اینها سوپرویلن هایی هستند که اسپایدرمن را به شدت خشمگین کردند و به قول معروف باعث شدند اون روی سگش بالا بیاد!

مقدمه: اسپایدرمن همیشه تلاش کرده تا ابرقهرمانی باشد که با دشمنانش تا حد امکان کنار بیاید، اما حتی این قهرمان هم دفعاتی بوده که بدست شروران خاصی از مرز تحمل خود رد شده و حد و حدود خشم خود را به فراموشی سپرده، در این مقاله به ده مورد از این موقعیت ها اشاره میکنیم. بدون شک مردعنکبوتی یکی از بزرگترین ابرقهرمان هایی است که تاکنون خلق شده است، و بهره برداری ها از او همچنان در باکس آفیس جهانی وسیع ترین ثروت را به ارمغان می آورد. یکی از شواهد این ادعا اثر سال پیش دنیای سینمایی مارول یعنی فیلم "اسپایدرمن راهی به خانه نیست" بود. اگرچه که اسپایدرمن به دارا بودن یک شخصیت مهربان و تا حدی جوگیر (!) شناخته میشود، اما حتی او نیز گاهی به نقطه ی صفر تحملش کشیده شده. در تاریخچه کمیک بوک های او مواقعی بوده که یک ابرشرور او را به قدری تحت فشار قرار داده که از حدود و مرز های خود رد شود؛ هرچند که در بیشتر مواقع، عامل این مسئله قبل از اینکه به نتیجه دلخواه خود برسد، از کار خود به شدت پشیمان شده است؛ چرا که اسپایدی دیگر او را راحت نگذاشته است. در این مقاله بنا است که به ده مورد از این وقایع اشاره ای داشته باشیم. مقالات زیر را هم بخوانید:

آیا مرد عنکبوتی تا به حال کسی را کشته است؟

10 دفعه ای که ابرقهرمانان کمیک بوکی دشمنان خود را لت و پار کردند!

10 دفعه ای که پیتر پارکر/مرد عنکبوتی مثل یک آدم «عوضی» (JERK) رفتار کرد!

10 خبیثی که تقریبا زندگی مرد عنکبوتی را نابود کردند!

10- ساشا نیکولاویچ، گلوی مادام وب را برید و متی فرانکلین را قربانی کرد!

اندکی پس از ریست شدن بخش عمده ای از خط داستانی مردعنکبوتی در داستان Brand New Day، اسپایدی تحت حمله بدترین دشمنانش قرار گرفت؛ که بسیاری از آنان توسط ساشا ، زن بیوه کریون شکارچی، بازگردانده و تامین شده بودند. در نهایت تمامی این مبارزات به داستان "شکار وحشیانه" (Grim Hunt) منتهی شد که در آن شاهد بودیم، ساشا قصد دارد شوهر مرده خود را به زندگی بازگرداند تا میراث خانوادگی را به سرانجام برساند. او برای این کار «متی فرانکلین» (زن عنکبوتی سوم) را قربانی کرد و گلوی مادام وب را برید! در مجموع، اتفاقات "شکار وحشیانه" باعث شد اسپایدرمن بخش تاریک خود را که همیشه از آن دوری میکرد، به نمایش بگذارد و در این میان مرگ نسخه شرور کلون خود او، کین، بود که دیگر تحملش را لبریز کرد. در پی این اتفاق بود که اسپایدرمن خشم شدید خود را به خانواده کریون به نمایش کشاند، و در نهایت آنها را به سرزمین وحشی ها (Savage Land) بازگرداند.

