت و توانایی حرف اول رو میزنه.

همچنین مقالات زیر را هم بخوانید تا به طور کامل تری با سیمبیوت ها آشنا شوید:

معرفی تمام سیمبیوت (SYMBIOTE)ها در کمیک های مارول

رتبه بندی 10 میزبان قدرتمندی که بیشترین کنترل را روی سیمبیوت ونوم داشته اند

10 حقیقت مهمی که باید درباره خدای سیمبیوت ها، کِنال (KNULL) بدانید

10 حقیقت مهمی که باید درباره سیمبیوت (SYMBIOTE) ها بدانید

15- رِیز (Raze)

سیمبیوت کارنیج در طول تاریخ بارها دست به خلق سیمبیوت های جدید زده. وقتی که فرقه‌ای به نام "دارک هولدرز" (برای آشنایی با این فرقه این مقاله را بخوانید) با استفاده از جادوی کتاب دارک هولد روی کارنیج اثر گذاشتند‌، او صاحب توانایی های جدیدی شد. یکی از این توانایی ها، ایجاد سیمبیوت های جدید و کنترل آنها بود. کارنیج با استفاده از قدرت جدیدش، سیمبیوتی به نام «رِیز» را پدید آورد و آن را به زور به یک مامور FBI به نام «کلر دیکسون» (Claire Dixon) پیوند زد تا علیه یک گروه ضربت ضد سیمبیوتی مقابله کند. در آخر، ریز جذب سیمبیوت «تاکسین» شد تا برای متوقف کردن کارنیج و ایزد کهن «چثان» (Chthon) ، مورد استفاده قرار بگیرد. به نظر میرسد که ریز در طی این فرایند از بین رفته است.

14- پِی ‌بَک (Payback)

پی بک از سیمبیوت های خاص و متفاوت مارول است. علت تفاوت پی ‌بک این است که برخلاف بقیه موارد لیست، از نژاد "کلینتار" (Klyntar) نیست، بلکه از گونه "واریانت" (Variant) می‌باشد. گفته میشه که این این گونه، نژاد تکامل یافته تر سیمبیوت ها محسوب ميشود. در حقیقت سیمبیوت پی‌ بک به جای اینکه ارگانیک باشد، ماهیتی انرژی‌گونه دارد. این سیمبیوت به یکی از ماموران شیلد (SHIELD) به نام «ماویس ترنت» (Mavis Trent) پیونده خورد. نکته منحصر به فرد دیگر درباره اين سیمبیوت این است که بر خلاف دیگر سیمبیوت ها که از خشم و نفرت تغذیه میکنند، از خوشی و شادمانی قدرت میگیرد. بنابراین میزبانش هر چی خوشحال تر و سر زنده تر باشد، او هم قوی تر میشود! در ضمن ظاهرش هم با بقیه سیمبیوت ها فرق میکنه و نوعی رنگ و لعاب براق به میزبان خودش میده. پی‌ بک یک قهرمان نسبتا خشن است. او علاوه بر توانایی های عمومی سیمبیوت ها مثل قدرت و سرعت فرابشری، توانایی پرواز، کنترل و شلیک الکتریسیته و ایجاد انفجار های الکتریکی را دارد. همچنین در صورت تماس این سیمبیوت با آب، کل سطح آب دارای جریان الکتریکی میشود.

13- اِسکورن (Scorn)

کارنیج یک بار به ظاهر توسط شخصیتی نیرومند به نام «سنتری» در داستان آغازین سری کمیک "انتقام جویان جدید" (که اینجا ترجمه شده) کشته می شود. سنتری او را از وسط به دو نیم قسمت می کند (عکسش اینجاست) و در فضای بیرونی کره زمین رهایش می کند اما همانطور که در این مقاله گفتیم کارنیج سر سخت تر از این حرف هاست و میزبان خودش را در هر شرایطی ترمیم می کند. بعدها یک کمپانی غیر قانونی سیمبیوت کارنیج را از فضا به زمین میاورد و در مینی سری "کارنیج" که توسط «زب ولز» نوشته شده و «کلسون کرین» آن را طراحی کرد ، کارنیج موقتا با دکتر «تنیس نیوِس»، روانشناسی که مسئول درمان دوست دختر قدیمی کلتوس کسدی یعنی «شیریک» (Shriek) بود ، پیوند میخورد. اما مشخص می شود که همه این ها نقشه سیمبیوت بوده تا به میزبان اصلی اش یعنی کلتوس کسدی برسد. این سیمبیوت سپس از نیوس جدا و به شیریک پیوند خورد و او را دوباره مجنون و یاغی کرد (عکسش اینجاست). به همین دلیل سیمبیوت که از شیریک ترسیده بود. وی را رها کرد و دوباره نزد نیوس برگشت و سیمبیوت Scorn خلق شد و طی عملی قهرمانانه به مرد آهنی و اسپایدرمن کمک کرد تا کارنیج را که دوباره زنده شده بود شکست دهند. اسکورن اولین سیمبیوت سایبورگ دنیا بود و به دلیل اینکه او یک موجود تکنو ارگانیک است، توانایی هایی دارد که دیگر سیمبیوت ها فاقد آنها هستند. مثلا او میتواند با تکنولوژی های مختلف ارتباط برقرار کند و آنها را کنترل کند. او همچنین میتواند فناوری های مختلف را به بخشی از بدن خودش تبدیل کند.

12- زکس (Zzzxx)

این سیمبیوت (که هر چه تلاش کنید عمراً بتوانید نامش را صحیح تلفظ کنید!!!) بسیار خطرناک است و مغز میزبان خود را میخورد! در ضمن او هیچ ارزشی برای میزبان خود قایل نیست به همین دلیل در زندانی که توسط نژاد فضایی Shi'ar تاسیس شده بود، نگهداری ميشد و یک میزبان از همین نژاد به دست آورد. بعدش بهش ماموریت دادن تا گروه Starjammers را نابود کنه ولی شکست سختی خورد. سپس خواست با یکی از اعضای Starjammers پیوند بخوره ولی موفق نبود و به دنیایی سرطانی به نام The Fault منتقل شد که در آن نسخه معکوس «پرفسور ایکس» حضور داره! هیچ فاش نشده انها چطور با هم کنار آمده اند ولی اگه زنده مونده باشن باید منتظر بروز یه هیولای واقعا عجیب و ترسناک باشیم! بنابراین شک نکنید که زکس یکی از خطرناک ترین سیمبیوت ها در کل کهکشان است.

11- ونومناسور! (Venomnosaur)‌

دنیای شماره 807128 در واقع دنیایی است که اولین بار در سری کمیک بوکی "پیرمردی به نام لوگان" آن را مشاهده کردیم. در اين دنیا ابرشرورها بر ابرقهرمانان پیروز شده و هر یک بخشی از آمریکا را مال خود کرده بود. اولین بار که ونوم دایناسوری را دیدیم مربوط به کمیک پیرمردی به نام لوگان (که در اینجا ترجمه شده) میشود. در این داستان دیدیم که یک تی‌رکس ونومی به هاکای و ولورین حمله کرد ولی به خاطر قدرت صوت «بلک بولت» شکست خورد. همچنین در داستان پیرمردی به نام هاکای که وقایع‌ آن قبل از کمیک پیرمردی به نام لوگان اتفاق می‌افتاد، معلوم شد که ونوم ابتدا به یکی شخصیت های مارول به نام «مرد چندگانه» (Multiple Man) پیوند خورده بود و قصد داشت هاکای را بکشد. ولی یک تی‌رکس که متعلق به سرزمین وحشی ها (Savage Land) بود او را خورد. بعد از آن ونوم با آن دایناسور پیوند خورد و یک تی‌رکس ونومی به وجود آمد. اگرچه این سیمبیوت را خیلی کم دیدیم، ولی واقعا چه چیزی میتواند به اندازه ترکیب ونوم و دایناسور وحشی و ترسناک باشد؟

10- آنتی ونوم (Anti-Venom)

یک بار ادی براک به عنوان معروف ترین و اصلی ترین هویت ونوم ، پس از آنکه از سیمبیوت ونوم جدا شد فهمید که واقعا سرطان دارد. او سپس نزد شخصیتی به نام «مستر نگاتیو» رفت. او هم با استفاده انرژی خاص خودش سرطان براك را معالجه کرد ولی در نتیجه سلول های بدن براك به رنگ سفید درآمد. در واقع در شماره 569 از کمیک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" دیدیم که ادی براک به مرکز خیریه "ف.ی.س.ت" رفت و در حالی که بسیار خوشحال بود و اصلا باورش نمیشود. به زن عمو می (که در "ف.ی.س.ت" کارهای داوطلبانه و خیرخواهانه انجام میداد) و مارتین لی گفت که دکترها بهش گفته اند دیگر اثری از سرطان یا سیمبیوت ونوم در او وجود ندارد. سپس براک با ونوم جدید (همان «مک گارگن») روبرو شد. اینجا بود که سیمبیوت ونوم سعی کرد از گارگن جدا شود و بار دیگر به براك بچسبد اما متوجه شد که سلول های بدن او تغییر کرده و دوباره برگشت پیش گارگن. ولی بخش کوچکی از او در بدن براك باقی ماند و با سلول های سفید او ترکیب شد و به همین دلیل موجود جدیدی به نام «آنتی ونوم» به وجود آمد که ضد ونوم بود و انگار خلق شده بود تا پدر سیمبیوت ونوم را دربیاورد و در اولین نبرد هم نشان داد که میتونه بزنه دهن ونوم رو سرویس کنه!

از اونجایی که آنتی ونوم به نوعی یک سیمبیوت مصنوعی است، توانایی هایی دارد که سیمبیوت های اصیل نژاد کلینتار فاقد آنها هستند. از طرفی آنتی – ونوم نقاط ضعف دیگر سیمبیوت ها یعنی صوت و آتش رو نداره. هر کسی که به تسخیر سیمبیوت آنتی – ونوم دربیاد دارای زور بازو، بنیه و استقامت فوق بشری ميشه و از توانایی زود خوب شدن زخم ها، حافظه ژنتیک (قدرت دسترسی به حافظه و خاطرات دیگران در صورت برقراری تماس با آنها)، شناسایی سیمبیوت های هم نسل خود، خزیدن روی دیوار تار افکنی نامحدود، حس عنکبوتی قدرتمند که میتونه نسبت به خطرات قریب الوقوع بهش هشدار بده، مصونیت در مقابل حس عنکبوتی اسپایدرمن و قدرت استتار بهره مند ميشه. و البته آنتی -ونوم رو ميشه قاتل سیمبیوت ونوم دونست و وقتی «مک گارگن» در قالب ونوم فرو رفته بود تنها پس از چند ثانیه داشت سیمبیوت ونوم را میکشت! همچنین سیمبیوت آنتی ونوم قادر است پادتن هایی تولید کند که قادر هستند کسی را که درگیر رادیواکتیو، انگل ها، بیماری ها و مواد مخدر شده است را خوب کند. یعنی او میتونه سم و يا مواد مضر داخل بدن را خوب کنه (قبلا در اين مقاله گفتیم که آنتی ونوم باعث شد تا اعتیاد شخصیت به نام «جنا کول» برطرف شود). همچنین وقتی فلش تامپسون به سیمبیوت آنتی ونوم دست یافت دیدیم که میتواند جراحت های فیزیکی را نیز خوب کند.

9- هایبرید (Hybrid)

یک شرکت خصوصی به نام "بنیاد حیات" سعی داشت تا با بررسی سیمبیوت ونوم و گرفتن نمونه از آن بتواند سربازان نیرومندی تولید کند. بدین ترتیب 5 نمونه از سمبیوت ونوم استخراج و پرورش داده شد. این 5 نمونه سپس با 5 تن از بهترین پرسنل امنیتی این شرکت ترکیب شدند و در نتیجه سیمبیوت های جدیدی تحت عنوان «اسکریم»، «لاشر»، «فیج»، «آگنی» و «رایوت» درست شدند. البته بعد از مدتی سیمبیوت اسکریم از این گروه جدا شد و همکارانش را به قتل رساند. بعد ها از ترکیب چهار سیمبیوت دیگر، سیمبیوتی به وجود آمد به نام «هایبرید». میزبان «هایبرید»، مردی به نام «اسکات واشنگتون» بود. او یکی از نگهبانان Vault بود؛ زندانی که سیمبیوت های «لاشر»، «فیج»، «آگنی» و «رایوت» پس از کشته شدن میزبانان شون در آنجا نگهداری ميشدند. اونا به طور کوتاهی با اسکات ترکیب شدند و «هایبرید» به وجود اومد. اسکات فهمید که این سیمبیوت ها گناهی ندارند و فقط ترسیده اند و نباید اون آزمایشات روشون انجام میشد. بنابراین تصمیم گرفت از زندان فراریشون بده. به همین دلیل شغل خودش رو از دست داد. اسکات به خونه اش برگشت و سر راه با یک جنایتکار درگیر شد و از کمر به پایین فلج شد. اینجا بود که سیمبیوت هایبرید دلش به حالش سوخت و دوباره باهاش پیوند خورد . اینجوری اسکات دوباره تونست از پاهاش استفاده کنه. اسکات سپس تصمیم گرفت از اون جنایتکار انتقام بگیره . این باعث شد که سیمبیوت هایبرید ناراحت بشه چون دوست نداشت یک ماشین آدم کشی باشه. اسکات هم متوجه اشتباه خود شد و تصمیم گرفت آدم خوبی باشه. در نهایت اما توسط ونوم کشته شد. هایبرید هم به طور مقطعی به ددپول چسبید و در نهایت هم به یک سگ !

