خب .. حاضریم شرط ببندیم هیچ کدوم از شما انتظار غافلگیری صفحه پایانی این شماره رو ندارید!
مردعنکبوتی توی وب‌سایتِ «تهدیدات و مخاطراتِ» «نورا وینترز» و «جی جونا جیمسون» مشغول به‌کار شد، جایی که کاربرها می‌تونستن دنیا رو از زاویهٔ دید اسپایدی ببینن و حتی بهش پیشنهادِ ضربه فنّی و شوخی بدن. همین آخر سر مشکل‌ساز شد، پس اسپایدی ارتباط‌ش با تهدیدات و مخاطرات رو قطع کرد.
یکی از هم‌اتاقی‌های پیتر، «رندی رابرتسون»، اخیراً تصمیم گرفت به خونهٔ دوست‌دخترش («جنیس لینکلن»، ملقب به «بیتلِ» ابرخبیث) نقل مکان کنه که از قضای روزگار دخترِ «توم‌استون» ـه، بزرگ‌ترین دشمنِ پدرِ رندی، «جو ”رابی“ رابرتسون». اون یکی هم‌اتاقیِ پیتر، «فِرِد»، ملقب به ابرخبیث اصلاح‌شده «بومرنگ»، نشون داد که چندان هم اصلاح نشده و مردعنکبوتی رو گول زد تا تکّه‌های «لوح حیات» رو براش به‌دست بیآره اسپایدی سخت کار کرد تا به فِرِد کمک کنه، حتی از هم‌تیمی‌های انتقام‌جوی سابقش درخواست کمک کرد، امّا فِرِد لوح رو به شهردار «ویلسون فیسک»، ملقب به «کینگ‌پین» داد، و اون هم از لوح برای زنده‌کردن پسرش، «ریچارد فیسک»، ملقب به «رُز» استفاده کرد (کمیک "شماره ویژه مرد عنکبوتی شگفت انگیز: خون بهای پادشاه" رو بخونید).
در همین حال، «نورمن آزبورن»، که در حال حاضر مسئول تیمارستان روانی «راون‌کرافت» ـه، فهمید که خبیث جهنمی و نیرومند تحت عنوان «کیندرد» در واقع پسرش «هری آزبورن» بوده. برای نجات هری، نورمن با کینگ‌پین متّحد شد و کیندرد رو به بند کشید. کینگ‌پین کمک‌ش کرد، به این امید که قدرت کیندرد بتونه پسرِ خودش رو زنده کنه، ولی حتی «بارون موردو»ی جادوگر هم نتونست تا کیندرد رو وادار به کمک به او بکنه. حالا که کینگ‌پین از وسیلهٔ دیگه‌ای به هدف‌ش رسیده، چی به سرِ هری آزبورن میآد؟
The Amazing Spider-Man # 66 (867)
مترجم: محمد صالح حیدری
ناظر ترجمه: مهدی ترابی مهربانی
ادیتور و گرافیست و طراح کاور: امیرحسین رجبی
لینک دانلود غیر مستقیم (مدیا فایر)
نظر خودتون رو درباره داستان و طراحی های این کمیک با ما در بخش نظرات در میان بذارید.
برای خوندن دیگر کمیک هایی که ترجمه کرده ایم اینجا را کلیک کنید.
مطالب مرتبط:
چگونه در كامپیوتر یا سیستم اندروید كمیك بخوانیم؟
سری کمیک های اسپایدرمن شگفت انگیز با ترجمه فارسی
10 حقیقت مهمی که باید درباره شخصیت «ریچارد فیسک» ملقب به «رُز» (ROSE) بدانید
شماره ویژه "مرد عنکبوتی شگفت انگیز: خون بهای پادشاه" ترجمه شد + لینک دانلود
10 حقیقت مهمی که باید درباره "لوح حیات" (TABLET OF LIFE) بدانید
مرد عنکبوتی صاحب لباس جدیدی میشود!
10 حقیقت مهمی که باید درباره «بومرنگ» (BOOMERANG) بدانید
10 حقیقتی که باید دربارهٔ داستان "اسپایدرمن: یک روز دیگر" (SPIDER-MAN: ONE MORE DAY) بدانید
رویداد جدید مرد عنکبوتی با عنوان خیزش گناهان (SINS RISING) - کامل + لینک دانلود
10 حقیقتی که باید دربارهٔ «کیندرد» (KINDRED)، خبیث جدید کمیک‌بوک‌های اسپایدرمن، بدانید
رویداد اخیر مرد عنکبوتی با عنوان آخرین بقایا (LAST REMAINS) - کامل + لینک دانلود
رویداد جدید مرد عنکبوتی با عنوان خیزش گناهان (SINS RISING) - کامل + لینک دانلود
10 حقیقت مهمی که باید درباره «توم اِستون» (TOMBSTONE) بدانید
10 حقیقت مهمی که باید درباره «بیتل» (BEETLE) بدانید
کمیک مقدمه "مرد عنکبوتی شگفت انگیز: خیزش گناهان" ترجمه شد + لینک دانلود
10 حقیقت مهمی که باید دربارۀ تیمارستان "راون‌کرافت" (RAVENCROFT INSTITUTE) بدانید
شماره آخر از کمیک "تیمارستان راون کرافت" ترجمه شد + لینک دانلود
برترین لباس‌های مردعنکبوتی
رتبه بندی همه لباس های مرد عنکبوتی در دنیای سینما و تلویزیون
تاریخچه لباس های مرد عنکبوتی در دنیای سینما و تلویزیون
بهترین لباس های شخصیت های خبیث در فیلم های کمیک بوکی
15 حقیقت مهمی که باید درباره کینگ پین (KINGPIN) بدانید
معرفی شخصیت های مكمل كمیك های مرد عنكبوتی
این مطلب را به اشتراک بگذارید :
دیدگاه‌ها
پس این کیندرد کیه واقعا؟
ممنون بابت ترجمه و ادیت این کمیک.
اما درباره شماره ۶۶ از سری کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز (شماره ۸۶۷ لگاسی!)
خطر اسپویل در حد بمب هیروشیما!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
آقا اسپنسر پیاده شو با هم بریم! یه زمانی میگفتیم چرا اسپنسر داره خونِمون رو میکنه توش شیشه و اینقدر طولش میده حالا توی هر شماره دو سه تا اتفاق تعجب آور میفته! (پیتر چه ساده است که میگه:" دیگه خبری نیست از... غافلگیری های بزرگ!" داداش فکر کنم سری کمیک هات رو خودت نمیخونی، نه؟ اون کاور آرک آخری که اسپنسر نویسنده اش هست رو هم ندیدی؟
s4.uupload.ir/.../...)
مطمئنم که از دیدن صفحه آخر مختون سوت میکشه! هری؟ هری آزبورن اینجاست؟! پس اون یارو کیندرد کیه؟ شاید واقعا ما این همه مدت دو تا هری آزبورن داشتیم! کیندرد لحظه به لحظه مرموز تر میشه و باید دید در ادامه چی پیش میاد ولی انگار بر خلاف اون چیزی که بعضی ها فکر میکردند اسپنسر برای این داستان برنامه هایی زیادی داره! اما این تنها غافلگیری این شماره نبود! بتی برنت که انگار خیلی وقت بود دیگه توی داستان های اسپایدی خبری ازش نیست توی این شماره حضور داشت! یک پانل، کلی سوال! بتی برنت باردار شده؟ بابای بچه کیه و کجاست؟ آقای اسپنسر ما مغزمون رو نیاز داریم ها! اینطوری که تو میکنی دو شماره دیگه منفجر میشه! ولی آدم اون جمله "پارسال دوست، امسال آشنا" رو از بتی میشنوه فکر میکنه که "هرکی دیگه جای پیتر این همه رنج رو تحمل میکرد الان لای باقالی ها بود!" ولی انگار این یه نفرینه که این هویت رو به بعضی ها نمیشه گفت! (اصلا انگار کل این قدرت ها یه نفرینه!) به هر حال بریم سر اصل داستان! بعد از اون غافلگیری بزرگ در شماره ویژه "خون بهای پادشاه" که ویلسون فیسک به دلایلی که ذکر شد پسرش رو زنده کرد شاید خیلی ها انتظار داشتند که این شماره حضور فیسک ها زیاد باشه اما اسپنسر با هوشمندی بیشتر تمرکزش رو گذاشت رو خانواده آزبورن و پیتر و اطرافیانش! البته صحنه نسبتا مهمی رو از فیسک نشون داد که انگار به ظاهر رابطه او با پسرش خوبه و میخواد گذشته رو جبران کنه اما قضیه در همین حد میمونه و اسپنسر خواننده رو تشنه شماره های بعدی این کمیک میذاره. پیتر پارکر توی این شماره نقش مهمی رو ایفا میکنه. اون هنوز خودش رو از بابت خیانتی که بومرنگ کرد سرزنش میکنه. اما سعی میکنه توی این بین به اطرافیانش هم برسه و کاری نکنه که اونا ناراحت بشن! حالا انگار جلوی رفقای قهرمانش هم یه جورایی خودش رو شرمنده کرده. البته حضور اون ها به اندازه بود و من خیلی دوست ندارم که قهرمانان داستان رو تحت الشعاع قرار بدن. البته حضور کسایی مثل ولورین و هاکای که من دوستشون دارم برام تو یه کمیک لذت بخشه اما این داستان مال شخص پیتر پارکر/ اسپایدرمن و اطرافیان او هست و بهتره تمرکز داستان روی اون بمونه و از قهرمانان به عنوان یک امتیاز استفاده بشه و تمرکز زیادی روی اونا نباشه. (همونطور که قبلا در آرک "آخرین بقایا" به نظرم زیادی روی فرقه تار افکن تمرکز شد!) تا به الان هم اسپنسر در این کار موفق بوده. حضور ام جی هم مثل همیشه لذت بخشه و از اینکه توی صحبت اُوردرایو خودش قضیه رو میگیره و با شجاعت قبول میکنه خیلی خوشم اومد! آره مری جین اینه که از خطر کردن ترسی نداره، نه اونی که میگه "من نمیخوام پیش پیتر بمونم چون از زندگی پر خطر میترسم!" این سر و گوش به آب دادن مری جین هم آدم رو قشنگ یاد مرحله های مخفی کاریش توی بازی "مرد عنکبوتی ps4" میندازه! (چقدر هم سخت بودند بعضی هاشون!) حضور جی جونا جیمسون هم یه چیز رو نشون میده: بوی دردسر میاد! معلوم نیست دوباره چی توی این سیبیل هیتلری (!) میگذره! توی این شماره دو تا زوج توی یک صحنه داشتیم! زوج رندی رابرتسون و بیتل و زوج پدراشون که به نظر میاد شاید خیلی هم با هم خوب نباشند اما به خاطر بچه ها فعلا آتیش زیر خاکستر هستند! دیالوگ های بین رابی و رندی هم برای یک رابطه پدر و فرزندی خیلی خوب بود. اینکه کیندرد اون بلا رو سر نورمن تطهیر شده آورد آدم رو به شک میندازه که این واقعا هری آزبورن باشه! اما انگار هنوز راز هایی هست که درباره او برملا نشده. در کل داستان به نظرم خوب بود و انگار اسپنسر بلده از اینجا به بعد چطور هوادار رو تشنه خوندن شماره های بعد بکنه.
طراحی:
قبلا هم چند بار گفتم که بنده ارادت خاصی به مارک بگلی دارم. طراحی های ایشون واقعا معرکه است و بدون شک بین ۴ طراح برتر اسپایدرمن قراره میگیره. (برای من که سومه!) طراحی این شماره واقعا عالی بود! بر خلاف شماره قبلی من سبک طراحی و طراحی چهره کاراکتر ها رو دوست داشتم. (اصلا مگه میشه سبک طراحی مارک بگلی رو دوست نداشت.) مثلا وقتی مری جین رو توی این داستان دیدم یاد کمیک بسیار زیبای "داستان زندگی مرد عنکبوتی" افتادم. شکلی که او اسپایدرمن رو طراحی میکنه بسیار خاص و زیبا هست میشه بین چند تا نسخه به راحتی تشخیصش داد! به نظرم هیچ کس بهتر از مارک بگلی اون نماد عنکبوت روی لباس اسپایدی رو زیبا طراحی نمیکنه! چهره های کاراکتر ها بسیار خوب احساسات رو منتقل میکنه و همونی هست که باید باشه. نکات تامل برانگیزی هم در طراحی ها وجود داره که میشه بهشون دقت کرد مثلا اینجا:
s4.uupload.ir/.../...
بگلی چهره بومرنگ رو طوری طراحی کرده که انگار از خیانتی که به پیتر کرده خیلی خوشحال نیست و حالش خیلی خوب نیست. گفتم که به احتمال زیاد اسپنسر باز هم با بومرنگ سر و کار داره. طراحی ها به سرعت از جایی به جای دیگه میرن ولی خواننده هرگز احساس گیج شدن نمیکنه و داستان خیلی خوب روایت میشه. در کل طراحی های مارک بگلی بسیار عالی هست و خوشحالم که طراحی های این داستان به دستان توانای او سپرده شد.
ترجمه و ادیت:
گر خواهی نباشی آماتور
مترجم و ادیتور اسپایدی شو!
آقا وِردی چیزی توی کار هست؟ جادویی؟ هیچی؟ مگه میشه! مگه داریم! اصلا این تیم رو شما نگاه کن! "آقای محمد صالح حیدری، آقای ترابی و آقای رجبی!" این تیم گالاکتوس رو سه به هیچ میزنه! اصلا من که در اون حد و اندازه نیستم که از ترجمه و ادیت شما ایراد بگیرم و در حد یک آدم معمولی میگم که عالی بود و من هیچ جا در خوندن کمیک مشکلی نداشتم.
با تشکر.
کی میگفت دوتا هری وجود داره ؟؟؟
خب معلومه پیشگوی سایت خانم ساداتی فر
نقد خودمد تو کامن بعدیم تقدیم میکنم
تشکر بابت ترجمه و ادیت
توی این شماره اسپنسر چند بار ما رو غافلگیر کرد اول از همه وجود هری توی صفحه آخر و بچه دار بودن بتی که حالا من حدس میزنم بچه یا مال فلش باشه که بعید یا ندلیز حالا توی شماره بعد معلوم میشه پدر بچه کیه
درمورد هری به احتمال زیاد دوتا هری وجود داره
خب توی این شماره و آرک خون بهای پادشاهی تمرکز همچنان روی پیتر بود و قهرمان های دیگه مثل لوکی کیج و هاکای از داستان خارج کرد تا تمرکز روی پستر بمونه درمورد کینگ پین و پسرش رز حالا معلوم نیست در آینده یا حالا نویسنده بعدی میخاد رابطه این دو نفر چیکار کنه
میرسیم به توم استون و رابی که به نظر میرسه فعلا با هم آشتی کردن
جیمسون که خب خدا بداد برسه معلوم نیست چه فکری توی سرشه
مریجین که این جا اون دختر شجاع که قبول میکنه پیگیر دوستش بشه و برخلاف سابق دیگه نمیگه من نمیاخم باهات باشم از این جور حرفا
رفقای پیتر که هر کدوم رفتن سوی خودشون فرد که خیانت کرد برگشت به سمت کار خلاف اون یکی که عاشق شد
بتی که با بچه برگشت حالا توی شماره بعد معلوم میشه پدر بچه کیه
و دوباره دردسر قرار از راه برسه معلوم شد اون شخصی که نورمن توی شماره قبلی داشت باهاش حرف میزد اسپات بود
توی این شماره و این آرک کینگ پین به کیندرد نیاز داشت اما با رسیدن لوح حیات به دستش و بر گردوندن پسرش دیگه نیازی به کیندرد نداره
طراحی من همیشه از طراحی های مارک بگلی لذت میبرم طراحی ایشون خیلی عالیه و چهره شخصیت ها خوب میکشه
و البته داستان بعدی مربوط به آفتاب پرست و خواهرش ترزا که ببینیم چه اتفاقاتی میفته
هنوز رمز و راز های زیادی از کیندرد موند
ترجمه و ادیت که عالی
داستان ۹ از ۱۰
طراحی ۱۰ از ۱۰
ادیت و ترجمه ۲۰ از ۱۰
تشکر
این شماره خیلی چیز های جالبی رو داشت آیا دوتا هری آزبورن داریم قضیه چیه ، کیندرد خیلی شخصیت مرموز و ترسناکی شده چه بلایی در آخر سر نورمن آزبورن میاد از خانواده گابلین ها میریم بیرون
آیا رز دوباره به فیسک خیانت میکنه هدف اصلیشون چیه می‌خوان چیکار کنن آیا فیسک بخاطر پسرش از این کار کناره گیری میکنه چون گفت ایندفعه همه چیز متفاوت خواهد بود آیا این کارو میکنه ؟ اگر این کارو بکنه جنگ بزرگی بین گانگسترای شهر اتفاق میوفته که برای اسپایدی مشکل پیش میاد اصولاً هیچکس اونطوری چاق نمیشه پس فکر کنم بتی حامله هست از کی قضیه چیه خیلی داستان داره جالب میشه
از سوال هایی که داستان مطرح کرد بگذریم
در کمیک از اینکه آنقدر خوب احساس پیتر رو نشون دادن خوشم اومد اول اینکه بخاطر خیانت بومرنگ ناراحت بود دوستاش اومدن پیشش بعدش هم که به اون احساسش اشاره میکنه که دوستای پیتر از پیشش رفتن یکی اون دوستش که عاشق یک شرور شده و ازش دور شده بومرنگ هم که خیانت کرد ولی بازم میگم از تصاویری که نشون داده شده بنظرم بومرنگ از خیانتی که کرده پشیمون شده و در ادامه داستان اونو دوباره میبینیم در کل به احساسات پیتر خیلی اشاره شد و خیلی هم قشنگ بود
در همین حد میتونم بگم چون کل داستان بیشتر سوال بود و به پیتر اشاره داشت درمورد پیتر باید بگم که فوق‌العاده بود واقعاً خیلی خوب به احساست اون اشاره کرده و اینکه نگران دوستش هم هست که با یک خلافکار رابطه داره
سوال هایی هم که ایجاد شد خیلی جذاب هستن و میتونن رو ادامه داستان خیلی تأثیر بزارن واقعاً قضیه بتی چیه چرا ما دوتا هری داریم و اینکه آینده کینگ پین و رز چی میشه دو تا احتمال درباره اینا وجود داره یک این هست که شاهد تنش های زیادی بین رز و پدرش میشیم و دو اینکه کینگ پین بخاطر پسرش از این کار ها بیرون میاد و بین گانگسترای شهر جنگی راه میوفته برای اینکه جایگزین کینگ پین بشن که جفتشون میتونه برای مخاطب جذاب باشه
داستان خیلی قشنگه مخصوصاً بخاطر احساسات پیتر
سلام خدمت دست اندرکاران اسپایدی ، مدیریت گرامی ، استاد عزیز و دوستان خوبم .
قبل از شروع یه تشکری داشته باشم از تیم ترجمه فوق حرفه ای اسپایدی که واقعا با نهایت سرعت و بهترین کیفیت کمیک رو ترجمه و ادیت میکنید. دست گلتون درد نکنه.
واقعاً این روز ها اسپایدی دات آی آر واقعا داره با کمیک هاش به شکل بی سابقه ای هجوم میاره. تقریبا روزی یه کمیک. شاهکاره!! حتی با وجود کم بود مترجم و ادیتور.
نگاهی به کمیک شماره 66 مرد عنکبوتی شگفت انگیز
( The Amazing Spider-Man #66 )
شماره 867 لگاسی
!!!هشدار اسپویل!!!
.
.
.
.
.
.
.
داستان :
اولاً یکم راجب کاور حرف بزنیم. خب کاور این شماره به نظرم خیلی هوشمندانه طراحی شده. یعنی اسپایدی روی چراغ راهنماس و چراغ هم قرمزه! این میخواد نشون بده که توی این شماره اسپایدی میوفته پشت چراغ قرمز تا اسپنسر بتونه به بقیه سوالات جواب بده. و همینطور هم بود و اسپایدی فقط توی چند پانل حضور داشت و فقط نقش راوی رو بر عهده گرفته بود.
به نظرم میتونیم این کمیک رو یه omega برای خون بهای پادشاه و جریانات لوح در نظر بگیریم که هم به اسپایدی استراحت داده میشه و هم اسپنسر از این فرصت استفاده میکنه تا حد امکان جریانات رو به جلو ببره و چشمامون رو نسبت به رانش باز تر بکنه.
شروع داستان با کیندرد و موردو همراهیم که به نظر دیگه صبر موردو سر اومده بود و می‌خواست یه کاری دست کیندرد بده که یهو اسپات میاد. به نظرم از این ران نیک اسپنسر به بعد احتمالا اسپات احیا میشه چون به نظرم پتانسیلش بد نیست. خب ما میبینیم که کیندرد آزاد میشه و پدرشو لت و پار میکنه. آقا من یه نظریه دارم :
«««««احتمالا هری واسه اینکه وقتی پدرش تمام این مدت زنده بود و نیومد که هری رو نجات بده و حتی یه خبری هم ازش نگرفت ناراحته؟؟ به نظرتون جور در میاد؟؟؟ نظر شوما چیه؟»»»»
این شماره داستانک بیتل و رندی رو هم دیگه کاملاً تموم کرد و نشون داد که این پدز کشتگی بین توم استون و رابرتسون تمومه و دیگه شاید یکم کمتر به هم سخت بگیرن. نظرم راجب این اتفاق مساعده. هرچند قبلاً هم گفتم که اون پدر کشتگی جذاب بود ولی این اتفاقی که افتاد به نوعی باعث ارتقاء شخصیتی هردو کاراکتر شایدم هر چهار کاراکتر شد و من اینجا از اسپنسر خیلی راضی هستم.
در ادامه همونطور که انتظارشو داشتیم که این اواخر اسپنسر بیاد و کلا قضیه اون اتفاقی که برای کارلی افتاد رو روشن کنه، بالاخره وقتش میرسه و اسپنسر دست روی اون داستانک مهم (!) هم میزاره. خب چشممون به جمال ام اج هم افتاد که مشهور شده و دیگه ما فقیر فقرا رو تحویل نمیگیره ولی اوردرایو خودشو به زور تحویل میده!!! خب احتمالا قضیه خیلی جالب میشه که در ادامه این دوتا میوفتن دنبال کارلی و اونم دست کیندرد هستش اونم با کی؟؟؟ هری آزبورن!!!! که حدس میزنم هری لایمن باشه!!!!! فکرشو بکن؟ پیتر وقتی بفهمه بعد از اون گند بومرنگ یه گند دیگه توی راهه چه حالی میشه؟؟ تازه رفت به لیز هم گفت شوهرت خبیث شده بیا و اینم درست کن!!!!! واقعاً اون صحنه آخریه خیلی باحال بود حالا توی آخر بخش داستان کامل نظرمو میگم.
اتفاق ویژه دیگه‌ای که اینجا شاهدش بودیم اینه که به نظر قراره دیگه بتی مثل اون قدیما به داستان های اسپایدی برگرده اونم دست پر؟؟ خب من به نظرم رسید که بتی بچه داره و اونم باید در ادامه معلوم بشه که اسپنسر شاید شاید یه داستانک کوچیک دیگه رو شروع کنه و در ادامه پاسخش بده.
اتفاق خوب و ویژه دومی هم که داشتیم اینه که جونا جیمسونمون شد همون قبلی!!! یعنی اسپنسر اومد و با کاری که کرد دوباره اسپایدی و جونا رو انداخت به جون هم ولی اینبار فرق میکنه چون ج‌ج‌ج از هویت اسپایدی خبر داره. و باحال تر از این داره دنبال یه قهرمان میگرده واسه اینکه لباس بده بهش؟؟؟ بن رایلی؟؟؟ شاید
اون پیچش آخری که کارلی کوپر رو توی زندان کیندرد نشون میداد به نظرم ویژه ترین اتفاق این شماره بود. بعد از جریان هایپ کننده ای که کیندرد سر کارلی آورد، دیگه اشارع ای بهش نشد و اینجا اسپنسر به موقع تصمیم گرفته که بره سراغش و سر ته قضیه رو جمع کنه ببره. ولی پیچش اصلی داستان این بود که فهمیدیم یه هری دومی هم هست که احتمالا هری لایمن هستش که اوضاع پیچیده تر شد یعنی جونم براتون بگه اسپنسر با چه رتکانی میخواد بهمون بگه که دو تا هری داریم؟؟ و این هری ورژن کیندرد واقعا کدومشونه؟؟؟
فضای داستان اسپایدرمنی بود، ریتم داستان خیلی خیلی خوب و باحال بود. کلا ریتم داستان رو دوست داشتم خیلی خوب از اینجا به اونجا سویچ میکرد و مخاطب باهاش همراه بود.
دیالوگ ها ساده و داستان گشا بودن. تعاملات هری و باباش برام جالب بودن. پیچش آخری شاهکار بود.
و با اینکه فان و اکشن نداشتیم. منم مشکلی نداشتم.
نمره داستان:
(10 از 10)
--------------------------
طراحی :
طراحی ها در کل خوب بودن و من در حالت کلی مشکلی ندیدم و خیلی راضی بودم.
صحنه اکشن که نداشتیم ولی چهره ها عالی طراحی شده بود. رنگ پردازی و افکتی که واسه کمیک انتخاب شده بود خیلی خوب و هماهنگ با داستان بود.
به نظرم اگه طراحی داستان های اسپایدی شبیه به افکت و فضای داستان های مایلز مورالز که توی سایت ترجمه میشن، بشه جالب تر نمیشه؟؟؟؟
نمره طراحی :
(9 از 10)
-------------------------
شخصیت ها :
شخصیت اصلی یا پروتاگونیستمون اینجا تایم اوت داشت. ولی شخصیت پردازیش به نظرم درست بود. چون مثل همیشه مسئولیت کاری که انجام داده بود رو قبول کرد و هیچ بهونه ای نیاورد و مثل همون اسپایدی قبلی که میشناختیم داشت خودشو سرزنش میکرد.
بقیه کاراکتر ها هم به نظرم درست بودن. چون داستان توی چندین لوکیشن مختلف بود واسه همین زیاد روی یک کاراکتر تمرکز نشد واسه همین هیچ ویژگی ناقضی نداشتیم.
نمره شخصیت ها:
(10 از 10)
--------------------------
ترجمه و ادیت :
مثل همیشه عالی و درجه یک هستش. بنده به نوبه خودم از تمامی زحمت کشان این مقاله نهایت تشکر را دارم و آزوی شادی و سلامتی برای شما میکنم.
---------------------------
باز هم ممنون از زحمات شما اساتید محترم
مخلص شما : Ehsan Spider
خطر اسپویل از اون گنده هاش.
یک نکته.اگر این هری ازبورن معمولیه پس کی توی شماره 57(اگه اشتباه نکنم)داشته اون حشره رو کنترل میکرده که این دکتره رو بدزده؟
در کل سر قضیه هری ازبورن صبر کردن بهترین چیزه.
برگردیم سر کینگ پین.فکر کنم پیتر و نیو اونجرز متوجه شدن اصلا اینکه گذاشتن فیسک شهردار بمونه از اولم اشتباه بود.
من فکر کنم قراره در اینده کینگ پین به خاک سیاه بشینه.پسرش که قطعا بهش خیانت میکنه به نظر من.از شهرداری هم ورش میدارن.
فکر کنم 8 شماره باقی مونده کلا تمرکزش روی کیندرد و پیتر باشه.و دکتراسترنج هم قطعا قراره برگرده به داستان.
در کل بی صبرانه منتظر شماره بعدی هستم فعلا نمیشه نظر جدی داد .
ولی از شماره بعد تمرکز یه مقدار میره سمت خواهر پیتر و آفتاب پرست
واقعا با این همه داستانک جذاب من نمیدونم اسپنسر چرا داره میره؟ و اگه میدونسته داره میره چرا یه سری شماره ها رو اونقدر کش داد؟
به نظرم یه مقدار تغییرات ناگهانی تو برنامه هاش پیش اومد که احتمالا بعدها فاش میشه
بله میریم سراغ توطئه آفتاب پرست که من خیلی به تم این آرک امیدوارم. یه جورایی متفاوت تر از این داستان های مرموز اخیر به نظر میرسه. انگار اسپنسر میخواد با تغییر سبک آخر رانش رو تموم کنه. کلا از تعامل پیت و خواهرش خوشم میاد و دوست دارم بیشتر ببینمش و بفهمم. در کل پیش‌بینی من اینه که در حین یا بعد از این آرک منتظر مقاله فوق‌العاده «۱۰ حقیقی که باید درباره ترزا پارکر بدانید» هستم. همانطور که استاد قبلا گفتن فکر کنم برنامه‌های اسپایدی واسه خواهرش مربوط به این آرک باشع؟؟
پس با این حساب ما باید صبر کنیم نویسنده بعدی به کینگ پین و پسرش و باقی مسائل باقی مونده بپردازه
مقاله ترزا پارکر رو گذاشتم برای وقتی که آرک تموم بشه . چون به نظر میرسه قراره حقایق جدیدی درباره ترزا فاش بشه
احتمالا رز در باقیمانده run اسپنسر مجالی برای حضور دوباره پیدا نکنه
با تشکر از اساتید ادیتور و مترجم این شماره.
خوب این شماره هم مثل شماره قبلی با سوپرایز به اتمام رسید. نیک اسپنسر قبلا هم نشونه هایی داده بود که دو تا هری وجود داره. تو چند شماره قبلی هم یک پانل نشون داد هری ابزارلات گابلینی خودش رو داره که با هری کیندرد جور در نمیومد. در کل حضور دو تا هری سوالات زیادی رو پیش میاره که چجوری شده که دو تا هری وجود داره؟ آیا اون هری که در دستان پیتر جان داد دیگه هرگز برنگشت و نورمن یه کلون ازش ساخته؟ یا اینکه ... در کل تو قضیه کیندرد نیک اسپنسر هنوزم داره ذهن ما رو قلقلک میده.
امیدواره نیک اسپنسر قضیه کیندرد رو تموم کنه و بره.
حالا از این که بگذریم نقطه عطف ماجرای این شماره این بود که پیتر حالا چگونه میخواد با خیانت بومرنگ کنار بیاد و متوجه میشه که این همه مدت خیلی سرش شلوغ بوده که از دیگران غافل بوده. و اینجا هم دوباره سوپرایز! حضور دوباره بتی برنت اونم در حالی که یک تو راهی داره!
با تشکر دوباره.
نقد و بررسی شمارهٔ ۶۶ (۸۶۷ لگاسی) از سری کمیک های "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" (The Amazing Spider-Man)
هشدار: این نقد حاوی اسپویل است!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مقدمه:
شخصیت بسیار محبوب پیتر پارکر ملقب به مرد عنکبوتی برای اولین بار در شمارهٔ ۱۵ از کمیک «فانتزی شگفت انگیز» و به دستان خلاق و توانمند استن لی و استیو دیتکو خلق شد. محبوبیت این شخصیت بسیار زیاد ـه و سری های اختصاصی بسیار زیاد و موفقی رو پشت سر گذاشته. حالا سری کمیک های اصلی این شخصیت با عنوان «مرد عنکبوتی شگفت انگیز» به شماره‌ی ۸۶۷ رسیده و نویسنده‌ی حال حاضر این سری یعنی جناب آقای "نیک اسپنسر" ایده های بکر و جذابی که قبلاً توی این سری کمیک ها پیاده کرده رو داره پیش میبره و داستان های جالبی رو خلق میکنه. در این شماره هم شاهد روایت ادامه‌ی ماجرا و خلق شدن کلی داستانک جذاب دیگه هستیم. با بنده یعنی «Scarlet Speedster» در نقد این شماره همراه باشید...
داستان (پروتاگونیست و آنتاگونیست):
بعد از غوغایی که شمارهٔ ویژهٔ خون بهای پادشاه داشت، اسپنسر توی این شماره بیشتر سعی میکنه که به پرداخت اتفاقات این چند وقت اخیر بپردازه. یعنی تقریباً توی هر دو سه صفحه ما یا شاهد پرداخت بیشتر به یه داستانک از این چند وقت بودیم، یا سرانجام دادن به اون داستانک و یا شروع یه داستانک جدید. منم یکی یکی به این داستانک ها میپردازم. اول از همه باید بگم که این شماره خیلی ریتم خوبی داشت و با داستانی که روایت میکرد همخوانی داشت. از شخصیت پردازی ها هم لذت بردم. بگذریم... در ابتدا شکنجه های دوباره‌ی بارون موردو روی کیندرد رو شاهد هستیم که نشون میداد حالا که کینگ‌پین به جای کیندرد از طریق لوح حیات به خواسته‌ش یعنی زنده کردن پسرش ریچارد فیسک/رز رسیده، چه بلایی قراره سر هری بیاد. که در ادامه هم میبینیم که نورمن آزبورن به همراه یکی از خبیثان گمنام و بیخود اسپایدرمن به نام اسپات جلوی موردو رو میگیره و موفق میشه تا پسرش رو نجات بده. نورمن (که چند وقته از گناهانش تطهیر شده) تموم این کار ها رو انجام داد تا تونسته باشه بالاخره یه کار خوب در قبال پسرش انجام داده باشه و پیش خودش فکر میکنه که شاید هنوز برای جبران دیر نشده باشه؛ اما هری قرار نیست سالهای بسیار ظلم و ستم پدرش به اون و کینه‌ای که نسبت بهش داره رو فراموش کنه و دیدیم که چه بلایی سر نورمنِ بی دفاع آورد. معلوم هم نیست که ادامه‌ی ماجراش به کجا کشیده میشه و فعلاً باید منتظر بمونیم... مسئله بعدی ای که دوست دارم راجع بهش صحبت کنم، وضعیت فعلی پیتر ـه. در حال حاضر ما با یه پیتر داغون و جاخورده طرفیم که هنوزم تو شوک خیانتی که بومرنگ بهش کرده مونده و نتونسته باور کنه بعد از اعتمادی که بهش کرده بود اینطوری بهش خیانت شده. و احتمالاً به دلیل اینکه اعتماد اون به بومرنگ در نهایت منجر شده به زنده شدن یک فاجعه و هرح مرج متحرک به نام رز، احتمالاً مسئولیت اون بیشتر هم خواهد شد. در هر حال پیتر بعد از مدت ها به دیدار دوست قدیمیش یعنی منشی سابق دیلی بیوگل، بتی برنت میره و غافلگیری بعدی داستان در اینجا کلید میخوره... اونم اینه که بتی بارداره و معلوم نیست که پدر بچه کیه و بتی این مدت چه وضعیتی داشته که قطعاً دونستنش در شماره های بعدی میتونه جالب باشه... شخصیتی که علارغم حضور کمش در داستان خیلی از شخصیت پردازیش لذت بردم جی جونا جیمسون بود. جونا که به خیال خودش فکر میکرد داره با این کار به محبوبیت پیتر بین عموم مردم کمک میکنه، ناگهان با یه ضد حال رو به رو شد و حسابی خورد تو ذوقش. جملاتی که جونا به زبون میاره رو احساس میکنم که از ته دلشه و واقعاً میخواسته بعد از سالها خرابکاری و بدنام کردن اسپایدرمن، این دفعه جبران کرده باشه. اما این وسط یکم زیادی برای پیتر مسئولیت تراشید و بعد هم که پیتر ارتباط خودش رو باهاش قطع کرد. جالبه که در انتها هم دوباره رگ جیمسونی‌ـش (!) میزنه بیرون و میگه که حالا دیگه وقتشه که یه قهرمان دیگه گیر بیاره. و خدا میدونه که قراره چه دسته گل های دیگه‌ای به آب بده...
پروتاگونیست:
به جز چیز هایی که بالاتر درباره‌شون صحبت کردم و اشاره‌ای که بهشون داشتم، ما چیز دیگه‌ای از پیتر این شماره ندیدیم. فقط همون پیتری که به شدت از خیانتی که بومرنگ بهش کرده جا خورده و توش مونده. و حالا که میدونه اعتمادش به بومرنگ باعث زنده شدن رز شده، احتمالاً یکم بیشتر درگیر این قضایا بشه. چیز دیگه‌ای هم ندارم که به گفته هام اضافه کنم...
آنتاگونیست:
از اونجایی که شمارهٔ ویژهٔ خون بهای پادشاه با غافلگیری زنده شدن پسر کینگ‌پین یعنی ریچارد فیسک/رز به پایان رسید، فکر کنم هممون انتظار داشتیم که توی این شماره حضور بیشتری رو از این پدر و پسر ببینیم. اما اسپنسر تصمیم گرفته به جای این کار به چیزای دیگه بپردازه و مخاطب رو همچنان برای این قضیه مشتاق نگه داره. اما باز هم اشاره کوچیکی رو به اونها داشتیم و اینطور که معلومه، فیسک این دفعه میخواد با پسرش بهتر رفتار کنه تا به نوعی گذشته رو جبران کرده باشه. چیزی که حتی نورمن آزبورن رو هم تحت تأثیر قرار داده...
طراحی:
بالاخره... بعد از مدت نسبتاً طولانی غیبت... "مارک بگلی" به سری کمیک های عنوان ASM برگشت! راستش بار ها گفتم که طراحی های بگلی کاملاً با اسپایدرمن و دنیایی که داره جفت و جور هستن و برای به تصویر کشیدن اونها خیلی مناسب به نظر میرسن. اما متأسفانه شاهد بودیم که این مدت بگلی فقط کاور های این عنوان رو طراحی میکرد و خبری از طراحیش برای داستان اصلی نبود. ولی در این شماره بعد از مدت ها دیدیم که بگلی برگشت و یه بار دیگه با طراحی های محشری که داشت خودش رو بهمون ثابت کرد. راستش اصلاً نمیدونم از کجا شروع کنم... طراحی های بگلی یه سبک خاصی دارن و با استفاده از یه تکنیک منحصر به فرد سایه زنی، یه جور حالت سه بعدی و رئالیستیک رو تداعی میکنن که من واقعاً از این مورد لذت میبرم. سبک خاص بگلی روی طراحی شخصیت ها هم تأثیر میذاره و قطع به یقین شما هم میتونین طراحی کاراکتر های اون رو از باقی طراح ها تشخیص بدید. چهره ها به بهترین شکل ممکن احساسات رو منتقل میکنن و یه وجه انسانی رو به خودشون گرفتن که این قضیه واقعاً تبحر خودش رو میخواد که بگلی هم اون تبحر رو داره. یه حس و حال و فضای خاصی رو میتونم توی طراحی های بگلی احساس کنم که توی هیچ طراحی دیگه‌ای پیدا نمیکنم؛ اون فضا هم بنا به تغییر جو داستان تغییر پیدا نیکنه. پویایی و تحرک خاصی توی طراحی ها دیده میشه که خیی دوستش دارم. جزئیات خوبی رو هم در پس زمینه پانل ها میشه دید که آدم رو به خودشون جذب میکنن. از اونجایی که داستان لحظات اکشنی در خودش نداشت، به همین دلیل هم نتونستیم از طراحی های زیبای بگلی در این زمینه مستفیض بشیم؛ اما شخصاً به قدری از طراحی های بگلی در زمینه های دیگه لذت بردم که اصلاً کمبود اکشن توی طراحی این شماره رو احساس نمیکنم. در مجموع خیلی امیدوارم که بگلی توی شماره های بعدی هم به طراحی ادامه بده و خودش رو با طراح دیگه‌ای جایگزین نکنه. واقعاً که با هر شماره دیدن طراحی های بگلی انرژی خاصی میگیرم...
ترجمه:
مثل همیشه از ترجمه های محشر آقای حیدری لذت بردم. درست مثل همیشه روون، ساده و واضح، گاهی طنز و در مواقع لزوم دراماتیک و... واقعاً که ترجمه های شما بی‌نقص هستن و خیلی ازشون لذت میبرم. خسته نباشید و ممنون بابت ترجمه های perfect شما! از استاد ترابی عزیز هم بابت نظارت بر ترجمه ها تشکر میکنم.
ادیت:
ادیت های آقای رجبی عزیز هم مثل همیشه عالی بودند. ادیت هایی که انجام میدید خیلی باکیفیت و چشم نواز هستن و کاملاً با کمیک در آمیخته میشن. کاور هم به بهترین شکل ممکن برگردونده شده بود و از لوگویی که داره خیلی خوشم میاد. بابت تمام زحماتی که کشیدید ممنونم و بهتون خسته نباشید میگم.
جمع بندی:
این شماره هم از اون شماره های مهم بود که برای یه جمع بندی از برخی داستانک ها و آغاز یک سری داستانک جدید بهش نیاز داشتیم و به خوبی تونست از پس وظیفه‌ای که داشت بر بیاد. به علاوه یه بازگشت باشکوه از مارک بگلی که به شدت از طراحی هاش توی این شماره لذت بردم و باز هم ابراض امیدواری میکنم که شماره های بیشتری رو طراح این عنوان باشه. در کل برای خوندن ادامه داستان ها قطعاً به این شماره نیاز پیدا میکنید. پس به هیچ وجه از دستش ندید...!
نمرات:
داستان: ۹.۵/۱۰
طراحی: ۱۰/۱۰
ترجمه: ۱۰/۱۰
ادیت: ۱۰/۱۰
در پایان ، سپاس از تیم بی‌نذیر اسپایدی که این شماره از این عنوان رو هم بدون هیچ چشم داشتی در اختیار ما قرار دادند. به زودی با نقد شماره‌ی بعدی در خدمت شما خواهم بود!
همچنین تشکر میکنم از کسانی که تا اینجا نقد و بررسی بنده رو تحمل کردند.
روز و روزگارتون خوش !
خوراک‌خوان (آراس‌اس) دیدگاه‌های این محتوا