دیگه وقتش بود که شما را به طور کامل با بزرگترین ارباب جرم و جنایت در دنیای کمیک آشنا کنیم!

مقدمه: کینگ‌ پین با نام اصلی ویلسون فیسک، به عنوان یکی از ترسناکترین و قدرتمندترین ارباب‌های جنایتکار در دنیای مارول به تصویر کشیده می‌شود که اغلب ریاست جرم و جنایت در شهر نیویورک را بر عهده دارد. کینگ پین بیشتر با هیکلی درشت، سری طاس و کت و شلواری سفید یا سیاه تصویر شده است و همواره نقشی اساسی در خلق موقعیت‌های بحرانی و خطرناک دارد. او یک‌تنه سابقهٔ درافتادن با شخصیت‌های ابرقهرمانی چون مرد عنکبوتی، بی‌باک و پانیشر را دارد. در این مقاله از سیر تا پیاز این شخصیت را به شما معرفی میکنیم.

 این مقاله را هم بخوانید:

نسخه های عجیب و غریب از کینگ پین در دنیای کمیک!

1- کینگ پین در کمیک بوک های مرد عنکبوتی خلق شد

ویلسون فیسک ملقب به کینگ پین اولین بار توسط استن لی و جان رومیتا در شماره 50 از سری نخست کمیک بوک های مرد عنکبوتی در ماه جولای سال 1967 خلق شد. این شماره که میتونید در اینجا آن را بخوانید یکی از مهم ترین داستان های مرد عنکبوتی است زیرا برای در آن پیتر پارکر به دلیل مشکلات عدیده شخصی و خانوادگی نخواست مرد عنکبوتی باشد. برای آشنایی با این داستان، این مقاله را بخوانید (کاور این داستان هم یکی از برترین ها در طول تاریخ است). کینگ پین که خبر بازنشسته شدن اسپایدرمن را شنیده بود و میخواست ائتلافی بین گروه های خلافکاری نیویورک به وجود آورد دستور داد تا جی. جونا جیمسون را دستگیر کنند ولی مرد عنکبوتی دوباره به عرصه برگشت و مانع از به ثمر رسیدن نقشه اش شد. از آن موقع به بعد کینگ پین به عنوان یکی از برترین و مهم ترین خبیث های جدید مرد عنکبوتی مطرح شد.

2- جان رومیتا ظاهر کینگ پین را از دو بازیگر هالیوودی الهام گرفت!

همانطور که در این مقاله گفته بودیم، استن لی از ظاهر «سیدنی گرین استریت» در فیلم های کلاسیکی همچون "کازابلانکا" و "شاهین مالت" خیلی خوشش میامد و حتی از استیو دیتکو خواسته بود که والچر را شبیه به او بکشد که قبول نکرد. اما استن وقتی جان رومیتا طراح سری مرد عنکبوتی شگفت انگیز شد ازش خواست از ظاهر این بازیگر برای کینگ پین استفاده کنه این بار پیشنهاد مورد قبول واقع شد!

همچنین گفته میشه رومیتا از بازیگر دیگری به نام «رابرت میدلتون» نیز الهام گرفته بود که در فیلم های کلاسیک نقش روسای مافیایی را زیاد بازی میکرد!

3- سرگذشت و دوران کودکی

وقتی که ویلسون فیسک  کودکی کم سن سال در شهر نیویورک بود و مدام هدف زورگویی در مدرسه ، محله و حتی پدر خود می شد. او مدام بخاطر چاق بودن توسط همکلاسی های خود مسخره می شد. از همان دوران کوکی تقدیر او برای اینکه تبدیل به کینگ پین جرم و جنایت در شهر نیویورک شود رقم خورده بود. تمامی این فشارها باعث شد که ویلسون در آغاز نوجوانی خود با 12 سال سن تبدیل به یک قاتل شود و این نخستین گام او برای تبدیل به ترسناکترین ارباب جنایت در دنیای مارول شد. پس از آن فیسک با تمرین های بدنسازی پر فشار جسم خود و خواندن انواع کتاب های آموزشی سیاسی ذهن خود را تقویت کرد. او با رهبری سازمان های جنایت در شهر نیویورک دست به جنایت های بزرگی زد و اینگونه امپراطوری او آغاز شد.

4- تحول شخصیتی

در اولین حضور کینگ پین در دنیای کمیک که در شماره های 50 تا 52 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز روی داد، او صرفاً بسان یک ارباب جنایت به تصویر کشیده شد که البته علاقه عجیبی داشت به اینکه خودش به طور عملی در فعالیت های تبهکارانه اش دست داشته باشد. در حضورهای بعدی او (که باز هم استن لی داستانش را نوشت) او بیشتر شبیه به یک ابرشرور استاندارد شد که به دنبال دستیابی به اشیاء و سلاح های خاص و باستانی بود تا برنامه هایش را بهتر به پیش ببرد ولی اسپایدرمن مدام مانع موفقیت او میشد.

تا اینکه از اوایل دهه 80 میلادی و با شروع run معروف فرانک میلر در کمیک های دردویل (Daredevil)  تکامل شخصیتی او نیز شروع شد و به شکل رئیس نقشه کش و بی رحم دنیای تبهکاران درآمد که همواره با دوز و کلک خودش را از چنگ قانون دور نگه میداشت. در واقع او با تبدیل شدن به تاجری كه از مقبولیت زیادی در جامعه برخوردار است برای خودش و فعالیت های مجرمانه خودش پوششی درست کرده بود. این تغییر در اهداف او واقعا شوكه كننده بود چون سخته كسی را كه همیشه با بی رحمی آدم كشته را در قالب یك تاجر و كارآفرین خوش نام دید ولی در عین حال چرخشی منطقی برای كاراكتری مثل فیسك محسوب شد و او را از نظر شخصیتی ارتقا داد و این خصوصیات او در دهه های گذشته ادامه داشته است و چند وقت پیش با انتخاب شدن فیسک به عنوان شهردار نیویورک به اوج خودش رسید! (فیسک پس از رویداد "امپراتوری مخفی" توانست با فریب کاری خودش را به عنوان منجی این شهر معرفی کند).

البته در سالهای اخیر دیده شده که نفوذ و حیطه فعالیت های او فراتر از نیویورک و حتی کشور آمریکا رفته و او در گروه های تروریستی بین المللی نظیر هایدرا نیز دست داشته است.

نکته جالب که شاید ازش خبر نداشته باشید اینه که یکی از انتقاداتی که از لکس لوثر (دشمن شماره یک سوپرمن) میشود اینه که پس از رویداد "بحران در جهان های نامحدود" و در سری کمیک بوکی که «جان بیرن» برای دی سی خلق کرد شخصیت پردازی لکس لوثر بیش از حد به کینگ پین شبیه شده است! حتی نیل گیمن از بزرگترین نویسندگان دنیای کمیک در این باره گفته: "لکس لوثر تبدیل شده به نسخه لاغر کینگ پین"!

5- ظاهر و قابلیت ها

لباس سنتی کینگ پین از یک کت و شلوار شیک و سفید رنگ و یک عصا تشکیل شده که میتواند از این عصا لیزر شلیک کند. درسته که در طول سالها ظاهر او تا حدی تغییر کرده ولی این کت و شلواری که بر تن میکند تقریباً همیشه ثابت بوده و شاید فقط رنگش فرق کرده باشد. در مجموع او شخصیتی است که به ظاهر شیک و مجلسی خودش خیلی اهمیت میدهد.

بر خلاف چیزی که مردم فکر میکنند، کینگ پین اضافه وزن ندارد بلکه توده بدنی او از عضله ساخته شده (مثل کشتی گیران ورزش باستانی ژاپن که به سومو معروف است). این مساله باعث شده تا برای هر حریفی در مبارزات تن به تن خطرناک باشد و بارها تونسته برخی از برترین مبارزین مارول مثل کاپیتان آمریکا و بی باک را به چالش بکشه.

گاهی هم دیده شده که از بدنش به عنوان محافظ و سپری در مقابل چاقو و گلوله های کوچک استفاده کرده. ولی با این حال  اسپایدرمن بارها و بارها درباره وزن اضافه او باهاش شوخی کرده و بهش متلک انداخته و او را tubby (به معنی خیکی و چاقالو) لقب داده است!

6- کینگ پین دشمن اصلی بی باک (Daredevil) است

کینگ پین یکی از خطرناک ترین، قدرتمند ترین و هراس انگیز ترین اربابان جنایت در کل دنیای کمیک بوک است که البته بیشتر به عنوان ارباب دنیای مافیایی شهر نیویورک شناخته میشود و کلا علاقه خاصی به این شهر دارد. همانطور که در مورد شماره 1 گفته شد او ابتدا به عنوان دشمن مرد عنکبوتی خلق شد  ولی از وقتی فرانک میلر run افسانه ای خودش را برای کمیک های بی باک شروع کرد کینگ پین نیز تبدیل شد به دشمن شماره یک بی باک. میلر در اولین شماره های که نوشت شخصیت مهمی مثل «الکترا» را به خوانندگان معرفی کرد که سابقا معشوقه مت مورداک بود و حالا به یک قاتل تبدیل شده بود. تغییر دیگر این بود که بی باک بیش از هر زمان دیگری به یک نینجا شباهت پیدا کرد و در این میان میلر شخصیت «استیک» را به عنوان راهنما و استاد او معرفی کرد که بهش روش های نینجایی را تعلیم داده بوده! و اما شاید مهم ترین تغییری که میلر ایجاد کرد این بود که کینگ پین را از یک خبیث چاقالو در دنیای مرد عنکبوتی به دشمن اصلی بی باک/ مت مورداک و کسی که رئیس مافیای شهر نیویورک است تبدیل کرد و اینجا بود که او به یکی از بهترین و چند لایه ترین خبیث های مارول تبدیل شد.

و البته شاهکار میلر در داستان به قتل رسیدن الکترا به دست «بولزآی» بود که یکی از ماندگارترین مرگ های کمیک بوکی را رقم زد. کینگ پین بزرگترین و بدترین بلاها را بر سر مت مورداک (بی باک) آورده و در داستان معروف "دوباره متولد شده" (Born Again) دیدیم «کرن پیج» (منشی و یکی از معشوقه های اصلی مت مورداک) پس از سالها برگشته و حالا بازیگر فیلمهای پورنوگرافی شده و به هروئین هم اعتیاد پیدا کرده است. کرن که از هویت مخفی بی باک باخبر است، حاضر میشود در ازای دریافت مواد، هویت مخفی او را بفروشد. این راز به گوش کینگ پین میرسد و او هم به طور سیستماتیک از آن استفاده میکند تا زندگی مت مورداک را از هم بپاشد. در واقع دولت اموال او را ضبط میكند، اپارتمانش از او گرفته میشود و حتی یك افسر پلیس در دادگاه ادعا میكند كه مت مورداك به او پول داده تا شهادت دروغ بدهد. مت مورداك  سپس متوجه میشود كه خانه سابقش تخریب شده و در میان خرابه ها بخشی از لباس پاره شده  بی باك را پیدا میكند و میفهمد كه تمام سختی هایی كه در 6 ماه گذشته تجربه كرده زیر سر  كینگ پین بوده است و ...

و لازمه اینو بدونید که اگر از سریال "بی باک" در شبکه نتفلیکس لذت برده اید  این لذت رو مدیون داستان هایی هستید که میلر در run شگفت انگیز خودش برای این شخصیت خلق کرد ...

7- پسر کینگ پین خلافکاری بود به نام «رُز»!

این آقا که عکسش رو در بالا دیدید اسمش «رُز» (Rose) هستش و از روسای سندیکای جنایتکاری شهر به حساب میاد. جالب اینه که ایشون همون «ریچارد فیسك» پسر  ویلسون فیسك بود! او برای اینكه با امپراتوری پدرش بجنگد، هویت مخفی «رز» را برای خود انتخاب كرد (یه گل رز هم همیشه روی کتش به چشم میخورد!) و تلاش زیادی كرد تا با پدرش رقابت كند به همین دلیل بارها و بارها مجبور به مقابله با اسپایدرمن شد (تو این مقاله به طور کامل این شخصیت را معرفی کرده ایم).

ریچارد از مدتها پیش میخواست جای پدرش را بگیرد که با مخالفت های مادرش مواجه شد. به طور مثال او قبل از اینکه هویت رز رو برای خودش انتخاب کنه خودش را به جای ابرشروری جا زده بود به نام «دسیسه چین» (Schemer)!

«رز» هیچ نیروی فوق بشری نداشت و تنها گاهی اوقات از اسلحه های كوچك برای حمله استفاده ميكرد. البته او در فنون رزمی تبحر ویژه ای داشت و یك برنامه ریز و استراتژیست قهار به شمار مي آمد. او در نهایت به ضرب گلوله مادرش كشته شد. این رو هم باید بگم که همانطور که در این مقاله گفته بودیم، ایده اصلی یکی از نویسنده های مرد عنکبوتی به نام «تام دی فالکو» این بود که ریچارد فیسک، هاب گابلین باشد ولی با این ایده مخالفت شد. در هر حال رز در شماره ویژه مرد عنکبوتی شگفت انگیز به نام "خون بهای پادشاه" که اینجا ترجمه شده است ، زنده شد!

زنده شدن حاصل آرکی طولانی درباره جستجوی بی امان کینگ پین برای یافتن تکه های لوحی قدرتمند موسوم به لوح "حیات" بود که سرانجام به نتیجه رسید (به کمک مزدوری به نام «بومرنگ» و البته خود مرد عنکبوتی!). در حالی که همگان فکر میکردند ویلسون میخواهد با این لوح ، همسر خودش (ونسا) را زنده کند اما در کمال تعجب پسرش ریچارد را زنده کرد. او در توجیه کار خود گفت که وقتی از شیطانی به نام «کیندرد» خواسته تا همسرش را زنده کند بهش گفته بود که "آیا مطمئنی همسرت میخواهد زنده شود؟" بنابراین پسرشان را زنده کرد تا اینگونه روح همسرش نیز که به خاطر کشتن پسرشان در عذاب بود، به آرامش برسد.

8- همسر کینگ پین

علاقمندان به سریال "بی باک" میدانند که ویلسون فیسک چقدر عاشق همسرش به نام «وَنِسا ماریانا» هستش. در دنیای کمیک هم همین طوره و او بارها به حرف زنش گوش کرده . مثلا در شمارهٔ 197 از کمیک های مردعنکبوتی شگفت انگیز دیدیم که به حرف زنش گوش میده و دست از سر اسپایدرمن برمیداره و برمیگرده پیش ونسا!

یک بار هم دیدینم که فیسک از ترس گروگان گرفته شدن دوباره زنش یک بدل برای او استخدام کرده! کلا ونسا خیلی با فعالیت های مجرمانه شوهرش مشکل داشت ولی در عین حال او را خیلی دوست داشت. ونسا وقتی فهمید پسرشان (ریچارد) قصد کشتن پدرش را دارد او را با تیر کشت. سپس از ترس انتقام ویلسون مدتی او را ترک کرد و بعد مشخص شد بیماری لاعلاجی گرفته و مرد. بعدش نینجاهای گروه تروریستی Hand او را زنده کردند ولی ویلسون فیسک گردنش را شکست.

شغال هم در قضیه "توطئه کلونی" ونسا را صورت کلون زنده کرد ولی ویلسون که بسیار از این کار خشمگین شده بود گردن این کلون را شکست زیرا اعتقاد داشت با نسخه اصلی فرق دارد!

9 - کینگ پین به گربه سیاه قدرت فوق بشری داد

پس از برقراری رابطه رومانتیک بین گربه سیاه و اسپایدرمن در داستان های اولیه ، آنها به نوعی شریک در مبارزه با جرم و جنایت تبدیل شدند. یعنی فلیشیا لذت میبرد از اینکه دستیار اسپایدرمن است و باهاش به ماجراجویی میپردازه! ولی پس از مدتی اسپایدرمن نگران گربه سیاه شد زیرا میدانست او هیچ نیروی فوق بشری ندارد و ممکن است از سوی دشمنان قدرتمند اش مثل «هاب گابلین»، «دکتر اختاپوس» یا ... صدمه ببیند (البته فلیشیا مثل یک ورزشکار زبده و ماهر در حد المپیک بود که هنرهای رزمی را نیز به خوبی میدانست ولی نیروی فوق بشری نداشت). به همین دلیل اسپایدرمن بارها از گربه سیاه خواست تا او را در مبارزاتش همراهی نکند. اما گربه سياه گوشش به این حرف ها بدهکار نبود و حتي تصمیم گرفت هر طور شده به نیروهای فوق بشری دست یابد و برای همین منظور نزد تعدادی دانشمند رفت. این دانشمندان آزمایشات خاصی روی گربه سیاه انجام دادند تا او واقعاً دارای نیروی نحسی شود!

به عبارتی دیگر، حریفان گربه سیاه هنگام مبارزه با او دچار بدبیاری و بدشانسی میشدند و مثلاً تفنگ شان منفجر میشد یا بی خود و بی جهت پایشان لیز میخورد و به زمین می خوردند! گربه سیاه سریعاً نزد اسپایدرمن برگشت و به او گفت که دیگر نباید نگرانش باشد چون دارای نیروی فوق بشری شده و میتواند از خودش دفاع کند. اما خیلی زود مشخص شد که دانشمندانی که به گربه سیاه نیروی فوق بشری اهدا کردند برای کینگ پینکار میکرده اند! در واقع، کینگ پین عمداً از آنها خواسته بود تا این کار را انجام دهند تا از اسپایدرمن انتقام بگیرد (قرار بود نحسی گربه سیاه روی اسپایدرمن نیز تاثیر منفی بگذارد و او را به کشتن دهد).  اسپایدرمن متوجه نقشه کینگ پین شد و از آنجائیکه گربه سیاه نزد دانشمندان کینگ پین رفته بود، از دستش ناراحت شد و رابطه اش را برای مدتی با او قطع کرد.

گربه سیاه هم که فهمید توسط کینگ پین فریب خورده نزد «دکتر استرنج» (Dr. Strange) رفت تا نحسی اش را از او بگیرد. 

10- بی باک یک بار بدجوری کینگ پین را کتک زد!

شاید بتوان ادعا کرد که کینگ پین تنها شروری باشد که حتی از بولزآی هم لیاقتش بیشتر باشد که از بی باک تا سر حد مرگ کتک بخورد! او بلاهای زیادی سر مت مورداک آورده که باعث شده زندگی اش جهنم بشود (داستان مشهور Born Again را بخوانید). پس کاملاً قابل درکه که مت یه نقطه ای برسه که دیگه نتونه تحمل کنه و بزنه به سیم آخر. در نتیجه ما بلافاصله پس از اون نبرد وحشیانه بین بی باک و بولزآی که در مورد شماره 5 بهش اشاره کردم شاهد دعوا با کینگ پین بودیم (در شماره 50 از سری دوم کمیک های Daredevil). بی باک این بار دشمن شماره یک خودش را جلوی چشمان افرادش به شدت کتک زد. درسته که کینگ پین به هیچ وجه حریف دست و پا بسته ای نیست ولی هر چی زد دو تا خورد! در نهایت از او چیزی نماند جز پوسته ای از مردی با نفوذ و قدر قدرت به نام ویلسون فیسک. بعدشم بی باک رو کرد به اراذل و اوباش شهر و بهشون گفت: "این کینگ پین شماست. من با دستای خالی شکستش دادم و قراره تا آخر عمرش تو زندان بپوسه. پس ببینید اگه من تونستم همچین بلایی سرش بیارم با شماها میتونم چیکار کنم!  اگر از این به بعد بخواهید تو این شهر مواد بفروشید، دزدی کنید یا بی ناموسی هیچ راهی براتون باقی نمیمونه جز اینکه گورتون رو از اینجا گم کنید تا دستم بهتون نرسه. از این بعد اینجا شهر منه. اینجا قلمرو منه. برید به همه بگید". (این صفحه رو اینجا بخونید).

11- مرد عنکبوتی یک بار کینگ پین را لت و پار کرد!

علاقمندان به کمیک میدانند كه در جریان رویداد معروف "جنگ داخلی" (Civil War)   که اینجا ترجمه شده، اسپایدرمن ابتدا به گروه مرد آهنیپیوست و حتی به تشویق او هویت مخفی خود را در مقابل دوربین های تلویزیونی فاش كرد. اما سپس فهمید كه اشتباه كرده و در نتیجه به گروه  كاپیتان آمریكا ملحق شد. در هر حال اسپایدرمن از جانب دولت آمریكا تحت تعقیب قرار گرفت. به طوریكه خانواده او یعنی  زن عمو می  و  همسرش ، مری جین، مجبور شدند همراه او از شهری به شهری دیگر بروند تا از دست مامورین دولتی فرار كنند. در این میان و در شماره 538 از کمیک "اسپايدرمن شگفت انگيز" ، کینگ پین كه در زندان به سر میبرد و حالا از هویت مخفی اسپايدرمن با خبر شده بود، یك قاتل ماهر را استخدام كرد و از او خواست تا پیتر پاركر را با گلوله بزند. این تك تیرانداز قاتل هم  این كار را كرد منتهی در آخرین لحظه پیتر متوجه شد و جا خالی داد. در نتیجه گلوله به طور ناجوانمردانه ای به زن عمو می اصابت كرد  و او روانه بیمارستان شد و به كما رفت. پیتر كه فوق العاده خشمگین شده بود و از یك طرف خودش را مسئول تیر خوردن زن عموی خود میدانست و از طرف دیگر میدید كه خانواده اش آواره شده اند و از ترس پلیس حتی نمیتواند به بیمارستان سر بزند،  پس از مدتها دوباره سراغ لباس مشكی رنگ غير فضايي خود رفت.  او ابتدا زمين و زمان را به هم ريخت تا قاتلی را كه به زن عمو می شلیك كرده بود را پيدا كند و سپس به نحوی خشن او را مجبور كرد تا اعتراف كند از چه كسی دستور گرفته. سپس به سراغ كینگ پین در زندان رفت. او ابتدا در حالیكه لباس سیاه خود را بر تن داشت با او جنگید و آنچنان ضربات سهمگینی بهش وارد آورد كه نظیرش را كمتر در داستان های اسپایدرمن دیده بودیم. در واقع كینگ پین حتی نتوانست یك ضربه كوچك به اسپايدرمن وارد كند. اسپایدرمن سپس ماسك خود را درآورد و به كینگ پین گفت كه "اين پیتر پاركر است كه  آمده او را بكشد نه اسپایدرمن"!. بعدش باز هم به شدت او را مورد حمله قرار داد و دمار از روزگارش درآورد و كاری كرد كه در مقابل دیدگان زندانیان بهت زده كاملاً تحقیر شده و ابهت اش شكسته شود.

پیتر سپس كینگ پین را گرفت و بهش گفت : "اگر زن عموی من در بیمارستان بمیرد... برمیگردم و همین جا كلك ات را میكنم". او در آخر كینگ پین را همانطور آش و لاش در مقابل زندانيان دیگر گذاشت و رفت.

واقعا کتک کاری از این خفن تر در دنیای کمیک ندیده ایم...

12- کینگ پین علاقه خاصی به خاور دور دارد!

یکی از جنبه های جالب شخصیت کینگ پین این است که به طور کلی با خاور دور و به ویژه با کشور ژاپن ارتباط و دلبستگی زیادی دارد. در واقع علاقه وافر او به فرهنگ ژاپن بسیار روی او تاثیرگذار بوده، به خصوص روی هوش بالای او در تجارت و همچنین سبک هنرهای رزمی که یاد گرفته. او بارها و بارها به ژاپن رفته است. دفعه اول مربوط میشه به اوایل حرفه او . یعنی زمانی که گروه گانگستری "ماژیا" و گروه تروریستی "هایدرا" با هم متحد شدند تا او را از نیویورک بیرون کنند. او به ناچار به ژاپن رفت و در آنجا کسب و کار پرسودی راه انداخت . او سپس چندین بار به درخواست همسرش (ونسا) به ژاپن برگشت تا برای مدتی از جرم و جنایت دور باشد.

13-  دستگاه "كنترل كننده محكومین" از روی یکی از داستان های کینگ پین  ساخته شده!

حتما شنیده اید كه برخی محكومین در آمریكا تحت حبس خانگی به سر میبرند و یا اينكه آزادی مشروط دارند. بنابراین دستگاهی به مچ پای آنها بسته میشود تا نشان دهد از خانه خود خارج شده اند يا نه يا اينكه آيا به جايی رفته اند كه شرايط آزادی مشروط آنها را نقض ميكند.

جالبه كه بدانید ایده اولیه این دستگاه از یكی از كمیك استریپ روزنامه ای مرد عنكبوتی شگفت انگیز گرفته شده است! گفته میشه آقای «جك لاو» كه قاضی دادگاهی در ایالت نیو مكزیكو بوده، در اواخر دهه 70 میلادی ناگهان به طور اتفاقی با استریپ مرد عنكبوتی در یك روزنامه مواجه میشود. در آن، كینگ پین یك دستگاه ردیاب به دست مرد عنكبوتی وصل كرد تا با آن تمام حركات او را رصد كند:

همین ایده باعث شد تا به ذهن آقای لاو برسد از دستگاه مشابه اي برای مانیتور كردن رفت و آمد محكومین استفاده كند. او با یك فروشنده كامپیوتر توافق كرد تا چنین دستگاه هایی برایش بسازد. در نتیجه دستگاه مذكور در سال 1983 در نیومكزیكو به كار رفت و خیلی هم موثر واقع شد و دو سال بعد در ایالت فلوریدا هم به كار گرفته شد. تا اینكه به زودی از آنها در سطح كل آمریكا استفاده شد.

14-  نام «كینگ پین» در كميك استریپ های فرانسوی مرد عنكبوتی فرق داشت!

همانطور كه میدانید ماجراهای مرد عنكبوتی سالهاست كه به صورت كمیك استریپ در بسیاری از روزنامه های جهان چاپ میشوند (این مقاله را بخوانید). ولی شاید ندانيد كه كینگ پین،  در نسخه فرانسوی كمیك استریپ های مرد عنكبوتی كه سال 1977 در كشور فرانسه چاپ شد، «بالكی» (Bulky) نام داشت!!!

Bulky در زبان انگلیسی به معنای "چاق و تنومند" است و احتمالا مترجمی كه این كمیك را از زبان انگلیسی به فرانسوی ترجمه كرده ، از اسم كینگ پین خوشش نیومده و «بالكی» را به جايش انتخاب كرده!

15- حضور در گونه های دیگر سرگرمی

 درست مثل اکثر دشمنان مرد عنکبوتی، اولین حضور کینگ پین در دنیای کمیک برمیگرده به اولین سریال کارتونی مرد عنکبوتی در سال 1967 روی داد (او به مزدورانش دستور داد آقای جیمسون را بدزدند):

سپس کینگ پین را در سریال اختصاصی "زن عنکبوتی" در دهه 70 میلادی و در ایپزودی به نام "کینگ پین دوباره ضربه میزند" دیدیم:

در سریال انیمیشن سال 1981 مرد عنکبوتی، کینگ پین را در اپیزودی که در آن «نیمور» حضور افتخاری داشت دیدیم و همچنین در اپیزودی به نام "بازگشت کینگ پین":

کینگ پین در سریال خاطره انگیز "اسپایدرمن و دوستان شگفت انگیز او" در اپیزودی حضور داشت که در آن کاپیتان آمریکا هم حضور افتخاری داشت. او به کمک خبیثی دیگر به نام دکتر فاست سعی کرد کاپیتان آمریکا و مرد یخی را تحت کنترل ذهنی خود دربیاورد تا اسلحه ای قوی را برایش بدزدند:

کینگ پین در مجموعه "مرد عنکبوتی: مجموعه کارتونی" حضور بسیار پررنگی داشت و در بسیاری از اپیزودها حضور یافت. شخصیت پردازی او نسبت به نسخه های قبلی در دنیای انیمیشن دقیق تر بود و مثل رئیس مکار جرم و جنایت شهر به تصویر کشیده شد که تحت پوشش یک کارآفرینِ بشردوست قایم شده بود :

کینگ پین در "مرد عنکبوتی : مجموعه جدید کارتونی" و در یک اپیزود حضور یافت. این نسخه از کینگ پین درست مثل فیلم سینمایی "دردویل" (2003) سیاه پوست بود و مایکل کلارک دانکن صداپیشه اش بود.

کینگ پین تا به حال در فیلم های زنده مرد عنکبوتی حضور نداشته ولی در انیمیشن سینمایی و اسکار گرفته "سفر به دنیای عنکبوتی" خبیث اصلی بود.

او در این انیمیشن  صاحب شرکت الکمکس بود  و از یک دستگاه شتاب دهنده ذرات استفاده کرد  تا به بعدها و دنیاهای دیگر دسترسی پیدا کند .  او زن و پسرش را از دست داده بود . بنابراین میخواست  نسخه مشابه آنها را در دنیاهای موازی پیدا کند. صداپیشه کینگ پین بازیگر مشهوری به نام «لیو شرایبر» (Liev Schreiber) بود که حتما میدونید قبلا  در فیلم "ریشه های مردان ایکس: وُلورین" نقش خبیث «سیبرتوث» را بازی کرده بود. 

و البته همانطور که میدانید نقش کینگ پین  را «وینسنت دونافریو» به طور شگفت انگیزی در سریال دردویل (محصول مارول/نتفلیکس) بازی کرد (این مقاله را بخوانید). همگان کینگ پین را یکی از برترین ویلن های دنیای سینمایی مارول میدانند.

یک بار هم مرحوم  مایکل کلارک دانکن  در فیلم سینمایی دردویل (محصول سال 2003) بازی کرد.

کینگ پین همچنین حضور چشمگیری در دنیای بازی های رایانه ای داشته و تاکنون در 19 گیم به کار گرفته شده است!

 مهدی ترابی مهربانی

All rights reserved © Spidey.ir 2020

     (هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

مطالب مرتبط:

10 حقیقت مهمی که باید درباره شخصیت «ریچارد فیسک» ملقب به «رُز» (ROSE) بدانید

نسخه های عجیب و غریب از کینگ پین در دنیای کمیک!

 10 دفعه ای که ابرقهرمانان کمیک بوکی دشمنان خود را لت و پار کردند!

شماره ویژه "مرد عنکبوتی شگفت انگیز: خون بهای پادشاه" ترجمه شد + لینک دانلود

10 حقیقت مهمی که باید درباره شخصیت «ریچارد فیسک» ملقب به «رُز» (ROSE) بدانید

10 دشمن برتر مرد عنکبوتی

اولین حضور کینگ پین در دنیای کمیک ترجمه شد!

10 كمیك برتر با حضور كینگ پین (THE KINGPIN)

لحظات ماندگار در كمیك‌ های مرد عنکبوتی: «پیتر پاركر» دمار از روزگار «كینگ پین» در می آورد!

عكس های زیبا از دشمنان مرد عنكبوتی : كینگ پین (KINGPIN)

معرفی شخصیت های خبیث انیمیشن "اسپایدرمن: به درون دنیای عنکبوتی"

10 دفعه ای که دخالت های ناشر یا سردبیر باعث شد داستان های کمیک بوکی از مسیر خود خارج شوند!

10 شخصیت خبیث برتر سریال های کمیک بوکی!

معرفی دشمنان دردویل (DAREDEVIL) ـ قسمت اول

75 لحظه ماندگار در كمیك های مارول – قسمت دوم

10 كمیك برتر بی باك (DAREDEVIL)

10 دوره (RUN) برتر نویسندگان و طراحان در تاریخ کمیک بوک

این مطلب را به اشتراک بگذارید :