شماره آخر از کمیک "سایه عنکبوت" (Spider’s Shadow) ترجمه شد + لینک دانلود

کمیک-سایه-عنکبوت-spider’s-shadow-ترجمه-شد-لینک-دانلود

وب سایت اسپایدی با افتخار تمام داستان جنجالی امسال مرد عنکبوتی را که توسط استاد «چیپ زدارسکی» نوشته شده با ترجمه فارسی تقدیم شما میکند.

 داستان این کمیک در دنیایی موازی جریان دارد و مربوط به دهه 80 میلادی میشود، یعنی زمانی که پیتر پارکر به تازگی به لباس سیاه سیمبیوت فضایی دست پیدا کرده بود و مری جین تازه فاش کرده بود که سالهاست از هویت مخفی او خبر دارد. پیتر پارکر همچنین با زن عمویش دچار مشکلاتی شده بود (چون تصمیم گرفته بود از دانشگاه خارج شود) و همچنان با فلیشیا هاردی (گربه سیاه) رابطه رومانتیک داشت. ضمناً، دشمن اصلی او در آن دوره «هاب گابلین» بود. همه چیز مثل دنیای اصلی در جریان بود و سیمبیوت روی ذهنش داشت تاثیر بدی میگذاشت با این تفاوت که در این دنیا پیتر ناگهان تصمیم گرفت وقتی نزد رید ریچاردز میرود تا لباس جدیدش را مورد بررسی قرار دهد تصمیم گرفت آن را فعلا نزد خود نگه دارد و همین باعث بروز فاجعه ای گردید که دارک ترین داستان تاریخ اسپایدرمن را خلق کرد!

 

Spider-Man: Spider's Shadow #1

Spider-Man: Spider's Shadow #1

مترجم : صدف حکیم

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور ، گرافیست و طراح کاور: امیر حسین رحبی

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (مدیا فایر)

لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)

 

Spider-Man: Spider's Shadow #2

Spider-Man: Spider's Shadow #2

مترجم : صدف حکیم

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور ، گرافیست و طراح کاور: امیر حسین رحبی

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (مدیا فایر)

لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)

 

Spider-Man: Spider's Shadow #3

Spider-Man: Spider's Shadow #3

مترجم : محمد شیرزاده

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور ، گرافیست و طراح کاور: سینا محدثی

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (مدیا فایر)

لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)

 

Spider-Man: Spider's Shadow #4

Spider-Man: Spider's Shadow #4 کمیک

مترجم : محمد شیرزاده

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور ، گرافیست و طراح کاور: سینا محدثی

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودبوی)

لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)

 

Spider-Man: Spider's Shadow #5

Spider-Man: Spider's Shadow #5 کمیک

مترجم : محمد شیرزاده

ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی

ادیتور ، گرافیست و طراح کاور: سینا محدثی

لینک دانلود مستقیم

لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودبوی)

لینک دانلود غیر مستقیم (آپلودر)

 

نظر شما درباره این داستان چیست؟ 

برای خواندن دیگر كمیك هایی كه در سایت ترجمه كرده ایم اینجا را كلیك كنید.

 

مطالب مرتبط:

چگونه در كامپیوتر یا سیستم اندروید كمیك بخوانیم؟

شماره آخر از کمیک "مرد عنکبوتی سیمبیوتی"  ترجمه شد + لینک دانلود

بهترین داستان های مرد عنکبوتی در 10 سال گذشته

بهترین کمیک های مرد عنکبوتی به زبان فارسی

معرفی تمام گابلین های كمیك های مرد عنكبوتی – قسمت سوم

معرفی تمام سیمبیوت (SYMBIOTE)ها در کمیک های مارول

10 حقیقت بسیار مهمی که باید درباره "گربه سیاه" (BLACK CAT) بدانید

تمام عشق های پیتر پاركر!

شماره آخر از کمیک "داستان زندگی مرد عنکبوتی" ترجمه شد + لینک دانلود

لحظات ماندگار در كمیك‌ های مرد عنکبوتی: پیتر پارکر و مری جین با هم روبرو میشوند!

معرفی تمام سیمبیوت (SYMBIOTE)ها در کمیک های مارول

20 حقیقتی که باید درباره شخصیت ونوم (VENOM) بدانید

معرفی شخصیت های مكمل  كمیك های مرد عنكبوتی

10 دشمن برتر مرد عنکبوتی

شماره آخر از کمیک "مرد عنکبوتی سیمبیوتی: حقیقت بیگانه"  ترجمه شد + لینک دانلود

شماره آخر از کمیک "داستان زندگی مرد عنکبوتی" ترجمه شد + لینک دانلود

15 مرد عنکبوتی دارک در دنیای کمیک!

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

دیدگاه‌ها   

AM SM BM SM
+1 #1 AM SM BM SM 1400-04-25 13:04
سلام
ممنون بابت ترجمه و ادیت این کمیک.
و اما درباره شماره یک کمیک "سایه عنکبوت".
خطر اسپویل!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اول این رو بگم که برای چیپ زدارسکی ارزش زیادی قائل هستم. سری کمیک های "مرد عنکبوتی خارق العاده" که ایشون دوباره زنده اش کردند فوق العاده زیبا و fun بود. کمیک "داستان زندگی مرد عنکبوتی" هم شگفت انگیز بود و بسیاری از جاهاش متاثر شدم و به نظرم چیپ زدارسکی یکی از بهترین نویسنده های سال های اخیر کمیک های مارول هست. وقتی هم که اسم این نویسنده بزرگ رو میبینم توقعم از این کمیک خیلی بالا میره. چیپ زدارسکی در کمیک "داستان زندگی مرد عنکبوتی" به خوبی نشون داد که میتونه از سیمبیوت استفاده های خوبی کنه و سختی های وجود اون رو برای زندگی اسپایدی نشون بده. در شماره اول این کمیک هم در همون اول متوجه میشیم با یکی از داستان های دارک اسپایدی طرف هستیم که انگار به قول خوب پیتر "با کسی شوخی نداره!" این کمیک یک راه خوب رو برای نشون دادن دغدغه ها و کشمکش های درونی پیتر با سیمبیوت رو انتخاب میکنه:"کابوس ها!" و البته توی کابوس ها هم روی مهم ترین چیز برای پیتر تمرکز میکنه:"خانواده و اطرافیان!" همیشه چیزی که پیتر سعی داشته ازشون مراقبت کنه اطرافیان اون بودند و از اینکه صدمه میبینند همیشه خودش رو سرزنش میکنه. این کمیک هم بسیار خوب این مسئله رو نشون میده و من ازش راضی هستم. صحنه هایی هم که تصاویر (استخوانی) اطرافیان پیتر رو نشون میده آدم کامل درک میکنه که برای کسی که داره این کابوس رو میبینه چقدر قضیه ترسناکه! رابطه پیتر با سیمبیوت در اواخر کمیک به اوج خودش رسید و کشمکش های اونا و در آخر تسلیم شدن پیتر در برابر سیمبیوت بسیار تماشایی در اومد و باور پذیر شد. شاید بشه گفت این کمیک هدف و سوالش اینه که "چه میشد اگر پیتر پارکر سیمبیوت رو نگه میداشت؟" چیپ زدارسکی با "داستان زندگی مرد عنکبوتی" نشون داده در جواب دادن این سوال ها و مقایسه اونا با دنیای اصلی مهارت خاصی داره. تعاملات و دیالوگ ها هم واقعا عالی بودند. من از تعاملات پیتر با هاب گابلین و پیتر و سیمبیوت خیلی خوشم اومد. و البته هاب گابلین که در اون موقع دشمن اصلی اسپایدی بود در این کمیک حضور موثری داره و وقتی که هویتش فاش میشه انگیز های اون به صورت کلی مشخص میشه و به نظرم تهدید بسیار جدی و خوبی بود. اتفاقی هم که در آخر این کمیک افتاد به قطع مسیر کلی کمیک رو مشخص میکنه و البته کاور شماره بعدی هم حال و هوای وحشت آمیزی داره.
طراحی ها به نظرم خوب بودند. عالی نبودند اما در حد خودشون خوب بودند اما دوست داشتم طراحی های بهتری رو همراه این داستان ببینم. اما اونطور هم نبودند که بگم ناامید شدند. سبک طراحی برای من حد وسط خوب و بود و چهره ها هم خوب طراحی میشدند و اغلب احساسات رو منتقل میکردند. رنگ آمیزی ها هم بد نبودند اما بعضی جاها مثل وقتی که سیمبیوت تن اسپایدی رفت خیلی خوب نبودند. در کل طراحی این کمیک قابل قبول بودند و البته صحنه های اکشن هم بسیار خوب بودند.
ترجمه و ادیت هم بسیار عالی بود و من از ادیت اون صفحه اول که سایه کلمه عنکبوت رو نشون میداد خیلی خوب بود.
ایستراگ ها اشارات و ارجاعات:
- در بین صحنه های اکشن این کمیک صحنه ای هست که پیتر تارش رو به دیوار میزنه و هاب گابلین فکر میکنه که اشتباه زده اما اون دیوار پشتی رو روی سرش خراب میکنه.
s4.uupload.ir/.../...
این قضیه اشاره داره به شماره ۳۸۶ کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز که اسپایدی این حرکت رو انجام داد.
spidey.ir/.../...
جالبه که همین حرکت هم به فیلم بازگشت بتمن اشاره داره.
spidey.ir/.../you_missed.gif
در این مقاله توضیح داده شده.
spidey.ir/.../...
- در صحنه ای که پیتر کابوس میبینه پیتر آواری رو سعی میکنه بلند کنه که اشاره ای به شماره ۳۳ کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز هست.
s4.uupload.ir/.../...

spidey.ir/.../...

spidey.ir/.../...

spidey.ir/.../...
با تشکر.
نقل قول کردن
Pooyan mirzahosseini
+1 #2 Pooyan mirzahosseini 1400-04-25 15:11
سلام بابت ادیت و ترجمه ممنون
این رفتار به خاطر سیمبیوت بود اما واقعاً این داستان جنبه ای از ابرقهرمان رو نشون میده که خسته شده هرچقدر تلاش می‌کنه نمیتونه مردم میمیرن داستانش خیلی قشنگه مخصوصاً اون قسمت اولش که پیتر کابوس میدید و می‌گفت اگر همه تلاشتو کردی چرا همه عزیزات مردن واقعاً این داستان خیلی قشنگه چون داره اون جنبه از یک ابرقهرمان رو نشون میده که داره زیر فشار له میشه و در همین حالت جهت خودش رو گم کرده مثل همون جایی که پیتر دست رید ریچاردز رو فشار داد و رفت وقتی که پیتر خودشو گم کرده بود رفت پیش کسی که شخصیت اونو بهتر از خودش می‌شناخت و از درونش خبر داشت یعنی زن عمو می راستش از اونجایی که پیتر هویت هابگابلین رو فهمید از شخصیت های گابلین بعید نبود که بره سراغ هویت پیتر وقتی هم فهمید رفت و خونه رو به آتیش کشید طبیعتاً پیتر تو حالت عادی هم عصبانی میشد چه برسه به اون شرایط به. که فهمید زن عمو می تو آتیشه خیلی عصبی بود ونوم هم بهش کمک کرد در همون حالت تاریکی تو روحش و ونوم به ذهنش نفوذ کرد و دیگه نگم هاب گابلین چه بلایی سرش اومد واقعاً داستانش خیلی قشنگ بود همون‌طور که گفتم جنبه خاصی از ابرقهرمان هارو به تصویر کشید منتظر شماره بعدی هستم
نقل قول کردن
Ehsan Spider
+1 #3 Ehsan Spider 1400-04-25 16:24
بسم الله الرحمن الرحیم

سلام خدمت دست اندرکاران اسپایدی ، مدیریت گرامی ، استاد عزیز و دوستان خوبم .

قبل از شروع یه تشکری داشته باشم از تیم ترجمه فوق حرفه ای اسپایدی که واقعا با نهایت سرعت و بهترین کیفیت کمیک رو ترجمه و ادیت میکنید. دست گلتون درد نکنه.

نگاهی به کمیک شماره 1 سایه عنکبوت

( Spider-Man : Spider's shadow #1 )

!!!هشدار اسپویل!!!
.
.

.
.
.
.
.


نویسنده :
آقای چیپ زدارسکی نویسنده این کمیک بود که به نظرم از نویسندگانی هستش که اخیراً اسم و رسم برای خودش دست و پا کرده. به نظرم اینکه زادرسکی بعد از life story و پیتر پارکر خارق‌العاده دوباره برگشته تا برای اسپایدی کمیک بنویسه یه اتفاق خیلی خوبه. فکر کنم توی شماره 310 مرد عنکبوتی خارق‌العاده که توی سایت هم ترجمه شده جایزه برده و یه سری خوب هم واسه ایمیج مینویسه که جایزه درو می‌کنه قشنگ. کمیک های دردویل هم توی دستشه که الکترا رو جایگزین مت کرده. با اینا کاری ندارم ولی به نظرم نویسنده ای هستش که از لحاظ احساسی و انتقال احساسات کارش حرف نداره. به نظرم این ویژگی اینجا توی همین داستان به دردش میخوره چون میدونید که این سیمبیوت یکی از برترین اپیزود های کارتون مرد عنکبوتی خارق‌العاده رو رقم زد. خلاصه بگم با نوشتن داستان زندگی اسپایدی بهمون نشون داد که تاریخچه اسپایدی رو هم مسلطه.

کاور :
من کاور این شماره رو دوست داشتم. به نظرم خیلی خوب طراحی شده بود و نشون میداد که سیمبیوت از دهن و دماغ پیت میره توی جلدش و کلا بیا و درش بیار. فکر کنم بیشتر کاور ها یا شایدم هر 5 تا کاور اصلی این سری کوچیک با همین سبک و حال و هوا طراحی میشن و حسابی ترس و دارکی داستان رو منتقل میکنن.

داستان :
من این فضا رو بیشتر توی داستان های ونوم و رویداد مهیج کینگ این بلک دیده بودم و این فضا و افکتی که استفاده شده بود فکر میکنم با داستان های اسپایدی غریبه و منو یاد فضای داستان منفور اسپایدرمن : سلطنت یا reign میندازه. به نظرم زدارسکی خوب بلده کار خودشو بکنه و داستان رو جوری روایت کنه که خوشمون بیاد.

شروع داستان به نظرم بد نبود با کابوسی که اسپایدی میبینه کار زدارسکی شروع میشه. خودم این صفحه رو از لحاظ طراحی دوست داشتم و اون «مردن» های پی در پی یه حس خاصی بهم میداد:
uplooder.net/.../...

یک اشاره ای هم شد به مرگ گوئن با اون چهره اسکلتی که کابوس سنگینی بود به نظرم.
مشکلات پیت اینجا خیلی خیلی منو یاد سریال مرد عنکبوتی خارق‌العاده میندازه. یعنی وقتی این سیمبیوت رو بر تن داشت هنوز حالش خوب بود و وقتی زن عموش رفت بیمارستان به نوعی سیمبیوت حال و هوا و خشم پیت رو سنگین تر کرد. اینجا هم به نظرم همینطوره یعنی مری جین از اون ور ترکش کرده، زن عموش هم از این ور خب مرد عنکبوتی هم عین خودم طاقت تنهایی نداره و سیمبیوت هم از این فرصت استفاده میکنه که بهش غلبه کنه.

به نظرم اون پانلی که پیت مری جین رو هل میده دیگه کامل دردش رو میفهمیم. حس میکنم این پانل یه چیز خاصی توی خودش داشت و برای ام‌جی هم قطعا دردناک بوده.

کتک خوری اول هابگابلین هم برام جالب بود به نوعی سیمبیوت توی صحنات اکشن کنترل پیت رو به دست میگیره. راستش صحنه دومی که با هاب گابلین مبارزه کرد رو دوست نداشتم و شاید نقطه ضعف‌ این شماره رو همونجا میبینم. راستش اصلاً حال نکردم که زن عموی پیتر اونجا داره میسوزه و اونم اینجا به همین راحتی تسلیم سیمبیوت شد. شاید اگه از این پانل استفاده نمیکرد یا واسه شماره آخر نگه میداشت یه صحنه حسابی حماسی و جنجالی خلق میشد با الهام از کاتن مردعنکبوتی خارق‌العاده ولی باز تکراری میشد به نظرم اونجایی که کینگزلی رو کشت هم اصلا پانل درست درمومی نبود و ایشالا حل و فصلش میکنن ولی حالا باید به زدارسکی اعتماد میکنیم ببینیم چه بلایی قراره سر پیت بیاره.

ریتم داستان خیلی جالب و جذاب بود کلا زدارسکی ریتم رو خوب کار میکنه. توی مرد عنکبوتی خارق‌العاده هم 20 داستان نوشت و ریتم رو ننداخت. به نظرم اینجا هم خیلی خوب داستان رو پیش برد.

دیالوگ ها خیلی با داستان هماهنگ بودن و به نظرم نقطه قوت دیالوگ ها این بود که خیلی خوب به انتقال احساسات کمک میکردند.
فان داستان چندان زیاد نبود البته با همچین فضایی شاید فانش زیادی هم بوده. من که خودم اون شرط بندی پلیس ها رو که اسپایدی گفت حسابی دوست داشتم.
اکشن کمیک هم از حق نگذریم عالی بود. دوتا اکشن با ریتم و هیجان بالا داشتیم.‌

کاور شماره بعدی به نظرم خیلی هایپ کنندس. فکر میکنم به نوعی قراره پیت به ام‌جی آسیب بزنه و خلاصه باید دید زدارسکی چه خوابایی برامون دیده.

داستان : 8.5 از 10

--------------------------

طراحی :
طراحی به نظرم بد نبود. با اینکه فکر میکنم سر افکتی که انتخاب شده باید یکم بیشتر به کینگ این بلک نگاه میکردن. به نظرم اون افکت و فضا بیتشر و بهتر به این داستان می‌ساخت ولی من مشکلی نداشتم با فضا و کلا میگم بد نبود فضاش.
صحنه های اکشن خوب طراحی شده بودن. به نظرم نقطه قوت طراحی بودن و همینطور چهره ها که اغلبشون احساسات رو منتقل میکردن و میشد ارتباط گرفت.

طراحی : 8.5 از 10

-------------------------

شخصیت پردازی :

شخصیت اصلی که اسپایدی بود به نظرم (به نظرم) تا آخر داستان خوب و همون پیتر همیشگی بود و اون حس درب و داغون بودنش منو جذب میکرد ولی کلا من با دو سه صفحه آخرش مشکل داشتم و به نظرم اگه لطمه ای هم به شخصیت پیتر خورده باشه همونجا بوده.
شخصیت خبیث اصلی که همون هاب گابلین نه سیمبیوت و در ادامه شاهد سیمبیوت خواهیم بود. به نظرم کینگزلی خوب شخصیت پردازی شده بود مخصوصاً اینکه و بعدش برگشت و هی میگفت خودت شروع کردی که من اونجاشو دوست داشتم.

شخصیت های مکمل :
به نظرم بی نقص بودن اون از فلیشا که همه حتما میدونیم همون دختر پشت بومی هستش که مدام سر راه پیت سبز میشه یکم دیگه پانل تاریک میشه (!). زن عمو می هم که از صحبت هاش معلومه. خب منم بودم ناراحت میشدم که پیت با اون همه استعداد داره ترک تحصیل میکنه. ام‌جی هم بی نقص بود.

شخصیت پردازی : 9 از 10


--------------------------

ترجمه و ادیت :

ترجمه و ادیت مثل همیشه بهترینه و اصلا در حدی نیستیم که بخوایم نظر بدیم. خیلی ممنون از خانم حکیم و استادان رجبی و ترابی عزیز که برای این شماره زحمت کشیدید.

---------------------------

باز هم ممنون از زحمات شما اساتید محترم


مخلص شما : Ehsan Spider

امیدوارم کامنتمو نقد کنید.....
نقل قول کردن
Ehsan Spider
#4 Ehsan Spider 1400-04-25 16:28
سلام

میخواستم نظرتو نو راجب مبارزه آتشین آخر کمیک بپرسم؟

استاد شما راضی بودین از کمیک؟
نقل قول کردن
mtm
#5 mtm 1400-04-25 17:21
به نقل از Ehsan Spider:
سلام

میخواستم نظرتو نو راجب مبارزه آتشین آخر کمیک بپرسم؟

استاد شما راضی بودین از کمیک؟

بله راضی بودم و البته قسمت های بعدی جذاب تر هم‌میشه
دی سی سالهاست داره سعی میکنه سوپرمن رو خبیث کنه ولی این داستان ثابت میکنه پیتر پارکر مبتونه خبیث جذاب تری باشه! چون اونقدر تو زندگی سرخوردگی و نفرت و تراژدی داشته که فقط یه جرقه میتونه اونو به آتیش بکشه و اون جرقه هم سیمبیوته!
یه بار نورمن به پیتر جمله عجیبی گفت: سایه آنانی که روشنایی شون زیاده، بیشتره!
نقل قول کردن
Ehsan Spider
#6 Ehsan Spider 1400-04-25 17:47
به نقل از mtm:
به نقل از Ehsan Spider:
سلام

میخواستم نظرتو نو راجب مبارزه آتشین آخر کمیک بپرسم؟

استاد شما راضی بودین از کمیک؟

بله راضی بودم و البته قسمت های بعدی جذاب تر هم‌میشه
دی سی سالهاست داره سعی میکنه سوپرمن رو خبیث کنه ولی این داستان ثابت میکنه پیتر پارکر مبتونه خبیث جذاب تری باشه! چون اونقدر تو زندگی سرخوردگی و نفرت و تراژدی داشته که فقط یه جرقه میتونه اونو به آتیش بکشه و اون جرقه هم سیمبیوته!
یه بار نورمن به پیتر جمله عجیبی گفت: سایه آنانی که روشنایی شون زیاده، بیشتره!



واقعاً زاویه دید شما خیلی منحصر به فرده استاد. کلا هرجور فشار آوردم نتونستم حتی از نزدیک اون ور هم به کمیک نگاه کنم. به نظرم حالا که گفتین درسته موضوع خیلی جالب شد.

به نظرم جمله خیلی باحالی بود که میتونست خیلی جاها بهش ادای احترام بشه و ازش استفاده بشه. کلا جمله عجیبی بود.


باز ممنون از تمام زحمات شما و اینکه قابل دونستید و کامنتم رو نقل کردید.
نقل قول کردن
Pooyan mirzahosseini
+1 #7 Pooyan mirzahosseini 1400-04-25 17:51
به نقل از mtm:
به نقل از Ehsan Spider:
سلام

میخواستم نظرتو نو راجب مبارزه آتشین آخر کمیک بپرسم؟

استاد شما راضی بودین از کمیک؟

بله راضی بودم و البته قسمت های بعدی جذاب تر هم‌میشه
دی سی سالهاست داره سعی میکنه سوپرمن رو خبیث کنه ولی این داستان ثابت میکنه پیتر پارکر مبتونه خبیث جذاب تری باشه! چون اونقدر تو زندگی سرخوردگی و نفرت و تراژدی داشته که فقط یه جرقه میتونه اونو به آتیش بکشه و اون جرقه هم سیمبیوته!
یه بار نورمن به پیتر جمله عجیبی گفت: سایه در نزد آنانی که روشنایی زیاده، بیشتره!

با نظر شما موافقم استاد سوپرمن به صورت کلی خیلی مشکلات و تراژدی های خیلی خاصی نداشته خودش نماد امید هست اما مشکلات شخصی زیادی پیدا نکرده که نیاز به امید داشته باشه به صورت کلی اگر بخوان شرورش بکنن باید تراژدی های بیشتری براش ایجاد بکنن من اونجایی که جوکر لوئیس رو کشت و سوپرمن هم قلب جوکر رو له کرد و کشتش اما به صورت کلی بله شخصیت هایی مثل بتمن و اسپایدرمن ویلن های بهتری میتونن باشن در مورد این داستان هم که خیلی جالب شد
نقل قول کردن
s.p.i
+1 #8 s.p.i 1400-04-25 18:11
سلام
کمیک عالی هست چیپ زادراسکی نویسنده خیلی خوبی هست و کمیک مرد عنکبوتی خارقلاده خیلی خوب نوشت

نقد شماره ۱ سایه عنکبوت
تو این شماره پیتر به خاطره از دست دادن عزیزان خودش و همچنین این که نتونست اونا رو نجات بده همیشه نارحت و غمگین و عصبی بوده تو این شماره پیتر به مرور زمان خشن تر میشه و البته سیع میکنه سر دربیاره قضیه لباسش چیه و البته با هاب گابلین هم درگیر میشه و بعد از این ماجرا میره پیش چهار شگفت انگیز ولی پیتر راضی نمیشه رید ریچارد لباسو بررسی کنه اما میره پیش زن عمو تا باهاش حرف بزنه ولی خب هاب گابلین باعث مرگ زن عمو می میشه و پیتر هم با خشم هاب گابلین میکشه البته بگم حیم خشم باعث قوی‌تر شدن سیمبویت میشه
این داستان نشدن میده پیتر میتونه خبیث بشه چون تو زندگی خیلی درد و رنج دیده

داستان ۸ از ۱۰
طراحی ۹ از ۱۰
ادیت ۲۰
ترجمه ۲۰
نقل قول کردن
SPIDERBAT
+1 #9 SPIDERBAT 1400-04-26 03:09
سلام اسپایدی
قبل از هر چیزی میخوام از زحمات خانم حکیم و استاد و آقای رجبی تشکر کنم و بهشون یه خسته نباشید درست حسابی بگم واقعا دمشون گرم که این کمیک خارق العاده رو برای ما آماده کردن امیدوارم نقد هایی که من و دیگر رفقا می کنیم بتونه ذره ای از زحماتشون رو جبران کنه.

نقد شماره نخست از کمیک دلخراش سایه عنکبوت:
هشدار اسپویل
.
.
.
.
واقعاً باورم نمیشه پیتر بتونه انقدر موجود ترسناکی باشه...راستش وقتی داشتم کمیکو میخوندم مخصوصاً اون قسمت ترسناک آخرش خیلی حالم بد شد که مجبور بودم پیترو اون جوری ببینم و از طرفی واقعاً خوشحالم که پیتر دنیای اصلی از دست سیمبیوت خلاص شد وگرنه خدا میدونه که چه کارای وحشتناکی انجام میداد و دستش به چه خون هایی آغشته میشد که تا آخر عمر عذاب وجدان اون کارا ذهنشو آشفته میکرد...البته هاب گابلین هم زیاده روی کرد به نظرم و نباید با اون وضعیت سر به سر پیتر میذاشت... توی اون مبارزه ی آتشین و خونین پایانی به راحتی میشد ضعیف بودن هاب گابلین نسبت به پیتر رو دید و مثل یه پشه له شد! واقعاً لقب دارک ترین و ترسناکترین داستان تاریخ مردعنکبوتی لایق این سریه و توی همین یه شماره ی اول حسابی ترس به جون مخاطب میندازه!.

به نظرم خوبه یه ذره هم درباره ی پیتر تو این شماره حرف بزنم:
راستش هیچ‌وقت به این توجه نکرده بودم که مردعنکبوتی چه پتانسیل قدرتمندی برای تبدیل شدن به یک ویلن تمام‌عیار و ترسناک رو داره... اون همه سختی،اون همه مرگ دیگه اگه سیمبیوت هم بخواد تحریکش کنه که خودشو آزاد کنه و تازه قدرت هاشم افزایش بده همه ی اون سختی‌ها و رنج‌ها رو آزاد می کنه و حتی قوانین سفت و سختی که بهشون پایبنده رو هم زیرا میذاره و دست به قتل میزنه که خیلی ترسناکش می کنه و من که به شدت هایپم برای قسمت‌های بعدی و از طرفی هم دلم نمیخواد بیشتر بخونمش و پیتر و یا مردعنکبوتی رو توی این وضعیت ببینم.
پیتری که با دوستانش بد برخورد می کنه...زن عموی مهربونشو ناامید کرده...با عشق زندگیش هم رابطه ی خیلی میزونی نداره و توی عمق همه ی این قاجعه ها با سیمبیوت هم پیوند خورده که قفل و زنجیر و محدودیت هاش رو باز می کنه و بی نهایت خطرناک و آشفته میشه … .

داستان:

تم داستان خیلی تاریک و غم انگیزه و کابوس های وحشتناکی که پیتر می بینه همینطوری دارن اعصابشو خراش میدن که البته به نظر میاد بخاطر تأثیرات سیمبیوت باشن و کنترل شده موضوعاتشون هم حول مهم‌ترین دغدغه ی زندگی پیتر میچرخه...نجات دادن عزیزان!و به نظر میرسه سیمبیوت با این کابوس ها علاوه بر اینکه خواب رو از پیتر میگیره یه جورایی خشم رو به اون تزریق می کنه و زندگی پیتر هم که پره از مواقعی که باعث میشن این خشم خالی بشه و با اون قدرت هر لحظه مردعنکبوتی ترسناک تر میشه!
در طول داستان نویسنده به شکلی ماهرانه اعصاب خواننده رو به بازی میگیره از فضا و تم دارک کلی داستان گرفته تا جزئیاتی مانند رابطه ی پیتر با زن عمو می و ام جی و اگه یه ذره کلی‌تر به کمیک نگاه کنید از ماهر بودن نویسنده باخبر میشید و کلاً زدارسکی مهارت خوبی توی خلق داستان‌هایی با فضاها و تم های دارک داره مثل همون شاهکار بی نظیرش Life Story که توی اکثر لحظاتش ویلن گرین گابلین بود و حالا معلومه که توی این سری برای ویلن اصلی علاوه بر سیمبیوت خود پیتر رو هدف قرار داده و واقعاً مطمئنم که قراره این استاد بزرگ برامون صحنه‌های بی‌نظیری رو رقم بزنه.

توی داستان چند مبارزه هم شکل گرفت که مبارزه ی پیتر به روش سیمبیوتی هم آغشته شده بود و این خیلی ترسناک ترشون میکرد و میشد زیاده روی رو توشون دید مخصوصاً اون مبارزه ی خونین و هولناک آخر که به مرگ هاب گابلین ختم شد و من به شخصه پیشبینی میکردم که قراره آخر این مبارزه چی بشه و خیلی دلم میخواست که این اتفاق نیوفته اما... .

طراحی:

به نظرم طراحی ها خیلی با خود داستان هم خونی داشتن و یه جورایی چاشنی صحنه‌ها و تم دارک داستان بودن با این حال میشه یه سری ایرادات ریز هم ازش گرفت ولی خب این حقیقت که به شدت این شکل طراحی به این نوع داستان میاد ایرادات رو میپوشونه و کلاً یه شماره کمیک خاص رو تقدیم خواننده می کنه.

نمرات:
داستان 10 از 10.
طراحی 10 از 10(واقعا همخونی جالبی که طراحی با داستان داره نمیذاره نمره ای ازش کم کنم).
ترجمه و ادیت 10 از 10(دمتون گرم و خسته نباشید مثل همیشه بی نظیر).
نقل قول کردن
Cletus_Cobblepot
-1 #10 Cletus_Cobblepot 1400-04-27 12:44
درود بر استاد ترابی و تمامی عزیزان و اساتید دست اندر کار وبسایت بی نظیر اسپایدی

استاد شما در قسمت توضیحات کمیک گفتین که این دارک ترین کمیک اسپایدرمنه
ینی دارک تر از Kraven's Last Hunt ؟
آخه من توی لیست دارک ترین کمیکای اسپایدی ، دیدم که آخرین شکار کریون ، اول بود توی لیست.

ینی لیست قراره آپدیت بشه؟ :)))
نقل قول کردن
mtm
#11 mtm 1400-04-27 21:21
به نقل از Cletus_Cobblepot:
درود بر استاد ترابی و تمامی عزیزان و اساتید دست اندر کار وبسایت بی نظیر اسپایدی

استاد شما در قسمت توضیحات کمیک گفتین که این دارک ترین کمیک اسپایدرمنه
ینی دارک تر از Kraven's Last Hunt ؟
آخه من توی لیست دارک ترین کمیکای اسپایدی ، دیدم که آخرین شکار کریون ، اول بود توی لیست.

ینی لیست قراره آپدیت بشه؟ :)))

من مقاله دارک ترین داستان های مرد عنکبوتی رو یادم نمیاد
منظورتون ترسناک ترینه؟ ولی تو اون آخرین شکار کریون رتبه سومه
ولی جای شما بودم به خود کمیک و داستان میپرداختم تا اینکه"اگه این دارک ترینه پس فلان مقاله رو اپدیت کنید"
نقل قول کردن
Mr. Doctor
#12 Mr. Doctor 1400-04-27 22:46
من که واقعا وقتی به این فکر کردم که در قسمت های اینده چه کارهای وحشتناکی میتونه از پیت سر بزنه،خیلی ترسیدم
طراحی ها بنظرم به خوبی از پس ترسناکتر کردن حال و فضای داستان بر اومده
ولی یکم در صحنه های اکشن (شاید این فقط نظر من باشه) خیلی خوب نبود
بنظرم این کمیک میتونه در بین بهترین داستان های دارک اسپایدی قرار بگیره
وبنظرم این اتفاق میفته
من که با همین یک شماره هم خیلی باهاش کردم و برای قسمت های بعدیش هایپم
ممنون
نقل قول کردن
king venom
#13 king venom 1400-04-28 08:58
واوو
به جرات میشه گفت که این یکی از دارک ترین کمیک هایی هست که از مرد عنکبوتی توسط مارول منتشر شده
ترجمه و ادیت هم که عالی و کامله دستتون درد نکنه
نقل قول کردن
king venom
+1 #14 king venom 1400-04-28 09:16
کمیک هایی مثل این یه نمونه بارز برای کسانی هست که اعتقاد دارن کمیک های مرد عنکبوتی «به قول اونا بچه بازی» هستن یا اینکه میگن شخصیت مرد عنکبوتی فقط برای سنین پایین مناسبه و جذابیت داره
خب این افراد حتی یه زره با کمیک های مردعنکبوتی آشنا نیستن یا کلا به شخصیت مردعنکبوتی نگاه سطحی دارن
خب شابد عمده طرفداران اسپایدرمن سنین نوجوان و جوان باشن ولی این افراد حتی اگه یه ذره با کمیک های مردعنکبوتی آشنا باشن میدونن که چقدر میتونه فضای بزرگسالانه یا جدی و دارکی داشته باشه و چقدر این داستان ها میتونن جذاب باشن و این کمیک به خوبی این موضوع رو به تصویر کشیده
نقل قول کردن
Scarlet Speedster
+1 #15 Scarlet Speedster 1400-05-22 19:27
بسم الله الرحمن الرحیم

نقد و بررسی شمارهٔ ۱ از سری "مرد عنکبوتی: سایهٔ عنکبوت" (Spider-Man: Spider's Shadow)
هشدار: این نقد حاوی اسپویل است!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مقدمه:

شخصیت بسیار محبوب پیتر پارکر ملقب به مرد عنکبوتی برای اولین بار در شمارهٔ ۱۵ از سری کمیک های «فانتزی شگفت انگیز» و به دستان خلاق و توانمند استن لی و استیو دیتکو خلق شد. محبوبیت این شخصیت بسیار زیاد ـه و سری های اختصاصی بسیار زیاد و موفقی رو پشت سر گذاشته. بدون شک یکی از مهم ترین وقایع و رخداد های حرفهٔ ابرقهرمانی این قهرمان برمیگرده به کمیک‌بوک های این شخصیت در دههٔ ۸۰ میلادی و پیوند خوردن لباسی بیگانه از ماده‌ای تیره و لزج و چسبناک ولی با ادراک به نام سیمبیوت (Symbiote) به این قهرمان دوست داشتنی که زندگی اون رو برای مقطعی به طور کامل تغییر داد. به زودی پیتر متوجه زنده بودن این لباس شد و بعد از گذشت اتفاقاتی، موفق به ترک اون شد و همین هم بهانه‌ای شد برای خلقت یکی از مرگبار ترین دشمنان اون یعنی ادی براک/ونوم (Venom)؛ اما چی میشد اگه پیتر هیچ‌وقت سیمبیوت رو کنار نمیگذاشت و به طور کامل باهاش پیوند میخورد؟ چیپ زدارسکی، نویسنده جوان و تحسین شدهٔ این روز های انتشارات مارول با این سری برگشته تا به این سوال پاسخ بده. با بنده یعنی «Scarlet Speedster» در نقد شمارهٔ نخست این سری همراه باشید...

داستان (پروتاگونیست و آنتاگونیست):

همون‌طور که در مقدمهٔ کمیک هم گفته شده، وقایع و رخداد های این کمیک حدوداً طبق شمارهٔ ۲۵۸ از سری کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز پیش میره. اگه این شماره رو مطالعه کرده باشید، باید بدونید که از همینجا بود که کم کم مقدمات کنار گذاشتن لباس سیمبیوتی و در نهایت پیوند سیمبیوت و ادی براک و به وجود اومدن ونوم فراهم شد و پیتر تونست به کمیک چهار شگفت انگیز (Fantastic Four) سیمبیوت رو از خودش جدا کنه. اما توی این کمیک ما شاهد هستیم که وقایع طور دیگه‌ای پیش میرن. در واقع پیتر بعد از ملاقات با چهار شگفت انگیز و شنیدن حقیقت زنده و با ادراک بودن سیمبیوت از زبون رید ریچاردز/آقای شگفت انگیز برخلاف سری کمیک های اصلی حاضر نمیشه که سیمبیوت رو از خودش جدا کنه و اون رو پیش خودش نگه میداره. همین تصمیم پیتر هم در ادامه موجب رخ دادن اتفاقات جدیدی میشه که یک نوع ?...What if جالب رو به وجود آورده که همون هم دستمایه خلق این داستان شده؛ «چه میشد اگه پیتر پارکر هرگز لباس سیمبیوتی‌ـش رو از خودش جدا نمیکرد؟» از اون جایی که من این چند وقت اخیر کار های جدید چیپ زدارسکی (مثل سری کمیک های آنگویینگ دردویل که مورد تحسین هم واقع شد) رو دنبال نکردم، آخرین کمیکی که از این نویسندهٔ با استعداد خوندم برمیگرده به Spider-Man: Life story که با توجه یه همون هم میشه از موفقیت این سری اطمینان حاصل کرد. اگه یادتون باشه اتفاقاً زدارسکی در شمارهٔ سوم از این سری داستان پیوند بین سیمبیوت و پیتر رو دستخوش تغییرات قرار داد و من که خیلی از روایت داستان منحصر به فردش از ماجرای بین پیتر و سیمبیوت لذت بردم. اگه زدارسکی بتونه همون فرمول رو روی این سری هم پیاده کنه و با همون فرمون پیش بره، قطعاً این کمیک هم به یکی دیگه از برترین های این چند وقت اخیر تبدیل میشه. فضایی که زدارسکی تونسته در این شماره خلق کنه واقعاً منحصر به فرد ـه. تاریکی ای که دنیای پیتر رو فرا گرفته رو میشه با گوشت و خون احساس کرد و ربطش داد به تاریکی خود سیمبیوت و این که چه بلایی سر زندگی پیتر آورده. پیتر مدام کابوس های بدی مثل مرگ عزیزانش و ناتوانی‌ـش درذر نجات دادن‌شون رو میبینه و همهٔ اینها هم از تأثیرات منفی‌ای که سیمبیوت روی افکار پیتر میذاره نشأت میگیره. در کل به نظرم زدارسکی با مهارتی مثال زدنی تونسته تأثیرات مخرب سیمبیوت روی پیتر رو نشون بده (و چه چیزی بهتر از کابوس های شبانه برای نشون دادن این مسئله...؟!) و باید این رو هم بگم که من خیلی تحت تأثیر حرف های استاد در کامنت 5# قرار گرفتم و کاملاً به درستی حرف های ایشون پی بردم. پیتر انقدر در طول زندگیش مشکلات و سرخوردگی داشته که نیمهٔ تاریک وجودش میتونه تنها با یک جرقه شعله‌ور بشه و اون جرقه هم میتونه سیمبیوت باشه. در انتها هم دیدیم که پیتر کاملاً تحت کنترل سیمبیوت قرار گرفته و با تسلیم کردن خودش به اون، به هیولایی تبدیل شده که حتی هاب گابلین رو هم میترسونه و از زندگی حذفش میکنه. و همچین اتفاقی برای شخصیتی مثل پیتر حقیقتاً ترسناکه... وفاداری زدارسکی به حال و هوای این مقطع از زندگی پیتر واقعاً قابل تحسین ـه. خیلی هم خوشحال شدم که زدارسکی از هاب گابلین به عنوان خبیث این شماره استفاده کرد و همون‌طور که میدونید این هاب گابلین بود که در اون مقطع به بدترین کابوس پیت تبدیل شده بود (و البته طبق روند داستان فاش شدن هویت اون و پایان یافتن زندگیش در این شماره به کلی با کمیک های کلاسیک فرق کرده بود) در مجموع من خیلی از این شماره لذت بردم و به نظرم شروعی طوفانی برای این سری بود که من رو حسابی برای ادامهٔ سری مشتاق و هیجان‌زده کرد. و البته یکبار دیگه بهم نشون داد که چرا چیپ زدارسکی یکی از بهترین های حال حاضر مارول ـه که حالا حالا ها قراره از داستان هایی که برای این شخصیت ها مینویسه لذت ببریم (و در همین تایم کوتاه به یکی از محبوب‌ترین نویسندگانی که میشناسم تبدیل شده)

پروتاگونیست:

من تقریباً تمام چیز هایی رو که دربارهٔ پیتر در این شماره به ذهنم میرسید رو بالاتر گفتم و فکر نکنم نکته‌ای از قلم مونده باشه. فقط یکبار دیگه میخوام بگم که من کاملاً با پیتر همذات پنداری میکنم. پیتر به معنی واقعی کلمه داغونه... با زن عمو می به مشکل خورده، هنوز نتونسته جلوی جنایات هاب گابلین رو بگیره، مدام کابوس میبینه و... همه اینها در کنار هم باعث میشه تا وقتی پیتر در جلد اون هیولای سیمبیوتی قرار میگیره، برامون کاملاً ملموس و قابل همذات پنداری باشه.

آنتاگونیست:

میشه خبیث این داستان رو هاب گابلین دونست که همون‌طور که گفتم فاش شدن هویت اون و سرگذشتی که داشت به کلی با دنیای اصلی کمیک‌بوک های اسپایدرمن متفاوت بود. در دنیا اصلی رادریک کینگزلی کسی بود که خیلی روی فاش نشدن هویت مخفیش حساس بود و تمام تلاشش رو میکرد تا نذاره کسی بفهمه که زیر ماسک هاب گابلین قرار داره (اون برای این کار حتی گاهی برادر دوقلوش رو هم جایگزین خودش میکرد) وقتی هم که توی این شماره هویتش توسط اسپایدی فاش و توسط اون تهدید شد، حسابی قاطی کرد و برای همین هم خونهٔ پیتر و زن عمو می رو منفجر کرد و زن عمو می هم در طی همین انفجار کشته شد (احتمالا) همین هم باعث شد تا پیتر کاملاً در خشم سیمبیوت غرق بشه و در انتها هم کینگزلی رو از صحنه روزگار محو کنه. راستی گفتم سیمبیوت... میشه آنتاگونیست اصلی این سری رو سیمبیوت هم دونست. در واقع سیمبیوت مصبب تمام مشکلات و سختی هایی ـه که پیتر در این چند وقت اخیر به اونها دچار شده و باید منتظر شماره های بعدی باشیم تا دوئل مرگبار بین پیتر و سیمبیوت رو ببینیم...


طراحی:

این طور که معلومه در این سری قراره همراه باشه با طراحی های فردی به نام "پاسکال فری" که در همون نگاه اول توجه من رو به خودشون جلب کردن. چیزی که در نگاه اول در رابطه با طراحی های فری به ذهنم رسید، این بود که این طراحی ها به نوعی برای من یادآور کمیک های کلاسیک اسپایدرمن و سبکی که طراحی کمیک های اون دوره داشت بودن و واقعاً با دیدن اونها یکبار دیگه طراحی های اون دوره برام تداعی شد. البته این رو هم باید گفت که طراحی های فری علاوه بر کلاسیک بودن، اون فاکتور مدرنیزه بودن رو هم در خودشون دارن و همهٔ اینها در مجموع باعث میشه که هم هواداران قدیمی و هم جدید کمیک های اسپایدرمن از طراحی ها لذت ببرن. چیزی که طراحی ها هم روی اون تمرکز کرده بودن، تلاش برای نشون دادن کابوس ها و سختی هایی بود که پیتر به خاطر سیمبیوت به اونها دچار شده بود. در واقع یکی از دلایل جذاب ار آب در اومدن این لحظات داخل کمیک، طراحی های زیبا و پویای اون هستن. طراحی لباس سیمبیوتی اسپایدی هم خیلی خوب انجام شده بود، فقط به نظرم اگه فری یه خورده بیشتر روی سایه ها و خطوط جدا کنندهٔ اعضای بدن اسپایدی تمرکز میکرد: [ s4.uupload.ir/.../... ] این کار باعث میشد که هم مخاطب زیاد گیج نشه و مجبور نباشه تا این خطوط رو ذهنی در نظر بگیره و هم طراحی مبارزات پیتر در لباس سیمبیوتی زیباتر باشه (البته حالا که فکرش رو میکنم این سبک از طراحی باعث شده تا ظاهر سیمبیوتی اسپایدی تاریک‌تر و ترسناک‌تر به نظر بیاد و با حال و هوای داستان هم همخوانی داشته باشه، پس چه بهتر...) در اون لحظات انتهایی کمیک هم که پیتر کاملاً به یک هیولای سیمبیوتی بی‌رحم تبدیل شد، طراحی ها عالی عمل کردند و یک هیولای ترسناک و مخوف رو به ما تحویل دادن. همچنین اگه دقت کنید در بعضی از پانل ها آناتومی های انسانی پیتر یا بقیه شخصیت ها زیاد با هم جور در نمیان و یه شکل عجیبی به خودشون گرفتن که شخصاً زیاد از این قضیه خوشم نیومد: [ s4.uupload.ir/.../... ] چهره و دیزاین شخصیت هایی مثل زن عمو می و مری جین هم ظاهر جدیدی به خودشون گرفتن که به نظرم برای تنوع لازم هستن و برام قابل قبول بودن. طراحی دیزاین هاب گابلین هم به نحو احسن انجام شده و واقعاً نمیتونم ایرادی ازش بگیرم: [ s4.uupload.ir/.../... ] (به قدری عاشقش شدم که دوست دارم هزاران بر نگاهش کنم :lol: ) اکشن این شماره هم خوب کار شده و به قدر کافی هیجان انگیز و نفس‌گیر ـه و مخاطب کاملاً ازش لذت میبره. در کل طراحی های پاسکال فری برای این شماره رو دوست داشتم و فقط اگه یه خورده از نقاط ضعف کوچیکی که گفتم در شماره های بعدی کاسته بشه، میشه خیلی خیلی بیشتر از طراحی های این سری لذت برد.

ترجمه:

از تزجمه های سرکار خانم حکیم بسیار لذت بردم. واقعاً هیچ چیزی در وصف خوبی های ترجمه های این شماره نمیشه گفت. فقط میتونم بگم که واقعاً ترجمه های با کیفیت و حساب شده‌ای رو از ایشون شاهد بودیم و به همین خاطر هم واقعاً ازشون تشکر میکنم و بهشون خسته نباشید میگم. مثل همیشه هم از استاد ترابی عزیز بابن نظرات بر ترجمه ها سپاسگزارم!

ادیت:

آقای رجبی باز هم گل کاشتن! دیگه کار به جایی رسیده که تنها با درج شدن اسم رجب قرقی روی هر کمیکی میشه درجه یک بودن ادیت اون کمیک رو کامل ضمانت کرد. واقعاً ادیت های زیبا و استادانه ای رو در این شماره از خودتون ارائه دادید. یه خسته نباشید جانانه میگم خدمت‌تون و ممنون از ادیت های perfect شما!

جمع بندی:

شماره‌ای رو داشتیم که یه شروع طوفانی رو برای این سری رقم زد و ما رو حسابی برای خوندن ادامهٔ سری مشتاق و هیجان‌زده کرد. با داستانی خوندنی از چیپ زدارسکی که تفاوت های اون با وقایع رخ داده در کمیک های اصلی اسپایدرمن برای مخاطب بسیار جذاب ـه. و طراحی های دیدنی پاسکال فری که هرچند یکی دو تا ایراد کوچیک در اونها دیده میشه، ولی چیزی نیست که روند داستان رو مختل کنه و مخاطب ازش لذت میبره. خوندن این شماره رو به علاقه‌مندان توصیه میکنم...!

نمرات:

داستان: ۹/۱۰
طراحی: ۸.۵/۱۰
ترجمه: ۱۰/۱۰
ادیت: ۱۰/۱۰

در پایان، سپاس از تیم بی‌نذیر اسپایدی که این شماره از این سری جذاب رو در اختیار ما قرار دادند. همچنین تشکر میکنم از کسانی که تا اینجا نقد و بررسی بنده رو تحمل کردند.
روز و روزگارتون خوش
نقل قول کردن
masiha_87
#16 masiha_87 1400-07-02 09:44
سلام و خسته نباشید خدمت همه
کمیک از هر جهت محشره؛ ولی جسارتا میتونم بپرسم چند قسمته؟
نقل قول کردن
AM SM BM SM
+1 #17 AM SM BM SM 1400-07-02 11:29
سلام
ممنون بابت ترجمه و ادیت این کمیک.
و درباره شماره دوم از کمیک "سایه عنکبوت" (Spider's Shadow).
خطر اسپویل!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
این داستان همه چیز رو برای تبدیل شدن به یک داستان معرکه و ماندگار داره! ایده بسیار ناب و عالی که به یک مرد عنکبوتی میپردازه که آدم واقعا دلش نمیاد بهش بگه "شرور"! نویسنده ای که طرفداران مرد عنکبوتی اون رو خیلی قبول دارند چون داستان هایی مثل "مرد عنکبوتی خارق العاده" و "داستان زندگی مرد عنکبوتی" رو نوشته که هواداران رو به وجد آورده و بسیار زیبا هستند. و البته کمیک هایی که برای دردویل هم نوشته بسیار سر و صدا به پا کردن و نشون میدن که چیپ زدارسکی خوب بلده داستان های دارک هم بنویسه. و البته طراحی های این داستان هم طوری هست که خسته کننده نیستند و برعکس بسیار خوب و هیجان انگیز هم هستند. برای همین انتظارات از این داستان بسیار بالاست و تا به اینجا که چیپ زدارسکی ما رو ناامید نکرده و به نظرم کارش رو عالی انجام داده! این رو هم بگم که ایده مرد عنکبوتی گمراه (خدایی هر کاری میکنم نمیتونم بهش بگم شرور! درسته که کارهاش اشتباه هستند اما واقعا میشه گفت خیلی تحت فشار مرگ زن عموش و تحت تاثیر سیمبیوت هست.) به همون اندازه که بسیار هیجان انگیزه به همون اندازه هم کار نویسنده رو خیلی سخت میکنه. مثلا ما در داستان قبلی او برای اسپایدی که "داستان زندگی مرد عنکبوتی" نام داشت درسته که اونجا هم نویسنده کار راحتی نداشت اما بالاخره داستان هایی از قبل بودند که چیپ زدارسکی تونست اونا رو استادانه تغییر بده اما اینجا همونقدر که دست نویسنده برای چگونگی گمراه شدن اسپایدی و پایان او باز هست همونقدر هم انتخاب بهترین راه سخته. اما من که به چیپ زدارسکی ایمان دارم که بتونه از این داستان هم سربلند بیرون بیاد. اما خب همونطور که گفتم چیپ زدارسکی کارش رو تا به اینجا بسیار خوب انجام داده. بعد از شماره قبلی که به پیش زمینه این داستان اختصاص داشت و به خوبی این شروع راهی رو که پیتر به سمت کارهای اشتباه طی میکنه رو نشون داد و پایانش که پیتر هاب گابلین رو میکشه واقعا جنجالی و بحث برانگیز بود. اما اگر اون پایان شماره قبلی بود، درواقع تازه شروع داستان بود! همینجا بگم که به نظرم دیالوگ هایی این کمیک واقعا عالی بودند. چیپ زدارسکی قبلا هم نشون داد که در دیالوگ نویسی تَبَحُر خاصی داره و دیالوگ های جالب و ماندگار مینویسه. (و البته قبلا هم نشون داده که خوب بلده با جمله "قدرت زیاد مسئولیت زیاد به همراه دارد" بازی کنه که توی این کمیک هم این رو میبینیم.) اینجا هم دیالوگ ها واقعا عالی بودند. مخصوصا دیالوگ هایی که بین پیتر و سیمبیوت رد و بدل میشه. این جملاتی که پیتر توی ذهنش میگه و تقریبا توی همه داستان های اسپایدرمن هستند یکی از وجه های بسیار جالب اسپایدی هست و نویسنده میتونه از این طریق احساسات پیتر رو خیلی خوب بیرون بریزه. اینجا هم این اتفاق بسیار خوب صورت میگیره. این دیالوگ های پیتر و سیمبیوت بسیار عالی انجام شدند و باعث میشن که ما واقعا انگیز پیتر رو برای کارهاش درک کنیم و ببینیم که اون تسلیم سیمبیوت میشه. واقعا توی دنیای کمیک هیچ قهرمانی اندازه اسپایدی پتانسیل خبیث شدن رو نداره! با این همه درد و رنجی که او کشیده و این که جلوی خودش رو میگیره تا خبیث ها رو نکشه میتونه اون رو به یک خبیث بسیار سمپاتیک تبدیل کنه و بعضی وقت ها با دیالوگ هایی در این کمیک خواننده احساس میکنه که شاید پیتر داره حرف درست رو میزنه. و البته این رو هم بگم که وقتی که اسپایدی خودش خبیث داستان هست حالا اگر کسی بخواد این پیتر پارکر رو شکست بده فقط خودش هست! البته چهار شگفت انگیز هم هستند اما من فکر میکنم که نویسنده بذاره که البته اگر این پیتر خواست شکست بخوره طی یک نبرد ذهنی این اتفاق بیفته. غیر از دیالوگ های بین پیتر و سیمبیوت، بقیه دیالوگ ها هم واقعا استادانه نوشته شدند. تعاملات واقعا عالی هستند. مثلا بین پیتر و مری جین یا جیمسون و دکتر اختاپوس و در صدر اونا پیتر و سیمبیوت! غیر از دیالوگ ها این تغییر پیتر و انگیزه های او واقعا عالی صورت گرفتند. همونطور که گفتم آدم بعضی وقت ها فکر میکنه که شاید واقعا او درست میگه و با این همه تراژدی که برای او رخ داده انگیزه هاش خیلی قابل لمس هستند. توی کمیک میبینیم که جاهایی هست که انگار پیتر اینکار ها رو به خاطر مردم میکنه و از اونا میپرسه که حالشون خوبه یا نه که باز هم معلومه که به خاطر مردم داره این کار ها رو انجام میده. اما میشه گفت این مسئله برای او و سیمبیوت مخصوصا سمیبویت یه جور توجیه محسوب میشن و احتمالا این رو در ادامه داستان ببینیم. قتل هایی که تا به اینجا انجام داده اون رو بسیار تحدید آمیز کرده. و البته در شماره بعدی ادی براک و سیمبیوت رو هم داریم که نبرد پیتر با اونا قطعا میتونه تنش آمیز باشه. و البته این زمانی از ادی براک هست که دشمنی او با پیتر تازه شروع شده و برای همین میتونیم تنش های زیادی رو بین این رو ببینیم. به نظرم مری جین هم باید حضور بیشتری در داستان باشه توی این شماره حضور با این که کمه اما تعامل جالبی با پیتر داره و احساساتش رو به خوبی بیرون میکشه. البته اونطور که کاور داستان نشون میده پیتر درگیری با مری جین نداره ولی شاید بشه گفت پیتر با کارهاش این درگیری رو شکل میده. در کل دوست دارم مری جین رو در این کمیک بیشتر ببینم و واکنش اون رو به کارهای پیتر ببینم. ریتم داستان هم واقعا عالی هست. چیپ زدارسکی میدونه که کی وقت دیالوگ های مهم و چند لایه است و کی وقتشه که به خاطر اینکه مخاطب خسته نشه بریم سراغ صحنه های اکشن هیجان انگیز! در کل این داستان تا به اینجا به نظرم خیلی خوب بوده و باید دید در ادامه چی میشه.

طراحی:
طراحی های این کمیک به دست "پاسکال فری" انجام شدند. به نظرم طراحی های این کمیک داستان رو خوب منتقل میکردند. راستش به شخصه دوست داشتم طراحی ها رو کسی انجام بده که سبک بهتری داشته باشه اما این یه چیز شخصیه و در بقیه بخش ها طراح کارش رو خوب انجام میده. به عنوان مثال صحنه های اکشن واقعا جالب و هیجان انگیز هستند. طراحی به خوبی تونسته فضای تاریک این داستان رو حفظ کنه و این رو به خوبی تلقین میکنه. البته راستش با بعضی از طراحی چهره ها مشکل دارم. مثلا کینگ پین به نظرم مثل همیشه چهره تحدید آمیز نداره یا شوکر هم به نظرم چشم هاش مشکل دارند. اما این مسئله خیلی چیز مهمی نیست و البته چهره ها احساسات رو خوب منتقل میکنند که البته در بعضی وقت ها طراح این مسئله رو خیلی خوب انجام نمیده. لی اوت هم سبک منحصر به فردی داره که به نظرم جالبه و این زمینه های پانل های به خوبی استفاده شد. در کل برای طراحی ها به نظرم اگر طراح مشهور تری برای این داستان انتخاب میشد شاید طراحی های بهتری رو شاهد بودیم اما تا اینجا هم جناب "پاسکال فری" کارشون رو خوب انجام دادند. اما مشکل اصلی من با رنگ آمیزی های "مت هالینگزورث" است. به نظرم این رنگ آمیزی ها سبکی رو دارند که سعی میکنند خیلی منظم نباشند که من خیلی خوشم نیومد. مثلا زمان هایی که سیمبیوت به پیتر پارکر می‌چسبند و مثلا بخشی از صورت اون رو میبینیم به نظرم رنگ آمیزی ها خوب انجام نشدند.

ترجمه و ادیت:
ترجمه و ادیت که مثل همیشه عالی بود. واقعا لذت بردم. دم شما گرم. جملات بسیار خوب و روان ترجمه شدند و ادیت هم چشم نواز بود و ادیت لوگوی "سایه عنکبوت" بسیار عالی انجام شد.

با تشکر.
نقل قول کردن
SPIDER CARZY
+1 #18 SPIDER CARZY 1400-07-02 15:26
به نقل از mtm:
به نقل از Ehsan Spider:
سلام

میخواستم نظرتو نو راجب مبارزه آتشین آخر کمیک بپرسم؟

استاد شما راضی بودین از کمیک؟

بله راضی بودم و البته قسمت های بعدی جذاب تر هم‌میشه
دی سی سالهاست داره سعی میکنه سوپرمن رو خبیث کنه ولی این داستان ثابت میکنه پیتر پارکر مبتونه خبیث جذاب تری باشه! چون اونقدر تو زندگی سرخوردگی و نفرت و تراژدی داشته که فقط یه جرقه میتونه اونو به آتیش بکشه و اون جرقه هم سیمبیوته!
یه بار نورمن به پیتر جمله عجیبی گفت: سایه آنانی که روشنایی شون زیاده، بیشتره!

با نظر استاد کاملا موافقم سوپر من اونقدر پتانسیل نداره برا خبیث شدن اما اسپایدی از اونجایی که خیلی تو زندگیش دردو رنج کشیده و از بعضی از دشمناش نفرت داره مثه کینگ پین که زن عمو میو کشت که آخرم زد کشتش همین ویژگی هاست که پیتر پارکرو به یه خبیث درجه یک تبدیل میکنه که سوپرمن اصلا این ویژگی ها رو در خودش نداره حداقل میشه اینطور گف در ضمن جا داره اشاره کنم به رابطه سیمبیوت و پیتر : از اونجایی که پیتر تسلیم سیمبیوت میشه دیگه اسپایدی شروع میکنه به کشتن دشمناش اینجاست که داستان تازه شروع میشه و قراره شاهد جنگ و خون و خونریزی زیادی در شماره های بعدی کمیک باشیم و پیش بینی من این هس که قراره جنگ ذهنی بین سیمبیوتو پیتر راه بیفته و مثه همیشه پیتر اونو از خودش جدا کنه و پیوند بخوره به ادی براک در کل از داستان کمیک بشدت راضی بودم قسمت های بعدی صدرصد جذاب و جذاب تر خواهد شد با تشکر
نقل قول کردن
s.p.i
+1 #19 s.p.i 1400-07-02 15:37
سلام
خیلی ممنونم بابت ترجمه و ادیت کمیک

نقد کمیک سایه عنکبوت
خب قسمت اول داستان مارو برای تبدیل شدن پیتر به یه شرور خطرناک آماده کرد داستان ایده جالبی داره چیب زادراسکی که با نوشتن داستان هایی مثل داستان زندگی مرد عنکبوتی و مرد عنکبوتی خارقلاده و کمیک که برای دردویل نوشته عالی و سرو صدا کرده و نشون داده بلد داستان دارک هم بنویسه بریم سر داستان داستان از جایی شروع میشه که پیتر داره با افکار درونی خودش و سیمبوت صحبت میکنه و البته پیتر از دست جیمسون عصبی میشه چون خبری درمورد اون چاپ کرده که خوشش نیومده و البته کینگ پین داریم که احساس خطر کرده با این که متقاعد بود مرد عنکبوتی موی دماغ میشه ولی به خاطره اصول اخلاقی خطر جدی محسوب نمیشد و البته پیتر میره سراغ جیمسون و دستشو میشکنه وتهدیدش میکنه
اینجا دوتا چیز مشخص میشه یک اینکه پیتر از دست کار های جیمسون به ستوه اومده چون جیمسون اونو همیشه یه تهدید نشونش میداد و اینکه سیمبیوت چقدر روی مرد عنکبوتی تاثیر گذاشته که باعث شد پیتر دست جیمسون بشکنه و تبهکار هارو بکشه
و البته از اونو هم چهار شگفت انگیز دارن دنبال پیتر می‌گردن و البته پیتر با مرجین در رابطه با تصمیمات و مرگ زن عمو می حرف میزنه که پیتر میره و سر راه شوکر و عقرب سبز میشن که پیتر هروی آنهارا میکشه اون به طرز وحشتناکی و بعد از میره سراغ کینگ پین و کینگ پین میفهمه پیتر مرد عنکبوتی و پیتر بهش حمله میکنه و البته پیتر دست شوکر و دم عقربه واسه کینگ پین میاره
و البته دکتر اختاپوس همراه با کریون و مستریو و کرگدن و الکترو و میخان شش خبیث تشکیل بدن ولی پنج نفر هستن کار به جایی رسیده که جیمسون باهاشون همکاری میکنه و البته اینجا غافلگیر میشیم که می‌فهمیم ادی دکتر اختاپوسو میکشه !!!

داستان میتونم بگم خیلی خوب بود فضای تیره و تاریکی داره و البته نشون میده پیتر به خاطر بار گناهان و تصمیمات خودش تحت تاثیر سیمبیوت قرار گرفته و نویسنده خوب به این موضوع پرداخته

طراحی طراحی خوب بود طراحی تیر و دارک بود احساسات به نوعی منتقل میشدن و صحنه های اکشن خوب طراحی کرد بود پاسکال فری

ترجمه و ادیت که عالی بود و روان

داستان ۹ از ۱۰
طراحی ۸.۵ از ۱۰
ترجمه و ادیت ۱۰ از ۱۰

مرسی spidey
نقل قول کردن
AM SM BM SM
+1 #20 AM SM BM SM 1400-07-02 17:47
به نقل از masiha_87:
سلام و خسته نباشید خدمت همه
کمیک از هر جهت محشره؛ ولی جسارتا میتونم بپرسم چند قسمته؟

سلام
بله، میتونید بپرسید.
چیه؟! شما گفتید میتونم بپرسم یا نه منم میگم آره بپرسید اشکالی نداره! چیز دیگه ای خواسته بودید؟ :lol:
ولی من که توی اینترنت زدم این کمیک ۵ (به حروف پنج !) قسمت داره که دو قسمتش تا به اینجا به دستان توانای گلادیاتورهای سایت یعنی مترجم ها و ادیتور های سایت اسپایدی خانم "صدف حکیم" و آقای "امیرحسین رجبی هرسینی" به رهبری ژنرال امیر سر لشگر"مهدی ترابی مهربانی" خدمت دوست‌داران تقدیم شده. (با اینکه بخش نظرات متاسفانه استقبال بسیار کم و ناامید کننده ای داره!) تا به اینجا هم که به نظرم هم کمیک عالی بود هم ترجمه و ادیت سایت.
ولی خدایی حیف نیست نظرات اینقدر کمه؟ از ظهر تا حالا اینقدر صفحه رو به روز کردم که ببینم نظری اومده هیچی که هیچی! (فقط چند کامنت نوشته شده) اگر این چنین کمیکی توی دوران طلایی سایت (یعنی از اواسط سال ۹۳ تا اوایل سال ۹۷) گذاشته میشد (اونم با چنین ترجمه و ادیتی) احتمالا با شماره بعدی به صفحه دوم نظرات میرفت! بعد اون وقتی که آقای ترابی میگن دیگه میتوان فقط روی اسپایدرمن تمرکز کنند خودتون ضرر میکنید و گرنه تمرکز روی شخصیت ها و کمپانی های دیگه هیچ وقت وظیفه سایت نبوده!
حالا از این گوش بره تو، از اون گوش بره بیرون!
نقل قول کردن
Agent bishop
+1 #21 Agent bishop 1400-07-02 18:39
نقد این قسمت

عاشق داستان این سری ام . مردعنکبوتی که خبیث میشه که به خاطر اتفاقات ناگواری که تا به حال براش افتاده و همچنین وسوسه سیمبوت مردعنکبوتی دنیای اصلی اراده قوی داشت که تا حالا خبیث نشده ولی انگار این یکی اراده مردعنکبوتی اصلی رو نداره .
ما دلایل زیادی داریم که اسپایدرمن چرا نباید بکشه اما نویسنده با مهارت زیاد یک گفتگو دو نفره در اول کمیک بین پیتر و سیمبوت نشون داد که به طرز عجیبی قانع کننده بود و خواننده به همه چیز هایی که از قبل باور داره شک می‌کنه . مورد بعدی که من خیلی دوست داشتم این بود که پیتر با اینکه هابگابلین رو کشته بود ولی هنوز احساس گناه میکرد و هنوز سقوط نکرده بود ولی کم کم به این باور رسید که کشتن ابر خبیث ها کار مسئولیت پذیر تریه تا اونا رو پشت میله ها بندازن تا اونجا تفریحشون رو کنند و برای دنیا نقشه بکشم و بیان بیرون و باز همین آش و همین کاسه . هر چه قدر هم دلایل پیتر برای خودش درست باشه ولی عملی مثل قتل به تدریج ذات آدم رو عوض می‌کنه مثلا میبینیم که مبارزه با خبیث ها برای مردعنکبوتی یه جورایی شخصی شد و و موقع مبارزه براش اهمیتی نداشت که اطراف مبارزه ممکنه کسی آسیب ببینه یا برای اینکه مردم فکر کنند ابرقهرمان بهتری شده می‌ره جیمسون رو تهدید می‌کنه .
به نظر میرسه تو قسمت های بعد مردعنکبوتی هم با ابرخبیثانی مثل شش خبیث و هم با ابرقهرمانانی مثل چهارشگفت انگیز و هم با ادب براک روبه رو بشه و احتمالا از این هم بیشتر سقوط می‌کنه ( مخصوصا اگه یکی از اعضا چهارشگفت انگیز رو بکشه )

از طراحی خیلی خوشم اومد و به شدت به حال و هوای کمیک میخورد و من دوستشون داشتم .
ترجمه و ادیت هم مثل همیشه عالی بود دمتون گرم .
نقل قول کردن
hassan91
+1 #22 hassan91 1400-07-02 21:33
با سلام.

کمال تشکر رو دارم بابت کار ترجمه شماره ۲ از مرد عنکبوتی: سایه‌ی عنکبوت.

شماره‌ی اول که اومد، وقت نکردم بخونم صبر کردم شماره دو بیاد تا دوتا دوتا بخونم :-* . بنابراین یه نگاه گذرایی هم به شماره ۱ دارم.

مینی سری سایه‌ی عنکبوت به این میپردازه که چی میشد اگر مرد عنکبوتی از سیمبیوت جدا نمیشد؟ چیپ زادرسکی معمولا در نشان دادن زاویه جدید از داستانهای کلاسیک تبحر خاصی داره و باز تو این سری شاهد این قضیه هستیم.

سیمبیوتها معمولا به سان یک موجود خودخواه نشون داده میشن که فقط و فقط هدف خودشون مهمه و معمولا میزبان دارای ذهن ضعیف رو سریع تحت تاثیر خودش قرار میده و کنترلش میکنه. (یا اینکه اگرم میزبانش عین کلتوس وحشی باشه نور اعلی نور میشه) این موضوع تو این سری هم صدق میکنه. در واقع سیمبیوت ونوم همواره سعی داشته تا پیتر پارکر رو کنترل کنه. قضیه عکسشم صدق میکنه که یک میزبان دارای ذهن قوی میتونه رو سیمبیوت تاثیر بزاره. پیتر سیمبیوت رو نگه میداره و با مرگ زن عمو می توسط هاب گابلین این بهانه رو به سیمبیوت داد. بنابراین احساسات سمی مثل حس خشم و انتقام موجب شد تا یکی از دارکترین نسخه مرد عنکبوتی به وجود بیاد.

با کشتن هاب گابلین مسیر جدیدی برای مرد عنکبوتی باز میشه. مسیری که همه ویلنهای شهر مخصوصا ویلنهای اسپایدی رو تو حالت هشدار قرار میده. مسیری که جیمسون ازش نهایت بهره رو میبره تا به راحتی به صحفه اول روزنامه‌اش تیتر مرد عنکبوتی قاتل رو بزنه و به هدف دیرینش برسه. همین امر موجب میشه تا مرد عنکبوتی دوباره اسیر بشه و به ذهنش برسه که یکبار برای همیشه تکلیفشونو مشخص کنه و حقشونو بزار کف دستشون. اینجا این حقیقت ترسناک به وجود میاد که ممکنه پیتر بیشتر آدم بکشه! که این اتفاق هم رخ میده و بیشتر از قبل ترس به جون دشمناش میندازه.از اون طرفم ممکنه که ویلنها، مرد عنکبوتی رو بکشن. همه‌ی اینها موجب شده بود تا ضرب آهنگ و هیجان داستان همواره بالا باشه. اون اتفاقی هم که اخرش با ورود ادی رخ داد خیلی جالب و ترسناک بود.

طراحی هم با فضای دارک و ترسناک داستان سازگار بود و هم اینکه تم کلاسیک داشت.

لطفتان پایدار.
نقل قول کردن
mtm
#23 mtm 1400-07-02 23:07
یه چیزی ... اون ظاهر افراد اختاپوس رو قبلا کجا دیده بودیم؟
نقل قول کردن
Agent bishop
#24 Agent bishop 1400-07-02 23:14
به نقل از mtm:
یه چیزی ... اون ظاهر افراد اختاپوس رو قبلا کجا دیده بودیم؟


asm31_33
کمیک مردعنکبوتی زیر آوار
نقل قول کردن
hassan91
#25 hassan91 1400-07-02 23:37
به نقل از mtm:
یه چیزی ... اون ظاهر افراد اختاپوس رو قبلا کجا دیده بودیم؟

تنها چیزی که یادم میاد اینه که تو شماره ۳۳ مرد عنکبوتی شگفت انگیز همین دستیارهای دکتر اختاپوس افتاده بودن به جون مرد عنکبوتی اونم بعد از اینکه مرد عنکبوتی تو اون حرکت نمادین خودشو از زیر آوار خلاص کرده بود.
نقل قول کردن
AM SM BM SM
#26 AM SM BM SM 1400-07-02 23:38
به نقل از mtm:
یه چیزی ... اون ظاهر افراد اختاپوس رو قبلا کجا دیده بودیم؟

توی شماره های ۳۱ تا ۳۳ مرد عنکبوتی شگفت انگیز که همون بهترین داستان دکتر اختاپوس هست. همونطور خلافکاران نقابدار هستند. اینجا اسپایدی چند تاشون رو زد.
نقل قول کردن
AM SM BM SM
#28 AM SM BM SM 1400-07-02 23:47
اینجا اون افراد رو میبینیم.
s4.uupload.ir/.../...
توی این صفحه هم میبینیم که اسپایدی اونا رو چک و لگدی میکنه.
s4.uupload.ir/.../...
عجب ایستراگ باحالی!
نقل قول کردن
masiha_87
#29 masiha_87 1400-07-03 06:15
به نقل از AM SM BM SM:
به نقل از masiha_87:
سلام و خسته نباشید خدمت همه
کمیک از هر جهت محشره؛ ولی جسارتا میتونم بپرسم چند قسمته؟

سلام
بله، میتونید بپرسید.
چیه؟! شما گفتید میتونم بپرسم یا نه منم میگم آره بپرسید اشکالی نداره! چیز دیگه ای خواسته بودید؟ :lol:
ولی من که توی اینترنت زدم این کمیک ۵ (به حروف پنج !) قسمت داره که دو قسمتش تا به اینجا به دستان توانای گلادیاتورهای سایت یعنی مترجم ها و ادیتور های سایت اسپایدی خانم "صدف حکیم" و آقای "امیرحسین رجبی هرسینی" به رهبری ژنرال امیر سر لشگر"مهدی ترابی مهربانی" خدمت دوست‌داران تقدیم شده. (با اینکه بخش نظرات متاسفانه استقبال بسیار کم و ناامید کننده ای داره!) تا به اینجا هم که به نظرم هم کمیک عالی بود هم ترجمه و ادیت سایت.
ولی خدایی حیف نیست نظرات اینقدر کمه؟ از ظهر تا حالا اینقدر صفحه رو به روز کردم که ببینم نظری اومده هیچی که هیچی! (فقط چند کامنت نوشته شده) اگر این چنین کمیکی توی دوران طلایی سایت (یعنی از اواسط سال ۹۳ تا اوایل سال ۹۷) گذاشته میشد (اونم با چنین ترجمه و ادیتی) احتمالا با شماره بعدی به صفحه دوم نظرات میرفت! بعد اون وقتی که آقای ترابی میگن دیگه میتوان فقط روی اسپایدرمن تمرکز کنند خودتون ضرر میکنید و گرنه تمرکز روی شخصیت ها و کمپانی های دیگه هیچ وقت وظیفه سایت نبوده!
حالا از این گوش بره تو، از اون گوش بره بیرون!

:lol: ممنون بابت توضیحاتتون؛ راستش من به شخصه منتظرم که کمیک رو تکمیل و بعدش یه نقد کلی بنویسم چون میشه گفت شاید یه نظر جامع بتونه منظور من رو از نقد بهتر برسونه. البته این نوع فکر منه؛ توهینی به سبک کار شما نکردم. امیدوارم منظورم رو رسونده باشم.
نقل قول کردن
mtm
#30 mtm 1400-07-03 06:20
به نقل از AM SM BM SM:
اینجا اون افراد رو میبینیم.
s4.uupload.ir/.../...
توی این صفحه هم میبینیم که اسپایدی اونا رو چک و لگدی میکنه.
s4.uupload.ir/.../...
عجب ایستراگ باحالی!

از اون باحال تر این بود که من به خودم افتخار کردم تلاش های سایت به نتیجه رسیده و اونقدر خوب درباره اسپایدرمن کار کرده ایم که یه سئوال میپرسی سریعا پاسخت رو میدن! آفرین به همه
نقل قول کردن
AM SM BM SM
#31 AM SM BM SM 1400-07-03 07:43
#29
اون بخش آخر صحبتم رو فقط با شما نبودم. کلی گفتم. حداقل شما میاید یه تشکری میکنید، بعضی ها همین رو هم دریغ میکنند. (جالبه یه زمانی توی سایت میگفتند هرکی نظر مینویسه نباید فقط یه تشکر معمولی کنه، باید نقد کنه! اما الان باید منتظر یه کامنت تشکر معمولی بمونیم! واقعا تلخه...)
به نقل از mtm:
به نقل از AM SM BM SM:
اینجا اون افراد رو میبینیم.
s4.uupload.ir/.../...
توی این صفحه هم میبینیم که اسپایدی اونا رو چک و لگدی میکنه.
s4.uupload.ir/.../...
عجب ایستراگ باحالی!

از اون باحال تر این بود که من به خودم افتخار کردم تلاش های سایت به نتیجه رسیده و اونقدر خوب درباره اسپایدرمن کار کرده ایم که یه سئوال میپرسی سریعا پاسخت رو میدن! آفرین به همه

واقعا این ها همش زحمت های سایت بوده و گرنه کسی مثل من اصلا نمیدونست کمیک چیه و چند تا نقطه داره! اما وقتی که توی این سایت اومدم با اینکه انگلیسی رو هم کامل بلد نیستم نه تنها عاشق کمیک بوک شدم، بلکه اطلاعات زیادی رو هم به دست آوردم.
دست شما درد نکنه.
نقل قول کردن
Ehsanspidey
#32 Ehsanspidey 1400-07-04 16:01
سلام من عضو جدید هستم این کمیک عالیه.
ممنون از سایت اسپایدی.
نقل قول کردن
master spider
#33 master spider 1400-07-05 12:59
اول از همه تشکر بکنم بابت ترجمه این کمیک خفن که من واقعا هر روز منتظرم که سایت ترجمه قسمت بعد رو بزاره. البته میدونم این چند وقت درگیر ترجمه کمیک های جدید مایلز مورالز بودین و واقعا دست تون هم بابت ترجمه اون کمیک درد نکنه.
یه سوالی برام پیش اومد آقای ترابی.
میخوام این کمیک رو مقایسه بکنم با کمیک وات ایفی که توش پیتر کریون رو کشت و اونجا هم اتفاقا لباس سیمبیوت رو به تن داشت.
اینجا پیتر تحت تاثیر ونوم شروع به قتل عام میکنه.
تو اون کمیک هم پیتر کریون رو کشت و بعد شروع کرد به قتل و عام و در نتیجه حس عنکبوتی رو از دست داد چون به شبکه تار و پود عنکبوتی وصل بود.
تو این کمیک هم امکان همچین اتفاقی هست؟!
یعنی من کمیک های آینده رو نخوندم ولی اه همچین اتفاقی نیفته، یجورایی غلط در کمیک محسوب میشه؟!
یعنی سوتی میدن.
حالا امیدوارم که این رو در نظر بگیرن.
نقل قول کردن
mtm
#34 mtm 1400-07-05 16:11
به نقل از master spider:
اول از همه تشکر بکنم بابت ترجمه این کمیک خفن که من واقعا هر روز منتظرم که سایت ترجمه قسمت بعد رو بزاره. البته میدونم این چند وقت درگیر ترجمه کمیک های جدید مایلز مورالز بودین و واقعا دست تون هم بابت ترجمه اون کمیک درد نکنه.
یه سوالی برام پیش اومد آقای ترابی.
میخوام این کمیک رو مقایسه بکنم با کمیک وات ایفی که توش پیتر کریون رو کشت و اونجا هم اتفاقا لباس سیمبیوت رو به تن داشت.
اینجا پیتر تحت تاثیر ونوم شروع به قتل عام میکنه.
تو اون کمیک هم پیتر کریون رو کشت و بعد شروع کرد به قتل و عام و در نتیجه حس عنکبوتی رو از دست داد چون به شبکه تار و پود عنکبوتی وصل بود.
تو این کمیک هم امکان همچین اتفاقی هست؟!
یعنی من کمیک های آینده رو نخوندم ولی اه همچین اتفاقی نیفته، یجورایی غلط در کمیک محسوب میشه؟!
یعنی سوتی میدن.
حالا امیدوارم که این رو در نظر بگیرن.

این کمیک سه قسمت دیگه داره که هر سه ترجمه شدن. منم ویرایش کردم. پس فقط باید ادیت بشن
ولی الان ادیتورا رو بسیج کردیم برای جنگ خبیثان
متاسفانه چون امیزینگ اسپایدرمن هفته ای تقریبا یه کمیک میاد و لا به لای اون جنگ خبیثان هست و از طرفی شماره آخر اسپنسر هم تو راهه، ما الان همه تلاشمون رو گذاشتیم روی رسیدن به شماره های عقب مونده که با برنامه ریزی های انجام شده فکر کنم ظرف 2 هفته میرسیم.
بعدش میریم سراغ تموم کردن این سری.
داستانش از یه جایی یه مدل دیگه میشه که به نظرم خودش رو از اون وات ایفی که گفتی جدا میکنه. در واقع اون جوری که شاید فکر میکردیم نمیشه. که اتفاقا بنظرم اتفاق خوبیه. چون قبلا چند سال پیش یه کمیک وات اف بود که سیمبیوت مرد عنکبوتی رو کاملا تسخیر کرد و اونم به جون بقیه افتاد و آخرش هم معلوم بود که با مرگ پیتر تموم میشه. ولی این سری فرق داره که حالا من نمیخوام اسپویل کنم. ولی نقش مری جین خیلی مهمه و خیلی هم عالی که خودتون خواهید دید
نقل قول کردن
mtm
#35 mtm 1400-07-05 16:14
اینم بگم که امسال به دلیل اکران ونوم 2 و اسپایدرمن 3 کلا مارول دهن ما رو سرویس کرده با این همه کمیکی که داره از اسپایدرمن منتشر میکنه! هیچ ابرقهرمانی در حال حاضر اینقدر تو چشم نیست و ما تو سایت واقعا داریم تلاش میکنیم همه عناوین رو پوشش بدیم. حالا بماند که مایلز هم هست و مارول سیلک و گربه سیاه هم داره منتشر میکنه و البته زن عنکبوتی!
اون رویداد کارنیج هم هست
یه کمیک مرد عنکبوتی سیمبیوتی هم هست که جدید اومد . اون کمیک مرد عنکبوتی توقف ناپذیر هم هست و ... امیزینگ فانتزی جدید هم همین طور!
واقعا هماهنگی ترجمه/ادیت این همه سری سخته اونم با این کیفیت
نقل قول کردن
master spider
#36 master spider 1400-07-07 14:11
به نقل از mtm:
به نقل از master spider:
اول از همه تشکر بکنم بابت ترجمه این کمیک خفن که من واقعا هر روز منتظرم که سایت ترجمه قسمت بعد رو بزاره. البته میدونم این چند وقت درگیر ترجمه کمیک های جدید مایلز مورالز بودین و واقعا دست تون هم بابت ترجمه اون کمیک درد نکنه.
یه سوالی برام پیش اومد آقای ترابی.
میخوام این کمیک رو مقایسه بکنم با کمیک وات ایفی که توش پیتر کریون رو کشت و اونجا هم اتفاقا لباس سیمبیوت رو به تن داشت.
اینجا پیتر تحت تاثیر ونوم شروع به قتل عام میکنه.
تو اون کمیک هم پیتر کریون رو کشت و بعد شروع کرد به قتل و عام و در نتیجه حس عنکبوتی رو از دست داد چون به شبکه تار و پود عنکبوتی وصل بود.
تو این کمیک هم امکان همچین اتفاقی هست؟!
یعنی من کمیک های آینده رو نخوندم ولی اه همچین اتفاقی نیفته، یجورایی غلط در کمیک محسوب میشه؟!
یعنی سوتی میدن.
حالا امیدوارم که این رو در نظر بگیرن.

این کمیک سه قسمت دیگه داره که هر سه ترجمه شدن. منم ویرایش کردم. پس فقط باید ادیت بشن
ولی الان ادیتورا رو بسیج کردیم برای جنگ خبیثان
متاسفانه چون امیزینگ اسپایدرمن هفته ای تقریبا یه کمیک میاد و لا به لای اون جنگ خبیثان هست و از طرفی شماره آخر اسپنسر هم تو راهه، ما الان همه تلاشمون رو گذاشتیم روی رسیدن به شماره های عقب مونده که با برنامه ریزی های انجام شده فکر کنم ظرف 2 هفته میرسیم.
بعدش میریم سراغ تموم کردن این سری.
داستانش از یه جایی یه مدل دیگه میشه که به نظرم خودش رو از اون وات ایفی که گفتی جدا میکنه. در واقع اون جوری که شاید فکر میکردیم نمیشه. که اتفاقا بنظرم اتفاق خوبیه. چون قبلا چند سال پیش یه کمیک وات اف بود که سیمبیوت مرد عنکبوتی رو کاملا تسخیر کرد و اونم به جون بقیه افتاد و آخرش هم معلوم بود که با مرگ پیتر تموم میشه. ولی این سری فرق داره که حالا من نمیخوام اسپویل کنم. ولی نقش مری جین خیلی مهمه و خیلی هم عالی که خودتون خواهید دید

نمیدونم چی بگم.
واقعا دست تون درد نکنه بابت زحماتی که میکشید.
هم شما و هم تیم عالی اسپایدی.
نقل قول کردن
AM SM BM SM
+1 #37 AM SM BM SM 1400-07-28 23:23
سلام
ممنون بابت ترجمه و ادیت این کمیک.
و درباره شماره سوم از کمیک "سایه عنکبوت" (Spider's Shadow).
خطر اسپویل!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
شاید بزرگترین نکته این کمیک، غافلگیر کننده بودنش بود. احتمالا خیلی هامون انتظار داشتیم که آخرش سیمبیوت پیتر رو تسخیر کنه و آخرش هم یه پایان غم انگیز احتمالا با مرگ پیتر رو شاهد باشیم. اما همونطور که چیپ زدارسکی قبلا هم ثابت کرده، اون راه غافلگیر کننده تر و تازه تر رو انتخاب کرد. دوست دارم ببینم آیا باز هم از این غافلگیری های میخکوب کننده و جذاب داریم یا نه اما به هر حال نکته مهم توی این شماره این بود که جیمسون تونست به ظاهر سیمبیوت رو از پیتر جدا کنه در حالی که پیتر هنوز هم اون رو حس میکنه و قراره مسئله هایی باهاش داشته باشه. همونطور هم که توی شماره قبلی دیدیم شش خبیث با هم متحد شدن تا یک بار برای همیشه کلک این پیتر رو بِکَنند. البته حالا به جای دکتر اختاپوس، ادی براک وارد میدون شده که به نظرم با توجه به ارتباط او با سیمبیوت، تصمیم درستی بود. اما راستش به نظرم قبول شدن او بین گروه کمی سریع و غیر قابل باور بود که البته با توجه به محیط محدودی که نویسنده در اختیار داره، میشه قبولش کرد. کل دنیای مارول و قهرمانانش هم ریختن به هم تا این پیتر که تا به حال قتل های زیادی رو انجام داده رو دستگیر کنند و او هم میره سراغ شش خبیث و یکی یکی حسابشون رو میرسه اما در نهایت جیمسون به پیتر کمک میکنه تا از شر سیمبیوت رها بشه. اما معلومه که قضیه قرار نیست به این راحتی ها تموم بشه و هم سیمبیوت به دنبال پیتر هست و هم پلیس اون رو محاصره کرده! اول بریم سراغ شخصیت ها. پیتر پارکر توی این کمیک دیالوگ های بسیار عالی بین خودش و سیمبیوتش داشت. به راحتی میشه تسلیم شدن پیتر رو برای هوس هایی که سیمبیوت براش مطرح میشه رو دید و اون رو باور کرد. اسپایدی یه جورایی مثل خود ونوم و پانیشر هست که توی ذهنش فکر میکنه داره کار درست رو انجام میده و اسم "امنیت" و "نجات مردم" رو روش میذاره. بخش مهمش هم اینه که اولا ما با تراژدی های زندگی پیتر آشنایی داریم و سقوط اون رو کاملا درک میکنیم. دوما اینکه جذابیت این داستان به جدال بین پیتر و سیمبیوت هست که خیلی جذاب به تصویر کشیده شده. باید دید در ادامه این جدال ها و کشمکش ها به کجا کشیده میشن. اما از پیتر که بگذریم، مهم ترین شخصیت این شماره بعد از اون، جی جونا جیمسون بود که شخصیت پردازی عالی داشت! تازگی ها کمیک "چه میشد اگر مرد عنکبوتی گوئن استیسی رو نجات میداد؟" توی سایت ترجمه شد و خیلی هامون اعتقاد داشتیم که جیمسونی که ما میشناسیم درسته که عجول و عقده ای هست اما نه اینقدر که به راحتی هویت پیتر رو لو بده یا حداقل نیازی به شماره دوم اون کمیک بود که این مسئله جبران بشه. چون اون اتفاق و بعضی کمیک های دیگر توی ذهنم بود، فکر میکردم که اینجا هم احتمالا یه درگیری بین پیتر و جیمسون رو داشته باشیم و آخرش هم پیتر، جیمسون رو بکشه یا هر چیز دیگه ای! اما چیپ زدارسکی راهی رو انتخاب کرد که درسته که غافلگیر کننده بود، اما هر چی که فکر میکنم بهترین راه بود و کاملا با شخصیت جیمسون جفت و جور بود. اون فهمید که به جای اینکه بره توی نبردی که آخرش هیچ نتیجه ای در بر نداره و باعث سقوط بیشتر اسپایدی میشه، به کمکش میره و سیمبیوت رو از بدنش جدا میکنه! خدایی از این شخصیت جیمسون کیف کردم که به جای اینکه یک شخصیت کاریکاتور گونه باشه که فقط باز طنز داستان رو به دوش میکشه، همون جیمسونی باشه که من میشناسم. راستی دقت کردید این جدال های بین مری جین و گربه سیاه (فلیشیا هاردی) یادآورد کدوم کمیک بود؟ بله، کمیک "شوالیه های مارول: مرد عنکبوتی" که از این تعاملات جالبی زیاد داشت. اینجا هم میبنیم که بین مری جین و فلیشیا حرف هایی رد و بدل میشه که نشون میده مری جین دوست داره ثابت کنه که فقط یه آدم "عادی" نیست و میتونه با پیتر زندگی کنه. (البته که ما میدونیم مری جین واتسون یه آدم عادی نیست!) ریتم داستان هم بسیار عالی بود و راستش مشکل خاصی توش ندیدم و درسته که اون قبول شدن ادی براک کمی عجله ای رخ داد اما میشه قبولش کرد. و البته در پایان هم میبینیم که هم پیتر توی بد مخمصه ای افتاده و هم سیمبیوت رفته سراغ رید ریچاردز و الان هر کاری از دستش بر میاد و انگار داشت خودش رو تکثیر میکرد! خدا رحم کنه...

طراحی:
شاید دوست داشتم طراحی های چنین کمیک زیبایی، بهتر انجام میشدند اما آیا این به معنی این هست که این طراحی ها "عالی" نیستند؟ اصلا! طراحی چهره ها واقعا عالی بود و چهره ها به خوبی احساسات رو انتقال میکردند. البته در بعضی جاها توی این مسئله کمی ضعف بود که امیدوارم در شماره بعدی کامل حل بشه. طراحی ها سبک قابل قبولی دارند و البته اتمسفر دارک و تاریک این کمیک همونطور که باید باشه خیلی خوب منتقل شد. لباس پیتر هم در قالب سیمبیوت خیلی عالی طراحی شده که نه کامل به لباس سیمبیوتی پیتر وابسته باشه نه به ظاهر ونوم. من از طراحی میستریو هم خیلی خوشم اومد و واقعا با توجه به فضای داستان تحدید آمیز تر شده بود. صحنه های اکشن هم اضطراب رو خیلی خوب انتقال میداد و قتل های پیتر هم به خوبی، ترسناک نشون داده شدند. به جزئیات هم نسبتا خوب توجه شد اما مشکل اصلی من با طراحی ها، رنگ آمیزی اون هست. توی شماره قبلی هم به این نکته اشاره کردم که این رنگ آمیزی ها نوعی بی نظمی دارند که خیلی دوستشون ندارم و بعضی وقت ها قابل قبول نیستند. رنگ آمیزی ها بعضی وقت ها به صورت چند تا خط بودند که به نظرم خیلی خوب نبودند و البته توی صورت کاراکتر ها هم انگار رنگ آمیزی بهتر بود بیشتر صورت بگیره و یه سری مشکلات داره. این بی نظمی باعث شد که نشه از طراحی ها کاملا لذت ببرم و امیدوارم این مسئله در شماره های بعدی برطرف بشه. لی اوت ها هم خوب انجام شدند و به خاطر اینکه ضلع های پانل ها با رنگ سیاه مشخص شدند، باعث شده تا به انتقال فضای داستان کمک بشه. و از همه این ها مهم تر اینه که طراحی ها به خوبی داستان رو منتقل میکردند و گیج کننده نبودند.

ترجمه و ادیت:
ترجمه و ادیت دیگه نیاز به تعریف نداره، همه چیز عالی بود. ترجمه روان و قابل فهم بود و خیلی لذت بردم و توی ادیت هم اصلا مشکلی نداشتم و ادیت جملات بزرگتر توی حباب خیلی عالی ادیت شدند. و البته خیلی هم عالی و سریع این کار صورت گرفت.
خسته نباشید،

با تشکر.
نقل قول کردن
s.p.i
#38 s.p.i 1400-07-28 23:47
سلام خیلی ممنون یابت ترجمه و ادیت این کمیک
کمیک سایه عنکبوتی شماره ۳
خب توی این شماره جونا و شش خبیث که ادی جای اختاپوس گرفته و البته پیتر بیتل میکشه البته کاپیتان آمریکا و رید ریچارد هم میخاند سریع پیداش کنند پیت اعضای شش خبیث میکشه بجز کریون که بیهوش میشه و ادی که باید بره بیمارستان و البته جونا تو آتیش سوزی پیتر نجات میده و سیمبیوت هم دنبالش هست انگا جیمسون وضعیت فعلی پیتر درک کرده و میدونه تقصیر لباسش هست البته درگیارهاشون باهم ادامه را هولی فعلا آتش بس دعوای دیگه بین مرجین و فیلشیا راه افتاد راستش من هردشون دوست دارم هردوشون از جهاتی پیرتو می‌شناسن و کمکش کردن برای مثال مرجین تو کمیک مرگ گوئن استیسی یا فیلیشیا تو کمیک شوالیه مارول به پیتر کمک کرد و همیشه کنار پیتر هستن از این که بگذریم می‌رسیم به ونوم که ذهن یکی از باهوش ترین شخصیت های کمیک رید رچارد تصرف کرده و خب ظاهرا میخواد جهان تصرف کنه و شماره بعدی احتمالا قرار شاهد درگیری پیتر و باقی قهرمان ها با سیمبیوت باشیم به اندازه
کینگ این بلک بزرگ نیست اما هیجان انگیز است

طراحی خوب بود البته چهره بعضی وفت ها واسه من تو ذوق میزد اما حالت دارک و یجورایی ترسناک داره

ترجمه که عالی
کمیک ۹ از ۱۰
طراحی ۹ از ۱۰
ترجمه و ادیت ۱۰ از ۱۰

مرسی spidey
نقل قول کردن
Agent bishop
+1 #39 Agent bishop 1400-07-29 09:03
چه پیچش تو پیچشی شد این قسمت

تمام ذهنیت هام نسبت به آینده کمیک با این قسمت بهم ریخت . خودم فکر میکردم این از اون مدل داستان هاست که یک ابرقهرمان خبیث میشه و بعد بقیه میان به زور جلوش رو میگیرند و شکستش میدهند و بعد ابرقهرمان پشیمون میشه یا تو زندان میندازنش و چیز هایی مثل همین و اصلا فکر نمی‌کردم مردعنکبوتی شکست بخوره و بعد پشیمون بشه و اینکه یک خبیث جدید تو داستان ایجاد بشه .
ستاره اصلی این قسمت جوناه بود . عاشق شخصیت پردازیش شدم و خیلی خوشم اومد کمیک نشون داد با اینکه انگیزه کافی برای متنفر بودن از مردعنکبوتی رو داره ولی بازم به خاطر ذات مثبتش در آخر به پیتر کمک می‌کنه و اینکه چون خودش پیتر رو میشناسه خیلی راحت قبول می‌کنه که سیمبوت مقصر اصلی ماجراست و اون عینک بدبینی همیشگیش رو از چشمش در میاره ‌‌وحتی وقتی دور و بر شش خبیث بود هم میشد پشیمونی رو تو جملاتش حس کرد .
اون قضیه متنفر بودن ادی از مردعنکبوتی هم خیلی خوب به نقد کشیده شد که واقعا یکی از مشکلات ونوم دنیای اصلی همینه چون در اون حد هم اتفاق بزرگی نبود که ادی براک میخواست سر به تن مردعنکبوتی نباشه و به خاطر همین هم هست تو کمیک های آلتیمیت یا کارتون مردعنکبوتی خارق‌العاده یا حتی فیلم مردعنکبوتی ۳ سعی کردند مشکل ادی و پیتر رو شخصی تر کنند.

رابطه بین گربه سیاه و مری جین خوب شوند دادند . کلا مری جین فکر می‌کنه چون گربه سیاه یه جورایی قهرمانه و بیشتر به کار پیتر میاد برای همین پیتر اونو بیشتر دوست که اشتباه می‌کنه و از اون طرف گربه سیاه هم به رابطه بین پیتر و مری جین حسودی می‌کنه چون هرکاری می‌کنه نمیتونه جای مری جین رو برای پیتر بگیره که درست فکر می‌کنه برای همین باهم زیاد کل کل میکنند ( خوش به حال پیتر :-* )

فقط یک نکته منفی که فکر کنم نویسنده یادش رفت اینکه بازو های دکتر اختاپوس هرکس غیر از خودش رو فلج می‌کنه ولی اینجا ادی براک داره ازش استفاده می‌کنه .

طراحی خوب توانست جو کلی کمیک رو نشون بده و به فضاش میومد و احساسات هم خوب نشون میداد ولی توی صحنه های اکشن ضعیف و گیج کننده عمل می‌کرد و بعضی چیز ها مثل چاله روی زمین خیلی واضح نبود و اگه متن نبود من یکی متوجه نمیشدم .

در آخر تشکر میکنم از تیم اسپایدی بابت ترجمه و ادیت این کمیک دمتون گرم .
نقل قول کردن
Jastice.SLH
#40 Jastice.SLH 1400-07-29 16:39
سلام
خوب چون من تازه وارد سایت شدم از حالا میخوام شروع کنم به خوندن این سری هر وقت هم خوندم نقدش میکنم :D

و خب این کمیک هم ماجرای جذابی رو دنبال میکنه و اینطور که به نظر میاد داره به خوبی از پتانسیل این کمیک استفاده میکنه
نقل قول کردن
AM SM BM SM
#41 AM SM BM SM 1400-07-29 23:53
یه نکته جالب دیگه ای که برام وجود داشت این بود که اون جایی که جی جونا جیمسون داشت با ادی براک درباره انگیزه هاش حرف میزد، مثل این بود که چیپ زدارسکی از طریق کمیک انتقادی به انگیزه های اولیه آبکی ونوم وارد میکرد. یعنی اوریجین اولیه او خیلی مسخره بود و به نوعی در این کمیک به اون اشاره شد و انگار زدارسکی یه جوری سعی هم کرد نشون بده همش از عقده های خود براک هست. این برام جالب بود.
نقل قول کردن
masiha_87
#42 masiha_87 1400-07-30 10:47
سلام و خسته نباشید (و البته صبح به خیر) خدمت تمام عزیزان!
امیدوارم حالتون خوب باشه؛ راستش حیفم اومد برای این چند تا شماره نقد ننویسم، پس گفتم یکم وقت بذارم و وقتتون رو بگیرم.
پس با اجازه... این نقد دارای اسپویل نیست :-) !
.
تو کمیک های مارول یکم طول کشید تا ونوم بتونه هویت واقعی خودش رو به دست بیاره، پیتر پارکر کمی دیر تر با دشمناش کنار اومد، هویتش هم لو نرفت (از جهاتی) و همچنین تا اینجای کار آدم نکشته؛ ولی این کمیک گفت داداش بیا کنارم بشین باهم همه ی اینا رو ممکن کنیم! یکی از تفاوت های این سری با سری های دیگه ی "وات ایف...؟"، در اینه که انگار مثل سری متفاوت عرضه شده؛ اون هم به چند دلیل:
۱. در چند قسمت منتشر شده و یک داستان کامل رو دنبال میکنه
۲. عنوان "?...what if" سر جلد نیومده!
جالب اینجاست که همون حال و هوای کمیک های قدیمی اسپایدرمن رو داره با کمی چاشنی خشن بودن (دقت داشته باشید که کل کمیک منظورم نبود؛ فقط داستانش اون حال و هوا رو داره)! پیتر اومد و از سیمبیوت فضاییش دست نکشید و به این ترتیب از همون نقطه ای که پیشنهاد چهار شگفت انگیز رو برای دفع سیمبیوت قبول کرده بود، یه تام لاین جدید به وجود اومد. همچنین داستان کمیک نشون میده ونوم با این همه خشم و کینه ای که در مرد عنکبوتی از دشمنانش دیده، حتی میتونه خطرناک تر از ونوم دنیای ۶۱۶ باشه! دیگه انجام قتل برای مرد عنکبوتی چیز عجیبی نیست و به راحتی از خط قرمزش عبور میکنه. یک چیزی که خیلی در "پیتر" به چشم میخوره، اینه که دیگه سرزنده نیست و بیشتر شبیه به یه الکلی زیر پل شده! همین ماجرا باعث میشه ما از خودمون بپرسیم: این واقعا پیتر خودمنونه؟ و به راحتی میتونیم یک "?...what if" فوق العاده موفق رو شاهد باشیم چون به راحتی تونسته چنان تغییری در تام لاین مورد نظرش بده که ما شاید دیگه از مرد عنکبوتی متنفر بشیم! تا اینجای کار که یواش یواش داریم به اوج داستان نزدیک میشیم؛ ولی تقریبا همه ی شخصیت ها به نوعی در حاشیه هستن. از مری جین بگیر تا گربه ی سیاه و شش خبیث جدید ( البته تعدادشونو نشمردم) و حتی در بعضی منابع خود پیتر پارکر!!! همه و همه باعث میشن ما منتظر آخر این کمیک باشیم تا در نهایت یه اتفاقی خاصی بیفته! البته این تبادل کم شخصیت ها رو میشه در این دید که انگار نویسنده گفته: "همون شناخت قبلی ای که از شخصیت ها داری کافیه؛ الان به رویداد ها بچسب تا به داستان" و اومده فقط به ماجرای سیمبیوت پرداخته!

طراحی: اگه خوب دقت کنیم، میتونیم ببینیم که یک تضادی بین طراحی ها وجود داره. به عنوان مثال سایه پردازی ها با رنگ و لعاب خاصی انجام شدن؛ طوری که انگار با فیلترای رنگی داخل گالری گوشیتون روشون رو پوشوندین. این در حالیه که طراحی مرد عنکبوتی ونومیزه شده، اصلا هیچ نوع فیلتر و سایه اندازی ای نداره!
s4.uupload.ir/.../...
تمام طراحی های مرد عنکبوتی بدون سایه زنی و بدون خط کشیه!

ترجمه و ادیت: برام جای سواله چرا یکی اینقدر تو کارتون خوبید! هیچ ایرادی نمیتونم بگیرم واقعا عالی بود.

نمره تا اینجای کار:... فعلا هیچ نمره ای نمیدم چون هنوز داستان تموم نشده
نقل قول کردن
Amir ko
#43 Amir ko 1400-07-30 12:41
سلام
با تشکر از تیم اسپایدی بابت ترجمه این کمیک واقعا عالی بود خدا قوت ;-)
نقل قول کردن
Ilya202020
#44 Ilya202020 1400-08-03 13:36
به نقل از Ehsan Spider:
سلام

میخواستم نظرتو نو راجب مبارزه آتشین آخر کمیک بپرسم؟

استاد شما راضی بودین از کمیک؟


آره خوب تموم شد
این سری بهترین سری وات ایف(سری وات ایف نه تکی ) موجوده
نقل قول کردن
BLACKKNIGHT
#45 BLACKKNIGHT 1400-08-11 08:57
واقعا کمیک شاهکاریه.چند وقت بود به این خوبی نخونده بودم
تشکر از تیم ترجمه و سایت اسپایدی
نقل قول کردن
amin Hajati
#46 amin Hajati 1400-09-22 08:07
خیلی ممنونم شماره ی چهارم این کمیک را ترجمه کردید خیلی منتظرش بودم
با سپاس فراوان
نقل قول کردن
masiha_87
#47 masiha_87 1400-09-22 08:30
ای جانم قسمت جدید! چند تا شماره ی دیگه مونده؟ فک کنم یدونه! خب اول از اینکه خیلی زحمت کشیدید یک سری دیگه هم داره تموم میشه و میره تو کارنامه ی پرافتخار سایت spidey! یواش یواش اگه شماره ی آخر این سری نظرمو تغییر نده شروع میکنم نوشتن نقدم رو و تشکر ویژه از ادیتور ها و مترجم های دوست داشتنی؛ واقعا زحمت میکشید دست تک تکتون رو میبوسم خیلی گلید! ;-)
نقل قول کردن
AM SM BM SM
#48 AM SM BM SM 1400-09-22 11:37
سلام
ممنون بابت ترجمه و ادیت این کمیک.
و درباره شماره چهارم از کمیک "مرد عنکبوتی: سایه عنکبوت" (Spider-man: Spider's Shadow).
خطر اسپویل!
.
بسم الله الرحمن الرحیم
سایه عنکبوت یکی از بهترین ایده های چند سال اخیر رو داره. اینکه پیتر پارکر تحت تاثیر سیمبیوت فضایی اشتباهات مهمی رو مرتکب بشه و حالا باید با اون اشتباهات رو به رو بشه. این ایده بسیار خوبی هست که میشه با اون از زاویه جدیدی به پیتر پارکر نگاه کرد. اما این ایده جذاب تا حالا چگونه اجرایی داشته؟ میشه گفت خیلی خوب. درواقع تا به اینجا به خوبی به این ایده پرداخته شده که چه تاثیری روی زندگی پیتر پارکر داره و چقدر سایه بدی رو روی زندگی اون میندازه. طوری که ما هر قتلی رو که از پیتر میدیدیم، متوجه میشدیم که او یک قدم به سقوط نزدیکتر شده. توی شماره قبلی هم دیدیم که پیتر در ظاهر تونست از شر سیمبیوت خلاص بشه اما انگار هنوز هم سیمبیوت دنبالش هست و توی ساختمان بکستر هم رفت. اما توی این شماره چه اتفاقی قراره بیفته؟ خب اول این رو بگم که استفاده چیپ زدارسکی از شخصیت های مکمل بسیار عالی هست. اون به خوبی میدونه که در ایده یک پیتر پارکر قاتل، فقط قتل های او مهم نیستند، بلکه واکنش او و "اطرافیانش" اهمیت بالایی دارند. اینکه ما ببینیم که اطرافیان پیتر چه واکنشی به این اتفاق بدی که برای پیتر افتاده دارند و زدارسکی این رو به زیبایی نشون داد. در شماره بعدی از شخصیت پردازی عالی جی جونا جیمسون اشاره کردم و این شماره رو نمیشه خوند و به شخصیت پردازی عالی مری جین اشاره نکرد. او در این کمیک شخصیت پردازی عالی داره. همون دختری که در غم ها هم کنار پیتر هست و کمکش میکنه و البته خیلی وقت ها به دل خطر میزنه تا نجاتش بده. کسی که شجاعت بالایی داره و به پیتر هم شجاعت و جرئت میده تا با مشکل های درونی خودش رو به رو بشه و این کار رو عالی انجام میده. زدارسکی قبلا هم نشون داده که شخصیت های مکمل دنیای اسپایدرمن رو خیلی خوب میشناسه. اینطوری مری جین به شخصیتی تبدیل میشه که فقط در داستان نیست تا آه و ناله کنه بلکه کارایی بسیار مهمی در داستان داره. و البته زدارسکی خیلی دیالوگ نویس فوق‌العاده ای هست. چند روز پیش درباره دیالوگ های عالی اون توی "داستان زندگی مرد عنکبوتی" صحبت کردم و حالا هم توی این کمیک دیالوگ ها بسیار عالی هستند. به این دیالوگ ها دقت کنید:
مری جین: "پیتر، این مسئله تقصیر تو نیست...نمیدونست ی این لباس باعث این اتفاقات میشه، همچین تاثیری روت میذاره. نمیدونستی که اهداف شیطانی داره..."

پیتر پارکر:" ولی مسئله همینه، مری جین...فکر نمیکنم منم بی تقصیر بوده باشم. تنها کاری که کرد...این بود که احساساتم رو تشدید کرد. خدا بهم رحم کنه. مری جین، من خودم میخواستم دشمنام رو به قتل برسونم. از چرخه همیشگی خسته شده بودم. از مرگ دوستان و خانوادم به خاطر اینکه...به خاطر اینکه کاری که باید رو انجام ندادم. و بعدش هم زن عمو می... خدای من زن عمو می..."

- "نه، نه، پیتر. این حرف ها از تو بعیده. تو بهترین آدمی هستی که به عمرم شناختم...به خاطر اینه که با وجود بی نقص نبودن باز هم همیشه سعی میکنی آدم خوبی باشه. خشم درونت رو مهار میکنی. وقتی که آدم بی نقصی باشی انجام کار درست سخت نیست. ولی تو اون خشم رو توی وجودت داری، اون نیمه تاریک رو...و باهاش می جنگی و پیروز میشی. این لباس...این لباس یه ماده سمی بود که خشمت رو به دست گرفت و ازش تغذیه کرد. ولی تو هنوزم همون پیتری هستی که میشناسمش. مردی که می و بن پارکر بزرگش کردن. و اون مرد میتونه تاریکی رو شکست بده. پس برو و شکستشون بده، آقا ببره. به دنیا نشون بده که واقعا کی هستی."

در واقع این دیالوگ ها اونقدر پر معنی و مفهوم و عالی بود که میشه برای بررسی کردن این شماره، فقط همین دیالوگ ها رو بررسی کرد! در ابتدا مری جین هست که سعی میکنه به پیتر دلداری بده. و بهش بگه که این ها تقصیر او نیست. سعی میکنه آرومش کنه برای نبردی که پیش رو داره. اما پیتر حرف های مهمی میزنه. او به درستی میگه که در این جریان بی تقصیر نیست. بله، حتی ما هم میدونیم که او بی تقصیر نیست. پیتر هیچ وقت یک ابرقهرمان کامل نبوده. اون همیشه در مرزی بین قهرمان بودن و خباثت دست و پنجه نرم میکرده و میخواسته هویت خودش رو حفظ کنه. او همیشه کار درست رو انجام نداده اما سعی کرد این کار رو بکنه و همین سعی کردن خیلی مهم هست. درواقع جمله ای از پیتر اینجا هست که خیلی مهمه. جایی که اون میگه اون خودش میخواسته همه دشمناش رو به قتل برسونه. این خیلی مهمه. درواقع داستان "سایه عنکبوت" یه داستان معمولی در یک دنیای موازی نیست، بلکه باعث میشه ما پیتر پارکر دنیای اصلی رو هم بیشتر بشناسیم. در واقع قطعا پیتر هم عقده ای داره که باعث میشه دشمناش رو به قتل برسونه. اما او همیشه سعی میکرده این رو مخفی کنه و نذاره که بیرون بزنه و قوانین خودش رو داره. اما سیمبیوت حکم اهرمی رو داره که این فکر رو بیرون میزنه و باعث اون اتفاقات میشه. سیمبیوت از خودش فکر نمیسازه، بلکه افکار دیگران رو پرورش میده و این فکر در ذهن پیتر وجود داره. در واقع اگر بهم بگن یک قهرمان بگو که دشمناش رو اگر به قتل برسونه نمیشه اون رو خیلی بازخواست کرد، من میگم اسپایدرمن چون اکثر دشمنان مهمش ضربه ای به او وارد کردن. پیتر هم میگه که چرا همیشه میخواسته دشمنانش رو مجازات کنه، چون کاری رو که باید انجام میداد انجام نداده و حالا عذاب وجدان داره. اما بعد از اون قشنگ در لحظه ای که فکر میکنیم همه چیز داره ترسناک و دارک میشه. مری جین دست شما رو قبل از سقوط در تاریکی میگیره و حرف های فوق‌العاده زیبایی میگه که بسیار عالی هستند و ذات پیتر رو هم خیلی عالی میگن. کسی که بی نقص نیست، هرگز نبوده و نخواهد بود. اشتباهاتی داره، اما معلومه که هیچ کس بی نقص نیست. همه اشتباهاتی داریم، همه ما دچار لغزش میشیم. پس میبینید که پیتر هم درست مثل ماست. اون بی نقص نیست، اما همیشه سعی میکنه کار درست رو انجام بده و سعی میکنه خشمش رو فرو ببره. شاید همیشه در این کار موفق نباشه، اما به هر حال سعیش رو میکنه. مری جین نقش کسی رو داره که به پیتر انگیزه میده که بره و با سیمبیوت نبرد کنه و شکستش بده. اینجا میبینیم که هم شخصیت پردازی پیتر، هم مری جین و حتی جی جونا جیمسون با حضور کمش فوق‌العاده هستند. بعد از اون هم که پیتر میره به ساختمان بکستر میتونیم خستگی و درماندگی اون رو ببینیم. و میبینیم که مری جین چطور با شجاعت به دل خطر میزنه تا پیتر رو نجات بده. همه چیز در نهایت به رویارویی بین پیتر و سیمبیوت ختم میشه. خیلی دوست دارم که در قسمت آخر، سیمبیوت با پیتر پیوند بخوره و پیتر طی بک نبرد ذهنی شکستش بده(مثل سریال مرد عنکبوتی خارق العاده). اما به هر حال باید دید پایان این کمیک عالی چطور میشه و قشنگ معلومه که خطر مهلکی پیتر رو تحدید میکنه. ریتم داستان هم عالی هست و هرگز خسته کننده نمیشه و لحظات زیبایی داره و امیدوارم پایانی درخور این کمیک رو شاهد باشیم.

طراحی:
خب راستش من چیز خاصی درباره طراحی و نقاشی خیلی نمیدونم و توی این بخش اطلاعات خاصی ندارم، اما میتونم به عنوان یک مخاطب نظرم رو درباره طراحی های یک کمیک بگم و به نظرم طراحی های این شماره ضعف های نسبتا مهمی دارند. در واقع اون ضعف هایی که میخوام بگم به نظرم از چند شماره قبلی شروع شده بودند و ما همه هشدار دادیم که ممکنه این ضعف به مشکلی جِدیتر تبدیل بشن، و همینطور که میبینیم، این ضعف ها در این شماره به حدی هستند که نمیشه ازشون چشم پوشی کرد و زیر سیبیلی ردشون کرد. درواقع شاید بشه گفت مشکل اصلی سبک و نوع طراحی هاست که چند تا مشکل داره. اولا اینکه خیلی ساده و چطور بگم... اولیه است. انگار طراحی داشته روش کار میکرده اما مارول سریعتر منتشرش کرده! شاید مشکل از رنگ آمیزی هستش که سروقتش دربارش صحبت میکنیم شاید هم از خود طراح. یا چیز دیگه ای که وجود داره اینه که فیزیک برخی چیزها مثل ریشی که پیتر گذاشته و یا حتی سیمبیوت خیلی خوب نیستند و سیمبیوت جوری طراحی شده که انگار چند تا خط خاکستری روی این کمیک کشیدند. طراحی ها در اوایل این کمیک ها زیبایی جالبی داشتند اما حالا دیگه اونطور نیستند و سبک طراحی ها واقعا مشکلی داره که باید کسی که در این کار دست داره بررسیش کنه. یه چیز دیگه هم که هست اینه که به نظرم این کمیک در برخی بخش هاش خیلی به گیج کننده شدن نزدیک میشه و این بزرگترین تحدیدی هست که طراحی های یک کمیک سیمبیوتی رو تحدید میکنه. اینکه ماهیت سیمبیوت میتونه کار طراح رو در گیج کننده نشدن کارش سخت کنه اما طراح باید به نحوی از این قضیه در بره و نذاره توی دامش بیفته. اما در این کمیک در بعضی جاها این اتفاق نمیفته و ممکنه مخاطب گیج بشه. بخشیش ممکنه به همون فیزیک طراحی شده سیمبیوت مربوط باشه که اصلا زیبایی نداره و انگار نامرئی هست و حس نمیشه، بخش دیگه اش هم شاید به این مربوط باشه که طراح نتونسته کاری کنه که طراحی کمیک گیج کننده نشه. به هر حال این چیزیه که در شماره های بعدی باید برطرف بشه. طراحی چهره ها هم چیزی بود که در نظرم برای شماره قبلی گفتم که کمی ضعف داره که باید برطرف بشه اما در ادامه ضعف های طراحی ها که مثل یک سیمبیوت تکثیر شدند و بزرگتر شدند، طراحی چهره ها هم در این شماره تعریفی نداره. درواقع اصلی ترین مشکل من با طراحی چهره ها، طراحی مری جین هست که بعضی وقت ها بدجوری سوتی میده. یعنی یه جاهای حالت چهره او اصلا خوب نیست و این مشکل مهمی هست چون مری جین نقش بسیار مهمی در داستان داره و البته من میتونم درباره چهره جی جونا جیمسون این رو بگم که راضی کننده است. البته مشکل دیگه ای که وجود داره اینه که چهره ها در خیلی از مواقع احساسات رو منتقل نمیکنند و یه جورایی بی روح یا کم روح هستند. این برای طراحی که مهم ترین هدفش انتقال صحیح و درست داستان کمیک با تصویر هست، اصلا خوب نیست چو ممکنه بعضی وقت ها ما رو گیج کنه. درواقع چهره ها بعضی وقت ها حالت هایی دارند که خیلی به حرف هایی که میزنند نمیخوره و میشد که حالت بهتری رو براشون ترتیب دید تا دیالوگ ها هم تاثیرگذار تر باشند. البته راستش میتونم بگم که قهرمانان داخل کمیک مثل جانی استورم و کاپیتان آمریکا ظاهر چشم نوازی دارند. نکته بعدی هم درباره لی اوت هم راستش مشکلی جدی توش نمیبینیم. البته نمیشه گفت خیلی عالی هستند اما میشه خلاقیت هایی توی اونا دید که جالب هستند و البته اگر لی اوت ها بهتر بودند واقعا عالی میشد. درباره اکشن ها باید بگم که با اینکه کوتاه بودند اما اکشن بین پیتر و ثینگ به نظرم واقعا خوب بود و اینکه ما میتونیم سختی که پیتر داره تحمل میکنه رو ببینیم. رنگ آمیزی اما یکی دیگه از مشکلات جدی طراحی هاست. واقعا همونطور که گفتم نمیدونم که این مشکلات درباره نوع طراحی ها تقصیر رنگ آمیزی هست یا نه اما به هر حال رنگ آمیزی ها به نظرم در این شماره خوب نبودند. اول اینکه نظم خاصی نداشتند و خیلی جاها از اون محیطی که برای کارشون هست بیرون میزدند. دوم هم اینکه مثل طراحی ها، رنگ آمیزی ها هم یه جورایی مبتدیانه احساس میشه و اونطور که باید باشه نیست. به هر حال به نظرم طراحی های این کمیک ضعف های جدی دارند که امیدوارم در شماره پایانی برطرف بشن (که با این روندی که پیش گرفته شده احتمالش زیاد نیست) تا یک پایان با شکوه رو شاهد باشیم.

ترجمه و ادیت:
این بخش مگه میشه بد باشه؟ مخصوصا با اینکه مترجم جناب محمد شیرازده با سابقه بالا در ترجمه کمیک، و آقای سینا محدثی که ادیتور بسیار خوبی هستند. پس وقتی چنین تیمی برای این کمیک حاضر باشه، خب معلومه که ترجمه و ادیت اینقدر عالی از آب درمیاد. توی خوندن ترجمه این کمیک در هیچ جا به مشکل نخوردم و ترجمه بسیار روان و قابل فهم بود. ادیت هم که معلومه خوب روش کار شده چون بسیار زیبا بود و دیدنش لذت بخش بود.
خسته نباشید.

با تشکر.
نقل قول کردن
s.p.i
#49 s.p.i 1400-09-22 14:09
سلام خیلی ممنون بابت ترجمه و ادیت دوست خوبمون جناب مرادی توی نقد خودشون همه چیز گفتن بنابر این خیلی چیز نمیگم و سیع میکنم نقد خلاصه باشه
نقد شماره ۴ کمیک مرد عنکبوتی
.
.
خطر اسپویل
.
.
.
.

به نام خدا خب توی این شماره پیتر داریم که بعد از جریان سیمبیوت میره سراغ چهار شگفت انگیز و البته مریجین هم باخودش میبره ولی خب ساختمان بکستر تحت کنترل سیمبیوت هاست و البته پیتر داریم که عذاب وجدان گرفته ولی خب همسرش مریجین هست که بهش دلداری بده (با این که مارول پیتر و مریجین از هم جدا کرد اما همچنان بعد از اون از پیتر حمایت می‌کرد همیشه این کار میکرد ) و دوست خوبمون آقای مرادی به اون حرف های زیبا بین مریجین و پیتر اشاره کردن که نشون میده توی این فضای به اصطلاح دارک و خاموش مریجین مانند شمع برای پیتر میمونه و بهش دلداری میده و بهش قدرت میده که دوباره سر پا بشه اینجا شاهد نقش پر رنگ مرجین هستیم با این که مرجین قدرتی نداره ولی می‌تونه پیتر حمایت کنه و البته حتی وقتی پیتر میره توی برج مرجین دنبالش میره و البته با گرفتن اون اسلحه نشون میده بلده از خودش دفاع کنه و البته پیتر هم زخمی میشه و جانی با رید روبه رو میشه که تحت کنترل سیمبیوت ولی دردسر از جایی شروع میشه که همه انتقام جویان تحت کنترل سیمبیوت در میاند
طراحی به نظرم طراحی ضعیف بود و اونطوری که باید و شاید احساسات درست نشون نمی‌داد

ترجمه و ادیت که عالی آقا محمد شیرزاد این شماره عالی ترجمه کردن آقای سینا محدثی هم که عالی ادیت کرد بودن
نمره کلی من به این داستان ۱۰ از ۱۰
به غیر از طراحی که شاید کمی ضعیف باشه ولی همچنان میشه از داستان لذت برد
مرسی spidey
نقل قول کردن
mtm
#50 mtm 1400-09-22 15:15
#48:
ممنون بابت نقد
من کاملا با نظر شمادرباره داستان موافقم
ولی متاسفانه نظرت درباره طراحی رو قبول ندارم. طراحی این کمیک از نظر من خوبه چون برای خودش "سبک" داره. "شخصیت" داره. بنظرم شما ازش خوشت نمیاد چون با چیزی که تو ذهنته متفاوته. و این خیلی هم خوبه چون به این داستان که در دنیایی دیگر جریان داره حال و هوای متفاوتی داده و بنظرم گیج کننده نبود. یعنی اصلا اینطور نیست که طراحی باعث بشه داستان رو خوب نتونی دنبال کنی
البته این نظر منه.
باید یه سری طراحی های کمیک های دیگه رو ببینید تا قدر این طراحی رو بدونید! جسارتا باید بگم توقع شما از طراحی خیلی بالاست! حق هم داری طراحی های کمیک بوک های مرد عنکبوتی همیشه استانداردهای بالایی داشتن. این طراحی رو الان هواداران خیلی از شخصیت های دیگه روی تخم چشاشون میزارن :-*
نقل قول کردن
AM SM BM SM
#51 AM SM BM SM 1400-09-22 18:38
به نقل از mtm:
#48:
ممنون بابت نقد
من کاملا با نظر شمادرباره داستان موافقم
ولی متاسفانه نظرت درباره طراحی رو قبول ندارم. طراحی این کمیک از نظر من خوبه چون برای خودش "سبک" داره. "شخصیت" داره. بنظرم شما ازش خوشت نمیاد چون با چیزی که تو ذهنته متفاوته. و این خیلی هم خوبه چون به این داستان که در دنیایی دیگر جریان داره حال و هوای متفاوتی داده و بنظرم گیج کننده نبود. یعنی اصلا اینطور نیست که طراحی باعث بشه داستان رو خوب نتونی دنبال کنی
البته این نظر منه.
باید یه سری طراحی های کمیک های دیگه رو ببینید تا قدر این طراحی رو بدونید! جسارتا باید بگم توقع شما از طراحی خیلی بالاست! حق هم داری طراحی های کمیک بوک های مرد عنکبوتی همیشه استانداردهای بالایی داشتن. این طراحی رو الان هواداران خیلی از شخصیت های دیگه روی تخم چشاشون میزارن :-*

خیلی ممنون آقای ترابی که نظرتون رو گفتید. واقعا برام ارزشمند بود.
من فکر کنم دلیل اینکه از طراحی ها ایراد گرفتم این بود که به نظرم از شماره اول کمی پسرفت داشتند. درواقع من تا شماره قبلی هم از طراحی ها واقعا لذت بردم و ازشون تعریف کردم، اما همون موقع هم گفتم که باید یه سری ایرادات که داره رو درست کنه و بیشتر به خاطر اینکه پیشرفتی نداشته و حتی به نظرم عقبگرد داشته انتقاد کردم. از این سبک و نوعی که داره از شماره اول تا همین شماره سوم باهاش مشکلی نداشتم، اینجا بیشتر همونطوری که گفتم مشکلم ساده بودن و کمی پسرفته. درباره گیج کننده بودنش این برای خودم نبود چون به شخصه جایی رو نبود که متوجه نشم. میخواستم خودم رو بذارم جایی کسی که مثلا بار اولش هست که میاد و کمیک رو میخونه و برای همین شاید کمی گیج بشه. البته فکر کنم خودم رو زیادی جای کسایی که با این فضا آشنا نیستند گذاشتم. :-* شاید هم مسئله اینه که دوست داشتم با چنین داستانی، طراحی های بهتری رو داشته باشیم. نه فقط از نظر سبک طراحی، بلکه بقیه ملاک هاش. و این رو بگم که شما میگید طوقع من از طراحی ها بالاست، برای این کمیک، درست میگید. چون شاید اشتباه باشه ولی من طراحی های کمیک های مرد عنکبوتی رو نسبی بررسی میکنم. یعنی به نسبت بقیه کمیک هاش. شاید خیلی از شخصیت ها واقعا آرزوی این رو داشته باشند که یکی از شماره های کمیکشون یک "سبک" حتی سبک متوسطی رو داشته باشه. درواقع خواستم نظر نسبی خودم رو درباره طراحی ها بگم و نه نظر کُلیم. در کل طراحی ها اصلا چیزی نیستند که شما بعدش دل و رودتون به هم بپیچه و حالتون بد بشه. اصلا افتضاح نیستند. به نظرم یه سری از نکات مثبتش واقعا تحسین آمیزه، مثل اکشن عالی که داشت و فقط پرجنب و جوش و یک "بزن بزن" نبود، بلکه واقعا از طریق اکشنش داستان میگفت. از نظر یه طراحی معمولی نمره قبولی رو میگیرند، حتی بیشتر از قبولی. ولی من طراحی ها رو نسبی بررسی کردم و به نظرم به خاطر پسرفتی که نسبتا داشتند کمی مونده بود تا از سطح قبولی پایین برند(البته الان هم قابل قبول هستند). یادمه یه بار هم وقتی طراحی یکی از کمیک های مایلز رو بررسی میکردم (فکر کنم شماره ۲۰ بود، طراحش فکر کنم ناتاشا بُستس بود) ازش انتقاد کردم و از خجالتش در اومدم اما با این حال گفتم که اگر این طراحی در سری دیگه ای بودند، احتمالا الان حلوا حلواش کرده بودیم ولی سری مایلز خودش توقع من رو برده بالا. همه اش تقصیر خودشه که بعضی وقت ها من رو با طراحی هاش حیرت زده کرد! این موقع موضوع این نیست که چرا طراحی ها خوب نیستند، بلکه اینه که چرا بهتر نیستند چون دوست دارم این کیفیت همینطوری حفظ بشه. اما شما درست میگید، سعی میکنم برای دفعه بعدی، توقعم رو پایین بیارم، بیشتر آسون بگیرم و طراحی ها رو نسبی بررسی نکنم و کلی بگم که نظرم چیه. اگر هم زمانی خواستم نظر کاملم رو درباره این پنج شماره (البته راستش یه شماره رو که هنوز نخوندم ولی فکر نمیکنم تغییر در نظرم ایجاد کنه) بگم، حتما از سبک طراحی ها که بسیار خوب به داستان تیره و تاری که این کمیک میان و استفاده های درستی هم ازشون میشه قطعا تعریف میکنم اما انتقادم اینجا برای همین یک شماره بود. این مشکلی بود که من با طراحی "فانتزی شگفت انگیز" داشتم. یعنی شماره اولش حسابی عالی بود! طراحی های نوآورانه و خلاقانه و سبکی که شاید بی نقص نباشه، ولی نمره خوبی رو میگیره و استفاده از هر سبک متفاوت برای هر شخصیت(مثل انیمیشن سفر به دنیای عنکبوتی) که باعث شدند از طراحی ها خیلی تعریف کنم. اما توی شماره دوم اون سبک دیگه اونطور خاص نبود. دیگه از خلاقیت ها و نوآوری ها استفاده نمیشد و به نظرم میتونست بهتر باشه و از سبکی که داره استفاده بهتری رو کنه ولی نشد. چون به شخصه دوست دارم کیفیت یک سری طراحی یا افزایش داشته باشه یا در حد خودش بمونه و سقوط نکنه. شاید اگر شماره اول اون طراحی زیبا رو نداشت از شماره دومش اونقدر انتقاد نمیکردم اما این پسرفتی که داشت به نظرم خوب نبود.
دوست دارم ببینم توی شماره آخر طراحی ها چطور میشن و آیا پیشرفت دارند یا نه. البته وقتی همین شماره رو برای بار دوم یا سوم بخونیم یه کم نظرمون نرم تر میشه و خودم هم اینطور شدم. الان مثلا همون صحنه گفت و گوی بین پیتر و مری جین سبک لی اوتی که داره و اینکه روی چهره پیت و مری جین تمرکز میکنه بسیار خوبه. به هر حال قطعا طراحی های این کمیک در کل بد نیستند که هیچ، خوب هم هستند، اما برای این شماره به
نظرم ضعف هایی داشتند و این نظر منه و همونطور که گفتم واقعا چیز فنی و خاصی از طراحی ها نمیدونم و ادعایی هم در این زمینه ندارم و شما که سال های زیادی با کمیک بوک و هر سبک طراحی زندگی کردید قطعا خیلی چیزها از من بیشتر میدونید.
باز هم از همه دست اندرکاران ترجمه و ادیت این کمیک تشکر میکنم.
نقل قول کردن
AS-Spider
#52 AS-Spider 1400-09-22 20:33
به نقل از mtm:
#48:
ممنون بابت نقد
من کاملا با نظر شمادرباره داستان موافقم
ولی متاسفانه نظرت درباره طراحی رو قبول ندارم. طراحی این کمیک از نظر من خوبه چون برای خودش "سبک" داره. "شخصیت" داره. بنظرم شما ازش خوشت نمیاد چون با چیزی که تو ذهنته متفاوته. و این خیلی هم خوبه چون به این داستان که در دنیایی دیگر جریان داره حال و هوای متفاوتی داده و بنظرم گیج کننده نبود. یعنی اصلا اینطور نیست که طراحی باعث بشه داستان رو خوب نتونی دنبال کنی
البته این نظر منه.
باید یه سری طراحی های کمیک های دیگه رو ببینید تا قدر این طراحی رو بدونید! جسارتا باید بگم توقع شما از طراحی خیلی بالاست! حق هم داری طراحی های کمیک بوک های مرد عنکبوتی همیشه استانداردهای بالایی داشتن. این طراحی رو الان هواداران خیلی از شخصیت های دیگه روی تخم چشاشون میزارن :-*

