به مناسبت انتشار آرک داستانی "جزیره ونوم" میخواهیم درباره این جزیره براتون توضیح بدهیم!
مقدمه: در ماه های اخیر تمامی کمیک بوک های مربوط به ونوم (Venom) درگیر رویداد بزرگی بودند به نام "کارنیج مطلق" (Absolute Carnage) که خوشبختانه با همت بلند مسولین بزرگترین وب سایت تخصصی دنیای کمیک بوک در ایران یعنی spidey.ir به طور کامل و با بهترین کیفیت و در کمترین زمان ممکن ترجمه و در اختیار علاقمندان به کمیک در ایران قرار داده شد (در اینجا). اما با پایان این داستان ، آرک جدیدی در کمیک بوک های ونوم شروع شد به نام "جزیره ونوم" (Venom Island) که آن را در سایت خواندید (شماره های 21-23 کمیک ونوم).
در این شماره ، اِدی براک (میزبان اصلی سیمبیوت ونوم) که در پایان رویداد کارنیج مطلق به نوعی با سیمبیوت کارنیج ترکیب شد، تصمیم میگیره به جزیره ای بره به نام "ایسلا د هیزوز» (Isla de Huesos) (که به معنای "جزیره استخوان ها" است) تا سیمبیوت کارنج را نابود کنه. اما چرا این جزیره؟ قضیه این جزیره چیه؟ با من همراه باشید تا متوجه شوید!
برای فهمیدن این سوال باید بریم به سال 1991 و شماره های 345 تا 347 از کمیک "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" ! البته این رو در نظر داشته باشید که اون موقع ونوم کاملا دشمن اسپایدرمن به شمار می آمد و مثل الان نبود که به یک ضد قهرمان تبدیل شده باشه یا به اسپایدرمن کمک کنه! کلا در ابتدای دهه 90 میلادی، اسپایدرمن و ونوم چند باری با هم مبارزه کرده بودند و در تمامی آنها اسپایدرمن کم آورده بود و شانسی پیروز شده بود!
در هر حال در شماره 345 ما در واقع فقط در دو صفحه ونوم رو میبینیم ولی این شماره بسیار مهم است چون ادی براک از زندان فرار میکنه و بخشی از سیمبیوت فضایی او روی زمین میریزه که همان موقع با یک زندانی روانی به نام «کلتوس کسدی» پیوند میخوره و حتما خودتون میدونید که بعدا به یکی از دشمنان خطرناک و مرگبار اسپایدرمن به نام کارنیج تبدیل میشه!
در شماره بعد (346) پیتر پارکر که از مبارزات اخیر خود خسته است، اصلا آمادگی روبرو شدن مجدد با ونوم رو نداره. او که بسیار هم ترسیده و درمانده شده، از همسرش (مری جین) میخواهد که شهر را ترک کند:
پیتر همچنین دوستانش را ترک میکند و سر کارش هم حاضر نمیشود تا مدتی را در هتل های ارزان قیمت به سر ببرد:
سپس بهش خبر داده میشه که در یک آزمایشگاه به متدی جدید برای سرمازیستی (cryogenic freezing) دست یافته اند. بنابراین به ذهنش میرسه که از این روش برای منجمد ساختن ونوم و فرستادنش به قطب شمال استفاده کنه. اما در هنگام رفتن به آنجا با ونوم در شهر درگیر میشه:
ولی مشخص میشه این قضیه زیر سر ادی براک بوده و با این کارش برای اسپایدرمن تله گذاشته بوده!
اما ادی به جای اینکه مرد عنکبوتی را بکشه یا در آزمایشگاه منجمد بکنه ، میبرتش به یک جزیره متروکه تا ازش انتقام مناسبی بگیره! در واقع در تمام نبردهای قبلی ، اسپایدرمن از فاکتورهای خارجی برای پیروز شدن استفاده کرده بود، پس ادی برای اینکه مطمئن بشه کسی به کمک اسپایدرمن نمیاد او را به این جزیره برد تا کسی یا چیزی مزاحمت ایجاد نکنه.
و حالا میرسیم به شماره 247 از "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" که به نظرم یکی از برترین کاورهای تاریخ ونوم رو داره!
در این شماره شاهد نبرد حماسی هستیم و ونوم سعی داره اسپایدرمن را در جزیره شکار کنه! مرد عنکبوتی در اکثر اوقات در حال فرار دیده میشه.
بعد متوجه میشیم که در این جزیره قبلا کارگران معدن کار میکرده اند ولی به خاطر وجود مقادیر زیاد گاز آنجا را ترک کردند.
اسپایدرمن موقع متوجه یکی از این معادن میشه که داخلش پر بود از گاز قابل اشتعال. یک خودرو و جمجمه انسان هم آنجا بود!
بعد فکری به سرش میرسه که باهاش ونوم رو گول بزنه! او مشعلی رو برمیداره و کاری میکنه که ونوم به تعقیبش بپردازه.
سپس ونوم که فقط نورمشعل رو میبینه، اون ماشین رو به سمتش پرتاب میکنه و انفجار رخ میده!
او میره تا ببینه چه بلایی سر اسپایدرمن آورده و اون جمجمه رو میبینه به همراه لباس پاره مرد عنکبوتی!
پس به این نتیجه میرسه که اسپایدرمن کشته شده! ادی براک در نهایت تصمیم میگیره در اون جزیره باقی بمونه و از آرامشی که نصیبش شده لذت ببره. پیتر هم سوار یک کشتی باری میشه و از جزیره میره.
چند شماره بعد و با خلق شدن کارنیج، اسپایدرمن متوجه میشه که به کمک ونوم نیاز داره! در شماره 362 از "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" ، اسپایدرمن به همراه رفیقش "هیومن تورچ» دوباره به اون جزیره برمیگردن تا از اِدی براک (ونوم) بخوان در شکست دادن کارنیج بهشون کمک کنه. (این کمیک ، اینجا ترجمه شده است) ادی از دیدن اسپایدرمن اصلا خوشحال نمیشه چون میفهمه گول خورده بوده و اسپایدرمن کشته نشده بوده!
اسپایدرمن یک سلاح صوتی با خودش آورده بود و هیومن تورچ هم که آتشین است. پس آنها دو نقطه ضعف سیمبیوت فضایی را با خود داشتند ولی ونوم چیزی نمانده بود هر دو را بکشه!
در نهایت هم ادی به حرف اسپایدرمن گوش میده و آن دو توافق میکنند که برای شکست دادن کارنیج با هم متحد شوند.
در حقیقت بعد از این بود که شاهد داستان "محافظ مرگبار" بودیم (اینجا ترجمه شده است) و ونوم دیگر بسان یک ضدقهرمان نشان داده شد. پس مبارزه اسپایدرمن با ونوم در اون جزیره آخرین باری بود که ونوم را به صورت یک خبیث تمام عیار در دنیای کمیک دیدیم. حالا پس از سالها «دانی کیتس» نویسنده کمیک های ونوم بار دیگر خواننده ها را به این جزیره برگرداننده! چاره ای نیست جز اینکه منتظر تمام شدن آرک "جزیره ونوم" بمانیم تا متوجه بشیم آیا ادی در این جزیره میتونه سیمبیوت کارنیج را برای همیشه نابود کنه یا نه. و البته سایت spidey.ir با ترجمه های عالی خودش این لطف رو به ما خواهد کرد تا از این داستان لذت ببریم!
سونیا ساداتی فر
All rights reserved © Spidey.ir 2020
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
10 تا از برترین، خشن ترین، عجیب ترین و باحال ترین مبارزات ونوم!
نخستین حضور «کارنیج» (CARNAGE) در دنیای کمیک ترجمه شد + لینک دانلود
20 حقیقتی که باید درباره شخصیت ونوم (VENOM) بدانید
شماره 21 از سری جدید کمیک بوک های ونوم (VENOM) ترجمه شد + لینک دانلود
75 لحظه ماندگار در كمیك های مارول – قسمت دوم
کمیک "سرگذشت ونوم" (WEB OF VENOM) ترجمه شد + لینک دانلود
قسمت آخر از کمیک "کمپانی ونوم" (VENOM INC) ترجمه شد + لینک دانلود
معرفی تمام سیمبیوت (SYMBIOTE)ها در کمیک های مارول
داستان کمیک بوکی "دنیای ونومی" (VENOMVERSE) به زبان فارسی (کامل)
5 چیزی که همیشه در كمیك های کارنیج یافت میشود!
20 ضد قهرمان (ANTI-HERO) برتر در دنیای کمیک بوک
نگاهی به VENOM های مختلف کمیک های مرد عنکبوتی
دیدگاهها
عزیزم شما برو کل اون داستان رو بخون میفهمی. اینجا فقط دو تا عکس گذاشتن. چیز خاصی هم نیست. چند تا جا خالی داد و هیومن تورچ رو انداخت تو اب ولی دست آخر زمین گیر شد
یه جوری سوال میکنی انگار اتفاق خارق العاده ای افتاده بوده!
راست میگی ببخشید زود قضاوت کردم
بله کاملا حرف درستی زدن شما ۵ خط مطلب رو نخواندید می خواهید اولین نفری باشید که نظر می دهید و این خوب نیست اصلا افتخار نیست حرف های چرت ما در اول نظرات باشد این رو به عنوان یک برادر گفتم قصد توهین نداشتم
۱_دوست عزیز من علاقه ای به نظر اول دادن ندارم مطلب اونموقع اومد منم نظر دادم
۲_درسته من کمیک نخوندم و یک طرفه به قاضی رفتم ولی مطمئنم نه شما این کمیک رو خوندید نه خیلی عذرمیخوام اطلاعاتی من گرچه از سایت درمورد مرد عنکبوتی دارم رو شما در مورد اسپایدی که هیچ تونی استارک هم نداری
۳_من اتفاقا مطلب رو خوندم تو مطلب خود خانم ساداتی فر نوشته چیزی نمانده بود ونوم هر دوی آنها را بکشد مطمئنم شما هم اونو نخوندید!
۴_حرف ها چرت! من فقط حرفم رو با دقت نگفتم چرت! آیا اسپم های شما برای ادمین شدن چرت نیست؟ من عضو سایت تازه شدم ولی تو این دو سالی که با سایت آشنا شدم شما بیشتر از همه اسپم چرت(!) دادی
رفقا واقعا چرا سر موضوع های الکی بحث میکنید
اینجا همه رفیقیم ول کنید واقعا دعواهارو
اینکه باعث شدید برم کمیک های مربوط به این مقاله رو بخونم
چون من چیزی راجب مقاله نفهمیدم چون چیزی ازش نخونده بودم و نمیدونستم
ولی از متن که خوندم فهمیدم داستان جالبیه
ممنون بخاطر مقاله
نمی دونم ترجمه بود یا تالیف خودتون
ولی یه مزیت خیلی خوبی که این مقاله داشت برای هر عدله که ذکر کردید عکس و تصویر کمیک رو گذاشتید و کوتاه و مختصر توضیح دادید.اگر کار تالیفی بوده که واقعا عالی بوده این عکس هارو با نوشته ها ادغام کردید.اگرم که ترجمه بود واقعا تبحر میخواد بصورت عامیانه و شیرین ترجمه کردن یک مطلب خارجی
این دو موردی که عرض کردم،خوندن مقاله رو بسیار دلچسب کرد.
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا