این قسمت هم تقدیم میشه به هواداران مردعنکبوتی که به دنبال کشف اسرار و نکات نهفته درباره این شخصیت هستند.
برای خواندن قسمت های قبلی بروید اینجا.
- آیا میدانستید «استیون کلبر» در کمیک های مردعنکبوتی حضور داشته است؟
«استیون تایرون کلبر» (Stephen Tyrone Colbert) کمدین، نویسنده، تهیهکننده، بازیگر، منتقد رسانهای و مجری تلویزیونی آمریکایی است. او هماکنون اجرای برنامه "لِیت شو با استیون کلبر" که یک برنامه کمدی آخر شب در شبکه "سی بی اس" است، را بر عهده دارد. وی قبلاً مجری شبانگاهی برنامه تلویزیونی "گزارش کلبر" از شبکه سراسری کمدی سنترال بوده و برنده جایزه اِمی هم شده. پیش از آن نیز وی یکی از خبرنگاران برنامه "نمایش روزانه با جان استوارت" بود. در هر حال، ایشون از علاقمندان به دنیای کمیک بوک و به ویژه مردعنکبوتی هستش و اولین بار در شماره 15 از سری کمیک بوکی Friendly Neighborhood Spider-man که در سال 2007 منتشر شد شاهد حضور او بودیم (البته خودش اصرار داشت که اونی که فکر میکردیم نیست!).
یک سال بعد در شماره 573 از کمیک های "مردعنکبوتی شگفت انگیز" و در یک داستان فرعی، کلبر در داستانی مشترک با اسپایدرمن حضور پیدا کرد. او خودش را کاندید مستقل انتخابات ریاست جمهوری آمریکا معرفی کرده بود ولی کسی ازش استقبال نکرده بود بنابراین بسیار ناراحت دلسرد شد و تصمیم گرفت دیگر کلبر نباشد! اینجا بود که ادای احترامی جالب به داستانی که در آن پیتر پارکر دیگر نخواست مردعنکبوتی باشد را شاهد بودیم:
بعدش کلبر ناگهان به طور اتفاقی شاهد نبردی بین اسپایدرمن و یکی از دشمنان بیخود خودش به نام «گریزلی» شد و خواست به اسپایدرمن کمک کند (او در ضمن فکر میکرد دموکرات ها گریزلی را فرستاده اند تا او را به قتل برساند!) ولی اسپایدرمن ازش خواست خودش را درگیر نکند.
اما در نهایت تونست به مردعنکبوتی کمک کنه (با انداختن یک مجسمه روی سر گریزلی) و در انتها تصمیم گرفت دوباره کلبر باشه!
و باید بدونید که کلبر در سال 2016 لطف مردعنکبوتی را جبران کرد! در این سال دانشمندانی از دانشگاه كمبریج مطالعه ای را منتشر كردند كه طبق نتایج آن از نظر علمی برای مرد عنكبوتی غیر ممكن است تا روی دیوار راه برود. سپس کلبر بخشی از برنامه زنده تلویزیونی خود را به این موضوع اختصاص داد. همین موضوع نظر مهندسین دانشگاه "استانفورد" را به خودش جلب كرد. این مهندسین یك سیستم چسبنده قابل كنترل طراحی كرده بودند كه میتوانست به شیشه بچسبد و وزن یك انسان را تحمل كند. بنابراین آنها با این اختراع خود، قابلیت راه رفتن و خزیدن مرد عنكبوتی روی در و دیوار را به اثبات رساندند. میتونید ویدئوی آن را در اینجا مشاهده کنید.
- آیا میدانستید که استیو دیتکو یکی از پانل های مردعنکبوتی را از کمیکی در ژانر "عاشقانه – فکاهی" الهام گرفت؟
گفته میشه دو طراح بودند که تاثیر زیادی روی سبک طراحی «استیو دیتکو» (کسی که با «استن لی» مردعنکبوتی را خلق کرد)، گذاشتند: «جری رابینسون» (Jerry Robinson) و «مورت مسکین» (Mort Meskin). این دو نفر روی کمیکی کار کردند تحت عنوان شماره 1 از کمیک My Date Comics که سال 1947 منتشر شد و سبک رومانس – طنز داشت.
داستان این شماره درباره ی دختری نوجوان بود که میتونست خودش رو به شکل دیگران دربیاره. وقتی این دختر دوباره به حالت واقعی خودش برمیگرده دچار کابوس میشه و کسانی را که به شکلشون دراومده رو میبینه:
دیدید که چطور صورت ها و دهان های این افراد به شکل ترسناکی حالت کابوس را به خواننده منتقل میکردند؟ البته به سختی میشه گفت این پانل رو رابینسون طراحی کرده یا مسکین چون طراحی شون خیلی شبیه به هم بود. ولی این پانل اونقدر روی دیتکو تاثیر گذاشته بود که پانل مشابه با اون رو در شماره 30 از "مردعنکبوتی شگفت انگیز" خلق کرد. خودتون ببینید (پانل سمت راست):
(در این داستان آقای جیمسون مدام میترسه که مردعنکبوتی بار دیگر مضحکه ی مردم بشه!).
- آیا میدانستید جان رومیتا اولین بار مردعنکبوتی را در کمیکی از "بی باک" طراحی کرد؟
همانطور که در اینجا گفته بودیم یکی اسطوره های تاریخ کمیک های مردعنکبوتی بدون شک آقای «جان رومیتا» هستند که پس از اینکه استیو دیتکو از طراحی کمیک های مردعنکبوتی کناره گیری کرد، جانشین او شد. او چندین شماره سعی کرد تا سبک طراحی خودش را به شکل استیو دیتکو نزدیک کند ولی بعد از مدتی سبک خاص خودش را اعمال کرد و با طراحی های زیبای خودش باعث شد تا مردعنکبوتی به پرفروش ترین و محبوب ترین کمیک بوک آن سالهای مارول تبدیل بشه. اما شاید براتون جالب بشه که بدونید جان رومیتا قبل از اینکه وارد کمیک های مردعنکبوتی بشه، این شخصیت را در داستانی دو قسمتی در شماره های 16 و 17 از سری Daredevil طراحی کرد!
دلیلش هم این بود که استن لی به این نتیجه رسیده بود که مشکلات و مشاجراتی که با دیتکو دارد به زودی به اوج خواهد رسید و کمیک های اسپایدرمن را ترک خواهد کرد. به همین دلیل برای دستگرمی از رومیتا خواست تا از اسپایدرمن در کمیک های "بی باک" (Daredevil) استفاده کند! (آن موقع رومیتا طراح کمیک های "بی باک" بود). و البته پیش بینی استن درست از آب درآمد و شماره 38 از "مردعنکبوتی شگفت انگیز" آخرین کمیکی بود که دیتکو برای اسپایدرمن خلق کرد و از شماره بعد (شماره 39)، رومیتا جانشین او شد (آگوست 1966). خود جان رومیتا در مصاحبه ای در این باره چنین گفته است:
"شاید باورتون نشه ولی من مخالف این موضوع بودم! و شاید خنده تون بگیره ولی نمیخواستم اسپایدرمن را طراحی کنم. میخواستم طراح "بی باک" باقی بمونم. تنها دلیلی که رفتم سراغ اسپایدرمن این بود که استن ازم خواست و منم مثل یه سرباز خوب بهش کمک کردم. چند سالی واقعا حس راحتی بودن در کمیک های اسپایدرمن نداشتم. اولش مجبور بودم از سبک دیتکو پیروی کنم. فکر میکردم که بعد از دو، سه شماره برمیگرده و سری رو ادامه میده. باورم نمیشد که کسی از کمیک بسیار موفقی مثل اسپایدرمن که خودش خلقش کرده بتونه دل بکنه و بره. و اون موقع مردعنکبوتی شگفت انگیز بعد از چهار شگفت انگیز دومین کمیک پرفروش مارول بود. بعد از 6 ماه بود که فهمیدم موقتی نیستم و نهایتا تصمیم گرفتم دیگر از سبک دیتکو پیروی نکنم و سبک خودمو پیش برم. به همین دلیل صفحات من پانل های بزرگ و درشت تری پیدا کرد. قیافه ی پیتر پارکر را هم دادم و ناگهان دیدیم که مردعنکبوتی از چهار شگفت انگیز هم پیشی گرفته و تبدیل شده به پرفروش ترین سری مارول!".
- آیا میدانستید که یک بار در دهه ی 90 میلادی و در کمیک های Untold Tales of Spider-Man به «پیتر پالمر» اشاره شد؟!
همانطور که شش سال پیش در این مقاله گفته بودم در شماره 1 از مردعنکبوتی شگفت انگیز که سال 1963 خلق شد و اینجا ترجمه شده، به اشتباه در دو پانل اسم پیتر پارکر، پیتر پالمر درج شده بود!!! (البته بعدا در نسخه های تجدید چاپ شده این کمیک، این اشتباه سهوی اصلاح شد).
خب، استن لی خودش بنده خدا چند بار اعتراف کرده بود حافظه ی درست درمونی نداره. مثلا یه بار اسم هالک یعنی بروس بنر رو در یکی از کمیک های اولیه این شخصیت، «باب بنر» نوشته بود! (عکسش اینجاست) و ... در هر حال، اخیرا در رویداد "پایان دنیای عنکبوتی" که اینجا ترجمه شده، نویسنده (دن اسلات) از این سوتی استفاده کرد و پیتر پالمر را به شخصیتی جدا تبدیل کرد (سونیا ساداتی فر تو این مقاله کاملا بهش پرداختند). اما جالبه که بدونید در دهه ی 90 میلادی و در شماره 7 از سری محبوب "قصه های ناگفته مردعنکبوتی" هم به این اسم اشاره شد. در این کمیک، پیتر پارکر که عینکش به تازگی در دعوایی با «فلش تامپسون» شکسته بود (در شماره 8 از "مردعنکبوتی شگفت انگیز" که اینجا ترجمه شده و اولین بار روبات «مغز زنده» را در آن دیدیم)، متوجه شد که دیگر نیازی به عینک زدن ندارد چون نیش آن عنکبوت رادیواکتیو باعث شده بود بینایی اش عالی شود. ولی زن عمویش اصرار داشت حتما بره چشم پزشک! در هر حال او متوجه میشه یک مرکز داره به صورت رایگان معاینه چشم انجام میده و تصمیم میگیره بره اونجا (البته مشخصه که کاسه ای زیر نیم کاسه هستش و رئیس مرکز کسی نیست به جز دکتر «وینکلر» که تجهیزاتی داره که باهاش میتونه ذهن مردم رو کنترل کنه و ...!).
همانطور که در تصویر بالا دیدید، پیتر تصمیم میگیره اسم واقعی خودش رو تو فرم ثبت نام ننویسه و اسمش رو «پیتر پالمر» ذکر میکنه که اشاره داره به همون سوتی معروف!
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2023
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
دیدگاهها
www.aparat.com/v/7IAW3
ولی تصمیم کلبر برای کلبر شدن خیلی مسخره بود، چون فقط یه مجسمه انداخت تو سر گریزلی؟ اصن چه ربطی داشت:/
داستانش قرار نبود جدی گرفته بشه و نباید بهش اهمیت داد
احتمالا یا نقش مردمک رو داشته تا ماسک زیاد ترسناک نباشه یا مثلا نقش و اثر چشم خود پیتر بوده
خداییش میشه عاشق اسپایدرمن بود و طراحی های رومیتا رو ندیده باشی؟ به جرات میتونم تمام ژست های مشهور و نمادین اسپایدرمن کار ایشونه
و نه فقط اسپایدرمن بلکه بهترین تصاویر نمادین هالک، چهارشگفت انگیز، کاپیتان امریکا و ... که سالها در تبلیغات مارول بکار میرفت کار ایشونه
خدانگهدار اسطوره . ممنون بایت همه ی خاطرات. به استن و استیو سلام برسان
با تشکر
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا