طبق معمول این شماره را هم تقدیم میکنیم به هواداران پرشور اسپایدرمن که دوست دارند درباره گذشته و اسرار ناگفته قهرمان محبوب خود بیشتر بدانند!

برای خواندن قسمت های قبلی بروید اینجا.

- آیا میدانستید که خانه نورمن آزبورن در فیلم "مردعنکبوتی" در فیلم "بتمن و رابین" هم بکار رفته است؟!

بنظرتون چه چیزی ممکنه بین یکی از بدترین فیلم های کمیک بوکی یعنی "بتمن و رابین" و یکی از بهترین فیلم های یعنی "اسپایدرمن" مشترک باشه؟ اجازه بدید براتون بگم! سازندگان فیلم موفق و تاریخی "مردعنکبوتی" ساخته ی «سم ریمی» در سال 2002، از "عمارت گری استون" (Greystone Mansion) در شهر لس آنجلس برای فیلمبرداری صحنه های مربوط به داخل خانه ی نورمن آزبورن با بازی بیادماندنی «ویلم دفو» استفاده کردند (بعدا از همین عمارت برای فیلم "مردعنکبوتی 3" و صحنه های مربوط به «هری آزبورن» در داخل این خانه نیز استفاده شد) و جالبه که بدانید این عمارت قبلاً هم به عنوان بخشی از بیرونِ عمارت وین در فیلم "بتمن و رابین" به کار رفته بود!

لازم به ذکر است که این عمارت برای فیلمبرداری صحنه هایی از فیلم های دیگری نظیر "مردان ایکس" (2000)، "لاک پشت های نینجا" (2014) نیز به کار رفته است! (برای دیدن فهرستی از این فیلم ها به اینجا بروید).

- آیا میدانستید حضور مردعنکبوتی در یک مسابقه فوتبال آمریکایی باعث نجات عالم مارول شد؟!!

در شماره 34 از سری کمیک بوکی Web of Spider-Man که سال 1988 منتشر شد، داستان جالب و در عین حال عجیبی به چاپ رسید. در ابتدا دیدیم که مردعنکبوتی شاهد تماشای یک مسابقه فوتبال آمریکایی بین بچه های محله است (در واقع یک تیم متشکل از بچه مدرسه ای ها داشتند با تیمی دیگر از لات و لوت های محله مسابقه میدادند):

تا اینکه یکی از کودکان مصدوم شد و اسپایدی تصمیم گرفت بره و بهشون ملحق بشه تا جای خالی یک یار کمتر پُر بشه. تیم مقابل هم قبول میکنه ولی به شرط آنکه مردعنکبوتی از قدرت های فوق بشری اش استفاده نکنه و یکی از دستانش را نیز در پشت سر خودش، ببنده!

در همین زمان، شاهد هستیم که در کره ماه یک اسکرالِ خبیث به نام آسای (A'Sai) به همراه شخصیتی دیگر به نام Grunz به مقر «یوآتو» ملقب به «واچر» نفوذ میکنند (برای آشنایی با واچر، این مقاله را بخوانید) و او را به دام میندازند.

به زودی مشخص میشه، آسای با سلاحی که از سیاره ی «گالاکتوس» بدست آورده تونسته بدون اینکه یوآتو متوجه بشه او را غافلگیر کنه. او بدنبال سلاح های منحصر به فرد یوآتو است ولی یوآتو حاضر نیست آنها را در اختیارش قرار دهد. بنابراین آسای پیشنهاد یک شرط بندی را میدهد که اگر برنده شود واچر باید سلاح های خود به همراه طرز استفاده از آنها را به او تحویل دهد و اگر واچر برنده شود آن وقت سلاح گالاکتوس را بهش خواهد داد و از کشتنش نیز صرف نظر خواهد کرد. سپس تصمیم میگیرند بر سر نتیجه مسابقه ای که اسپایدرمن دارد با آن بچه ها انجام میدهد شرط بندی کنند! (واچر میگوید اسپایدرمن پیشتر نیز در وقایع مهم کیهانی نقش های کلیدی ایفا کرده است). واچر روی برد تیم اسپایدرمن شرط میبندد و ... هم روی برد تیم مقابل.

اما روند مسابقه جوریه که به نظر میاد تیم اسپایدرمن داره میبازه اما او موفق میشه با صحبت های انگیزشی خودش به هم تیمی هایش، بهشون یاد بده که تسلیم نشوند و اینجوری اختلاف امتیاز را کاهش میدهند:

این مساله باعث میشه آسای جر زنی کنه و قدرت های فوق بشری به یکی از اعضای تیمی که رویش شرط بسته بدهد! (اینجاست که اسپایدرمن به نظر میاد به کمک حس عنکبوتی خودش احساس میکنه نتیجه ی بازی خیلی بیشتر از چیزی که فکر میکرده، اهمیت داره). در هر حال تیم اسپایدرمن موفق میشود با اراده و همت بالا در نهایت پیروز شود (با نتیجه ی 58 به 56):

و اینچنین یوآتو هم موفق میشه آسای رو شکست بده و بدین ترتیب از نابودی عالم جلوگیری میشه چون اگر اون سلاح ها بدست آسای میفتاد ازشون برای از بین بردن سیارات استفاده میکرد!

- آیا میدانستید اولین بازی مردعنکبوتی توسط تنها یک زن ساخته شد؟!

همانطور که در این مقاله گفته شد، نخستین بازی ویدئویی اسپایدرمن توسط شركت برادران پاركر و در اوج شهرت آتاری 2600 برای این کنسول عرضه شد. این بازی تاریخی هم بود چون اولین بازی ویدئویی ساخته شده براساس یک شخصیت از مارول به حساب میاد. اسپایدرمن از ساختمانی بالا می‌رفت (او تار هم می‌زد البته فقط به سمت بالا!). افراد گرین گابلین هر از گاهی در پنجره‌های ساختمان ظاهر می‌شدند و اگر تار اسپایدرمن به آن‌ها می‌خورد، آن را قطع ‌می‌كردند و در نتیجه او تالاپی به زمین می‌‌افتاد! (البته او می‌توانست با تار زدن مجدد از سقوط جلوگیری كند و یا آدم‌های داخل پنجره را بگیرد). اسپایدرمن پس از رسیدن به بالای ساختمان، باید بمب‌هایی را که گرین گابلین کار گذاشته بود خنثی می‌نمود (یا قبل از منفجر شدن از کنارشان می‌گذشت) و در نهایت باید با عبور از گرین گابلین خود را به اتاقک نوک ساختمان می‌رساند. بعدش هم روز از نو و روزی از نو با این تفاوت كه گرین گابلین‌ دفعات بیشتری آفتابی می‌شد و سرعتش بالاتر می‌رفت و یا اینکه ارتفاع و رنگ ساختمان‌ تغییر می‌كرد و یا بمب‌ها بیشتر می‌شدند و... 

این بازی همان عیبی را داشت كه اكثر آثار آتاری از آن رنج می‌بردند: تكراری و بی‌معنی شدن پس از مدتی كوتاه. صدا و گرافیك آن هم الان ماقبل تاریخی (!) محسوب می‌شود ولی زمانی برای خودش بروبیایی داشت و از عناوین بهتر آتاری به حساب می‌آمد. این بازی در ضمن از نظر تجاری بسیار موفق بود و یکی از 10 بازی پرفروش سال لقب گرفت و سال 2006 نیز در لیست 200 بازی برتر تاریخ نشریه ی معتبر Electronic Gaming Monthly قرار گرفت. اما آیا میدانستید که این بازی تنها توسط یک خانم ساخته شد؟ ایشون «لورا نیکولیچ» (Laura Nikolich) نام داره. لورا از معدود سازندگان مونث بازی های رایانه ای در دهه 80 میلادی بود و چون در رشته فن آوری مهندسی از دانشگاه فارغ التحصیل شده بود خیلی از دوستانش تعجب کردند که چرا تصمیم گرفته وارد چنین حرفه ای بشه.

گفته میشه لورا هنگام ساخت این بازی، باردار بود و در منزل کار میکرد. او گیم پلی، دیزاین و کُدگذاری بازی اسپایدرمن را تنها ظرف مدت 6 ماه تکمیل کرد. همچنین گفته میشه شرکت بازیسازی Parker Brothers که این بازی را عرضه کرد، به تازگی بازی دیگری تحت عنوان Star Wars: The Empire Strikes Back را ساخته بود که به صورت افقی بود و از لورا خواست که بازی اسپایدرمن را هم به همین شکل بسازد ولی او اصرار داشت که بازی اسپایدرمن باید عمودی باشد تا بتواند به نحو موثرتری تاب خوردن مردعنکبوتی را نشان دهد. لورا مجبور شد برای این کار از الگوریتم پیچیده ی DDA استفاده کند که در زمان خودش بسیار انقلابی بود. او در مصاحبه ای در سال 2005 گفت که خاطرات خوبی از ساخت این بازی دارد زیرا آزادی و اختیار کامل داشت که چطور آن را بسازد و به همین دلیل این بازی را مثل بچه خودش میداند و دوستش دارد! میتونید یک ویدئوی جذاب و جالب هم از آگهی های تبلیغاتی این بازی در اینجا ببینید.

- آیا میدانستید که «اندرو گارفیلد» برای آماده کردن خودش برای صحنه مرگ «گوئن استیسی»، یک هفته «اما استون» را ندید؟!

صحنه ی مرگ گوئن استیسی یکی از به یاد ماندنی ترین و تلخ ترین لحظات در کل آثار کمیک بوکی/ابرقهرمانی تاریخ سینما را رقم زد و خیلی ها هنوز آن را نقطه اوج نقش آفرینی «اندرو گارفیلد» در قالب پیتر پارکر/اسپایدرمن میدانند (این مقاله را بخوانید). «جروم چن» ناظر ساخت جلوه های ویژه فیلم "مردعنکبوتی شگفت انگیز 2" اخیرا فاش کرد که اندرو برای آنکه خودش را برای صحنه ی مذکور آماده کنه تصمیم گرفت برای یک هفته «اِما اِستون» (بازیگر نقش گوئن که در آن زمان، دوست دختر واقعی اندرو بود) را نبینه! او گفت: "یادم میاد که وقتی قرار بود این صحنه را بازی کنند، اندرو و اما عمداً به مدت یک هفته یکدیگر را ندیدند. اندرو بهش گفت: نمیخوام ببینمت! وقتی که میای به اون صحنه باید جوری وانمود کنی که انگار برام مُردی! سکوت حکمفرما بود. البته لوکیشن های فیلمبرداری این فیلم تقریبا همیشه ساکت بودند. «مارک وِب» (کارگردان فیلم) دوست داره با تمرکز بالا کار کنه. پس خیلی ساکت بود. یک لوکیشن کاملاً بسته. و یادمه که اندرو اومد و داشت به طور غیرقابل کنترلی گریه میکرد. ساعت ها به همین شکل گذشت. واقعا طاقت فرسا ولی قدرتمندانه و احساسی بود".

مهدی ترابی مهربانی

 All rights reserved © Spidey.ir 2022

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

این مطلب را به اشتراک بگذارید :