8- اسکریم (Scream)

همانطور که در مورد قبل گفته شد شرکت "بنیاد حیات" پنج سیمیوت جدید با نام های «اسکریم»، «لاشر»، «فیج»، «آگنی» و «رایوت» به وجود آورد که همگی به نوعی فرزندان ونوم محسوب میشدند. در میان این سیمبیوت ها، اسکریم از همه مهم تره. میزبان او خانم «دانا دیه گو» بود. اسکریم کم کم به این باور رسید که تمام سیمبیوت ها پلید هستند و باید نابود شوند. بنابراین 4 همکار دیگرش را به قتل رساند. او مشکل روانی داشت و دچار فروپاشی عصبی شد . البته بعدا سعی کرد آدم خوبی بشه ولی در نهایت توسط ونوم به قتل رسید. اما دوباره برگشت و سیمبیوت اسکریم به «اندی بنتون» پیوند خورد و یک قهرمان شد (اين سری را بخوانید). اسکریم علاوه بر همه توانایی های دیگر سیمبیوت، چند قابلیت دیگر رو هم داره؛ مثلا میتونه مو هایش رو به شکل پیچک دراز کنه و ازشون به عنوان سلاح استفاده کنه.

7- سایلنس (Silence)

«اندی بنتون» (Andy Benton) یکی از اولین همسایه های فلش تامپسون در شهر فیلادلفیا بود . او در دبیرستان West Philadelphia درس میخواند یعنی جایی که فلش به عنوان مربی ورزش تدریس میکرد. اندی یک روز دید که فلش چطور از دست سیمبیوتی خودش استفاده کرد تا توپ را به سمت یک دانش آموز قلدر پرتاب کنه. بنابراین فهمید که فلش تامپسون همون مامور ونوم هستش. سپس شخصیت خبیثی به نام «جک اولانترن» که از هویت فلش آگاهی داشت سعی کرد با هدف قرار دادن اندی ، بهش ضربه بزنه. او پدر اندی را با چاقو زد ولی فلش موفق شد به کمک بخشی از سیمبیوت خودش، جان اندی را در مقابل گاز سمی که توسط جک اولانترن منتشر شده بود، نجات بده. سپس سیمبیوت با اندی پیوند خورد و به دستیار فلش تبدیل شد و اسم خودش را Mania گذاشت. سپس معلوم شد او از بخشی از سیمبیوت ونوم که توسط شرکتی به نام Ararat کلون شده بود و سالها در ونوم غیر فعال باقی مانده بود، درست شده. Mania بعدا دچار نفرینی که شیطان دنیای مارول (مفیستو) به ونوم داده بود یعنی "نشان جهنمی" (Hell Mark)، شد و در نتیجه میتونست شیاطین و دیوها را هم کنترل کنه. پیتر پارکر و فلش تامپسون در تلاش بودند او را مداوا کنند. اندی بنتون اخیرا با سیمبیوت اسکریم پیوند خورده بود و یک قهرمان بود تا اینکه در رویداد "نهایت کارنیج" که اینجا ترجمه شده است، اندی سیمبیوت اسکریم را به خاطر کارنیج از دست داد. اما سپس کارنیج که خودش را در قالب یک سیاستمدار درآورده بود، سیمبیوت فیج را فرستاد تا اندی را بکشد. فیج ضربه مرگیاری به اندی وارد کرد و باعث شد تا فلش تامپسون (مامور آنتی ونوم) اندی را که به شدت مجروح شده بود را به شرکت الکمکس و نزد دکتر استیون برد و او نیز از باقیمانده سیمبیوت اسکریم و آنتی ژن موجود از آنتی ونوم ، سیمبیوت ساخت و به اندی پیوند زد که باعث به وجود آمدن سیمبیوت جدید به نام «سایلنس» (سکوت) گردید. سایلنس به عنوان سیمبیوت جدید اندی بنتون همچنان به عنوان یک قهرمان به مامور آنتی ونوم کمک کرد تا بر کارنیج و دار و دسته اش فایق آیند.

6- اسلیپر (Sleeper)

«اسلیپر» نام هفتمین فرزند سیمبیوتِ «ونوم» است که در شمارهٔ 165 از سری Venom معرّفی شد. از آن‌جا که دیگر فرزندانِ ونوم در سنّ پایین با میزبانان خبیثی پیوند خورده و خود نیز خبیث شدند، ونوم قصد داشت از پیوندخوردن اسلیپر با یک میزبان تا زمانی که بالغ نشده جلوگیری کند؛ به همین دلیل او را در کمپانی «الکمکس» به دنیا آورد و تحت نظارت و حفاظت این کمپانی قرار داد. در این زمان کهنه‌سربازِ نژاد «کری» به‌نامِ «تل‌کار» که نخستین میزبان ونوم بود، به‌دنبالِ سیمبیوتِ قدیمی خود به زمین آمده بود و با تهدیدکردنِ اسلیپر، ونوم را متقاعد کرد تا دوباره با او پیوند بخورد. از آن‌جا که تل‌کار با قدرت‌های ذهنیِ خود ونوم را تماماً مطیع خود کرده بود، اسلیپر برای نجات والد خود با ادی پیوند خورد و به فضا رفت. پس از کش‌وقوس‌های فراوان و با کمک جنگجویی از نژاد اسکرال، ادی و دو سیمبیوت توانستند تل‌کار را شکست داده و به زمین بازگردند. مدّتی بعد تل‌کار برای انتقام به زمین بازگشت و تلاش کرد با سلاحی بیولوژیکی مردم زمین را از بین ببرد، امّا دست آخر اسلیپر با او پیوند خورد و برای تلافی کاری که با ونوم کرده بود، با انجام نوعی عمل لوبوتومی از تل‌کار برده‌ای بی‌اختیار بدل ساخت. اسلیپر سپس با کنترل این میزبان جدید زمین را ترک و ماجراجویی خودش را در سرتاسر فضا آغاز کرد. برای آشنایی کامل تر با این سیمبیوت، این مقاله را بخوانید.

5- ونوم (Venom)

‌ونوم اولین و برترین سیمیوتی‌ست که پا به عرصه کمیک گذاشت. اگرچه او سابقه پیوند با میزبانان زیادی را داشته، ولی همگی او را با «ادی براک» می‌شناسیم. خبرنگار بی‌آبرویی که اسپایدرمن را مسئول ناکامی هایش میدانست. بنابراین ادی و سیمبیوت به دلیل تنفر مشترکشان از اسپایدرمن، به یکی از مرگبار ترین دشمنان او تبدیل شدند. البته در طول سال ها ونوم رفته رفته به یک ضد قهرمان و در نهایت به یک قهرمان کامل تبدیل شد. گذشته از این ها، ونوم یکی از سیمبیوت های قدرتمند مارول است که قدرت های زیاد و گاها عجیب و غریبی دارد (پیشنهاد میکنم این مقاله را بخوانید). در ضمن از یاد نبریم که ونوم به دلیل اینکه مدتی با پیتر پارکر پیوند خورده بود، توانایی های او را در خود کپی کرده است و همچنین در برابر حس عنکبوتی او مصونیت دارد.

4- کارنیج (Carnage)

همانطور که در اين مقاله گفته شده، در طبیعت بسیاری از گونه‌های ابتدایی‌تر تولید مثل غیرجنسی (asexual reproduction) دارند. به اين معنا که در این‌گونه‌ها نر و ماده وجود ندارد و اگر هم وجود دارد تولید مثل لزوما وابسته به آمیزش جنسی نر و ماده با یکدیگر نیست. برای مثال می‌توان به باکتریها یا بسیاری از گونه‌های حشرات یا حتی برخی از خزندگان اشاره کرد. اما جالبه که بدونید سیمبیوت ونوم هم همین طوره و برای تولید مثل و تکثیر شدن نیازی به آمیزش جنسی نداره! به همین خاطره این همه سیمبیوت مختلف به راحتی از سیمبیوت ونوم تکثیر شده اند . معروف ترین این بچه ها، سیمبیوتی است که با یک قاتل زنجیره ای به نام «کلتوس کسدي» (Cletus Kasady) پیوند خورد و در نتیجه موجودی بیرحم به نام «کارنیج» به وجود آمد. کارنیج نشون میده که اگه یک سیمبیوت میزبان روانی پیدا کنه چه فاجعه ای پیش میاد. کارنیج مدام دنبال طغیان و شورش است و مرد عنکبوتی خیلی وقت ها برای اینکه جلوش رو بگیره مجبور شده حتی با ونوم متحد بشه. ضمنا اين را هم میدانیم که سیمبیوت از نژاد فضایی Klyntar است و یکی از خصوصیات این نژاد آن است که هر نسل از نسل قبل خودش قوی تر است. ونوم هم نهصد و نود هشتمین از Klyntar به شمار میاد و به همین دلیله که اینقدر قویه! ولی این نشون میده که سیمبیوت کارنیج، 999 مین از نسل Klyntar هستش و به همین دلیل از ونوم قوی تره! بنابراین کارنیج قدرت هایی داره که حتی ونوم هم فاقد اون‌هاست (این مقاله را بخوانید).

3- تاکسین (Toxin)

«تاکسین» پسر کارنیج محسوب ميشه (یعنی از همون سیمبیوت کارنیج متولد شده) . کارنیج میخواست او را بکشه ولی اتفاقاتی افتاد که در نهایت این سیمبیوت با افسر پلیسی به نام «پاتریک مولیگان» (Patrick Mulligan) ترکیب شد و تاکسین به وجود آمد. کارنیج برگشت که پسرش رو بکشه ولی ونوم نجاتش داد و سعی کرد تا تعلیمش بده ولی حقیقت این بود که تاکسین هم از ونوم و هم از کارنیج اخلاق مند تر بود و میخواست قهرمان باشه. بنابراین ونوم و کارنیج سعی کردند حذفش کنند چون میدونستند براشون تهدید ميشه ولی تاکسین به کمک مرد عنکبوتی شکستشون داد. ضمنا به نظر میرسه که قدرت او هم از ونوم بیشتره و هم از کارنیج چون همانطور که در مورد قبل گفته شد هر نسل از نژاد کلینتار از نسل قبلی قدرتمندتره.

تاکسین از توانایی های ویژه دو سیمبیوت پیشین خود بهره مند است: میتونه به در و دیوار بچسبه (قابلیتی که از زمانی که مرد عنکبوتی سیمبیوت فضایی را بر تن داشت به او سرایت کرد). میتونه ظاهرش رو تغییر بده و همچنین تار (webbing) نامحدود داره. زمانی که پاتریک مولیگان میزبان او بود. ظاهر تاکسین يا بهتره بگوییم کاستوم او از شکم به بالا قرمز و از شکم به پایین. سیاه بود. اما وقتی ادی براک میزبانش بود. بیشتر شبیه به ترکیبی از ونوم و کارنیج بود و کل بدنش قرمز بود. تاکسین همچنین میتونه با محیط اطراف ترکیب و غیر قابل شناسایی بشه (اين توانایی را از پدربزرگش یعنی ونوم به ارث برده). میتونه اعضای بدنش رو به سلاح تبدیل کنه که اين هم اولین بار در ونوم دیده شد. تاکسین همچنین به نظر میرسه مثل ونوم و کارنیج قابلیت خوب شدن سریع زخم دارد. ونوم و کارنیج قابلیت اين را داشتند که سیمبیوت های دیگر و میزبانان آنها را ردیابی کنند ولی تاکسین میتونه با داشتن مشخصات هر کسی او را در شهر ردیابی کنه! برخلاف بسیاری از سیمببوت ها ، تاکسین اولش سعی نکرد بر ذهن میزبان انسانی خودش غلبه کنه. او به جای اين کار فکر میکنه و نظرش رو به میزبانش ارائه میده و معمولا هم رفتارهای بسیار نابالغ از خودش نشون میده و چند باری هم بابت رفبارش از مولیگان معذرت خواهی کرد. او همچنین مقاومت بیشتری در مقابل دو نقطه ضعف عمده سیمبیوت ها یعنی آتش و صوت شدید از خود نشان میدهد. اما تجربه نشان داده که از خشونت استقبال میکند و به قول معروف خیلی زود هنگام مبارزه جو گیر میشه! وقتی که آرام است تقریبا به اندازه یک مرد عنکبوتی در لباس کارنیج به نظر میرسد ولی وقتی خشمگین و عصبی میشود. جثه اش نیز بزرگ تر میشود و قدرتش افزایش میابد و دندان ها و پنجه هاش تیزتر و وحشی تر میشوند! همچنین وقتی ادی براک میزبان تاکسین شد، سیمبیوت دارای نوعی نیش سمی نیز شد!

2- گِرِندل (Grendel)

بیوولف (Beowulf) نخستین حماسه شناخته شدهٌ اروپایی از نویسنده‌ای ناشناس است. این حماسه به زبان انگلیسی کهن نوشته شده و یکی از برجسته‌ترین نوشته‌های ادبی آنگلوساکسون شناخته می‌شود. تاریخ‌نگاران نگارش آن را میان 700 تا 1000 میلادی برآورد کرده‌اند. اين رزمنامه که از سده نوزدهم به این سو به نام بیوولف نامور شده‌است به داستان نبردهای پهلوانی به نام بیوولف می‌پردازد که یک قبیله دانمارکی را از دست جانور خونخواری به نام گرندل نجات می‌دهد و سپس در دریا فرومی‌رود تا مادر آن جانور را هم بکشد. و بعد پادشاه قبیله خود می‌شود ولی سرانجام در جنگ با اژدها کشته می‌شود و .. اما در سری جدید کمیک بوک های ونوم و در پیچشی جالب متوجه شدیم که گرندل و مادرش در واقع اژدهایانی بودند که توسط خدای سیمبیوت ها، کنال خلق شده بودند. یعنی میلیاردها سال پیش کنال ارتشی از اژدهایان سیمبیوتی خلق کرد (از ورطه زنده تاریکی) و آنها را اعزام نمود تا در عالم دست به طغیان بزنند. یکی از آنها به رنگ قرمز بود و از خون خود کنال آفریده شد و پسرش هم اژدهایی سیاه رنگ بود.

آنها در قرن 6 میلادی به کره زمین رسیدند و در آنجا اژدهای پسر به گرندل (Grendel) و اژدهای مادر به Big Mother معروف شدند. تا اينکه ثور به وسیله یک آذرخش گرندل را از پا درآورد. مادرش برای انتقام دست به قتل عام لشگر پادشاه زد. ثور به مخفیگاه اژدهای مادر حمله کرد و او را به قعر اقیانوس فرستاد. گرندل سیمبیوتی‌ست که مستقیما توسط کنال خلق شده، بنابراین او فوق‌العاده قدرتمند است. گرندل قدرت هایی فراتر از توانایی های سیمبیوت های عادی دارد. او میتواند پرواز کند، بین ستارگان سفر کند و تمدن ها را با خاک یکسان کند. همچنین نقاط ضعف عمده سیمبیوت ها (صوت و آتش) روی گرندل تاثیر خیلی کمتری میگذارند. بنابراین گرندل به راحتی در زمره قدرتمند ترین سیمبیوت های تاریخ قرار میگیرد.

1- کِنال (Knull)

کنال خدای سیمبیوت ها و خالق آنهاست. کنال علاوه بر اینکه با اختلاف قدرتمند ترین سیمبیوت عالم های مارول است، همچنین یکی از قدرتمند ترین موجودات کل کمیک های مارول هم هست. طبق گفته خود کنال. قدمت او به پیش از عالمی که میشناسیم برمیگردد. همانطور که به ادی براک در شماره 4 از کمیک ونوم (اینجا ترجمه شده) توضیح داده شد. کنال تاریکی مطلقی بود که همه چیز در عالم وجود را در بر گرفت تا اینکه سلستیال ها "نور خلقت" خود را به ارمغان آوردند. در پاسخ به اين تهاجم، کنال فُرم فیزیکی پیدا کرد و یک سلستیال را کشت و سر اين سلستیال بعدا به عنوان مکانی به نام "نُوِر" (Knowhere) شناخته شد. کنال با زره های زنده سیمبیوتی خود با خدایان کیهانی جنگ کرد و به بلا و وسیله تنبیه عالمی که به تازگی خلق شده بود تبدیل گشت. با اين حال، حتی وقتی شکست خورد ، نبردهای اولیه کنال موجب پدید آمدن خطرهایی بزرگ شد. کنال بعد از خلق سیمبیوت ها در نهایت توسط مخلوقات خودش زندانی شد تا اینکه به کمک کارنیج آزاد شد و در رویداد "پادشاه سیاه پوش" شروع به فتح عالم کرد. هیچ چیز جلودار قدرت کنال و ارتش او نبود. بنابراین او به زمین حمله کرد و سنتری و ادی براک را کشت و بسیاری از قهرمانان مارول را تحت کنترل خود گرفت. او همچنین با یک گنبد سیمبیوتی کره زمین را احاطه کرد. کنال انقدر قدرتمند بود که سلستیال ها را هم تحت کنترل خود گرفته بود و حتی ثور و موج سوار نقره‌ای هم حریفش نشدند. او سرانجام فقط وقتی شکست خورد که ونوم به لطف نیروی انیگما زنده شد و به کاپیتان یونیورس تبدیل شد. هر قدرتی که سیمبیوت ها دارند از کنال منشا گرفته شده و قدرت هیچ سیمبیوتی هرگز به کنال نزدیک نشده. در نتیجه کنال بدون هیچ شک و شبهه ای در جایگاه نخست این لیست قرار میگیرد.

کیارش یارویسی

(Kia Iron Man)

منبع: مقاله سایت CBR

All rights reserved © Spidey.ir 2021

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

معرفی 20 قدرت و قابلیت عجیب ونوم!

10 نبرد برتر اسپایدرمن و ونوم (SPIDR-MAN VS. VENOM)

قسمت آخر از کمیک "ونوم نهایی" (ULTIMATE VENOM) ترجمه شد + لینک دانلود

15 حقیقتی که باید درباره لباس سیاه مرد عنکبوتی (BLACK SUIT) بدانید

10 حقیقتی که باید درباره رابطه بین اسپایدرمن و ونوم بدانید!

رتبه بندی 10 میزبان قدرتمندی که بیشترین کنترل را روی سیمبیوت ونوم داشته اند

سری جدید کمیک بوک های ونوم (VENOM) ترجمه شد + لینک دانلود

کمیک "پادشاه سیاه پوش" (KING IN BLACK) ترجمه شد + لینک دانلود

10 حقیقت مهمی که باید درباره خدای سیمبیوت ها، کِنال (KNULL) بدانید

10 حقیقت مهمی که باید درباره سیمبیوت (SYMBIOTE) ها بدانید

معرفی 10 دشمن برتر ونوم (VENOM)

کمیک "سرگذشت ونوم" (WEB OF VENOM) ترجمه شد + لینک دانلود

معرفی 20 قدرت و قابلیت عجیب ونوم!

معرفی تمام سیمبیوت (SYMBIOTE)ها در کمیک های مارول

5 چیزی که همیشه در كمیك های کارنیج یافت میشود!

20 ضد قهرمان (ANTI-HERO) برتر در دنیای کمیک بوک

نگاهی به VENOM های مختلف کمیک های مرد عنکبوتی

10 حقیقت مهمی که باید درباره تاکسین (TOXIN) بدانید

10 حقیقتی که باید درباره کارنیج (CARNAGE) بدانید

20 حقیقتی که باید درباره شخصیت ونوم (VENOM) بدانید

10 حقیقت مهمی که باید درباره «آنتی ونوم» (ANTI-VENOM) بدانید

15 قدرتی که کارنیج دارد ولی ونوم ندارد!

10 قدرتی که ونوم دارد ولی کارنیج ندارد!

این مطلب را به اشتراک بگذارید :