به مناسبت حضور این شخصیت در آثار آیندهٔ دنیای سینمای مارول و البته سریِ «مردعنکبوتی سیمبیوتی—پادشاه سیاهپوش» این مقاله تقدیم شما میشود.
مقدمه: شوالیهٔ سیاه یا بلکنایت (Black Knight) از آن شخصیتهای درجهچندم دنیای مارول است که میان هواداران دنیای کمیک کمتر شناخته شده و بیشتر به خاطر حضورش در دیگر عناوین بزرگ مارول مانند انتقامجویان شناخته میشود. امّا به خاطر تاریخچهٔ غنی این کاراکتر و البته حضور او در فیلم پیشِ روی «اترنالز» (که «کیت هرینگتون» در آن ایفاگر نقش او خواهد بود)، لازم است که بیشتر با این شخصیت آشنا شوید. در این مقاله به 10 حقیقت مهمی که میبایست دربارهٔ شوالیهٔ سیاه بدانید، میپردازیم...
1- استن لی بود که شوالیه سیاه را خلق کرد
شوالیهٔ سیاه نیز مانند بسیاری از کاراکترهای برتر مارول توسط مرحوم استن لی خلق شدهاست. نخستین شوالیهٔ سیاه دنیای مارول یعنی «سِر پرسی از اسکاندیا» در سال 1955 خلق شد پس میبینیم که از بسیاری از قهرمانان مشهور مارول که بیشترشون در دهه 60 میلادی خلق شدند، قدیمی تره. دربارهٔ سرگذشت او اینطور توضیح داده شده که او یک شوالیهٔ قرون وسطیای و یکی از قهرمانانی بوده که به پادشاه آرتور خدمت میکرده است. در دههٔ 60 امّا دو نسخهٔ دیگر از این شخصیت به محبوبیت رسیدند (در تاریخ کمیکهای مارول چندین نفر نامِ شوالیهٔ سیاه را بر دوش میکشیدند که در آیتم 8 همین مقاله راجع بهشان توضیح داده شدهاست.) اولینِ آنها «ناتان گارِت» بود که او هم توسط استن لی خلق شد؛ امّا دومینشان توسط نویسندهٔ صاحبنامی دیگر یعنی «روی توماس» به دنیای کمیک معرفی شد. با اینکه نسخهٔ روی توماس از این شخصیت به محبوبیت بیشتری رسید، امّا داستانهای استن لی راه را برای این موفقیت هموار کرده و پیشزمینهٔ مناسبی را فراهم کرده بودند. در واقع نسخهٔ استن لی تا به امروز به عنوان معرّف این شخصیت عمل کردهاست.
2- دومین شوالیه سیاه یک خبیث بود
نسخهٔ دوّم شوالیهٔ سیاه یعنی ناتان گارت که دربارهٔ آن صحبت کردیم، ابتدا یک ابرشرور بود. او در واقع یک استاد زیستشناسی ساده بود که معلوم شد از نوادگان شوالیهٔ سیاه اریجینال است. او بعد از اینکه مقبرهٔ سِر پرسی را پیدا کرد، تلاش کرد تا شمشیر افسانهای «آبنوس» را بردارد امّا به دلیل تمایلات خبیثانهاش لیاقت برداشتن آن را نداشت. او امّا هویت شوالیهٔ سیاه را برداشت ولی به یک ابرخبیث تبدیل شد و از تکنولوژی برای جبرانِ نداشتن قدرتِ جدّش استفاده کرد. او پس از اینکه در مبارزهای با مرد آهنی شدیداً آسیب دید به برادرزادهاش «دین ویتمن» تلفن و ازش درخواست کرد تا به دیدناش بیآید و از او خواست کارهای خبیثانهاش را جبران کند و به یک قهرمان تبدیل شود.
دین ویتمن هم تحت تأثیر قرار گرفت و به نسخهٔ قهرمانِ شوالیهٔ سیاه تبدیل شد و اصلی ترین و معروف ترین نسخه از شوالیه سیاه هم همین آقای دین ویتمن است.
3- نسخههای متعددی از این شخصیت وجود دارند
همانطور که تا به حال متوجه شدهاید، چندین نسخه از شوالیهٔ سیاه وجود دارند. حائز اهمیتترینِ آنها البته همان سهتای اوّل هستند که بهشان پرداختیم: سِر پرسی، ناتان گارت و دین ویتمن. امّا باید بدانید که شوالیههای سیاه به این سه نفر ختم نمیشوند و در تاریخ مارول افراد دیگری نیز این نام را یدک کشیدهاند.
یکی از آنها «آگوستین دو لَک»، یک شوالیهٔ واتیکان است. او شمشیر آبنوس را از مأمورهای واتیکان دریافت کرد (این مأمورها شمشیر را از یکی از آشیانههای یک امپراطوری عراقی گرفته بودند). این شخصیت نیز خبیث بود و جزو ابرخبیثهایی بود که به واکاندا حمله کرد. او انگیزههای مذهبی نیز داشت و میخواست عامهٔ مردم واکاندا را به سوی مسیحیت کاتولیک سوق دهد. او در نهایت به دست بلک پنتر که شمشیر آبنوس را در اختیار داشت شکست خورد.
نسخهٔ دیگر شوالیهٔ سیاه که تنها نسخهٔ مؤنث از این شخصیت محسوب میشود، یک دختر نوجوان بود که به عضویت گروه Young Master—که از دشمنان گروه Young Avengers محسوب میشوند و حکم Masters of Evil را برای انتقامجویان اصلی دارند—درآمد.
این نسخه هم مانند گرت طبیعتاً خبیث بود و تحت سلطهٔ شمشیر آبنوس قرار داشت.
4- عضویت در گروه «اکسکالیبور جدید»
اکسکالیبور یکی از گروههای انشعابی از افراد ایکس است که معمولاً در انگلستان فعالیت میکند. برای کسب اطلاعات بیشتر به این مقاله مراجعه کنید. این گروه که توسط «کاپیتان بریتانیا» رهبری میشد برای مدّتی میزبان شوالیهٔ سیاه اصلی یعنی دین ویتمن بود. دین ویتمن با کاپیتان بریتانیا دوستی داشت و در این گروه از اعضای مهم و تأثیرگذار به شمار میرفت. متأسفانه پس از اینکه دین ویتمن دریافت که نسخهای از شمشیر آبنوس که در دست داشت تقلبی بوده، مجبور شد که اکسکالیبور را ترک کند، البته او پس از اینکه ماجرای یافتن شمشیر آبنوس اصلی خاتمه یافت، دوباره به گروه بازگشت.
5- فعالیت در MI-13
بازگشت شوالیهٔ سیاه به انگلیس مصادف شده بود با تهاجم اسکرالها در دنیای مارول. بنابراین شوالیهٔ سیاه به گروه جدیدِ کاپیتان بریتانیا یعنی MI-13 ملحق شد. در واقع شوالیهٔ سیاه در کنار کاپیتان بریتانیا و دیگر اعضای MI-13 مسئول حفاظت از لندن در برابر حملهٔ اسکرالها بود. در این مدّت دین ویتمن با پزشکی به نام «فائزه حسین» آشنا شد و به او علاقهمند شد. این خانم یکی از ابرقهرمانان برتر مسلمان در دنیای کمیک است و حتی توانسته شمشیر افسانهای دیگری به نام اکسکالیبور را بلند کند و برای مدّتی جای کاپیتان بریتانیا را بگیرد.
6- شوالیه سیاه یک اسبِ اسرارآمیز دارد
شوالیهٔ سیاه معمولاً با اسبی بالدار به نام «استرایدر» رفتوآمد میکند. استرایدر یک اسب اسرارآمیز از سرزمین Valinor است که میتواند با سرعت بسیار بالا در آسمان پرواز کند و به راحتی دیوار صوتی را بکشند! این اسب همچنین بسیار وفادار است و همیشه آمادهٔ خدمت به ویتمن است. نسخههای دیگر شوالیهٔ سیاه البته اسبهای متفاوتی داشتهاند. برای مثال ناتان گرات از یک ربات مکانیکی که شکل اسب داشت استفاده میکرد که چندان مؤثر نبود. یا مثلاً آگوستین دو لَک از نسخهای خاص از اسبِ «آراگورن» (یکی دیگر از اسبهای بالدار دنیای مارول) به عنوان اسباش استفاده میکرد. این اسب بعداً توسط «آلیوشا کراوینف» به بند درآمد و به عنوان غذا خورده شد! به هر حال، استرایدر برترین اسبیست که تا به حال به یک شوالیهٔ سیاه سواری داده است.
7- شوالیه سیاه عضو «انتقامجویان» بوده
مدّتی پس از اینکه دین ویتمن هویت شوالیهٔ سیاه را انتخاب کرد، از طرف انتقامجویان مورد حمله قرار گرفت. البته آنها بعداً فهمیدند که اشتباه کردهاند و تصمیم گرفتند با شوالیهٔ سیاهِ جدید همکاری کنند. دین ویتمن از شهرتِ لقب شوالیهٔ سیاه به عنوان یک خبیث استفاده کرد تا به عضویت گروه Masters of Evil دربیآید و بتواند به عنوان یکی از اعضا از درونِ گروه، در شکستدادنشان به انتقامجویان کمک کند. همین مأموریت موفقیت آمیز هم باعث شد که انتقامجویان به تواناییهای او پی ببرند و او را به عضویت انتقامجویان درآورند. همانطور که پیشتر گفتیم، شوالیهٔ سیاه از اعضای مهم و تأثیرگذار انتقامجویان بودهاست.
8- شوالیه سیاه عضو گروه «قهرمانان اجارهای» بوده
با اینکه معمولاً نامِ «قهرمانان اجارهای» گروه دونفرهٔ آیرن فیست و لوک کیج را به یاد میآورد، امّا در برههای از زمان شوالیهٔ سیاه نیز به عضویت این گروه درآمد. در واقع شوالیهٔ سیاه به این دو قهرمان در شکست خبیث قدرتمندی به نام نایترو کمک کرد و سپس به این گروه دعوت شد. با اینکه فعالیت او در این گروه کوتاه بود، امّا به خوبی نشان داد که شوالیهٔ سیاه ذاتاً با دنیای مارول گره خورده و صرفاً در دنیایی افسانهای که مختص خودش است سیر نمیکند. او با تعداد زیادی از قهرمانان مارول دوست و متّحد شده و عملکرد مؤثر خودش را به عنوان یک عضو تیم نشان دادهاست.
9- سلاح اصلیِ شوالیه سیاه، «شمشیر آبنوس» است که نفرین شده!
شمشیر آبنوس (Ebony Blade) اولین بار در شماره 1 از کمیک "شوالیه سیاه" (Black Knight) ظاهر شد. گفته میشه این شمشیر قدرتمند توسط جادوگر معروف قرون وسطی یعنی «مرلین» و از یک شهاب سنگ ساخته شده. مرلین سپس آن را جادو کرده و به نخستین شوالیه سیاه تاریخ یعنی «سر پرسی» اهل "اسکاندیا" داده است. سر پرسی آدم خشنی بوده و به همین دلیل این خصوصیت ها به شمشیر آبنوس هم سرایت میکنه و گفته میشه که این شمشیر نفرینی دارد که طبق آن عطش سیری ناپذیری برای بلعیدن روح انسان داره. بنابراین این شمشیر باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای شوالیه سیاه شد و او مجبور گشت آن را زیر شهاب سنگی که ازش ساخته بود، مدفون کنه. شمشیر آبنوس اکثر مواقع در دست دکتر استرنج دیده شده ولی به دست «ولکری» (Valkyrie) هم افتاده (ولکری خانمی است اهل آزگارد که در کمیک های «ثور» دیده میشه) . یک بار هم «ویژن» سعی کرد این شمشیر را به خاطر نفرینی که رویش هست، نابود کنه.
شمشیر آبنوس میتونه تقریبا تمام فلزات را ببره و به درون انرژی های جادویی نفوذ کنه، دفع شون کنه یا جذبشون کنه. لازم به ذکره که یک بار شوالیه سیاه از دکتر استرنج خواست تا نفرین روی شمشیر را برداره و او هم این کار را کرد ولی دوباره برگشت چون «نیمور» از آن برای کشتن همسر خودش استفاده کرد (برای کسب اطلاعات بیشتر در این باره، این مقاله را بخوانید). در هر حال شمشیر آبنوس خیلی اوقات به دست آدم های شرور میفته و حتی سر از "واکاندا" (سرزمین پلنگ سیاه) هم درآورده و بنابراین دکتر استرنج خیلی وقت ها ماموریت پیدا میکنه تا اون رو پس بگیره.
10- معشوقه اصلی شوالیه سیاه در دنیای کمیک از نژاد «ابدی ها» (Eternals) است
وقتی دین ویتمن در گروه اونجرز بود شاهد بودیم که نسبت به یکی از هم تیمی های خودش به نام «سِرسی» (Sersi) علاقه رومانتیک پیدا کرد. سرسی اولین بار تحت نام «کیرکه» (Circe) در شمارهٔ 109 از کمیک Strange Tales (سال 1963) خلق شد. او دختر هلیوس و پرسه است و از وقتی خدایان باستانی در کمیک های مارول به نژاد ابدی ها ربط داده شدند جزو ابدی ها حساب شد و لقب سرسی بهش دادند. در میان ابدی ها، سرسی تنها استاد سطح پنجم، دارای بالاترین حد ممکن در زمینه نوسامانی ماده است. گفته میشه بسیاری از نیرومند ترین ابدی ها از قدرت سرسی هراس دارند! ضمناً در میان ابدی ها او بیشترین سابقه را در تعامل با انسان ها دارد. در دنیای سینمایی مارول، جما چان هنرپیشه انگلیسی در فیلم Eternals وظیفه بازی در این نقش را بر عهده دارد و تصاویر لو رفته از پشت صحنه این فیلم فاش کرده که در این فیلم هم قراره رابطه رومانتیکی بین او و دین ویتمن (کیت هرینگتون) باشیم!
محمد صالح حیدری
Spider-Fan
All rights reserved © Spidey.ir 2020
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
دیدگاهها
آقای حیدری من با خوندن مورد شش به طرز عجیبی یاد ارباب حلقه ها افتادم که نام یکی از شخصیت ها آراگورن بود و ملقب به استرایدر که هر دو اشاره کردید از اسب های این شوالیه ها بودند! نویسنده ها منظورشون همین بوده یا کلا این اسامی معانی خاص و جذابی دارن؟
..
.
.
.
.
.
.
.
اون شمشیری که تونی استارک گابلینی رو به کشتن داد چی بود که حتی اونقدر قوی بود که جلوی جاینت من هم گرفت!
راستش خودم از اولین شوالیه سیاه بیشتر خوشم اومد به نظرم کاستوم جالب تری نسبت به دین ویتمن داره!
سلامت باشید!
بله احتمالش هست که این اسامی اشاره داشته باشند به همون رمانهای LOTR.
چون تا جایی که میدونم اسمِ «آراگورن» معنای خاصی نمیده توی زبان انگلیسی و مربوط به همون یونیورس ارباب حلقههاست. استرایدر ولی لقب هست و یکی از معانیش، کسی هست که قدمهای بلند و سریعی برمی داره. که خب باز هم امکانش هست که رفرنس باشه.
به نقل از dead spider:
البته آقای ترابی قبلاً توی مقالۀ «معرفی وسایل ابزارآلات جادویی دکتر استرنج» این شمشیر رو کامل معرفی کرده بودن. بخش مربوط توی این مقاله هم عیناً از مقالۀ ایشون نقل قول شده.
من چون بازی لگو مارول 2 بازی می کنم یه جایی باهاش بر خوردم ولی با نسخه خبیثش در ضمن کاستوم هم با دنیای کمیک مو نمی زد
تا قبل ازخوندن این مقاله عالی و مفید تقریبا چیزی درمورد شوالیه سیاه نمیدونستم،مخصوص ا اینکه چند تا شوالیه وجود داشتند.
مشتاقم درmcu ببینمش
کلا ممنون
ولی بازم به خاطر خط سوم ببخشید
معذرتخواهی لازم نیست دوست عزیز.
به هر حال هر کس یه سلیقه و علایقی داره.
من هم راستش خیلی علاقهای نداشتم به ونوم تا قبل از ران کیتس. پیشنهاد میکنم شما هم آرک اولش (شمارۀ ۱ تا ۶) رو بخونی. ضرر نمیکنی...
مرسی spidey
ممنون که حق میدین اگر وقت کردم ۶ شماره اول رو میخونم شاید خوشم اومد تا اخر خوندم فعلا دارم ران اسپنسر برای امیزینگ رو میخونم
ولی اصلا نه راجب یک همچین شخصیت و گروهی خبر نداشتم
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا