10-عمل-قهرمانانه-موربیوس-در-دنیای-کمیک-بوک

بیایید با قهرمانانه ترین اعمال موربیوس در دنیای کمیک آشنا شوید!

مقدمه: این روزها فیلم سینمایی "موربیوس" با بازی «جرد لتو» باعث شهرت این شخصیت کمیک بوکی شده است. این شخصیت اولین بار در کمیک بوک های اسپایدرمن خلق (در شماره 101 از "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" که اینجا ترجمه شده است) و به عنوان دشمن او معرفی شد. «مایکل موربیوس» یك شیمی دان برجسته بود كه از بیماری خونی بسیار نادری رنج میبرد و به منظور یافتن علاجی برای خود روی خفاش ها تحقیق میكرد اما در عوض خودش به یك خون آشام تبدیل شد! با وجود آنكه موربیوس بارها با اسپایدرمن و دیگر ابرقهرمانان مارول نبرد كرده اما نمیتوان او را یك شخصیت كاملاً خبیث دانست زیرا اغلب به دنبال آن است كه دیگر یك خون آشام نباشد. به همین دلیل او رفته رفته به یک ضدقهرمان قابل ترحم و سمپاتیک تبدیل شد. همین موضوع باعث شده تا در سالیان گذشته بارها شاهد باشیم که موربیوس دست به اعمال قهرمانانه زده است که در این مقاله به 10 تای آنها اشاره میکنیم. با ما همراه باشید.

10- نابود کردن فرقه شیطان آتشین

نابود کردن فرقه شیطان آتشین

شماره های 1 تا 8 از کمیک Vampire Tales که نویسندگان متعددی داشت، اولین حضور موربیوس در دنیای کمیک در نقش اصلی پس از خلق شدن دز صفحات "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" بود. این سری که به صورت سیاه و سفید چاپ میشد، آدم را به یاد فیلم های ترسناک هیولایی استودیو یونیورسال مثل "فرانکشتاین" و "مرد گرگ نما" مینداخت و در آن موربیوس با فرقه ی شیطان – آتشین مبارزه میکرد. این فرقه تحت رهبری آقای کازاریان بود که بهش لقب «آپوکالیپس» داده بودند و زن جوانی را هدف قرار دادند به نام «آماندا سِینت» که مادرش در فرقه عضویت داشت و میخواست دخترش را در آنجا قربانی کند. آماندا با موربیوس دوست شد و وقتی موربیوس یک تنه اعضای فرقه را نابود کرد، نجات پیدا کرد.

9- گاز گرفتن گردن «تارا» برای نجات دنیا

گاز گرفتن گردن تارا برای نجات دنیا

کمی بعد از نجات قهرمانانه آماندا سینت، موربیوس در کمیک های Fear با جادوگری به نام کشیش دائموند از سیاره ژوبین‌دار چهارم مواجه شد. دائموند و موجوداتی به نام Caretakers مسئول خلق شدن خون آشامی بودند به نام «تارا» که شبیه به یک دختر بچه بود و قدرت های ذهنی فوق العاده ای داشت. همه اونا تهدید بودند و موربیوس رفت تا باهاشون مقابله کنه ولی در لحظات آخر بین تارا و دائموند اختلاف افتاد. در نهایت تارا فهمید که برای اینکه دنیا زنده بمونه پس او باید بمیره! بنابراین خودش موربیوس را تحریک کرد تا گازش بگیره! موربیوس هم این کار رو کرد و اینگونه مرگش رقم خورد و سپس علائم مرگش موجب نابودی دائموند و مقر Caretakers شد.

8- نجات دادن «گیلی»

نجات دادن «گیلی»

در شماره 1 از کمیک Legion of Monsters: Morbius شاهد بودیم که معتادی به نام «راکسی» اوردوز کرده و داره میمیره. دوست پسر راکسی از موربیوس میخواد که راکسی رو یک خون آشام کنه ولی به دلیل اینکه موقع تبدیل شدن، نفس نداره تبدیل به یک هیولا میشه که فقط به دنبال تغدیه کردن از دیگرانه! او دو تن از دوستانش رو میکشه و چیزی نمونده بوده که نفر سوم به نام «گیلی» رو هم بکشه که موربیوس گردنش رو میشکنه.

7- نجات «مری اسلید» از دست هیولای باتلاق

نجات مری اسلید از دست هیولای باتلاق

شماره 8 از کمیک Marvel Preview هم به صورت سیاه و سفید به چاپ رسید و حال و هوایی نوآرگونه داشت. این دفعه حریف موربیوس یک فرقه نبود بلکه یک نفر بود به نام «رانسان اسلید». او از دوستان مایکل موربیوس بود و موربیوس نزدش رفت تا شاید درمانی برای خون آشامی اش پیدا کند. ولی اسلید به هیولای باتلاق تبدیل شد که همچون گرگینه ای به دنبال شکار قربانیان خود در اطراف باتلاق میگشت. اسلید پس از تبدیل شدن میره سراغ دختر خودش، مری. ولی موربیوس به دادش میرسه و در نهایت رانسان را نابود میکنه.

6- اتحاد با «ثینگ» برای نابودی «پاک کن زنده»

اتحاد با «ثینگ» برای نابودی «پاک کن زنده»

در شماره 15 از کمیک Marvel Two-In-One، نوعی نبرد بین موربیوس و ثینگ (بن گریم) در سطح خیابان های شهر نیویورک درگرفت (موربیوس به دوست دختر بن گریم یعنی «آلیشیا» در آپارتمان او حمله کرد) تا اینکه ناگهان خبیثی از بُعدی به نام Z به نام Living Eraser (پاک کن زنده) پدیدار شد که میخواست دنیای را فتح کنه. اولین بار ما «پاک کن زنده» را در کمیک های "مرد مورچه ای" دیده بودیم. او ماموریت داشت دانشمندان کره زمین را بدزدد و به دنیای خودش تله پورت کند (حرکت دست او مثل یک پاک کن بود و اولش فکر میکردند آدم ها رو پاک میکنه ولی در واقع به دنیای خودش تله پورت میکرد). یکی از این دانشمندان «هنک پیم» (مرد مورچه ای بود). مرد مورچه ای توانست به کمک واسپ او و دوستانش را شکست دهد. در هر حال، ثینگ و موربیوس تصمیم میگیرند برای مقابله با این تهدید با هم متحد شوند و دنیا را نجات دهند.

5- نجات "کلان‌شهر هیولاها"

نجات " کلان‌شهر هیولاها"

در شماره های 1 تا 4 از کمیک Legion of Monsters، موربیوس به موسس "متروپلیس مانستر" (کلان‌شهر هیولاها) تبدیل شد (به همراه «من ثینگ» و ...). این شهر در واقع در حمایت و پشتیبانی از همه هیولاها در سرتاسر جهان بنا شد تا از تکرار هرآنچه پیشتر بر سر کسانی مثل موربیوس آمده جلوگیری گردد. سپس یک ویروس فراطبیعی در سطح این شهر پخش میشود که معلوم میشه منشاء آن خون خود موربیوس است! موربیوس در صدد یافتن راه حلی برمی آید و حتی به فکرش خطور میکنه که شهر را با بمبی نابود کنه تا ویروس پخش نشه. ولی موربیوس در نهایت به کمک قدرت های شخصیتی به نام Dimensional Man موفق میشه اونایی که تحت تاثیر ویروس قرار گرفته اند را کنترل کنه و اینجوری شهر نجات پیدا میکنه.

4- تلاش برای مداوای دکتر «کانرز»

تلاش برای مداوای دکتر «کانرز»

در سالهای اخیر بیشتر شاهد بودیم که موربیوس به داستان های مرد عنکبوتی برگشت تا خودش را درمان کند و از شر نفرین خون آشامی خود خلاص گردد. این مساله بیشتر در این داستان که در شماره های 688 تا 691 مرد عنکبوتی شگفت انگیز چاپ شد، دیده شد. این باعث شد تا پیتر پارکر (که آن موقع در موسسه ای علمی – تحقیقاتی به نام "هورایزن لابز" کار میکرد) ناگهان متوجه شود مدتیه که موربیوس هم آنجا مشغول تحقیقات بوده در حالی که کسی به جز «مکس مادل» (رئیس هورایزن لابز) از موضوع خبر نداشت. در واقع موربیوس داشت نه تنها روی علاجی برای خود بلکه برای لیزارد هم کار میکرد. در داستان چهار قسمتی "لیزارد : هیچ برگشتی در کار نیست" ، موربیوس علیرغم نیت خوبی که داشت به طور تصادفی باعث شد تا هویت و پرسونای لیزارد بر هویت انسانی دکتر کانرز غالب گردد و به شخصیتی بسیار خبیث تبدیل شود.

3- رهبری گروه "پسران نیمه شب"

میدنایت سانز

پس از وقایع "جنگ داخلی" موربیوس به سازمان "شیلد" پیوست (او طرفدار قانون ثبت نام از قهرمانان شد) و به دولت در راه مبارزه با تهدیدات ماورا الطبیعه کمک کرد. موربیوس همچنین به آژانسی دولتی به نام "زره" (A.R.M.O.R) پیوست که وظیفه اش رصد تهدیدات ماورایی برآمده از دنیاهای دیگر بود. به او ماموریت دادند نسخه جدیدی از "پسران نیمه شب" را تشکیل دهد تا با شیوع ویروس زامبی ها از دنیای زامبی های مارول (کمیکش اینجا ترجمه شده) در دنیای اصلی مقابله کند و او هم اعضایی مثل «دایمون هل استروم»، «جنیفر کیل» و «مَن ثینگ» تشکیل داد.

2- پیوستن به گروه "محافظین مرگبار"

کمیک محافظین مرگبار

همان‌طور که می‌دانید، رویداد بزرگ اسپایدرمن/ ونوم در سال 2019 «کارنیج مطلق» نام داشت که به طور کامل در اینجا ترجمه شده است. در این داستان، «کلتوس کسدی» که سابقاً سیمبیوت کارنیج را بر تن می‌کرد، با پیوند خوردن با باقی‌ماندهٔ سیمبیوتی تحت عنوان «گِرِندل» (Grendel) متعلق به «کِنال» (Knull)، خدای باستانی سیمبیوت‌ها، قوی‌تر از هر زمان دیگری به دنبال تمام افرادی‌ بود که تا به حال لباس سیمبیوتی پوشیده‌اند (چرا که بعد از هر پیوند سیمبیوت با میزبان، نسخهٔ ژنتیکی‌ای از آن سیمبیوت در بدن میزبان می‌ماند) پس اگر کارنیج میتوانست به تمام نسخه‌های ژنتیکی دست پیدا کند، میتوانست سیمبیوت‌اش را کامل کند و دوباره به کندوی جمعی سیمبیوت‌ها (Hive) متصل شود و کنال را از خواب بیدار کند و .... یکی از عناوین فرعی این رویداد، کمیک بوکی سه قسمتی بود تحت عنوان "محافظین مرگبار" (اینجا ترجمه شده) که در آن «آیرون فیست» از موربیوس، «فایراستار»، «کلوک و دگر» و «دِث لاک» خواست تا برای نجات «میستی نایت» با هم همکاری کنند.

1- کمک به «میستی نایت» و «کالین وینگ» در شکست دادن «موجود زِد»

کمک به «میستی نایت» و «کالین وینگ» در شکست دادن «موجود زِد»

اخیرا در کمیک بوک های "مردعنکبوتی شگفت انگیز" و در داستان "بیاند" (شماره های 91 و 92 که در اینجا، اینجا و اینجا ترجمه شده اند)، «بن رایلی» (کلون پیتر پارکر که آن موقع جانشین او شده بود) فهمید که شرکت بیاند یک برنامه‌ی ابرشروران هم در جزیره‌ی دارد که پر از هیولاهای آزمایشی است و به آنجا رفت تا به همراه کالین وینگ و میستی نایت نابودش کند. اما هیچ‌کسی انتظار نداشت بن موجود زد (Z)--جانور ترکیبی از DNA لیزارد و موربیوس--را آزاد کند تا بقیه را سرگرم سازد تا خودش به انتقامش برسد! در هر حال موربیوس که پایش به ماجرا باز شده بود به قهرمانان کمک کرد تا موجود Z را نابود کنند.