نقد و بررسی بازی مردعنکبوتی 2 (Marvel's Spider-Man 2)

نقد-و-بررسی-بازی-مردعنکبوتی-2-marvel-s-spider-man-2-تحلیل-مارول-اسپایدرمن-مرد-عنکبوتی-گیم-رویو-review-اسپایدی-سایت-انتقاد-ضعف-و-قوت

و سرانجام من این بازی رو تموم کردم و این شما و این نقد اینجانب ...

این نقد دارای اسپویل است و داستان بازی را لو میدهد.

 

در ابتدا باید توضیح بدم شخصاً برایم نوشتن نقد برای بازی های رایانه ای سخت ترین نوع نقد نوشتنه. چون به قول معروف دَنگ فَنگ زیاد داره. اولا اینکه باید حتما خودم بازی رو تموم کنم (برخلاف یه سری دوستان در سایت های وطنی که صرفا با نگاه کردن ویدئوهای یوتیوب یا خوندن نقدهای خارجی دست به قلم میشن!) و این زمان میبره چون با در نظر گرفتن مشغله های روزانه نمیتونم یک سره پای بازی بنشینم و مثلا ظرف مدت 2 روز تمومش کنم. ثانیا، یک گیم برخلاف فیلم و انیمیشن جزئیات زیادی داره و آدم نمیدونه باید از کجا شروع و دقیقا به چی اشاره کنه. آخرش هم همش فکر میکنی یه چیزی رو از قلم انداختی! اما سعی میکنم از روی یادداشت هایی که موقع انجام بازی برداشتم و همینطور از روی احساس و برداشت و البته مثل همیشه براساس وفاداری به ذات شخصیت ها براتون این نقد رو بنویسم. پس به قول مرحوم «بهرام شفیع»، میریم که داشته باشیم!

مقالات زیر را هم توصیه میکنم حتما بخوانید:

ایستراگ (EASTER EGG) ها، ارجاعات، اشارات و نکات پنهان بازی "مردعنکبوتی 2"

10 ماموریت فرعی برتر در بازی اسپایدرمن 2

تسک مستر کجاست و چرا در بازی مرد عنکبوتی 2 حضور نداشت؟

رتبه بندی باس فایت (BOSS FIGHT) های بازی اسپایدرمن 2 (کنسول PS5) + لینک دانلود و تماشا

10 دشمنی که میخواهیم در بازی مردعنکبوتی 3 ببینیم!

10 کمیکی که الهام‌بخش بازی MARVEL'S SPIDER-MAN 2 بوده اند

رتبه بندی 10 مرگ شوکه کننده در بازی اسپایدرمن 2

معرفی تمام لباس های بازی مردعنکبوتی 2

10 اسپویل بزرگ مرد عنکبوتی 2 (بازی ویدئویی 2023) + لینک دانلود و تماشا

 

ببینید بازی در تمام زمینه های نسبت به قسمت قبلی خودش بهبود پیدا کرده. من خودم وقتی چشمم به اولین مرحله بازی افتاد با خودم گفتم که وای خدا، عجب رنگ و رویی داره! یعنی نیویورک هرگز اینقدر باحال نبوده. دلیلش گرافیک بسیار بالای بازیه که در تمامی مود (Mode) ها از قابلیت "رهگیری پرتو" (Ray Tracing) بهره میگیره (تکنولوژی رهگیری پرتو یکی از بزرگ‌ترین پیشرفت‌های سال‌های اخیر در حوزه گرافیک کامپیوتری محسوب می‌شود که به تازگی به صنعت گیمینگ راه پیدا کرده است. این تکنولوژی مبحثی جدید در حوزه گرافیک بوده و برخی این فناوری را آینده گرافیک کامپیوتری می‌دانند. تکنولوژی رهگیری پرتو تا همین اواخر قادر به پیاده‌سازی در بازی‌های ویدیویی نبود. این فناوری صرفاً در انحصار صنعت فیلم‌سازی قرار داشت و برای مدت‌های طولانی برای تولید تصاویر کامپیوتری در انیمیشن و افکت‌های بصری استفاده می‌شد). بعدش بلافاصله وارد اولین باس فایت بازی میشویم که با مردشنی هستش و فوق العاده حماسیه (جالبه که آثار تخریب مردشنی در شهر، تا مدتها بر جا میمونه!).

باس فایت سندمن

من نمیخوام زیاد درباره ش صحبت کنم چون تو مقاله "رتبه بندی باس فایت ها" کاملا درباره ش توضیح دادم (در اینجا) و از همون ابتدا نشون میده که بازی چقدر پیشرفت داشته. چیزی که شاید بیشتر نظرمون رو به خودش جلب میکنه بزرگتر شدن نقشه ی بازیه. درسته که قسمت اول و بازی اختصاصی مایلز مورالز محیط باز بودند ولی محدودیت داشتند اما در قسمت دوم مناطق قابل دسترسی بیشتری داریم که خبر بسیار خوبی برای گیمرهاست. و نکته اینه که به لطف قابلیت های جدید مثل web wings (که اجازه میده در هوا شناور بمونیم) تردد در سطح شهر حتی از قبل هم Fun تر شده و آدم ازش خسته نمیشه.

بازی از نظر داستانی و تعدد شخصیت ها هم بسیار بزرگ تر شده. اولین چیز در این زمینه، حضور مایلز مورالز است که در قسمت اول حضور داشت ولی قدرت فوق بشری نداشت و فقط در چند ماموریت فرعی مخفی کاری او را دیدیم. اما اینجا در کنار پیتر پارکر در تمام طول داستان حاضره و شخصیت playable هستش. درسته که قبلا در بازی Shattered Dimensions با 4 مردعنکبوتی متفاوت سر و کار داشتیم ولی تا جایی که یادمه سابقه نداشته در یک بازی واحد، دو مردعنکبوتی با قابلیت های تمام و کامل به صورت مشترک در مراحل ظاهر شوند و داستان را جلو ببرند، به گونه ای که حتی بسیاری از ماموریت ها به صورت مساوی بین آنها تقسیم شده. از نظر توانایی های فوق بشری و ضربات نیز شاهد گستردگی هستیم و پیتر به لطف قدرت های سیمبیوتی که بدست میاره و مایلز هم به خاطر ارتقایی که از نظر قدرت های بیوالکتریکی برایش حاصل میشه از این نظر رشد کرده اند. حتی شوخ طبی و جوک هایی که از زبان پیتر و مایلز میشنویم نیز پیشرفت کرده اند و شوخی هاش کلیشه های و نه چندان بامزه ی مایلز کاملا نشون دهنده ی شخصیت نه چندان بالغ اوست ولی پیتر پارکر پخته تر و حرفه ای تر در این زمینه عمل میکنه (اونجایی که به اون یارو که لباس خرس پوشیده میگه "شرمنده ، عسلمون تموم شده" منو از خنده روده بر کرد!). اینجا براتون یک ویدئو از صحنه ها و شوخی های بانمک بازی آپلود کرده ایم. 

مایلز و پیتر

برخی از منتقدین در سایت های معروف مثل IGN ادعا کرده اند که سیستم مبارزه بازی باید تغییر میکرده چون تکراری شده و به همین خاطر نمره کامل به بازی نداده اند! این در حالیه که سیستم مبارزه به صورت پایه ای و basic هرگز در دنباله ی یک بازی دگرگون نمیشه (سیستم مبارزه در بازی های "آرکهام" رو یادتونه؟) و فقط بهبود پیدا میکنه. چون واقعا چرا باید از فرمول طلایی خودت که خوب جواب داده دست بکشی؟! اینجا همه همینه و سیستم بازی که در قسمت اول هم عالی بود، عالی تر شده و مثلا finisher های بیشتری داریم، گجت ها جدید و بهینه تر و باحال تر شده اند. یا همانطور که اشاره کردم قابلیت های لباس سیمبیوتی و لباس آنتی ونوم باعث تنوع در ضربات شده اند. ضربات تیم آپی (مشترک) که در بازی مایلز معرفی شدند اینجا خیلی بهتر اجرا میشن. کلا مبارزات سخت تر شده اند (به ویژه با ورود اون سگ های رُباتی) و این چیز خوبیه چون به نظرم درجه سختی بازی قبلی یه مقدار پایین بود.

و البته حتما خبر دارید که برخی مراحل را میشه با ونوم انجام داد (!) که او هم خودش کلی قابلیت و ضربه و .. داره! حتی اگه دقت کنید مثلا در مرحله مربوط به تعقیب فلیشیا هاردی (گربه سیاه) بحث وسیله جادویی پیش میاد که باهاش میشه دریچه درست کرد و همین دریچه ها باعث میشه تاب خوردن (web-swinging) خلاقانه تر و باحال تر بشه. کلی هم لباس باحال و کاربردی برای باز کردن هست. یا مثلا در کمال شگفتی وقتی داری ماموریتی را با پیتر انجام میدی ممکنه در سطح شهر با مایلز برخورد کنی یا برعکس! پس بازم تکرار میکنم: اینسامنیاک "مکانیک بازی" (game mechanics) رو حفظ کرده ولی به شیوه های مختلف سعی کرده اون رو بهبود و ارتقا بده و متنوع بکنه.

یک سری هم اومدن از ماموریت های فرعی مری جین انتقاد کردن چون ریتم بازی رو کند میکنه و ..! این در حالیه که حتی این ماموریت ها نیز رشد داشته اند و در حالی که در بازی قبلی بازیبازها کار خاصی نمیتونستند باهاش انجام بدهند اما این بار قضیه فرق میکنه چون ام جی وقتی در سیمکاریا بوده زیر نظر سیلور سیبل تمرین دیده و میتونه گلیم خودش را از آب بیرون بکشه. ضمن اینکه، از نظر داستانی ام جی همچون دنیای کمیک یک شخصیت بی باک و مستقل داره و حتما باید ماموریت های خاص خودش رو میداشت که این ویژگی ها را بهتر بروز میداد.

بازی مری جین

نوآوری دیگر هم مربوط به "فلش بک" میشه که اولش با بخشی درباره زن عمو می و درسی که به پیتر درباره ی تعادل داده بوده شروع میشه و در کمال ناباوری به ماموریتی میرسه که در آن پیتر و هری در گذشته کاری را انجام میدهند! این بخش ها نه تنها با تغییر دادن پرسپکتیو، تنوع ایجاد میکنند بلکه به بازیباز این امکان را میدهند تا با گذشته ی پیتر قبل از وقایع بازی قبلی بیشتر آشنا شوند (فقط ای کاش عمو بن را هم میدیدیم) اما از نظر من بزرگترین مزیت فلش بک اینه که ما رو به خوبی با شخصیت هری آزبورن آشنا میکنه. این دقیقا چیزیه که فیلم نا امید کننده "مردعنکبوتی شگفت انگیز 2" از فقدانش در رنج بود. یعنی هری همینجوری سرشو انداخت و وارد داستان شد بدون اینکه به شخصیتش خوب پرداخته بشه. اما اینجا به لطف دیالوگ ها و صحنه های فلش بکی کاملا با پس زمینه ی او آشنا میشویم و این باعث میشه که وقتی خبیث میشه بیشتر باهاش ارتباط برقرار کنیم.

هری ازبورن

ماموریت های فرعی هم نسبت به قبل خیلی بهتر شده اند و نه تنها خسته کننده نیستند بلکه هدفمند هم هستند یا در نهایت به پیچش جالب یا هیجان انگیزی منجر میشوند. بهترین نمونه اش ماموریت جمع آوری رُبات های عنکبوتی است که در نهایت به انیمیشن در میان دنیای عنکبوتی ختم میشه و حسابی ما رو سرحال میاره! (مورد شماره 8 در این مقاله را بخوانید). یا مثلا ماموریت هایی که به آفتاب پرست و کلتوس کسدی ختم میشوند و نشون میدن که قراره در بسته های الحاقی (DLC) این شخصیت ها را داشته باشیم. صحنه های سینمایی (cutscenes) که بهشون "میان پرده" یا "صحنه برش" هم گفته میشه، در قسمت قبل هم عالی بودن ولی از بازی "مایلز مورالز" شروع به پیشرفت کردن و در این بازی به اوج خودشون میرسن و با خوبی با گیم پلی ترکیب میشوند و اونقدر چشم نواز و خوش ساخت هستند که انگار دارید یک انیمیشن با کیفیت سینمایی تماشا میکنید و کاملا وظیفه خود را به انجام میرسانند: هدف پیش بردن داستان، معرفی چهره‌های جدید در بازی، دادن اطلاعات و سوابق بیشتر در مورد داستان و ارائه سرنخ‌های جدید به گیمرها.

داستان قسمت اول محشر بود و به سختی میشد تصور کرد که بشه روی دستش بلند شد ولی قسمت دوم این کار رو با غوطه ور کردن عمیق تر خودش در تاریخچه غنی مردعنکبوتی در دنیای کمیک بوک به انجام میرسونه. کلا داستان بازی فشرده تر و شلوغ تره و شخصیت های جدید زیادی معرفی میکنه ولی این برای یک بازی خیلی خوبه چون باعث میشه حتی بعد از تمام کردنش هم سرتون گرم باشه. ضمن اینکه خیلی از اتفاقات و شخصیت ها در بازی قبلی به نوعی غیرمستقیم مورد اشاره قرار گرفته بودند و حالا پیگیری میشوند. مثلا میدونستیم که هری مریضه و قراره به سیمبیوت ربط پیدا کنه و اینکه چقدر با پیتر پارکر رفیقه. یا اشاراتی به دکتر کانرز و میستریو در قسمت قبلی شده بود و دیگر شخصیت ها مثل مستر نگاتیو و نورمن آزبورن به خوبی در قسمت قبلی معرفی و تثبیت شده بودن و حالا قصه شون ادامه پیدا میکنه. و نکته مهم اینه که داستان مثل دفعه ی قبل و مثل همه داستان های برتر طول تاریخ اسپایدرمن، قلب و روح داره. یعنی جوری نیست که فقط صحنه ای اکشن خلق کنه بلکه برای تک تک شخصیت های اصلی (پیتر پارکر، مری جین، هری آزبورن و کریون) انگیزه و هدف درست میکنه و از دید انسانی بهشون نگاه میکنه.

پیتر و مایلز و مری جین هر سه دغدغه های خودشون رو دارند. پیتر همچنان خودش رو بابت مرگ زن عموش مقصر میدونه و از طرفی نمیخواد یکی دیگر از عزیزان خودش به نام هری را از دست بده. سپس با سیمبیوت پیوند میخوره و بر مشکلات روحی اش افزوده میشه و باید یاد بگیره چطور با اعتماد به نزدیکان خودش رهایی پیدا کنه. مایلز در آستانه ورود به زندگی جدید و دانشگاه مشکلات زیادی داره و البته با ورود مجدد شخصیت مستر نگاتیو حس انتقام جویی در مایلز زنده میشه زیرا او را قاتل پدرش میدونه. او از نظر توانایی های خودش در قالب مردعنکبوتی هم همچنان دچار تردیده ولی کار به جایی میکشه که آخر داستان و وقتی پیتر تصمیم میگیره برای مدتی اسپایدرمن بودن را کنار بگذاره، جایش را بگیره. ام جی هم از نظر شغلی مشکل داره و بیش از زمان دیگر به پشتیبانی پیتر نیازمنده. و جالبه که رخدادهای داستان همگی در خدمت شخصیت ها و پیشبرد آرک های داستانی هم آنها هستند و به دغدغه های آنها مرتبط میشوند و در نهایت به سرانجام میرسند و این یعنی بزرگترین نقطه قوت یک اثر ساخته شده از روی منبع کمیک بوکی.

بازی صحنه های احساسی کم نداره و من لازم میدونم به مرگ پیتر اشاره میکنم که چقدر قشنگ اونو احساسی کردن: در پس زمینه هری داره با کریون میجنگه. ام جی دست پیتر رو که زخم کاری برداشته میگیره و بهش کمک میکنه لنگان لنگان راه بره و او را با خودش میبره تا از مهلکه نجاتش بده. پیتر از فرصت استفاده میکنه و ازش معذرت خواهی میکنه که همیشه سرش شلوغ بوده و براش به قدر کافی وقت نذاشته. یه جای دیگه هم در ابتدای بازیه (بعد از باس فایت مردشنی) که پیتر با مدیر مدرسه مواجه میشه که ازش انتقاد میکنه که چرا کلاس درس رو ول کرده و رفته در حالی که باید میموند و از بچه ها محافظت میکرد. این یک لحظه تلخه که بارها در دنیای کمیک نظیرش رو دیده ایم و اشاره داره به تناقض همیشگی در داستان های مردعنکبوتی. چون ما میدونیم که پیتر کلاس رو ول کرد تا با مردشنی بجنگه تا از جون مردم محافظت بشه ولی طبیعتاً مدیر از این قضیه خبر نداره و پیتر را به ناحق متهم میکنه و پیتر بیچاره چاره ای نداره جز اینکه سکوت کنه ... همینه اینا هستن که باعث میشن بازی برای من شاهکار بشه. بخش های گرافیکی و فنی هم مهم هستن ولی برای هواداری مثل من توجه به این چیزاس که بهم ثابت میکنه اینسامنیاک حواسش بوده داشته چیکار میکرده.

همه میدونند که هیچ وقت از ونوم و سیمبیوت ها و اینجور چیزا در داستان های اسپایدرمن استقبال شایانی نکرده ام. به نظرم ورود سیمبیوت ها به قصه های قهرمان محبوبم باعث شد تا حدی از رگ و ریشه های همیشگی خودش فاصله بگیره چون منشاء فضایی ونوم رو با خاستگاه زمینی پیتر پارکر و دشمنانش در تعارض دانسته ام (حتی شخصیتی مثل «مخترع مخوف» را که از دشمنان درجه سه مردعنکبوتیه در کمیک های ابتدایی به بیگانه های فضایی مرتبط کرده بودند بعدا اصلاح کردند که در این مقاله بهش اشاره شد. یا مثلا میدونید که استیو دیتکو چقدر در مقابل استن لی مقاومت کرد تا ریشه های گرین گابلین را ماورایی و جادویی نکند که در مورد شماره 6 از این مقاله بهش اشاره شده). اما در اینجا مشکلی نداشتم. یعنی با یکی از بهترین نسخه های ونوم طرف هستیم.

اولا که هری آزبورن کاملا یکی شخصیت سمپاتیک است و من بدم نیومد که به جای ادی براک (که همیشه در دنیای کمیک با انگیزه های خباثتش مشکل داشته ام) او به ونوم تبدیل میشه. چون در نهایت دشمنی اش با مردعنکبوتی ملموس تر از آب در میاد. هری اولش یه قهرمانه و به سیمبیوت نیاز داره تا زنده بمونه چون مانند یک لباس ترمیمی و پزشکی عمل میکنه (این بخش سیمبیوت را از "کمیک ونوم نهایی" اقتباس کرده اند که اینجا ترجمه شده) ولی تاثیرات لباس و همچنین حس حسادت و البته حس خیانت (چون فکر میکنه پیتر لباس رو نمیخواد بهش پس بده و عمدا میخواد نابودش کنه) از او یک خبیث تمام عیار و البته قابل ترحم خلق میکنه و اعتراف میکنم که از این ونوم خوشم اومد. ونوم از نظر بصری هم یک هیولای تمام عیار و حریفی قابل قبوله که حضورش در بازی باعث ارتقای اون میشه. حتی منشاء فضایی سیمبیوت و ونوم هم منو اذیت نکرد چون شاید اینجوری قابل باورتر هم باشه که همچین چیزی میتونه اینقدر مخرب باشه و در این دوره و زمونه حتی ناسا هم اعلام کرده که بیگانه های فضایی میتونند واقعا وجود داشته باشند!

و اما کریون که به نظرم بهترین شخصیت خبیث بازیه. کریون هم هرگز از شخصیت های محبوب من نبوده و حتی داستان معروف "آخرین شکار کریون" هم هرگز داستان مورد علاقه م نبوده ولی اینجا حرف نداره. بهترین نسخه ممکن از کریون را شاهد هستیم که هم انگیزه درست درمون داره و هم ابهت و شکوه و هم اینکه ترسناکه! کاملا درکش کردم که چرا اومده دنبال شکار این موجودات دارای قدرت فوق بشری. او کسیه که دلش نمیخواد بدست یک بیماری زمین زده بشه و دوست داره مرگش با افتخار باشه و بدست یک حریف شایسته. کریون همچون یک کاتالیزور برای رخدادهای مختلف بازی عمل میکنه و حضورش کاملا درست و بجاست. او یک ویلن تمام عیاره که حسابی برای مردعنکبوتی چالش ایجاد میکنه چون به شهرش تجاوز و به کسانی که دوستشون داره تعرض میکنه. مرگ او به دست ونوم و اون تشکری که ازش میکنه حسابی ماندگار خواهد شد.

داستان در ضمن پیچش های بسیار جذابی هم داره که هم ما رو غافلگیر میکنه و هم اینکه در با ذات شخصیت ها تضاد ایجاد نمیکنه. مثلا نحوه تبدیل شدن دکتر کانرز به لیزارد با دنیای کمیک تفاوت هایی داره ولی ما رو اذیت نمیکنه چون کاملا با چهارچوب داستان تطابق داره و به شهاب سنگ سیمبیوت مرتبط میشه. تبدیل شدن مری جین به اسکریم هم همین طوره و در نهایت به تعمیق شخصیت او منجر میشه چون دیالوگ هایی هست که هنگام نبرد مردعنکبوتی با اسکریم بین او و پیتر رد و بدل میشه. یعنی مری جین که تحت تاثیر ذهنی سیمبیوت قرار داره کلی طعنه و متلک بار پیتر میکنه! مثلا بهش میگه نمیتونه شغل داشته باشه و همیشه مشکل مالی داره! یا مثلا میگه که همیشه اولویت دوم زندگی پیتر بوده و اسپایدرمن همیشه باعث شده زندگیش مختل بشه و ... این نشون میده که اینسامنیاک حتی از فرصت یک باس فایت هم برای تعمیق شخصیت پردازی ها بهره میگیره.

از سوی دیگر پایان بازی هم جوریه که کاملا ما رو برای قسمت بعد هایپ میکنه و همانطور که در اینجا بهش اشاره شد و من نمیخوام دوباره بهشون بپردازم، ما را مهیای ورود گرین گابلین، بازگشت دکتر اختاپوس و معرفی یک شخصیت عنکبوتی جدید و مونث به نام سیلک میکنه. بعید هم هست که کار سیمبیوت تموم شده باشه و در اینجا گفته بودم که شاید پای کِنال (خدای سیمبیوت ها) در قسمت بعدی و یا اسپین آف اختصاصی ونوم باز بشه. و البته در پایان داستان دوباره شاهد به هم رسیدن پیتر و مری جین هستیم چون تصمیم میگیره پیش پیتر در منزل زن عموی مرحومش بماند و پادکست جدیدی را به راه بیندازد  (تا چِشت درآد مارول!) که خودش مثل به ثمر رسیدن یه پرتاب سه امتیازی تو بازی بسکتبال برای هواداران به شمار میاد و من مطمئنم در قسمت بعدی رابطه ی آنها بیش از پیش به چالش کشیده میشه.

موسیقی مثل دفعه قبل عالیه و تم شخصیت ها کاملا اونا رو متمایز میکنه و مثلا تم کریون بسیار هولناک و استرس آوره که باعث میشه حضورش موثر باشه. عملکرد همه ی صداپیشه ها نیز فوق العاده است به جز صداپیشه کلتوس کسدی! صداش به نظرم به قدر کافی برای یک قاتل سریالی یا حتی یک رهبر فرقه خطرناک خاص و تهدید آمیز نبود. به همین دلیل دیالوگ هاش برجسته نشدند.

و اما جا داره به دو، سه تا مشکلی که با بازی دارم اشاره کنم. اولی به میستریو مربوط میشه. خب اونایی که منو میشناسن و مقالات منو خوندن میدونن که میستریو یکی از محبوب ترین ویلن های منه (بعد از گرین‌ گابلین، دومین ویلن محبوب من در داستان های اسپایدرمنه. یعنی حتی جلوتر از دکتر اختاپوس!). از کودکی و با دیدن او در یکی از اپیزودهای انیمیشن خاطره انگیز "مردعنکبوتی و دوستان شگفت انگیز او" عاشقش شدم. نوعی حس مرموز باحال در وجودش و اون لباس مضحکش هست که آدم رو شیفته ی خودش میکنه. ضمن اینکه علاقمندی او به جلوه های ویژه و آثار علمی تخیلی دهه های 50 و 60 میلادی منو به یاد یکی از کارگردانان مورد علاقه ام یعنی «اِد وود» میندازه! ولی من با میستریو در این بازی مشکل دارم. حالا کاری ندارم که اصلا چرا مایلزه که باید میستریو روبرو بشه (چون دشمن همیشگی پیتر پارکره) ولی واقعا برام قابل قبول نیست که کوئنتین بِک به عنوان میستریوی اصلی چرا باید آدم خوبی شده باشه و دو تا دستیارش براش پاپوش دوخته باشن چون خودش خدای پاپوش دوختنه!

میستریو ps5

و اصلا چرا بازی اینقدر خبیثِ اصلاح شده داره؟! مستر نگاتیو، تومستون، میستریو، گربه سیاه و ...! به نظرم این غیر طبیعیه! یه سری رو که زدید ترکوندید (!) اینا رو هم که اصلاح کردید. پس دیگه چی موند برای قسمت بعد؟! و البته که با کشته شدن خبیث های مشهوری مثل الکترو، شوکر و والچر به صورت off-panel هم مشکل دارم. Off-panel یعنی اینکه ما اصلا مرگ اونا رو ندیدیم! فقط تو ماموریت ام جی و از طریق مشاهده ی تجهیزات اونا و گوش دادن به فایل های صوتی کریون متوجه مرگ اونا میشیم و عجیب اینه میشه از کنارشون گذشت و فایل ها رو فعال نکرد و متوجه کشته شدن اونا به دست کریون نشد!!! این واقعا ظلمه در حق این خبیث های درجه یک و به نظرم حقشون بود لااقل مثل اسکورپیون (عقرب) به صورت صحنه سینمایی نشون میدادن که کشته شدن. یه مشکلی هم با برخی از باس فایت ها داشتم که به طور اختصاصی تو این مقاله بهشون اشاره کردم و نمیخوام دوباره تکرارشون کنم. ولی خلاصه بگم که انتظار داشتم نبرد نهایی با ونوم یا نبرد با بین پیتر پارکر و کریون خیلی حماسی تر و خلاقانه تر بود.

خب دیگه فکر کنم نقدم تموم شد! طولانی شد نه؟ نمیدونم به همه ی چیزایی که تو ذهنم بود اشاره کردم یا نه ولی سعی کردم حس خودمو تمام و کمال درباره بازی باهاتون به اشتراک بگذارم. این بازی یک شاهکاره که یقیناً از انجامش سیر نخواهید شد و کاملا برای قسمت بعدی و DLC های احتمالی شما رو هیجان زده نگه میداره. این سالها برای هواداران اسپایدرمن عالی بوده. اسپایدرمن تو دنیای سینما که با شاهکاری به نام "راهی به خانه نیست" حسابی کولاک کرد. امسال هم با انیمیشن "در میان دنیای عنکبوتی" حسابی ترکوند و حالا در دنیای بازی بار دیگر ما رو سربلند کرده و نه تنها رکوردهای فروش رو جا به جا کرده بلکه مطمئن باشید کلی هم جایزه میبره. و هیچ شخصیت دیگری در عالم نیست که تونسته باشه مثل اسپایدی در تمام عرصه های سرگرمی نامبر وان باشه.

 

امتیاز من به بازی: 9.5 از 10

 

مهدی ترابی مهربانی

All rights reserved © Spidey.ir 2023

(هرگونه كپی‌برداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز می‌باشد)

 

مطالب مرتبط:

ایستراگ (EASTER EGG) ها، ارجاعات، اشارات و نکات پنهان بازی "مردعنکبوتی 2"

تسک مستر کجاست و چرا در بازی مرد عنکبوتی 2 حضور نداشت؟

10 ماموریت فرعی برتر در بازی اسپایدرمن 2

رتبه بندی ضربات و قابلیت های پیتر پارکر در بازی "مارول اسپایدرمن 2"

رتبه بندی ضربات و قابلیت های مایلز مورالز در بازی "مارول اسپایدرمن 2"

مقایسه بین ونوم در بازی مردعنکبوتی 2 و فیلم اسپایدرمن 3

کمیک مقدمه بازی "مردعنکبوتی 2" (MARVEL'S SPIDER-MAN 2) ترجمه شد + لینک دانلود

رتبه بندی 10 مرگ شوکه کننده در بازی اسپایدرمن 2

10 دشمنی که میخواهیم در بازی مردعنکبوتی 3 ببینیم!

معرفی تمام لباس های بازی مردعنکبوتی 2

10 کمیکی که الهام‌بخش بازی MARVEL'S SPIDER-MAN 2 بوده اند

رتبه بندی باس فایت (BOSS FIGHT) های بازی اسپایدرمن 2 (کنسول PS5) + لینک دانلود و تماشا

اشاره به دردویل (بی باک) و نینجاهای «هَند» در بازی مردعنکبوتی 2! + ویدئو

10 اسپویل بزرگ مرد عنکبوتی 2 (بازی ویدئویی 2023) + لینک دانلود و تماشا

داغ داغ: کنال (KNULL) در بازی اسپایدرمن 2!

رازهای بازی اسپایدرمن ps4 که ازشون خبر نداشتید!

10 ایده ای که از انیمیشن سینمایی "اسپایدرمن: در میان دنیای عنکبوتی" حذف شدند

ایستراگ (EASTER EGG) ها و اشارات جدیدترین بازی مردعنکبوتی

موشکافی: تحلیل و بررسی تریلر گیم پلی بازی "مردعنکبوتی 2"

کل داستان لو رفته از بازی مردعنکبوتی 2 به همراه معرفی و شرح تمامی باس فایت ها و لحظات مهم بازی + ویدئوهای شخصیت های قابل بازی و صحنه های پس از تیتراژ!

کمیک مقدمه بازی "مردعنکبوتی 2" (MARVEL'S SPIDER-MAN 2) ترجمه شد + لینک دانلود

معرفی 20 قدرت و قابلیت عجیب ونوم!

10 حقیقتی که باید درباره کارنیج (CARNAGE) بدانید

10 حقیقت مهمی که باید درباره «آنتی ونوم» (ANTI-VENOM) بدانید

15 حقیقتی که باید درباره لباس سیاه مرد عنکبوتی (BLACK SUIT) بدانید

10 شخصیت مارول که انتظار میره در بازی "مرد عنکبوتی 2" حضور داشته باشند!

10 ایستراگ (EASTER EGG) باحال در بازی های مردعنکبوتی

ایستراگ (EASTER EGG) ها و اشارات مخفی بازی "مرد عنکبوتی: مایلز مورالز"

نقد بازی های مرد عنکبوتی

15 حقیقت مهمی که باید درباره "کریون شکارچی" (KRAVEN THE HUNTER) بدانید

20 حقیقتی که باید درباره شخصیت ونوم (VENOM) بدانید

حقیقتی که باید درباره مایلز مورالز (MILES MORALES) بدانید

ایستراگ (EASTER EGG) ها و اشارات جدیدترین بازی مردعنکبوتی (MARVEL’S SPIDER-MAN PS4)

رتبه بندی باس فایت (BOSS FIGHT) های بازی اسپایدرمن PS4

معرفی تمامی لباس های بازی مردعنکبوتی (MARVEL’S SPIDER-MAN)

نقد و بررسی جدیدترین بازی مردعنکبوتی

 

این مطلب را به اشتراک بگذارید :

Submit to DeliciousSubmit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn