فیلم هایی که مرد عنكبوتی در آنها حضور داشته سرشار از دیالوگ و جملات شنیدنی، نمادین و ماندگار هستند و انتخاب تنها 30 دیالوگ واقعا کار سختیه و خیلی دیالوگ دیگر بود که دوست داشتم راجع بهشون براتون بنویسم ... (مقاله به روز رسانی شد).

مقالات زیر را هم حتما بخوانید:

55 صحنه برتر در فیلم های سینمایی مرد عنکبوتی - قسمت اول

55 صحنه برتر فیلم های مرد عنكبوتی- قسمت دوم

15 دیالوگ برتر فیلم "مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست"

شوخی های برتر مرد عنکبوتی در دنیای سینما

20 لحظه برتر و به‌ یادماندنی مردعنکبوتی در MCU

10 دیالوگ برتر انیمیشن "مرد عنکبوتی: در میان دنیای عنکبوتی"

برترین مبارزات مردعنکبوتی در عالم سینما

15 نقل قول برتر از "مرد عنکبوتی" در دنیای کمیک بوک

30- "من هرگز گروه مناسب خودمو پیدا نکردم. پس مال خودمو تشکیل دادم"

در لحظات پایانی انیمیشن "در میان دنیای عنکبوتی"، گوئن استیسی وعده میده که مایلز مورالز هر کجا که در مولتی ورس باشه بهش کمک کنه. او گروهی از واریانت های مختلف مردعنکبوتی را گرد هم میاره تا در این راه بهش کمک کنند و اینجاست که میگه:

"من هرگز گروه مناسب خودمو پیدا نکردم. پس مال خودمو تشکیل دادم"

"I Never Found The Right Band. So I Started My Own"

این جمله به طور کاملی آرک داستانی گوئن را در این انیمیشن به سرانجام میرسونه. یعنی داره میگه که او سعی کرد خودشو تغییر بده تا بتونه خودشو در گروه های مختلف جا بده و باهاشون وفق پیدا کنه، از گروه موسیقی "یاران مری جین" در دنیای خودش تا انجمن عنکبوتیِ میگل اُهارا. ولی حالا فهمیده که کی هستش و هدفش چیه و میخواد مستقل باشه و گروه خودش رو داشته باشه. این هم استعاره از اینه که نمیخواد کسی باشه که ازش میخوان باشه.

29- "واقعا از جادو متنفرم".

مقاله را با دیالوگی از فیلم شاهکار "مردعنکبوتی: راهی به خانه نیست" آغاز میکنیم. یکی از غم انگیز ترین لحظات فیلم وقتی رخ میدهد که پیتر متوجه میشود که برای نجات جهان، دکتر استرنج باید طلسم پاک شدن پیتر از یاد و خاطره دیگران را اجرا کند. اين بدان معناست که دیگر هیچکس پتر را به یاد نخواهد آورد. بنابراین او بعد از یک در آغوش کشیدن به یاد ماندنی با دیگر مردان عنکبوتی، پیش ند لیدز و ام‌جی میرود تا با آنها خداحافظی کند. در این صحنه بسیار اشک درآور، پیتر و ند دست دادن خاصشان را اجرا میکنند و پیتر قول میدهد که بعد از اجرای طلسم خاطراتشان را به یادشان خواهد آورد. همچنین او یک گفتگوی دلخراش و ناراحت کننده با ام‌جی انجام میدهد و در نهایت ام جی جمله ای میگوید که تا مدت ها در ذهن‌مان خواهد ماند:

"واقعا از جادو متنفرم"

"I really hate magic."

28- "راز نگه داشتن هزینه داره. هرگز بدون هزینه نبوده. نه حالا و نه هیچ وقت دیگه".

میریم سراغ دیالوگی تاثیرگذار از زن عمو می در فیلم "مرد عنکبوتی شگفت انگیز". مربوط میشه به آنجایی که پیتر درب و داغون اومده به خونه ولی چیزی به زن عموش نمیگه و نمیخواد رازش لو بره (میترسه زن عموش بفهمه که مرد عنکبوتیه). به نظرم «سالی فیلد» یک زن عمو می بسیار عالی بود. از نظر سنی و جذابیت (!) در حد وسط بین دو بازیگر دیگر این نقش یعنی رزمری هریس و مریسا تومی قرار داشت و از هردوی آنها هم بازیگر بهتری بود ولی در حقش جفا شد و در فیلمنامه هر دو فیلم بهش زمان و فرصت کافی ندادن تا بیشتر بدرخشه . ولی هر صحنه و دیالوگ رو مال خودش کرد. دیالوگش در این صحنه به پیتر رو خیلی دوست دارم:

“Secrets have a cost. They're not free. Not now, not ever”.

"راز نگه داشتن هزینه داره. هرگز بدون هزینه نبوده. نه حالا و نه هیچ وقت دیگه".

و پیتر پارکر در پایان قسمت بعد و با مرگ گوئن معنی این نصیحت رو کاملا درک میکنه ...

27- "اتفاقات بد رخ میدن؛ باعث میشن کسی بشیم که هستیم. ولی اتفاقات خوب هم در راه هستن"

درسته که «پیتر بی. پارکر» به قدر کافی در "در میان دنیای عنکبوتی" حضور نداشت و همانطور که در نقدمون در اینجا هم گفتیم با شخصیت پردازیش مشکل داشتیم اما یک صحنه معرکه با شاگرد خودش یعنی مایلز داره. او در سکانس تعقیب بزرگ جای مایلز رو پیدا و سعی میکنه بهش بفهمونه اتفاقات بدی که در زندگی یک مردعنکبوتی میفته قرار نیست که خوبی ها را بی اثر کنند:

"اتفاقات بد رخ میدن؛ باعث میشن کسی بشیم که هستیم. ولی اتفاقات خوب هم در راه هستن".

"Bad things are gonna happen; it makes us who we are. But good things are gonna happen too."

خرد و تجربه ی پیتر در قالب اسپایدرمن در این جمله به خوبی میدرخشد (هرچند که ازش توقع میرفت از همون اول بره و قضیه ی کشته شدن قریب الوقوع پدر مایلز رو باهاش در میون بذاره). کلا دیدن پیتر در نقش یک مرشد که به نسخه های جوان تر خودش نصیحت میکنه خیلی حال میده!

26- "خیر سرت رئیس بخش امنیتی هستی اون وقت رمز عبورت، رمز عبوره؟!"

خب قرار نیست که دیالوگ های سینمایی برای برتر بودن و ماندگار بودن لزوما درباره چیزهای عمیق و فلسفی باشند و یا حتما به موضوعات ناراحت کننده اشاره کنند. یعنی میشه که مفرح و fun باشن و به دل بشینن و ماندگار بشن. این وضعیت رو الان بیشتر از قبل تو فیلم های ساخته شده از مرد عنکبوتی در دنیای سینمایی مارول شاهد هستیم و او لحظات بسیار جالب و مفرحی هم با «هَپی هوگان» به عنوان دستیار مرشد پیتر پارکر/مرد عنکبوتی یعنی تونی استارک داشته است. نویسندگان فیلمنامه این فیلم ها خیلی درباره اینکه یک نوجوان مثل پیتر از کسی مثل هپی که این همه هم ادعا داره باهوش تره، شوخی کرده اند ولی این یکی شاید از همشون باحال تر و بامزه تر باشه. او وقتی در فیلم "دور از خانه" ازش میپرسه  رمز عبور گوشیش چیه (تو صحنه ای که تو هواپیما با هم هستند و دارن تصمیم میگیرند با میستریو چیکار کنه)، هپی هم جواب میده "رمز عبور"! پیتر باز مبپرسه "نه، منظورم رمز عبورته". اونم باز دوباره تاکید میکنه "رمز عبورم، رمز عبوره"! (واقعا از این ساده تر میشد واسه گوشی رمز گذاشت؟! ). پیتر با تعجب میگه:

“You’re head of security and your password is ‘password’?”

"خیر سرت رئیس بخش امنیتی هستی و اون وقت رمز عبورت، رمز عبوره؟!".

25- "پیتر، تو داری تقلا میکنی تا هر چیزی که میخوای رو داشته باشی، در حالیکه دنیا سعی داره تو رو به انتخاب وادار کنه".

ویلم دفو نقش گرین گابلین را به بهترین شکل ممکن بازی کرده. در واقع، گرین گابلین به عنوان ابرشرور اصلی "راهی به خانه نیست" بسیار حیله‌گر، ترسناک و بیرحم به تصویر کشیده شد. با این وجود، او جمله‌ای را به زبان می‌آورد که نشان میدهد که او حداقل در یک زمینه با دکتر استرنج هم نظر است:

"پیتر، تو داری تقلا میکنی تا هر چیزی که میخوای رو داشته باشی، در حالیکه دنیا سعی داره تو رو به انتخاب وادار کنه"

"Peter, you’re struggling to have everything you want while the world tries to make you choose."

این جمله علاوه بر مفهوم منطقی و درست‌اش، یادآور شخصیت پردازی گرین گابلین در سه گانه سم ریمی می‌اندازد. فیلم مردعنکبوتی سال 2002 و اولین فیلم از سه گانه ریمی را به خاطر آرید جایی که گرین گابلین در ساختمان دیلی بیوگل مردعنکبوتی را با گازهای سمی اش بیهوش کرد و سپس با او مذاکره کرد که دو گزینه برای انتخاب دارد یکی پیوستن به او و همکاری کردن با او و دیگری مقابلش قرار گرفتن و تنفر مردم!!! این تنفر مردم چیزی بود که نمودش مستقیما در فیلم "مردعنکبوتی راهی به خانه نیست" کاملا مشهود است یعنی با این‌که اين اسپایدرمن تمام تلاشش را کرد هنوز هم کسانی هستند که او را بکوبند و از او متنفر باشند. و در همان فیلم مردعنکبوتی 2002 دیدیم که گرین گابلین برای اثبات حرف‌هایش و مهم بودن انتخاب" مری جین و یک کابین رها شده را به پایین پل پرتاب کرد تا پیتر از اعماق وجودش عواقب انتخاب و در برخی موارد فدا شدن مورد دیگر درک کند. چنین چیزی در "نو وی هوم" نیز مورد تکرار قرار گرفت یعنی پیتر تام هالند در موقعیتی قرار گرفت که انتخاب کردن بین آن‌ها عواقب بدی در پیش داشت. او در میان دوراهی اخلاقی کشتن ابرشرورها و درمان آنها گیر افتاده بود و در نهایت گزینه دوم که راه درست بود را برگزید. در آخر هم دیدیم که عواقب این انتخاب، یعنی مرگ زن عمو می‌ و از دست رفتن همه دوستان پیتر، گریبان گیر او شد.

24- "دوست دارم اینطور فکر کنم که مرد عنکبوتی به مردم امید میده".

بارها گفتیم که "مرد عنکبوتی شگفت انگیز 2" فیلمی بود که پتانسیل اینو داشت که بهترین باشه ولی در نهایت ناامیدمون کرد زیرا قربانی جاه طلبی خودخواهانه سونی برای گسترش یک عالم سینمایی مختص اسپایدرمن شد. ولی این دلیل نمیشه که لحظات خوب و ماندگار نداشته (این مقاله را بخوانید). جملات ماندگار هم داشت. مثل همین جمله که «اندرو گارفیلد» به عنوان مرد عنکبوتی محبوب دل هواداران بر زبان میاره:

“I like to think Spider-Man gives people hope”.

"دوست دارم اینطور فکر کنم که مرد عنکبوتی به مردم امید میده".

23- "یه چیزی که از مایلز یاد گرفتم: هر چیزی امکان داره"

درسته که پایان "در میان دنیای عنکبوتی" یه جورایی ضدحال محسوب میشه و تماشاچی باید صبر کنه تا بفهمه آیا مایلز میتونه خودش رو خلاص کنه و پدرش رو نجات بده ولی جمله ای از زبان گوئن عنکبوتی میشنویم که بهمون امید میده. در حقیقت وقتی گوئن با پدر و مادر مایلز ملاقات دوباره ای داره بهش اطمینان میده که هر چیزی امکان پذیره و از پسرشون به عنوان کسی که اینو بهش آموخته یاد میکنه.

"یه چیزی که از مایلز یاد گرفتم: هر چیزی امکان داره".

"One Thing I've Learned From Miles: It's All Possible".

 آرک داستانی گوئن بسیار در این انیمیشن اهمیت داره چون به مرور خوشبینی ذاتی مایلز در او هم رخنه میکنه و گوئن هم دنیا رو به شیوه ای که مایلز میبینه، میبینه.

22- "من گوئن رو از دست دادم... و نمی‌خوام تو هم تهش مثل من بشی".

یکی از غم انگیزترین صحنه های "نو وی هوم" زمانی‌ست که مرد عنکبوتیِ توبی مگوایر و اندرو گارفیلد برای اولین بار با تام هالند دیدار میکنند. در این صحنه مردان عنکبوتی روی پشت بام قرار دارند و تام هالند که به تازگی زن عمو می را از دست داده، به شدت غمگین و سوگوار است و خودش را مقصر مرگ او میداند. سپس توبی و اندرو سعی میکنند با گفتن خاطرات غم انگیز زندگی‌شان، به تام کمک کنند که با اوضاع کنار بیاید و کار درست را انجام دهد. در ابتدا توبی از خاطره تلخ مرگ عمو بن میگوید. سپس در صحنه ای دردناک تر، مرد عنکبوتی شگفت انگیز خاطره مرگ گوئن استیسی را به یاد می‌آورد. ممکن نیست که از شنیدن مونولوگ قدرتمند اندرو و اشک ریختن های او، اندوهگین نشوید:

"من گوئن رو از دست دادم. اون ام جی من بود. نتونستم نجاتش بدم. هیچوقت خودمو به خاطرش نمی‌بخشم. ولی من ادامه دادم. سعی کردم به زندگی‌م ادامه بدم. سعی کردم مرد عنکبوتی دوست خوب محله باقی بمونم، چون میدونم این همون چیزیه که اون میخواست. ولی از یه جایی به بعد، دیگه نتونستم این کارو بکنم. عصبانی شدم. بداخلاق شدم. من فقط نمی‌خوام تو هم تهش مثل من بشی."

"I lost Gwen. She was my MJ. I couldn't save her. I'm never gonna be able to forgive myself for that. But I carried on. Tried to keep going. Tried to keep being the friendly neighborhood Spider-Man, because I know that's what she would have wanted. But at some point, I stopped pulling my punches. I got rageful. I got bitter. I just don't want you, to end up like me. "

جای تعجب نیست که خیلی ها بعد از دیدن راهی به خانه به مرد عنکبوتیِ اندرو علاقه مند، و خواستار ساخته شدن مرد عنکبوتی شگفت انگیز 3 شدند.

21- "در وجود همه ما یك قهرمان نهفته است كه ما را صادق نگه میدارد، به ما قدرت میبخشد، ما را شرافتمند میكند، و در پایان اجازه میدهد تا با افتخار بمیریم".

همانطور که در این مقاله گفته بودم، در دنیای کمیک لحظه ماندگاری است که در آن زن عمو می به پیتر پارکر روحیه میده و باعث میشه دوباره مرد عنکبوتی بشه. جالب اینكه در فیلم سینمایی "مرد عنكبوتی 2" هم صحنه مشابه ای وجود دارد كه از این لحظه ناب در كمیك های اسپایدرمن الهام گرفته. یعنی جایی كه پیتر نیروهای فوق بشری اش را از دست داده و تصمیم گرفته یك فرد عادی باشد اما نزد زن عمو می میرود و او به پیتر حرف هایی میزند كه باعث میشود پیتر دوباره یك ابرقهرمان شود:

“I believe there's a hero in all of us, that keeps us honest, gives us strength, makes us noble, and finally allows us to die with pride, even though sometimes we have to be steady, and give up the thing we want the most. Even our dreams”.

"به نظر من در وجود همه ما یك قهرمان نهفته است كه ما را صادق نگه میدارد، به ما قدرت میبخشد، ما را شرافتمند میكند، و در پایان اجازه میدهد تا با افتخار بمیریم. با وجود آنكه گاهی اوقات مجبوریم محكم باشیم و چیزی را که خیلی برایمان عزیز است را قربانی كنیم. حتی رویا هایمان را".

20- "اگر بدون لباس هیچی نیستی پس اصلا نباید که اونو داشته باشی".

کسانی که ادعا میکنند مرد عنکبوتی در اولین فیلم خود در MCU کاملا تحت نفوذ تونی استارک بود و از خودش چیزی نداشت و لباسش هم توسط تونی درست شده بود پس قطعاً این فیلم و پیامش رو درست متوجه نشده اند زیرا تم اصلی "بازگشت به خانه" این بود که پیتر پارکر به واسطه لباسش نیست که یک قهرمان میشه. و ما این رو در بخش پایانی فیلم میبینم. وقتی که سوتی بدی میده و تونی ازش لباس رو میگیره. پیتر التماسش میکنه که لباس رو ازش نگیره. بهش میگه: "نه! خواهش میکنم! شما متوجه نیستی. این تنها چیزیه که من دارم. من بدون این لباس هیچم!". و اینجاست که تونی جمله ای میگه که باید با آب طلا اون رو نوشت:

“If you’re nothing without this suit, then you shouldn’t have it.”

"اگر بدون لباس هیچی نیستی پس اصلا نباید که اونو داشته باشی".

در واقع تونی میخواست بهش یاد بده که نباید متکی به لباس پیشرفته باشه و پیتر هم دیدیم که با لباس سنتی و دست ساز خودش موفق شد بر خبیث اصلی پیروز بشه و این بود تم اصلی این فیلم!

19- "برای من دیگر گزینه ای به نام زندگی عادی وجود نداره".

بسیاری از لحظات دراماتیک در فیلم های مرد عنکبوتی سم ریمی براساس سرنوشت شکل میگیرد. سرنوشت چیزی است که به پیتر پارکر قدرت های فوق بشری اش را میدهد و او آن را به عنوان نشانه ای میداند که سرنوشتش این است که یک قهرمان باشد و دنیا را به مکانی بهتر تبدیل نماید. بنابراین او بقیه زندگی اش را براساس این باور بنا میکند. جوری که پیتر قضیه رو میبینه اینه که نمیتونه یک حرفه ثابت داشته باشه، پولدار بش و یا رابطه ای مستمر رو تجربه کنه. و این جمله معروف تریلر فیلم "مرد عنکبوتی" (2002) به طور عالی این مساله را نشان میده:

“Not everyone is meant to make a difference. But for me, the choice to lead an ordinary life is no longer an option.”

"قرار نیست هر کسی تغییر ایجاد کنه ولی برای من دیگر گزینه ای به نام زندگی عادی وجود نداره"

18- "ولی این جور قول ها بهترین هستند".

در فیلم "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" پیتر به سروان استیسی قول میده که دور دخترش رو خط بکشه و او این کار رو هم میکنه و سعی میکنه وقتی گوئن میاد در خونه شون دست رد به سینه ش بزنه (آیتم شماره 33 در این مقاله را بخوانید) اما ته فیلم پیتر سر کلاس دیر میرسه. معلمش میگه: "قولی نده که نتونی بهش عمل کنی". پیتر هم آهسته ولی جوری که گوئن بشنوه میگه:

"But Those are the Best Kind".

"ولی این جور قول ها بهترین هستند".

این نشون میده که پیتر میخواد با گوئن باشه و گوئن هم لبخندی میزنه. این جمله مظهر رابطه شیرین و ملموس گوئن و پیتر در سری امیزینگ اسپایدرمن شد؛ رابطه ای که برترین بخش این سری بود.

17- ‌"زن عمو می به من یاد داد که همه لیاقت یه شانس دوباره رو دارن".

یادتون هست زمانی که درمان ابرشرورها در "راهی به خانه نیست" آماده شد، پیتر همراه با دوستانش به مجسمه آزادی رفت و به نوعی برای ابرشروران دعوت نامه فرستاد! او به صورت زنده با دیلی بیوگل ارتباط برقرار کرد تا حرف هایش را به گوش مردم جهان برساند. گذشته از دیالوگ های بامزه و نیش‌دار جی‌ جونا جیمسون، در این صحنه پیتر جملات زیبا و شنیدنی را بیان میکند:

"حقیقت اینه که، همه اینا تقصیر منه. من اتفاقی اون آدمای خطرناک رو آوردم اینجا. و اگه اون آدما الان دارن تماشام میکنن، فقط بدونید که من واقعا میخواستم بهتون کمک کنم. من هر لحظه ای که میخواستم، میتونستم بکشمتون، ولی این کارو نکردم. چون زن عمو می به من یاد داد که همه لیاقت یه شانس دوباره رو دارن."

"Truth is, this is all my fault. I accidentally brought those dangerous people here. And if those People are watching, just know that I really did try to help you. I could've killed you at any given moment. But I didn't. Because my aunt May taught me that everyone deserves a second chance. "

بدین ترتیب پیتر، در عین اینکه مقصر بودنش را پذیرفت، بر سر مسئولیت اخلاقی و عقیده خودش و زن عمو می ایستاد. او اعلام کرد علی‌رغم اینکه دادن شانس دوباره به ابرخبیث ها، منجر به بزرگترین زخم زندگی او شد، اما او همچنان مثل زن عمو می ایمان دارد که هر کسی لایق داشتن شانسی دیگر است. همین موضوعات باعث شد که بلوغ و تکامل پیتر را کاملا احساس کنیم.

16- "بچه جون، میذاری مامان بابا یه دیقه با هم صحبت کنند؟"!

فیلم های سم ریمی هم خالی از شوخی نبود و این کارگردان بزرگ به خوبی میدونست که فضای فیلم های اسپایدرمن نباید زیادی دارک باشه و این فضا بیشتر از شوخی ها و بازی شگفت انگیز آقای جی. کی. سیمونز در نقش آقای جی. جونا جیمسون نشات میگرفت. در واقع درسته سیمونز اسکار بازیگری خودش رو به خاطر فیلم "ویپلش" دریافت کرد ولی نقش آفرینی او در قالب این شخصیت در تریلوژی اول اسپایدرمن خارق العاده بود (اونقدر که برای تکرار این نقش در MCU هم ازش دعوت به عمل آمد). این نقش او را به ستاره بدل کرد. در فیلم اول اون جایی که او با پیتر صحبت میکنه و بعدش گرین گابلین به دفترش یورش میاره و سپس پیتر در قالب اسپایدرمن برمیگرده تا نجاتش بده و جیمسون میگه: "میدونستم شما دو تا دستتون تو یه کاسه است"! اسپایدرمن هم دهنش رو تارمالی میکنه و میگه:

“Hey, kiddo, let Mom and Dad talk for a minute, will ya?”

"بچه جون، میذاری مامان بابا یه دیقه با هم صحبت کنند؟"!

15- "ویژگی مورد علاقه من در پیتر اینه که کاری کرد که همه ما احساس قدرت داشتن بکنیم".

انیمیشن تحسین شده "اسپایدرمن: سفر به درون دنیای عنکبوتی" پُر بود از صحنه های ماندگار و دیدنی. در این میان صحنه هایی که پس صحنه مرگ پیتر پارکر به دست کینگ پین به نمایش درمیان واقعا تماشایی و تاثیرگذار هستند. مایلز به خانه خود برمیگردد و در حالی که ترسیده و ناراحته پدرش رو بغل میکنه و از والدین خودش میخواد بهش اجازه بدن امشب رو اونجا بمونه. و بعد میبینیم که اخبار مرگ پیتر اعلام میشه و مردم شهر همگی اندوهگین هستند (عجب صحنه ماندگاریه اونجایی که همه دارن به گوشی شون نیگا میکنند و ناراحت میشن). و سخنرانی مری جین را میشنویم که از شوهرش میگه که چطور یک انسان عادی بود که همیشه فقط میخواست کار درست رو انجام بده ... (کم کم داره گریه مون میگیره). او میگه: "همسرم، پیتر پارکر، یک انسان عادی بود. اون همیشه میگفت هر کی میتونست پشت این ماسک باشه. اون فقط بچه ای بود که نیش زده شد". و بالاخره صحنه شگفت انگیزی که مردم شهر از هر قشری جمع شده اند و ماسک اسپایدرمن رو به صورت زده اند تا بهش ادای احترام بکنند به نمایش درمیاد و مایلز هم بهشون ملحق میشه و دیگه اشکمون در میاد.. ولی سخنرانی مری جین ادامه داره و بهمون آرامش میده:

"My Favorite Thing About Peter Is That He Made Us Each Feel Powerful. We All Have Powers Of One Kind Or Another. But In Our Own Way, We Are All Spider-Man. And we’re All Counting On You."

"ویژگی مورد علاقه من در پیتر اینه که کاری کرد که همه ما احساس قدرت داشتن بکنیم. او کاری کرد که انگار همه ما یک جور قدرت داریم و هممون به شیوه خودمون یک اسپایدرمن هستیم. و ما همگی روی یکدیگر حساب میکنیم".

14- "یالا مرد عنکبوتی ... یالا مرد عنکبوتی".

هر سه نسخه از مرد عنکبوتی که به پرده نقره‌ای سینما راه یافت، پیتر پارکری نوجوان را به تصویر کشید. اما برخلاف اندرو گارفیلد و توبی مگوآیر که تقریبا یک مرد بالغ بودند و نوجوان به نظر نمی‌رسیدند، تام هالند اولین اسپایدی‌ای بود که واقعا یک نوجوان است. او به طور خارق العاده‌ای توانسته آسیب‌پذیری یک نوجوان را به مخاطب القا کند؛ اما جذاب ترین نمایش این آسیب‌پذیری در فیلم "مردعنکبوتی: بازگشت به خانه" به وقوع پیوست؛ یعنی زمانی که پیتر زیر انبوهی از زباله‌ها گرفتار شده بود (صحنه‌ای که ادای احترامی مستقیم به شماره 33 از کمیک "مردعنکبوتی شگفت‌انگیز" بود). صحنه‌ای که ما به‌یک‌باره به خودمان آمدیم و دیدیم که نه،  در حال تماشای یک ابرقهرمان در تقابل با یک ابرخبیث نیستیم، بلکه داریم به نوجوانی می‌نگریم که از مرگ می‌‌هراسد ولی هرگز خیال تسلیم شدن ندارد.

“Come on Spider-Man; Come on Spider-Man”.

"یالا مرد عنکبوتی ... یالا مرد عنکبوتی".

مگر می‌شود که هواداری از اسپایدی تو اون صحنه بغض نکنه؟! این لحظه این قدر سخت و ناراحت‌کننده بود که همون طور که در این مقاله بهش اشاره گردید، باعث شد آزادی‌اش از این مهلکه بعنوان بهترین و شیرین‌ترین لحظه قهرمان محبوب ما در کل MCU قلمداد بشود.

13- "اگه انتظار ناامیدی رو داشته باشی، هیچوقت واقعا ناامید نمیشی"

زندایا در "راهی به حانه نیست" همچنان خودش را به عنوان جالب ترین و دوست داشتنی ترین عشق سینمایی در فرنچایز مرد عنکبوتی در MCU مطرح میکند. او شیمی رومانتیک ملموسی با تام هالند دارد (که با عقل هم بیشتر جور در می آید زیرا آنها در دنیای واقعی هم با هم علاقه رومانتیک دارند). او مثل هميشه تک جمله های کنایه آمیز و بدبینانه خودش را عالی ادا میکند. او دیالوگ جذابی را بیان میکند که در طول فیلم چند بار به آن اشاره میشود:

"اگه انتظار ناامیدی رو داشته باشی، هیچوقت واقعا ناامید نمیشی."

"If you expect disappointment, then you can never really be disappointed."

این جمله به شخصیت واقع گرای ام جی اشاره دارد و نشان میدهد که بدبینی او از سر منفی بافی نیست. در عوض، او به این شکل با دنیا برخورد میکند تا اطمینان حاصل کند که قلبش شکسته یا ناامید نمیشود. همچنین این جمله، یکی از آخرین جملاتی‌ست که در این فیلم (و شاید تا همیشه) بین پیتر و ام جی رد و بدل میشود.

12- "برو بگیرشون آقا ببره!"

رابطه رومانتیك و البته پر فراز و نشیب پیتر پاركر و «مری جین» در پایان فیلم "مرد عنكبوتی 2" به اوج خود میرسد. مری جین كه به تازگی به هویت مخفی اسپایدرمن پی برده ، بار دیگر بلوغ شخصیتی خود را به رخ میكشد و با وجود آنكه میداند اگر با پیتر باشد ممكن است زندگی اش مدام با خطرات جورواجوری روبرو شود، به آپارتمان پیتر میرود و به او میگوید: "آیا وقت آن نیست كه یك نفر هم زندگی تو رو نجات بده؟" سپس و در حالیكه برق امید در چشمان پیتر موج میزند ، صدای آژیر ماشین های پلیس به گوش میرسد و پیتر متوجه میشود كه باید بار دیگر به یاری مردم بشتابد. اینجاست كه مری جین آن جمله مشهور خود را تكرار میكند:

“Go get them, Tiger”

"برو بگیرشون آقا ببره"

(آقا ببره لقبی است كه مری جین در كمیك ها به پیتر داده است پس لطفا با "ببر مازندران" سریال "پایتخت 3" اشتباه نشود!) اما شاید از این صحنه ماندگار تر آنجایی باشد كه مری جین با چشمانی نگران دارد از پنجره اتاق پیتر بیرون را مینگرد و به مخاطب نشان میدهد تصمیمی كه گرفته چه روزهای سختی را برایش رقم خواهد زد ..... واقعا سم ریمی چه زیبا شاهكار خود را به پایان میبرد.

11- "من ناامیدت کردم. تو بهترین ما هستی، مایلز. تو راهت رو پیدا کردی. به حرکت ادامه بده. همین طور ادامه بده".

یقیناً یکی از غم انگیزترین صحنه های "سفر به دنیای عنکبوتی" جایی بود که عمو آرون مرد. پس از برداشتن ماسک مایلز او واقعا شوکه شد وقتی فهمید دشمنی که قرار بود بکشه همون برادرزاده ای هستش که همیشه عاشقش بوده. او که مونده باید چیکار کنه تعلل میکنه و کینگ پین لعنتی از انتظار کشیدن خسته میشه و آرون رو با تیر میزنه. او قبل از مرگ به مایلز میگه:

"I Let You Down. You're The Best Of All Of Us, Miles. You're On Your Way. Just Keep Going. Just Keep Going."

"من ناامیدت کردم. تو بهترین ما هستی، مایلز. تو راهت رو پیدا کردی. به حرکت ادامه بده. همین طور ادامه بده".

و این جملات راهنمای مایلز برای رسیدن به جایگاه یک ابرقهرمان میشه به قول اون عنکبوتی، "همیشه پای یک عمو در میونه".

10- "من نمیخوام بمیرم، آقای استارک"

یکی از دردناک ترین سکانس های فیلم " جنگ بینهایت"، لحظه پودر شدن مردعنکبوتی بود. به لطف برادران روسو ، بیشترین زمان مربوط به مرگ و میر های ناشی از بشکن ثانوس ، به مرگ اسپایدرمن اختصاص یافت و در نتیجه قاعدتا تبدیل ماندگار ترین آن مرگ ها نیز شد. وقتی پیتر جوان که عملکرد قوی و متحیر کننده ای در نبرد ها داشت و کمک های عالی ای نیز به هم رزم های خود کرد، با استفاده از حس عنکبوتی اش فهمید که قرار است اتفاقی بیوفتد ، به آغوش تونی استارک پناه برد و و خواهش میکرد که بلکه او کاری کند و سپس در چشمی به هم زدن پودر شد. جمله ای که او با اون حالت داشت میگفت خیلی تاثیرگذار از آب درآمد (بعدا تام هالند اعلام کرد که این جمله را به صورت فی البداهه گفته بوده):

“I Don’t Wanna Go, Mr. Stark.”

"من نمیخوام بمیرم، آقای استارک"

این سکانس بدون شک احساس همدردی و دلسوزی بینندگان را بر می انگیزد و کاری میکند که بیننده کاملا شرایط را درک کند. همچنین جدای از دردناکی مرگ خود پیتر ، این اندوهی بزرگ برای تونی استارک است چونکه او خود را مسئول مرگ پیتر دانست.

9- "از اینجا هر جا که میری، باید قول بدی که از اون پسر کوچولو واسه من نگهداری کنی و مطمئن بشی که هرگز فراموش نمیکنه از کجا اومده و هرگز شک نکنه که دوستش داریم و هرگز به کسی اجازه نمیده که بهش بگه به اونجا تعلق نداره"

گاهی اوقات ریو و جف (والدین مایلز) ممکنه بیش از حد مراقب و محتاط و بیش از حد نگران به نظر بیان ولی به این خاطره که اونا واقعا از ته دل عاشق پسرشون هستن. و واقعا باید خودتون پدر و مادر باشید که درک کنید چقدر سخته فرزندتون از خونه بره تا زندگی مستقل خودشو شکل بده ولی در سکانس زیبا و تاثیرگذاری که ریو با مایلز حرف میزنه شاهد هستیم که مثل یک قهرمان با اضطراب و نگرانی خودش روبرو میشه . یعنی او میدونه که نمیتونه تا ابد با مایلز باشه پس بهش یه کم روحیه میده و این حرف های دلنشین رو بهش میزنه:

"از اینجا هر جا که میری، باید قول بدی که از اون پسر کوچولو واسه من نگهداری کنی و مطمئن بشی که هرگز فراموش نمیکنه از کجا اومده و هرگز شک نکنه که دوستش داریم و هرگز به کسی اجازه نمیده که بهش بگه به اونجا تعلق نداره".

"Wherever you go from here, you have to promise to take care of that little boy for me. Make sure he never forgets where he came from. And never doubts that he's loved. And never lets anyone tell him that he doesn't belong there."

و این جملات لحظاتی رو خلق میکنن که آدم واقعا منقلب میشه و بی اختیار اشک میریزه ...

8- "هر کاری کنم و هرچقدر هم که سخت تلاش کنم، کسانی که دوستشون دارم همیشه آنهایی هستند که آسیب میبینند".

این جمله دربرگیرنده کشمکش درونی است که اسپایدرمن هر لحظه باهاش دست به گریبان است. او نمیخواهد به دیگران نزدیک شود، به ویژه به عزیزانش مثل مری جین، زن عمو می و هری چون میدانه که در زندگی دوگانه اش به عنوان یک آدم عادی و یک ابرقهرمان این عزیزان کسانی خواهند بود که آسیب میبینن. این کشمکش به نقطه شروع حرفه ابرقهرمانی اش برمیگردد یعنی وقتی که غفلت و بی مسئولیتی اش باعث شد تا عموی عزیزش کشته بشه. پس در فیلم "مرد عنکبوتی 1" این دیالوگ رو از زبانش میشنویم که میگه:

“No Matter What I Do, No Matter How Hard I Try, The Ones I Love Will Always Be The Ones Who Pay.”

"هر کاری کنم و هرچقدر هم که سخت تلاش کنم، کسانی که دوستشون دارم همیشه آنهایی هستند که آسیب میبینند".

و این دیالوگی قدرتمندانه است زیرا دقیقاً به نکته ای اشاره میکند که باعث شده اسپایدرمن چنین شخصیت تراژیک و ملموسی شود: او عاشق مردم است ولی برای محافظت از آنها باید فاصله ش رو باهاشون حفظ کنه چون دوستشون داره! و این بزرگترین دلمشغولی اوست ...

7- "همه بهم میگن که داستان زندگیم قراره چطور پیش بره. ولی نه. چون  قراره راه خودمو برم"

این دیالوگ گل سرسبد و سرآمد کل آرک داستانی مایلز در "در میان دنیای عنکبوتی" هستش. یعنی همه چیز این اثر قراره به این نقطه و این نتیجه گیری ختم بشه که مایلز روی پای خودش وایسه و تصمیم بگیره علیرغم همه ی هجمه ها و همه ی حرف هایی که اطرافیانش بهش میزنن، راه خودش رو بره:

"همه دارن بهم میگن که داستان زندگیم قراره چطور پیش بره. ولی نه، چون  قراره راه خودمو برم".

"Everyone keeps telling me how my story is supposed to go. Nah, I'm gonna do my own thing."

در واقع وقتی میگل و دیگر اعضای "انجمن عنکبوتی" مایلز رو تعقیب و بهش حمله میکنند او سرانجام به نظر میرسه گیر افتاده. بهش اخطار میدن که دست از ماموریت خودش برای نجات باباش برداره ولی مایلز منصرف نمیشه و تصمیم میگیره اجازه نده کسی بهش دیکته که باید چیکار کنه.

6- "ما بُردیم، آقای استارک. پیروز شدیم. شما موفق شدید، قربان. شما تونستید".

وقتی تونی استارک در پایان فیلم "اونجرز: پایان بازی" جون خودش رو فدا میکنه تا ثانوس و لشگریانش رو شکست بده ، مینشینه و به طور غیر معمولی ساکت میمونه و جان به جان آفرین تسلیم میکنه. اینجاست که نزدیک ترین عزیزانش بهش ملحق میشن و لحظات پایانی و دردناکی با تک تک آنها رقم میخوره ولی شاید غم انگیز ترین اونا مربوط به لحظه ای بشه که پیتر پارکر با چشمانی اشکبار ازش خداحاظفی میکنه و میگه:

“We won, Mr. Stark. We won. You did it, sir. You did it.”

- "ما بُردیم، آقای استارک. پیروز شدیم. شما موفق شدید، قربان. شما تونستید".

5- "زندگیِ خودته. هر کاری که تصمیم میگیری باهاش بکنی توش عالی خواهی بود".

در ابتدای "سفر به دنیای عنکبوتی" پدر مایلز (جفرسون) او را زیاد جلوی دوستانش خجالت زده میکرد و شاید بشه گفت وقتی مایلز بهش نیاز داشت حضور نداشت که کمکش کنه. در ادامه و وقتی عمو آرون مرده و پیتر بی. پارکر او را تارمالی میکنه تا همراهشون نیاد، جفرسون میاد به دیدن پسرش تا بهش بگه که آرون مرده. او نمیخواست اشتباهاتی که در قبال برادرش مرتکب شده بود را برای پسر خودش تکرار کنه و این جملات احساسی رو از پشت در بر زبون آورد:

"But I See This Spark In You. It's Amazing. It's Why I Push You. But It's Yours. Whatever You Choose To Do With It, You'll Be Great. Look, Call Me When You Can, Okay? I Love You. You Don't Have To Say It Back, Though."

"ولی من یه جرقه در تو میبینم که شگفت انگیزه. واسه همینه که تو زندگی هُلِت میدم به سمت جلو. ولی زندگیِ خودته. هر کاری که تصمیم میگیری باهاش بکنی توش عالی خواهی بود. ببین، هر وقت تونستی بهم زنگ بزن باشه؟ من دوستت دارم. ولی مجبور نیستی که تو هم بگی منو دوست داری".

شما رو نمیدونم ولی من که هر وقت این دیالوگ رو میشنوم چشمام خیس میشه. شاید چون منم یه پسر دارم که دوست دارم بهترین بابای دنیای براش باشم ...

4- "گوئن! نه! خواهش میکنم نه ... خواهش میکنم".

همانطور که در این مقاله گفته بودیم، «گوئن استیسی» دوست دختر پیتر پارکر بود که در شماره 121 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز به دست «گرین گابلین» کشته شد (این کمیک رو میتونید اینجا با ترجمه فارسی بخونید). در فیلم "مرد عنکبوتی شگفت انگیز 2" شاهد اقتباسی از این لحظه مهم و تاریخی بودیم. یعنی جایی که گوئن از ارتفاع میفته و کشته میشه. در مجموع رابطه و شیمی بین گوئن و پیتر که با استادی تمام توسط اما استون و اندرو گارفیلد ایجاد شده بود، نقطه قوت اصلی سری فیلم های «مارک وب» بود و تماشاچی ها بسیار دلبسته این عشق تماشایی شده بودند. یعنی هر ایرادی که بشه از سری فیلم های مرد عنکبوتی شگفت انگیز گرفت اما نمیشه از رابطه بین پیتر و گوئن انتقادی کرد . بنابراین صحنه کشته شدن گوئن واقعا دل تماشاچیان را به درد آورد و قلبشون رو شکست. مخصوصا با اون بازی حیرت انگیز اندرو گارفیلد که پیکر بی جان گوئن را بغل کرده بود و اسمش رو فریاد میزد و ضجه میزد که خواهش میکنم نمیر:

“Gwen! No.. Please … Please!”.

"گوئن! نه! خواهش میکنم نه ... خواهش میکنم".

این صحنه واقعا قلب آدم را به درد می آورد. ولی از اون تلخ تر جایی بود که دیدیم پیتر هر روز به سر خاک گوئن میره و فصل ها میان و میرن و او همچنان آنجاست... (این تصویر).

3- "میدونی، به نظرم یک نفر هم میتونه یک تفاوت واقعی ایجاد کنه".

درسته که ما دل خوشی از "مرد عنکبوتی 3" نداریم ولی شکی نیست که یکی از تاثیرگذارترین کامئوهای استن لی در این فیلم انجام میشه. پیتر پارکر درمانده و بی کس داره به اخبار مربوط اعلام آخرین حرکت قهرمانانه مرد عنکبوتی در میدان تایمز نیویورک نگاه میکنه. او برای ابد نفرین شده که کسی نشناسه که واقعا اوست که این کارها را انجام میدهد تا ازش قدردانی بشه. ولی ناگهان استن لی از راه میرسه. کسی که این شخصیت را خلق کرد و در قلب و ذهن میلیون ها هوادار در سرتاسر جهان جایش داد و بهش میگه:

“You Know, I Guess One Person Really Can Make A Difference.”

"میدونی، به نظرم یک نفر هم میتونه یک تفاوت واقعی ایجاد کنه"

و پیتر لبخندی از سر رضایت میزنه. آره .. فقط تو بدونی و تو قدردان باشی کافیه ...

2- "من یك هیولا نخواهم مُرد!"

فیلم "مرد عنکبوتی 2 " کامل ترین فیلم کمیک بوکی تاریخ سینماست. در این مورد شکی نیست. ویلین داستان هم یکی از دشمنان بزرگ و معروف مرد عنکبوتی یعنی اتو اکتاویوس ملقب به دکتر اختاپوس می باشد که بخش اعظمی از این موفقیت را یدک کشید. سازندگان به خوبی از این شخصیت، یک خبیث سمپاتیک و کم نقص ساختند. دانشمندی که در کنار کار هاش، یک زندگی معمولی در کنار همسرش داره. که بعد از کار بر روی پروژه علمی خودش در اثر حادثه ای اتفاقی به دکتر اختاپوس تبدیل می شود و تغییر می کند. روند تغییر او از شخصی مهربان و آرام به دکتر اختاپوس شرور بسیار باور پذیر است و رابطه ای که با پیتر داشت بعد ها دشمنی اونارو جذاب تر کرد. در انتهای فیلم شاهد هستیم که او بار دیگر راكتور مرگبار خود را به كار انداخته. این بار قضیه جدی شده و كل شهر در معرض نابودی قرار گرفته است. اما او در لحظه آخر متوجه اشتباهی كه كرده میشود و تلاش میكند كنترل بازوان مكانیكی خود را به دست بگیرد. او در نهایت راكتور را به كمیك بازوانش زیر آب میبرد و در عملی قهرمانانه خودش را به كشتن میدهد. جمله آخر او را میتوان یکی از ماندگارترین ها در تاریخ سینما نوشت و حسی به آدم میدهد که انگار از دل یکی از نمایشنامه های شکسپیر بیرون آمده:

“I Will not Die a Monster”.

"من یك هیولا نخواهم مرد!"

آخرین باری كه او را میبینیم در حقیقت جسد اوست كه بی جان و بی حركت زیر آب در حركت است ...

1- "قدرت زیاد، مسئولیت به همراه دارد".

این جمله چیزی است که مردعنکبوتی را به مردعنکبوتی تبدیل کرده است. این جمله چیزی است که نه تنها به مردعنکبوتی بلکه همه کمیک فن ها درس زندگی میدهد. جوهره ذات مرد عنکبوتی در این جمله نهفته است که به شهرتی جهانی دست پیدا کرده. واقعا دیگر نمیدانم چه چیزیی برای شرح دادن این جمله بگویم که قبلا نگفته ام (این مقاله را بخوانید) ...

“With Great Power Comes Great Responsibility”

"قدرت زیاد، مسئولیت به همراه دارد".

این جمله حتم به یقین معروف ترین نقل قول در تاریخ کمیک است. جمله ای که نه تنها به مرد عنکبوتی، بلکه به همه کمیک فن ها درس زندگی میدهد. تمام جوهره و ذات مرد عنکبوتی در این جمله نهفته است که به شهرت جهانی دست پیدا کرده.  این جمله چه توسط عمو بن بر زبان آورده شود یا زن عمو می، موجب میشود که پیتر به تکامل اخلاقی برسد و به قهرمانی بالغ و مسئولیت پذیر تبدیل شود.

مهدی ترابی مهربانی

All rights reserved © Spidey.ir 2024

   (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

10 دیالوگ بامزه برتر فیلم "مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست"

15 دیالوگ برتر فیلم "مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست"

شوخی های برتر مرد عنکبوتی در دنیای سینما

10 دیالوگ برتر انیمیشن "مرد عنکبوتی: در میان دنیای عنکبوتی"

55 صحنه برتر در فیلم های سینمایی مرد عنکبوتی - قسمت اول

55 صحنه برتر فیلم های مرد عنكبوتی- قسمت دوم

15 نقل قول برتر از "مرد عنکبوتی" در دنیای کمیک بوک

10 حضور افتخاری (کامئو) برتر " استن لی " در فیلم های سینمایی

20 لحظه برتر و به‌ یادماندنی مردعنکبوتی در MCU

10 لحظه از مردعنکبوتی در MCU که نشان می‌دهد او بهترین است!

15 دیالوگ غم‌انگیز و تاثیرگذارِ حماسه بینهایت (INFINITY SAGA)

15 دیالوگ برتر فیلم های مارول

رتبه بندی دشمنان مرد عنکبوتی در فیلم های سینمایی

برترین مبارزات مردعنکبوتی در عالم سینما

نفس گیر ترین مبارزات مردعنکبوتی در سگانه‌ی "سم ریمی"

10 لحظه برتر فیلم “انتقام جویان: جنگ بی نهایت” (AVENGERS INFINITY WAR)

ایستر اِگ (EASTER EGG) ها و اشارات فیلم "مرد عنکبوتی: دور از خانه"

ایستر اِگ (EASTER EGG) ها و اشارات فیلم "مرد عنکبوتی: دور از خانه"

10 صحنه برتر و تاثیرگذار فیلم "انتقام جویان: پایان بازی" (AVENGERS: ENDGAME)

نقد و بررسی فیلم های سینمایی مرد عنكبوتی

رتبه بندی فیلم های دنیای سینمایی مارول (MCU)

15 صحنه در دنیای سینمایی مارول که مستقیما از کمیک بوک گرفته شدند!

رتبه بندی لباس های مرد عنکبوتی در دنیای سینما

رتبه بندی دشمنان مرد عنکبوتی در فیلم های سینمایی

رتبه بندی بازیگران فیلم های سینمایی مرد عنکبوتی

این مطلب را به اشتراک بگذارید :