10-دشمن-برتر-موربیوس-morbius-مربیوس-مربیس-موربیس-مایکل-جرد-لتو

این مقاله به مناسبت انتشار نسخه بلوری فیلم سینمایی "موربیوس" تقدیم به شما میشود.

مقدمه: در مارول کامیکس، موربیوس هم یک قهرمان است و هم یک شخصیت خبیث و بنظر میرسد فیلم سینمایی او نیز به همین دوگانگی میپردازد. در واقع، موربیوس که یک خون آشام زنده است همواره در حال تقلا کردن برای آن است که نیازش را برای نوشیدن خون برطرف نماید و از سوی دیگر با بی عدالتی نیز به سبک خود مبارزه کند. در نتیجه او با دشمنان زیادی مواجه شده است که شامل برخی از کاراکترهای قدرتمند دنیای مارول میشوند. از سوی دیگر، دشمنی او با اسپایدرمن به اولین حضور او در دنیای کمیک برمیگردد که سالها پیش و در شماره 101 از سری نخست "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" اتفاق افتاد و البته آنها در کنار هم با ویلن های قدرتمندی مثل «ونوم» یا «کارنیج» روبرو شده اند. او همچنین با یک سری شخصیت های ماورایی یا جادویی مثل «کابوس» که دشمن «دکتر استرنج» محسوب میشود نیز جنگیده است.

برای آشنایی با کامل با موربیوس این مقاله و برای اطلاع از نسخه های مختلف از او در جهان های موازی، این مقاله را بخوانید.

10- ماری لاوو (Marie Laveau)

ماری لاوو (Marie Laveau)

این خانم اولین بار در شماره 2 از کمیک Dracula Lives که سال 1972 منتشر شد، خلق شد. او به عنوان جادوگری قدرتمند و یا ملکه ای که در جادوی وودو (Voodoo) تخصص دارد به تصویر کشیده میشود که قدرت های جادویی زیاد و اطلاعات فراوانی نیز از منابع ماوراء الطبیعه دارد. گفته میشود که او معجونی از خون یک خون آشام درست کرده که بهش جوانی و زیبایی جاودانه میدهد. همچنین او براساس یک شخصیت واقعی به نام «ماری کاترین لاوو» خلق شده («ماری کاترین لاوو» زن سیاهپوستی بود که در سال 1801 در لوییزیانا متولد شد. در آن زمان لوییزیانا به خاطر عروسک های جادوی وودو بسیار مشهور بود. لاوو نیز به گروه جادوگران وودو پیوست و آنقدر به شهرت رسید که همه او را در نیواورلئان به عنوان ملکه وودو می شناختند. ادعا می شد که لاوو قادر است ذهن را کنترل کند و با سوزن زدن به عروسک وودو، یک نفر دیگر را از راه دور مورد آزار و اذیت قرار دهد). در هر حال، موربیوس در دنیای کمیک با ماری لاوو مبارزه کرده تا جلوی او را در زنده کردن خون آشام های واقعی بگیرد و در این راه از کمک های دکتر استرنج و برادر وودو نیز بهره گرفته است.

9- بلک آوت (Blackout)

بلک آوت (Blackout)

«مارکوس دنیلز» (Marcus Daniels) در محله کویینز از شهر نیویورک به دنیا آمد. او به عنوان دستیار آزمایشگاه برای دکتر «ابنر کرویت» کار میکرد (دانشمندی که میخواست دستگاهی بسازد که بتواند به انرژی های ساطع شده از دیگر دنیاها و ابعاد دسترسی پیدا کند). رفتار کرویت با مارکوس اصلا خوب نبود و همیشه دانش محدود او را مسخره میکرد. بنابراین مارکوس میخواست که خودش را غرق در انرژی هایی کند که به دنبالش بودند. تا اینکه حادثه ای رخ داد و انرژی یه نام «دارک فورس» از دنیایی دیگر به او اصابت کرد. او اسم خودش را Blackout گذاشت و بدنش دیگر پر از انرژی شده بود که به بُعد دارک فورس دسترسی داشت. او همیشه با این خطر مواجه بود که قدرت هایش از کنترل خارج شوند ولی به حرف های کرویت که میخواست او را مداوا کند گوش نداد و فرار کرد. ظاهر دیو مانند او و توانایی اش در نابودی روشنایی باعث شده با شخصیت های ماورایی مارول مثل «گوست رایدر» سرشاخ شود و موربیوس نیز در گروه «پسران نیمه شب» (Midnight Sons) با او جنگید.

8- لاکسیاس کراون (Loxias Crown)

«مَت اسمیت» در فیلم "موربیوس» فیلم نقش خبیثی رو بازی میکنه به نام «لاکسیاس کراون» (Loxias Crown). جالبه که بدونید او در دنیای کمیک ترکیبی است از یک خون آشام و موجودی جهش یافته و بیشتر با گروه مردان ایکس و اسپایدرمن مبارزه کرده تا موربیوس! (لقبش هم هست Hunger). ولی ربطش به موربیوس اینه که توسط او به یک خون آشام زنده تبدیل شده. بنابراین به نوعی همتای خبیث موربیوس در دنیای کمیک بدل گشته است. او قبلاً مامور سازمان تروریستی "هایدرا" بود و با گروه های مافیایی شهر به رهبری «کینگ پین» و «کله چکشی» نیز درگیری هایی داشته است. او در ضمن ارتشی از گانگسترهای خون آشامی در اختیار داشت که در حمله مرد عنکبوتی و بلید به مخفیگاهش نابود شدند.

7- «دکتر پِین» (Doctor Paine)

دکتر پین

در دنیای کمیک های موربیوس، دکتر پین یک جراح بی رحم بود که بدون آنکه به بیماران خودش داروی بی حسی یا بیهوشی تزریق کنه، رویشان آزمایش میکرد و آنها را شکنجه میداد و به قتل میرسوند تا بفهمه معنای درد چیه چون خودش نمیتونست درد را حس کنه! نام واقعی او «تادئوس پین» (Thaddeus Paine) هستش که یک جراح بسیار درخشان بود که قربانی یک ماده بیهوشی شد که قبلا مورد آزمایش قرار نگرفته بود و باعث شد تا تمامی ادراک لامسه ای خودش را از دست بدهد. وقتی او از وجود موربیوس باخبر شد به افرادش دستور داد تا او را بگیرند تا بتواند رویش آزمایش کند زیرا به نوع خاص خون آشامی او علاقمند شده بود. و بدین شکل او تبدیل به یکی از دشمنان موربیوس شد و موربیوس سوگند خورده که آزمایشات بی رحمانه وی را برای همیشه نابود کند.

6- ویک اسلاتر (Vic Slaughter)

ویک اسلاتر (Vic Slaughter)

یک مامور سابق سازمان سیا و همچنین افسر نیروی دریایی آمریکا که به یک قاتل اجاره ای تبدیل و توسط «سایمون استراود» (Simon Stroud) استخدام شد تا موربیوس را بکشد (در دنیای کمیک، استراود مامور سازمان سیا بود که به سازمان شیلد پیوست و با موربیوس و دیگر موجودات شبه – خون آشام مبارزه کرد). اسلاتر به همراه افرادش در یک قبرستان منتظر ورود موربیوس بودند و وقتی او را دیدند بهش شلیک کردند. اسلاتر خیال کرد موربیوس را کشته اند ولی اینطور نبود و موربیوس افرادش را کشت و دست و پای اسلاتر را نیز شکست و گردنش را گاز گرفت و زنده زنده او را دفن کرد! او سپس به بیمارستانی منتقل شد و در آنجا پرستاری را به قتل رساند زیرا به دلیل گاز گرفته شدن توسط موربیوس به خون آشامی زنده مثل او تبدیل شده بود! بدین ترتیب یکی از بزرگترین دشمنان موربیوس خلق شد که بارها و بارها باهاش جنگیده است. او بسیار بی رحم است و در مبارزه تن به تن و استفاده از سلاح های سرد و گرم تبحر دارد.

5- باسیلیسک (Basilisk)

باسیلیسک (Basilisk)

« باسیلیسک» دقیقا نشان دهنده چیزی است که موربیوس از آن بیشترین تنفر را دارد: تبدیل شدن به یک هیولای غیر قابل کنترل! او یک هیولای شیطانی است که جسم یک قاتل سریالی به نام «وین گیفورد» (Wayne Gifford) را به تسخیر خودش درآورده. در حقیقت، گیفورد که از زندگی انسانی خسته شده بود، مراسمی را اجرا کرد که باعث شد به هیولایی به نام باسیلیسک تبدیل شود. موربیوس دو بار با باسیلیسک روبرو شد که هر دو بار او را شکست داد. او باسیلیسک را موجودی دید که از هیولا بودن و کشتار لذت میبرد در حالی که خودش همیشه از اینکه به یک هیولا تبدیل شود متنفر بود. بنابراین تقابل های او با باسیلیسک همیشه "خاص" از آب درآمده است (ضمناً مارول یک خبیث دیگر نیز به نام Basilisk دارد که شخصیت کاملا متفاوتی است و میتواند با شلیک اشعه ای از چشم خود دیگران را به سنگ تبدیل کند).

4- بلید (Blade)

بلید دی واکر

بلید به عنوان شکارچی خون آشامان طبیعیه که با شخصیتی مثل موربیوس درگیر شده باشه. اولین بار در شماره 24 از کمیک Adventure into Fear شاهد رو در رو شدن آنها بودیم و از آن موقع تا به حال بارها با هم سرشاخ شده اند. در شماره 12 از کمیک "موربیوس: خون اشام زنده" که سال 1993 منتشر شد، بلید در حالی که توسط یک موجود شیطانی به تسخیر درآمده بود و اسمش هم به Switchblade تغییر کرده بوده چیزی نمانده بود که موفق به کشتن موربیوس بشود (تصاویرش اینجا و اینجاست). البته همانطور که در این مقاله گفته شد، بلید و موربیوس در گروه "میدنایت سانز" به همراه دیگر شخصیت های ماوراء الطبیعه مارول هم تیمی بودند ولی همواره بین آنها تنش وجود داشته است.

3- کابوس (Nightmate)

کابوس موربیوس

ارباب ترس و حاکم مطلق دنیای خواب و رویا! «کابوس» تنها از طریق خواب میتونه به دنیای ما مسلط بشه. قدرت او از ترس نشات میگیره و در قلمرو خودش شکست ناپذیره. دکتر استرنج بارها وارد قلمرو او شده تا باهاش بجنگه و جلویش را بگیره. ولی مشکل اینه که او هرگز کاملا نابود نمیشه. چون همه انسان ها به خواب نیاز دارند و در این حالته که کابوس میتونه وارد ذهن ما بشه. کابوس اولین دشمن دکتر استرنجه چون در اولین کمیک دکتر استرنج دیده شد (شماره 110 کمیک Strange Tales که جولای 1963 منتشر شد). او واقعا در قلمرو خودش قدرتمنده و فقط در بخش خنثی رویاهای ما میشه شکستش داد. اگر دکتر استرنج حواسش بهش نباشه این قابلیت رو داره تا ترس و نفوذ خودش را در سرتاسر جهان پخش کنه. کابوس بارها و بارها با دکتر استرنج جنگیده ولی با شخصیت های دیگر مارول مثل Brother Voodoo، گوست رایدر ، هالک و ... هم روبرو شده و این نشون میده که دشمن کل دنیای ماروله. موربیوس هم وقتی یک بار خون گندیده یک معتاد به مواد مخدر را نوشید وارد دنیای کابوس شد و باهاش جنگید.

2- بلاد بَث (Bloodbath)

بلاد بَث (Bloodbath)

یکی از خبیث های جالب مارول که میتونه دشمن خوبی برای موربیوس در فیلم های آینده او باشه، «بلاد بث» (حمام خون) نام داره. نام واقعی اش، «موردیکای» (Moredechai) است و پسر یک متخصص خون شناسی اهل شوروی سابق بود. موردیکای مادرش را هنگام تولد از دست داد و بیماری خونی نادر او را به ارث برده بود. این بیماری او را به حالتی اسکلتی تبدیل کرد که تیغه هایی عاج مانند روی بدنش تولید کرد. وقتی میخواست به آمریکا بیاید تا مداوا شود پدرش لباسی برایش ساخت تا وضعیتش را کنترل کند ولی او پدرش را کشت و در آمریکا با موربیوس روبرو شد و سعی کرد برایش پاپوش بدوزد و در نهایت به خبیثی تمام عیار بدل گشت.

1- لیلیث (Lilith)

لیلیث (Lilith)

ما در دنیای مارول دو شخصیت به نام «لیلیث» داریم. اولین آن دختر دراکولا بود که مثل پدرش یک خون آشام بود ولی از او مهم تر نسخه دوم از لیلیث است که بهش لقب "مادر تمام شیاطین" داده شده و برای اولین بار در شماره 28 از سری دوم کمیک های «گوست رایدر» (1992) حضور پیدا کرد. او دشمن اصلی گوست رایدر دوم یعنی «دنیل کچ» است و خیلی وقت ها برای او و دیگر شخصیت های اساطیری مارول دردسر ساز شده. اریجین او برمیگرده به دوران آتلانتیس که زیر دریا او در میان مردم زندگی میکرده ولی بعد از اینکه مردم فهمیدن او یک شیطانه دستگیرش کرد و اونو برای مدت زیادی زندانی کردن ولی مدت ها بعد براثر یک انفجار آزاد میشه و از اون به بعد حس انتقام او را فرا میخوانه و همیشه در صدد از بین بردن دیگرانه. موربیوس در گروه "پسران نیمه شب" با لیلیث روبرو شد. این تیم در واقع توسط دنی کچ و جانی بلیز به عنوان گوست رایدر های اصلی مارول تاسیس شد تا به تهدیدی بزرگ از سوی «لیلیث» (مادر همه شیاطین) واکنش نشان دهد (لیلیث میخواست از فرزندان شیطانی خودش استفاده کنه تا دنیا را به تسخیر دربیاره و به مفیستو هدیه بده!). "پسران نیمه شب" علاوه بر گوست رایدرها از شخصیت های ماوراء الطبیعه مارول تشکیل شده بود، یعنی از گروه "تعقیب کنندگان شب" (Nightstalkers) با اعضایی همچون بلید، فرانک دریک و هانیبال کینگ به همراه "نگهبانان دارک هولد" که در اینجا درباره شون توضیح داده شده و البته موربیوس هم به آنها پیوست و بدین ترتیب به نوعی قهرمان تبدیل شد (بعدا معلوم شد این دکتر استرنج بوده که تاسیس کننده واقعی "پسران نیمه شب" بود ولی خودش را نشان نداده بود).

مهدی ترابی مهربانی