9- سین ایتر، به نزدیکان مردعنکبوتی حمله کرد

"مرگ جین دولف" بدون شک یکی از بهترین کمیک های مردعنکبوتی در طول تاریخ است؛ در این داستان یکی از نزدیک ترین همپیمانان مردعنکبوتی در اداره پلیس نیویورک بدست جنایتکار افراطی سین ایتر به قتل میرسد. سین ایتر در ضمن به مردم عادی هم رحم نمیکرد و سراغ «بتی برنت» هم رفت تا او را نیز به قتل برساند! بعد از روشن شدن هویت این قاتل دیوانه، اسپایدرمن و دردویل شروع به بدام انداختن او میکنند، در نهایت به یک تعقیب و گریز در خیابان ختم میشود که اسپایدرمن دست بالا در برابر او میگیرد. خشمگین از قتل های بی معنی سین ایتر، به علاوه قتل کسی که به او نزدیک بوده، اسپایدرمن روحیه همیشگی خود را از دست میدهد و سین ایتر را تا سر حد مرگ میکشاند. تنها بواسطه دخالت دردویل در میانه این حمله بود که اسپایدرمن از جان سین ایتر میگذرد و این خط قرمز را نمیشکند. این کمیک داخل سایت ترجمه شده و میتونید اینجا بخونیدش).

8- کارنیج در سطح شهر دست به کشتار زد!

کارنیج پس از خلق شدن به سرعت خود را به عنوان یکی از قدرتمند ترین دشمنان اسپایدرمن اثبات کرد. در داستان حداکثر کارنیج (Maximum Carnage) این ابرشرور به همراه خانواده خود که مجموعه ای از قاتلان تماماً دیوانه بودند به یک وحشیگری و قتل عام جمعی در نیویورک دست زدند. برای پایان دادن به مرگ ها و خرابی های بی پایان کارنیج، اسپایدرمن مجبور شد با قهرمانان و ضد قهرمان ها متحد شود، تا به ماجرا سر و سامانی بدهد. در انتهای داستان حداکثر کارنیج (Maximum Carnage)، اسپایدرمن متقاعد شده بود که تنها راه خاتمه به این ماجرا کشتن کارنیج است. از همین رو تا لحظات نهایی خاتمه دادن به زندگی این ابرشرور میرسد اما درست پیش از آنکه او را بکشد دست میکشد و از زندگی او میگذرد. بواسطه اینکه به طور قطع کارنیج دوباره باز خواهد گشت و در دفعات متعدد خرابی ها و مرگ های بیشتری به بار می آورد، مطمئناً این تصمیم اسپایدی برای سال ها او را رها نخواهد کرد و او را به این فکر وا خواهد داشت که آیا تصمیم درستی گرفته بود یا نه.

7- آفتاب پرست، پدر و مادر پیتر را به زندگی بازگرداند، البته به صورت رُبات!

در پایان شماره 365 كمیك Amazing spider-Man كه سال 1992 چاپ شد، پیتر پارکر شوكه شد وقتی پدر و مادرش رو بعد از این همه سال زنده دید. بعد قضیه تا 20 شماره بعدی كش پیدا کرد و در طول این 20 شماره دیدیم كه پیتر با پدر و مادر خودش اُنس گرفته و .... ولی معلوم بود كه یه جای كار میلنگه و این پدر و مادر خیلی مشكوك میزدند! از آنجایی كه چیزهای خوب هیچ وقت برای پیتر دوام ندارند، اینجا هم آخرش معلوم شد كه پدر و مادر پیتر در حقیقت چیزی نیستند جز ربات های انسان نما كه توسط آفتاب پرست درست شده اند! بعدش پیتر كه به شدت عصبانی شده بود و حس میکرد یك نفر عواطفش رو به بازی گرفته به تعقیب آفتاب پرست پرداخت و به قدری خشمگین شده بود که میخواست او را بكشد. اما از این كار منصرف شد و بهش اجازه داد تا فرار كند. او متوجه شد که همه چیز زیر سر هری آزبورن بوده و او بوده كه از آفتاب پرست خواسته این كار رو بكنه (آن موقع هری تو فاز خبیث خودش بود و هر از گاهی با تبدیل شدن به جانشین پدرش به عنوان گرین گابلین میخواست میراث او را ادامه بده). هری سپس به پیتر میگه كه این كار رو كرده تا از پیتر به خاطر كشتن پدرش انتقام بگیره و بفهمه از دست دادن پدر يعنی چی. این مسئله خیلی روی روحیه پیتر تاثیر گذاشت و مسیر و حال و هوای كمیك های اسپایدرمن رو تا مدت نسبتا طولانی دارك كرد ... خود دیمیتری هم دچار مشکلات روحی –روانی فراوانی شد و خاطرات تلخ دوران کودکی دوباره سراغش آمدند و باعث شد تا مدام با خودش تکرار کند "من هیچی نیستم" و سر از تیمارستان "راون کرافت" درآورد و مدتی را در آنجا بستری بود.

6- گرین گابلین، اولین عشق حقیقی پیتر پارکر را دزدید و به قتل رسوند

بدون شک گرین گابلین یکی از بزرگترین دشمنان اسپایدرمن در طول تاریخ است، استثماری های او برای دهه ها کابوس اسپایدی بوده. اما بدترین جنایت نورمن آزبورن در همان اولین مقابله هایش در برابر اسپایدرمن رخ داد. هنگامی که گوئن استیسی، عشق زندگی پیتر پارکر را به قتل رساند و مردعنکبوتی هم چیزی نمانده بود برای تلافی، دست به قتل گرین گابلین بزند (این مقاله را بخوانید). پیتر تا حالا هیچ وقت نتونسته مرگ گوئن رو به دست فراموشی بسپاره و همیشه در عذاب بوده چون خودش رو هم به نوعی مقصر میدونه و از اون بدتر این كه نتونست به قولی كه به پدر گوئن داد عمل كنه و نذاره آسیبی به دخترش برسه. نكته دیگه ای كه اوضاع را پیچیده تر كرد و باعث شد وضعیت داستان های مرد عنكبوتی دراماتیك تر بشه این بود كه در پاپان داستان گرین گابلین هم توسط گلایدر خودش كشته شد. و برای سالهای سال پسرش كه دوست صمیمی پیتر بود، اسپایدرمن را مقصر میدونست! یعنی ببینید واقعا پیتر ما چی كشید: از یه طرف عشق اش توسط یك شخص واقعا پلید كشته شد ولی جامعه ازش خبر نداشت و باید خودش تنهایی این غم را تحمل میكرد. از طرفی هم مردم شهر و بهترین دوستش، اسپایدرمن را مسئول كشته شدن نورمن آزبورن و گوئن میدانستند.  واقعا بدبختی از این بیشتر؟ در هر حال پس از مرگ گوئن پیتر دیگر هرگز آن آدم سابق نبود... این کمیک رو هم میتونید با ترجمه فارسی از سایت بخونید (در اینجا).

5- دزدیدن بدن پیتر پارکر توسط دکتر اختاپوس

دکتر اختاپوس زندگی خود را صرف نابود کردن زندگی پیتر پارکر کرده و دفعاتی بوده که به این هدف خود بسیار نزدیک شده؛ هرچند که بدترین عملی که تاکنون بر علیه بزرگترین دشمن خود یعنی اسپایدرمن انجام داده دزدین بدن پیتر پارکر پس از مبتلا شدن به یک بیماری کشنده بود. اتو اکتاویوس زمان نسبتاً طولانی ای را در نقاب پیتر پارکر به سر میبرد و نقش خود را در قالب اسپایدرمن برتر به تصویر کشید. طبیعتاً همان طور که همه ابرقهرمانان در نهایت بازمیگردند، پیتر نیز بازگشت و بلافاصله به بدن خود بازگشت و اکتاویوس را به جایی که تعلق داشت بازگرداند ولی ضربه ای که در نتیجه ی این اتفاقات به پیتر وارد شد تا هم اکنون نیز حس میشود!

4- شغال از روی پیتر پارکر کلون ساخت و باعث شد تا همسرش رو کتک بزنه!

در یکی از داستان های بدنام اسپایدرمن، سرگذشت کلون (The Clone Saga)، یکی از دشمنان اسپایدرمن یعنی شغال، شروع به خلق کلون هایی از پیتر پارکر، شامل بن رایلی، کین، اسپایدر ساید و... کرد در حالی که پیشتر از روی گوئن هم کلون ساخته شده است. کلون های نامتناسب و عجیب این سری به حدی عمق پیدا کرد که حتی خود شخص پیتر پارکر به اینکه پیتر پارکر باشد به شک افتاد! خلاصه اینکه، دسیسه هایی که بعدا معلوم شد همه ش زیر سر «نورمن آزبورن» بوده باعث شد تا پیتر پارکر به این نتیجه برسه که در تمام این سالها یک موجود شبیه سازی شده (کلون) بوده و بن رایلی، پیتر پارکر واقعیه! (در ایتم شماره 6 این مقاله گفته بودیم که اولین بار این «شغال» بود که این مساله را مطرح کرد) و اوضاع اونقدر خراب شد که پیتر به طور ناخواسته به مری جین که در آن زمان باردار بود ضربه ای وارد کرد!!! (این مقاله را بخوانید). این واقعه همه چیز را به طور کامل عوض کرد. خوشبختانه در این لحظه بود که پیتر به خشم منطقی خود بازگشت و نقاب قهرمانانه خود را قبل از اینکه دیر شود دوباره بر چهره گذاشت. این داستان هم اینجا ترجمه شده است.

3- کریون شکارچی پیتر را زنده به گور کرد!

در یکی از تاریک ترین داستان های تمام تاریخ مردعنکبوتی، کریون شکارچی مرتکب عملی شد که اثبات کرد نمیشود او را دست کم گرفت. در طول وقایع داستان "آخرین شکار کریون" این ابرشرور اقدام به قتل اسپایدرمن کرد و او را به مدت دو هفته خاک کرد تا اینکه این ابرقهرمان از مرگ بیدار شد و دریافت که کریون در این مدت به جای او نقابش را بر چهره زده. اگرچه که نقشه کریون به خودکشی خودش خاتمه یافت، اما اعمالش برای سالیان سال دست از سر اسپایدرمن برنداشت. حتی اشاره به اسم او باعث ترسی بی انتها در اسپایدرمن میشد چرا که گویی باید تمام آن دو هفته ای که در درون قبر سپری کرده بود را از نو زندگی کند. از همین رو بود که بعد از این وقایع هرکه ادعای ادامه دهنده راه کریون را سر میداد، هیچ رحمی در مقابله با اسپایدرمن شگفت انگیز نمیدید. این کمیک رو میتونید اینجا از داخل سایت با ترجمه فارسی بخونید.

2- کینگ پین اقدام به قتل زن عمو می کرد

در طول وقایع "جنگ داخلی" اسپایدرمن هویت خود را به عنوان پیتر پارکر به تمام جهان اعلام کرد؛ در نتیجه این اقدام بسیاری از دشمنان او از هر گوشه کناری اقدام به نابودی زندگی او کردند؛ بدترین این دشمنان ویلسون فیسک بود، که از درون سلول زندان خودش یک آدم کش استخدام کرد تا پیتر پارکر را در خانه خودش به قتل برساند. اما برنامه آنگونه که باید پیش نرفت و گلوله خطا رفت و به جای برخورد به پیتر، به زن عمو می برخورد کرد و او را در شرایط بسیار وخیمی از لحاظ سلامت قرار داد. در یکی از تاریک ترین لحظاتی که تا کنون از اسپایدرمن شاهد بوده ایم، پیتر بار دیگر لباس سیاه خود را بر تن میکند و یک برنامه هماهنگ شده نفوذ به زندان را فقط برای اینکه بتواند شخصاً با کینگ پین رو به رو شود برنامه ریزی میکند. در مقابل هم زندانیان فیسک، پیتر او را تا سر حد مرگ میزند، اما درست پیش از آنکه کار او را تمام کند به او اعلام میکند که دوره فرمانروایی او به پایان رسیده و از جان او میگذرد (هرچند که تهدیدش میکند اگر زن عمویش در بیمارستانفوت کند، برمیگردد و کارش را تمام میکند) سرانجام این وقایع یکی از خشونت آمیز ترین مبارزات اسپایدرمن در طول تاریخ بوده است، و نشان میدهد که او تا چه حدی وحشت آور میتواند باشد اگر از حدود خود عبور کند. این مقاله را بخوانید.

1- مورلان دست مری جین را شکست!

خب .. مورلان از دشمنان نیرومند اسپایدرمنه که سال 2001 خلق شد و بعدا فهمیدیم که عضو خانواده مخوفی به نام «وارثان» هستش و ماجراهای دنیای عنکبوتی پیش آمد و ... اما سال 2006 و وقتی هنوز قضیه وارثان پیش نیامده بود، مورلان به عنوان یکی از دشمنان بسیار نیرومند اسپایدرمن به حساب می آمد که به دلیل شکستی که از اسپایدرمن در داستان معروف "مبارزه تا مرگ" خورده بود میخواست ازش انتقام بگیره. ضمناً اون موقع قضایای داستان The Other ("دیگری") به وجود آمده بود و پیتر پارکر دچار سرگیجه، توهم و ... بود و میدونست قراره بمیره. همزمان مورلان حمله شدیدی به اسپایدرمن کرد و حتی یک از چشمان او را از کاسه درآورد و خورد!!! سپس در شماره 3 از سری نخست کمیک بوک های Friendly-Neighborhood Spider-Man دیدیم که اسپایدرمن در بیمارستان بستری شده و مورلان آمد تا کارش رو تموم کنه. مری جین سعی کرد جلوی مورلان رو بگیره که مورلان دستش رو شکست و این کار اونقدر اسپایدرمن رو عصبانی کرد که رفت سراغ مورلان و کله ش رو کند! خب البته مشخصه که اسپایدرمن حال و روز خوشی نداشت و تحت تاثیر نیرویی تاریکی که نوعی توتِم عنکبوتی به نام The Other بود، قرار داشت.

علی معتمد

aliM

منبع: سایت ScreenRant

All rights reserved © Spidey.ir 2022

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

10 حقیقت مهمی که باید درباره «متی فرانکلین» (MATTIE FRANKLIN) ملقب به زن عنکبوتی 3 بدانید

10 خبیثی که تقریبا زندگی مرد عنکبوتی را نابود کردند!

15 بلای بزرگی كه گرین گابلین بر سر مرد عنكبوتی آورده

مهم ترین داستان های مرد عنکبوتی در 10 سال گذشته

برترین و مهم ترین شخصیت های جدید مارول در 10 سال گذشته

مهم ترین داستان های مارول در 10 سال گذشته

10 لحظه در داستان های مارول که دنیای کمیک بوک را تکان داد!

15 ابرقهرمان عوضی دنیای کمیک!

10 دفعه ای که پیتر پارکر/مرد عنکبوتی مثل یک آدم «عوضی» (JERK) رفتار کرد!

آیا مرد عنکبوتی تا به حال کسی را کشته است؟

10 دفعه ای که ابرقهرمانان کمیک بوکی دشمنان خود را لت و پار کردند!

20 دلیل برای دوست داشتن پیتر پاركر/ مرد عنكبوتی

10 داستان جنجالی مرد عنکبوتی در دنیای کمیک

وقتی پیتر پارکر قدرت های فوق بشری خودش را از دست داد ...

10 دفعه ای که پیتر پارکر نخواست مرد عنکبوتی باشه !

بدترین داستان های مرد عنكبوتی

10 تغییر بزرگی که مرد عنکبوتی در طول عمرش تجربه کرده است

این مطلب را به اشتراک بگذارید :