استاد منم اول با کمیکای ونوم و مردعنکبوتی سیمبیوتی مقایسه کردم و خوشم نیومد اول ولی بعدا تونستم بفهمش و باهاش همذات پنداری کردم و خیلی نکات جالبی هم داشت(مثلا اگه جی جی میدونست اسپایدی پیتره شاید اونقد نمیکوبیدش)
نقل قول کردن
amin Hajati
#53 amin Hajati 1400-09-23 11:27
به نقل از mtm:
اینم بگم که امسال به دلیل اکران ونوم 2 و اسپایدرمن 3 کلا مارول دهن ما رو سرویس کرده با این همه کمیکی که داره از اسپایدرمن منتشر میکنه! هیچ ابرقهرمانی در حال حاضر اینقدر تو چشم نیست و ما تو سایت واقعا داریم تلاش میکنیم همه عناوین رو پوشش بدیم. حالا بماند که مایلز هم هست و مارول سیلک و گربه سیاه هم داره منتشر میکنه و البته زن عنکبوتی!
اون رویداد کارنیج هم هست
یه کمیک مرد عنکبوتی سیمبیوتی هم هست که جدید اومد . اون کمیک مرد عنکبوتی توقف ناپذیر هم هست و ... امیزینگ فانتزی جدید هم همین طور!
واقعا هماهنگی ترجمه/ادیت این همه سری سخته اونم با این کیفیت

استاد نیازی نیست که خودتان را خسته کنید سایت واقعا پرکاره و شما هم خیلی دارید تلاش میکنید شما هر روز داخل سایت میاید و همین الان هم انلاین هستین به نظر من کمی استراحت میتونه خیلی برای سایت و شما خوب باشه
نقل قول کردن
artly0077
#54 artly0077 1400-09-23 22:31
مثل همیشه عالی ببخشید یه سوال داشتم قسمت سوم کمیک فانتزی شگفت انگیزو ترجمه میکنید
نقل قول کردن
mtm
#55 mtm 1400-09-24 01:12
به نقل از artly0077:
مثل همیشه عالی ببخشید یه سوال داشتم قسمت سوم کمیک فانتزی شگفت انگیزو ترجمه میکنید

بله
ترجمه شده
به زودی رو سایت قرار میگیره
نقل قول کردن
Sarah
#56 Sarah 1400-11-12 13:53
داستان خیلی خوب شروع شد. عالی بود ولی از یه جایی به بعد محتاط شد و بنظرم جذابیتش و نوآوری ش رو از دست داد و پایانش کلیشه ای شد. واقعا دوست داشتم ببینم یه پیتر پارکر قاتل چطور میشه تهش ولی اخرش رو ماست مالی کردن
امیدوارم مارول تو کار زدارسکی دخالت نکرده باشه
ادیت و ترجمه هم درجه یک . یه سر و گردن از تمام کمیک های ترجمه شده تو ایران بالاتره کارتون
راستی استاد ترابی نظر شما درباره این داستان چیه؟
نقل قول کردن
AM SM BM SM
#57 AM SM BM SM 1400-11-12 18:38
سلام
ممنون بابت ترجمه و ادیت این کمیک.
و دربارهٔ شمارهٔ پنجم از کمیک "مرد عنکبوتی: سایهٔ عنکبوت" (Spider-man: Spider's Shadow).
خطر اسپویل!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
کمیک های "سایهٔ عنکبوت" یکی از جالبترین ایده های امسال در کمیک های اسپایدرمن بود که در دنیای موازی روایت میشد. نه فقط برای اینکه ایدهٔ این کمیک این هست که "چه میشد اگر مرد عنکبوتی سیمبیوت رو از تن خودش در نمیاورد؟" بلکه نکتهٔ هیجان انگیز دیگهٔ اون، نویسنده اش یعنی چیپ زدارسکی بود که قبلا خیلی خوب خودش رو توی داستان های اسپایدرمن ثابت کرده و در کمیک های دردویل هم نشون داده بلده داستان های دارک بنویسه. ضمن اینکه او قبلا با "داستان زندگی مرد عنکبوتی" نشون داده که میتونه یک اسپایدی در دنیای موازی رو از صفر تا صد روایت کنه. پس چه کسی بهتر از زدارسکی؟ برای همین این کمیک به یکی از مورد انتظار ترین ها در امسال تبدیل شد. اما کمیک چطور بود؟ به نظرم "سایهٔ عنکبوت" بسیار خوب شروع شد، عالی ادامه پیدا کرد و در پایان...راستش در پایان...به نظرم معمولی تموم شد. اصلا پایان این کمیک رو بد نمیخونم و هنوز هم پایان بندیِ استانداردی داشت، اما در حد انتظاراتی که از این سری داشتم نبود. دوست داشتم زدارسکی یه بار دیگه بیاد و کلیشه ها و درهم بشکنه اما توی این شماره در چند صفحه سر و ته داستان به هم اومد که در پایان هم انگار داشت برای ادامهٔ این سری زمینه چینی میکرد(فقط خداکنه که این پایان کار مارول نباشه چون اینطور که میبینیم "برای قسمت های بعد زمینه چینی میشه" یعنی ممکنه مارول در داستان دست برده باشه که ادامهٔ این کمیک رو بتونه منتشر کنه). البته پایان اونقدر ها هم ساده نبود و ما در داستان دیدیم که چه چیزهایی در این راه از دست رفتند اما به شخصه انتظار بیشتری برای پایان این کمیک داشتم و میخواستم غیرمنتظره تر ظاهر باشه. هنوز هم شخصیت پردازی ها همونی هستند که باید باشند. یک پیتر پارکرِ آمیخته با اندوه که خودش رو در این اتفاقات مقصر میدونه و درنهایت یاد میگیره که بتونه خودش رو ببخشه، یک مری جینِ جسور که مثل همیشه حامی و دوستدارِ پیتر هست و کمکش میکنه تا به خود شناسی برسه و چهار شگفت انگیز هم که سعی میکنند به پیتر در نجات دنیا کمک کنند. پس از این نظر مشکلی وجود نداره که شخصیت پردازی ها خراب شده باشند. قوس شخصیتی پیتر هم در این کمیک گرچه بی نقص نیست و به پای قوس شخصیتیِ او در "داستان زندگی مرد عنکبوتی" نمیرسه، ولی هنوز هم شیرین و جذاب بود که در این کمیک هم به شکل خوبی به پایان رسید. ضمن اینکه نویسنده بعضی وقت ها خیلی خوب تونسته وضع خطرناکِ داستان رو نشون بده و ما رو به قهرمانانش همراه کنه. با همهٔ اینا پس چرا میگم داستان اونطور که میخواستم به پایان نرسید؟ ببینید، همونطور که گفتم انتظار من برای این سری، پایانی بهتر و ساختار شکنانه تر بود. اینکه کلیشه ها در این کمیک شکسته بشن. نه، مرگ رید ریچاردز در اواسط کمیک کلیشه شکنانه نیست و درسته که تاثیراتش روی پیتر مهمه، اما چیزی نیست که روند داستان رو به طور کلی تغییر بده. اصلا شاید بهتر بود کمیک یک شماره بیشتر ادامه پیدا میکرد تا این موضوع که قهرمانان مارول به نوعی زامبی تبدیل شدند، در یک شماره سرهم بندی نشه و داستان قوی تری رو شاهد میبودیم. بعضی وقت ها واقعا احساس میشد که نویسنده میخواد حجمی از اتفاقات رو در فضای محدودی انتقال بده و برای همین بعضی وقت ها عجلهٔ نویسنده احساس میشه و یک سری اتفاقات مثل اینکه مری جین متوجه میشه که پیتر عاشقشه و واکنش او تا حدی فراموش میشه. نکته اینه که بعضی وقت ها استفاده از یه سری کلیشه ها واقعا اذیت کننده میشه و حتی اون قوس شخصیتیِ پیتر هم که درباره اش صحبت کردم در شمارهٔ آخر دچار فراز و نشیب نمیشه و به شکل استانداردی با چند دیالوگ در ذهن او و صحبتش با مری جین به پایان میرسه. دقیقا برعکس "داستان زندگی مرد عنکبوتی" که حتی در شمارهٔ آخرش هم بارها پروتاگونیستش رو دچار درگیری با دنیای فیلم به شکلی جذاب میکنه. برای همین با اینکه زدارسکی دیالوگ نویس فوق‌العاده ای هست، اما دیالوگ های او برخلاف همین شمارهٔ قبلیِ این کمیک، تاثیرگذاریِ عالیِ خودشون رو ندارند. البته لحظات آخر کمیک که پیتر و مری جین رو در قبرستام میبینیم و سو پیش پیتر میاد تا بهش پیشنهاد بده که به چهار شگفت انگیز بپیونده با اینکه کلیشه ای احساس میشه، اما بازهم حس خوبی داره. درنهایت چندبار تاکید میکنم که به هیچ وجه این پایان بندی بد نبود و میشه اون رو متوسط یا حتی متوسط کمی رو به بالا دونست، اما شما وقتی با "سایهٔ عنکبوت" سروکار داری، وقتی با چیپ زدارسکی سروکار داری، انتظاراتمون خود به خود بالاتر میره. شاید اگر این پایان بندی در کمیک معمولی تری بود الان به عنوان یک پیشرفت ازش یاد میکردیم. اما به نظرم در این شماره اون تاثیرگذاری و جادوی داستان های چیپ زدارسکی احساس نمیشد که شاید، شاید ناشی از دخالت مارول در کارهای او باشه.

طراحی:
در شمارهٔ قبلی گفتم که به نظرم طراحی ها خیلی خوب نبودند و مشکل داشتند. اما بعدش به توصیهٔ استاد ترابی که گفتند انتظاراتم رو معقول تر کنم و اینکه خودم چند بار دیگر داستان رو خوندم و طراحی ها رو دیدم، نظرم دربارهٔ طراحی ها نرم تر شد و دیدم که طراحی ها به فضای داستان میخورند. در این شماره هم به نظرم طراحی ها حتی از شمارهٔ قبلی بهتر و زیباتر شدند و کمتر مشکلاتی که قبلا گفتم رو دارند. سبک طراحی ها از فضای خوبی برای انتقال داستان برخوردار هستند و اون پس زمینهٔ دارکی که دارند به داستان میخوره. طراحی چهره ها البته بد نیست (البته راستش خیلی طراحی چهرهٔ مری جین رو دوست ندارم که به هر حال ایراد این شماره نیست) ولی مشکل بازهم اینه که بعضی وقت ها چهره ها خیلی خوب احساسات رو منتقل نمیکردند. رنگ آمیزی ها بهتر شدند و آدم کمتر احساس میکنه که رنگ آمیزی ها و طراحی ها نیمه کاره رها شدند. لی اوت بندی های جالبی رو هم بعضی وقت ها میتونیم ببینیم. البته شاید اینکه مشکلات کمتر به چشمم اومد اینه که دیگه به طراحی ها عادت کردم و چیزهایی که قبلا به عنوان ضعف ازشون یاد میکردم، الان جدا از اینکه در طراحی ها کمتر شدند، به خاطر عادت کردنِ من کمتر هم به چشم میان. الان دیگه واقعا احساس نکردم که طراحی ها گیج کننده هستند و داستان رو خوب منتقل میکردند. ضمن اینکه اکشن ها و تعقیب و گریزها هم بعضی وقت ها خیلی جذاب میشدند. در کل به نظرم طراحی ها در این شماره بهتر خودنمایی میکردند و اگر بهشون عادت کنید میتونند دوست داشتنی باشند.

ترجمه و ادیت:
دیگه این بخش هم که نیاز به تعریف نداره. مثل همیشه هم ترجمه بسیار خوب بود و دیالوگ ها رو به شکل عالی منتقل میکرد و هم ادیت خیلی حرفه ای و دلنشین بود.
خسته نباشید.

با تشکر.
نقل قول کردن
Agent bishop
#58 Agent bishop 1400-11-12 23:50
من فکر میکنم بهتر بود چیپ زدارسکی این داستان رو تو دو سری منتشر میکرد یعنی پنج قسمت قشنگ به رابطه پیتر و سیمبوت و قتل ها می‌پرداخت و بعد چند وقت بعد در یک سری جدید به اتصال سیمبوت به آقای شگفت انگیز و بقیه ماجرا می‌پرداخت . دقت هم کنید سه قسمت اول خیلی بهتر از دو قسمت آخرند و این قسمت آخر هم به نظرم زود همه چی رو تموم کرد و اون تاثیر گذاری لازم ایجاد نشد و به قول دوستمون حداقل یک شماره دیگه میخواست .
نقل قول کردن
Agent bishop
#59 Agent bishop 1400-11-12 23:51
تشکر میکنم از تیم اسپایدی بابت ترجمه و ادیت این سری
نقل قول کردن
mtm
#60 mtm 1400-11-13 20:29
به نقل از Sarah:
داستان خیلی خوب شروع شد. عالی بود ولی از یه جایی به بعد محتاط شد و بنظرم جذابیتش و نوآوری ش رو از دست داد و پایانش کلیشه ای شد. واقعا دوست داشتم ببینم یه پیتر پارکر قاتل چطور میشه تهش ولی اخرش رو ماست مالی کردن
امیدوارم مارول تو کار زدارسکی دخالت نکرده باشه
ادیت و ترجمه هم درجه یک . یه سر و گردن از تمام کمیک های ترجمه شده تو ایران بالاتره کارتون
راستی استاد ترابی نظر شما درباره این داستان چیه؟

من با نظر شما موافقم و فکر کنم تو یکی از نظراتم در بالا هم گفتم که داستان از یه جایی جهتش تغییر میکنه. یعنی اون زمینه سازی و build-up ای که تو سه شماره اول رخ میده به پایان و conclusion ای که به سمتش میرفت ختم نشد. من شنیده بودم زدارسکی قرار بود آخرش پیتر رو بکشه ولی در نهایت این اتفاق برای رید ریچاردز افتاد و این شاید درخواست مارول بوده باشه. ولی باز هم زدارسکی پایان بندی قابل قبولی داشت و برای اینده هم زمینه چینی خوبی کرد. (کلا من همیشه از ایده پیوستن پیتر به چهار شگفت انگیز استقبال میکنم)
نقل قول کردن
s.p.i
#61 s.p.i 1400-12-08 15:43
تشکر میکنم از تیم اسپایدی بالت کمیک
راستش به نظرم داستان شروع خوبی داشت ولی انگار پایانش آدم احساس می‌کرد محتاطانه هستش ولی زمینه چینی خوبی کرد و البته ایده پیوستن پیتر به چهارشگفت انگیز به نظرم جالبه والبته کینگ پین هم مطمئن هستم میخاد از پیتر انتقام بگیره حالا که هویتشو میدونه
البته بگم حضور مریجین هم خوب بود و عالی کار شده بود

تشکر
نقل قول کردن
amin Hajati
#62 amin Hajati 1400-12-29 13:46
کمیکش‌خیلی طراحی زیبایی داره الان داشتم چند تا از صفحه های جلد اولش رو ورق میزدم و باید بگم واقعا فوق العاده بود. سپاس بی کران برای ترجمه این سری عالی حتما بعد از خواندن کمیک نظرو رو میگم
نقل قول کردن
Spider-Kang
#63 Spider-Kang 1402-03-12 16:54
به نقل از Cletus_Cobblepot:
درود بر استاد ترابی و تمامی عزیزان و اساتید دست اندر کار وبسایت بی نظیر اسپایدی

استاد شما در قسمت توضیحات کمیک گفتین که این دارک ترین کمیک اسپایدرمنه
ینی دارک تر از Kraven's Last Hunt ؟
آخه من توی لیست دارک ترین کمیکای اسپایدی ، دیدم که آخرین شکار کریون ، اول بود توی لیست.

ینی لیست قراره آپدیت بشه؟ :)))

مثل اینکه این دوستمون از آینده اومده بود!!
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید