10-حقیقت-مهمی-که-باید-درباره-‌-هپی-هوگان-‌-happy-hogan-بدانید-فکتس-فکت-facts-معرفی-شخصیت-کاراکتر-تاریخچه-بیوگرافی-جان-فاورو-هارولد

نوبتی هم باشه، نوبت مقاله فکتس هپی هوگانه که انصافا در فیلم "مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست" بسیار خوش درخشید ...

مقدمه: همانطور که قبلا در این مقاله گفته شد، «هارولد جوزف هوگان» (Harold Joseph Hogan) ملقب به «هپی هوگان» (Happy Hogan) یکی از مهمترین شخصیت های مکمل کمیک های مرد آهنی است. او در سال 1963 و در شماره 45 از کمیک های Tales of Suspense به دست «‌استن لی» (Stan Lee) و «دان هک» (Don Heck) خلق شد. البته این کاراکتر بیشتر به خاطر حضور در MCU و نقش آفرینیِ کارگردان فیلم های مرد آهنی 1 و 2، یعنی «جان فاورو» (Jon Favreau) شناخته می‌شود. هپی همواره به عنوان یک کاراکتر مکمل در فیلم های مرد آهنی و اسپایدرمنِ تام هالند حضور داشته و حتی با زن عمو می وارد رابطه شده است. البته هپی در دنیای سینمایی مارول تفاوت خیلی زیادی با همتای کمیک بوکی خودش داره و اگه اون رو از طریق MCU می‌شناسید، احتمالا اصلا هپی رو نمی‌شناسید! شاید در مقایسه با دیگر شخصیت های مارول، هپی از اهمیت کمی برخوردار باشه اما باز هم حقایق جالب زیادی درباره او وجود دارند که بسیاری از طرفداران از اون‌ها بی‌خبرند. بنابراین حالا در ادامه مقاله با من همراه باشید تا از سیر تا پیاز تاریخچه هپی هوگان باخبر بشیم!

مقالات زیر را هم بخوانید:

معرفی شخصیت های مکمل در کمیک بوک های مرد آهنی (IRON MAN)

15 نفری که تا به حال زره مرد آهنی را بر تن کرده اند!

10- او در گذشته یک بوکسور بااستعداد اما ناموفق بود

قبل از اینکه هپی به عنوان محافظ شخصی تونی استارک استخدام بشه، در زمینه ورزش بوکس فعالیت می‌کرد. به قول خود هپی او در بوکس خیلی موفق بوده، البته در باختن! به همین دلیل هپی بیشتر به خاطر رکوردش در شکست خوردن شناخته میشد! البته مشکل از بی‌استعدادی هپی نبود بلکه مسئله این بود که هپی بیش از حد خوب بوده! به گفته خود هپی او به خاطر هیکل و عضلاتش خیلی خوب می‌جنگیده ولی هر وقت که در آستانه بردن قرار می‌گرفته، دلش نمیومده که دشمنش رو لت و پار کنه و تسلیم می‌شده! به همین دلیل او از بوکس کناره‌گیری کرد تا شغل جدیدی پیدا کنه.

9- او جان تونی استارک را نجات داد

او جان تونی استارک را نجات داد

متاسفانه هپی هرچه کرد نتونست شغل مناسبی پیدا کنه، تا اینکه او با تونی استارک ملاقات کرد و مسیر زندگی‌اش کاملا عوض شد. در شماره 45 از Tales of Suspense تونی در یک مسابقه اتوموبیل‌رانی شرکت کرد اما بر اثر یک حادثه ماشین از کنترل خارج شد و تونی درون آن گیر افتاد. اما از شانس خوب او، هپی هوگان که در تماشاچیان حضور داشت به کمک او شتافت و قبل از انفجار اتوموبیل او را از لاشه ماشین بیرون کشید. تونی هم که به شدت خودش رو مدیون هپی می‌دونست اون رو به عنوان بادیگارد و راننده شخصی خودش استخدام کرد. از اینجا به بعد زندگی هپی دگرگون شد و به واسطه دوستی با آیرون من، اتفاقات خوب یا بد مختلفی در زندگی او رقم خورد.

8- علت نامگذاری اسم مستعارِ «هپی»

هپی هوگان

شاید لقب هپی (خوشحال)، به خصوص برای یک بادیگارد، کمی مضحک و خنده‌دار به نظر برسه و همانطور که احتمالا به خاطر دارید، در فیلم نو وی هوم دیدیم که این نام حتی برای دکتر استرنج هم عجیب بود! بنابراین شاید برای شما هم سوال باشه که چرا دیگران هپی رو با این اسم مستعار صدا می‌زنند. هپی در اولین حضورش در دنیای کمیک علت این موضوع رو توضیح داد، او گفت که دیگران او را با نام هپی صدا می‌زنند چون که هیچکس تاکنون لبخند زدن او را ندیده! البته شاید هپی در ظاهر شخص بی‌احساسی به نظر برسه ولی او در باطن خیلی آدم خوش‌قلبی هستش و به قول خود هپی، زیر این صورت خشن و سرد، قلبی پر از احساسات می‌تپه.

7- او بارها زره آیرون من را پوشیده است

هپی هوگان در زره مرد آهنی

اگه به یاد داشته باشید بعد از تاسیس شرکت صنایع پارکر‌، مرد عنکبوتی وانمود می‌کرد که محافظ شخصی پیتر پارکره. سال ها قبل هم تونی استارک برای مخفی نگه داشتن هویتش، آیرون من رو به عنوان محافظ خودش معرفی کرد. در این میان هپی به تنهایی تونست هویت مخفی آیرون من رو کشف کنه و از اون موقع، هپی بارها در موقعیت های لازم لباس آیرون من رو پوشید تا به او کمک کنه. اگرچه این کار معمولا برای حفظ هویت مخفی یا مسائل دیگه صورت می‌گرفت، اما به خاطر پوشیدن زره، هپی چندبار مجبور شد که با امثال ماندارین مبارزه کنه! این اتفاقات عوارض زیانباری روی هپی می‌گذاشتند اما هپی هرگز کمک های خودش رو از بهترین دوستش دریغ نمی‌کرد.

6- او با «پپر پاتس» ازدواج کرد

در فیلم های اسپایدرمن شاهد بودیم که یک رابطه رومانتیک بین هپی و زن عمو می شکل گرفت اما در دنیای کمیک اوضاع خیلی فرق داره. از همون اوایل استخدام شدن در صنایع استارک، هپی به منشیِ باوفا و معشوقه تونی، یعنی «پپر پاتس» (Pepper Potts) علاقه نشون داد. به طوری‌که در کمیک های اولیه آیرون من، یک مثلث عاشقانه بین تونی، پپر و هپی به وجود اومده بود.

پپر پاتس هپی هوگان

البته پپر اولش به تونی علاقه داشت ولی در نهایت شیفته هپی شد و این دو سرانجام در شماره 91 کمیک های Tales of Suspense با یکدیگر ازدواج کردند. رابطه این دو فراز و نشیب های زیادی داشت که در موارد بعدی بیشتر درمورد آن توضیح خواهم داد.

5- هپی چند بار با آیرون من جنگیده!

هپی چند بار با آیرون من جنگیده!

شاید عجیب به نظر برسه اما در دنیای کمیک چند بار شاهد بودیم که هپی بعد از تبدیل شدن به یک ویلین، با تونی استارک مبارزه کرده. این اتفاق اولین بار در شماره 74 کمیک های Tales of Suspense رخ داد. در این کمیک هپی که به خاطر حملات یکی از دشمنان آیرون من به نام «‌مرد تیتانیومی» (Titanium Man) مجروح شده بود، برای بهبود یافتن در معرض اشعه دستگاهی به نام "تقویت کننده انرژی" (Enervation Intensifier) قرار گرفت. اما این دستگاه او را به هیولایی بی‌عقل و قدرتمند به نام «فریک» (Freak) تبدیل کرد. او سپس با آیرون من جنگید و پپر پاتس را دزدید، اما سرانجام تونی او را شکست داد و با اسنفاده از همان دستگاهِ Enervation Intensifier او را به حالت عادی بازگرداند. بعد از مدتی به نظر می‌رسید که هپی درمان شده اما در نهایت معلوم شد که فریک هنوز در درون هپی وجود دارد. زیرا در شماره 3 از کمیک های آیرون من، هپی بعد از انفجار یک بمب افکن کبالتی تحت تاثیر انرژی آزاد شده قرار گرفت و فریک دوباره آزاد شد. در ادامه او دوباره با آیرون من جنگید و شکست خورد. تونی فریک را بیهوش کرد تا شاید بتواند با استفاده از Enervation Intensifier هپی را درمان کند. در شماره 84 کمیک های آیرون من، پزشک ها برای درمان هپی دوباره از Enervation Intensifier استفاده کردند ولی هپی دوباره به فریک تبدیل شد و با جذب انرژی تشعشعات منبع بزرگی از کبالت، به شدت قدرتمندتر از قبل شد. او انقدر قدرتمند شد که توانست آیرون من را شکست دهد. تونی سپس زره خود را ارتقا بخشید و در نبرد بعدی هپی را به حالت قبلی بازگرداند. این آخرین باری بود که هپی را در مقابل تونی استارک ‌دیدیم.

4- جدا شدن از پپر پاتس

بعد از اینکه هپی چندبار به فریک تبدیل شد، او و پپر تصمیم گرفتند که به دور از آیرون من به ایالت اوهایو بروند و در آنجا در آرامش زندگی کنند. هپی به عنوان ناظر مسابقات بوکس مشغول به کار شد و همراه با پپر چند بچه را به فرزندخواندگی قبول کردند. ولی همونطور که گفتم این دو زندگی پیچیده ای داشتند. متاسفانه هپی هم مثل تونی عادت داشت که در شرایط سخت به نوشیدنی های الکلی روی بیاره. بعد از اینکه هپی شغلش رو از دست داد، او و پپر در مضیقه مالی قرار گرفتند و سازمان کودکان بی‌سرپرست بچه ها را از آنها گرفت چون هپی و پپر توانایی حمایت مالی از آنها را نداشتند. هپی تمام تلاش خود را کرد اما نتوانست شغل دیگری پیدا کند و از طرفی تونی استارک هم ظاهرا در آن زمان مرده بود. این شرایط، زندگی را برای آنها سخت کرد. تا اینکه پپر به هپی خیانت کرد و آنها از هم طلاق گرفتند. بعدها زمانی که تونی بازگشت، هپی و پپر دوباره در صنایع استارک مشغول به کار شدند و جدایی‌شان را از تونی پنهان کردند. البته رابطه این دو بعد از مدتی دوباره صمیمی شد و آنها مجددا با هم ازدواج کردند! آنها حتی می‌خواستند بچه‌دار بشوند اما در زمان بارداری پپر، بچه او توسط یکی از دشمنان آیرون من سقط شد. به هر حال رابطه هپی و پپر فراز و نشیب های زیادی به خود دید که تا زمان مرگ هپی ادامه داشت.

3- هپی یکی از اعضای لژیون آهنی بوده است

لژیون آهنی

یک سلاح دارای عقل و هوش به نام «آلتیمو» (Ultimo) توسط یک سری بیگانه فضایی ساخته شد تا همه چیز را نابود کند. ماموریتش این بود که اهالی سیاره ای به نام Rajak را قتل عام کند. ولی بعدا سر از زمین (کشور چین) درآورد. دشمن اصلی آیرون من در دنیای کمیک یعنی «ماندارین» او را پیدا کرد و طوری ازش استفاده کرد تا بتواند گروه اونجرز را شکست دهد. آلتیمو بسیار نیرومند بود و چون آن موقع تونی استارک در کُما بود، رودی رودز (ماشین جنگی)،. برخی از دوستان و دشمنان سابق مرد آهنی را متقاعد کرد تا لباس زرهی آیرون من را پوشیده تا باهاش مقابله کنند. اين گروه به "لژیون آهنی" معروف شد و اعضایش عبارت بودند از هپی هوگان، ادی مارچ (دوست هپی هوگان و یک بوکسور بازنشسته)، مایکل آبرایان (که برادرش سابقا با نام Guardsman با تونی استارک دشمنی کرده بود)، بتانی کیب (Bethany Cabe) (محافظ شخصی تونی استارک که به تونی علاقه رومانتیک هم داشت ) و کارل واکر (یکی از مزدوران سابق «جاستین همر»). آنها توانستند در نهایت بر آلتیمو پیروز شوند.

2- مرگ هپی

مرگ هپی هوگان

در طول رویداد ‌"جنگ داخلی" اگرچه تونی یکی از بهترین دوستانش یعنی کاپیتان آمریکا را از دست داد، اما او همچنان دوست نزدیکی مثل هپی داشت. هپی در آن زمان مدام از تونی حمایت می‌کرد زیرا اعتقاد داشت که تونی تنها کسی است که هم یکی از انسان های عادی است و هم یکی از قهرمانان. بنابراین هیچکس به خوبی او نمی‌تواند در این باره تصمیم گیری کند. در شب سالگرد ازدواج هپی و پپر، خبیثی به نام «اسپای‌مستر» (Spymaster) به هپی حمله کرد و هپی به خاطر ضربه به سرش به کما رفت. در بیمارستان از هپی قطع امید شد و پپر برای تونی از «کبرا مک‌کویل» (یکی از دوستان بوکسور هپی) حرف زد. او گفت که مک‌کویل به خاطر ضربات شدیدی که به سرش وارد شده، نیاز به مراقب دارد و حتی قادر به غذا خوردن هم نیست و هپی همیشه به پپر میگفته که ترجیح میده بمیره تا مثل مک‌کویل عاجز و ناتوان بشه. بنابراین تونی با اکراه دستگاهی که هپی رو زنده نگه می‌داشت خاموش کرد و هپی به شکل غم‌انگیزی مرد. این اتفاق تاثیر بدی روی ذهن تونی گذاشت و مرگ استیو راجرز در پایان رویداد جنگ داخلی، آسیب روحی وارد شده به تونی رو تشدید کرد؛ به طوری که تونی از سر عذاب وجدان بارها توهم هایی از هپی و استیو می‌دید.

1- «تین ابامینیشن» در اصل پسر هپی است

ابامینیشن نوجوان

در طی داستان AXIS بر اثر طلسم وارونگی برخی از قهرمانان مارول شرور شدند و بعضی ویلین ها به قهرمان تبدیل شند! تونی استارک هم از آن دسته قهرمانانی بود که بر اثر طلسم به خباثت روی آورد. این موضوع، کمیک های "مرد آهنی برتر" (Superior Iron Man) را به دنبال داشت. در این کمیک ها تونی به سان فرانسیسکو نقل مکان کرد و در آنجا اپلیکیشنی ایجاد کرد که Extremis 3.0 نام داشت. این برنامه به کاربران جاودانگی و افزایش طول عمر می‌داد. البته این برنامه در ابتدا رایگان بود اما به تدریج کاربران باید ماهانه پول بیشتری برای داشتن این برنامه پرداخت می‌کردند. اعتیاد حاصل از این برنامه موجب جنایات زیادی شد و حتی دردویل هم سعی کرد مانع تونی شود. ضمنا تونی در آن زمان زره‌ای به نام «اندوسیم» (Endo-Sym) ساخت که بر اساس ساختار سیمبیوت ها طراحی شده بود و یک فلز مایع زنده بود که با تونی ارتباط ذهنی برقرار می‌کرد. درضمن به خاطر اصلاحات تونی، این زره نقاط ضعف سیمبیوت ها رو نداشت و در نتیجه واقعا قدرتمند و کارآمد بود. در شماره نخست از کمیک های مرد آهنی برتر، شاهد حضور خبیثی به نام تین ابامینیشن بودیم که به نوعی ورژن نوجوان «امیل بلانسکی» یا همان ابامینیشن اصلی بود. نام واقعی او «جیمی کارلسون» (Jamie Carlson) بود و فاش شد که مادرش، «کاترینا کارلسون» (Katrina Carlson) ، یکی از دانشمندان صنایع استارک بوده. مادر او، وقتی که جیمی 5 سالش بود او را به محل کار خود آورد و جیمی تصادفا در معرض اشعه گاما قرار گرفت و دچار جهش ژنتیکی شد. جیمی سال ها بعد وقتی که 13 ساله بود به خاطر زورگویی همسن و سال هایش خشمگین شد و به موجودی شبیه ابامینیشن تبدیل شد. بر اثر این اتفاق، جیمی تصادفا خانه اش را نابود کرد و مادرش را کشت. سپس تونی سعی کرد به جیمی کمک کند اما معلوم شد که پدر جیمی، هپی هوگان است. ظاهرا هپی قبل از پپر پاتس، با مادر جیمی آشنا شده بوده و این دو با هم رابطه داشته اند. به نظر می‌رسید تین ابامینیشن هم مثل ابامینیشن اصلی نمی‌توانست دوباره به فرم انسانی‌اش بازگردد، اما تونی با فاش کردن این واقعیت که مادر جیمی هنوز زنده است باعث شد که او دوباره به حالت قبلی‌اش بازگردد. همچنین در شماره 9 از کمیک های "شیلد" ، یک سازمان ناشناس جیمی را دزدید و با قرار دادن تراشه‌ای در جمجمه اش او را به یک ماشین کشتار بی‌فکر تبدیل کرد. اما گروه "اِ.س.تِ.ی.ک" (S.T.A.K.E) وارد عمل شدند و با نابود کردن تراشه، او را دوباره به حالت قبل برگرداندند (برای آشنایی با S.T.A.K.Eاین مقاله را بخوانید). تین ابامینیشن سپس بهبود یافت و به یکی از اعضای S.T.A.K.E تبدیل شد.