پس از گذشت مدت ها، بالاخره وقتشه که بگم این شما و این هم ایستراگ های فیلم مرد عنکبوتی شگفت انگیز...!

مقدمه: پس از فیلم ناامید کننده "مرد عنکبوتی 3"، همه هواداران منتظر فیلم چهارم ریمی بودند تا تجربه تلخ قبلی را فراموش کنند. اما در نهایت سونی اعلام کرد که قصد دارد اثری جدید و ریبوت شده از این شخصیت را با عنوان "مرد عنکبوتی شگفت انگیز" (The Amazing Spider-Man) و با عوامل جدید تولید کند. با توجه به این تصمیم بسیار شوکه کننده، مشخص بود که این فیلم کار سختی در به دست آوردن دل هوادارانی که هنوز به خوبی سه گانه قبلی را به یاد می آورند دارد؛ اما در نهایت موفق به کسب رضایت هواداران شد و یکی از فیلم های نسبتاً خوب و قابل قبول این شخصیت به شمار می آید. امروز و پس از گذشت تقریباً یک دهه از اکران این فیلم میخواهیم به نکات مخفی و ایستراگ هایی که در خودش جای داده اشاره کنیم... با ما همراه باشید!

1- صحنه افتتاحیه

صحنه افتتاحیه فیلم با پیتر پارکر 4 ساله شروع میشه، در حالی که داره با پدرش قایم موشک بازی میکنه و داره دنبالش میگرده. این میتونه استعاره ای از زندگی الان پیتر باشه که در به در دنبال پیدا کردن اطلاعاتی درباره پدرشه. روی میز هم یک دایناسور کوچک اسباب بازی میبینیم که به اصطلاح foreshadowing به حساب میاد از لیزارد، دایناسور غول پیکری که در ادامه فیلم در خیابان های نیویورک جولان میده!

2- سریال Mad About You

در صحنه مذکور میبینیم که سریالی داره از تلویزیون خانه پیتر پارکر پخش میشه. در حقیقت این سریال یک سیتکام آمریکایی به نام "Mad About You" هستش که در آن «پل رایزر» (Paul Reiser) و «هلن هانت» (Helen Hunt) ایفای نقش می کنند. آنها زوج تازه ازدواج کرده هستند که در شهر نیویورک زندگی کرده و با اتفاقات روزمره خود به شکلی طنز برخورد می کنند. این سریال در دهه 90 میلادی از شبکه NBC پخش میشد.

3- پدر و مادر پیتر پارکر

ریچارد و مری پارکر، والدین پیتر به واسطه این فیلم برای اولین بار در عالم سینما ظاهر شدند و نقش آنها را «کمبل اسکات» (Campbell Scott) و «امبث دیویدز» (Embeth Davidtz) بازی می کردند. همانطور که دیدیم، آنها مجبور می شوند پیتر رو در بچگی رها کنند و به عمو بن و زن عمو می بسپارند. پیتر هم همیشه این عقده رو داشته که حقیقت پشت مرگ والدینش رو کشف کنه. مشخصه راز هایی ناگفته راجب اونها وجود داشت، مثلاً گفته شد ریچارد پارکر و کرت کانرز تحقیقات مشترکی داشتند و هر دو برای آزکورپ کار می کردند و... در نهایت برای او پاپوش دوخته شد و او و مری تصمیم به فرار گرفتند، اما موفق نشدند و همانند دنیای کمیک در یک سانحه هوایی کشته شدند.

4- پیتر پارکر (Peter Parker)

در فیلم مرد عنکبوتی شگفت انگیز ایفای نقش پیتر پارکر/اسپایدرمن را «اندرو گارفیلد» (Andrew Garfield) بر عهده داشت. او به طرز شگفت آوری یک پیتر پارکر نوجوان قانع کننده تحویلمان می دهد، به طوری که گاهی حتی از توبی مگوایر (بازیگر پیشین این نقش) هم بهتر عمل می کند؛ چون کاراکتر کاریزماتیکی می آفریند که از یک سو غیر اجتماعی و تا حدی گیج و دست و پا چلفتی است ولی از سویی دیگر هوش و جسارت فراوانی دارد و این یعنی پیتر پارکر! او همچنین تواسنت اسپایدرمن خیلی خوبی هم باشد و قطعاً همه اینها به این دلیله که گارفیلد از کودکی واقعا عاشق و طرفدار این شخصیت بود! (این مقاله را بخوانید).

5- دبیرستان میدتاون

در فیلم پیتر پارکر در دبیرستان "میدتاون" (Midtown High School) مشغول تحصیل است. در دنیای کمیک نیز میدتاون نام دبیرستانی بود که پیتر مدت ها در آنجا درس خواند، ازش فارغ التحصیل شد و حتی برای مدتی نسبتاً طولانی در آنجا تدریس می کرد. این دبیرستان پای ثابت کمیک های اولیه اسپایدرمن بود و او در آنجا با بسیاری از شخصیت های مهم کمیک های خود آشنا شد.

6- تابلوی اعلانات

بر روی تابلوی اعلانات دبیرستان یک عکس از تیم منتخب بسکتبال مدرسه قابل مشاهده هستش که فلش تامپسون هم در این عکس حضور داره. همان طور که در ادامه دیدیم هم فلش از بازیکنان حرفه ای بسکتبال مدرسه به شمار میاد! گوئن استیسی عزیز رو هم در عکس تیم مناظره (debate) مدرسه میبینیم که پیتر این عکس رو بر روی تابلوی اعلانات قرار میده.

7- سالی آوریل (Sally Avril)

در ادامه می‌بینیم که دختری میاد کنار پیتر و ازش میخواد که برای آخر هفته بیاد و با دوربینش از ماشین دوست پسرش عکس بگیره. تیتراژ فیلم این خانم رو hot girl (!) خطاب کرده، اما بازیگرش یعنی «کلسی اسبیل» (Kelsey Asbille) در یکی از مصاحبه هایی که حین اکران فیلم داشت اعلام کرد که او در واقع نقش "سالی آوریل" رو بازی میکنه! سالی آوریل دختری بود که پیتر در شماره 15 فانتزی شگفت انگیز میخواست باهاش قرار بذاره اما ناکام موند. در کل او هیچ وقت جزو شخصیت های مکمل اصلی داستان های مرد عنکبوتی به حساب نیامده، اما بعداً دارای داستان اختصاصی خودش شد (این مقاله را بخوانید).

8- فلش تامپسون (Flash Thompson)

نقش فلش تامپسون رو در این فیلم «کریس زیلکا» (Chris Zylka) بازی میکنه. او درست مانند دنیای کمیک یکی از همکلاسی های پیتر پارکر و از قلدر های مدرسه بود که همیشه او را عذاب می داد و هیچ فرصتی را برای اذیت کردنش از دست نمی داد. البته بر خلاف دنیای کمیک که در آنجا فوتبال آمریکایی بازی می کرد، در اینجا او به یک بسکتبالیست تبدیل شده بود که پیتر هم در اواسط فیلم تونست تو بسکتبال ضایعش کنه و انتقام تمام بلا هایی که سرش آورده بود رو بگیره.

9- علاقه پیتر به عکاسی

میبینیم که پیتر به عکاسی علاقه زیادی داره و همیشه یه دوربین عکاسی دستشه و حتی با استفاده از اون از گوئن استیسی یه عکس مخفیانه میگیره. در دنیای کمیک هم پیتر به عکاسی علاقه داشت. در حقیقت بعد از مرگ عمو بن، پیتر و زن عمو می دچار مشکلات اقتصادی زیادی شدند. برای همین پیتر سعی کرد که به زن عموش کمک کنه و از اونجایی که در عکاسی مهارت داشت، با استفاده از یه دوربین عکاسی از مرد عنکبوتی (خودش!) عکس می گرفت و به دیلی بیوگل میفروخت (این مقاله را بخوانید).

10- گوئن استیسی (Gwen Stacy)

نقش گوئن استیسی رو خانم «اما استون» (Emma Stone) را با استادی در این فیلم ایفا میکنه. به طوری که رابطه و شیمی بین او و اندرو گارفیلد، نقطه قوت اصلی فیلم بود و مخاطبان بسیار دلبسته این عشق تماشایی شدند. گوئن استیسی اما استون بسیار به گوئن استیسی سریال تحسین شده "The Spectacular Spider-Man" شباهت داشت؛ زیرا هم باهوش و باشعور بود و هم زیبا و دوست داشتنی و شخصیتی قوی و باورپذیر داشت. او از خیلی جهات شبیه پیتر بود و طوری تربیت شده بود تا همیشه کار درست را انجام دهد و به همین دلیل در لحظاتی از فیلم دست به عملی قهرمانانه زد. تمام این عوامل دست به دست هم داد تا وقتی گوئن دلباخته پیتر شد، تماشاچی آن را باور کند.

11- کتک خوردن از فلش

همانطور که در آیتم 8 مقاله گفتیم، فلش در دنیای کمیک همیشه مشغول آزار و اذیت پیتر بود و هیچ فرصتی را برای جهنم کردن زندگی او از دست نمی داد. در اوایل فیلم هم دیدیم که به شوخی با پرت کردن توپ بسکتبال به سمت پیتر او را دست می انداخت. اما اصلی ترینش کمی بعد تر بود که از پیتر خواست که از او در هنگام اذیت کردن فرد دیگری عکس بگیرد، اما پیتر طی حرکتی قهرمانانه قبول نکرد و همین هم باعث شد که کتک مفصل و شدیدی از فلش بخورد. کتکی که اگه گوئن به موقع نرسیده بود، معلوم نبود به کجا کشیده بشه...

12- حمایت گوئن از پیتر

نحوه ای که گوئن به کمک پیتر میره و از دست فلش نجاتش میده، به شدت ما رو یاد کمیک ها میندازه. در دنیای کمیک درسته که گوئن هرگز به مرد عنکبوتی اعتماد پیدا نکرد، اما برعکس حامی پیتر بود و همیشه از او دفاع می کرد. برای مثال یک بار در شماره 69 از سری کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز (منتشر شده در سال 1969) دیدیم که گوئن چه بلایی سر آن کسی آورد که پیتر را یک ترسو لقب داده بود و چه سیلی بدی به او زد!

13- عمو بن

«مارتین شین» (Martin Sheen) ایفای نقش عمو بن را در این فیلم بر عهده داشت. عمو بن او رابطه گرم و صمیمی تری با پیتر داشت و در تلاش بود که بهش درس مسئولیت پذیری بده، اما حیف که دقیقاً آن جمله معروف و تاریخی عمو بن را از زبانش نشنیدیم. در مجموع مارتین شین توانست به خوبی از عهده نقشش بر بیاد و بازی خوبی رو از خودش ارائه بده. ظاهر و روحیاتش هم جوانانه تر شده بود که از این نظر ما رو یاد سری کمیک های "مرد عنکبوتی نهایی" (Ultimate Spider-Man) مینداخت. چرا که او هم رابطه اش با پیتر صمیمی تر بود و بهتر با او ارتباط برقرار می کرد.

14- زن عمو می

نقش زن عمو می رو «سالی فیلد» (Sally Field) در این فیلم ایفا میکنه که نسبت به نسخه سه گانه ریمی جوان تره و باز هم ما رو یاد کمیک های "مرد عنکبوتی نهایی" میندازه. در حقیقت سالی فیلد یک زن عمو می عالی بود. قطعاً یکی از تأثیر گذار ترین لحظات فیلم مربوط به جایی می شود که پیتر پارکر خسته و زخمی از نبرد به خانه برمیگردد و زن عمو می را در آغوش میگیرد. نحوه آغوش این دو و نوع نگاه زن عمو می، به قشنگ ترین نحو رابطه مادر و پسری بین آنها را به تصویر میکشد و به مخاطب یادآوری میکند که پیتر همچون دنیای کمیک یار و یاوری قوی دارد که همیشه میتواند رویش حساب کند.

15- ماکارونی و کوفته قلقلی

پیتر میاد خونه و زن عمو می بهش میگه که برای ناهار ماکارونی و کوفته قلقلی دارن. پیتر هم میگه که از این غذا خوشش نمیاد و زن عمو می هم میگه که پیتر قبلنا خیلی این غذا رو دوست داشته. جالبه بدونید که این تغییر یهویی ذائقه بی دلیل نیست؛ چرا که توی مدرسه هم فلش داشت همین غذا رو فرو میکرد تو حلق اون پسر بیچاره و در ادامه هم که پیتر رو کتک زد. همین هم باعث شد که پیتر دیگه نخواد این غذا رو بیینه.

16- پیتر پارکر عینکی

میبینیم که پیتر برای ضعف چشم هاش از لنز طبی استفاده میکنه، اما گاهی هم عینک پدرش رو میزنه و به ظاهر نمایدنش در کمیک های اولیه ادای احترام میشه. در نتیجه اون میتونه پس از گزیدگی و زیر نقاب اسپایدرمن هم از لنز استفاده کنه. در حالی که در فیلم مرد عنکبوتی 2002 تقویت قدرت بینایی اش یکی از اثرات گزیده شدن توسط آن عنکبوت بود. در دنیای کمیک هم پیتر پس از گزیدگی باز از عینک استفاده می کرد.

در واقع او در شماره 8 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز (منتشر شده در سال 1963 و ترجمه شده در اینجا) با فلش تامپسون دعواش شد و عینکش شکست و از اون موقع تصمیم گرفت دیگه عینک نزنه (البته گفت که زیادم به عینک نیاز نداشته!).

17- آلبرت اینشتین

در اتاق پیتر پارکر و همچنین روی یکی از تی شرت هایش تصویری از «آلبرت انیشتین» (Albert Einstein) فیزیکدان و دانشمند بزرگ تاریخ بشریت به چشم می خورد که با توجه به علاقه پیتر به علم و دانش منطقی به نظر می رسد. ضمن اینکه در فیلم مرد عنکبوتی 2002 هم تصویر او را در اتاق پیتر دیده بودیم.

18- دونالد گلاور

بر روی دیوار اتاق پیتر ما پوستری از سریال Community رو با حضور «دونالد گلاور» (Donald Glover) میبینیم. این کمدین و خواننده مطرح بار ها و بار ها از زمانی که سونی اعلام کرد قصد داره فرانچایز سینمایی مرد عنکبوتی رو ریبوت کنه، گفت که میخواد نقش مرد عنکبوتی رو بازی کنه: "شخصاً فکر میکنم شگفت انگیز خواهم بود درست مثل مرد عنکبوتی شگفت انگیز" یا "باعث افتخارمه این نقش رو بازی کنم". او حتی در اینترنت هم کمپینی راه انداخت تا سونی این نقش رو بهش بده ولی نداد! (البته خیلی ها مثل استن لی ازش حمایت کردند).

19- مکعب روبیک!

عمو بن به اتاق پیتر میاد و بهش حقایقی رو درباره پدرش و کرت کانرز میگه. در همین حال او مکعب روبیک درست شده ای که روی میز پیتر بود رو برمیداره و وقتی که هنگام خروجش اون رو میذاره سر جاش، میبینیم که روبیک خراب شده. این روبیک در حقیقت میتونه نمادی از زندگی پیتر باشه که چطور پس از حرف های عمو بن تغییر کرد و دیگه قرار نیست به حالت سابق برگرده.

20- تصویر زمینه

بر روی تصویر زمینه کامپیوتر پیتر پارکر عکسی از تیم مناظره مدرسه دیده می شود که گفتیم گوئن استیسی هم در آن حضور دارد. همچنین در گوشه تصویر ما عکس دیگه ای از گوئن استیسی میبینیم که اگه دقت کنید در واقع همون عکسیه که پیتر ابتدای فیلم به طور مخفیانه از گوئن گرفت و این نشان دهنده علاقه ایست که به او دارد.

21- آزکورپ (Oscorp)

برج آزکورپی که در فیلم دیدیم از مهم ترین لوکیشن ها در دنیای مرد عنکبوتی به حساب میاد (این مقاله را بخوانید) که متعلق به نورمن آزبورن است و سابقه طولانی در کمیک ها دارد. نورمن و شرکتش سالیان سال است که برای مرد عنکبوتی و دیگر قهرمانان مارول دردسر درست کرده اند. همان طور که در فیلم دیدیم هم آزکورپ نقش کلیدی در به وجود آمدن اسپایدرمن و البته خلق شدن هیولایی به نام «لیزارد» داشت.

22- نورمن آزبورن (Norman Osborn)

نورمن آزبورن مرد پشت تمام قضایای فیلم هستش. او صاحب آزکورپه و این یعنی تمام اعمال آزکورپ زیر نظر اوست و افرادی مثل دکتر راثا یا دکتر کانرز هم زیر دست او کار می کنند. در اواسط فیلم و در یکی از سرچ های مرتبط پیتر، عنوان "نورمن آزبورن کجاست؟" (?Where is Norman Osborn) به چشم میخوره و این نشون میده که نورمن مدت هاست که از نظر ها ناپدید شده. بعد ها مشخص شد که نورمن در این مدت با بیماری دست و پنجه نرم میکرده و تمام این کار ها رو برای علاج خودش انجام داده بوده.

23- دکتر کانرز/لیزارد (The Lizard)

دکتر کرتیس کانرز (Curtis Conners) که در هیبت مارمولکیش به عنوان لیزارد شناخته میشه، خبیث اصلی فیلم بود و «رایس ایفانز» (Rhys Ifans) نقشش رو بازی می کرد. او درست مثل دنیای کمیک یک دست نداشت و روی باز رشد اعضای بدن آزمایش و تحقیقات انجام می داد. متأسفانه همان طور که میشد حدس زد لیزارد نتوانست دشمن تمام عیاری برای مرد عنکبوتی باشد و به یکی از نقاط ضعف فیلم تبدیل شد. البته رایس ایفانز بازیگر خیلی خوبی است ولی نقشی که به او سپره شده عمق و کشش کافی را ندارد و به نظر میرسد که به محض اینکه دکتر کانرز به لیزارد تبدیل می شود دیگر از انگیزه کافی و جالبی برای خبیث بودن برخوردار نیست.

24- پیوند ژنتیکی

در گذشته و زمانی که کرت کانرز و ریچارد پارکر با هم در آزکورپ کار می کردند، تئوری پیوند ژنتیکی گونه های مختلف یا cross-species genetics را مطرح کردند که در دنیای واقعی هم کاربرد داره؛ به طوری که دانشمندان با این پیوند های ژنتیکی ویژگی های خاصی را به DNA برخی مواد یا جانداران اضافه می کنند (برای مثال ژن تولید کننده ویتامین A در برنج معمولی وجود ندارد، اما دانشمندان با پیوند این ژن برنج طلایی را تولید کردند). در ادامه هم دیدیم که پیتر و دکتر کانرز با استفاده از همین دانش و الگوریتم میزان تجزیه (مورد 35 مقاله) فرمول باز رشد اعضای بدن را خلق کردند.

25- راجیت راثا (Rajit Ratha)

«عرفان خان» (Irrfan Khan) در فیلم نقش یه دکتر هندی به نام دکتر راثا رو ایفا میکنه که به نوعی نماینده نورمن آزبورن در آزکورپ هستش. البته قرار بود در ابتدا نقش او بیشتر باشه و به خبیثی «پروتو گابلین» (!) تبدیل بشه، اما خوشبختانه این ایده کنار گذاشته شد و او به عنوان رابطی که داستان را پیش میبرد حاضر شد. ما تا انتهای فیلم ندیدیم که پس از دزدیده شدن توسط لیزارد چه بلایی سر او آمده، اما در یکی از صحنه های حذف شده میبینیم که او در فاضلاب زندانی شده بوده و درست وقتی که میخواست اطلاعاتی به پیتر درباره پدر و مادرش بدهد توسط لیزارد کشته شد.

26- گزیده شدن در آزکورپ

در فیلم شاهد تغییراتی در origin و نحوه به دست آوردن قدرت های فوق بشری توسط پیتر پارکر بودیم که به نظر میرسه از سری کمیک های "مرد عنکبوتی نهایی" (Ultimate Spider-Man) الهام گرفته باشند. اصلی ترین الهامات را می توان در گزیده شدن توسط آن عنکبوت دستکاری شده دانست که در فیلم هم مانند کمیک های نهایی در جریان یک سفر علمی به شرکت آزکورپ رخ داد. البته در این کمیک ها آن عنکبوت به ماده ای به نام OZ آغشته شده بود، اما در فیلم "مرد عنکبوتی شگفت انگیز 2" میبینیم که قضیه فرق می کند...

27- اثرات جانبی گزیده شدن!

پیتر پس از نیش خوردن توسط اون عنکبوت حالش حسابی بد میشه، تا جایی که میبینیم تو مترو تقریباً بیهوش شده و اصلاً متوجه اطرافش نیست. ما در این صحنه شاهد رخ دادن تغییرات فیزیکی ناشی از گزیده شدن در پیتر هستیم؛ به شکلی که صحنه مدام تاریک و روشن میشه و ما حتی عنکبوت هایی رو به شکل ترسناکی میبینیم. این صحنه ادای احترامیه به یکی از صحنه های فیلم مرد عنکبوتی 2002 که در آن هم پیتر از سفر علمی به خونه برمیگرده، در حالی که عنکبوت نیشش زده و کم کم حالش بد میشه.

28- عنکبوت روی اسکیت برد

در صحنه مذکور در بین تاریک و روشن شدن های صفحه، ما در یک لحظه بسیار کوتاه عنکبوتی رو حک شده بر روی اسکیت برد پیتر میبینیم که دقیقاً شبیه همان نماد عنکبوتی هستش که پیتر در کاستوم اصلی اسپایدرمنی خودش مورد استفاده قرار داد.

29- نحوه به تصویر کشیدن حس عنکبوتی

در دنیای کمیک «استیو دیتکو» برای نشان دادن حس عنکبوتی از چند تا خط دور سر اسپایدرمن استفاده می کرد که حالت خطر را نشان دهد. این شیوه کاملاً تثبیت شد و بعد ها دیگر طراحان هم ازش استفاده کردند. در فیلم مرد عنکبوتی شگفت انگیز اما نحوه به تصویر کشیدن حس عنکبوتی تغییر کرده. در این فیلم پیتر پارکر هنگام رویارویی با خطر ناگهان سرش به سمت آن خطر برمیگشت و زمان هم انگار فریز میشد. همچنین افکت صدای خاصی در این لحظات به گوش می رسید که نشان دهنده فعال شدن حس عنکبوتی او بود. جالبه که حس عنکبوتی پیتر در این فیلم به قدری قوی بود که حتی میتوانست یک مگس در حال حرکت را روی هوا بگیرد!

30- زور بازوی بالا!

در دنیای کمیک پیتر پارکر پس از گزیده شدن توسط آن عنکبوت به قدرت های فوق بشری دست یافت و دارای توانایی های زیادی از جمله حس عنکبوتی، چسبیدن به سطوح مختلف و... شد. زور بازوی او نیز بسیار بالاست و بار ها در موقعیت های مختلف به کارش آمده. در فیلم هم میبینیم که پس از گزیدگی، به قدرت فیزیکی پیتر افزوده شده و آن را به وضوح در سکانس داخل دستشویی میبینیم. او ناخودآگاه ساعت روی میزش رو خورد میکنه، با قدرت خمیر دندان رو فشار میده و حتی شیر آب رو هم از جا میکنه!

در اواسط فیلم هم دیدیم که او چطور یک ماشین در حال آتش گرفتن را با یک دست نگه میدارد تا حان پسر بچه ای که در ماشین گیر افتاده را نجات دهد.

31- زندگی پی

پیتر اسم پدرش رو در گوگل سرچ میکنه و در بین سرچ های مرتبط نام "Life of Pi" رو میبینیم. «زندگی پی» نام رمانی بود که توسط «یان مارتل» (Yann Martel) نوشته شد و روایتگر داستان زندگی فردی به نام «پی پاتل» بود که به همراه یک ببر بنگال به نام «ریچارد پارکر» زندگی می کرد (همنام با پدر پیتر پارکر!) جالبه که یک فیلم هم در سال 2012 از روی این رمان ساخته شد که در آن مرحوم عرفان خان نقش پی پاتل رو بازی می کرد؛ فردی که ما او را با نقش دکتر راثا در فیلم مرد عنکبوتی شگفت انگیز می شناسیم.

32- عنکبوت و ارتفاع!

میبینیم که پیتر به بالای پشت بام خانه شان رفته و تحقیقاتش درباره دکتر کانرز را در آنجا انجام می دهد که این موضوع حتی باعث تعجب عمو بن هم می شود. این مساله اشاره داره به علاقه ذاتی عنکبوت ها به بلندی و ارتفاع که ظاهراً پیتر هم بعد از نیش خوردن از عنکبوت به همچین عادتی دچار شده است.

33- کتاب دکتر کانرز

پیتر پارکر را مشغول خواندن کتابی میبینیم که توسط دکتر کانرز نوشته شده و درباره تحقیقاتش راجع به بازسازی و رشد دوباره اعضای بدن است. اگر دقت کرده باشید ما این کتاب را وقتی پیتر برای اولین بار اسم کرت کانرز را شنید و آن را در گوگل سرچ کرد دیده بودیم.

34- رفلکس های سریع پیتر

گفتیم که پیتر پارکر در دنیای کمیک پس از گزیده شدن توسط آن عنکبوت به قدرت های فوق بشری خود دست یافت (این مقاله را بخوانید). یکی از توانایی های مهم او سرعت و چالاکی بالایش است و رفلکس های بسیار سریعی که دارد. در فیلم هم وقتی پیتر به خونه دکتر کانرز میره، در یک لحظه لیوان در حال افتادن رو تو هوا میگیره و دکتر کانرز هم به رفلکس ها و واکنش سریعش اشاره میکنه.

35- الگوریتم میزان تجزیه

پیتر فرمول سری که پدرش در گذشته کشف کرده تحت عنوان Decay Rate Algorithm یا "الگوریتم میزان تجزیه" رو به دکتر کانرز میده تا با استفاده ازش بتونه پروژه بازسازی اعضای بدنش رو تکمیل کنه. اما این فرمول واقعاً چیه؟ در حقیقت سازندگان از فیزیک دانی به نام «جیمز کاکالیوس» (James Kakalios) که طرفدار کمیک بوک هم هست، خواستند که فرمولی را صرفاً برای استفاده از فیلم درست کند که با آن بتوانند بازسازی سلولی را توضیح دهند. او هم با استفاده از تابع گمپرتز و چند منبع دیگه این فرمول رو خلق کرد (تابع گمپرتز بیانگر کندترین رشد در شروع و پایان یک بازه زمانی است).

36- جا خالی دادن از یک ماشین!

در یکی از صحنه های حذف شده فیلم میبینیم که پیتر باز هم در حال اسکیت سواریه که یه دفعه ماشینی با سرعت بهش نزدیک میشه، اما پیتر به خاطر داشتن حس عنکبوتی سریع میپره روی یه تیر چراغ برق و جون خودش رو نجات میده. واقعاً حیف که این صحنه حذف شد چرا که اشاره مستقیمی است به یکی از پانل های اولین حضور اسپایدرمن در دنیای کمیک یعنی شماره 15 فانتزی شگفت انگیز (منتشر شده در سال 1962) که در آن دقیقاً سناریوی مشابهی رخ داد (میتونید صحنه های حذف شده از این فیلم را در اینجا تماشا کنید).

37- دختر خجالتی فیلم

در فیلم به دفعات متعددی یک دختر خجالتی رو در دبیرستان میدتاون و کنار پیتر پارکر میبینیم که نقشش رو خانم «هانا مارکس» (Hannah Marks) بازی میکنه. مشخص بود که ایشون در دل خودش یه crush و علاقه خاصی به پیتر داره و مدام زیرزیرکی بهش نگاه میکنه. تیتراژ فیلم ایشون رو «میسی کالِنبک» نامیده، اما در دنیای کمیک تا به امروز چنین شخصیتی وجود نداشته. در عوض او را میتوان مشابه شخصیت «جسیکا جونز» دانست؛ چرا که او هم در دبیرستان میدتاون درس می خواند و به پیتر علاقه داشت، اما پیتر آن موقع به دختر دیگه ای فکر می کرد. جسیکا هم بعداً بی خیال پیتر شد.

38- انتقام از فلش!

پیتر با قدرت های فوق بشری که تازه به دست آورده، بالاخره این فرصت نصیبش میشه که انتقام تمام بلا هایی که فلش سرش آورده رو بگیره. برای همین با او در بسکتبال سرشاخ میشه و حسابی هم پیش بقیه ضایعش میکنه. در شماره 8 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز (منتشر شده در سال 1963) هم پیتر تصمیم گرفت که دیگر فلش را تحمل نکند و با او در یک مسابقه بوکس شرکت کند. پیتر همیشه سعی داشت که از قدرت های فوق بشری اش در ملا عام استفاده نکند تا هویت مخفی اش لو نرود، ولی ناگهان تصمیم گرفت مشت محکمی به فلش بزند که باعث شد از رینگ به بیرون پرت شود!

یکبار هم در کمیک های "مرد عنکبوتی نهایی" (Ultimate Spider-Man) که اینجا ترجمه شده اند، دیدیم که پیتر که دیگر از قلدری های فلش خسته شده بود، وقتی فلش مشتی به سمت او پرتاب کرد چنان با قدرت مشت او را دفع کرد که فلش از درد به خودش پیچیده بود!

39- پیتر پارکر بسکتبالیست

میبینیم که پیتر خیلی حرفه ای بسکتبال بازی میکنه و قدرت های فوق بشریش هم به کمکش میان؛ به طوری که حتی فلش که از بازیکنان ماهر بسکتبال تو دبیرستانه هم جلوش کم میاره. این قضیه بسکتبال بازی کردن پیتر پارکر از سری کمیک های "مرد عنکبوتی نهایی" (Ultimate Spider-Man) اقتباس شده. در این دنیا پیتر در دورانی که به دبیرستان میرفت، بسکتبالیست ماهری بود و در تیم بسکتبال دبیرستان بازی می کرد.

در فیلم های سم ریمی هم چنین چیزی را دیده بودیم.

40- تیم مناظره

در مکالمه پیتر و گوئن در دبیرستان، پیتر به تیم مناظره (debate) مدرسه اشاره میکنه که گفتیم گوئن هم عضوش هست. مثل اینکه پیتر مسئول عکاسی از این تیم بوده و در ابتدای فیلم هم دیدیم که داره این عکس رو میچسبونه به تابلوی اعلانات، اما این وسط با توجه به علاقه ای که به گوئن داره این عکس رو میذاره تصویر زمینه کامپیوترش! عمو بن هم از اونجا گوئن رو دیده و حالا شناخته.

41- بازی Tony Hawk’s Pro Skater 2

همان طور که در فیلم دیدیم پیتر پارکر مدام در حال اسکیت سواری بود و در آن مهارت بالایی داشت. او حتی توانست در هنگام اسکیت سواری به برخی از قدرت های فوق بشری خود پی ببرد و آنها را کنترل کند. این اسکیت سوار بودن پیتر قبلاً در کمیک ها دیده نشده، اما یه جورایی ما رو یاد بازی "Tony Hawk’s Pro Skater 2" میندازه! در این بازی فوق العاده موفق و محبوب که در سال 2000 توسط Activision منتشر شد، اسپایدرمن یکی از کاراکتر های مخفی بود که پس از Unlock شدن میتوانستید او را انتخاب و با او اسکیت سواری کنید! (این مقاله را بخوانید).

42- موش آزمایشگاهی!

دکتر کانرز دو موش آزمایشگاهی داره و فرمول باز رشد اعضای بدن که به کمک پیتر بهش دست یافته رو روی یکی از اونها آزمایش میکنه. تا اینکه در ادامه فیلم میبینیم که فرمول اون رو هم به یه موجود مارمولک مانند و لیزاردی تبدیل کرده. این موش ما رو یاد خرگوشی میندازه که دکتر کانرز در شماره 6 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز (منتشر شده در سال 1963) روش آزمایش انجام داد و موفق به بازسازی یکی از پا های او شد.

43- انیمیشن عصر حجر

نام موش های آزمایشگاهی دکتر کانرز یعنی «فرد» و «ویلما» در حقیقت ادای احترامی ست به فرد و ویلما فلینت‌استون، زوج نوستالژیک و خاطره انگیز انیمیشن "فلینت‌استون ها" (The Flintstones) که در دهه 90 میلادی از شبکه abc پخش میشد و در ایران بیشتر با نام "عصر حجر" شناخته می شود.

44- قدرت زیاد مسئولیت زیاد به همراه دارد

پیتر فراموش میکنه که بره دنبال زن عمو می و همین هم باعث سرخوردگی عمو بن میشه. او بسیار درباره مسئولیت پذیری با پیتر صحبت میکنه و بهش میگه: "پیتر تو خیلی شبیه پدرت هستی... جدی میگم و این واقعاً چیز خوبیه! ولی پدرت با یه فلسفه و قانونی زندگی می کرد. اون اعتقاد داشت که اگه یه نفر میتونه کار خوبی در قبال دیگران انجام بده، وظیفه اخلاقیش حکم میکنه که حتماً اون کارو بکنه. این یه انتخاب نیست... مسئولیته!" البته قطعاً همه ما ترجیح می دادیم که در این فیلم هم جمله معروف و تاریخی "قدرت زیاد مسئولیت زیاد به همراه دارد" را از زبان عمو بن بشنویم.

45- تی بون

«مایکل بارا» (Michael Barra) در این فیلم نقش اون مغازه داری رو بازی میکنه که به نوعی در مرگ عمو بن دخالت داشت. او فروشنده رومخی بود که نذاشت پیتر شیر کاکائوش رو بخره و پیتر هم حاضر نشد جلوی سارق مغازش رو بگیره. اسم این فروشنده همان طور که روی کارت لباسش نوشته "تی بون" (T-Bone) هستش. در کمیک های مرد عنکبوتی تی بون نام یکی از خلافکارانی بود که در شماره 7 از کمیک "پیتر پارکر: اسپایدرمن" (منتشر شده در سال 1999) خلق شد. او در یکی از درگیری های مرد عنکبوتی و بلید به خون آشام تبدیل شد و در همان شماره هم کشته شد.

46- مشکل من نیست!

پیتر برای انتقام گرفتن جلوی اون سارق رو نمیگیره و باعث میشه که فرار کنه. به دیالوگ هایی که در اینجا رد و بدل میشن دقت کنید. دقایقی پیش اون صاحب مغازه به پیتر گفته بود که این "قانون و سیاست کاری مغازه اش نیست" که به خاطر چند تا پنی پول خورد کمتر جنسو بفروشه و بعد که از پیتر کمک میخواد، پیتر هم با همین جمله جوابشو میده. یعنی به نوعی همون جمله طرف رو به خودش برمیگردونه تا یه انتقام حسابی ازش گرفته باشه. در فیلم نخست سم ریمی  هم چنین چیزی رو دیده بودیم:

یا در سریال تحسین شده "مرد عنکبوتی خارق العاده":

47- قاتل عمو بن

نقش قاتل عمو بن در این فیلم رو «لیف گنتوورت» (Leif Gantvoort) بازی میکنه. او نقش همان سارقی را دارد که پیتر جلویش را نگرفت و او هم بعد عمو بن را به قتل رساند. او با بن در خیابان رو به رو شد و ناگهان به زمین افتاد. بن هم در تلاش برای اینکه جلوش رو بگیره تا نتونه تفنگش رو از روی زمین برداره کشته شد. ظاهر سارق در این فیلم مدرن تر شده بود و عینک دودی و یک خالکوبی بر مچ خود داشت. پیتر سعی کرد با دستگیر کردن خلافکاران مشابه او را پیدا کند، ولی دیگر تا انتها با او رو به رو نشد.

48- مرگ عمو بن

درسته که نحوه مرگ عمو بن تا حدی فرق کرده، اما در اصل همونیه که باید باشه و حتی قهرمانانه تر هم شده که با شخصیت او همخوانی داره. از آنجایی که رابطه پیتر و عمو بن به لطف بازی خوب مارتین شین ملموس و صمیمی در آمد، قتلش به دست سارق نیز سوزناک تر و تأثیر گذار تر بود. همچنین سعی شد نوعی تنش و اختلاف میان آنها ایجاد شود تا بعد از مرگ عمو بن، پیتر احساس گناه بیشتری داشته باشد. ضمن اینکه در دنیای کمیک پیتر هنگام مرگ پیش عمویش نبود و فقط خبر کشته شدنش را شنید، اما اینجا بالای سر او حاضر بود و این باعث شد صحنه از بار دراماتیک تری برخوردار باشد.

49- عمو بن در کجا کشته شد؟

در فیلم عمو بن در تلاش بود که پیتر رو پس از جر و بحثی که باهاش داشت به خونه برگردونه. برای همبن هم از خونه بیرون رفت و از در به در دنبال پیتر میگشت. در ادامه هم چون میخواست جلوی سارقی که مسلح بود را بگیرد، کشته شد. اما در دنیای کمیک قضیه این شکلی نبود. در حقیقت در شماره 200 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز (منتشر شده در سال 1980) که در آن اطلاعات بیشتری از مرگ عمو بن به ما داده شد، دیدیم که او در خانه و در کنار زن عمو می کشته شده نه بیرون از خانه و کنار پیتر!

50- دوستی فلش و پیتر

بعد از مرگ عمو بن میبینیم که پیتر ناراحت به دبیرستان میره و در کمال تعجب فلش تامپسون میره پیشش تا بابت مرگ عموش بهش تسلیت بگه. پیتر هم فکر میکنه دوباره اومده اذیتش کنه و به خاطر خشمی که داره اون رو میچسبونه به دیوار؛ اما این نشون میده که فلش بر خلاف تمام جدال هایی که با پیتر داشت واقعاً آدم بدی نیست و حتی در انتهای فیلم هم دیدیم که حسابی با پیتر رفیق شده. در دنیای کمیک هم او و پیتر بعد از مدت ها اختلافات خود را کنار گذاشتند و به دوستان خوبی برای هم تبدیل شدند.

51- مسئولیت پذیری یا انتقام جویی؟

به نظر میرسد پیتر به خاطر حس انتقام جویی به دنیال قاتل عمو بن میرود و نه از روی مسئولیت پذیری یا احساس گناه. این نکته در مورد شخصیت پردازی پیتر کمی آزاردهنده است و بهتر بود او کمی بیشتر خود را بابت مرگ عمویش مقصر می دانست. همان طور که در کمیک ها هم پس از مرگ عمو بن بود که مسئولیت پذیری را یاد گرفت و به خاطر همین مسئولیت پذیری تا به امروز به فعالیت های قهرمانانه اش ادامه داده است.

52- اشاره به کوئینز!

بعد از مرگ عمو بن، پیتر که حالا خیلی عصبیه و به دنبال قاتل عموشه تا انتقام خودشو بگیره به سمت فرد خلافکاری که در حال دزدی از یک خانم بود حمله ور میشه. او در مکالماتش برای محله ی خودشون از نام "کوئینز" (Queens) استفاده میکنه که نام منطقه ای در شهر نیویورک است. در دنیای کمیک هم پیتر پارکر به همراه عمو بن و زن عمو می در این محله زندگی می کرد و بخش زیادی از عمرش را در آنجا گذراند (این مقاله را بخوانید).

53- گروه "رامونز"

در صحنه مذکور پیتر تی شرتی به تن داره که روی آن کلمه "رامونز" (Ramons) نقش بسته. جالبه که بدونید گروه موسیقی رامونز سال ها پیش ترانه تیتراژ معروف نخستین سریال کارتونی مرد عنکبوتی در تلویزیون را اجرا کردند که میتونید در اینجا اون رو دانلود کنید. همچنین این گروه در محله کوئینز نیویورک شکل گرفت که همانطور که گفتیم پیتر پارکر هم اهل همین محل است.

54- بالا رفتن از دیوار!

در ادامه پیتر حسابی با اون دار و دسته خلافکار درگیر میشه و کمی بعد مجبور میشه از دستشون فرار کنه. در این بین قدرت های فوق بشری اش هم به کارش میان و حتی تسلط بیشتری روی استفاده از بعضی هاشون پیدا میکنه. مثلاً توانایی چسبیدن به سطوح و بالا رفتن از دیوار که خیلی به کمک پیتر میان. اون لحظه ای که پیتر داره از روی دیوار بالا میره خیلی به سکانسی از فیلم مرد عنکبوتی 2002 که در آن پیتر داشت به قدرت های جدید خود پی میبرد شباهت داره و به اون ادای احترام میکنه.

55- رینگ کشتی

در انتهای نبرد پیتر به داخل ساختمانی سقوط میکنه و وقتی بلند میشه، خودش رو توی رینگ کشتی میبینه و با یه نقاشی روی دیوار رو به رو میشه که بعداً از آن برای خلق ظاهر و نقاب اسپایدرمنی خودش الهام میگیره. این رینگ بوکس در واقع اشاره ایه به اریجین اسپایدرمن که در شماره 15 فانتزی شگفت انگیز روایت شد و در آن دیدیم که پیتر پس از به دست آوردن قدرت های خود به مسابقات کشتی رفت و در آنجا با شکست حریفانی مثل کراشر هوگان کسب درآمد می کرد.

56- نقاب زدن!

یکی از آن افراد خلافکاری که دنبال پیتر بود داد میزنه که صورت پیتر رو دیده و به زودی میاد بالای سرش و حسابشو میرسه! همین هم باعث میشه که در اون لحظه پیتر به فکر پوشاندن صورتش بیفته. بعد هم که با اون نقاشی روی دیوار رو به رو میشه و با الهام از اون نقابی رو برای حفظ هویت مخفی خودش خلق میکنه.

57- لباس اولیه اسپایدرمن

پیتر برای ادامه جستجو هایش برای یافتن قاتل عمو بن، یه لباس اولیه و دم دستی رو برای خودش تهیه میکنه که البته فقط یه ماسک قرمزه با عینک آفتابی و کلاه! با اینکه این لباس با لباس دست ساز مرد عنکبوتی در دنیای کمیک تفاوت های اساسی داره، اما توی دنیایی که مارک وب تداعی کرده حق مطلب رو کاملاً ادا میکنه. نوعی ظاهر مدرن داره که آدم باورش میشه یه جوون تو قرن بیست و یکم وقتی بخواد قهرمان بازی در بیاره اونو برای خودش درست کنه. ضمن اینکه اون حالت یک وجلنتی که دنبال انتقامه رو هم تو خودش داره.

58- پوستر فیلم Rear Window

بر روی اتاق پیتر پارکر پوستری از فیلم "پنجره پشتی" (Rear Window) ساخته کارگردان نامدار سینما «آلفرد هیچکاک» و محصول سال 1954 میلادی دیده میشه. این فیلم درباره یک عکاس روزنامه است که که چون پای چپش شکسته، خانه نشین شده و در این میان از پنجره اتاقش همسایه ها را زیر نظر می گیرد. عکاس بودن این آقا میتونه دلیلی باشه بر علاقه پیتر به این فیلم، چون همان طور که در مورد 9 گفتیم پیتر هم بسیار به عکاسی علاقه مند بود.

59- وب شوتر های مکانیکی!

بر خلاف فیلم های مرد عنکبوتی سم ریمی که در آن بدن پیتر پارکر خودش به طور طبیعی و ارگانیک تار تولید می کرد، در این فیلم دیدیم که پیتر مثل کمیک ها وب شوتر مکانیکی دارد و این بسیار باعث خوشحالی هواداران مرد عنکبوتی شد. ولی جالبه که بدونید «برایان مایکل بندیس» نویسنده برجسته کمیک های Ultimate Spider-Man بود که باعث این اتفاق شد! او در مصاحبه ای گفت: "سونی از من دعوت کرد تا بهشون مشاوره بدم. من در دفتر کار «ایمی پاسکال» نشسته بودم، ایمی بهم گفت: وب شوتر مکانیکی یا ارگانیک؟ منم گفتم: مکانیکی! نصف آدم هایی که تو اتاق بودن زیر لب گفتن: خدا لعنتت کنه!!! اونا شاکی بودن چون ایمی پاسکال جای اینکه نظر اونا رو بپرسه از من پرسیده بود. در هر حال این مسئله چیزیه که خیلی بهش افتخار میکنم. احساس میکنم یه کار خوب تو دنیا انجام داده باشم همین کاره!".

60- ساخت وب شوتر

یکی از صحنه های ماندگار فیلم مربوط به جایی می شود که در آن پیتر پارکر مشغول کار بر روی وب شوتر خود است و آن را بار ها آزمایش میکند تا بالاخره به نتیجه برسد. این صحنه به طور مستقیم از یکی از پانل های شماره 1 از کمیک سالانه مرد عنکبوتی شگفت انگیز یا The Amazing Spider-Man Annual (منتشر شده در سال 1963) اقتباس شده است.

61- ساخت مایع تار عنکبوتی در آزکورپ

در دنیای کمیک پیتر خودش مایع تار عنکبوتی (web fluid) را درست کرد که هیچکس دقیقاً نمیدونه محتویات این مایع چیه. یعنی مارول و نویسندگانش تا به حال دقیقاً مواد تشکیل دهنده این مایع را شرح ندادند. یک بار فقط گفته شد که پیتر ساعت ها در آزمایشگاه دبیرستان خودش وقت گذاشت و از مولتی پلمیر های زیادی استفاده کرد تا به این ماده چسبان رسید. در فیلم اما دیدیم که پیتر خودش مایع تار عنکبوتی را درست نکرد و این آزکورپ بود که آن را از طریق عنکبوت های دچار تغییرات ژنتیکی شده ساخت. پیتر هم از این biocable ها برای تار انداز هایش استفاده کرد. به نظر میرسه سازندگان برای واقع پذیرتر شدن آن دست به این تغییر زده بودند.

62- جورج استیسی (George Stacy)

بدون شک بهترین حضور و اقتباس سروان جورج استیسی مربوط میشه به این فیلم که نقشش رو «دنیس لیری» (Denis Leary) ایفا می کرد و نقش مهمی هم در داستان داشت. او نسبت به همتای کمیکی اش کمی جوان تر شده بود، اما همچنان پدر گوئن استیسی و یک افسر پلیس قسم خورده بود که به قدرت نیروی پلیس بسیار اعتقاد داشت. او در واقع ابتدا از مرد عنکبوتی خوشش نمی آمد و او را یک تهدید می دانست، اما در نهایت با پی بردن به هویت او نظرش عوض شد و در نبرد پایانی به یاری اش شتافت. در نهایت هم به طور غم انگیزی کشته شد...

63- اسپندکس

پیتر تحقیقاتی روی نوعی از پارچه با الیاف خاص به نام spandex انجام میده و لباس مخصوص اسپایدرمنی خودش رو هم از جنس اون میسازه. اسپندکس در حقیقت یک نوع فیبر مصنوعی هستش که به دلیل خاصیت کشش بالایی که داره شناخته میشه و اولین بار در سال 1958 تولید شد. در نتیجه اسپندکسی بودن لباس اسپایدرمن انتخاب هوشمندانه ای بود، چرا که باعث میشد لباس به راحتی کش بیاد و کاملاً فیت تن پیتر بشه و در عین حال احساس خفگی بهش دست نده.

64- لباس اصلی اسپایدرمن

لباسی که مرد عنکبوتی در این فیلم به عنوان کاستوم اصلی خود به تن می کند تا جای ممکن سعی کرده که متفاوت از لباس مرد عنکبوتی سم ریمی به نظر برسد؛ اما متاسفانه زیاد مورد استقبال هواداران قرار نگرفت. در این لباس نماد عنکبوت دراز تر شده بود، لنز های ریز و زرد رنگی داشت و... بدترین بخش لباس هم قسمت پایین شکم بود چون اون نوار کمربند مانند رو نداشت و انگار یه چیز مهم و حیاتی تو لباس کم بود. در مجموع این کاستوم سعی داشت یه چیز جدید و متفاوت از ظاهر کلاسیک مرد عنکبوتی رو به تصویر بکشه، ولی آنچنان هم ایده های به کار برده شده در آن ماندگار نشد.

65- لنز های زرد نقاب

پیتر برای درست کردن لباس اصلی خود از برخی المان هایی که در لباس اولیه خود به کار برده بود کمک میگیرد. او از همان عینک دودی که در ابتدا به چشم میزد استفاده کرده و با برش آن به قطعه های کوچکتر، آن را به نقاب اسپایدرمنی خود اضافه می کند. دلیل زرد بودن یا آینه مانند به نظر رسیدن لنز ها هم همین هستش.

66- ادای احترام به فیلم Midnight Cowboy

در ادامه وقتی پیتر رو برای اولین بار مشغول تاب خوردن با لباس اسپایدرمنیش در سطح شهر میبینیم، او با لهجه نیویورکی مدام میگه: "مراقب باشید! دارم اینجا تاب میخورم!" (!I’m swingin’ here) این ادای احترامی ست به فیلم Midnight Cowboy محصول سال 1969 که در یکی از صحنه های معروف این فیلم، میبنییم که کاراکتر «رَتسو» خطاب به راننده ماشینی که داشت زیرش میکرد میگه: "جلوتو بپا! دارم اینجا راه میرم!" (!I’m walkin’ here) اونم با لهجه غلیظ نیویورکی!

67- اُریجین لیزارد

سرگذشت و اریجینی که کرتیس کانرز طی آن به لیزارد تبدیل می شود تا حد زیادی به اریجین او در دنیای کمیک که در شماره 6 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز (منتشر شده در سال 1963) روایت شد وفادار است (اینجا ترجمه شده است). در این شماره دیدیم که کانرز به یک سرم آزمایشی دست یافت که از DNA خزندگان گرفته شده بود. کانرز تصمیم گرفت که این سرم را روی خودش امتحان کند و نتیجه هم گرفت چون بازی قطع شده اش دوباره رشد کرد و برگشت!

اما این فرمول یک عارضه جانبی منفی برای کانرز داشت و او را به یک هیولای مارمولک مانند تبدیل کرد. در فیلم هم تقریباً چنین اتفاقی برای کانرز افتاد اما جزئیات آن کمی تفاوت داشت.

68- دربان رو اعصاب!

در یکی از صحنه های حذف شده میبینیم که وقتی پیتر برای اولین بار میخواد بره به خونه گوئن استیسی تا با خانواده اش شام بخوره، یه دربان خیلی گیر مزاحمش میشه و نمیذاره بره داخل. بعد هم پیتر مجبور میشه از پله های اظطراری استفاده کنه. به نظر میاد این صحنه ادای احترامی ست به یکی از صحنه های شاهکاری به نام مرد عنکبوتی 2 ساخته سم ریمی که در اون «بروس کمبل» نقش مسئول تئاتری رو بازی میکرد که اجازه نداد پیتر وارد سالن اجرای مری جین بشه.

69- فیلم Seabiscuit

در اتاق گوئن و بالای قفسه کتاب هایش کتابی به نام "Seabiscuit" قرار دارد که میتونه اشاره ای باشه به فیلمی به همین نام که در سال 2003 و توسط «گری راس» ساخته شد. جالبه که نقش شخصیت اصلی این فیلم را بازیگر پیشین نقش پیتر پارکر/مرد عنکبوتی یعنی «توبی مگوایر» ایفا می کرد.

70- تل معروف گوئن در دنیای کمیک

در سکانس مذکور گوئن استیسی تل سیاه رنگی بر سر دارد که در واقع همان تلی است که گوئن در کمیک ها بر سر می گذاشت؛ به ویژه در دوره ای که استن لی و جان رومیتا در خلق کمیک بوک های اسپایدرمن همکاری می کردند. این تل به یکی از عناصر اصلی ظاهر او تبدیل شده و بسیاری از افراد این شخصیت را با همین تل معروفش می شناسند.

71- خانواده استیسی

میبینیم که گوئن دارای خانواده بوده و علاوه بر پدر و مادرش سه برادر به نام های فیلیپ، هاوارد و سایمون دارد. این در حالی ست که او در دنیای کمیک تنها با پدرش زندگی می کرد و هیچ خواهر و برادری نداشت. مادر او یعنی «هلن استیسی» (Helen Stacy) نیز در گذشته فوت کرده و تنها برخی اوقات به او اشاره می شود.

72- گوئن از هویت اسپایدرمن باخبر می شود!

در دنیای کمیک گوئن استیسی هیچ وقت از هویت مخفی مرد عنکبوتی باخبر نشد و نفهمید که پیتر پارکری که از ته دل عاشق اوست و اسپایدرمنی که نسبت بهش تنفر دارد در واقع یکی هستند! اما در فیلم مرد عنکبوتی شگفت انگیز دیدیم که پیتر روی پشت بام خانه گوئن استیسی هویت مخفی خودش رو برای او فاش میکنه و همین هم به برگ برنده فیلم مارک وب تبدیل میشه؛ چرا که رابطه این دو رو یک پله جلوتر میبره و دیدیم که آنها به بهترین زوج عاشق در فیلم های مرد عنکبوتی تبدیل شدند.

73- راننده دکتر راثا

نقش راننده دکتر راثا یعنی آلفرد که در لحظات کوتاهی از فیلم دیده میشه رو «مایکل پاپاجان» (Michael Papajohn) بازی میکنه. جالبه که ایشون در سری فیلم های سم ریمی هم حضور داشت و نقش "دنیس کاراداین" یا همان قاتل عمو بن را بازی می کرد. این در زمان خودش اولین باری بود که بازیگری به جز استن لی در دو سری متفاوت از فیلم های مرد عنکبوتی حضور میافت.

74- پوزه لیزارد

در هنگام اکران این فیلم در سال 2012، عده ای از هواداران مرد عنکبوتی اعتراض داشتند که چرا ظاهر صورت و چهره لیزارد تغییر کرده و دیگر پوزه ندارد. آنها معتقد بودند که لیزارد بیشتر به یک انسان سبز دم دار شباهت دارد تا یک مارمولک غول پیکر خطرناک! با این حال به نظر میرسد سازندگان برای نشان دادن صورت لیزارد از طراحی های «استیو دیتکو»، طراح برتر و یکی از خالقین مرد عنکبوتی الهام گرفته باشند؛ چرا که او نیز لیزارد را اینچنین بدون پوزه طراحی می کرد.

75- ظاهر لیزارد میتوانست متفاوت تر باشد!

گفتیم که ظاهر لیزارد اگرچه تفاوت های بسیاری با دنیای کمیک داشت اما در مجموع خوب و قابل قبول بود. با این حال یک سری طرح های اولیه یا کانسپت آرت از این فیلم منتشر شده که نشون میده ظاهر لیزارد میتونست خیلی متفاوت تر و شاید حتی بدتر باشه. یعنی بعضی هاشون دیگه خیلی حالت دایناسوری یا هیولایی پیدا کرده بودند! حتماً برید اینجا تا خودتون ببینید.

76- لیزارد ابتدا قرار بود خبیث فیلم مرد عنکبوتی 2 باشد!

سالها قبل از مرد عنکبوتی شگفت انگیز و در فیلم "مرد عنکبوتی 2" سم ریمی قصد داشت علاوه بر دکتر اختاپوس از لیزارد نیز به عنوان خبیث فیلمش استفاده کند. حتی یک سری کانسپت آرت هم منتشر شده که نشون میده قرار بوده ظاهر لیزارد در این فیلم چطور باشه (در اینجا). اما در نهایت مایکل شیبِن (یکی از نویسندگان فیلم) ریمی را متقاعد کرد که بهتر است تنها روی یک شخصیت خبیث تمرکز کنند. بدین شکل داستان فیلم از انسجام بیشتری برخوردار شد و دکتر کانرز را هم جسته و گریخته در طول فیلم دیدیم.

77- ادای احترام به فیلم نوسفراتو

وقتی دکتر کانرز به فاضلاب برمیگرده، ما برگشتن او به هیبت انسانیش رو میبینیم که به صورت سایه ای روی دیوار به نمایش در میاد. این صحنه از لحاظ قاب، نورپردازی و... ادای احترام میکنه به فیلم ترسناک و کلاسیک سینما یعنی "نوسفراتو" (Nosferatu) و این شات معروف آن. این فیلم به کارگردانی «ورنر هرتسوک» در سال 1922 منتشر شد و از آن به عنوان یکی از بهترین فیلم ها در این ژانر یاد می شود.

78- دیلی بیوگل (The Daily Bugle)

دیلی بیوگل، دفتر روزنامه ای که پیتر پارکر در کمیک ها برای آن کار می کرد یا هیچکدام از کارکنان آن در فیلم حضور ندارند. اما بار ها در طول فیلم به آن اشاره می شود. برای مثال نام بیوگل را در سرچ های گوگل پیتر پارکر به عنوان یک وبسایت خبری میبنییم. یا یک شبکه خبری تلویزیونی که سخنرانی سروان استیسی، هجوم لیزارد به آزکورپ یا زندانی شدن کرت کانرز را پوشش داد. یک بار هم آن را به عنوان روزنامه خبری همیشگی دیدیم که در مورد 84 به آن اشاره شد.

79- سروان استیسی یا جی جونا جیمسون؟!

در دنیای کمیک، سروان استیسی همیشه در دلش مرد عنکبوتی را تحسین می کرد و او را یک قهرمان واقعی میدانست. اما در فیلم او مرد عنکبوتی را تهدیدی برای جامعه میداند که باید کنار بکشد و بگذارد پلیس کار خودش را انجام دهد. او حتی تا مرز دستگیر کردن پیتر هم رفت و فقط وقتی به هویت مخفی او پی برد از کارش منصرف شد. همانطور که میبینید سروان استیسی به نوعی نقش «جی جونا جیمسون» را در فیلم ایفا می کند. به همین دلیل جای خالی این شخصیت مهم داستان های مرد عنکبوتی تا حد بالایی پر شده است. البته در دنیای «گوئن عنکبوتی» هم شاهد بوده ایم که پدرش بدنبال دستگیر کردن اوست.

80- اثرات تبدیل شدن به لیزارد

در ابتدای فیلم و وقتی اولین بار با دکتر کانرز آشنا شدیم، او آستین راستش را تا میزد تا با توجه به نداشتن دست آستینش آویزان نباشد. اما بعد از تبدیل شدن به لیزارد و برگشتن به فرم انسانی، میبینیم که دیگه آستینش رو تا نمیزنه. این میتونه به دلیل اثرات تبدیل شدن به لیزارد باشه که هنوز روی دستش باقی مونده و نمیخواد کسی متوجه اونها بشه. همان طور که مقداری اثرات و چیز های پولک مانند روی پوست صورتش باقی مانده بود و پیتر هم از همین طریق به لیزارد بودن او پی برد.

81- بیلی کانرز

در فیلم تقریباً هیچ اشاره ای به خانواده دکتر کانرز نمیشه؛ اما در یکی از صحنه های حذف شده ما شاهد حضور پسر کرت به نام «بیلی کانرز» هستیم که مکالمه کوتاهی با پدرش داره. در دنیای کمیک هم از همان ابتدا نشان داده شد که دکتر کانرز صاحب خانواده است و او همسری به نام مارتا و پسری به نام بیلی داشت. البته آنها اغلب مواقع در رنج و عذاب بابت تبدیل شدن های گاه و بیگاه کرت به لیزارد دیده می شدند.

82- گودزیلا!

در اداره پلیس، سروان استیسی هنگام صحبت درباره لیزارد از او به عنوان دایناسور بزرگی که داره تو خیابونا جولان میده یاد میکنه و وقتی پیتر بهش راجع به دکتر کانرز و هویت خبیثش توضیح میده، بهش میگه که "فکر کردی من شهردار توکیو ام؟" واضحه که این اشاره ایست به گودزیلا (Godzilla) هیولای دایناسوری معروف. به‌ ویژه اولین فیلم گودزیلا محصول سال 1954 که به صورت سیاه سفید ساخته شد و برآمده از ترس مردم ژاپن از حمله هسته ای بود.

83- دعوت به مبارزه!

تیتر روزنامه دیلی بیوگل یعنی "!Reward for Proof" که در واقع برای پیدا کردن عکس یا اطلاعاتی درباره لیزارد جایزه گذاشته، پیتر رو وسوسه میکنه که بره به فاضلاب شهری و لیزارد رو پیدا کنه. در اولین حضور لیزارد در دنیای کمیک یعنی شماره 6 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز (منتشر شده در سال 1963) هم دیلی بیوگل مرد عنکبوتی رو به مبارزه و شکست لیزارد دعوت میکنه و او هم قبول میکنه.

84- حالت سر و ته مرد عنکبوتی

در ادامه پیتر به شکل سر و ته از تار عنکبوتی خودش آویزان میشه و با همین ژست به فاضلاب میره. این ژست سر و ته مرد عنکبوتی ریشه در کمیک بوک ها دارد و اولین بار توسط یکی از برترین طراح های مرد عنکبوتی یعنی «تاد مک فارلین» برای تصویر corner box art کمیک بوک های او به کار رفت. خیلی هم معروف و محبوب شد و بار ها در دنیای انیمیشن و گیم و... به آن ادای احترام شده است.

85- عکاسی از مبارزه

میبینیم که پیتر با تار دوربینش رو به دیواره فاضلاب چسبونده تا هنگام نبرد با لیزارد ازش عکس بگیره. در دنیای کمیک هم او برای عکاسی از مبارزه هایش دوربین را به جایی میچسبوند و دوربین هم به طور خودکار از او و دشمنانش عکس میگرفت. در سه گانه سم ریمی برای مرد عنکبوتی هم چنین چیزی را دیده بودیم:

یا در سریال تحسین شده مرد عنکبوتی خارق‌العاده:

86- جدال در زیر آب!

لیزارد به طور غافلگیر کننده ای به سمت مرد عنکبوتی حمله ور میشه و اونها مبارزه کوتاهی رو در آب فاضلاب انجام میدن. البته از اونجایی که پیتر نمیتونست زیر آب نفس بکشه، مجبور میشه از دست لیزارد فرار کنه؛ در حالی که لیزارد مشکلی برای تنفس نداشت. در شماره 6 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز هم مبارزه و اتفاقات مشابه ای در آب برای اونها میفته و پیتر مجبور میشه مبارزه رو به بیرون از آب بکشونه.

چنین صحنه ای رو در سریال مرد عنکبوتی خارق العاده هم دیدیم.

87- تاب خوردن با گوئن!

پیتر گوئن رو میبره بیرون و اونا با همدیگه در سطح شهر تاب می خورند. این صحنه ادای دینی است به صحنه خاطره انگیز مشابه ای که در فیلم مرد عنکبوتی (2002) ساخته سم ریمی دیده بودیم. البته در آن فیلم پیتر در هیبت مرد عنکبوتی حضور داشت اما اینجا همون پیتر پارکر همیشگی بود. ضمن اینکه یک صحنه رومانتیک و عاشقانه بین پیتر و گوئن در ادامه این سکانس قرار داشت که متأسفانه در نسخه اکرانی حذف شد. میتونید اون رو به همراه دیگر صحنه های حذف شده فیلم در اینجا ببینید.

88- دست با چهار انگشت!

اگر دقت کنید در طول فیلم هنگامی که کرت کانرز به لیزارد تبدیل میشود دست راست او به جای پنج انگشت، چهار انگشت دارد! در واقع از آنجایی که او دست راست خودش را از دست داده بود سرم لیزاردی را هم به همان دست تزریق کرد و این دست او پس از رشد مجدد ابتدا 5 انگشت داشت، اما پس از اینکه او کاملاً به هیبت لیزارد در آمد دست او هم به 4 انگشت تغییر شکل داد و این روند تا پایان فیلم ادامه داشت. دلیلش هم اینه که اکثر گونه های مارمولک در دنیای واقعی هم چهار انگشت دارند و واقعاً دقت سازندگان فیلم در این مورد قابل تحسینه!

89- بستن دهن با تار!

در بحبوحه نبرد اسپایدرمن و لیزارد در دبیرستان، ناگهان پیتر دهن لیزارد رو با تار میبنده و اون رو به نوعی به سکوت دعوت میکنه! این شوخی رو بار ها در کمیک های مرد عنکبوتی دیدیم، البته او چنین بلایی رو بیشتر سر جی. جونا جیمسون میاره! که اولین بار هم در شماره 7 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز (منتشر شده در سال 1963) اتفاق افتاد که اینجا ترجمه شده است. در فیلم مرد عنکبوتی 2002 ساخته سم ریمی هم همچین چیزی را دیده بودیم:

90- آویزان شدن از دم

میبینیم که پیتر از دم لیزارد آویزان میشه و لیزارد هم با استفاده از دمش ابتدا اون رو میکوبه به در و دیوار و بعد هم به نقطه دوری پرتش میکنه. در شماره 6 از کمیک مرد عنکبوتی شگفت انگیز هم چنین چیزی را دیده بودیم. در واقع بعد از اینکه پیتر در این شماره به باتلاق میره تا با لیزارد مبارزه کنه، لیزارد با دمش اون رو فرسخ ها اونورتر پرتاب میکنه.

91- دم انداختن مارمولک

دم انداختن لیزارد و بلافاصله درآمدن آن یک ویژگی طبیعی هستش که در مارمولک های واقعی هم وجود دارد. مارمولک ها در واقع از دم حود به عنوان یک سیستم دفاعی استفاده می کنند و در هنگام هجوم یک شکارچی، دم خود را قطع می کنند تا با گیج کردن شکارچی بتوانند از خطر دور شوند. آنها با اینکار به سرعت دویدن خود نیز می افزایند. دُمِ کنده شده نیز پس از مدت کوتاهی دوباره رشد می کند و مثل روز اولش می شود.

92- حرکت قهرمانانه گوئن!

در ادامه گوئن به کمک پیتر میاد و با یکی از جام ها و جوایز مدرسه ضربه ای به سر لیزارد میزنه. گوئن در دنیای کمیک زیاد از این اقدام های قهرمانانه انجام نداده، اما مری جین تا دلتون بخواد از این حرکات داشته. در واقع مری جین به عنوان شریک زندگی و دوست قابل اعتماد پیتر پارکر همواره با شخصیت پردازی جذاب و قدرتمند خود بر غنای داستان های مرد عنکبوتی افزوده و بار ها عملکرد های قهرمانانه ای رو از خودش نشون داده! (این مقاله را بخوانید).

93- اشاره احتمالی به مرگ گوئن؟

سپس میبینیم که پیتر گوئن رو از پنجره به بیرون پرت میکنه و بعد با تار تو هوا میگیرنش تا اینجوری از خطر دورش کرده باشه. به نظر میرسه سازندگان سعی داشتند با این کار تجربه نزدیکی به داستان معروف مرگ گوئن استیسی که در شماره 121 از کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز (منتشر شده در سال 1973 و ترجمه شده در اینجا) ایجاد کنند. چون که در این کمیک هم او از بالای پل به پایین پرت شد و پیتر به سمت او تار پرتاب کرد، اما گوئن به دلیل فشار وارد شده بر گردنش (یا شایدم استرس بالای حین سقوط) به طرز تراژیکی کشته شد.

94- بذله گویی های پیتر

شوخ طبعی یکی از ویژگی های بارز مرد عنکبوتی است. البته شاید گاهی به دلیل جدیت داستان یا وخامت اوضاع کمتر شوخی کند، اما در کل شوخی کردن و سر به سر دشمنان گذاشتن نوعی استراتژی برای اوست چون با این کار حواس حریف خود را پرت و او را عصبانی کرده و باعث می شود دچار خطا شود. در فیلم مرد عنکبوتی شگفت انگیز هم بارها به این ویژگی او اشاره می شود؛ مثل اولین صحنه ای که در آن به اسپایدرمن تبدیل شده یا نبرد با لیزارد در دبیرستان و... (این مقاله را هم بخوانید).

95- کامئوی استن لی

مرحوم «استن لی»، اسطوره دنیای کمیک، همیشه در یک صحنه کوتاه و افتخاری (cameo) در آثاری که از شخصیت های مارول ساخته میشد حضور داشت. به عقیده کارشناسان یکی از بهترین و بامزه ترین کامئو های او مربوط به این فیلم می شود؛ همان طور که مرد عنکبوتی و لیزارد در پس زمینه مشغول نبرد و البته تخریب کتابخانه مدرسه هستند ناگهان استن لی پدیدار می شود، در حالی که به موسیقی با صدا بلند گوش می دهد و حتی متوجه آن نبرد پر سر و صدا هم نمی شود! مارک وب نشان می دهد که حتی در بحبوحه یک سکانس پر تنش هم میتوان تماشاچی را خنداند.

96- رُمان مارک (The Mark)

مبارزه به کتابخانه دبیرستان کشیده میشه و بعد از پایان نبرد و در بین کتاب هایی که روی زمین افتادند، ما کتاب "مارک" (The Mark) رو میبینیم. این رمان توسط «تیم لاهای» و «جری بی. جنکینز» نوشته شده و هشتمین کتاب از سری "بازمانده" (Left Behind) هستش. داستان این کتاب درباره شخصیه که توسط شیطان به زندگی برگشته و حالا میخواد دنیا رو به شکلی که خودش دوست داره تغییر بده و بر اون حکمرانی کنه. همان طور میبینید شباهت های آشکاری بین اهداف این شخص و لیزارد در فیلم وجود دارد.

97- هدف نهایی لیزارد

وقتی کرت کانرز در شماره 6 مرد عنکبوتی شگفت انگیز به لیزارد تبدیل شد، دیگر هویت انسانی خود را به یاد نداشت و تنها هدفش این بود که جمعیت انسان های کره زمین رو مثل خودش به خزنده و موجودات لیزاردی تبدیل کنه! سازندگان هم از این ایده الهام گرفتند و در فیلم دیدیم که لیزارد قصد داشت با استفاده از تجهیزات آزکورپ مردم شهر رو به موجوداتی شببه خودش تبدیل و اینجوری از هر نقص جسمانی رهاشون کنه.

98- ادای احترام به ظاهر کلاسیک لیزارد

اگرچه لیزارد در این فیلم با ظاهر متفاوتی نسبت به کمیک ها حضور داره، اما ما دست کم دو بار در فیلم او را با کت آزمایشگاهی پاره معروفش میبینیم؛ یکبار هنگام حمله اش به دبیرستان پیتر پارکر و نبرد با او و یکبار هم قبل از اینکه به ساختمان آزکورپ بره و نقشه نهایی خودش رو عملی کنه. این ظاهر در دنیای کمیک برای لیزارد کاملاً تثبیت شده و فیلم هم به این ظاهر نمادین و کمیک بوکی او ادای احترام میکنه.

99- مرد عنکبوتی تحت تعقیب!

همان طور که می دانید برخلاف خیلی از قهرمانان دیگر کمیک بوکی، از همان ابتدا در کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز رابطه این شخصیت و نیرو های پلیس اصلا خوب نبوده و در مواقع بسیاری مرد عنکبوتی تحت تعقیب پلیس قرار گرفته. در فیلم هم دیدیم که سروان استیسی دستور دستگیری اون رو داده و پلیس نیویورک به فرماندهی او تا لحظات پایانی فیلم هم به دنبال دستگیری مرد عنکبوتی هستند.

100- باخبر شدن از هویت مخفی اسپایدرمن!

پیتر با نیرو های پلیس درگیر میشه و سعی میکنه تا جای ممکنه هویت مخفیش لو نره، اما در نهایت مجبور میشه که چهره خودش رو به سروان استیسی نشون بده و سروان هم میفهمه که در تمام این مدت پیتر پارکر زیر نقاب اسپایدرمن بوده. این در حالیه که در دنیای کمیک و در داستان مرگ سروان استیسی ما دیدیم که سروان در لحظه های آخر عمرش فاش کرد که تمام این مدت از هویت مخفی پینر خبر داشته و حتی او را به اسم صدا میکند و این باعث تعجب پیتر می شود.

101- تیر خوردن مرد عنکبوتی!

ناگهان یکی از نیرو های پلیس شلیک میکنه و تیرش به یکی از پا های پیتر اصابت میکنه. این صحنه از شماره 157 از کمیک های "مرد عنکبوتی نهایی" (Ultimate Spider-Man) و داستان معروف و ماندگار مرگ مرد عنکبوتی اقتباس شده که در اینجا ترجمه شده است. در این داستان پس از اتفاقاتی که میفته پانیشر میخواد از پشت به کاپیتان آمریکا شلیک کنه، اما پیتر متوجه میشه و خودشو پرتاب میکنه به سمت گلوله و بدین شکل در اقدامی فداکارانه تیر میخوره.

102- مردم شهر به کمک اسپایدرمن می آیند!

در ادامه میبینیم که مردی که پیتر در اواسط فیلم پسرش یعنی «جک» رو از داخل ماشینی که نزدیک بود بیفته تو آب نجات داده بود به کمک دیگر همکارانش با استفاده از جرثقیل هایی که با آنها کار می کردند راه را برای تاراندازی مرد عنکبوتی باز می کنند و به نوعی او را در رسیدن به موقع به برج آزکورپ یاری می دهند. این حرکت زیبای آنها نشان می دهد که مردم شهر حامی قهرمانشان هستند؛ همان طور که در فیلم مرد عنکبوتی 2002 هم دیدیم که مردم به کمک مرد عنکبوتی آمده بودند و به سمت گرین گابلین سنگ و... پرتاب می کردند!

103- تار زدن به جای زخم

در ادامه پیتر با دیدن جرثقیل هایی که به کمکش اومده بودند روحیه میگیره و تصمیم میگیره که به سمت آزکورپ حرکت کنه. پس در طی یک حرکت حماسی به محل اصابت گلوله روی پاش تار میزنه تا جلوی خون ریزی رو بگیره و بعد هم از جاش بلند میشه. این صحنه هم از شماره 158 از کمیک های مرد عنکبوتی نهایی (Ultimate Spider-Man) اقتباس شده و در آن هم پیتر به همین شکل جای زخم خودش رو میپوشونه.

104- موسیقی جیمز هورنر

موسیقی مرحوم «جیمز هورنر» (James Horner) برای فیلم مرد عنکبوتی شگفت انگیز حقیقتا شگفت انگیز است! اکثر ترک های هورنر برای این فیلم زیبا و به یاد ماندنی هستنند و حتی کارشناسان معتقدند که اگر این فیلم اولین اثر سینمایی اسپایدرمن بود موسیقی و تم هورنر برای این شخصیت می توانست بسیار ماندگارتر و خاطره انگیز تر از موسیقی دنی الفمن باشد. سکانس حرکت و تاب خوردن های مرد عنکبوتی به سمت آزکورپ هم نقطه اوج کار است که به لطف موسیقی هورنر بسیار تکان دهنده و حماسی از آب در آمده.

105- مشکلات تاراندازی!

مکانیکی بودن وب شوتر های اسپایدرمن و کارتریج های تار او یک مزیت جالب دارند و اونم اینه که اغلب باعث دراماتیک شدن داستان های او می شوند. یعنی مثلاً بار ها شده که وسط مبارزه کارتریج های او تمام شده اند یا تاراندازش خراب شده و... در انتهای فیلم هم وقتی پیتر میخواست با تار اندازی به جرثقیل ها سریعتر خودش رو به آزکورپ برسونه، ما میبینیم که در ابتدا تارش به مقصد نمیرسه و یه لحظه انگار داره میفته پایین اما در نهایت نجات پیدا میکنه.

در نبرد نهایی هم دیدیم که چطور لیزارد وب شوتر های پیتر رو نابود کرد و او دیگر توانایی استفاده از تار هایش را نداشت.

106- پادزهر ضد لیزاردی!

در اولین حضور لیزارد در دنیای کمیک یعنی شماره 6 مرد عنکبوتی شگفت انگیز دیدیم که یپتر برای مقابله با لیزارد سعی کرد با تجهیزات آزمایشگاهی و نوشته های دکتر کانرز نوعی پادزهر پیدا کنه که موفقیت آمیز بود و باعث شد که او به حالت انسانی خودش برگرده. در فیلم اما میبینیم که این پادزهر رو گوئن در آزکورپ درست میکنه و بعد هم میده به پدرش که به دست مرد عنکبوتی برسونه.

107- دستگاه گانالی (The Ganali Device)

در اواسط فیلم و در یکی از مکالمات پیتر و دکتر کانرز در آزکورپ، ما اطلاعاتی درباره دستگاه گانالی به دست میاریم. کانرز میگه که این دستگاه خلق شده تا با ماده ای که درونش قرار میگیره یه ابر تو هوا درست کنه و اینجوری کل اون ماده رو در سطح شهر پخش کنه. اونا برنامه داشتن که با استفاده از این دستگاه فلج اطفال رو درمان کنند، اما در نهایت با این ایده مخالفت شد چون که میشد ازش سوء استفاده بشه و حتی یه ماده سمی رو پخش کنه. همون طور که لیزارد هم در نبرد پایانی فیلم آن را به کار برد تا گاز لیزاردی خودش رو در هوا پخش و نقشه خودش رو عملی کنه.

108- سبک مبارزه اسپایدرمن

در مجموع هواداران از سبک مبارزه مرد عنکبوتی در این فیلم بسیار استقبال کردند. نوعی بی نظمی، آشفتگی و غیر قابل پیش بینی بودن در ضربات و مبارزات او به چشم میخورد که خیلی جالب است. او مدام ورجه وورجه می کند، حرکات آکروباتیک انجام می دهد، مرتبا قابلیت تار افکنی (webbing) خود را به کار می گیرد و حتی از تمام اعضای بدنش برای ضربه زدن استفاده می کند. اسپایدرمن در کمیک ها همواره به این شکل مبارزه کرده است؛ به ویژه در کمیک های اولیه اش تا بیانگر بی تجربگی و شور و شوق نوجوانانه او باشد (این مقاله را بخوانید). در حالی که در فیلم های قبل اینطور نبود و اسپایدرمن خیلی اوقات مثل دیگر قهرمانان به دشمنانش نزدیک میشد و به آنها مشت میزد!

109- خزندگان خونسرد!

در اواسط فیلم وقتی پیتر پیش دکتر کانرز میره تا ازش درباره نقاط ضعف خزندگان بپرسه (چون میخواد با استفاده ازش با لیزارد مقابله کنه) بحث خونسرد بودن خزندگان مطرح میشه و اینکه تغییر ناگهانی دما میتونه خطر جدی برای اونها باشه. برای همینه که در نبرد پایانی پیتر و سروان استیسی از گاز نیتروژن استفاده میکنن تا با سرماسازی بتونن لیزارد رو متوقف کنند و جلوی نقشه اش رو بگیرند.

110- مرگ سروان استیسی

در انتها شاهد اقتباسی از داستان مرگ سروان استیسی هستیم که در شماره 90 از کمیک های مرد عنکبوتی شگفت انگیز (منتشر شده در سال 1970) روایت شد. درسته که مرگ او تا حدی با دنیای کمیک فرق کرده و در اینجا او به جای دکتر اختاپوس توسط لیزارد کشته میشه، اما عیبی نداره چون مهم اینه که او در راستای عملی قهرمانانه و در جهت نجات جان مردم شهر جونش رو از دست میده. البته در این کمیک او قبل مرگش از پیتر میخواد که بعد از اون مراقب گوئن باشه، اما در فیلم او از پیتر قول میگیره که از گوئن فاصله بگیره تا جونش به خطر نیفته...

این قول باعث میشه که نوعی تنش و درام پر کشش در داستان ایجاد بشه، زیرا تا ابد به پیتر پارکر یادآوری خواهد کرد که کار هایی که در قالب اسپایدرمن انجام میدهد و تصمیماتی که میگیرد عواقبی دارد که مستقیماً بر روی عزیزانش تأثیر خواهد گذاشت.

111- مسئولیت پذیری

در فیلم مرد عنکبوتی شگفت انگیز اصلاً به نظر نمیرسه که پیتر بعد از مرگ عمو بن به فرد مسئولیت پذیر تری تبدیل شده باشه، بلکه این روند رفته رفته کامل تر میشه و در نهایت به اوج میرسه. مثلاً ما میبینیم که پیتر به خاطر احساس مسئولیت به نبرد با لیزارد میره و این رو وظیفه خودش میدونه.

یا مثلاً وقتی که میفهمه که دکتر کانرز به خاطر فرمولی که اون بهش داده به لیزارد تبدیل شده، خودش رو مقصر میدونه و این رو مسئولیت خودش میدونه که جلوی لیزارد رو بگیره.

اوجش هم وقتی بود که دیدیم پیتری که در ابتدا اصلاً به حرف های زن عمو می گوش نمی داد و حتی در برابر خرید تخم مرغ هم احساس مسئولیت نمی کرد، بالاخره مسئولیت پذیر شده و بعد از نبرد سختی که با لیزارد داشت با یک بسته تخم مرغ به خانه برگشته.

112- رابطه گوئن و پیتر پس از مرگ سروان استیسی

در دنیای کمیک پس از مرگ سروان استیسی، گوئن مرد عنکبوتی را مقصر میدانست و این موجب به راه افتادن زنجیره ای از اتفاقات شد که در نهایت به پایان رابطه گوئن و پیتر انجامید. در واقع از همین جا بود که شخصیت گوئن افت کرد و رابطه او با پیتر دیگر مثل قبل نشد. در فیلم اما به نظر می رسد که او پیتر را مقصر مرگ پدرش نمی داند، بلکه از او دلخور است چون به مراسم ختم پدرش نیامده بود و بعد هم که پیتر رابطه خود با گوئن را به خاطر قولی که به پدرش داده بود قطع کرد...

113- پیتر عشقش را ترک می کند!

در پایان میبینیم که پیتر با وجود آنکه دلش به شدت برای گوئن استیسی میتپد اما به خاطر قولی که به پدرش داده و مسئولیتی که نسبت به او احساس می کند، به او می گوید که دیگر نمی تواند با او باشد. این نشان از فداکاری و مسئولیت پذیری او دارد که یکی از ویژگی های شخصیتی برترش به شمار می آید. همچنین ما رو یاد انتهای فیلم مرد عنکبوتی 2002 میندازه؛ چرا که اونجا هم پیتر پارکر عاشق مری جین بود اما وقتی فهمید مری جین هم این احساس را به او دارد، او را پس زد. چرا که میدانست اگر دشمنانش از هویتش با خبر شوند، جان مری جین به خطر میفتد.

114- حرف های زن عمو می

در ادامه میبینیم که زن عمو می درست مثل دنیای کمیک به عنوان یار و یاور پیتر ظاهر می شود و به حمایت از پیتر می پردازد. او به پیتر میگه: "پیتر پارکر، اگه تو این دنیا تو فقط یه چیز باشی، اون یه آدم خوبه! هر کسیم با این مشکلی داره میتونه با من صحبت کنه" این صحنه بسیار تأثیر گذار از آب در اومده و به نوعی هم ما رو یاد یکی از صحنه های فیلم مرد عنکبوتی 3 میندازه که در اون هم زن عمو می حرف قشنگی رو به پیتر زد: "من بهت باور دارم پیتر، تو آدم خوبی هستی... و مطمئنم بالاخره یه راهی پیدا میکنی که همه چی رو درست کنی...".

115- علاقه فلش به مرد عنکبوتی

در انتها میبینیم که فلش که حالا حسابی با پیتر رفیق شده، تی شرتی منقش به مرد عنکبوتی به تن کرده و حتی علاقه خودش رو هم به این قهرمان ابراز میکنه. در دنیای کمیک هم فلش با وجود دشمنی و تنفرش از پیتر، عاشق مرد عنکبوتی بود و خودش را طرفدار درجه یک او می دانست و همیشه از او حمایت و دفاع می کرد (البته او آن موقع نمی دانست که پیتر پارکر و مرد عنکبوتی یک نفر هستند).

116- تِم اصلی فیلم

به نظر میاد تم اصلی این فیلم، اینه که چطور پیتر خودشو پیدا میکنه و میشناسه. همون طور که دیدیم پیتر در ابتدای فیلم مدام به دنبال پیدا کردن اطلاعاتی درباره والدینش بود و در این مسیر بود که توسط آن عنکبوت گزیده شد و... پس میبینید که پیتر در نهایت به جای پدر و مادرش، خودش رو پیدا کرد.

اولین باری هم که دیدیم پیتر پارکر کسی رو نجات میده (همون پسره جک که تو ماشین گیر کرده بود) بابای جک ازش میپرسه که تو کی هستی و پیتر هم برای اولین بار خودش رو به عنوان "مرد عنکبوتی" معرفی میکنه.

در انتهای فیلم هم دیدیم که معلم دبیرستان پیتر داره درباره خودشناسی صحبت میکنه که این باز هم به تم اصلی فیلم اشاره داره.

117- پل بروکلین

در انتها و در صحنه جذاب تاب خوردن مرد عنکبوتی در بین آسمان خراش های نیویورک، در یک لحظه «پل بروکلین» جلوی او ظاهر می شود که به نگاه طرفداران کمیک بسیار آشناست؛ چرا که در کمیک ها این پل محل مرگ گوئن استیسی بود و این میتونه یه foreshadowing باشه از اتفاقاتی که بعداً برای گوئن پیش میاد (البته همانطور که در این مقاله گفتیم، در متن داستان این کمیک به پل جورج واشنگتن اشاره شده اما در حقیقت طراح پل بروکلین را کشیده بوده!).

118- شخص مرموز در سایه ها

در صحنه پس از تیتراژ فیلم میبینیم که کرت کانرز به زندان منتقل شده و شخص مرموزی میاد به سلولش و سوالاتی رو راجع به پیتر پارکر و پدرش میپرسه. نقش این آقا رو «مایکل ماسی» بازی میکنه. نام واقعیش هم «گوستاو فیرز» (Gustav Fiers) ملقب به "جنتلمن" هستش که شخصیت بسیار گمنام و ناشناخته ای در داستان های مرد عنکبوتی به شمار می رود. او هیچ نیروی فوق بشری ندارد، ولی یک تاجر بسیار پرنفوذ و پولدار است که با پیتر پارکر خصومت شخصی دارد (چون والدین پیتر قبل از مرگ بخشی از نقشه های او را خراب کرده بودند). توصیه میشه حتما در این باره این مقاله را بخوانید.

طاها قوامی پور

All rights reserved © Spidey.ir 2023

این مطلب را به اشتراک بگذارید :