چندی پیش سخت ترین باس فایت ها را در بازی های اسپایدرمن معرفی کردیم (در اینجا) و حتی وقتشه به معرفی بهترین ها بپردازیم.
مقدمه: هر کس بازیهای ویدویی را به دلیلی متفاوت دوست دارد. یک نفر برای تجربه و انجام کارهای غیر ممکن و دیگری برای گشتوگذار در جهانی غنی و بزرگ. اما شاید یکی از بزرگترین خصوصیاتی که همه در مورد بازیها دوست داریم باس فایت های آنها است. باس فایتها بر خلاف تمام دشمنان و رقبایی که در طول بازی به آنها عادت میکنیم و بر حرکاتشان مسلط میشویم، حرکات کاملا جدیدی را ارائه میکنند که مثال آن را در هیچ جای دیگری از بازی نمیبینیم. شکست دادن باسها کار آسانی نیست و به زمان نیاز دارد تا بر الگوهای حمله آنها مسلط شویم. بسیاری از باسها حتی کار را برای مخاطب سختتر کرده و الگوی منحصر به فرد خود را نیز در فازهای مختلف مبارزه تغییر میدهد. تنوع بالای حرکات و فازها، محیط مبارزه جذاب، نیاز به خلاقیت برای نبرد و پیش زمینه داستانی قوی از خصوصیاتی هستند که بهترین باس فایت ها را میسازند. اسپایدرمن که به عنوان شخصیتی که بهترین و متنوع ترین خبیثان را دارا است از این قاعده مستثنی نمیباشد و انصافاً بعیده کسی از این لحاظ ازش راضی نباشه و در طول سالها گیمرها از طریق شماری از بهترین و هیجان انگیزترین باس فایت ها در بازی های اسپایدرمن به وجود آمده اند. در ادامه نیز قصد داریم تا 10 تا از این بهترین باس فایت ها را در بازی های رایانه ای ساخته شده از روی اسپایدرمن انتخاب و دلیل محبوبیت آنها را نیز بررسی نماییم.
مقالات زیر را هم بخوانید:
رتبه بندی سخت ترین باس فایت (BOSS FIGHT) ها در بازی های مرد عنکبوتی
سخت ترین باس فایت ها در بازی های کمیک بوکی
رتبه بندی باس فایت های بازی اسپایدرمن 2 (کنسول PS5) + لینک دانلود و تماشا
نگاهی به دشمنان مرد عنکبوتی که در فیلم های سم ریمی نبودند ولی در بازی آنها حضور داشتند!
رتبه بندی باس فایت های بازی اسپایدرمن PS4
10 بازی برتری که به شما اجازه میدهند به جای دشمنان مردعنکبوتی بازی کنید!
- نبرد با رُبات های قاتل عنکبوت (Spider-Slayers) در بازی The Amazing Spider-Man
بازی "مردعنکبوتی شگفت انگیز" سال 2012 و براساس فیلمی به همین نام توسط شرکت اَکتی ویژن منتشر شد. در مجموع بازی بدی نبود و چون داستانش به نوعی پس از وقایع فیلم جریان داشت، تنوع داشت و با دشمنان بیشتری نسبت به فیلم روبرو میشدید (میتونید نقد سایت ما را درباره ی این بازی در اینجا بخوانید). باس فایت های خوبی هم داشت مثلاً باس فایت نهایی با لیزارد یا مبارزه با آلیستار اسمایتِ زرهی که لیزارد هم بهتون کمک میکرد باشکوه و حماسی بودند ولی بیش از همه از نبرد با رُبات های عظیم الجثه موسوم به قاتل عنکبوت (Spider-Slayer) لذت بردم (برای آشنایی با این ربات ها، این مقاله را بخوانید). این ربات ها توسط الیستار اسمایت (از دانشمندان آزکورپ که در رُباتیکس تخصص دارد) ساخته شدند تا موجوداتی به نام Cross Species که DNA حیوان و انسان در آنها ترکیب شده بود و از آزمایشگاه آزکورپ فرار کرده بودند را جمع آوری کنند و بدیهی است که اسپایدرمن را نیز هدف قرار میدادند. اولین این ربات ها، S-01 نام داشت که یک ربات عظیم الجثه بود و باید در میان پارک شهر نیویورک باهاش مبارزه میکردیم. نوع حرکت دوربین در حین این باس فایت باعث میشد دور رُبات در آسمات تاب بخوریم و به توربین هایش تار شلیک کنیم و بعد به بخش های حساس ربات مُشت بزنیم تا از کار بیفتن. ربات میتونست موشک و لیزر شلیک کنه و آخرش هم با موشک های خودش نابود میشد! ربات دوم (S-02) عظیم تر بود (به اندازه ی یک کایجو!) و حالت مار داشت و اونم باس فایت مهیجی بود که ابتدا در سطح شهر و آخرش روی پشت بام یک آسمان خراش باهاش دست و پنجه نرم میکردیم (باید بهش تار میزدیم و از بازوها و لیزرهاش جاخالی میدادیم و بعد با ضربه ی web strike بخش های حیاتی ش رو از کار مینداختیم و آخرش هم یک آنتن دکل مانند میخورد تو دهنش!). ولی از همه باحال تر ربات های پرواز کننده ی موسوم به Hunter بودند که در سطح شهر به سراغتان میومدند و باید تعقیبشون میکردیم و پس از چند بار ضربه زدن سوارشون میشدیم و با استفاده از زور بازو از کار مینداختیمشون و آخرشم تو سطح خیابون سقوط میکردن و منفجر میشدن (اونم به صورت اسلوموشن که اسپایدرمن در آخرین لحظه از روشون میپرید تا موقع انفجار آسیب نبینه!). این مبارزات رو خیلی دوست دارم چون حالت هوایی یا aerial دارند و در طول مقاله بارها خواهم گفت که این سبک مبارزات مورد علاقه ی منه و به نظرم باعث میشه باس فایت های اسپایدرمن از دیگر شخصیت های کمیک بوکی متمایز بشه. شما میتونید ویدئوی مربوط به این باس فایت ها را در اینجا تماشا کنید.
10- نبرد نهایی با ونوم در بازی Ultimate Spider-Man
در سال 2005، Activision تصمیم گرفت بر پایه یكی از مجموعههای كمیكبوکی پرفروش مارول تحت عنوان Ultimate Spider-Man که در آن اسپایدرمن به دوران دبیرستان بازگشته و دنیایش نیز مدرن و به روزتر شده بود، عنوان جدیدی بسازد (میتونید کمیک های Ultimate Spider-Man را در اینجا با ترجمه فارسی بخونید. داستان بازی سه ماه پس از وقایع کمیک "ونوم نهایی" رخ میده که اینجا ترجمه شده است). روی هم رفته، این بازی از نظر گیمپلی تفاوت چندانی با Spider-Man 2: The Game نداشت، اما از نظر سبك هنری و بصری، زمین تا آسمان با آن فرق میكرد زیرا سازندگانش از فنآوری نوینی تحت عنوان 3D-Inking (نوعی تكنیك گرافیكی كه طراحی كمیكبوکی را با انیمیشن تركیب میكند) به همراه پانلهای متحرک برای خلق محیط پرانرژی بازی و روایت داستان بهره گرفته بودند. به علاوه، خالقان کمیک مذكور یعنی برایان مایکل بندیس و مارک بَگلی از ابتدا در کنار تیم سازنده حضور داشتند تا به ترتیب نگارش داستان و طراحی کاراکترها را انجام دهند. تمام این عوامل دست به دست هم داد تا بازی و به ویژه صحنههای افسونکننده و حیرتانگیزش مثل یک کمیک بوک زنده و سه بعدی به نظر برسند! داستان هم که حول و حوش جدال و رابطه پرتنش پیتر پارکر و ادی براک (ونوم) و تلاششان برای رهایی از دست افرادی كه قصد سوءاستفاده از نیروهای آنها را داشتند، میچرخید، هر بازیبازی را جذب میکرد و با وجود وفاداری كامل به منبع الهام خود، بسیار سرراست و با مهارت نوشته شده بود. نکته جالب دیگه این بود که برخی از مراحل را باید با ونوم انجام میدادید که ابتکار جذابی بود (این مقاله را بخوانید) این بازی باس فایت های خوبی هم داشت. مثل مبارزه با نسخه زرهی راینو که باید به پشتش میچسبیدید و بهش مشت میزدید تا مجبور بشه خودش رو به زمین بکوبه و زرهش تخریب بشه! یا مبارزه با گرین گابلین هالکی (!) که اولش باید تعقیبش میکردید و بعدش در وسط شهر از گلوله های آتشین او جا خالی میدادید و سپس مشت و لگد حواله اش میکردید! یا مبارزاتی که در هیبت ونوم با ولورین و الکترو انجام میدادید و خیلی هم سخت بودند و در این مقاله بهشون اشاره شده. اما گل سر سبد این باس فایت ها با ونوم بود که روی پشت بام برج تراسک بین اسپایدرمن و ادی براک که کنترل کامل سیمبیوت ونوم را به دست گرفته بود انجام میشد. چیزی که مبارزه را نفس گیر، به یاد ماندنی و تا حدی سخت میکرد این بود که ونوم اصرار داشت هلی کوپتری که بولیوار تراسک (صاحب "صنایع تراسک" و کسی که در طول بازی میخواست ونوم را به دام بیندازه تا بتونه از روی سیمبیوت تکثیر کنه) میخواست باهاش فرار کنه رو به پایین پرت کنه و او را بکشه! بنابراین شما به عنوان اسپایدرمن باید هم از جان بولیوار تراسک محافظت میکردید و هم اینکه ونوم را شکست میدادید که کار آسانی نبود و ممکن بود بارها از روی ساختمان به پایین پرت شوید! این وسط آتش سوزی هم بر پا بود تا بر هیجان مبارزه اضافه کنه. حس ختام مبارزه هم سکانس مشت های پشت سر هم اسپایدرمن به ونوم بود که با یک آپرکات باحال و دلچسب به چونه ی ونوم به پایان میرسید و همیشه تو ذهنم مونده، مخصوصاً با اون چرخش زیبای دوربین!
شما میتونید ویدئوی مربوط به این باس فایت را در اینجا تماشا کنید.
9- نبرد با اسکورپیون در بازی های اسپایدرمن کنسول پلی استیشن 1 و بازی Spider-Man Shattered Dimensions
بازی اسپایدرمن که سال 2000 برای کنسول تاریخ ساز پلی استیشن 1 به بازار آمد هنوز هم یکی از بهترین بازی های اسپایدرمن و کل ژانر ابرقهرمانی محسوب میشود و من نمیخواهم در اینجا درباره این بازی واستون بگم چون به قدر کافی تو سایتمون ازش صحبت شده (مثلا در اینجا، اینجا و اینجا). این بازی در ضمن از باس فایت های خاطره انگیزی هم بهره مند است. در این میان یکی از باس فایت ها با مک گارگن ملقب به عقرب (اسکورپیون) خیلی جالب بود که ابتدا باید خودتان را تارزنان به ساختمان دیلی بیوگل میرساندید چون به آنجا حمله کرده بود و میخواست جی. جونا جیسمون را بکشد چون او را مقصر میدانست (در دنیای کمیک همانطور که در اینجا گفته شد، جیمسون باعث شد تا مک گارگن به خبیثی به نام عقرب تبدیل بشه). در طول این باس فایت باید از یک طرف با عقرب مبارزه میکردید و از طرفی دیگر از جان جیمسون هم محافظت میکردید و این دقیقا از شماره 20 كمیك مرد عنكبوتی شگفت انگیز (نوشته «استن لی» و طراحی شده توسط «استیو دیتكو») اقتباس شده بود! چون اونجا هم داشتیم كه عقرب به دیلی بیوگل حمله میكنه تا جیمسون رو بكشه. بعد اسپایدرمن سر میرسه و سعی میكنه كه جیمسون رو نجات بده! خودتون ببینید:
نبرد با اسکورپین در بازی تحسین شده ی Spider-Man: Shattered Dimensions هم برجسته و قابل توجه بود. ویژگی بینظیر این بازی این بود که چهار دنیای مجزا را به همراه چهار اسپایدرمن متفاوت (که هر یك مأموریت داشت تکههایی از یک لوح مرموز و نیرومند را به دست آورد) در هم میآمیخت. در واقع، همواره با محیط، گیمپلی، نحوه مبارزه و سبک بصری و گرافیکی متغیری سر و كار داشتید و به همین دلیل خسته یا كسل نمیشدید. اصلاحات مبتکرانهای در سیستم مبارزه به چشم میخورد و آنقدر فنون و کامبوهای جالب و متنوع در اختیار داشتید که گاهی اوقات هول میشدید و نمیدانستید کدامشان را اجرا کنید! ولی بدون تردید بازی هنگام مبارزه با غولها به اوج میرسید و ایدههای جذابش را رو میکرد. که یکی از آنها با اسکورپیون در سال 2099 میلادی انجام میشد (یعنی باید با میگل اهارا باهاش نبرد میکردیم).
در واقع با نسخه ای متفاوت از اسکورپیون مبارزه میکردیم که هیولا مانند و ظاهرش به عقربی بسیار زشت و جهش یافته شباهت داشت که میتونست تخم های اسیدی از خودش بر جای بگذاره یا از دمش اسید شلیک کنه. در طول نبرد باید اونقدر از ضربات او جا خالی میدادید تا اینکه دمش در زمین گیر کنه و بعد بهش ضربه میزدید. هر وقت هم که به دیوار میچسبید باید یکی از تخم هایش را به سمتش پرتاب میکردید تا اینکه بر زمین بیفته. در انتها هم یک سفینه روی سرش میفتاد! از اون باس فایت هایی بود که آدم از انجامش حس خوبی بهش دست میداد. درجه سختی اش هم دلپذیر بود؛ یعنی نه اون سخت بود که طاقت فرسا باشه و نه اونقدر راحت که قابل اعتنا نباشه. شما میتونید این نبردها را در اینجا تماشا کنید.
8- نبرد نهایی بازی Spider-Man: The Movie
بازی Spider-Man: The Movie سال 2002 عرضه شد و بازی فوق العاده ای هستش. عجیب هم هست چون معمولا بازی های رایانه ای که به مناسبت فیلم های سینمایی ساخته و منتشر میشوند اغلب چنگی به دل نمیزنند. اما این بازی انصافاً خیلی خوب بود و به زیبایی داستان فیلم اول مرد عنکبوتی را به تصویر کشید. یک سری قابلیت های شگفت انگیز هم داشت و مثلا میتونستید گرین گابلین را هم آزاد (Unlock) و باهاش بازی کنید!!! (البته این گرین گابلین، هری آزبورن بود که میخواست پرده از راز مرگ پدرش بردارد). خلاصه معلوم بود سازندگانش خیلی بابتش زحمت کشیده بودند. (میتونید تو این مقاله نظر من رو درباره بازی به طور کامل بخونید). طبیعی است که گرین گابلین خبیث اصلی بازی بود و در طول بازی باید چند بار باهاش مبارزه میکردید (البته خبیث های دیگری مثل والچر، عقرب و شوکر هم در بازی بودند که باس فایت های خوبی هم از آب در آمدند). ولی مبارزه نهایی با گرین گابلین مهم تر بود چون دقیقاً مربوط به فیلم میشد و البته چون روی پل بروکلین انجام میشد و در برخی موارد باید در هوا با گرین گابلین میجنگیدید (کلا من عاشق نبرد های هوایی اسپایدرمن در دنیای بازی هستم!). در ابتدای نبرد هم گابلین، مری جین را گروگان گرفته بود و باید ابتدا او را قبل از آتش گرفتن نجات میدادید. نبرد با گرین گابلین واقعا نفس گیر بود و باید از هر ترفند و ضربه ای که بلد بودید نهایت استفاده را میبردید. نکته جالب این بود که گابلین با گلایدرش به شما حمله ور میشد. بعد باید او را از گلایدرش پرت میکردید پایین و زمان محدودی نصیب شما میشد تا باهاش نبرد تن به تن انجام دهید ... (میتونید ویدئوی مربوط به این نبرد را در اینجا تماشا کنید).
7- نبرد نهایی با نسخه ی خبیث پیتر پارکر در بازی Spider-Man: Edge of Time
در سال 2011، Activision و Beenox بازی دیگری تحت عنوان Spider-Man: Edge of Time را روانه بازار كردند كه گیمپلی آن بسیار به بازی تحسین شده ی Spider-Man: Shattered Dimensions شبیه بود با این تفاوت كه فقط اسپایدرمن شگفتانگیز و اسپایدرمن سال 2099 (میگل اُهارا) در آن حضور داشتند. آنها مدام با یكدیگر در تماس بودند و جای خود را با هم عوض میكردند (یعنی یكی به زمان آینده میرفت و دیگری به زمان حال!). آنها از نظر توانایی و سبك مبارزه نیز با هم فرق داشتند (مثلاً اسپایدرمن شگفتانگیز قادر بود با استفاده از hyper-sense به صورت فوق سریع حركت كند و یا اسپایدرمن سال 2099 میتوانست با ایجاد بدلی شبیهسازی شده از خودش، دشمن را فریب دهد! (این مقاله را بخوانید). در ضمن سیستمی موسوم به علت و معلول (cause-and-effect) در بازی به كار رفته بود كه در آن اعمال و تصمیمات هر كدام از اسپایدرمنها مستقیماً روی دیگری و محیط اطرافش اثر میگذاشت! داستان Spider-Man: Edge of Time حول و حوش تلاشهای اسپایدرمن سال 2099 به منظور جلوگیری از مرگ اسپایدرمن شگفتانگیز به دست آنتی ونوم و تبعات ناگوار آن میچرخید. در حقیقت داستان بازی كه توسط یكی از برترین و باسابقهترین نویسندگان كمیك های اسپایدرمن به نام پیتر دیوید نوشته شده بود، نقطه قوت اصلی آن به شمار میآمد و در انتها دچار پیچش غیرمنتظره و جالبی میشد. با این حال این بازی نتوانست موفقیت مالی و هنری Shattered Dimensions را تكرار كند و از هر نظر نسبت به آن پایینتر بود. به طور مثال، گیمپلی خیلی زود یكنواخت میشد زیرا مجبور بودید بارها و بارها یك سری ماموریتهای كلیشهای را تكرار كرده و با دشمنانی كه به شدت از كمبود تنوع رنج میبردند، مواجه میشدید. مبارزه با غولها هم جذابیت چندانی نداشت و تعداد غولهایی كه با آنها میجنگیدید خیلی كم بود. ولی در این میان نبرد نهایی بازی استثناء بود و یکی از بهترین باس فایت های تاریخ بازی های اسپایدرمن را رقم زد. این باس فایت بین پیتر پارکر و مردعنکبوتی 2099 سوئیچ میکرد. یعنی در برخی اوقات، مردعنکبوتی شگفت انگیز (پیتر پارکر) باید در زمان خودش باید با هیولایی به نام Atrocity (که ترکیبی از واکر اسلون، دکتر اختاپوس و آنتی ونوم بود) مبارزه میکرد و همزمان میگل اهارا نیز باید در آینده با نسخه ی خبیث شده ی پیتر پارکر که به "مدیرعامل" (CEO) شهرت داشت و سوار بر یک عنکبوت بزرگ مکانیکی بود، روبرو میشد. نکته جالب این بود که بازوهای Atrocity به خاطر اختلال زمانی به وجود آمده از محل نبرد آینده بیرون میامدند و باید با استفاده از آنها، مدیرعامل را گیر مینداختید و بهش ضربه میزدید! در کل نبرد باحال، پرتنش و پرچالشی بود. میتونید ویدئوی مربوط به این باس فایت را در اینجا تماشا کنید.
6- نبرد با والچر در بازی های Spider-Man: The Movie و بازی Spider-Man: Web of Shadows
والچر یکی از دشمنان بسیار قدیمی و کلاسیک اسپایدرمنه که تا به حال بارها در دنیای گیم ظاهر شده. قابلیت های او باعث میشه که یک حریف ایده آل و باحال برای اسپایدرمن محسوب بشه چون میتونه پرواز کنه و این میتونه نبردهای هوایی فوق العاده ای درست کنه و منم بارها گفته ام که عاشق نبردهای هوایی در بازی های مردعنکبوتی هستم. اولین نبرد برتر با والچر در بازی خاطره انگیز Spider-Man: The Movie بود که در آیتم شماره 8 بهش اشاره شد و سال 2002 براساس فیلم محبوب و تاریخی اسپایدرمن ساخته ی سم ریمی به بازار آمد. در این بازی والچر به همراه شوکر دست به سرقت جواهرات از بانک میزنه و شما پس از اینکه شوکر را از سر راه برمیدارید میرید به برجی که والچر در آن پنهان شده و پس از اینکه به طبقه ی آخرش میرسیدید، والچر دست به فرار میرد و سپس باید تعقیب و گریز باحالی را با والچر در سطح شهر انجام میدادید (در طول مسیر باید چند سازه که والچر تخریب میکرد و ممکن بود به مردم شهر آسیب برسونه را تعمیر میکردید) و در نهایت در مجاورت آسمان خراشی بلند و زیر باران شدید باید در میان آسمان با والچر میجنگیدید که واقعا فوق العاده بود (ضربات و تجهیزات تهاجمی والچر هم قوی بودند).
بازی معروف Web of Shadows هم که سال 2008 عرضه شد طرفداران خاص خودش رو داره ولی من باهاش مشکلاتی دارم که در اینجا بهش اشاره شده. ولی در کل گیم پلی و باس فایت های جالبی داشت که من شخصا از نبرد با والچر در آسمان خیلی لذت میبرم (اون نبردی که والچر هنوز سیمبیوتی نشده)! یعنی دقیقا حسی رو بهم میده که انگار اسپایدرمنم و دارم در دل آسمان با حریف مبارزه میکنم. مخصوصا اینکه برای رسیدن به والچر باید در آسمان به ترتیب به افرادش که گلایدرهای گابلین مانند سوار شده اند تار بزنید و روی سرشان بپرید و بهشون لگد بزنید که خیلی حس باحالیه، به ویژه اینکه پس زمینه ی زیبای پل های معروف نیویورک هم به چشم میخوره و به لطف زاویه ی دوربین واقعا حس میکنید در ارتفاع بالایی قرار دارید. بعد از اینکه چند ضربه ی جانانه به والچر وارد کردید دوباره روی سقف ساختمان میروید و از والچر و پَرهای تیز و بُرنده ای که به سمتتون پرتاب میکنه جا خالی میدهید، دوباره باید بهش تار بزنید و نبرد هوایی شروع میشه! در انتها هم نوعی مینی گیم باحال داره که باید دکمه ها رو به موقع فشار دهید و از روی بمب های والچر عبور کنید و در حالی که هردو دارید به سمت زمین سقوط آزاد میکنید، بهش ضربه ی نهایی را وارد بیاورید تا نقش بر زمین بشه. ویدئوی مربوط به این باس فایت ها اینجاست.
5- اولین نبرد با راینو در بازی Miles Morales
دو سال پس از اینکه اینسامنیاک با بازی Marvel's Spider-Man برای کنسول اختصاصی PS4 گیمرها را شگفت زده کرد، بازی اختصاصی Miles Morales را نیز عرضه کرد که با استقبال خوبی مواجه شد (میتونید نقد این بازی را در اینجا و ایستراگ هایش را نیز در اینجا پیدا کنید) داستان بازی 1 سال پس از وقایع قسمت اول رخ میده و کاملا مشخصه روی شخصیت مایلز مورالز که در بازی قبلی معرفی شد و دیدیم که به قدرت های فوق بشری دست پیدا کرده، تمرکز داره (اول بازی میتونید حتی گزینه ای به نام "آنچه گذشت" را انتخاب کنید که خیلی سریع و موثر وقایع قسمت اول رو براتون مرور میکنه). شاهد هستیم که مایلز به همراه مادرش (ریو) که نامزد انتخابات شورای شهر شده، به هارلِم نقل مکان کرده و هنوز مشغول جا افتادن در خانه جدید هستند. در مرحله نخست پیتر پارکر هم حضور داره و در طی بخشی بسیار جذاب و سینمایی پیتر از مایلز میخواد که بهش در ماموریتی کمک کنه که مربوط میشه به انتقال یک ابرشرور از زندان که همون راینو هستش. مشخصه که اوضاع اونطور که میخوان پیش نمیره و به دلیل عجله مایلز، محموله زندانیان به مشکل برمیخوره و خبیث ها در سطح شهر پخش میشن. پیتر اولش میره سراغ راینو و مایلز هم با زندانی های معمولی که قدرت فوق بشری ندارن مبارزه میکنه ولی خیلی سریع مایلز هم با راینو درگیر و پس از تعقیب و گریزی مهیج در سطح شهر و همچنین ورود راینو به یک مرکز خرید (که همه چیز را در آن داغون میکنه و شما به عنوان مایلز باید کنترلش کنید که خیلی خیلی باحاله!)، مجبور میشه به صورت تن به تن باهاش بجنگه (چون پیتر در انجام این کار ناموفق ظاهر میشه). مایلز در کمال ناباوری و با اتکا به قدرت منحصر به فرد خودش که اونو قادر میسازه با استفاده از نوعی بیوالکتریسیته که بدنش تولید میکنه، ضربه ای به نام اشعه ونومی (venom blast) بزنه، شکست بده! در مجموع یک باس فایت کامل و فوق العاده که هم باحاله و عالی طراحی و تنظیم شده و حالت سینمایی داره و به خوبی با cutscenes بازی هماهنگ میشه و هم داستان رو به خوبی پیش میبره و هم اینکه قدرت های جدید مایلز رو بهمون نشون میده. ضمن اینکه نوعی حالت حیثیتی و انتقام جویانه هم داره چون اگه یادتون باشه در قسمت اول مایلز که قدرت فوق بشری نداشت به طور ترسناکی مورد تعقیب راینو قرار گرفت ولی حالا که قدرت داره میتونه حالشو بگیره! پس دیگه چی میخواهید؟!
میتونید این نبرد رو اینجا تماشا کنید.
4- نبرد با گرین گابلین در بازی The Amazing Spider-Man 2
بازی ساخته شده از روی فیلم "مرد عنکبوتی شگفت انگیز 2" چنگی به دل نزد و به نظرم حتی از فیلمش هم ضعیف تر بود. من خودم همان موقع یک نقد برایش نوشتم و حسابی از خجالتش درآمدم (بروید اینجا). اما باید قبول کرد مبارزه با گرین گابلین (هری آزبورن) در این بازی فوق العاده است. در ابتدای این نبرد که روی پشت بام رخ میده باید بمب های گرین گابلین را به سمت خودش پرتاب کنید تا از روی گلایدرش بیفتد و سپس ضربات خود را نثارش کنید. طبیعیه که او خیلی زود دوباره سوار گلایدرش میشه و شما باید این پروسه رو تکرار کنید. اما درست وقتی که حس میکنید دارید خسته میشید ناگهان او با گلایدرش به سمت شما یورش میاره و پس از جاخالی دادن باید بپرید روی گلایدر او و اینجاست که باحال ترین بخش نبرد شروع میشه! چون باید همراه او و در حالی که سوار گلایدرش هستید در سطح شهر پرواز کنید و به سر و صورتش مشت بکوبید. جذاب ترین بخشش هم اونجایی هستش که صورتش رو به دیوارهای ساختمان های خیابون میکوبید یا به موانع سر راه میزنیدش! در نهایت دوباره به بالای پشت بام برمیگردید و جالبه که صحنه نهایی جاخالی دادن از گلایدر و اصابت اون به خود گرین گابلین را داریم که ادای دینی است به دنیای کمیک و البته نبرد نهایی فیلم "مرد عنکبوتی 1". میتونید این نبرد جذاب را اینجا تماشا کنید و ازش لذت ببرید.
3- نبرد نهایی با دکتر اختاپوس - کنسول PS4
بازی اسپایدرمن که سال 2018 برای کنسول PS4 عرضه شد و حسابی هم گل کاشت بهترین باس فایت خودش رو برای آخر نگهداشته بود! (نقد بازی را در اینجا و ایستراگ هایش را اینجا بخوانید) درسته از نظر میزان چالش برانگیز بودن خیلی در رده ی بالایی قرار نمیگیره ولی به راحتی لقب جذاب ترین مبارزه از نظر بصری، سینماتیک و نفس گیر ترین باس فایت این بازی را به خودش اختصاص میده. نبرد با دکتر اختاپوس از سه بخش تقسیم شده که باعث تنوع اون میشه و حتی در بخش دوم حالت یک مبارزه هوایی به خودش پیدا میکنه! ضمن اینکه از نظر تنش داستانی هم بسیار بالاست زیرا پیتر باید در واقع به دنبال گرفتن سرم پادتن "نفس شیطان" (Devil’s Breath) هم باشه (همونی که در سطح شهر توسط دکتر اختاپوس پخش شده و داره مردم رو میکشه) تا بتونه جون زن عموی عزیز خودش را نجات بده. باید در این مبارزه از لباس جدیدی به نام لباس ضد اختاپوسی (Anti-Ock) استفاده کنید که نکته جالبیه. واقعا باس فایت عالی هستش که بینش صحنه های سینمایی (cutscenes) زیبایی هم گنجانده شده است. و البته قطعا بهترین بخش این باس فایت برمیگرده به سکانس مشت و لگد زدن به دکتر اختاپوس روی نما یا سطح عمودی ساختمان آزکورپ! این صحنه قطعا اشاره داره به اون سکانس زیبای درگیری با دکتر اختاپوس در شاهکاری به نام فیلم "مرد عنکبوتی 2":
این نبرد دقیقا همون چیزی بود که هواداران میخواستند و انتظارش را داشتند: بزرگ، حماسی، پرتنش، دراماتیک و سینماتیک. و البته به چه پایان ماندگاری وصل شد ... (وداع اشک دربیاور پیتر با زن عمویش). میتونید این نبرد را اینجا تماشا کنید.
2ـ مبارزه با «کینگ پین» در بازی "مردعنکبوتی شگفت انگیز علیه کینگ پین" - کنسول سِگا جِنِسیس
شاید بازیبازان کم سن و سالتر با شاهکاری که سگا در ابتدای دهه 90 میلادی تحت عنوان The Amazing Spider-Man vs. The Kingpin برای كنسول مگا درایو/ جنسیس به بازار فرستاد، آشنا نباشند. در این بازی سبک side-scroller و پلاتفورمر، قهرمان ما باید با شماری از مشهورترین دشمنانش به رهبری کینگ پین مبارزه میکرد. در واقع كینگ پین مردم را متقاعد ساخته بود كه اسپایدرمن با كار گذاشتن بمبی قصد دارد شهر را نابود كند. اسپایدرمن 24 ساعت وقت داشت تا علاوه بر خنثی كردن بمب مذكور و رفع اتهام از خود، همسرش مری جین را نیز (كه در اواخر بازی ربوده میشد)، نجات دهد! بازی در تمام لحظات وفاداری بیچون و چرای خود را به ذات اسپایدرمن نشان میداد و یکی از برترین های تاریخه (این مقاله را بخوانید). برای اولین بار با یک بازی مواجه بودیم که براساس قابلیت های منحصر به فرد و قدرت های فوق بشری مردعنکبوتی ساخته شده بود و به بهترین نحو از آنها بهره میگرفت. با این همه، نقطه اوج بازی، نبرد نهایی آن بود یعنی جایی که اسپایدرمن باید از یک سو با کینگ پین میجنگید و از سویی دیگر جلوی کشته شدن همسرش یعنی مری جين را (که لحظه به لحظه به مرگ نزدیکتر میشد) میگرفت (ونوم در مراحل قبلی مری جین را دزدیده و به کینگ پین تحویل داده بود). این نبرد نفسگیر هنوز هم یکی از به یادماندنیترین مبارزات تاریخ بازیهای ویدئویی به شمار میرود. شما باید با کینگ پین زد و خورد میکردید (اگه یه مشت بهتون میزد تا انتهای صفحه شوت میشدید!) و همزمان به بخش بالایی زنجیری که داشت پایین می آمد، تار میزدید تا جلوی افتادن تدریجی مری جین به داخل مخزن اسید را بگیرید! اما تار شما فقط چند ثانیه باقی میموند و دوباره باید دست به کار میشدید تا مری جین کشته نشه! واقعا سخت بود چون باید مدل خاصی به کینگ پین ضربه میزدید تا بهش اصابت میکرد (با لگد باید میزدید وسط اون کله ی طاسش!) ولی در عین حال این باس فایت لحظاتی بسیار مهیج و خاطره انگیز را برایتان رقم میزد. البته نسخه ی سگا سی دی این بازی هم بعدا عرضه شد که گرافیک بهتر و صحنه های سینمایی داشت ولی از نظر گیم پلی افت کرده بود و حس حال نسخه ی جنسیس را نداشت. میتونید ویدئوی این نبرد رو در اینجا دانلود و تماشا کنید.
1- نبرد مردان عنکبوتی (پیتر پارکر و مایلز مورالز) با مرد شنی - کنسول PS5
واقعا شگفت انگیزه این باس فایت. از نظر بصری هم باعث حیرت میشه. اصلا همین که بازی موفق و تحسین شده "مردعنکبوتی 2" رو با چنین غول عظیم و مهیجی شروع میکنیم آدم رو هایپ میکنه تا کل مراحل بازی رو هر چه سریع تر طی کنه! (نقد بازی را در اینجا و ایستراگ هایش را اینجا بخوانید) و من شخصا عاشق بازی کلاسیک "سایه غول"هستم (Shadow of the Clossus) و اون رو یکی از بازی های برتر تاریخ میدونم و همیشه دوست داشتم اسپایدی هم با یه غول بزرگ در سطح شهر نیویورک سرشاخ بشه (اگه لذت تجربه بازی "سایه غول" را نچشیده اید پس نصف عمرتون برفناست!). اصلا همین که پیتر و مایلز تاب خوران به سمت مردشنی میروند و جثه بزرگ او را از دور در وسط شهر میبینیم که دست به یاغی گری زده، ضربان قلب آدمو چند برابر میکنه! و بعد گرد و غبار و خانه های تخریب شده میبینیم و تاب خوران و به سرعت از کنارشون عبور میکنیم و از اشیایی که به سمتون پرتاب میشه جا خالی میدیم تا به مردشنی برسیم و همه چیز مهیای یک نبرد معرکه میشه. و مردشنی چنان پرهیبت در میان آسمان خراش ها عرض اندام میکنه که مو به تنمون سیخ میشه. جثه اش از فیلم "مرد عنکبوتی 3" (اونجایی که در بخش انتهایی با ونوم همکاری میکنه) یا بازی "دنیاهای از همگسیخته" بزرگتره و یادمون نره که تو اون بازی در یک معدن متروکه بودیم ولی اینجا وسط شهره و این نشون میده اینسامنیاک در مقایسه با اون بازی چقدر بهتر عمل میکنه. مردشنی در ضمن بسیار هم خشمگینه و لحظات سخت و نفس گیری را برای بازیباز رقم میزنه. این باس فایت خیلی هم متنوعه و بین محیط بیرونی و فضای بسته متغیره. مثلا مردشنی شما رو پرت میکنه به داخل طبقات بالایی یک ساختمان و بعدش باید به سرعت بدوید و از دستهای بزرگ و تخریب گر او جا خالی بدهید و حتی جان یکنفر که در حال سقوط است را نیز نجات بدهید! سپس با نسخه های کوچک تر مردشنی روبرو میشید که اسپایدرمن بهشون میگه "مینی مارکو ها"! از همه باحال تر اینه که وسط این درگیری مدیر مدرسه ای که پیتر در آن شروع به تدریس کرده بهش زنگ میزنه که چرا کلاس رو ول کرده رفته!!! پیتر هم اونو میپیچونه! و این یعنی یک باس فایت کلاسیک که وسطش مشکلات شخصی پیتر هم بروز میکنه و بارها در کمیک ها شاهدش بوده ایم! نکته مهم دیگه اینه که این مبارزه به خوبی و به موقع بین پیتر و مایلز سوئیچ میکنه و قابلیت های متفاوت اونا رو هم به طور بهینه به کار میگیره. به طور مثال، ضربه اشعه ونومی مایلز به خوبی در نبرد کاربرد پیدا میکنه. مدت زمان طولانی این نبرد هم در نوع خودش جالب توجه است و همانطور که گفتم با نوآوری های خودش هرگز ما رو خسته نمیکنه (مثل سکانس کوتاهی که سندمن از پایین قهرمان ها رو دنبال میکنه و باید روی ساختمان بدوید و از دستش فرار کنید!) در کل تیم آپ بسیار موثری را بین پیتر و مایلز شاهد هستیم که در نهایت به طور مشترک مردشنی را شکست میدهند. لحظات بسیار حماسی و خلاقانه در مقیاس واقعا عظیم هم به نمایش درمیاد که باعث میشه در نهایت یکی از برترین باس فایت های تاریخ را تجربه کنیم. به علاوه، همون ابتدا قابلیت های بالا و گرافیک شگفت انگیز بازی هم از طریق این باس فایت به رخ کشیده میشه. این نبرد محشر را در اینجا تماشا کنید.
حالا شما بگید که چه خاطراتی با این بازی ها و باس فایت ها دارید. آیا باس فایتی هست که در این مقاله نیست ولی شما دوستش دارید؟
مهدی ترابی مهربانی
All rights reserved © Spidey.ir 2024
(هرگونه كپیبرداری و نقل قول از اخبار و مقالات این سایت تنها با ذكر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد)
مطالب مرتبط:
رتبه بندی سخت ترین باس فایت (BOSS FIGHT) ها در بازی های مرد عنکبوتی
10 قدرت و قابلیت منحصر به فرد مردعنکبوتی که فقط در دنیای گیم از او دیده ایم!
15 بازی برتر مرد عنكبوتی
15 بازی برتر سبك "بزن بزن" (BEAT 'EM UP)
سخت ترین باس فایت ها در بازی های کمیک بوکی
رتبه بندی باس فایت های بازی اسپایدرمن 2 (کنسول PS5) + لینک دانلود و تماشا
نگاهی به دشمنان مرد عنکبوتی که در فیلم های سم ریمی نبودند ولی در بازی آنها حضور داشتند!
رتبه بندی باس فایت های بازی اسپایدرمن PS4
10 بازی برتری که به شما اجازه میدهند به جای دشمنان مردعنکبوتی بازی کنید!
ایستراگ (EASTER EGG) ها، ارجاعات، اشارات و نکات پنهان بازی "مردعنکبوتی 2"
10 ماموریت فرعی برتر در بازی اسپایدرمن 2
رتبه بندی ضربات و قابلیت های پیتر پارکر در بازی "مارول اسپایدرمن 2"
رتبه بندی ضربات و قابلیت های مایلز مورالز در بازی "مارول اسپایدرمن 2"
نقد و بررسی بازی مردعنکبوتی 2
کمیک مقدمه بازی "مردعنکبوتی 2" (MARVEL'S SPIDER-MAN 2) ترجمه شد + لینک دانلود
10 کمیکی که الهامبخش بازی MARVEL'S SPIDER-MAN 2 بوده اند
10 دشمنی که میخواهیم در بازی مردعنکبوتی 3 ببینیم!
رازهای بازی اسپایدرمن PS4 که ازشون خبر نداشتید!
ایستراگ (EASTER EGG) ها و اشارات جدیدترین بازی مردعنکبوتی
10 ایستراگ (EASTER EGG) باحال در بازی های مردعنکبوتی
ایستراگ (EASTER EGG) ها و اشارات مخفی بازی "مرد عنکبوتی: مایلز مورالز"
دیدگاهها
مثل همیشه تک تک کلمات و محتوای مقاله حساب شده بود و جذاب و خواندنی
باسفایت دکتر اختاپوس تو مارولز اسپایدرمن و ونوم تو مارولز اسپایدرمن ۲ هم مورد علاقه م هستند
با سپاس و خسته نباشید
بنظرم میتونستید تینکرر تو مایلز مورالز یا مبارزه آخر با مستر نگاتیو تو مرد عنکبوتی ۱ و مبارزه با ونوم تو مرد عنکبوتی ۲ هم بیارید اونام جالب بودن مورد ۵ هم یکم آسون بود و بیشتر بازی داشت قابلیت های مایلز رو یاد میداد میشد بجاش اون باسفایت راینو و اسکورپیون یا آخرین مبارزه با راینو تو مایلز مورالز رو جاش گذاشت
باسفایت ولورین تو وب اف شدوز هم جالب بود ( مخصوصا اونجا که لوگان ازت سوال میپرسه )
مورد ۶ هم من به شخصه از نبرد با والچر سیمبیوتی بیشتر خوشم اومد تا والچر نرمال ( شاید به خاطر محیط و فضای سیمبیوتی شهر و اون افراد سیمبیوتی والچر )
با سپاس و بازم خسته نباشید
سعی شده از هر بازی تنها یک باس فایت انتخاب بشه
در ضمن ملاک من "آسان نبودن" یا "قابلیت های مایلز رو نشون ندادن" نبوده! ملاک لول دیزاین، ایده های ناب، نفس گیر بودن و چیزای دیگس که تو مقاله مورد اشاره قرار گرفتن
اتفاقا من از این خوشم میاد مقالات شما جامع است چونکه باسابقه هستید و همه بازیا و کارتونای مردعنکبوتیو رفتین
ولی نسل جدید اگه بود همه آیتما رو از بازی های اینسامنیاک انتخاب میکرد چون سنشون قد نمیده بازیای قدیمی اسپایدرمنو تجربه کرده باشن
باز هم یک مقاله ی بی نظیر دیگه در مورد بازی های مردعنکبوتی.
من شخصا بیشتر از مقاله های Gaming سایت خوشم میاد و دین هم یک مقاله ی عالی دیگر.
اولا باید دقت کرد این رتبه بندی از نظر هیجان و مفرح بودن مبارزه است.
ربات های عنکبوت کش یه حالتی داره که زیاد برام دلچسب نیست کلا از مبارزه های خیلی رباتیک زیاد خوشم نمیاد و اینکه ربات های شکارچی زرد پرواز کننده رو هم تو بازی بعدی مردعنکبوتی یعنی مردعنکبوتی شگفت انگیز ۲ دیدیدم که به نظر میاد با قبل تفاوت زیادی نداشته و کمی هم سخت بودن.
بازی مردعنکبوتی نهایی واقعا بازی بی نظری بود و این نبرد هم گل سرسبد مبارزات بود و اون چیزی بود که از اول بازی انتظارش رو داشتیم و اینکه در محیط باز بود خیلی جالب تر بود( ونوم از ساختمان مردعنکبوتی رو به پایین می انداخت و طول می کشید که به بالا برگردی و ممکن بود ببازی و می شد تو شهر هم تاب خورد تو تاریکی شب و باران که توی جهان باز بازی هم همچین فضایی بوجود نمی آمد.
مبارزه با کینگ پین تو (tasm vs tk) سخت و نفس گیر بود و هیجان بالایی داشت.
مقاله بسیار عالی بود
مرسی بابت ایرادات تایپی که متذکر شدی
یه سریال لایو اکشن جدید از زورو اومده، نه؟ چطوره؟ چنگی به دل میزنه؟
کاری نکردم که شما همیشه میگید که ایرادات را بنویسید تا اصلاح بشه.
از برناردو سریال خوشم نیومد (از برناردو های پیر زیاد خوشم نمیاد. بنظرم برنارد باید هم سن دیگو باشه مثل انیمشین نسل زد و کارتون کانادایی زورو؛ولی برنارد انیمه ی ابساته ی زورو با اینکه بچه بود جالب رود و ایده ی متفاوتی بود.) برنارد سریال خیلی چاق بود و بیشتر شبیه گارسیا بود.
من اوایل قسمت اول را دیدم خوشم نیومد. همیشه انیمیشن رو به فیلم و سریال ترجیح میدم.
خب من بلاخره بازی مارولز اسپایدرمن ۲ رو تموم کردم بازی عالی بود یعنی شاهکار بود ولی پایان بندی بازی رو به اندازه قسمت های قبل دوست نداشتم و به نظرم از حداکثر پتانسیل ونوم استفاده نکردن ( منظورم سیمبیوت نیست خود ونومه ) و بیشتر تمرکزشون رو کریون و مستر نگاتیو بود درحالی که تو تریلر ها خیلی رو ونوم مانور میدادن و بیشترین چیزی که اذیتم میکرد مریجین بود ( کلا مراحل مربوط به مریجین رو مخن )
خب بریم سراغ مقاله
۱۰ _ بهترین حضور ونوم تو دنیای گیم و باسفایت آخرش برای من یه جورایی نوستالژیک هست
۷_ مرد عنکبوتی لبه زمان خیلی داستان خوبی داشت ولی گیم پلیش تکراری بود. اکثر باسفایت هاش خوب نبود به جز آخریش
۶_ من والچر سیمبیوتی رو هم دوست داشتم ولی مبارزه با والچر عادی هم خیلی خوب بود تا جایی که یادمه باید دکمه C رو میزدیم تا عنکبوتی به والچر حمله هوایی بکنه
۵_ من که با تینکرر و راینو با ذره راکسان هم حال میکردم مثل اولین باسفایت با راینو
۳_ بهترین باسفایت بازی های اسپایدرمن
۱_ به نظرم باید جاش با رتبه سوم عوض بشه و خیلی هم سخت بودش درکل اینم عالی بود
با تشکر
اکی. برای نسل من زورو فقط،سریال دیزنی و سری انتونیو باندراس (البته فقط قسمت اول)
سریال سال ۱۹۵۷. هنوز ندیدمش ولی بنظر قشنگ میاد
فیلم های افسانه و علامت هم خیلی خوب بودن و قبلش هم زورو فیلم سینمایی خوبی نداشت.
کمیک های خوب هم:
Zorro marvel comics(1990)
Zorro flights
Zorro legendary adventures
نمی دونم چرا تازگی تو کمیک ها زورو میره با زامبی و دایناسور و دزد دریایی و اینجور چیزا میجنگه
Zorro in the land that time forgot
آقای ترابی تو سایت یه مقاله اختصاصی زورو نوشته نخواهد شد؟
نه والا زورو به ما مربوط نمیشه. ریشه اصلیش هم کمیک بوک نیست. ولی تو چند تا از مقالات سایت بهش اشاره شده
پس از لو دادن تریلرهای بازی Great Web ، امروز طراحی اولیه از حضور گرین گابلین در بازی اسپایدرمن ۳ نیز توسط آنها در اینترنت منتشر شد!
شبیه هاب گابلین ولی خدایی اگه این ظاهر نهایی باشه خیلی گرین گابلین خوشتیپی میشه
امیدوارم ازش یه چیزی دربیارن درحد جوکر سری بازی های ارکهام و فراتر
آها پس من منظور مقالتون رو اشتباه گرفتم ببخشید
احتمالا تغییراتی ایجاد بکنن و فکر نکنم این ظاهر نهایی بشه و بنب تو دستش شبیه بمب هایی که تو بازی اول دیدیم نیست
بلاخره میتونیم یه حضور عالی از گرین گابلین ببینیم ( فقط خدا کنه از پتانسیلش درست و خوب استفاده کنن ) البته تا انتشار بازی قطعا یکم تغییرات تو ضاحرش بشه
فکر کنم سیلکم تو قسمت سوم مرد عنکبوتی باشه
ظاهرش که عالیه فقط امیدوارم بعد این همه زمینه چینی برای کرکتر گرین گابلین بتونن ازش یه ویلن معرکه دربیارن
تا الان که اینسامنیاک منو نا امید نکرده (البته شاید فقط بجز تو مورد میستریو که اصلا خوشم نیومد اصلاح شده بود) و مطمئنم میتونه در کنار کارتون اسپکتکیولار اسپایدرمن بهترین نسخه از گرین گایلینو ارائه کنه
منم فقط تو مورد همین میستریو و ونوم نا امید شدم که فکر کنم اینسامنیاک به ونوم تو بازی خودش بهش بپردازه چون تو بازی اسپایدرمن ۲ اون آخرای بازی اومد و رفت و ما چیز خواصی ندیدیم ازش و گرین گابلین رو که ۵ ساله دارن براش زمینه چینی میکنن و باید چیز خوبی از اب دربیاد
دلیلش این بود که سونی فشار اورد حتما بازی سال ۲۰۲۳ بیاد چون بازی شاخی نداشت
واسه همین کلی از صحنه ها و مراحل مربوط به ونوم حذف شدن تا بازی زودتر منتشر بشه
تونی تاد صداپیشه ونوم گفته نصف دیالوگ های ونوم بدون استفاده باقی موند!
بیشتر بازی مارولز اسپایدرمن ۲ روی کریون و مرد عنکبوتی سیمبیوتی با رابطه مستر نگاتیو و مایلز تمرکز داشت درحالی که تو تریلر ها خیلی رو ونوم مانور میدادن و انگار خبیث اصلی اون بود ( درحالی که کریون خبیث اصلی داستان بود ) واقعا حیف شد که خیلی از صحنه های ونوم از بازی حذف شد ما که نزدیک ۵ سال صبر کردیم حالا یه سالم روش ولی امید وارم اینسامنیاک تو بازی ونوم به اندازه کافی از پتانسیل ونوم استفاده کنه چون حیفه این شخصیتو اینجوری بندازن دور ( البته اگه بازیش کنسل نشه )
البته من که بارها تو مقالاتم گفته ام که ونوم شخصیت مورد علاقم نیست و شخصیت پردازی ضعیفی داره و هیچ مشکلی هم با کم بودن حضورش ندارم ولی ایشالا تو بازی اختصاصیش بتونه هوادارانش رو راضی کنه
بخاطر اینه که خود اینسامنیاک اعلام کرده بود که سونی فشار آورده بازی زودتر بیرون بیاد چون تنها بازی سال بود.
بخاطر همین خیلی از سکانس ها و مراحل مربوط به ونوم حذف شد.طوری که خود تونی تاد گفته نصف دیالوگای ونوم بی استفاده موند.
الان که بازی اختصاصی خودش هست،خیلی هم خوبه.یه داستان جمع و جور و کوتاه واسه خودش.فقط امیدوارم دوباره مثل سری SSU ونوم قهرمان یا ضدقهرمان نباشه که هم با ذاتش ناهماهنگه هم اینکه بطرز مسخره ای بد جلوه میکنه.نتیجه اش الان شده دو فیلم ضعیف و متوسط ونوم سونی.
دیگه خدایی باید قبول کنید بیشتر هایپ های بازی برای ونوم بود و حضور کمش به خیلی ها ضد حال زد از جمله من البته ونوم حضور خوبی داشت ولی میتونست خیلی بهتر باشه
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا